نام پژوهشگر: افسانه ناظری
افسانه ناظری محمدرضا ریخته گران
چکیده: در پی عطف به مختصات زمانی و مکانی ویژه در نگارگری ایرانی- اسلامی که در حدود پنج قرن همچنان ثابت و پا بر جا می ماند ، شاهد ویژگی ها و شاخصه هایی هستیم که ورای مختصات زمانی و مکانی حاکم بر عالم محسوس ، جهانی دیگر ، فضا – زمان و مکانی دیگر را می نمایاند ؛ نوعی کیفی از زمان و بافتی از مکان که به هر صورت مغایر با روش های بازنمایی زمان ومکان کمّی در جهان طبیعت است و به انحاء گوناگون مبیّن همزمانی امور و جمع اضداد است؛ به طوری که «وقت» ، «حال سرمدی» و«عالم ملکوت» توصیف شده عارفان ، وجوه و ویژگی های طرح شده در رابطه با زمان و مکان کیفی در نزد عرفای مسلمان را تداعی می کند. در این پژوهش ضمن طرح فرضیه ارتباط صورت و محتویِ نگارگری ایرانی با مبانی شهودی عرفان اسلامی و بررسی دقیق پیشینه تحقیق، سعی بر آن شده که ابتدا با روش مشاهده مستقیمِ نگاره ها و بهره گیری از روش توصیفی– تحلیلی ، منابع دست اوّل معتبرِ موجود یعنی مکتوبات و گفته های عرفای برجسته و شاخص هر عصر مورد بررسی ، جستجو و تأمل قرار گرفته است. دامنه تحقیق در این حوزه با توجه به نوع تحقیق (بنیادی- کیفی) محدودیت زمانی و مکانی نداشته همچنان که در حوزه نگارگری دوره مورد نظر اوایل سده هفتم تا نیمه اوّل سده یازده هجری است. ( تا آنجا که بتوان از مکتب اصیل در نگارگری ایران سخن گفت.) در این راستا با هدف یافتن و در کنار هم نهادنِ توصیفات عارفان در رابطه با ویژگی های زمانی – مکانی مطروحه عوالم باطنی و ویژگی ها و شاخصه های فضایی(زمانی- مکانی) نگاره ها به وارسی و آزمون فرضیه تحقیق پرداخته شد . یافته های تحقیق موید صحت فرضیه بوده و بیانگر آن است که ؛ این ویژگی های بصری بر ویژگی ها و مختصات تصویری توصیف شده عرفای مسلمان منطبق است. واژگان کلیدی : زمان ، مکان، نگارگری ایرانی، عرفان اسلامی ، حال سرمدی ، جمع اضداد ، همزمانی
رویا نجف زاده اصل افسانه ناظری
چکیده بداهه نگاری در نقاشی امری است که هدف بسیاری از هنرمندان مدرن قرار گرفته است. این فرایند که عامل اصلی آن قوه ی تخیل آدمی است، نتیجه ی نوعی شناخت ناگهانی است که در لحظه شکل می گیرد.اما بداهه نگاری در نقاشی کودکان به گونه ای دیگر بروز می کند و از فطرت او نشأت می گیرد.کودک زمان را آن گونه که ما درک می کنیم، درک نمی کند. او دقیقاً در "حال" است، نه در آینده و نه در گذشته به سر می برد و همین امر امکان حضور او را در لحظه و دنیایی از خیال فراهم می کند تا در پرتو این حظور بی واسطه آثاری را بیافریند.به همین علت آثار کودکان همواره نظر هنرمندان و روان شناسان را به خود متوجه کرده است و به عنوان منبع الهامی برای آنان شناخته می شود.هم چنان که هنرمندان شهیر و برجسته جهان مانند: کله، پیکاسو و کاندینسکی بدان غبطه می خوردند. اینان بر این باور بودند که، برای آفرینش هنر خلاق باید به درون و کودک نهفته در وجود آدمی رجعت کرد.این حضور بی واسطه در لحظه، وحدت آنی تخیل و عمل جسورانه در نقاشی کودکان، و به تعبیر دیگر بداهه نگاری مبنای این تحقیق قرار گرفته است. در این تحقیق سعی شده است به وسیله جمع آوری و مقایسه آثار کودکان با یکدیگر به بررسی نقش بداهه سازی در شکل گیری و محتوای آثار کودکان چهار تا شش سال پرداخته شود. روند پژوهش با روش مطالعه ی تحلیلی ـ مقایسه ای و با بهره گیری از منابع مکتوبانجام شده و در راستای تحقیق، ویژگی کیفی نمونه هایی از آثار کودکان چهار تا شش سال مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه و بررسی نظریات نشان می دهد که ویژگی بداهگی در کودکان گذرا بوده و هم زمان با رشد کودک از کاهش محسوسی برخوردار است،به همین علت است که پس از طی این دوره فرد به فراگیری هنر نقاشی می پردازد.بنابراین باید به تأثیر و نقش آن در نقاشی کودکان به عنوان یکی از عوامل مهم رشد و پرورش کودک بیشتر توجه کرد. همچنین ویژگی های نقاشی کودکان مبین آن است که: بداهه پردازی عنصر اصلی همه ی اعمال و رفتار کودکان به ویژه در نقاشی است و دیگر ویژگی ها در راستا و تعامل با آن هستند. همین امر باعث می شودکودک با جهان ارتباط مستقیم و بی واسطه برقرار کند و علی رغم تأثیرات دنیای اطراف، عواطف و احساسات درونی خود را نمایان سازد.
لاله فلاحتی افسانه ناظری
تحقیقات معطوف به آموزش هنر، دیدگاه ها و روش های آن می تواند گامی در جهت بهبود کیفیت آموزش و رشد خلاقیت کودکان باشد. هدف از بررسی این مطالعه چگونگی اثر آموزش هنر محیطی در رشدوپرورش خلاقیت ، توانائی زیبائی شناختی وآگاهی نسبت به محیط در دانش اموزان دوره ابتدائی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی بود. نمون? مورد مطالعه 64 نفر از دانش آموزان مقطع سوم و چهارم دور? ابتدائی شهرستان بندرعباس در سال تحصیلی 90- 89 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و 34 نفر در گروه آمورش محیطی و 30 نفر در گروه آموزش رسمی هنر قرار گرفتند. پس از پایان دوره ، هر دو گروه در کار هنری شان توسط دو داور در زمینه های خلاقیت ، حساسیت زیبائی شناختی و آگاهی نسبت به محیط ، بر اساس شاخص های ارزیابی روبریک ، مورد ارزیابی قرار گرفتند . نتایج حاصل از آزمون ها t ، نشان دهنده معنی دار بودن تفاوت بین دو گروه در هر سه متغیر میزان خلاقیت، توانائی زیبائی شناسی ، و آگاهی نسبت به محیط بوده اند . نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهند که آموزش هنر محیطی که یک نوع آموزش در محیط بیرون و براساس تجربه و مشارکت دانش آموزان می باشد ، می تواند در رشد و پرورش توانمندیهای شناختی کودک نظیر خلاقیت ، تونائی زیبائی شناسی و آگاهی نسبت به محیط نقش موثر و مثبتی داشته باشد . آموزش هنر محیطی/ آموزش رسمی هنر/خلاقیت/ زیبائی شناسی/کودکان ابتدائی
شادی میرمحمدی افسانه ناظری
چکیده: با توجه به پیوند نقاشی و ادبیات در دوران گذشته تاریخ نقاشی ایران ، خمسه نظامی به دلیل اینکه دارای تصاویر ذهنی ( ایماژ) می باشد ، همواره مورد توجه نگارگران بوده است. آنچه در این تحقیق مورد بازبینی قرار گرفته ، بررسی معنای نور و رنگ در پنج گنج نظامی است و هدف ازارائه این موضوع ، شناخت معنا و مفهوم نور و رنگ از دیدگاه نظامی و بررسی وجوه تصویری و زیبایی شناسی اشعار وتجلی آن بر نگاره های ایرانی است . در میان آثار نظامی، هفت پیکر نگاه ویژه و خاصی به مقوله رنگ دارد ،از بررسی مفاهیم رنگهای مختلف چنین بر می آیدکه درواقع رنگها همان اختلاف نورها هستند که از حقیقت وجود انسان و مراحل تکامل فردی او به سمت تعالی سخن می گویند . فرض نخست این پژوهش بر این قرار گرفته که نور و رنگ درآثار نظامی بویژه هفت پیکر با معنا و تفکر ورای آن ارتباط دارد، به گونه ای تمثیلی ونمادین بیان شده است و بدنبال آن به نظر می رسد که معنا و مفهوم نور و رنگ در شعر نظامی بر تجلی آن در نگاره های خمسه نیز موثر بوده است. تحقیق حاضر در پی طرح این پرسش آمده است که معنا ومفهوم نور و رنگ در اشعار نظامی چیست و وجوه تصویری و زیبایی شناسی در شعر او چگونه به ظهور می رسند. در این رابطه مفاهیم حکمی و عرفانی نور و رنگ از دیدگاه برخی عرفا و تعبیر نظامی از این موضوع ، و نیز ارتباط معنا با تصویر در پنج گنج نظامی و نگاره های آن بررسی شده است. روش این تحقیق بر اساس مطالعه و بررسی تحلیلی و تطبیقی، در برخی موارد مقایسه ای، برای درک بهتر مفاهیم است. یافته های این پژوهش با مراجعه به کتابخانه و مطالعه متون کهن فارسی و تفاسیر قرآنی معاصر نظامی و یا پیش از وی و فیش برداری از منابع دست اول و همچنین بررسی موردی ، مقالات و سایت های اینترنتی ، گرد آوری شده است. مهمترین نتایج بدست آمده از این پژوهش شناخت اداراکات شاعر از معانی نمادین نور و رنگ در اشعار وی و تجلی این مفاهیم در نگار گری ایرانی است ، که می تواند درعرصه نقاشی ایرانی معاصر نیز نمود یابد.
محمد بابایی افسانه ناظری
نگارگری ایرانی همواره پر رمز و راز و مملو از استعاره بوده است ،همراه با نگاهی آن جهانی که بیننده ی خود را همواره مسحور خود مینماید.حال در این میانه در برخی دوران شاهد قوتی چشمگیر در آن هستیم ، به مانند عصر تیموری )که هنر به اعتلای خود میرسد(.همچنین در دوره ی مذکور شاهنامه ی محمد جوکی یکی از نسخ معتبر و با ارزشی است که جای فراوانی برای تحقیق را دارا ست. با توجه به اینکه اکثر مطالعات در نگارگری مروری تاریخی ونه تحلیلی بوده اند به ویژه بررسی موضوعی در تاریخ نگارگری ایرانی کمتر صورت گرفته است و با توجه به اهمیت دوره ی تیموری در نگارگری ایران باعث شد تا رزم نگاره ها ی شاهنامه ی محمد جوکی را از زاویه زیبایی شناسانه )فرم , فضا , نور , رنگ و در مجموع ترکیب بندی( مورد بررسی قرار گیرد . اهداف این تحقیق واکاوی ویژگی های بصری )ساختار , فرم , نور , رنگ وترکیب بندی ( رزم نگاره ها در شاهنامه ی محمد جوکی است ودلیل کثرت رزم نگاره ها ) آیا تمایل سران و یا انتخاب نگارگران بوده است ؟( ، بررسی این نکته که کدام نگاره ها حالتی نمایشی دارند و یا صحنه ای عینی از رزم را الگو برداری کرده اند؟ و پی بردن به ویژگی های ترکیب بندی )آیا ترکیب بندی غالبی دراکثر نگاره ها ی رزمی وجود دارد و یا تنوع ترکیب بندی را شاهد هستیم ؟ ( مسئله تحقیق یافتن ویژگی های اصلی زیبایی شناسی رزم نگاره های شاهنامه ی محمد جوکی است . همچنین در این تحقیق فرض برکمرنگ شدن قرینگی و بارز شدن عنصر حرکت و پویایی در نگاره های این دوره شده است و قدرت نمایی شاهزادگان . روش پژوهش در این رساله بر اساس هدف ازنوع بنیادی است و از نظر روش پژوهش وماهیت پژوهشی ، توصیفی تحلیلی میباشد و روش گردآوری دادهها کتا بخا نه ای و اینترنتی میباشد . پس از این مشاهدات و بررسی نگاره ها در این رساله فرضیه ی قدرت نمایی شاهزادگان قوت بیشتری یافت و با توجه به موضوعیت تصاویر ، فرضیه ی دوم )بارز شدن عنصر پویایی در تصویر ( نیز تا حدودی به اثبات رسید .
منا سادات حمزه اده افسانه ناظری
سوررئالیسم به عنوان جنبشی هدفمند در ابتدای قرن بیستم با توجه به نظریه پردازی های مطرح شده اش حائز اهمیت می باشد. در بررسی نمونه های تصویری نقاشی این جنبش با شرح مسئله ی معنا و مفهوم زمان، چگونگی شکل گیری ساختار فضایی، کاربرد و نحوه حضور اشیاء زمان نشان در آثار سه نقاش مطرح سوررئالیست (سالوادور دالی، رنه ماگریت، خوان میرو) روبه رو هستیم که در خوانش آثار از حیث نشانه شناسی زمان مورد توجه قرار گرفته است. مسئله زمان در اوایل قرن بیستم و با نظریه انیشتین مطرح شد. عنصر زمان به عنوان عاملی مبهم در سیر هنرهای تجسمی و به ویژه نقاشی سوررئالیستی ای که ذهنیت را به عنوان عامل اصلی مد نظر دارد، بسیار با اهمیت است. بررسی وجوه و نشانه های تصویری این عنصر با روش توصیفی-تحلیلی ومقایسه ای ، مسئله ای است که در روند مطالعاتی زمان در نقاشی سوررئالیستی به ویژه درنقاشی های سالوادوردالی، رنه ماگریت وخوان میرو ظهور یافته است به طوری که یافته های تحقیق مبین آن است که؛ عنصر زمان، وجوه و نشانه های تصویری مرتبط با آن درآثار این سه هنرمند با توجه به رویکرد مجزای هر کدام در نقاشی سوررئالیستی به گونه ای متفاوت مورد توجه قرار گرفته است. هر کدام از این سه هنرمند عنصر زمان را با روشی منحصر به خود به کار برده اند.
کورش هاشم پور امیرعباس محمدی راد
مکتب دائوئیسم یکی از پر نفوذ ترین مکاتب چین است و در کنار مکتب کنفوسیوس، یکی از دو جریان اصلیِ اندیشه ی چینی را شکل می دهد. این مکتب عرفانی را بنا به باور سنتی، لائودزو یا استاد پیر، بنیان گذارده که در قرن ششم پیش از میلاد می زیسته و معاصر کنفوسیوس بوده است؛ اندیشه های او در کتاب دائو ده جینگ گرد آمده که مهم ترین کتاب مکتب دائوئیسم است. دوران سلسله ی سونگ جنوبی در چین که حدود سال های 1127 تا 1279 میلادی را در بر می گیرد، از دوره های درخشانِ نقاشی چینی است. در این زمان به ویژه نقاشی های متأثر از مکتب دائوئیسم مورد توجه قرار می گیرد. همچنین مکتب عرفانیِ چان، که نزدیکی بسیاری با دائوئیسم دارد، در این دوره اهمیت ویژه ای پیدا می کند و آثار بسیاری با الهام از آموزه های آن خلق می شود. در این تحقیق می کوشیم با بررسی اندیشه های مکتب دائوئیسم و باورهای بنیادینِ آن، به ویژه در باب انسان و طبیعت، تأثیرات این مکتب را بر نقاشی سونگ جنوبی بررسی کنیم. سعی برآن است تا با جستجو در ویژگی های تصویری نقاشی های سونگ جنوبی، چگونگی اثرگذاری اندیشه های دائوئیسم را بر آثار این دوره ارزیابی کنیم. با توجه به این پژوهش، می توان به این نتیجه رسید که بسیاری از ویژگی های تصویری شاخصِ نقاشی های سونگ جنوبی، به طور مستقیم با اندیشه ها و باورهای مکتب دائوئیسم ارتباط می یابند. این پژوهش از نوعِ توسعه ای است که با روش تاریخی و تحلیلی انجام شده و گِردآوری داده های آن به روش کتابخانه ای صورت گرفته است.
پروانه فرمانی علیرضا صحاف زاده
اگراین واقعیت را پذیرفته باشیم که در هنرمعاصر این مضامین هستندکه نقش اول را بازی می کنند:«تاکید روز افزونی که در دهه های 70 و80 بر اهمیت «موضوع» در اثر هنری صورت می گرفت، به طور طبیعی جریان هنر را در مقابل الگو های شخصی و شیوه های هیجان نمایی قرار می داد. این تحول به نوبه خود باعث ظهور این تصور شد که هنرمند معاصر برای بیان منویات خود نیازمند هم نوایی جمعی است. مفهوم این امر این بود که هنرمندانی که پیوسته اوضاع را نامساعد می-یافتند، به این احساس مشترک رسیدند که باید پیشبرد کار و موفقیت خود را در قالب یک گروه جستجو کنند.» (لوسی اسمیت، 273، 1381 ) بر این مبنا هویت هنرمندان است که خود را به عنوان مضامین آثار نشان می دهند. نظریه کوییر نظریه ای است در باب هویت و مسئله اساسی آن تحولاتی است که حول محور هویت انسان معاصر می گردد. در این تحقیق سوال مطرح شده این است ، در هنر معاصر کدام یک از عناصر و مضامین بیشتر مرکز توجه قرار گرفته اند؟ (در دورانی که ایسم های هنری به پایان رسیده اند و دیگر قرار نیست یک سبک هنری غالب وجود داشته باشد.) بنابراین موضوع بحث براساس این سوالات شکل می گیرد تا مشاهد کند ابعاد مختلف هنرمعاصر چطور پیش می روند؟ در این تحقیق نقطه تمرکز هویت ها هستند، به عنوان یکی از کلیدی ترین عناصر در هنر معاصر حضور دارند. این تحقیق مطالعه ای است به طور مشخص درباره ی چگونگی رابطه پیچیده و چند وجهی خالق اثر هنری و اثرش در ادامه تلاش می شود تا در فصل های مختلف این تحقیق به مطالعه آثارایدرین پایپر و مارلین دوماس در بدنه هنر معاصر پرداخته شود. نظریه کوییر که در راستای پست مدرنیسم به بازتعریف هویت ها در دوران معاصر می پردازد بخش اول این مطالعه را به خود اختصاص می دهد که رویکرد نظری این تحقیق بر آن مبتنی است. با توجه به نظریات اندیشمندان پست مدرن، پساساختار گرا و فمینیسم در ارتباط با هنر معاصر سعی دارد به شناخت نسبی از تحولات ایجاد شده در فهم هویت و اصطلاحاتی همچون واسازی هویت، سیالیت هویت و سیاست هویت برسد.سپس دربخش های بعدی با معرفی ایدرین پایپر و مارلین دوماس با در نظر داشتن این که هر دو هنرمند «زن» هستند و با مضامین نژادی کار می کنند به بررسی و بازنمایی هویت در آثارشان پرداخته می شود تا در نهایت به یک نتیجه گیری در مورد تحولات ایجاد شده در هنر معاصر از بعد هویتی آثار برسیم. در حقیقت عنوان تحقیق کلیدی برای شروع مطالعاتی در باب هنر معاصر است.
الهه شمس نجف آبادی افسانه ناظری
اختلال نقص¬توجه/ بیش¬فعالی شایع¬ترین اختلال عصبی رفتاری دوران کودکی است. که به منجر به اختلال در عملکرد تحصیلی، اجتماعی و زندگی خانوادگی می¬شود. هدف از این پژوهش بررسی¬ شیوه¬های نقاشی¬درمانی در بهبود نقص¬توجه دانش¬آموزان بیش¬فعال است. روش این طرح پژوهشی، بر پایه¬ طرح مورد منفرد اجرا و بررسی علائم نقص¬توجه همراه با بیش¬فعالی از طریق پرسشنامه¬ی کانرز مقیاس والدین (cprs-48) و مقیاس هوشی وکسلر کودکان، خرده آزمون فراخنای¬ارقام (wisc-iv) انجام شده است. پژوهش حاضر با رویکرد روانشناسی شناختی- رفتاری و هنردرمانی گروهی موضوع محور، صورت گرفته است. آزمودنی¬های پژوهش شامل سه دانش¬آموز پسر مقطع دبستان بودند که تشخیص بیش¬فعالی از نوع نقص¬توجه برای ایشان داده شده بود. بعد از چهارجلسه مرحله¬ی خط پایه، مراحل مداخله آغاز و ده جلسه به طول انجامید. یافته¬های پژوهش نشان دادند که طی تحلیل دیداری نمودار داده¬ها و براساس شاخص¬های آمار توصیفی و تحلیل دیداری، نقاشی-درمانی در مرحله¬ مداخله نسبت به خط پایه افزایش توجه کودکان را در¬بر¬داشته است. (با pnd 100% برای هرسه آزمودنی). نتایج پژوهش، تاثیر شیوه¬های نقاشی¬درمانی مبتنی بر، تداوم و تغییر توجه در طی مراحل چندگانه هدفمند، شیوه¬های مبتنی بر کنترل حرکات ناخواسته چشم، روش-های مبتنی بر مداخله شناختی- رفتاری و شیوه¬هایی مبتنی بر تعقیب و تمرکز چشمی را بر بهبود نقص توجه کودکان مبتلا به این اختلال را نشان می¬دهد. شیوه¬¬های مذکور از طریق افزایش هماهنگی چشم و دست، افزایش درک تناسبات و دقت در جزئیات، افزایش تعقیب و تمرکز چشمی و جلوگیری از جابه¬جایی زیاد چشم، بهبود توجه کودک را منجر می¬شود.
مرجان ریسمانیان افسانه ناظری
سخن گفتن درباره هنر و اینکه هنر چیست و هنرمند کدام است ،مقوله ای است بسیار گسترده که ریشه در تاریخ زندگی بشر دارد.با توجه به باورها و فرهنگ های اقوام و ملل گوناگون،تعابیر و تعاریف مختلفی از هنر به عمل آمده است که بحث درباره همه آنها از حوصله و مجال این مختصر خارج است.اما از آنجا که نگارنده به عنوان یک دانش آموخته و هنرجوی رشته نقاشی،مبادرت به انجام پژوهشی نموده است که علاوه بر هنر نقاشی،متضمن هنرهای دیگری هم هست،لهذا تلاش برای بدست آوردن یک مفهوم و نهایتا یک تعریف که قابل اطلاق به همه هنرها باشد،ضروری به نظر می رسد. هنر مجموعه ای است از آثار و فرآیندهای ساخته انسان که در جهت اثرگذاری بر عواطف،احساسات و هوش انسانی و یا به منظور انتقال یک معنی و یا مفهوم خلق می شوند. با روشن شدن نسبی مفهوم و تعریف هنر باید ببینیم که موضوع پژوهش ما در این میان از چه جایگاه و موقعیتی برخوردار است.میراث های فرهنگی و ابنیه تاریخی در غالب جوامع و از جمله کشور ما مهمترین کانون هایی هستند که در بردارنده و نگهدارنده زیباترین و ارزشمندترین آثار و آفرینش های هنری آن جوامع به شمار می روند. کاخ ها ، معابد، زیارتگاه ها ، خانه ها ، باغ ها و بسیاری از اماکن دیگر تاریخی، مجموعه هایی بسیار غنی را به وجود آورده اند که از برکت آن ها می توان به گنجینه ای از هنر های گوناگون دست یافت . از میان این مجموعه ها خانه های تاریخی در بسیاری از نقاط کشور ما و از جمله استان یزد از شاخص ها و ویژگی های ممتازی برخوردارند . در این میان خانه تاریخی ملک التجار به لحاظ تنوع ارزش های بصری در آرایه ها و تزئینات از ویژگی ها و امتیازات خاصی برخوردار است و به همین دلیل نگارنده آن را به عنوان موضوع پژوهش خود برگزیده است. تزئینات داخلی این خانه یکی از شاهکارهای معماری دوران قاجاریه در یزد به شمار می رود. لذا سعی بر آن است تا از یک سو به معرفی تزئینات گچ بری، آیینه کاری ، پنجره های ارسی و نقاشی دیوارهای این بنا پرداخته شود و از سوی دیگر ویژگی عناصر بصری در هریک از این تزئینات نشان داده شود. با توجه به اینکه مطالعه و پژوهش پیش رو جنبه زیبایی شناختی دارد، نگارنده کمتر به مسائل تاریخی خانه پرداخته و در حد اختصار از آن گذشته است و بیشتر بر آن است تا در حوزه هنرهای تجسمی به معرفی عناصر بصری در تزئینات مربوط به این خانه بپردازد.
نسترن نوروزی افسانه ناظری
چکیده در سنت نقاشی ایرانی، نقاشی در پیوندی تنگاتنگ با ادبیات فارسی شکل گرفته است، از این رو رابطه نقاش و شاعر رابطه ای قابل تأمل در این سنت محسوب می شود. این رابطه که در گذشته تنها به واسطه متن ادبی بود، در دو دهه پایانی قرن نهم با برپایی مجالس نقد و هم اندیشی فرهنگی با حضور نخبگانی چون کمال الدین بهزاد، نابغه نقاشی ایرانی و عبدالرحمن جامی خاتم الشعرای ادبیات کلاسیک فارسی و رهبر طریقت نقشبندیه متحول گردید و به ارتباطی زنده، پویا و مستقیم بدل شد. حضور در این مجالس موجبات تأثیرپذیری بهزاد از تفکرات عرفانی جامی و فرقه نقشبندی را فراهم آورد، چنانکه در این زمان شاهد بروز خلاقیت ها و نوآوری هایی متأثر از این ارتباط در نقاشی های بهزاد هستیم که سنت نقاشی ایرانی را متحول ساخت. نقاشی های بهزاد به ویژه نگاره یوسف و زلیخا از مشهورترین آثار او در طی این دو دهه، یعنی زمانی که در ارتباط مستقیم با افکار و اندیشه های جامی بوده، به خوبی نشان دهنده این رابطه است. هدف از این پژوهش تأکید بر اهمیت چگونگی ارتباط بهزاد و جامی و تأثیر این ارتباط بر نقاشی ایرانی است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش ها می باشد که ارتباط مستقیم شاعر و نقاش چه نقش و تأثیری در تحول نقاشی ایرانی در این دوره داشته؟ و تأثیرات ناشی از معاشرت و ارتباط بهزاد با جامی و فرقه نقشبندیه در آثار این دوره او چگونه بروز و ظهور یافته است؟ این پژوهش از نوع بنیادی-توسعه ای بوده و گردآوری اسناد و منابع مکتوب به صورت کتابخانه ای و اینترنتی و همچنین مبتنی بر مشاهده مستقیم آثار صورت گرفته، روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی وتاریخی، و نیز برمبنای تجزیه و تحلیل کیفی داده ها می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با توجه به ارتباط و معاشرت جامی و بهزاد و اشتراک در مبانی فکری و اعتقادی، به ویژه اعتقاد به آموزه های فرقه نقشبندیه، بهزاد در نقاشی های خود متأثر از این ارتباط، سنت نقاشی ایرانی را متحول ساخته، به گونه ای که ویژگی هایی خاص و متفاوت در آثار این دوره او به ظهور رسیده است.
الهام حسن زاده قالب ساز زینب صابر
توجه به پدیده ی مهاجرت و تولیدات فرهنگی پیرامون آن، جایگاه بی بدیلی در مطالعات پسااستعماری دارد، زیرا اگر چه استعمار در شکل رسمی خود پایان یافته به نظر می رسد، اما موج مهاجرت ها در دهه های اخیر، خبر از نسخه های جدید استعمار می دهد که توزیع نامتوازن ثروت و دانش، نظام های مدنی توسعه نیافته، وابستگی به فناوری های جدید و همچنین نیاز غرب به نیروی کار ارزان از جمله دلایل آن هستند. بر این اساس نظریه ی پسااستعماری دستور کار خود را به مطالعه ی کشورهای استعمارزده و امپراطوری ها محدود نکرده و با تحلیل وضعیت هایی چون مهاجرت و پراکندگی های قومی، ابعادی جهانی به خود بخشیده است. این نظریه، در درجه ی نخست، آفریده ی آن دسته از روشنفکران جهان سومی است که خود مهاجرانی در کشورهای جهان اول هستند. هومی بابا از مطرح ترین نظریه پردازان مطالعات پسااستعماری است که در تحلیل گفتمان اقلیت مهاجر، تولیدات ادبی و هنری را مد نظر قرار داده است. لذا این پژوهش با مبنا قرار دادن نظریات هومی بابا، سعی بر آن دارد که گفتمان هنر مهاجرت ایران را در آثار تجسمی واکاوی کند. بدین منظور با گزینش آثار سه هنرمند تجسمی مهاجر؛ علی بنی صدر، سارا رهبر و اسد فاولول به بررسی پیوندخوردگی های فرهنگی، تجربه ی ترجمانی مهاجر، آستانه ی مهاجرت و فضای سوم هویتی می پردازد. نتیجه حاصل آنکه چشم انداز هنرمندان مهاجر، مفاهیمی چون اصالت، همگنی، پیشرفت و تمامیت خواهی را با چالشی جدی مواجه می کند و درک نوینی از هویت ملی و شهروندی، به میان می آورد که همواره میان دو عامل تعلیمی و کنشی- رفتاری در نوسان است.
سپیده کدخدایی پریسا دارویی
این پژوهش با به خوانش گذاشتن کتاب های سفید (اموزش مهارت های زندگی )بر ان است که میزان تاثیر گذاری این کتاب ها بر کودکان 4 تا 6 سال از طریق بازخورد ان در نقاشی کودکان مورد بررسی قرار گیرد ضمنا برای کمی و کیفی بودن هم از ازمون نقاشی به صورت پیش ازمون و پس ازمون و هم از پرسش نامه کودک و پرسشنامه والدین بهره گرفته شده است. در این پژوهش از 36 کودک دختر و پسر با هوش نرمال در دو گروه 18 نفره ازمایش و کنترل با در نظر گرفتن 6 جلسه45 دقیقه ای بهره گرفته شد.که طی این روند اموزشی مشخص گردید کتاب های سفید بر اموزش مهارت های زندگیتاثیر گذار هستند.