نام پژوهشگر: فاطمه عرب گورچویی

بررسی تطبیقی انسان شناسی در نهج البلاغه و اگزیستانسیالیسم غیر الحادی (مارسل و یاسپرس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1387
  فاطمه عرب گورچویی   نفیسه ساطع

چکیده ندارد.

بررسی تطبیقی انسان شناسی در نهج البلاغه و اگزیستانسیالیسم غیر الحادی (مارسل و یاسپرس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1387
  فاطمه عرب گورچویی   نفیسه ساطع

چکیده شناخت حقیقت انسان ، شرط پیمودن راه کمال و سعادت است . به همین خاطر تعالیم وحیانی ، به طور کامل به این امر پرداخته اند، هم چنان که یکی از محورهای اساسی تأملات و مجاهدت های علمی و عملی اندیشمندان ،عرفا و فلاسفه نیز قلمداد می شود. امام علی (ع ) که خود به اوج کمال انسانی نائل آمده است ، در نهج البلاغه ، با اشاره به پیوند عمیق انسان با خالق خویش ، با ارائه راه کارهایی جامع و عملی در تهذیب نفس ، طریق تکامل او را به روشنی ترسیم می کند. در این میان یاسپرس و مارسل ، دو فیلسوف اگزیستانس ، هم چون سایر هم فکران خود، بنای فلسفه شان را بر شناخت این معمای بزرگ نهادند و با رویکردی فردی و انضمامی و رد تقلیل انسان به یکی از شئون او، سعی در کشف این حقیقت نمودند. در بررسی تطبیقی دیدگاه نهج البلاغه با اگزیستانسیالیسم غیرالحادی در باب شناخت انسان ، ابتدا امکان شناخت انسان را پی می گیریم ، که هم در نهج البلاغه ، هم در آرای یاسپرس و مارسل ، امکان حصول این شناخت به طور کامل ، از طریق علوم متعارف بشری رد می شود. یاسپرس روشنگری وجود و مارسل طریق راز، تأمل ثانویه و در خود فرو رفتن را پیش گرفته ، اما امام علی (ع ) آدمی را به چنگ زدن به دین الهی و بهره گیری از معارف وحیانی در خودشناسی دعوت می کند. امام علی (ع )، گرچه انسان را دو بعدی می داند، اما هویت و حقیقت انسانی را، روح یا نفس او، که برخاسته ازنفخه الهی است ، معرفی می کند. مارسل در بیان حقیقت انسان ، از انسان متجسد سخن می گوید. در حالی که یاسپرس اصلی ترین وجه آدمی را اگزیستانس می داند، که میان آن با روح یا نفس شباهت هایی یافت می شود. در نهایت ، در این تحقیق به بررسی مقوله هایی می پردازیم ، که هم در نهج البلاغه و هم به نظر یاسپرس ومارسل ، در تحقق حقیقت انسان نقش عمده ای ایفا می کنند. مهم ترین این مقوله ها ارتباط انسان در سطوح مختلف یعنی ارتباط با خود، خدا، دیگران و جهان ، آزادی و اختیار، و عشق است . کلیدواژها: وجود انسان - ماهیت انسان - ارتباط - آزادی - انتخاب .