نام پژوهشگر: امین منصوری
امین منصوری فرامرز رنجبر قایش قورشاق
در سال های اخیر با وجود اینکه نیروگاه های گازی به عنوان یکی از منابع تأمین کننده ی انرژی الکتریکی در کنار نیروگاه های بخار به حساب می روند، به طور معمول بازده ای حدود 35-30 را دارا هستند که می توان با توجه به روش های متداول و برخی روش های جدید بازده این چرخه ها را تا نزدیک 40 درصد نیز افزایش داد. از سوی دیگر روزانه حجم قابل توجهی انرژی حرارتی هدررفت (waste heat energy) به طرق مختلف از جمله گازهای خروجی از توربین ها، موتورها و دیگر کارخانه های صنعتی وارد محیط زیست می شود که مشکلات و آلودگی های زیست محیطی فراوانی را به وجود می آورد. در این طرح از زغال سنگ به عنوان سوخت تغذیه در محفظه احتراق چرخه ی توربین گازی بسته استفاده می شود. راهکارهایی برای افزایش بازده در این چرخه در نظر گرفته می شود، همچنین علاوه بر این راهکارها به دلیل پیکربندی به کار برده شده – که در آن گازهای حاصل از احتراق فقط نقش گرم کردن هوای ورودی به توربین را دارند و وارد توربین نمی¬شوند. – می توان از انرژی حرارتی آن دوباره استفاده کرد. لازم به ذکر است تحلیل ترمودینامیکی این طرح با یکی از نرم افزارهای متداول مانند ees انجام خواهد شد.
امین منصوری منصور زراء نژاد
هدف اصلی در این تحقیق بررسی میزان واکنش نوسانات تجارت جهانی ناشی از بخش حمل ونقل دریایی براساس روش موجک و اقتصادسنجی ترکیبی فضایی است که برای 34 کشور عمده در تجارت بین¬الملل و حمل ونقل دریایی، برای دوره زمانی 2012-1990 براساس روش حداکثر راست نمایی در قالب مدل های فضایی بر شاخص بی ثباتی تجارت بین الملل آزمون گردید. همچنین، اثرات فضایی از طریق ماتریس فاصله جغرافیایی موردبررسی قرار گرفت. نتایج مدل براساس آزمون های lm، lr و هاسمن، مدل sar اثرثابت فضایی را مورد تأیید قرار می¬دهد. براساس این نتایج، اثر فضایی متغیر وابسته بر بی ثباتی تجارت مورد تأیید قرار گرفته و معنی دار است. به طوری که افزایش یک باره و صددرصدی تجارت در کشورهای همسایه موجب کاهش یک باره 38 درصدی تجارت در کشور خودی خواهد شد. همچنین نتایج برآورد اثرات مستقیم و غیرمستقیم نشان می دهد که برخلاف فرضیه اصلی تحقیق، بخش حمل ونقل دریایی بر نوسانات تجارت بین الملل تأثیر قابل توجهی نداشته و تمرکزجغرافیایی مهم ترین متغیر بر بی ثباتی های تجارت بین الملل است.
امین منصوری سهراب عفتی
در این رساله قصد داریم تا نشان دهیم که هوش مصنوعی نه تنها موضوع بسیار وسیعی در دنیای واقعی است بلکه ابزاری است که می تواند ما را در حل مسائل موجود یاری کند. در واقع، بعد از مرور شبکه های عصبی کاربردهای آن را در حل برخی از برنامه ریزی های ریاضی نشان می دهیم. به عبارت بهتر، شبکه های عصبی ارائه خواهیم داد که قادر به حل مسئله برنامه ریزی دوخطی و مسئله برنامه ریزی درجه دوم فازی هستند. بعلاوه در این روش پایداری سراسری با استفاده از ارائه تابع لیاپانف مورد بررسی قرار می گیرد. سرانجام روشی جدید برای محاسبه توان nام هر تبدیل خطی ارائه می شود و کاربردهای آن را نیز بیان می کنیم.
امین منصوری عنایت الله فخرایی
مهمترین مسئله ای که می تواند در سطح کلان اقتصادی وضعیت کشوری را نمایان سازد، وضعیت تولید داخلی و ملی هر کشور است. در حالی که مهمترین بخش از این مسئله بخش مصرف می باشد، وضعیت گروه های درآمدی، خود در اهم این مسائل قرار می گیرد. تخمین میل نهایی مصرف در گروه های درآمدی در سیاست گذاری های کلان از اهمیت زیادی برخوردار است. امّا به علّت محدودیت در این زمینه، تخمین میل نهایی مصرف برای گروه های درآمدی پایین، متوسط و بالا در ایران تاکنون انجام نشده است. هدف این تحقیق، برآورد میل نهایی مصرف برای گروه های درآمدی بوسیله ی فرضیه ی درآمد دائمی نسبی است که در ادبیات اخیر معرفی شده است. دوره ی مورد بررسی 1385-1361 و روش مورد استفاده، روش حداقل مربعات معمولی، روش های همجمعی ardl، یوهانسون و تصحیح خطا می باشد. نتایج تحقیق رابطه ی معنی داری را بین میل نهایی مصرف در گروه های درآمدی و درآمد دائمی نسبی تأیید می کند. میل نهایی مصرف برای گروه درآمد پایین، متوسط و بالا بترتیب 98/0، 82/0 و67/0 تخمین زده شده است. رابطه ی تصحیح خطا برای گروه درآمد بالا و درآمد پایین برای رابطه ی بدون عرض از مبدأ (مدل بلندمدت) بترتیب برابر 5/0- و 32/0- برآورد گردید. همچنین در این تحقیق نشان داده می شود که هدف قرار دادن توزیع نابرابر در درآمد در جهت اهداف رشد اقتصادی، اثر معنی داری را بر رشد اقتصادی به جای نخواهد گذاشت.