نام پژوهشگر: فروزان ضرابیان
فروزان ضرابیان بهمن زندی
پژوهش حاضر جهت دستیابی به دو هدف کلی طراحی آموزشی برنامه یادگیری الکترونیکی املای فارسی سوم دبستان و اعتبارسنجی آن از دیدگاه متخصصان انجام پذیرفته است. جهت طراحی برنامه یادگیری الکترونیکی املا، الگوی طراحی آموزشی و ستون و همکاران انتخاب وبرمبنی آن الگوی راهنمای برنامه یادگیری الکترونیکی املا فارسی دبستان طراحی گردیده است. الگوی پیشنهادی شامل سه بخش اصلی عنصرطراحی شامل عناصر برنامه درسی، عنصر ارائه شامل ویژگیهای ظاهری برنامه تحت شبکه و عناصر زیبایی شناختی ، عناصر ارتباطی وپشتیبانی و راهنمایی می باشد.همچنین در این طرح از نظریات تربیتی رفتارگرایی، شناخت گرایی، ساخت و سازگرایی استفاده گردیده است. در این پژوهش به منظور طراحی آموزشی مطلوب برنامه یادگیری تحت وب املا فارسی، مبانی، اصول و یکسان سازی ها و ویژگی های هریک از عناصر تشکیل دهنده الگوی طراحی آموزشی املا براساس ویژگی های استخراج شده از محیط های یادگیری الکترونیکی، بررسی منابع و متون تخصصی طراحی آموزشی درس املا در محیط های سنتی و مصاحبه با متخصصان استخراج و بر آن اساس طراحی در قالب دمو انجام پذیرفته است. جهت اعتبارسنجی از طراحی انجام پذیرفته از نظرات 16 نفرازمتخصصان طراحی آموزشی ،برنامه ریزی درسی، طراحان نرم افزارهای آموزشی و زبان و ادبیات فارسی استفاده گردیده است. - یافته های حاصل از بررسی اعتبارسنجی نشان داد که از نظر متخصصان ، کلیه عناصر طراحی، ارائه ، ارتباطی و پشتیبانی و راهنمایی دارای ویژگی لازم (در حد زیاد) جهت رشد مهارت املا بوده و به طور مناسب (در حد زیاد) انتخاب گردیده اند. - همچنین از بررسی یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که از نظرمتخصصان ( 100%) برنامه فوق ، جهت استفاده کاربران(در حد زیاد) مناسب طراحی گردیده است. این تحقیق از نوع کاربردی است. در این پژوهش در مرحله طراحی آموزشی، از روش تحقیق توصیفی وبه منظور اعتبار سنجی، از روش تحقیق توصیفی از نوع (زمینه ای –پیمایشی) با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازشاخص های آمار توصیفی همچون فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد ( ) خطای استاندارد میانگین ( ) و شاخص های آمار استنباطی همچون آزمون t تک گروهی انجام پذیرفته است.
محمد رضا فریدی مهران فرج اللهی
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و هوش اجتماعی با عملکرد کارکنان آموزشی دانشگاه شاهد می باشد با توجه به محدود بودن تعداد پاسخ دهنده ها (67= n) اطلاعات تمامی افراد جامعه آماری جمع آوری شد اطلاعات هوش هیجانی با استفاده از پرسشنامه.سیبریا شرینک،اطلاعات هوش اجتماعی با استفاده از پرسشنامه ترومسو و اطلاعات عملکرد شغلی آنان با استفاده از پرسشنامه پاترسون جمع آوری گردید. داده های به دست آمده تحلیل شد و ضریب همبستگی بین متغیرهای تحقیق و همبستگی گام به گام مولفه های هوش اجتماعی و هوش هیجانی با عملکرد تعیین گردید.ضریب همبستگی مثبت(634/0) و سطح معناداری بدست آمده (0001/0 ) بین دو متغیرمستقل با متغیر وابسته حاکی ازیک ارتباط معنادار مستقیم بین آنها است.سپس ضریب همبستگی محاسبه شده برای مولفه های هوش هیجانی و هوش اجتماعی نشان داد تمامی مولفه های هوش هیجانی با عملکرد رابطه معناداری با عملکرد داشتند ولی در بین مولفه های هوش اجتماعی تنها مولفه آگاهی اجتماعی رابطه معناداری را با عملکرد با عملکرد نشان داد..یافته های تحقیق نشان داد بین هوش هیجانی و هوش اجتماعی و عملکرد شغلی کارکنان آموزشی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد و40% تغییرات عملکردی آنها توسط این هوش ها رقم می خورد. واژهای کلیدی :
سیدجعفر حسینی عبدالحسین تفضلی مقدم
موضوع اصلی این تحقیق، معرفت شناسی از نظر کانت و مطهری، بر محور نظریه فطرت کانت و چالش مطهری با آن می باشد. هدف از تحقیق، بررسی تطبیقی معرفت شناسی این دو متفکر در زمینه نظریه فطرت و بیان محل اختلاف آن دو، در مسأله و محتوای نظریه فطرت و مواضع مشترک آن ها در حوزه معرفت شناسی می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، اسنادی- تحلیلی است و بر اساس رجوع به کتب، منابع، سایت ها، و فیش برداری و تهیه یادداشت ها و تحلیل و جمع بندی و نگارش تحقیق می باشد. نتایج پژوهش حاکی از این است که ادراکات و حقایق فطری یا نظریه فطرت کانت در نزد وی و مطهری از مولفه های اساسی واحدی برخوردار نیست. از نظر مطهری حقایق فطری کانت «بالفعل»، «برخورد از تأثیر یک جانبه و یک طرفه»، «بدون وجه استعدادی» و «فاقد هر نوع عینیت» است. ولی از نظر کانت حقایق فطری وی «بالقوه»، «دارای تأثیر متقابل و دوطرفه با ماورای خود» ، «دارای وجه استعدادی» و «برخوردار از نوعی عینیت» است. دیدگاه مطهری در مورد حقایق فطری کانت، فطرت گرایی حداکثری است ولی تصویری که کانت می دهد، فطرت گرایی حداقلی است. نتیجه آن که، به نظر می رسد که با ملاحظه تفاوت های اساسی میان تصویر حقایق فطری نزد دو متفکر، می توان اذعان داشت که محل اختلاف این دو متفکر یکسان و مشترک نیست. آرا و اندیشه های فلسفی مطهری و کانت به طور کلی متضمن نظریه اصالت چارچوب ها و زمینه های روان شناختی در امر شناخت و ادراک است. و این امر مستلزم آن است که معرفت شناسی دو متفکر اولاً به طور کلی یک معرفت شناسی زمینه گرا خواهد بود. ثانیاً از جهت پذیرش زمینه های خاص در فاعل شناسا، یعنی قبول نظریه قوای ادراکی، معرفت شناسی این دو متفکر نوعی زمینه گرایی مشابه را لازم می آورد.
سیاوش صادقی ثمرجان سید هاشم نعمتی
این تحقیق در جهت بررسی میزان رضایت مندی مدیران ،معلمان ودانش آموزان از فعالیت های آموزشی مراکز آموزشی از راه دور در شهر نیشابور در سال تحصیلی (90 -91) انجام شد. جامعه آماری شامل مدیران،معلمان ودانش آموزان 9 مرکز آموزشی از راه دور بوده است. میزان رضایت مندی در متغیر های ( 1:مشاوره تحصیلی 2:کلاس های رفع اشکال وروش های یاددهی ویادگیری 3: کتاب درسی وخود آموز4:نرم افزار آموزشی 5: اینترنت 6: ارزشیابی? سنجیده شد. جامعه آماری مدیران،معلمان ودانش آموزان مراکز آموزش از راه دور شهر نیشابوربودند. برای تعیین حجم نمونه در طبقات مختلف از نسبت نمونه به جامعه استفاده شده است. تعداد افراد نمونه شامل 8مدیر ،27 معلم ،و 153 دانش آموز پسر و80 دختربود. روش تحقیق حاضر توصیفی-پیمایشی می باشد. ابزار پژوهش ، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. وبرای اندازه گیری از مقیاس لیکرت استفاده شده است. خیلی زیاد(نمره5)،زیاد(نمره4)،متوسط(نمره3)،کم(نمره2)وخیلی کم (نمره1)در این تحقیق از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تی تست در گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج تحقیق به این شرح است: میزان رضایت مندی از فعالیت های آموزشی در بین 3 گروه تفاوت وجود دارد. و در تمام متغیرها تفاوت ها در بین گروه ها در سطح /01 0یا 05/ 0معنا دار بوده است. بیشترین فراوانی در میزان رضایت مندی از فعالیت های آموزشی در گروه مدیران (نمره 4 ،5) و در گروه معلمان (نمره 4) و دانش آموزان دختر وپسر (نمره 3) می باشد. بیشترین فراوانی در میزان رضایت مندی مدیران در نرم افزار های آموزشی (نمره 3،5) واینترنت (نمره 4 ،3) کتاب درسی وخود آموز (نمره5) و ارزشیابی (نمره 4،5)و در سایر متغیر ها (نمره 4)بود. بیشترین فراوانی در میزان رضایت مندی در گروه معلمان در متغیر مشاوره تحصیلی و نرم افزار آموزشی ،کتاب درسی وخود آموز (نمره 4) در متغیر اینترنت (نمره 2) و در سایر متغیر ها (نمره 3)می باشد. بیشترین فراوانی در میزان رضایت مندی در گروه دانش آموزان در متغیر اینترنت (نمره 2)ودر سایر متغیر ها (نمره 3) بود. تفاوت رضایت مندی دردانش آموزان پسر و دختر از فعالیت های آموزشی از نظر آماری در سطح 05/0 معنادار بوده وچنین استنباط می شود که دراین متغیر تفاوت در دوگروه وجود دارد.میانگین رضایت مندی از فعالیت های آموزشی در دانش آموزان پسرنسبت به دختربیشتر است. بیشترین فراوانی در میزان رضایت مندی در متغیر اینترنت در پسران (نمره 3) و در دختران (نمره 2)می باشد .ودر سایر متغیر ها ،پسرودختر (نمره 3) می باشد.
فرحناز مهری آزاد مهران فرج اللهی
پژوهش حاضر در سال 91 انجام وبه بررسی نقش آموزشهای فنی و حرفه ای در توسعه ی منابع انسانی و اقتصادی پرداخته است .هدفهای تحقیق شامل بررسی میزان موفقیت فارغ التحصیلان رشته های مختلف هنرستانهای فنی و حرفه ای در دستیابی به شغل مناسب و بررسی میزان موفقیت ایشان در راهیابی به مراکز آموزش عالی و ادامه تحصیل و بررسی توانایی فارغ التحصیلان به دستیابی به شغل مناسب و تامین نیازهای بازارکار بوده است. این تحقیق به دلیل ماهیت و موضوع آن از نوع کاربردی و پیمایشی و به لحاظ روش جمع آوری اطلاعات ازنوع تصادفی خوشه ای بوده و پژوهش با کمک اسناد و مدارک موجود و پرسشنامه های محقق ساخته در دو حوزه ی کارشناسان و هنرآموزان به تعداد275 نفرو حوزه ی هنرجویان به تعداد1114نفر انجام گردید ، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که آموزشهای فنی و حرفه ای تا حدود زیادی قادربودند برای فراگیران اشتغال ایجاد کرده و درایجاد فرصتهای شغلی و تامین نیروی انسانی متخصص موفق بوده ونیزنرخ پذیرش فارغ التحصیلان رشته های مختلف فنی و حرفه ای در مراکز آموزش عالی تقریبا مناسب بوده است.همچنین آموزش های فنی و حرفه ای تا حد زیادی توانسته است در تأمین نیازهای سالانه اشتغال نیروی انسانی ماهر در مناطق مورد بررسی موثر باشد.
بهاره بوربور فتانه حسنی جعفری
در دهه های اخیر، جهان شاهد پیشرفت سریع فناوری به ویژه در حوزه ی فن آوری اطلاعات و ارتباطات بوده است . یکی از کاربردهای این فناوری، بهره گیری از آن در آموزش و یادگیری است. با توجه به لزوم همراه شدن با تحولات جهانی، پرداختن به مسایل مرتبط با کاربرد فناوری در آموزش و یادگیری ضروری می نماید . این پژوهش با هدف بررسی بکارگیری فناوری اطلاعات بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس هوشمند و غیر هوشمند انجام شده است.روش تحقیق حاضر ، به دو روش همبستگی و نگرش سنجی می باشد. جامعه کل آماری این تحقیق شامل 400نفردانش آموزان سال سوم متوسطه رشته ریاضی دبیرستان های دخترانه هوشمند و غیر هوشمند شهرستان پاکدشت می باشند که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای 115 نفر برای این طرح پژوهشی انتخاب شدند که 65 نفر از دانش آموزان از مدارس هوشمند و 50 نفر از مدارس غیر هوشمند می باشند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بود. نتایج با استفاده از آزمون رگرسیون، همبستگی و آزمون t مستقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مولفه های پیشرفت تحصیلی،افزایش یادگیری، انگیزه تحصیلی،نحوه تعامل معلم و مهارت های پژوهشی با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات رابطه معناداری در سطح 01>p وجود دارد. همچنین بین مدارس هوشمند و غیر هوشمند به لحاظ بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و مولفه های آن تفاوت وجود دارد.
فریده رحمنی مهران فرج اللهی
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی رابطه ی بین مهارت های ارتباطی معلمان با پیشرت تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی استان قزوین در سال تحصیلی 91-92 انجام شده است .پژوهش حاضر ازنظر نوع هدف کاربردی واز نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی - همبستگی است.ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی محقق سا خته ای براساس الگوی کویین دام ولیری وپرسشنامه بارتون جی ای ،متشکل از 50 سوال و4 مولفه مهارت کلامی،مهارت غیرکلامی،مهارت گوش دادن وبازخورد می باشد. و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس هم مورد استفاده قرار گرفته است . جامعه موردبررسی شامل 7000 نفرازدانش آموزان دختر دوره پنجم ابتدایی استان قزوین بوده است .نمونه مورد بررسی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای وانتخاب 7منطقه از بین 14 منطقه آموزشی وسپس به شیوه ی تصادفی طبقه ای نسبتی ،شامل 350 نفر از دانش آموزان استان قزوین انتخاب شده است.جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی شامل فراوانی،درصد،میانگین وانحراف استاندارد وآمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون،t مستقل و آزمونt تک گروهی ورگرسیون خطی استفاده شده است. یافته ها حاکی ازآن است که بین مهارت های ارتباطی معلمان با پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود ندارد. بین متغیرهای مهارت ارتباطی به ترتیب(کلامی،غیرکلامی،گوش دادن،بازخورد)،با پیشرفت دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد. جهت تعین میزان برخورداری معلمان از مهارت ارتباطی در پژوهش از آزمون t تک گروهی استفاده شده است. که نتایج حاصل ازتوزیع فراوانی پرسشنامه مهارت های ارتباطی حاکی از آن است که حدود6/10درصداز دانش آموزان اظهار داشته اند که معلمان از مهارت های ارتباطی در حد پایین و6/46درصد در حد متوسط و9/42درصد در حد بالا برخوردارند .که میانگین مهارت های ارتباطی معلمان 39/149 می باشد . می توان گفت، معلمان در کلاس های درس از مهارت های ارتباطی درحد خوب برخوردارهستند. به طور کلی معلمان طبق نظر دانش آموزان در بین مولفه های مهارت های ارتباطی به ترتیب ارتباط کلامی با 78/52 از بالاترین میانگین و بازخورد 58/33 وگوش دادن 10/33وغیرکلامی 93/29 برخوردارند که این نتیجه نشان می دهد که معلمان بیشتر از مهارت کلامی و به طور متوسط از مهارت بازخورد و در حد پایین از مهارت گوش دادن و از همه کمتر از مهارت غیر کلامی در کلاس استفاده می کنند .و همچنین بین ویژگی های دموگرافی معلمان (سن،سابقه،مدرک تحصیلی) با مهارت های ارتباطی آنان رابطه وجود دارد. بین ویژگی های دموگرافی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد. بین مهارت ارتباطی معلمان با انگیزه پیشرفت دانش آموزان رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد. وهمچنین از میان مولفه های مهارت ارتباطی ، بین مهارت کلامی با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد. و بین مولفه های دیگر مهارت ارتباطی با انگیزه پیشرفت رابطه معناداری وجود ندارد.
حمید نیک روی زهره اسمعیلی
این پژوهش با هدف بررسی هویت ملی در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر یاسوج انجام پذیرفته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی(پیمایشی) بوده و جامعه آماری آن را کلیه معلمان و دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر یاسوج در سال تحصیلی 1392-1391 که بر اساس آخرین آمار 1743 نفر بوده است (تعداد73 نفر معلم و تعداد 1670 نفر دانش آموز)تشکیل داده است حجم نمونه در این تحقیق 368 نفر (تعداد 62 نفر معلم و تعداد 306 نفر دانش آموز) بوده که به طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه هویت ملی بوده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای کلموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که هویت ملی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد و بین هویت ملی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت مشاهده نگردید همچنین بین تحصیلات معلمان و هویت ملی اظهار شده برای دانش آموزان تفاوتی وجود نداشت اما بین ابعاد هویت ملی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی رابطه معنادار وجود داشت.
زینت یوسف پور فروزان ضرابیان
انگیزش از پُر اهمیّتترین پیشنیازهای آموزش و یادگیری است. امروزه که رفتار و انگیزۀ پیشرفت دانش آموزان تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله رفتار و ویژگی های شخصیتی معلمان قرار می گیرد، وجوب دقت در انتخاب معلمانی با شخصیتی مطلوب و انجام تحقیقاتی به این منظور بیشتر آشکار می شود. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ بین تیپ های شخصیتی معلمان و انگیزۀ پیشرفت دانش آموزان سال سوم رشتۀ علوم انسانی دورۀ متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 91- 1390 انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیّت و روش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعۀ آماری شامل کلیۀ معلمان زن به تعداد (182) نفر و دانش آموزان دختر سال سوم رشته علوم انسانی دبیرستان های دولتی در 3 ناحیۀ 1، 6 و 7 شهر مشهد به تعداد (3214) نفر بودند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران انتخاب شد. این حجم با جدول مورگان نیز مطابقت داده شد که در مجموع تعداد 350 نفر از دانش آموزان و 120 نفر از معلمان به عنوان نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات 2 پرسشنامۀ تیپ شخصیتی «فریدمن- روزنمن» و انگیزۀ پیشرفت «هرمنس» بود که نمونه ها توسط آن مورد سنجش قرار گرفتند. روش آماری مورد استفاده علاوه بر آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) از آمار استنباطی (همبستگی اسپیرمن، آنالیز واریانس و...) و همچنین برای بررسی اعتبار پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان دهندۀ آن بود که بین تیپ های شخصیتی معلمان، اکثر معلمان دارای تیپ شخصیتی متعادل بین تیپa و b (تمایل به تیپ b) با فراونی 59 نفر (49/16%) بودند و کمترین فراوانی مربوط به معلمانی با تمایل شدید به تیپ a (2/5% بود. یافته ها نشان داد میانگین انگیزۀ پیشرفت در گروهی از دانش آموزانِ دارای معلمانی با تیپ شخصیتی b بیشتر از سایر تیپ ها می باشد (86/19 %) و در معلمانی با تیپ شخصیتی شدیداً a 81/00 %) کمتر ازسایر تیپ ها بوده است. در نتیجه بین تیپ شخصیتی معلمان با انگیزۀ پیشرفت دانش آموزان رابطۀ معناداری وجود دارد. از میان عوامل دموگرافی معلمان، سابقۀ تدریس اثر منفی و معنی داری با انگیزۀ پیشرفت دانش آموزان داشته است. همچنین، نتایج این تحقیق بیانگر این بود که در بین مؤلفه های انگیزۀ پیشرفت، بین تیپ شخصیتی معلمان با انگیزۀ قوی برای حرکت به سمت بالا، و بالا بودن سطح آرزوها در دانش آموزان رابطۀ معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد بین انگیزۀ پیشرفت دانش آموزان و تحصیلات پدر و مادر رابطۀ خطی وجود ندارد.
کریم نیازی فتانه حسنی جعفری
زبان و هوش عوامل مهمی در رشد گزاره های روانی هستند. با توجه به ابعاد گسترده هوش هیجانی عوامل چندی ممکن است در تقویت یا تضعیف آن نقش داشته باشند. یکی از این عوامل مهم دانستن زبانهای دیگر می باشد که به نوبه خود دوزبانگی می تواند در این فرایند مهم ایفای نقش داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی هوش هیجانی در دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه مقطع دبیرستان شهر ایلام بوده است. در روش پژوهش 400 نفر از دانش آموزان (200دختر و200پسر) یک زبانه و دوزبانه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. شرکت کنندگان این تحقیق را دانش آموزان 15 تا 17 سال تشکیل می دادند. ابزار استفاده شده این تحقیق آزمون هوش هیجانی بارآن(eq-i) می باشد .این آزمون شامل 15 خرده مقیاس برای هوش هیجانی است. داده ها با استفاده از آزمون آماری استنباطی همبستگی پیرسون، کای اسکوئر، وی کرامر، دی سامرز، کندال بی و تی گروههای مستقل تحلیل شده است. نتایج نشان داد که بین سن فرد وهوش هیجانی با اطمینان 99 درصد رابطه معنادار وجود دارد، همچنین رابطه جنسیت با هوش هیجانی معنادار بوده بطوری که در مجموع پسران هوش هیجانی بالاتری کسب کردند و بین درآمد با هوش هیجانی فرد نیز رابطه مستقیم وجود دارد. در بعد زبانی دانش آموزان دوزبانه بیشتر از تک زبانه ها و در بعد جنسیتی پسرها نسبت به دختران از هوش هیجانی بالاتری برخوردار بودند. در ابعاد جزئی تر پژوهش نیز تحلیل ها حاکی از آن بود که هوش هیجانی در دختران دوزبانه بیشتر از دختران تک زبانه و پسران دوزبانه بیشتر از پسران یک زبانه بود. بالاترین نمره دانش آموزان تک زبانه در خرده مقیاس احترام بخود و دوزبانه در خرده مقیاس همدلی می باشد. که دانش آموزان تک زبانه در این خرده مقیاس03/59 درصد در سطح بالا و 54/19 درصد در سطح متوسط و 43/21 درصد در سطح پایینی قرار گرفته اند، و در مقابل دانش آموزان دو زبانه در خرده مقیاس همدلی به ترتیب 90/58 درصد در سطح بالا و 34/21درصد در سطح متوسط و 76/19درصد در سطح پایین قرار گرفته اند
مجتبی زاد مهر فتانه حسنی جعفری
این پژوهش به منظور تحلیل محتوای کتاب تفکر و پژوهش ششم ابتدایی از دیدگاه خلاقیت گیلفورد در سال 92 انجام شد و در راستای هدف مزبور این سوال مطرح شد که آیا در کتاب تفکر و پژوهش ششم ابتدایی به کلیه سطو ح عملیات ذهنی گیلفورد پرداخته شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گرد آوری داده ها توصیفی می باشد. جامعه آماری در این مطالعه محتویات کتاب تفکر و پژوهش ششم ابتدایی بود و با توجه به این امر جامعه مورد بررسی تنها کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی می باشد لذا کل کتاب مورد بررسی قرار گرفت . روش جمع آوری به صورت مطالعه کتابخانه ای بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک آمار توصیفی ، فراوانی ، درصد ، جدول ، نموداراستفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد: در بررسی محتوای کتاب مذکور از مجموع 97 بند از اجزا مورد تحلیل(فعالیتها و خودآزماییها) به بندهای زیر پرداخته شده بود: حیطه تفکر همگرا (36.08%) که سهم فعالیتها (32.99%) و سهم خود ارزیابی ها (3.09%) می باشد حیطه تفکر واگرا (30.92%) که سهم فعالیتها (27.83%)و سهم خود ارزیابی ها (3.09%) می باشد که شامل سطوح زیر نیز می باشد: سیالی/روانی(40.67%) که سهم فعالیتها (37.29%) و سهم خود ارزیابی ها (3.39%) می باشد ، اصالت(32.20%) که سهم فعالیتها (32.20%) و سهم خود ارزیابی ها (0%) می باشد ، انعطاف پذیری (27.11%) که سهم فعالیتها (27.11%) و سهم خود ارزیابی ها (0%) می باشد تفکر ارزشیاب (15.46%) که سهم فعالیتها (12.37%) و سهم خود ارزیابی ها (3.09%) می باشد حیطه شناختی (9.28%) که سهم فعالیتها (9.28%) و سهم خود ارزیابی ها (0%) می باشد حافظه یادآوری (8.25%) که سهم فعالیتها (8.25%) و سهم خود ارزیابی ها (0%) می باشد
خدیجه صفری فتانه حسنی جعفری
هدف پژوهش اثربخشی بررسی آموزش مبتنی بر مهارت های زندگی در کاهش زورگویی دانش آموزان پسر و دختر پایه پنجم و ششم ابتدایی بود. نوع پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر و دختر پایه پنجم ششم ابتدایی شهرستان میناب بوده که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند. به منظور اجرای پژوهش پس از انجام جامعه سنجی و اجرای پرسشنامه روابط با همگنان (که بخشی از آن زورگویی کودکان را اندازه گیری می نماید)، 80 نفر از کودکانی که بر اساس تحلیل نتایج جامعه سنجی و نمرات کسب شده در پرسشنامه روابط با همگنان، به عنوان زورگو طبقه بندی شده بودند به صورت تصادفی در چهار گروه 20 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایشی، به مدت 9 جلسه (در هر هفته یک جلسه) در برنامه آموزش مبتنی بر مهارت های زندگی مورد آموزش قرار گرفتند، ولی دو گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. هر چهار گروه آزمایشی و گروه کنترل پس از 2 ماه، مورد بررسی مجدد قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss20 و با استفاده از شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تفاوت معنی داری (0/001>p) را در مرحله پس آزمون بین دو گروه آزمایشی و کنترل نشان داد. نتایج در مرحله پیگیری نیز تفاوت معناداری (0/001>p) را بین دو گروه آزمایشی و کنترل نشان داد. با توجه به وجود تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایشی و کنترل در پس آزمون و در دوره پیگیری می توان گفت که برنامه آموزش مبتنی بر مهارت های زندگی به عنوان روش آموزشی موثر و مکمل برای کاهش زورگویی در کودکان زورگو، قابلیت استفاده دارد. نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد تبیین قرار گرفته اند.
کاملیا حقی فروزان ضرابیان
هدف از این پژوهش بررسی سواد اطلاعاتی و رابطه آن با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر اصفهان است. این پژوهش با توجه به روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش شامل، دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور اصفهان در سال تحصیلی92-1391 که دارای 3 گروه آموزشی(مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی) است و تعداد آن ها 2262 نفر بوده. در این پژوهش با استفاده از روش طبقه ای تصادفی متناسب با حجم نمونه، تعداد 531 نفر به عنوان نمونه نهایی مشخص شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد سواد اطلاعاتی باقر آبادی (1388) و پرسشنامه خود کارآمدی شرر و مادوکس(1982) بود. نتایج آزمون بیانگر آن است که سواد اطلاعاتی در کل نمونه با ضریب همبستگی (0.838) بر خودکارآمدی دانشجویان موثر است و با آن رابطه مثبت دارد. همچنین نتایج آزمون همبستگی نشان داد که سواد اطلاعاتی در گروه علوم پایه با ضریب همبستگی( 0.870) بیشترین تاثیر را بر خودکارآمدی دارد و بعد از آن گروه مهندسی با ضریب همبستگی (0.851) و گروه علوم انسانی با ضریب همبستگی( 0.815) بر خودکارآمدی موثرند در نتیجه در گروه های آموزشی بیشترین تاثیر را گروه علوم پایه و بعد از آن گروه های مهندسی و علوم انسانی بر خودکارآمدی دانشجویان دارند. با توجه به نتایج، بیشترین ضریب همبستگی مولفه¬های پژوهش مربوط بعد تجزیه و تحلیل اطلاعات (0.853) بوده است و بعد از آن به ترتیب بیشترین ضریب همبستگی را ابزار دستیابی به اطلاعات (0.756)، شیوه های دستیابی به اطلاعات(0.732)، مهارت استفاده از رایانه (0.701) و سازماندهی اطلاعات (0.638) داشته اند. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که گروه علوم انسانی دارای بیشترین سطح سواد اطلاعاتی (4.047) و خود کارآمدی (4.073) است بعد از گروه علوم انسانی به ترتیب گروه مهندسی با سطح سواد اطلاعاتی (4.044) و خودکارآمدی (3.964) و علوم پایه سطح سواد اطلاعاتی (3.989) و خودکارآمدی (3.910) دارای بیشترین میانگین هستند.
راضیه مصطفی نجف ابادی فروزان ضرابیان
هدف از این پژوهش بررسی هوش معنوی و رابطه آن با خلاقیت در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر نجف آباد است. این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش شامل، دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر نجف آباد در سال تحصیلی93-1392 که دارای 3 گروه تحصیلی(انسانی، علوم تجربی و ریاضی) است و تعداد آن ها 626 نفر میباشد. در این پژوهش با استفاده از روش طبقه ای تصادفی متناسب با حجم نمونه، تعداد 400 نفر به عنوان نمونه نهایی مشخص شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2007) و پرسشنامه خلاقیت عابدی (1372) بود. نتایج آزمون بیانگر آن است که هوش معنوی و ابعاد آن (تفکر وجودی انتقادی، ایجاد معناداری شخصی، آگاهی متعالی و گسترش آگاهی متعالی) با خلاقیت دانش آموزان و ابعادش (سـ?ال?، بسـط، ابتکـار، انعطـافپذ?ــری) رابطه دارد. علاوه بر آن میزان رابطه آنها در گروه های مختلف نیز متفاوت است به طوری که در گروه انسانی بیشترین رابطه را مولفه هوش معنوی با انعطاف پذیری (0.816) و کمترین رابطه را مولفه هوش معنوی با بسط (0.125) دارد. در گروه تجربی بیشترین رابطه را مولفه هوش معنوی با سیالی (0.840) و کمترین رابطه را مولفه هوش معنوی با بسط (0.280) دارد. در گروه ریاضی بیشترین رابطه را مولفه هوش معنوی با انعطاف پذیری (0.882) و کمترین رابطه را مولفه هوش معنوی با بسط (0.153) دارد. از طرف دیگر نتایج نشان داد میزان هوش معنوی و خلاقیت درگروه¬های مختلف متفاوت است به طوری که به ترتیب هوش معنوی و خلاقیت در رشته تجربی دارای بیشترین میانگین (4.70) ، (2.571) و بعد از آن رشته های انسانی(4.61) ، (2.595) و ریاضی(4.49) ، (2.590) دارای بیشترین میانگین هستند
محمدحسین فرخی نیا فروزان ضرابیان
هدف این پژوهش بررسی سرمایه اجتماعی معلمان ورابطه آن با سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی شهر ری می باشد. این پژوهش کمی از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی (همبستگی )بوده است . ابزارجمع آوری اطلاعات سرمایه اجتماعی از معلمان کلاس پنجم مدارس ابتدایی شهر ری با جامعه آماری وحجم نمونه (n=n=110 )، پرسشنامه غفاری(1377) می باشدکه نتیجه تحقیقات معتبر متخصصین در این زمینه بوده است وبرای اندازه گیری سازگاری اجتماعی دانش آموزان با جامعه آماری و حجم نمونه (n=343,n=3374) نیزاز پرسشنامه استاندارد کالیفرنیا که به عنوان یکی از معتبرترین وجامع ترین آزمونهای شخصیتی در جهت سنجش سازگاری اجتماعیست بهره گیری شده است.و در نهایت برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی دانش آموزان از کمی سازی میانگین نمرات توصیفی جمع آوری شده آنان استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داده است که قویترین وضعیف ترین رابطه بین مولفه های سرمایه اجتماعی معلمان باسازگاری اجتماعی وعملکرد تحصیلی دانش آموزان به ترتیب عبارت بوده است از: 1- مشارکت اجتماعی2- هنجارهای اجتماعی 3- حمایت اجتماعی 4- روابط متقابل5- آگاهی اجتماعی6- اعتماد اجتماعی.از طرفی نیز قویترین وضعیف ترین رابطه بین مولفه های سازگاری اجتماعی دانش آموزان و سرمایه اجتماعی معلمان به ترتیب عبارت بوده است از:1- روابط خانوادگی2-مهارتهای اجتماعی3- گرایش اجتماعی4- روابط اجتماعی5- روابط آموزشی6- قالبهای اجتماعی.عوامل دموگرافی معلمان همچون (سن ، سابقه تدریس وتحصیلات) نیزدر ایجاد این رابطه تعدیل کننده و تاثیر گذاربوده و تنها، عامل جنسیت معلمان بود که را بطه ای را در این خصوص برقرارننمود.
جمال مسعودی لیر فروزان ضرابیان
در این پژوهش، محتوای کتاب های درسی مطالعات و علوم اجتماعی و جامعه شناسی 1و2 دوره متوسطه با توجه به مباحث روز جهانی درحوزه ی برنامه درسی تحلیل شده است. موارد مورد نظر در این تحلیل محتوا شامل (آموزش توسعه، آموزش محیطی، آموزش چند فرهنگی، آموزش شهروندی، آموزش سلامت، آموزش حقوق بشر وآموزش رسانه ها و فناوری اطلاعات) بوده است. جامعه آماری این پژوهش، مجموعه ی کتاب های درسی مطالعات اجتماعی، جامعه شناسی (1)، جامعه شناسی (2)، علوم اجتماعی دوره متوسطه بوده است. در این پژوهش کل جامعه آماری به عنوان نمونه انتخاب و از روش تمام شماری استفاده گردیده است. در این پژوهش که به روش تحلیل محتوا انجام شده، از طرح برآورد پدیده در متن داده ها، که اصولی ترین نوع طرح تحقیق در تحلیل محتوا است، استفاده شده است. در این پژوهش واحد تحلیل جملات و تصاویر کتاب در نظر گرفته شده است. داده ها بر حسب فراوانی وقوع، توصیف و کمیت ها، حاصل شمارش فراوانی هستند. ابزار تحقیق سیاهه تحلیل محتواست که روایی و پایایی آن توسط اساتید مجرب به دست آمده است، نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که در محتوای کتاب های درسی مطالعات و علوم اجتماعی و جامعه شناسی 1 و2 دوره متوسطه، توجه به مفاهیم آموزش شهروندی و چند فرهنگی بسیار بیشتر از حد انتظار، به آموزش توسعه بیشتر از حد انتظار، به آموزش رسانه ها و فناوری اطلاعات کمتر از حد انتظار، و به آموزش صلح، برابری و حقوق بشر، آموزش محیطی و آموزش سلامت بسیار کمتر از حد انتظار توجه شده است. در درون هر مولفه نیز مفاهیم متعدد به صورت یکسان مورد توجه قرار نگرفته و بعضی بیشتر و بعضی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. نتایج تحقیق همچنین نشان می دهد که بیشترین میزان توجه به مباحث روز جهانی در کتاب علوم اجتماعی و کمترین میزان توجه در کتاب جامعه شناسی 1 می باشد.
زهرا قندالی فروزان ضرابیان
هدف این پژوهش بررسی تأثیراستفاده ازنرم افزارکیف الکترونیکی برانگیزش تحصیلی، مهارتهای پژوهشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختردوره دوم متوسطه در درس زیست شناسی شهرستان پاکدشت سال تحصیلی 93-92 می باشد. این تحقیق از نوع بنیادی ودرعین حال نیمه تجربی می باشد.طرح تحقیق به شکل پیش آزمون-پس آزمون باگروه گواه وآزمایش می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم رشته علوم تجربی شهرستان پاکدشت درسال تحصیلی 93-1392 می باشد.نمونه آماری شامل چهار کلاس از مدارس دخترانه دوره دوم متوسطه می باشد. حجم نمونه برای گروه آزمایش برابر با 60دانش آموز از مدارس هوشمند وبرای گروه گواه نیز برابر با 60 دانش آموز از مدارس عادی به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در گروه آزمایش از نرم افزار کیف الکترونیکی استفاده شد ودر گروه گواه از آموزش معمول کلاسی استفاده شده است.از پیش آزمون وپس آزمون برای سنجش انگیزش تحصیلی(پرسشنامهism)،مهارتهای پژوهشی(پرسشنامه محقق ساخته) وپیشرفت تحصیلی(آزمون معلم ساخته) استفاده گردیده است. یافته های بخش نظری تحقیق نشان می دهد که کاربرد آموزش مبتنی بر رایانه در دانشآموزان احساس بهتری نسبت به موفقیت در مدرسه ایجاد میکند و دانشآموزانی که در مدارس فن آوریمحور آموزش میبینند، نسبت به دانشآموزان مدارس عادی از عزت نفس و اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند و از نظر دبیران و مدیران، این نوع مدارس از پرستیژ و جایگاه اجتماعی بالاتری در جامعه و نزد والدین برخوردارند. نتایج تحلیل واریانس نشان می دهد که استفاده از نرم افزارکیف الکترونیکی برانگیزش تحصیلی،مهارتهای پژوهشی وپیشرفت تحصیلی دانش آموزان{متغیر انگیزش تحصیلی (775/0=f ؛ 381/0=sig)؛ مهارتهای پژوهشی (12/13=f ؛ 000/0=sig)؛ پیشرفت تحصیلی (01/38=f ؛ 000/0=sig)}تأثیر دارد وتفاوت معنی داردر گروه آزمایش نسبت به گروه گواه وجود دارد.استفاده از نرم افزارکیف الکترونیکی بیشترین تأثیر را از بین مولفه های انگیزش تحصیلی، بر مولفه گرایش به پیشرفت(f=60/41) وازبین مولفه های مهارتهای پژوهشی، بیشترین تأثیر را بر مولفه انتخاب موضوع(f=117/36)داشته است.
ابوالفضل عباسی فتانه حسنی جعفری
این مطالعه با عنوان بررسی تاثیر فیلم های تاریخی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس تاریخ پایه پنجم ابتدایی ناحیه 3 قم و با هدف اصلی تعیین اثر بخشی نمایش فیلم های تاریخی برپیشرفت تحصیلی درس تاریخ در مقابل استفاده از روش سخنرانی روی دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم ابتدایی طراحی و به اجرا درآمد . و بدین منظور ازجامعه آماری مطالعه حاضر که دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی دختر و پسر در سال تحصیلی 93-92 به تعداد 3000نفر می باشد، تعداد 120نفر به روش نمونه گیری خوشه ی چندمرحله ای انتخاب شده است.روش تحقیق نیمه تجربی(شبه آزمایشی) بر روی دوگروه کنترل و آزمایش انجام شده است. همچنین به منظور پاسخ سوالات تحقیق از آزمون tدوگروه مستقل استفاده شده ونتایج نشان می دهد که اثر بخشی نمایش فیلم تاریخی"محمد رسول الله"،"امام علی"و"مختار نامه"برپیشرفت تحصیلی درس تاریخ بیش از روش سخنرانی بر دانش آموزان دختر می باشد و هم چنین اثر بخشی نمایش فیلم تاریخی "محمد رسول الله"، "امام علی" و "مختار نامه" بر پیشرفت تحصیلی درس تاریخ بیش از روش سخنرانی بر دانش آموزان پسر می باشد.
حمیدرضا اسد فتانه حسنی جعفری
همانطور که می دانیم مهمترین رکن هر سازمانی رانیروی انسانی تشکیل می دهد. آموزش اگر چه برای تمام کارکنان ضروری است ،امادر مورد مدیران از آنجا که نقش بسیار مهمی را ایفاء می کنند ضرورت بیشتری دارد،هدف این تحقیق شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی مدیران شرکت بهره برداری متروی تهران در رابطه با مهارتهای سه گانه ادراکی، فنی و انسانی است. روش پژوهش به صورت مطالعات میدانی و کتابخانه ای است و نوع تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل کارشناسان معاونت منابع انسانی و مدیران شرکت بهره برداری متروی تهران کلا" شامل 347 نفر می باشدکه شامل دو گروه است. گروه اول مدیران که 42 نفر است و گروه دوم کارشناسان که شامل 305 نفر می باشد دراین پژوهش باتوجه به محدود بدون حجم جامعه مدیران از سرشماری کامل استفاده گردید و تعداد جامعه با نمونه آماری باهم برابر بود اما برای تمونه گیری گروه دوم که شامل کارشناسان معاونت منابع انسانی بود روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است،ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که شامل 31 سئوال در رابطه با مهارتهای سه گانه ادراکی ، فنی و انسانی است. از روشهای آمار توصیفی برای توصیف داده ها که شامل میانگین ، انحراف استانداد، جداول فراوانی و نمودارهااست،استفاده شده و آمار استنباطی t گروههای مستقل همچنین برای مقایسه میانگین های جنسیت( زن و مرد) و نیاز به آموزش در رابطه با مهارتها استفاده شده است ،از آزمون آنالیز واریانس یک راهه برای وجود رابطه بین متغییرهای تعدیل کننده(واحد سازمانی، میزان تحصیلات ، رشته تحصیلی ، سابقه خدمت)ونیاز به آموزش در زمینه مهارتها استفاده شده است،یافته های تحقیق نشان داد که نیاز به آموزش مدیران به ترتیب اولویت از نقطه نظر ایشان مهارت فنی<مهارت انسانی<مهارت ادراکی اما از نقطه نظر کارشناسان سازمان به ترتیب اولویت شامل مهارت ادراکی< مهارت فنی< مهارت انسانی است.
آمنه وظیفه شناس فتانه حسنی جعفری
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی استفاده از نرم افزار آموزشی (میشا و کوشا) بر پیشرفت تحصیلی درس علوم دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان شیروان در سال تحصیلی 39-1392 انجام گرفته است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری متشکل از کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان شیروان (625) نفر می باشد که از میان آنان (94) نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند برای گردآوری اطلاعات از آزمون معلم ساخته با پایایی مناسب که برای پیش آزمون (آلفای کرونباخ 0/71) و برای پس آزمون (آلفای کرونباخ 0/72) استفاده شده است (اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون (tگروه های مستقل) مورد بررسی قرار گرفت و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار (spss) استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که استفاده از نرم افزار اموزشی (میشا و کوشا) بر میزان یادگیری درس علوم دانش آموزان در سطوح حیطه شناختی بلوم شامل (دانش، کاربرد) تاثیر دارد اما تاثیر آن معنادار نیست و در سطح(ترکیب) تاثیر ندارد و در سطوح (فهمیدن، تجزیه و تحلیل، ارزشیابی) تاثیر مثبت دارد و در کل استفاده از نرم افزار آموزشی (میشا و کوشا) بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تاثیر دارد.
خیرالنسا کیوانلو طیبه صفای
هدف از این پژوهش بررسی رابطه مدیریت دانش با فرهنگ سازمانی درکارکنان اداری دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار درسال تحصیلی94-93 است .روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش گرد آوری اطلاعات توصیفی پیمایشی می باشند. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان اداری دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار می باشد.که کل جامعه به عنوان نمونه به تعداد 137نفر انتخاب شده است. جهت گرداوری داده های پژوهش در خصوص مدیریت دانش از پرسشنامه استاندارد لاوسون ودر خصوص فرهنگ سازمانی از پرسشنامه استاندارد دنیسون استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ(مدیریت دانش91.0و فرهنگ سازمانی95.0) بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده ،از آزمون های آماری توصیفی، از جداول توزیع فراوانی،نمودار خطی میانگین،شاخص های مرکزی نظیر میانگین،انحراف استاندارد و برای تحلیل آماری فرضیه های پژوهش در آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون ،تحلیل رگرسیون ،آزمون گالموگروف اسمیرونف تک نمونه ای استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد.که از دیدگاه کارکنان اداری دانشگاه آزاد بین تک تک مولفه های فرهنگ سازمانی(مشارکت،سازگاری،یکپارچگی و رسالت)و مدیریت دانش رابطه معناداری وجود دارد.
زهرا مرادی طیبه صفایی
هدف اساسی این پژوهش بررسی رابطه سبک های رهبری مدیران مراکز پیش دبستانی با رضایت شغلی مربیان آنها می باشد. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مراکز پیش دبستانی شهر بوشهر که در سال تحصیلی 1393-1394 فعالیت داشتند، تشکیل داده است، که از میان آنان 90 مرکز پیش دبستانی به روش خوشه ای چندمرحله ای و از این مراکز127 مربی طبق جدول مورگان انتخاب شدند. به منظور بررسی سبک رهبری، از پرسشنامه چندعاملی رهبری (mlq) باس وآوولیو و برای بررسی رضایت شغلی از پرسشنامه شاخص توصیفی شغل (jdi) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارspss انجام شد. برای تعیین همبستگی سبک های رهبری و رضایت شغلی و ابعاد آن از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و جهت بررسی تأثیر سبک رهبری بر خرده مقیاس های رضایت شغلی ازتحلیل رگرسیون استفاده شده است که با توجه به سطح معنی دار به دست آمده با 95% اطمینان می توان گفت که رابطه مستقیم و معناداری بین سبک رهبری و رضایت شغلی وجود دارد. بررسی فرضیه ها نشان داد که از میان سبک های رهبری، سبک رهبری تحولی و تعاملی با رضایت شغلی همبستگی مثبت دارند ولی رابطه سبک رهبری رهاشده با رضایت شغلی مربیان منفی است. و از میان سبک های رهبری تنها سبک رهبری تحولی است که رابطه معناداری با تمام خرده مقیاس های رضایت شغلی دارد و نتایج رگرسیون نیز نشان داد که تنها سبک رهبری تحولی بر تمام خرده مقیاس های رضایت شغلی تأثیرگذار است و توان پیش بینی کنندگی آن ها را دارد. درضمن میزان رضایت شغلی مربیان در سبک رهبری تحولی بالاتر از سبک های دیگر رهبری است.
فاطمه عسگری اینانلو فتانه حسنی جعفری
موضوع تحقیق حاضر بررسی رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد معلمان زن در مدارس شهرستان نقده می باشد.نوع روش تحقیق با توجه به جامعه آماری و موضوع تحقیق از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دبیران زن در سال تحصیلی 1392 در مدارس شهرستان نقده می باشند که به تعداد حدود 150 نفر می باشد.نمونه آماری تحقیق حاضر با استفاده از روش نمونه گیری ساده تصادفی با توجه به جدول میشگان انتخاب شدند که تعداد 120 نفر از معلمان زن به طور تصادفی انتخاب شدند.ابزار جمع آوری اطلاعات 1- پرسشنامه مدیریت دانش 2- پرسشنامه عملکرد معلمان می باشددر این آزمون علاوه بر آزمونهای آماری ، توصیفی نظیر فراوانی و درصد فراوانی از ازمون همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است .
عاطفه آرین فر فروزان ضرابیان
پژوهش حاضر، به مطالعه رابطه عادت های مطالعه با انگیزه پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر مدارس عادی غیر دولتی و تیزهوش دوره اول متوسطه منطقه 16 تهران، پرداخته است. نمونه آماری پژوهش 501 نفر، که شامل 350 نفر دانش آموزعادی مشغول به تحصیل در مدارس غیردولتی، و 151 نفر دانش آموز مشغول به تحصیل در مدرسه تیزهوشان بودند. این دانش آموزان به شیوه نمونه گیری تصادفی نسبی از بین دانش آموزان منطقه 16 انتخاب گردیده اند. برای پژوهش حاضر دو نوع پرسشنامه استفاده گردیده است.
زهره فرامرزی محمود اکرامی
این پژوهش باعنوان توسعه یادگیری سازمانی بر پایه فناوری اطلاعات، است. جامعه آماری مدیران شهرداری تهران در سال 1393 و نمونه 400 نفری با روش متداول انتخاب گردید. ابزار سنجش، دو پرسش نامه محقق ساخته فناوری اطلاعات با 21 ماده و یادگیری سازمانی با 41 ماده انتخاب، اجرا، و اعتبار یابی شد.