نام پژوهشگر: محمد حسین خانی

بررسی نظریه ضعف اخلاقی از دیدگاه ارسطو و خواجه نصیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  محمد حسین خانی   شهین اعوانی

یکی از مهمترین مباحث فلسفه اخلاق که از زمان سقراط وافلاطون و ارسطو تاکنون به صورت یک چالش مهم مطرح بوده چرایی عدم پایبندی افراد به احکام و اصول اخلاقی مورد قبول خود است که از آن به عنوان ضعف اخلاقی یاد می شود.سابقه موضوع ضعف اخلاقی به فلسفه یونان و نظریه معروف سقراط برمی گردد که معرفت را عین فضیلت می دانست. به تعبیر دیگرسقراط معتقد بود که علت عدم پایبندی افراد به اصول اخلاقی، جهل ونداشتن معرفت حقیقی است. اولین و جدی ترین منتقد این نظریه ارسطو بوده و پس از اونیز نظریاتی در رد یا قبول آن مطرح شده است. نکته حائز اهمیت در ضرورت این تحقیق آنست که هیچ کدام از فلاسفه اخلاق به طور مجزا به بررسی موضوع ضعف اخلاقی نپرداخته اند وصرفا برخی از آنان در تبیین رابطه بین فاعل و فعل اخلاقی و نیز بیان دلایل تحقق یا عدم تحقق فعل اخلاقی نکاتی را مطرح نموده اند. عدم تالیف کتاب خاصی دراین زمینه نیز نشان از مغفول ماندن پدیده ضعف اخلاقی از نظر صاحبنظران و نویسندگان این عرصه است. شایان ذکر است از بین معاصرین، مورتی مور در این زمینه مباحثی دارد و دیوید مک ناتن نیزفصل هشتم کتاب بصیرت اخلاقی را به موضوع ضعف اخلاقی اختصاص داده است.لذا با عنایت به این نکته که پدیده ضعف اخلاقی به طور مجزا در متون اخلاقی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است پرداختن به این مسئله مهم، مفید و ضروری به نظر می رسد.اگر چه به موضوع ضعف اخلاقی به طور خاص ودر قالب کتاب یا نوشته مستقلی پرداخته نشده است اما با مرور اجمالی متون اخلاقی می توان دریافت که این موضوع همواره به عنوان یک مسئله مهم، مد نظر علمای اخلاق بوده است و در مکاتب مختلف به صورت جسته وگریخته به این پرسش اساسی پاسخ هایی داده شده است که"چرا یک فرد با وجود علم و پذیرش یک اصل اخلاقی گاهی به آن پایبند نیست و چه بسا خلاف دانسته خود عمل میکند؟" همانطور که ذکر شد سقراط به عنوان بنیانگذار فلسفه اخلاق، جهل و عدم معرفت و شناخت عمیق را عامل عدم پایبندی فرد به اصول اخلاقی خود می داند و موضوعی به نام ضعف اخلاقی را منتفی می داند.افلاطون نیز دراین زمینه نظر استاد خود را تایید می کند.این درحالیست که ارسطو دیدگاه متفاوتی دارد و معتقد است معرفت به تنهایی فضیلت محسوب نمی شود و برای کسب فضیلت،تمرین و تقویت اراده و مهارت مقابله با وسوسه ها و شهوات نیز ضروری است و لذا دلیل عدم پایبندی افراد به اصول اخلاقی را بروز حالتی با عنوان آکراسیا یا ضعف اخلاقی می داند که در این حالت غلبه امیال وشهوات در کنار مراتبی از جهل(غفلت) و عدم آگاهی کامل دخیل هستند. البته در نظرات سقراط وافلاطون نیز در کنار علم و جهل به مفاهیمی همچون شهوت ، اراده، خویشتنداری، تمرین و تربیت اخلاقی اشاره شده است لکن تفاوت در این است که از دیدگاه سقراط وافلاطون و سایر برونگرایان،ریشه تمام عوامل منجر به تحقق رذایل اخلاقی در انسان جهل است ونه امیال وگرایشها ولذا تصور حالتی با عنوان آکراسیا وضعف اخلاقی با وجود معرفت کامل امکان پذیر نیست.برخی از فلاسفه دوره مسیحیت و نیز فلاسفه اسلامی و فلاسفه غرب و معاصر نیز پاسخ هایی به این پرسش اساسی داده اند.از جمله خواجه نصیر طوسی که در تداوم سیاق فلسفی ارسطو و البته با رویکرد دینی به بررسی عوامل ضعف نفس و بیماری های مربوط به آن پرداخته است ولی اشاره مستقیمی به موضوع آکراسیا یا ضعف اخلاقی که مد نظر ارسطو بوده نداشته است.بطور خلاصه در این پایان نامه بر آنیم تا ضمن توصیف این پدیده و بیان تاریخچه ای از آن، به بررسی نظریه ضعف اخلاقی از دیدگاه ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی بپردازیم. روش تحقیق توصیفی، منبع محور و متمرکز بر دو فیلسوف ارسطو و خواجه نصیر است. این روش ترکیبی از تحقیق تاریخی و تحلیلی خواهد بود. بر این مبنا بعد از ارائه تعریف روشنی از ضعف اخلاقی به تجزیه وتحلیل این مفهوم می پردازیم و نظرات برخی از فلاسفه را نیز بررسی خواهیم کرد.سوءالات اساسی ما در این تحقیق عبارتند از: ارتباط علم به احکام اخلاقی و عمل اخلاقی کدامست؟ آیا علم اخلاق لزوماً عمل اخلاقی را به همراه دارد؟موانع تحقق فعل اخلاقی چیست؟ ضعف اراده چیست وچه ارتباطی با ضعف اخلاقی دارد؟ وسوسه چیست وچه ارتباطی با ضعف اخلاقی دارد؟ مراتب علم وجهل از نظر ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی چیست؟ بی اعتدالی و ضعف اخلاقی چیست؟و در نهایت ضعف اخلاقی و عوامل آن از دیدگاه ارسطو وخواجه نصیرکدامست؟ فرضیه های ما در این پایان نامه عبارتند از: 1- علم انسان پشتوانه عمل او می باشد و لذا کسانی که آگاه ترند، در عمل نیز اخلاقی ترند. لذا حالت ضعف اخلاقی در افراد عالم (عاقل) کمتر دیده می شود. 2- گرایشها وامیال وشهوات و وسوسه ها در عدم تحقق فعل اخلاقی تاثیر دارد.لذا حالت ضعف اخلاقی در افراد خویشتندار(معتدل) کمتر بروز می کند.

جایگاه حقوقی اتاق پایاپای در ابزارهای مشتقه مالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  محمد حسین خانی   جواد حسین زاده

مشتقات به عنوان یکی از ابزارهای مالی که ابداع "علم مهندسی مالی" می باشد، باتوجه به هدفی که در راستای کنترل و مدیریت ریسک برعهده دارد امروزه در دنیای مالی و سرمایه گذاری اهمیت روز افزونی پیدا کرده است. و درحال حاضر به سطحی از رونق و شکوفایی رسیده که در تمامی بورس های مهم دنیا بخش قابل توجهی از معاملات را به خود اختصاص داده است. در حقوق ایران نیز برای اولین بار "قانون جدید بازار اوراق بها دار جمهوری اسلامی ایران" مصوب سال 84 به صراحت قرارداد های "آتی" و "اختیار معامله" را به عنوان مشتقات قابل معامله در بورس معرفی نموده است( بند11 ماده 1 ). بنابراین با توجه به گسترش این ابزار ها در بازارهای مالی جدید بررسی همه جانبه آنها ضروری به نظر می رسد. "اتاق پایاپای" نیز به عنوان یکی از مهمترین نهاد های موجود دراین بازارها که وظیفه "تسویه و پایاپای" قراردادها و همچنین برقراری ثبات و اطمینان در این معاملات را بر عهده دارد، از نقش و جایگاه بسزایی برخوردار بوده، و به همین جهت مسائل بسیاری در رابطه با ماهیت و نحوه فعالیت این اتاق به ویژه از منظر حقوقی مطرح می گردد که نیازمند به بررسی های مستقل و جداگانه ای می باشد. بنابراین دراین پژوهش کوشیده شده است که پس از بررسی ساختار "اتاق پایاپای" این اتاق را با یک نگرش حقوقی بررسی نموده و مسائل حقوقی مرتبط با این نهاد را مورد شناسایی قرار دهیم.

ارتقا قابلیت اطمینان شبکه به وسیله کاهش نوسانات توان خروجی مزارع بادی با استفاده از یک ذخیره ساز انرژی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده برق 1392
  محمد حسین خانی   علی عابدینی

در سال های اخیر، سطح نفوذ توان بادی در سیستم قدرت به شدت در حال افزایش می باشد. توان خروجی مزارع در هر لحظه به سرعت باد در آن لحظه وابسته است. به دلیل تغییرات زیاد سرعت باد، توان خروجی مزارع بادی، نوسانی و غیر قابل کنترل می باشد. بنابراین افزایش سطح نفوذ توان بادی، سیستم قدرت را با چالش های جدیدی در رابطه با پایداری و پایایی (قابلیت اطمینان) سیستم روبرو می سازد. یکی از راه حل های عملی در کاهش نوسانات توان خروجی مزارع بادی استفاده از ذخیره سازهای انرژی می باشد. ذخیره سازهای انرژی با کاهش نوسانات توان خروجی مزارع بادی، موجب افزایش در دسترس پذیری توان بادی می شوند. در این پایان نامه، در ابتدا تأثیر ذخیره ساز بر روی کاهش نوسانات توان بادی و افزایش در دسترس پذیری آن مورد بررسی قرار گرفته است. سپس نحوه مدل سازی بخش های مختلف سیستم قدرت در مطالعات کفایت سیستم تولید بیان شده است. در قسمت پایانی، به تأثیر استفاده از ذخیره ساز انرژی در کاهش نوسانات توان بادی و بهبود کفایت سیستم قدرت پرداخته شده است. ابتدا به یک سیستم قدرت نمونه، مزرعه بادی اضافه شده و شاخص های پایایی آن محاسبه می شود. سپس با اضافه کردن ذخیره ساز انرژی به مزرعه بادی، تأثیر مشخصات مختلف ذخیره ساز، در بهبود شاخص های پایایی بررسی می شود. برای شبیه سازی و گرفتن نتایج از روش مونت کارلوی ترتیبی استفاده می شود.