نام پژوهشگر: مهین کریمی
مهین کریمی -
با عنایت به اینکه در نظام حقوقی ایران، تربیت کودک تکلیف والدین شناخته شده است و نیز اهمیت تربیت در خانواده با وجود آسیب های اجتماعی در مورد کودکان مانند کار کودکان، کودک آزاری و کودکان خیابانی، ضرورت بررسی این موضوع روشن می شود. در قانون مدنی و سایر قوانین موضوعه ی ایران، تربیت تعریف نشده است و شناخت مفهوم و قلمرو آن به عرف (به ویژه عرف خاص مانند تعریف تربیت در علم روان شناسی و علوم تربیتی) واگذار شده است. البته در مقررات تعلیمات اجباری و قوانین کار، تا حدودی به ضوابط و محدوده ی تربیت اشاره شده است. تربیت کودک در زمره ی تکالیف پدر و مادر است، اما در عین حال چون اجرای هر تکلیف مستلزم داشتن اختیار است، پدر و مادر حق دارند تا آنچه را که به عهده دارند، انتخاب کنند و انجام دهند، آنان بایستی اختیار خود را به مصحلت کودک به کار برند. می توان گفت تمایل قوانین جدید به گسترش نظارت دولت و افزودن بر قلمرو تکالیف پدر و مادر است. در حقوق اسلام تحت عنوان حضانت به بحث تربیت کودک پرداخته شده است. در معاهدات بین المللی، از جمله کنوانسیون حقوق کودک نیز که توسط کشور ما پذیرفته شده است، به امر تربیت کودک اشاره شده و اصل را بر مسئولیت والدین گذاشته اند، با این حال به نقش دولت در کمک به والدین تأکید شده است. در زمینه ی تربیت کودکان، ضمانت اجرای این تکلیف بیشتر جنبه ی اخلاقی دارد. البته شناختن مسئولیت کیفری برای پدر و مادر در صورت نقص در تربیت و مسئولیت در برابر اشخاص ثالث، ضروری نیست، اما لازم است از نظر حقوقی، به طور صریح در قوانین ما به این مسأله پرداخته شود و همانند آن چه در ماده ی7 قانون مسئولیت مدنی آمده است، والدین در موارد تقصیر در تربیت نیز مسئولیت داشته باشند. واژگان کلیدی: تربیت، کودک، تنبیه، حضانت، مسئولیت مدنی.
مهین کریمی کیومرث فرح بخش
هدف این پژوهش بررسی رابطه خودتنظیمی عاطفی و مهارت های مطالعه باعملکرد تحصیلی دانشجویان دانشکده علوم پزشکی استان اصفهان بوده است. نمونه مورد پژوهش 313 نفر از دانشجویان را شامل می شد که به طور تصادفی از بین آمار دانشجویان در دسترس ترم های 8 تا 2 هفت دانشکده انتخاب شدند و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه شامل سه پرسشنامه از جمله پرسشنامه خودتنظیمی عاطفی جهت خودتنظیمی عاطفی و پرسشنامه راهبردهای مطالعه و یادگیری وین اشتاین جهت مهارت های مطالعه و از پرسشنامه عملکرد تحصیلی و معدل برای عملکرد تحصیلی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد خود تنظیمی عاطفی و مهارتهای مطالعه با عملکردتحصیلی رابطه دارد. متغیرخود تنظیمی عاطفی با 365/0 درصد بیشترین سهم را در تبیین میزان عملکردتحصیلی دارد. بین مولفه های خودتنظیمی عاطفی ومهارتهای مطالعه باعملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد نتایج نشان داد خرده مقیاس های متغیرهای مستقل میتوان 8/53 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین نماید.هم چنین بین مولفه های خودتنظیمی عاطفی ومهارتهای مطالعه وعملکرد تحصیلی با معدل دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد با استفاده از واریانس ترکیب خطی خرده مقایسهای متغیرهای مستقل میتوان 2/45 درصد از واریانس معدل کل را توضیح داد. نتیجه گیری: ضرورت دارد که به منظور ارتقاء همه جانبه دانشجویان، آموزش هایی برای یاددهی راهبردهای خودتنظیمی صورت داد. توجه و برنامه ریزی درجهت بهبود مهارت های مطالعه وافزایش خودتنظیمی عاطفی دانشجویان امری ضروری است.
مهین کریمی تیمور مالمیر
ابوتراب خسروی با ارائه ی آثاری چون «هاویه»، «دیوان سومنات»، «اسفـار کاتبان» و «رود راوی» و «کتاب ویران» توانسته است برای خود جایگاه قابل قبولی در ادبیات داستانی ایجاد کند. در این پژوهش، مجموعه داستان «کتاب ویران»بر اساس روش ساختارگرایی بررسی شده است. ابتدا به بررسی ساختار روایت و سپس به تحلیل ژرف ساخت داستان ها پرداخته شده است. ساختار روایت در «کتاب ویران» سه نوع است: ساده، متوسط، دشوار. ژرف ساخت های این داستان ها حاوی براندازی زمان است. در براندازی زمان، گاه خود مسأله ی زمان مطرح می شود و گاه میل به جاودانگی در نقاشی و کتابت و بازی نمود می یابد. این ژرف ساخت ها گاه در فضایی گروتسکی تجلی می یابند. در داستان های این مجموعه یک مسئله یا مشکل مطرح می شود که ادامه ی داستان راه حلی است برای حل آن معضل. در این کتاب به کلمه و کتابت ارزش فراوانی داده می شود و اصولاً مکتوب نمودن واقعه را عملی آفریننده و در راستای فعل خلقت محسوب می نماید. مکتوب شدن واقعه در قرائت های مکرر، جاودانه می شود. برخی داستان ها ارتباط تنگاتنگی با ژرف ساخت-ها دارند و ژرف ساخت داستان ها را در خود منعکسمی نمایند.