نام پژوهشگر: نیاز منادی

سنتز، شناسایی و بررسی ساختار کریستالی بعضی از کمپلکس های مولیبدن (vi) با لیگاندهای باز شیف سه و چهاردندانه بعنوان کاتالیزورهای هموژن برای اکسایش اولفین ها و سولفید ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده علوم پایه 1389
  نیاز منادی   عبدالرضا رضایی فرد

فعالیت کاتالیستی این سه کمپلکس جدید مولیبدن در اکسایش اولفین ها و سولفیدها با استفاده از ترشیو- بوتیل هیدروپراکسید و اوره هیدروژن پراکسید مورد بررسی قرار گرفت. این کمپلکسها در کل انتخاب پذیری وکارآیی بالایی نشان دادند. این سیستمهای کاتالیزوری بطور قابل ملاحظه ای شیمی گزین بودند. گروههای الکترون کشنده و حجیم روی حلقه سالیسیلیدین لیگاند اثر کاتالیستی را افزایش می دهند. ton ها و tofهای نسبتا ً بالایی از اکسایش الکن ها و سولفیدها بدست امد، همچنین کاتالیست ها با درصد بالایی در انتهای واکنش باقی میمانند، که بطور واضحی فعالیت و پایداری کاتالیست های mo را در مواجه با اکسایش تخریبی تایید می کند. کاربری این کمپلکس های بازشیف که به راحتی تهیه شده اند، در واکنش های اپوکسایش و سولفوکسیداسیون با کارآیی و پایداری بالا با tbhp و uhp به عنوان منبع اکسژن به نو ظهوری کاتالیست های (vi ) mo تاکید می کند و روش های کاتالیستی حاضر را برای هدف های عملی بیشتر جذاب می کند.

بررسی طیفی حالت انبوهش چند مشتق هپتیل دار تتراپیریدیل پورفیرین درمایسل معکوس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1390
  فرناز ایزدی آملی   عباس اسلامی

یکی از عوامل موثر بر خواص فیزیکی-شیمیایی پورفیرین ها و کمپلکس های فلزی آن برهمکنش های بین مولکولی در این ترکیبات است که منجر به خودانبوهش آنها می شود. یکی از عوامل تعیین کننده در خودانبوهش پورفیرین های محلول در آب ماهیت گروه های متصل به پورفیرین است. به دلیل اهمیت برهمکنش های آب گریز در خودانبوهش پورفیرین ها، وجود استخلاف های آب گریز در پورفیرین ها سبب افزایش خودانبوهش آنها می شود. همچنین افزایش خصلت آب گریزی این دسته از ترکیبات سبب افزایش اهمیت دارویی آنها می شود. در این کار تحقیقاتی با افزودن هپتیل به نیتروژن گروه های پیریدینی مولکول تتراپیریدیل پورفیرین، مولکول تترا(هپتیل-4-پیریدینیوم ایل)پورفیرین کلرید (thpyp) تهیه شد. از واکنش های فلزدار کردن، کمپلکس های این لیگاند با فلزهای مس(ii) و نیکل(ii) نیز تهیه گردیدند. سپس برهمکنش این پورفیرین های متقارن با سورفاکتانت آنیونی سدیم بیس(2-اتیل هگزیل)سولفوسوکسینات با استفاده از طیف سنجی جذبی، نشر فلورسانس و تکنیک پراکندگی تشدید یافته نور(rls) مورد مطالعه قرار گرفت. برهمکنش الکترواستاتیکی بین پورفیرین و سر قطبی سورفاکتانت نقش اساسی در تعیین موقعیت مولکول پورفیرین در مایسل معکوس aot دارد، در (wo<10) حجم خیلی کمی از آب در مایسل معکوس قرار می گیرد و یک برهمکنش الکترواستاتیکی قوی بین پورفیرین های مورد مطالعه و گروه سر سورفاکتانت ایجاد می شود، با افزایش حجم آب (wo>10) لایه های نازک و متوالی آب درون مایسل تشکیل می شوند و جاذبه کولنی بین پورفیرین و سورفاکتانت کاهش می یابد. در نهایت، برهمکنش محلول آبی این پورفیرین ها با سورفاکتانت آنیونی aot منجر به تشکیل انبوهه های نوع h می شود.

سنتز کمپلکس های لیگاند مرکب مس(ii) با لیگاندهای nوn-دی متیل–n-بنزیل اتان-?و?-دی آمین استخلاف شده در موقعیت ? بنزیل و استیل استوناتو و بررسی سولواتوکرومیسم آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1390
  زهرا محسنی افشار   حمید گلچوبیان

سنتز سه کمپلکس لیگاند مرکب مس (ii) با فرمول کلی [cu(l)(acac)(h2o)]bph4 (که acac = لیگاند استیل استوناتو، l = n,n- دی متیل- n- بنزیل اتان- ?و?- دی آمین (l1)، n,n- دی متیل- n- ?- متیل بنزیل اتان- ?و?- دی آمین (l2) و n,n- دی متیل- n- ?-کلرو بنزیل اتان- ?و?- دی آمین (l3)) گزارش شده و شناسایی آنها با استفاده از تجزیه عنصری، اندازه گیری هدایت مولی و روش های طیف سنجی ir) و (uv-visانجام پذیرفته است. ساختار کمپلکس [cu(l1)(acac)(h2o)]bph4 با کمک بلورشناسی اشعه x نیز بررسی شده است. این ساختار نشان می دهد که اتم مس در مرکز یک ساختار هرم مربع القاعده انحراف یافته قرار گرفته است که لیگاندهای استیل استوناتو و دی آمین در صفحه استوایی و مولکول آب در موقعیت محوری مستقر شده اند. کمپلکس های مورد نظر حلالیت زیادی در گستره وسیعی از حلالهای آلی دارند و سولواتوکرومیسم مثبت را نشان می دهند. استفاده از روش رگرسیون خطی چندگانه مرحله ای (smlr) در تعیین بهترین مدل توصیف کننده رفتار سولواتوکرومیسم این ترکیبات ثابت کرده است که در میان پارامتر های مختلف قطبیت حلال، عدد دهندگی (dn) پارامتر تعیین کننده می باشد و با افزایش مقدار آن، نوارهای جذبی انتقالات d?d این کمپلکس ها به سمت طول موج های بالاتر جابجا می شود. اهمیت حضور گروه استخلافی در لیگاندهای دی آمین نیز با اندازه گیریهای روش smlr بررسی شده است.

اصلاح خواص گرمایی و مورفولوژی سطحی پودر ریز منیزیم با تکنیک میکروکپسول سازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1390
  سیده عاطفه کامیاب   عباس اسلامی

پودر منیزیم کاربردهای بیشماری در صنایع شیمیایی، نظامی، دارویی، کشاورزی و به ویژه در پیروتکنیک ها دارد. منیزیم ماده ای بسیار فعال با خصوصیات خوب سوختن است که موجب انتخابی ارزشمند درصنایع خصوصا در صنایع پیروتکنیک گشته است. اشتعال پذیری منیزیم در حالت پودری یا به صورت نوارهای باریک بسیار بیشتر می باشد. سطح منیزیم دارای ترک های ریزی است که در معرض هوا، به سرعت در آن نواحی دستخوش اکسایش می شود. بنابراین با پوشش سطح منیزیم می توان از آن در مقابل اثرات محیطی محافظت نمود. اکسایش سطحی منیزیم موجب تخریب ویژگی های ذاتی ترکیبات در بردارنده آن مانند ترکیبات پیروتکنیکی می شود و عملکرد آنها را مختل می نماید. تاکنون روش های متعددی برای پوشش دهی منیزیم بکار رفته است، مانند پوشش دهی مرطوب با حلال های آلی و ماده لایه سیلیکون و پوشش دهی خشک به کمک دستگاه های مکانیکی. روشی که در اینجا به آن پرداخته شده روش حلال/ناحلال است که سطح منیزیم در ابعاد میکرون را با پلیمرهای آلی نظیر ویتون و نیتروسلولز طبق قانون همرسوبی پوشانده ایم. به عبارتی میکروکپسول ساخته ایم. این روش به دلیل سهولت کاربرد در شرایط آزمایشگاهی و ایمنی و مقرون به صرفگی انتخاب شده است. در انتها پایداری حرارتی منیزیم را قبل و پس از اجرای پوشش با وزن سنجی حرارتی (tg)، مورفولوژی و تصویر سطح ماده را توسط میکروسکوپ الکترونی پویشی(sem) بررسی کرده ایم. اهداف ما در میکروکپسول سازی منیزیم، مطالعه دقیق رفتار حرارتی، افزایش دمای اکسایش منیزیم و پایدار ساختن آن به رطوبت و حرارت و بررسی نقش پوشش بر واکنش آن در هوا می باشد