نام پژوهشگر: طاهره الهی

تاثیر یادگیری جفت های متداعی بر حافظه کاذب در دانشجویان دانشگاه زنجان.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1389
  هاجر عسکری   جواد صالحی

زمینه: تا کنون در پژوهش های متعددی عوامل موثر بر ایجاد حافظه کاذب مورد مطالعه قرار گرفته تا روش هایی برای کاهش آن کشف شود، اما ثابت شده است که این پدیده در مقابل حذف بسیار مقاوم است. معلوم شده که ظرفیت حافظه کاری و توجه فرد به ارتباط معنایی بین مواد به خاطر سپردنی ارتباط نیرومندی با تشکیل حافظه کاذب دارند. یکی از روش های پیشنهادی برای انحراف توجه معنایی روش یادگیری جفت های متداعی است. هدف: بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری جفت های متداعی بر حافظه کاذب و نیز بررسی رابطه ظرفیت حافظه کاری با آسیب پذیری در مقابل پدیده حافظه کاذب است. مواد و روش ها: به منظور بررسی تأثیر یادگیری جفت های متداعی 463دانشجوی دانشگاه زنجان در قالب طرح آزمایشی پس آزمون چند گروهی و با استفاده از شیوه یادگیری فهرست، موسوم به مدل drm، مورد آزمایش ایجاد حافظه کاذب قرار گرفتند. همچنین برای مطالعه رابطه ظرفیت حافظه کاری با حافظه کاذب 147 دانشجو با استفاده از آزمون ظرفیت دینمن و کارپنتر(1980) آزمون شدند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که شرکت کنندگانی که فهرست های drmرا به صورت جفت های متداعی «کلمه- کلمه و شماره- کلمه» فرا گرفته بودند در مقایسه با شرکت کنندگانی که این فهرست ها به صورت استاندارد به آنها ارائه شده بودند کمتر دچار حافظه کاذب شدند (01/0>?)، همچنین ارتباط منفی معنی داری بین ظرفیت حافظه کاری و دچار شدن به حافظه کاذب مشاهده شد(01/0>?). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شواهدی در تأیید نظریه های مبتنی بر انحراف توجه در کاهش حافظه کاذب، به خصوص نظریه «رد مبهم» به دست داد. ارتباط معکوس موجود بین ظرفیت حافظه کاری و حافظه کاذب نیز در پرتو عملکرد «نظارت بر منبع» حافظه کاری تبیین شده و مورد بحث قرار گرفته است.

بررسی نقش دوزبانگی در ظرفیت حافظه کاری کودکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1390
  خوشدوی ابراهیم زاده   طاهره الهی

پژوهش حاضر با هدف بررسی ظرفیت حافظه کاری کودکان دوزبانه و یک زبانه انجام شد . با اینکه مزیت دوزبانگی در بسیاری از فرایندهای شناختی برای کودکان گزارش شده است ولی در مورد رابطه بین دوزبانگی و حافظه کاری اطلاعات چندانی در دست نیست . در این پژوهش ،60 کودک دوزبانه ( 30 دختر و 30 پسر ) و 60 کودک یک زبانه (30 دختر و 30 پسر ) از میان دانش-آموزان پایه سوم ابتدایی مدارس دولتی شهرهای تهران ( یک زبانه ) و زنجان ( دوزبانه) به صورت تصادفی انتخاب و با تکالیف فراخنای ارقام مستقیم ، فراخنای ارقام وارونه ، فراخنای کرسی ، فراخنای شمارش و استروپ مورد آزمون قرار گرفتند . در تجزیه و تحلیل داده ها ، از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل واریانس دوراهه استفاده شد . کودکان دوزبانه در آزمون های فراخنای ارقام وارونه ، فراخنای کرسی ، فراخنای شمارش و استروپ بهتر از کودکان یک زبانه عمل کردند ولی در آزمون فراخنای ارقام مستقیم تفاوت معناداری بین دو گروه یافت نشد . علاوه بر این ، تفاوت های جنسیتی چندانی بین دو گروه یافت نشد ، به جز اینکه دختران یک زبانه در آزمون فراخنای ارقام مستقیم نسبت به پسران عملکرد بهتری داشتند . کودکان دوزبانه از مجری مرکزی و بخش دیداری – فضایی بهتری نسبت به کودکان یک زبانه همسان خود برخوردارند اما در مورد مدارآوایی تفاوتی بین دو گروه یافت نشد ،که نیاز به تحقیقات بیشتری است. علاوه بر این ، هر دو جنس دارای ظرفیت حافظه کاری یکسانی هستند و جنس نقشی در این میان ندارد.

بررسی نقش مولفه های حافظه کاری در عملکرد ریاضی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1390
  میرحسین دالوند   طاهره الهی

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مولفه های حافظه کاری (مجری مرکزی، مدار آوایی و بخش دیداری فضایی) در عملکرد ریاضی دانش آموزان md انجام شد. 30 نفر از دانش آموزان md دختر و پسر مدارس ابتدایی شهر زنجان انتخاب و با 30 نفر از دانش آموزان عادی از لحاظ هوش ، سن ، جنسیت و پایه تحصیلی همتا شدند. سپس با تکالیف فراخنای ارقام مستقیم ، فراخنای ارقام معکوس ، فراخنای کرسی ، فراخنای شمارش و آزمون استروپ ماه - خورشید مورد آزمون قرار گرفتند. با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل رگرسیون لوجستیک ، بین میانگین نمرات دانش آموزان md و دانش آموزان عادی در آزمون های حافظه کاری به جز آزمون فراخنای کرسی تفاوت معناداری وجود داشت . همچنین آزمون فراخنای ارقام معکوس( مجری مرکزی) پیش بینی کننده قوی برای ناتوانی یادگیری ریاضی بود. در یادگیری حقایق ریاضی که به صورت کلامی ارائه می شوند مدار آوایی نقش مهمی دارد ؛ و نارسایی در نگه داری اطلاعات کلامی موجب عملکرد ضعیف ریاضی می شود. نارسایی در مجری مرکزی موجب ناتوانی در نگه داری موقت اطلاعات، بازداری اطلاعات نامربوط و پردازش همزمان اطلاعات کلامی و دیداری- فضایی می شود ؛ همچنین نارسایی در بازیاری اطلاعات از حافظه بلند مدت موجب عملکرد ضعیف ریاضی می شود.

بررسی و مقایسه راهبردهای فراشناختی در بین دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی دبیرستانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان 1390
  لیلا توابی   طاهره الهی

هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه راهبردهای فراشناختی در بین دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی دبیرستانی بود. برای این منظور 200 دانش آموز پایه دوم و سوم رشته ریاضی و تجربی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه آگاهی از راهبردهای فراشناختی در خواندن پاسخ دادند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دانش آموزان تیزهوش و عادی در استفاده از راهبردهای فراشناختی با یکدیگر تفاوت دارند و متغیر هوش 75 درصد از واریانس راهبردهای کلی را تبیین می کند. همچنین، نتایج حکایت از این داشت که رشته تحصیلی نقش موثری در تبیین واریانس راهبردهای فراشناختی دانش آموزان نداشت. علاوه براین، نتایج نشان داد که میانگین نمرات راهبردهای کلی در دانش آموزان نیزهوش رشته تجربی به طور معناداری بالاتر از دانش آموزان عادی همان رشته است به طوریکه در این گروه 77 درصد واریانس راهبرد کلی توسط متغیر هوش تعیین می گردد که این مقدار در راهبرد حل مساله 35 درصد است. همچنین هوش 72 درصد واریانس تفاوت نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی رشته ریاضی را در راهبرد کلی تبیین کرد در صورتی که این میزان برای راهبرد حل مساله فقط 29 درصد از واریانس بود اما هوش تاثیر معنداری بر نمرات راهبرد حمایتی در هیچ کدام از دو گروه از دانش آموزان تیزهوش و عادی رشته تجربی و ریاضی نداشت.

تاثیر تجارب هیجانی بر حافظه آیتم وحافظه منبع
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  محسن میرزااقا   طاهره الهی

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هیجان بر روی حافظه منبع و آیتم انجام شد مطا لعات نشان می دهد تجربه های هیجانی نسبت به تجارب خنثی آسانتر یاد آوری می شوند،اما اینکه حافظه برای هم? وجوه یک تجربه به وسیله هیجان افزایش پیدا می کند روشن نیست. بعضی از پژوهشگران استدلال کرده اند که تأثیر هیجان بر روی حافظه آیتم و حافظه منبع متفاوت است، درحالی که پژوهشگران دیگر استدلال کرده اندکه هیجان تأثیر یکسانی بر روی هر دو دارد از آنجاکه اکثر مطالعات انجام شده پیرامون یکی از انواع حافظه و بیشتر حافظه منبع صورت گرفته و پژوهش های کمتری هر دو حافظه منبع و آیتم را با یکدیگر مورد سنجش قرارداده است و در سوی دیگر کمتر تحقیقی در این زمینه حافظه زنان و مردان را مورد مطالعه قرار داده است بنا-براین هدف اصلی مطالعه حاضر ، تأثیر تجارب هیجانی مثبت، منفی، خنثی بر حافظه آیتم و منبع بود. بدین منظور شرکت کنندگان (45پسر و45 دختر) 3 فیلم کلیپ هیجانی مثبت، منفی، خنثی(هر کدام 2دقیقه) را تماشا و سپس آزمون های حافظه (یادآوری آزاد و بازشناسی)را انجام دادند. برای تحلیل نتایج از آزمون های آماری واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد است. نتایج بدست امده نشان می دهد حافظه آیتم در بخش بازشناسی از حافظه منبع بالاتر بوده و در یاد آوری آزاد نیز حافظه آیتم عملکرد بهتری را نسبت به حافظه منبع حافظه داشته است. همچنین تفاوت معناداری بین زنان و مردان مشاهده نشد. بعلاوه هیجان مثبت و منفی در سه حالت بازشناسی آیتم ،بازشناسی منبع و یادآوری آزاد آیتم تاثیر گذار بود اما این هیجانات در بخش یاد آوری آزاد منبع تاثیر گذار نبود. این یافته ها تاثیرات چندگانه هیجان بر عملکرد حافظه را نشان می دهد.

بررسی تأثیر شکست بر عملکرد حل مسئله
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1391
  عفت قاسمی   جواد صالحی

چکیده زمینه و هدف: بررسی تأثیر شکست بر عملکرد مدت هاست که از موضوعات مورد علاق? روانشناسان محسوب می شود. برخی پژوهش ها نشان داده اند که عملکرد افراد پس از تحمل یک شکست ضعیف تر می شود، در حالی که برخی دیگر حاکی از بهبود عملکرد پس از شکست هستند. پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن نظریه ی درماندگی آموخته شده، با هدف بررسی تأثیر شکست بر روی عملکرد حل مسئله و نقش متغیر گمنامی در این میان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از دو آزمایش مستقل تشکیل شده است. ابتدا در آزمایش اول 80 دانش آموز دختر (40 نفر دارای سبک اسناد مثبت و 40 نفر دارای سبک اسناد منفی) که براساس اجرای پرسشنامه سبک اسناد (asq) از میان 105 نفر دانش آموز انتخاب شده بودند در چارچوب یک طرح عاملی 2 ×2 (سبک اسناد، دارای 2 سطح × میزان دشواری مسائل مرحل? اول، دارای 2 سطح) در دو مرحله اقدام به حل مسائل ریاضی کردند. در آزمایش دوم، برای مطالعه ی نحوه ی تأثیر گمنامی بر کیفیت عملکرد پس از شکست، 40 دانش آموز دیگر دارای سبک های اسناد مثبت و منفی در دو شرایط آزمایشی «گمنام» و «شناخته شده» نیز همانند آزمایش اول مورد آزمون ریاضی قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل واریانس عاملی داده های حاصل از دو آزمایش حاکی از آن بود که اول، عملکرد حل مسئله ی دانش آموزانِ دارای سابقه ی شکست ضعیف تر از عملکرد دانش آموزان دیگر است، دوم، پس از شکست عملکرد حل مسئله ی دانش آموزانِ دارای سبک اسناد مثبت برتر از عملکرد دانش-آموزان دارای سبک اسناد منفی است، سوم، گمنام بودن یا شناخته شدگی فرد به هنگام شکست تأثیری بر عملکرد حل مسئله ی بعدی وی ندارد. نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاکی از آن است که نظریه ی درماندگی آموخته سلیگمن در تبیین نحوه ی عملکرد افراد پس از شکست کار آیی بیشتری در مقایسه با نظریه ی جدید «حفظ عزت نفس» دارد. کلید واژه ها: درماندگی آموخته شده ـ شکست - عملکرد حل مسئله ـ سبک اسناد ـ گمنامی

نقش شوخ طبعی و تجارب معنوی در تاب آوری و بهزیستی روانشناختی دانشجویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1392
  زهرا مداح   طاهره الهی

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شوخ طبعی و تجارب معنوی بر تاب آوری و بهزیستی روانشناختی دانشجویان انجام شد. نمونه ای مشتمل بر 332 دانشجوی دانشگاه زنجان به پرسشنامه های شوخ طبعی (shq)، تجارب معنوی (dses)، تاب آوری کانر- دیویدسون (co-risc) و بهزیستی روانشناختی ریف (rspwb) پاسخ دادند. جهت بررسی رابطه ی متغیرهای پژوهش از همبستگی پیرسون استفاده شد که برای تمامی متغیرها این رابطه در سطح 01/0 معنادار بود. به منظور بررسی قدرت پیش بینی متغیرها از تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که متغیرهای شوخ طبعی و تجارب معنوی با ضریب تعیین 4/11% پیش بینی کننده ی تاب آوری و هر سه متغیر تاب آوری، تجارب معنوی و شوخ طبعی با ضریب تعیین 4/20% پیش بینی کننده ی بهزیستی روانشناختی دانشجویان در اولین سال ورود به دانشگاه می باشند. از دیگر یافته های پژوهش این بود که در گروه دانشجویان بومی متغیر تاب آوری به عنوان متغیر مهم 23% از واریانس بهزیستی روانشناختی را تبیین می کند در حالی که در گروه دانشجویان غیر بومی متغیر تجارب معنوی مهم تر بوده و 8/10% از واریانس بهزیستی روانشناختی را تبیین می نماید. در تحلیل مسیر ارتباط بین شوخ طبعی، تجارب معنوی و تاب آوری با بهزیستی روانشناختی مشخص شد که تاب آوری در مرحله نخست با ضریب مسیر 288/0ارتباط مستقیم معنادار با بهزیستی روانشناختی دارد. در مرحله بعد تجارب معنوی با ضریب مسیر 281/0 ارتباط مستقیم معنادار با تاب آوری را نشان داد. در نهایت، سازه ی شوخ طبعی با ضریب مسیر 215/0 ارتباط مثبت معناداری با تجارب معنوی نشان داد. این تحلیل و هم چنین یافته های دیگر پژوهش حاضر توانست از بین بی شمار متغیرهای تأثیر گذار بر بهزیستی روانشناختی سه متغیر مهم و مرتبط با یکدیگری را شناسایی نماید که با شناخت و توانمندسازی آنها می توان به ارتقاء و بهینه سازی سطح بهزیستی روانشناختی دانشجویان در بدو ورود به دانشگاه پرداخت.

مقایسه توانایی بازشناسی حالت های هیجانی چهره در ابعاد شخصیتی برونگرایی/ روان رنجورخویی با توجه به نقش تعدیل کننده حافظه کاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1392
  آیدا فتحی   طاهره الهی

مقدمه: درک و بازشناسی هیجان های دیگران یک عامل مهم در ارتباطات اجتماعی تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه توانایی بازشناسی حالت های هیجانی چهره در ابعاد شخصیتی برونگردی/ روان-رنجورخویی با توجه به نقش تعدیل¬کننده حافظه کاری بود. روش: ابتدا 728 نفر از دانشجویان پسر و دختر دانشگاه زنجان، نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیت آیزنک ( epq-r ) را تکمیل نموده و سپس براساس نمره های انتهایی توزیع در دو بعد شخصیتی برونگرایی و روان¬رنجورخویی، 4 گروه برونگرای باثبات، درونگرای باثبات، درونگرای روان¬رنجورخو و برونگرای روان-رنجورخو (هرگروه 30 نفر)، انتخاب شدند.آزمودنی¬های چهار گروه، پس از همتا سازی براساس متغیرهای سن، جنس و سطح تحصیلات، توسط آزمون حافظه کاری n_back و تصاویر هیجانی چهره مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل واریانس مختلط، رگرسیون چند¬گانه و تحلیل کواریانس انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که افراد برونگرای باثبات عملکرد بهتر و افراد درونگرای نوروزگرا عملکرد ضعیف تری داشتند. تحلیل رگرسیون نشان داد که ظرفیت حافظه کاری پیش بینی کننده معنادار توانایی بازشناسی هیجان های چهره ای است. علاوه براین نتایج تحلیل کواریانس بین گروهی یک طرفه نشان داد که پس از کنترل ظرفیت حافظه¬کاری، هیچ تفاوت معناداری بین چهار گروه شخصیتی از لحاظ توانایی بازشناسی چهره ای هیجان وجود ندارد. نتیجه گیری: توانایی بازشناسی هیجانی جزء مهمی از نظام ارتباطی غیرکلامی ما و یک مهارت ضروری برای سازش موفق و دستکاری محیط است که این خود یک مهارت مهم و بنیادی در برقراری روابط بین شخصی موفق و سازگار، محسوب می¬شود. با توجه به یافته های بالا افراد برون¬گرای باثبات عملکرد بهتری در بازشناسی حالت¬های هیجانی چهره دارند و از یک سو نتایج نشان داد که عامل مهم و تاثیرگذارتر از ابعاد شخصیتی در توانایی بازشناسی حالت¬های هیجانی چهره در افراد، ظرفیت حافظه کاری آنهاست؛ نتیجه¬ای که برای اولین بار در ایران مشخص شد.

نقش خودکارآمدی و ظرفیت حافظه کاری در عملکرد حل مساله دانشجویان افسرده غیربالینی در مقایسه با دانشجویان عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  الهام رضائی   جواد صالحی

مقدمه: افسردگی در دانشجویان مشکلی جدی در سلامتی و منبع بزرگی از ناراحتی است که زندگی فرد را در طول دوره بحرانی یادگیری و تکامل اجتماعی با مشکل مواجه می کند. با آن که افسردگی به عنوان یک اختلال خلقی شناخته می شود، با نارسایی-های چشم گیر شناختی و نقصان در ظرفیت حافظه کاری همراه است. وجود آسیب در حافظه کاری نیز به نوبه خود منجر به نقص در عملکرد های شناختی سطح بالا بویژه حل مساله می شود. از سوی دیگر، خودکارآمدی نیز یک عامل انگیزشی فعال کننده، نیرو دهنده، نگهدارنده و هدایت کننده رفتار به سوی هدف محسوب می شود که برای پیش بینی عملکرد حل مساله افراد در حوزه های مختلف تحصیلی، شغلی و روابط بین فردی، نقش مهمی را ایفا می کند. هدف: بنابر آنچه گفته شد، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خودکارآمدی و ظرفیت حافظه کاری در عملکرد حل مساله دانشجویان افسرده غیر بالینی در مقایسه با دانشجویان عادی طراحی و اجرا شد. روش: از بین کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92- 91 دانشگاه زنجان، تعداد 400 نفر به صورت دردسترس انتخاب و در مرحله اول به منظور غربالگری دانشجویان افسرده و عادی، پرسش نامه افسردگی (بک، 1988) بر روی آن ها اجرا شد که از بین آن ها 223 نفر (99 دانشجوی عادی و 124 دانشجوی افسرده غیر بالینی) به صورت تصادفی به عنوان نمونه نهایی پژوهش انتخاب شدند. در مرحله دوم پرسش نامه خودکارآمدی عمومی (شرر، 1986) و ظرفیت حافظه کاری (دینیمن و کارپنتر،1980) اجرا و نهایتا عملکرد حل مساله دانشجویان در سه بخش کلامی (آزمون آناگرام)، ریاضی (آزمون آب و ظرف) و دیداری_ فضایی (برج هانوی) مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، بین خودکارآمدی، ظرفیت حافظه کاری ( p<0/01) و عملکرد در هر سه نوع حل مساله ی کلامی، ریاضی و دیداری_ فضایی دانشجویان افسرده و عادی تفاوت معنادار وجود دارد (p<0/05). در خصوص ارتباط خودکارآمدی و ظرفیت حافظه کاری با عملکرد حل مساله دانشجویان افسرده، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ظرفیت حافظه کاری در پیش بینی عملکرد حل مساله کلامی، ریاضی و دیداری_ فضایی این دانشجویان نقش معناداری را ایفا می کنند ( p<0/05) در حالی که خودکارآمدی تنها قادر به پیش بینی عملکرد حل مساله کلامی و دیداری_ فضایی دانشجویان افسرده بود. همچنین نتایج همبستگی جزئی نشان داد متغیر خودکارآمدی ارتباط بین افسردگی و عملکرد حل مساله را تعدیل نمی کند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد دانشجویان افسرده با باورهای خودکارآمدی ضعیف و ظرفیت حافظه کاری محدود، عملکرد حل-مساله پایین تری نسبت به دانشجویان عادی از خود نشان دادند. علاوه بر این، بیشترین تفاوت در ظرفیت حافظه کاری دانشجویان افسرده و عادی مربوط به بخش پردازشی حافظه کاری آن ها و بیشترین تفاوت در عملکرد حل مساله دانشجویان افسرده و عادی، در بخش مسائل کلامی مشاهده شد. علی رغم آن چه انتظار می رفت، دیگر یافته ی پژوهش حاضر نشان داد، خودکارآمدی نقص ناشی از محدودیت ظرفیت حافظه کاری دانشجویان افسرده در عملکرد حل مساله را جبران نمی کند.

تاثیر القاء آزمایشی اضطراب امتحان بر حافظه کاذب دانش آموزان: نقش تعدیل کننده سبک های مقابله ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1392
  رضا هاشمی دورباش   جواد صالحی

زمینه: امروزه حافظه کاذب به عنوان یکی از خطاهای حافظه و عوامل تأثیر گذار در ایجاد آن در حوزه روان شناسی شناختی پژوهش های متعددی را به خود اختصاص داده است. یکی از عوامل موثر در ایجاد حافظه کاذب استرس ها ومحرک های هیجانی است. یکی از هیجانات رایج در زندگی که هرکسی در زندگی خود با آن مواجه می شود استرس مربوط به امتحان می باشد که از آن به عنوان اضطراب امتحان یاد می شود. هدف : براین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرالقاء آزمایشی اضطراب امتحان برحافظه کاذب دانش آموزان همراه با نقش تعدیل کننده سبک های مقابله ای است. مواد و روشها: به این منظور 76 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی شهرستان تکاب، پس از اجرای مقیاس (tai) ابوالقاسمی و مقیاس سبک های مقابله ای (acs) فرایدنبرگ به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس با تعیین قرار امتحان در یک تاریخ معین در گروه آزمایش و عدم تعیین چنین قراری در گروه گواه، اقدام به ایجاد آزمایشی اضطراب امتحان به صورت افتراقی در شرکت کنندگان گروه آزمایش شد. در پایان میزان حافظه کاذب دو گروه با استفاده از مدل دیز – رودیگر – مک درموت (drm) مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی از آن است که آزمودنی های گروه آزمایشی تحت تأثیر اضطراب امتحان دچار یادآوری کاذب (005/0 = ?) و بازشناسی کاذب (001/0 = ?) بیشتری در مقایسه با گروه گواه شدند. همچنین معلوم شد که سبک مقابله ای کارآمد ارتباط بین اضطراب امتحان و میزان یادآوری کاذب را تعدیل می کند. به این نحو که دانش آموزانی که بیشتر از سبک کارآمد برای مقابله با اضطراب استفاده می کنند، تحت شرایط اضطراب امتحان کمتر دچار حافظه کاذب می شوند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش شواهد جدیدی را در تایید نظریه های مربوط به تأثیر اضطراب در کاهش عملکرد حافظه در هنگام اضطراب امتحان به دست داد. همچنین معلوم شد، نظریه هایی همچون «پایش منبع» و «شبکه تداعی» در فراهم کردن تبیین مناسب مبتنی بر انحراف توجه در ایجاد حافظه کاذب کارآمد می باشند. علاوه بر این، شواهدی نیز در تأیید نظریه های مربوط به استفاده از سبک های مقابله ای در کنترل اضطراب در موقعیت های تحصیلی و کمک این سبک ها به فرایندهای عالی شناختی به دست آمد.

تاثیر حالت های خلقی بر سرعت پردازش شناختی با توجه به نقش تعدیل کننده ابعاد شخصیتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سکینه آقایاری   طاهره الهی

هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آزمایشی القاء خلق مثبت و منفی بر سرعت پردازش شناختی با توجه به ابعاد شخصیتی برونگرایی و نوروزگرایی بود. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی،750 نفر از دانشجویان دانشگاه زنجان به صورت تصادفی انتخاب شدند و نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک (epq-r) را تکمیل کردند. سپس بر اساس نمره¬های انتهایی توزیع در دو بعد شخصیتی، چهار گروه 26 نفری (برونگرا، درونگرا، باثبات، نوروزگرا) تشکیل شد. در مرحله بعد هر گروه به صورت تصادفی به دو زیرگروه 13 نفری تقسیم و از طریق تصاویر و داستان به گروه اول، خلق مثبت و به گروه دوم، خلق منفی القاء شد و بلافاصله بعد از آن پرسشنامه پاناس(panas) توسط شرکت¬کننده¬ها تکمیل شد تا از تاثیر خلق القاء شده اطمینان حاصل شود. در مرحله آخر شرکت¬کننده¬ها با یک آزمایه شناختی رایانه¬ای تحت عنوان cognitrone،که سرعت پردازش شناختی را اندازه¬گیری می¬کرد، آزمون شدند. داده¬ها از طریق آزمون¬هایتحلیل واریانس دوراهه، تحلیل واریانس یکراهه، توکی وt مستقل، تجزیه و تحلیل شد. یافته¬ها: یافته¬ها حاکی از آن بود که، افراد برونگرا نسبت به افراد درونگرا در موقعیت خلقی مثبت پردازش سریع¬تری داشتند؛ اما در موقعیت خلقی منفی، تفاوت معنی¬دار نبود. افراد باثبات هیجانی نسبت به افراد نوروزگرا هم در موقعیت خلقی مثبت و هم در موقعیت خلقی منفی پردازش سریعتری داشتند. دو بعد شخصیتی برونگرایی و نوروزگرایی و دو نوع خلق مثبت و منفی هم به صورت جداگانه و هم به صورت تعاملی بر سرعت پردازش تاثیر معناداری داشتند. تفاوت سرعت پردازش در دو گروه جنسیتی نیز معنادار بود و مردان نسبت به زنان پردازش سریعتری داشتند. نتیجه¬گیری: نوع خلق جاری و صفات شخصیتی در تعامل با یکدیگر بر کارکردهای شناختی افراد از جمله سرعت پردازش شناختی تاثیرگذارند.

رابطه بین تردید مذهبی، کمال گرایی و رضایت از زندگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1391
  اعظم احدیان   طاهره الهی

یکی از حیطه های مهم در رسیدن به رضایت از زندگی، مذهب می باشد اما گاهی جهت گیری نادرست مذهبی به شکل معکوس عمل کرده و میزان رضایت از زندگی را کاهش می دهد. تردید مذهبی، یکی از عوامل کاهش رضایت از زندگی می باشد که گروهی از افراد به دلیل دارا بودن برخی ویژگی های زیستی میزان بیشتری از آن را تجربه می کنند. کمال گرایان جزء این گروه از افراد هستند که احتمالا به دلیل داشتن برخی رگه های شخصیتی سختگیرانه بیشتر در معرض تردید مذهبی و در نتیجه کاهش رضایت از زندگی قرار می گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صفات کمال گرایی با تردید در اعتقادات مذهبی و تأثیر آن بر میزان رضایت از زندگی انجام شد. در این پژوهش، 368 دانشجو (220 زن و 148 مرد) و 76 طلبه (45 زن و 31 مرد) از میان دانشجویان و طلاب مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه سراسری و حوزه علوم و معارف شهرستان زنجان به صورت تصادفی انتخاب و با پرسشنامه های کمال گرایی فراست، تردید مذهبی و کیفیت زندگی sf مورد آزمون قرار گرفتند. در تجزیه و تحلیل داده ها، از روش همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون t استفاده شد. بر اساس تجزیه و تحلیل آماری مشاهده شد که افراد کمال گرا، تردید مذهبی بیشتری را تجربه کردند ضمن اینکه کمال گرایی در همه زیر مقیاس ها به جز انتظار والدین و متغیر تردید مذهبی فقط با زیر مقیاس جهت گیری بیرونی، بر میزان رضایتمندی از زندگی تأثیر مشخصی گذاشتند. دانشجویان در کمال گرایی و تردید مذهبی و طلاب در رضایت از زندگی نمرات بالایی گرفتند و همچنین زنان در نظم و ترتیب و عملکرد اجتماعی و مردان در تردید مذهبی، برتری نشان دادند. علاوه بر این افراد 25-18 سال تردید مذهبی بالاتری را نسبت به گروههای سنی دیگر نشان دادند اما تفاوت میانگین کمال گرایی و رضایت از زندگی گروههای سنی در مقایسه با هم قابل توجه نبود. در این پژوهش مشاهده شد که افراد کمال گرا به دلیل داشتن معیارهای شخصیتی بالا بیشتر از سایرین در معرض تجربه تردید مذهبی قرار می گیرند و در نتیجه میزان رضایت پایین تری از زندگی را تجربه می کنند، بر این اساس می توان در حیطه بالینی و انتخاب افراد برای مشاغل مختلف از نتایج این پژوهش بهره گرفت.

زبان بدن در شاهنامه فردوسی از آغاز تا جنگ بزرگ کیخسرو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1393
  مرضیه حیدری   فریده وجدانی

ارتباط غیرکلامی، ارتباطی است که حالت‏ها و حرکات بدن و چهره در برقراری آن نقش عمده‏ای ایفا می‏کنند. این ارتباط گاه همراه گفت‏وگو و گاهی بدون آن انجام می‏پذیرد. فردوسی شاعر توانا و حماسی ایران است که اثر جاودانه‏اش شاهنامه صرفاً به سبب جنبه‏های ادبی مقبولیت زیادی نزد همگان نیافته و مورد توجه اهل ادب قرار نگرفته است. پژوهش حاضر برآن است تا نقش ارتباط غیر کلامی و زبان بدن در شاهنامه و چگونگی استفاد? فردوسی از آن را مورد بررسی قرار دهد. این بررسی، با نگاهی میان رشته‏ای و با بیان نظریه‏های متفاوت دربار? ارتباطات غیرکلامی، زبان بدن در داستان‏های فردوسی را مورد بررسی قرار می‏دهد تا علاوه بر اینکه چگونگی تأثیر زبان بدن بر داستان‏های فردوسی نمایان ‏شود، معلوم گردد که فردوسی به کدام یک از حالات و حرکات بدن بیشتر توجه داشته‏است. حاصلِ این بررسی علاوه بر شناخت بیشتر فردوسی، آشنایی با سبک او و چگونگی القای احساسات و عواطف توسط شخصیت‏های داستان‏های وی می‏باشد و اینکه فردوسی برای القای بهتر احساسات و افزایش ظرفیت نمایشی داستان‏هایش، چگونه از زبان بدن بهره برده‏است. واژگان کلیدی: فردوسی، شاهنامه، ارتباط، ارتباط غیرکلامی، شخصیت پردازی

بررسی نقش ظرفیت حافظه کاری در توجه پایدار و تقسیم شده افراد پرخاشگر و عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1393
  محمد حسن احمدی   طاهره الهی

هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی نقش ظرفیت حافظه کاری در فرایندهای توجهی تقسیم شده و پایدار افراد پرخاشگر و همتایان عادی بود. به این منظور ابتدا 400 دانشجوی دختر و پسر 19 تا 24 ساله، مقیاس خشم حالت - صفت اسپیلبرگر که دو خرده مقیاس حالت و صفت از آن استخراج شده بود را تکمیل کردند و با توجه به نمراتشان درکرانه های بالایی و پایینی این دو خرده مقیاس به دو گروه 50 نفره پرخاشگر سطح بالا و پرخاشگر سطح پایین (عادی) تقسیم شدند.. نتایج پژوهش حاکی از این بود که دانشجویان پرخاشگر و عادی در عملکرد کنترل توجه با یکدیگر تفاوت دارند. به این صورت که دانشجویان گروه پرخاشگر نسبت به دانشجویان گروه عادی، عملکرد ضعیف تری در توجه پایدار و تقسیم شده داشتند. ظرفیت حافظه کاری با هر دو نوع فرایندهای توجه پایدار و تقسیم شده دانشجویان پرخاشگر ارتباط معنادار داشته و توانایی پیش بینی این دو نوع توجه را در دانشجویان پرخاشگر را دارا بود. اما در رابطه این متغیرها باهم در افراد عادی ارتباط معناداری در هیچ یک از شاخص ها به دست نیامد، و میزان این پیش بینی بسیار ناچیز است.

زبان بدن در شاهنامه فردوسی از جنگ بزرگ کیخسرو تا گفتار اندر لشکر کشیدن نوشین روان به جنگ خاقان چین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1392
  پروین حسین پور   فریده وجدانی

ارتباط غیرکلامی، به منظور انتقال احساس و هیجان بدون استفاده از کلام صورت می‏گیرد. در بیشتر ارتباط‏های انسانی تأثیر رفتارهای غیرکلامی به مراتب بیش از ارتباط کلامی است. ارتباط غیرکلامی از طریق زبان بدن که شامل حرکات چهره، اندام و تغییرات صدا است، نمود می‏یابد. تأثیر احساسی و شناختی ارتباط غیرکلامی، از دید حکیم فرزانه طوس دور نمانده است. فردوسی در خلال ابیات شاهنامه به منظور عینی و واقعیکردن صحنه‏ها و همچنین تأثیرگذاری بر مخاطب، از آنچه امروزه در علم روان‏شناسی با عنوان "زبان بدن" شناخته می‏شود، استفاده کرده است. شخصیت‏ها و قهرمانان شاهنامه گاه با کلام و گاه به طریق غیرکلامی در روند داستان‏ها تأثیرگذار بوده‏ و از این طریق با احساس خوانندگان فارسی زبان پیوند یافته‏اند. پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی استفاده از زبان بدن در شاهنام? فردوسی را با هدفی که شاعر از ذکر آن‏ها در نظر داشتهاست، تبییننماید، اهدافی که به منظور نشان دادن هیجان‏هایی مانند غم، خشم، شادی، شرم و... دنبال شده و بیشتر از طریق چهره، چشم، لب و ... قابل مشاهده است. کلید‏ واژه: ارتباط، ارتباط غیرکلامی، زبان بدن،هیجان،شاهنامه، فردوسی

تاثیر خستگی شناختی بر میزان گوش بزنگی افراد با ظرفیت حافظه کاری بالا و پایین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1393
  ربابه نیتی   طاهره الهی

پژوهش حاضر، تأثیر خستگی شناختی بر میزان گوش بزنگی دانش آموزان را با بررسی نقش تعدیل کنندگی ظرفیت حافظه کاری مورد بررسی قرار داد. پژوهش از نوع آزمایشی بوده و جامعه آماری آن تمام دانش آموزان دختر دبیرستانی مشغول به تحصیل در دبیرستانهای شهر زنجان در سال تحصیلی 93-92 بود.پنج کلاس از دبیرستانهای ناحیه 1 به روش تصادفی خوشه¬ای انتخاب شدند و آزمون حافظه¬کاری(n-back) را پاسخ دادند. 40 نفر دارای ظرفیت حافظه¬کاری بالا و پایین به عنوان نمونه نهایی تحقیق انتخاب شدند و آزمونهای خستگی¬شناختی و گوش¬بزنگی بر روی آنها اجرا شد. داده¬ها با آزمون¬های آماری tمستقل، تحلیل کوواریانس، همبستگی جزئی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که خستگی شناختی باعث کاهش میزان گوش¬بزنگی دانش¬آموزان می¬شود اما حافظه کاری میزان تأثیر آن را تعدیل می¬کند. براساس این یافته¬ها می¬توان گفت که حافظه¬کاری نقش بسزایی در حفظ هوشیاری و گوش¬بزنگی دانش¬آموزان دارد و تقویت و ارتقای ظرفیت حافظه کاری باعث افزایش و استمرار گوش¬بزنگی خواهدشد

بررسی نقش سوگیری توجه در ظرفیت حافظه کاری با توجه به سهم نشخوار فکری: مقایسه افراد افسرده-مضطرب با افراد سالم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  زهرا سهرابی ذوالبین   طاهره الهی

هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی نقش سوگیری توجه در ظرفیت حافظه کاری با توجه به متغیر تعدیل کننده نشخوار فکری و مقایسه افراد افسرده-مضطرب با افراد سالم در این متغیرها بود. به این منظور25 نفراز افراد افسرده- مضطرب به روش نمونه گیری در دسترس از یکی از کلینیک های موجود در شهر زنجان انتخاب شدند و با 25 نفر از افراد سالم از لحاظ سن، جنسیت، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل همتا شدند . گروه سالم نیز از بین همراهان بیماران و کارکنان کلینیک به شیوه همتاسازی شده انتخاب شدند. آزمودنی های هردو گروه تکالیف کامپیوتری استروپ و ان-بک را انجام داده و به پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک و پرسشنامه نشخوار فکری پاسخ دادند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، آزمون t گروه های مستقل و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از این بود که افراد افسرده-مضطرب و سالم در مولفه های سوگیری توجه، نشخوار فکری و ظرفیت حافظه کاری با یکدیگر تفاوت دارند. به این معنی که افراد افسرده-مضطرب سوگیری توجه ، نشخوار فکری بالاتر و ظرفیت حافظه کاری پایین تری نسبت به افراد سالم دارند. مولفه پاسخ صحیح در شاخص سوگیری توجه با نشخوار فکری رابطه منفی معنادار و با زمان واکنش رابطه مثبت معناداری دارد. همچنین رابطه نشخوار فکری با ظرفیت حافظه کاری منفی معنادار می باشد. سوگیری توجه رابطه منفی معناداری با حافظه کاری داشت . نشخوا ر فکری نقش تعدیل کننده ای در ارتباط بین سوگیر ی توجه با ظرفیت حافظه کاری داشت. بدین صورت که سوگیری توجه به نشخوار فکری در افراد منجر می شود. در نتیجه نشخوار فکری حافظه کاری افراد را اشغال کرده و ظرفیت آن را کاهش می دهد وتوانایی افراد برای حل بسیاری از مسائل شناختی کاهش می یابد.

اثر همخوانی دستگاه حسی بر تولید حافظه کاذب در اطلاعات تجسمی و غیر تجسمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  سمیه نوری   جواد صالحی

این پژوهش قابلیت تجسم کلمه و دستگاه حسی دخیل در یادگیری و آزمون را بررسی کرد. برای انجام این بررسی، دو نوع فهرست کلمات همبسته با روش drm (جمعاً 10 فهرست) تهیه شد. تفاوت این دو نوع فهرست از نظر قابلیت تجسم بود. هر دو نوع فهرست یادگیری در چهار بلوک حسی بر پایه طرح عاملی 2×2 (قابلیت تجسم و مدالیته) به 104 شرکت کننده ارائه شد. این چهار بلوک شامل ترکیب روش یادگیری و آزمون بازشناسی به صورت کتبی-کتبی، کتبی-شفاهی، شفاهی-شفاهی و شفاهی-کتبی بود. برای تحلیل نتایج از دو آزمون t برای گروه های مستقل و تحلیل واریانس مخلوط (spanova) استفاده شد. نتایج نشان داد که کلمات قابل تجسم، حافظه کاذب بیشتری تولید می کنند. همچنین معلوم شد، میزان تولید حافظه کاذب در روش یادگیری کتبی کمتر از روش یادگیری شفاهی بود، اما تعامل بین نوع کلمه ازنظر قابلیت تجسم و دستگاه حسی معنادار نبود. تحلیل بیشتر نتایج نشان داد که فهرست های قوی تر از نظر قابلیت فراخوانی کلمه تله، کمتر تحت تأثیر روش یادگیری قرار می گیرند. این نتایج نشان داد که میزان تأثیرگذاری همخوانی بین روش یادگیری و آزمون و همچنین اثر یادگیری کتبی بستگی به عوامل دیگری از جمله قدرت فهرست دارد. نتایج این مطالعه، می تواند در حوزه های بالینی، آموزشی و جنایی بکار گرفته شود.

بررسی رابطه ی بین تحریف های شناختی و ویژگی های شخصیتی با صمیمیت اجتماعی در زندانیان دارای جرایم مختلف
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  نزاکت سیاکالی   طاهره الهی

جرم و جنایت یک مسئله پیچیده ی اجتماعی است که از اهمیت ویژه ای برخوردار است. توجه به زندانیان و نیازمندی های آنان مانند صمیمیت و روابط بین فردی می تواند موجب کاهش ارتکاب جرم شود. عوامل مختلفی بر نیاز صمیمیت آن ها تأثیر می گذارد. یکی از این عوامل شخصیت است. افراد با ویژگی های شخصیتی مختلف، شیوه های درک متفاوتی از محیط و روابط دارند. یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار، تحریف های شناختی هستند که موجب شناخت نادرست فرد از محیط و اتفاقات آن می شود. هدف از این تحقیق، بررسی رابطه ی بین تحریف های شناختی و ویژگی های شخصیتی با صمیمیت اجتماعی زندانیان بود. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود. 200 نفر از زندانیان زندان مرکزی شهر زنجان در چهار جرم قاچاق موادمخدر، سرقت، اختلاس و قتل به صورت تصادفی انتخاب شدند. سه پرسشنامه ی تحریف های شناختی، ویژگی شخصیتی پنج عاملی و صمیمیت اجتماعی میلر توسط آن ها پاسخ داده شد و داده ها از طریق آزمون های همبستگی، تحلیل رگرسیون، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق، ویژگی شخصیتی دلپذیر بودن(a) با تحریف شناختی کل رابطه مثبت معنادار داشت. این ویژگی با صمیمیت اجتماعی هم رابطه معنادار داشت. در بین ویژگی های شخصیتی،فقط ویژگی شخصیتی دلپذیربودن است که می تواند تحریف شناختی کل و تحریف های شناختی تفکر همه یا هیچ و برچسب زدن و همچنین صمیمیت اجتماعی را پیش بینی کند.همچنین بین صمیمیت اجتماعی و تحریف شناختی کل و تحریف های شناختی فیلترذهنی، نتیجه گیری شتابزده استدلال احساسی، برچسب زدن و شخصی سازی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. بر طبق یافته‎های بالا،ویژگی شخصیتی دلپذیر بودن(a) که به نوع دوستی ،مقبول و محبوب بودن در اجتماع اشاره دارد بر میزان صمیمیت اجتماعی افراد بسیار موثر است.تحریف های شناختی جزء عوامل مهمی هستند که بر میزان رابطه تأثیر می گذارند و با افزایش آن از صمیمیت اجتماعی فرد کاسته می شود.

بررسی نقش بازنمایی اطلاعات و حافظه کاری در عملکرد حساب کودکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  طاهره الهی   پرویز آزادفلاح

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مولفه های حافظه کاری در عملکرد حساب کودکان و نیز ارتباط بازنمایی اطلاعات با مولفه های حافظه کاری و انواع مسائل حساب انجام شد. در کنار اهداف اصلی تحقیق تحول حافظه کاری نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از میان مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 شهر زنجان 5 مدرسه به تصادف انتخاب و از میان دانش آموزان این سه پایه در هر مدرسه، آزمون هوشی وکسلر گرفته شد و کودکان دارای بهره هوشی 115-100 که مشکل گفتاری، شنیداری و دیداری خاصی نداشتند به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و با استفاده از آزمون های حافظه کاری (فراخنای ارقام مستقیم، فراخنای corsi، فراخنای ارقام وارونه، فراخنای شمارش و آزمون استروپ ماه-خورشید) و مسائل حساب (جمع و تفریق؛ کلامی و غیرکلامی؛ استاندارد و غیراستاندارد) مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که عملکرد کودکان پیش دبستانی و پایه اول در مسائل غیر کلامی بهتر از مسائل کلامی می باشد و در کودکان پایه دوم تفاوتی در عملکرد بین دو نوع مسأله وجود نداشت و این نتیجه با بازنمایی مورد انتظار هر گروه سنی( تصویری برای کودکان پیش دبستانی و پایه اول و کلامی برای پایه دوم) منطبق می باشد. تفاوتی در عملکرد کودکان در مسائل استاندارد و غیراستاندارد وجود نداشت. از میان مولفه های حافظه کاری نقش مجری مرکزی در هر دو نوع مسائل کلامی و غیرکلامی و استاندارد و غیراستاندارد نشان داده شد ودر برخی از مسائل کلامی نیز مدار آوایی نقش داشت. در هیچ کدام از انواع مسائل، نقش بخش دیداری-فضایی نشان داده نشد. تحلیل نمرات آزمودنی های سه گروه سنی در مقیاس های حافظه کاری رشد و افزایش تحولی ظرفیت هر سه مولفه حافظه کاری را تصریح نمود. در مجموع داده ها ارتباط معنادار ظرفیت حافظه کاری را با عملکرد حساب کودکان و نیز تحول ظرفیت و افزایش کارآمدی حافظه کاری را همراه با رشد کودکان نشان داد و نیز مشخص شد که مجری مرکزی نقشی مهمتراز دو مولفه دیگر در اعمال شناختی مثل حساب ایفا می کند و مدار آوایی هم به حفظ طرفین مسأله کمک می کند.

ارتباط سبکهای یادگیری وابسته/نابسته به زمینه و پیشرفت در یادگیری زبان انگلیسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  طاهره الهی   پرویز آزاد فلاح

این پژوهش در راستای نظریه ویتکین و براساس الگوی وول فولک که سبک های یادگیری را توجیه کننده بسیاری از تفاوتهای فردی در کلاس می داند به بررسی ارتباط سبکهای یادگیری وابسته /ناوابسته به زمینه و پیشرفت در یادگیری زبان انگلیسی می پردازد. سبکهای یادگیری روشهای انفرادی مورد استفاده یادگیرنده برای پردازش اطلاعات و یادگیری مفاهیم تازه است. یادگیرندگان وابسته به زمینه کلی گرا هستند و یادگیرندگان نابسته به زمینه تحلیلی عمل می کنند.