نام پژوهشگر: حمید رضا فنایی
حمید رضا فنایی محمد کافی
به منظور ارزیابی تنش خشکی و مقادیر مختلف پتاسیم بر ویژگی های فیزیولوژیک و مورفولوژیک دو گونه کلزا و خردل آزمایش هایی بصورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار با استفاده از سه رژیم آبیاری (آبیاری پس از 50 (شاهد)، 70 و 90 درصد تخلیه رطوبتی خاک)، سه میزان پتاسیم (صفر، 150 و 250 کیلوگرم سولفات پتاسیم در هکتار) و دو گونه کلزا (هیبرید هایولا 401) و خردل (رقم بومی) در دو سال زراعی 1387- 1386 و 1388-1387 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سیستان اجرا شد. نتایج نشان داد که با افزایش شدت تنش بجز وزن هزار دانه، عملکرد دانه، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، ارتفاع بوته، عملکرد بیولوژیکی و شاخص برداشت بطور معنی دار کاهش یافتند. هیبرید هایولا 401 کلزا نسبت به رقم بومی خردل از جهت عملکرد دانه و کارایی مصرف آب به ترتیب 18 و 16 درصد برتری نشان داد. با افزایش فواصل آبیاری در تیمارهای 70 و90 درصد تخلیه رطوبتی، عملکرد دانه کاهش و کارایی مصرف آب بطور معنی داری افزایش یافت. مصرف 250 کیلوگرم سولفات پتاسیم در هکتار نسبت به عدم مصرف آن عملکرد دانه را 36 درصد و کارایی مصرف آب را 39 درصد افزایش داد. با افزایش شدت تنش رطوبتی و مصرف پتاسیم، درصد روغن و عملکرد روغن تحت تاثیر قرارگرفت. دو گونه کلزا و خردل از نظر درصد روغن و گلوکوزینولات دانه اختلاف معنی دار نشان دادند. نتایج حاصل از تحلیل شاخص های رشد نشان داد که تنش آب باعث کاهش وزن خشک، شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول گردید. دسترسی بالاتر به پتاسیم موجود در خاک با افزایش کاربرد پتاسیم در سطح 250 کیلوگرم در هکتار باعث بهبود روند تغییرات پارامترهای رشد در همه رژیم های آبیاری گردید. نتایج مطالعات فیزیولوژیکی نشان داد که تحت تاثیر تنش خشکی، rwc، کاهش و میزان مقاومت روزنه ای و دمای کانوپی افزایش یافتند. با افزایش مصرف پتاسیم هم در شرایط تنش و هم غیر تنش در همه مراحل رشدی بهبود پارامترهای فیزیولوژیکی اتفاق افتاد. نتایج آنالیز بیوشیمیایی برگ ها نشان داد که تنش خشکی سبب افزایش غلظت پرولین و کربوهیدرات محلول در برگ های دو گونه کلزا و خردل گردید. در تیمار عدم تنش در همه مراحل نمونه برداری میزان پرولین پایین بود. مصرف پتاسیم سبب کاهش پرولین و افزایش کربوهیدرات محلول در برگ گردید. رقم بومی خردل توانایی بالاتری در تجمع مواد اسمولیتی از قبیل پرولین، کربوهیدرات های محلول و پتاسیم نسبت به هیبرید هایولا 401 کلزا نشان داد. با افزایش تنش و محدودیت آب مقدار پتاسیم، سدیم و منیزیم در برگ افزایش یافت اما غلظت کلسیم تفاوت معنی دار نشان نداد. کاربرد کود پتاسیم سبب افزایش پتاسیم و کاهش سدیم و کلسیم برگ شد اما تاثیر پتاسیم بر منیزیم برگ معنی دار نبود. از میان ویژگی های، مورفولوژیک، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی بالاترین ضریب همبستگی را تعداد دانه در خورجین، تعداد خورجین در ساقه اصلی، درجه حرارت کانوپی، rwc ، پرولین برگ، کلروفیلa و پتاسیم برگ در مرحله گلدهی با عملکرد دانه داشتند. به طور کلی گونه های جنس براسیکا در مواجهه با تنش رطوبتی در صورت کاربرد پتاسیم کافی و بالا در خاک می توانند با انجام مکانیزم تنظیم اسمزی، ویژگی های موثر در عملکرد را بهبود بخشند و ویژگی های مقاومت روزنه ای، دمای کانوپی، rwc، میزان پرولین و پتاسیم برگ می توانند معیارهای مناسبی برای ارزیابی تحمل به خشکی در کلزا و خردل باشند.
حسین جهان تیغی محمد گلوی
سیاه دانه nigella sativa (l.) گیاهی از خانواده آلاله است که کاربردهای متعدد دارویی و خوراکی در بسیاری از کشورهای جهان دارد. به منظور بررسی اثرات تنش خشکی و مقادیر مختلف کود نیتروژنه بر عملکرد کمّی و کیفی این گیاه، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی زهک در سال زراعی 90-1389 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل 4 سطح تنش خشکی (آبیاری کامل، قطع آبیاری در مرحله ساقه رفتن تا شروع گلدهی، قطع آبیاری در مرحله گلدهی تا شروع تشکیل کپسول و قطع آبیاری در مرحله تشکیل کپسول و پر شدن دانه) به عنوان عامل اصلی و چهار سطح کود نیتروژنه (صفر، 30 ، 60 و 90 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) به عنوان عامل فرعی بود. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تنش خشکی، عملکرد، اجزای عملکرد و میزان آهن دانه را به طور معنی داری کاهش ولی صفات کیفی شامل درصد اسانس، تایموکینون، روغن، پروتئین و میزان عناصر معدنی نیتروژن، پتاسیم، فسفر، مس، روی و منگنز را افزایش داد. تاثیر مقادیر مختلف کود نیتروژنه بر کلیه صفات کمّی و کیفی به جز شاخص برداشت معنی دار بود، به طوری که با افزایش مصرف کود نیتروژنه، ارتفاع گیاه، تعداد انشعابات بوته، تعداد کپسول در بوته، عملکرد بیولوژیک، تعداد دانه در بوته، درصد اسانس، روغن، پروتئین و نیتروژن دانه افزایش یافت، ولی از میزان پتاسیم، فسفر، روی و منگنز دانه کاسته شد. ضمن آنکه بیشترین تعداد دانه در کپسول، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، درصد تایموکینون اسانس و میزان مس دانه در نتیجه مصرف 60 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار به دست آمد و مصرف 90 کیلوگرم کود نیتروژنه تاثیر منفی بر صفات مهم مذکور داشت. اثر متقابل تنش خشکی × مقادیر مختلف کود نیتروژنه بر تعداد دانه در بوته، درصد اسانس، تایموکینون، روغن و میزان نیتروژن، فسفر، مس، روی، آهن و منگنز دانه معنی دار بود، اما بر ارتفاع گیاه، تعداد انشعابات بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن هزار دانه و درصد پتاسیم دانه معنی دار نبود. با توجه به نتایج این تحقیق، انجام آبیاری کامل با مصرف 60 کیلوگرم کود نیتروژنه در هکتار با هدف دست یابی به حداکثر عملکرد دانه و یا اعمال تنش خشکی در مرحله رشدی تشکیل کپسول و پر شدن دانه و مصرف همین مقدار کود نیتروژنه با هدف تولید حداکثر مواد موثره توصیه می گردد.
عبدالرحیم کلندرزائی پروین حاج عظیمی
چکیده ندارد.
محمد رضا ناروئی راد احمد پوستی
چکیده ندارد.