نام پژوهشگر: منوچهر فرج زاده
علی باهوشی منوچهر فرج زاده
هم اکنون یکی از عوامل مهم مرگ و میر، تصادفات جاده ای می باشد که با صدمات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فراوانی همراه است. عوامل متعددی بر تعداد تصادفات تاثیرگذارند که برخی از این عوامل مربوط به وضعیتهای مختلف محیطی می باشد. از بین عوامل محیطی که در بروز تصادفات جاده ای نقش قابل توجهی دارند، سهم پدیده های اقلیمی همچون لغزندگی، بارش برف، مه و یخبندان بیشتر می باشد. در این پژوهش سعی شده اثرات شرایط جوی بر تصادفات در طول دوره 20 روز تعطیلات نوروز 1386 در محورهای پرتردد کشور مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. دوره مورد مطالعه به دلیل تعداد سفرهای صورت گرفته و نیز به جهت حاکم بودن شرایط بسیار ناپایدار جوی می تواند از اهمیت خاصی برخوردار باشد. محورهای انتخاب شده برای مطالعه، جزو محورهای اصلی کشور بوده و تقریبا تمام تصادفات بررسی شده در این محورها اتفاق افتاده است. بدین منظور ابتدا نقشه راههای مورد مطالعه به همراه پاسگاههای پلیس راهها اخذ شد و نقاط تصادفات بر حسب کیلومتر از مبدا بر روی محورها نقطه یابی گردید. همچنین اطلاعات هواشناسی، شامل پارامترهای اندازه گیری شده روزانه، برای هر کدام از ایستگاهها، پس از کنترل و آماده سازی وارد نرم افزار gis گردید. بدین ترتیب بانک اطلاعات تصادفات و وضعیت اقلیمی دوره مورد مطالعه تشکیل شد. تحلیل وضعیت اقلیمی در این دوره نشان می دهد که روزهای 25، 26 و 29 اسفند ماه و همچنین روزهای 8 تا 10 و 14 فروردین ماه در بیشتر بخشهای کشور شرایط جوی نامناسبی حاکم بوده است. با بررسی تصادفات رخ داده مشخص شد که بیشتر تصادفات در 20 کیلومتر اول از مبدأ و در ساعت های 15 تا 18 اتفاق افتاده است. همچنین از نظر توزیع فضایی، نیمه شمالی کشور دارای بیشترین توزیع می باشد. در مرحله بعد با توجه به فراوانی تصادفات در روزهای مختلف مشخص شد که در روزهای 29 اسفند، 8 و 9 فروردین و نیز 13 و 14 فروردین میزان تصادفات به طور محسوس افزایش پیدا کرده است. می توان نتیجه گرفت که این افزایش، به غیر از برخی روزها که بالا رفتن حجم سفر می تواند باعث افزایش میزان تصادفات شود، بیشتر به دلیل حاکم بودن شرایط جوی نامناسب در بیشتر بخشهای کشور، به ویژه در نیمه شمالی، می باشد.
زاهد یوسفی مجتبی رفیعیان
ایستگاههای مخابراتی آنتن تلفن همراه (bts) یکی از اجزای شبکه خدمات مخابراتی تلفن همراه هستند. بیش از یک دهه است که این ایستگاهها میهمان شهرهای کشور می باشند. استقرار این ایستگاهها به عنوان عناصری که دارای ابعاد فیزیکی بوده و ویژگیهای مختص به خود را دارند، پیامدهای ناگواری را بر محدوده های شهری تحمیل کرده است. بررسی وضعیت موجود شبکه استقرار ایستگاههای bts سه اپراتور همراه اول، ایرانسل و تالیا در شهر تهران نشان داد که شدت اثرات ناگوار استقرار این ایستگاهها در محدودههای شهری، به واسطه رعایت نکردن اصول و قواعد شهرسازی و عدم توجه به ملاحظات آن، بسیار بیشتر از میزان مورد انتظار بوده است. مطالعه و بررسی تجربیات و پژوهش های صورت گرفته در ارتباط با موضوع نشان از آن دارد که دو راه کار برای بهینه سازی استقرار این ایستگاهها و هماهنگی آنها با اهداف شهرسازی وجود دارد؛ استتار و استفاده از ایستگاههای مشترک. استفاده از ایستگاههای مشترک در محدوده ای که اپراتورهای مختلف در آن مشغول به فعالیت هستند سبب کاهش تعداد ایستگاهها به حداقل تعداد ممکن است و استتار ایستگاهها به پنهان ماندن ایستگاه از دید عموم کمک می کند. تحلیل وضعیت کنونی استقرار شبکه ایستگاههای سه اپراتور فعال در شهر تهران نسب به همدیگر در نرم افزار arcgis نشان داد که در شبکه استقرار ایستگاههای bts این اپراتورها برای تعداد قابل توجهی از ایستگاههای موجود استفاده از ایستگاههای مشترک میان دو یا سه اپراتور و در نتیجه حذف تعداد زیادی از ایستگاههای موجود امکانپذیر است.
امان الله فتح نیا منوچهر فرج زاده
هدف این رساله مدل سازی و ارزیابی ارتباط وردایی عناصر اقلیمی با مقدار وردایی ndvi می باشد. به این منظور داده های بارش، دما و رطوبت نسبی (حداکثر، میانگین و حداقل) 141 ایستگاه هواشناسی و 1115 تصویر ماهوارهای noaa-avhrr، در دوره آماری 2006-1987 استفاده گردید. در این پژوهش ابتدا روش بهینه درون یابی عناصر اقلیمی تعیین گردید. بعد از تصحیح هندسی تصاویر و اعمال شاخص ndvi، ترکیب مقادیر حداکثر ماهانه استخراج گردید. سپس با تعیین مقدار تأخیر زمانی، مدل ماهانه و سالیانه مقدار ndvi از عناصر اقلیمی به دست آمد. برای ارزیابی وردایی اقلیمی از میانگین سالیانه دما، بارش و رطوبت نسبی و مقایسه آن با میانگین مقدار ndvi سالیانه استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که کوکریجینگ (به استثنای دمای میانگین که idw عملکرد بهتری داشت) روش بهینه درون یابی بود. مقدار تأخیر زمانی برای دو عنصر دما و رطوبت نسبی یک ماه و برای بارش دو ماه برآورد گردید. بیشترین وسعت و مقدار سبزینگی به ترتیب در ماه آوریل (2/67 میلیون هکتار) و ژوئن (187) اتفاق می افتد. در بخش مدل سازی پیش بینی ndvi، ضریب همبستگی ماه می بیشتر از ماههای دیگر بود که به دلیل اوج سبزینگی و تأثیر همه عناصر اقلیمی در پیش بینی می باشد، برای عرصه های جنگلی 80/0، مرتعی 767/0 و ترکیبی 727/0 است. در ماه ژانویه به دلیل نبود دمای کافی برای رشد پوشش گیاهی پیش بینی ndvi کمتر است. در مجموع مقدار پیش بینی در عرصه های جنگلی بیش از عرصه های مرتعی است که دلیل آن پراکندگی مراتع در ایران می باشد. در مدل های سالیانه دما نقش اصلی را در کاهش یا افزایش پیش بینی بازی می کند و بارش در درجه دوم اهمیت قرار دارد. به دلیل قرارگیری ایران در عرضهای خشک و نیمه خشک جنب حاره، بیشترین ضریب همبستگی بین بارش با ndvi اتفاق می افتد. ضریب همبستگی دما با ndvi در ماههای سرد سال مثبت و به سمت ماههای گرم سال منفی می شود، اما در مجموع به دلیل وجود دما بیش از نیاز گیاه، اثر آن بر رشد گیاه منفی می باشد. مقدار ضریب همبستگی رطوبت نسبی با ndvi مثبت است، اما بعد از بارش، در درجه دوم اهمیت در افزایش رشد گیاه موثر است. در مراتع کم تراکم، بارش تا 220میلی متر بر مقدار ndvi می افزاید و دمای 4درجه سانتی گراد آستانه رشد پوشش گیاهی می باشد. در مراتع نیمه متراکم، بارش 108-38 میلی متر و دمای 21-18درجه سانتی گراد بر رشد پوشش گیاهی تأثیرگذار می گذارد، در زمستان دمای بالای 12درجه سانتی گراد مقدار ndvi را افزایش می دهد. در مراتع متراکم، بارش 109- 33 میلی متر و دمای 22 - 16 درجه سانتی گراد باعث افزایش ndvi می شود. مقایسه وردایی عناصر اقلیمی بارش، دما و رطوبت نسبی با مقدار ndvi نشان داد هر چند کاهش بارش و رطوبت نسبی با مقدار کاهش ndvi در طول 20 ساله در یک روند است و دما نیز با افزایش قابل توجه در این دوره، نقش اصلی را در کاهش مقدار ndvi داشته است، اما وردایی جداگانه هر یک از عناصر اقلیمی با مقدار وردایی ndvi برابر نیست. این امر نشان می دهد که عوامل زیادی در وردایی ndvi موثر هستند که به صورت جمعی تأثیر می گذارند.
مرتضی قراچورلو منوچهر فرج زاده
آگاهی از میزان تولید رسوب و عوامل موثر بر آن در حوضه های آبخیز امکان شناخت نرخ و وضعیت فرسایش در اراضی بالادست حوضه ها و اولویت بندی آنها را جهت اقدامات مدیریتی و حفاظت آبخیزها فراهم می سازد. از طرفی این شناخت و اولویت بندی نیازمند درک درستی از الگوی تغییرات مکانی رسوب و همچنین روند های زمانی آن در حوضه ها می باشد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف برآورد بار رسوب معلق حوضه ها با استفاده از عوامل هیدروکلیمایی و نیز تعیین الگوی تغییرات مکانی و زمانی رسوب در حوضه آبریز قره سو واقع در استان اردبیل صورت پذیرفت. برای انجام این تحقیق از داده های 7 ایستگاه باران سنجی و هیدرومتری هم نام طی یک دوره 22 ساله استفاده گردید. روش تحقیق بر اساس تحلیل های آماری رگرسیونی بین متغیرهای بارش، دبی و رسوب در محیط نرم افزار spss صورت گرفت و مدل های بهینه با توجه به روابط همبستگی بالا و معنی داری قابل قبول استخراج گردیدند. نتایج حاصله حاکی از همبستگی بسیار ضعیف متغیر بارش متوسط با متوسط رسوب معلق در ایستگاه های مورد مطالعه بود. در مقابل متغیر دبی همبستگی متوسط و معنی داری با میزان رسوب معلق داشت و در بهترین حالت بیش از 52 درصد تغییرات رسوب دهی را تبیین نمود. نتایج تغییرات مکانی رسوب نشان داد که ایستگاه دوست بیگلو با متوسط سالانه رسوب 79/1749 تن در روز بیشترین و ایستگاه لای با متوسط سالانه رسوب 7/1 تن در روز کمترین میزان رسوب دهی را در حوضه مورد مطالعه داشتند. تغییرات زمانی رسوب نشان دهنده بیشترین میزان رسوب در فصل بهار و فروردین ماه وکمترین آن در فصل تابستان و مردادماه بود. تغییرات سالانه رسوب در ایستگاه های لای و پل سلطانی با روند افزایشی و در سایر ایستگاه ها با روند کاهشی رو به روست، در حالی که روند های دبی تنها در ایستگاه لای حالت افزایشی را نشان می دهد. در این میان تغییرات سالانه بارش به غیر از ایستگاه سامیان در سایر ایستگاه ها روند افزایشی را نشان می دهد که نا هم سویی زیادی با روندهای رسوب و دبی از این لحاظ دارد.
هدایت هاشمی منوچهر فرج زاده
rivers and runoff have always been of interest to human beings. in order to make use of the proper water resources, human societies, industrial and agricultural centers, etc. have usually been established near rivers. as the time goes on, these societies developed, and therefore water resources were extracted more and more. consequently, conditions of water quality of the rivers experienced rapid changes. to face this problem, quality management of the rivers became inevitable. the first and the foremost phase of the quality management is zonation of water quality, because it provides the researcher with proper understanding of the processes and how’s of pollution changes with regard to specific temporal and special conditions. the present research was designed to study the zonation of pollution quality of water in siminieh rood river using artificial neural networks (ann). qualitative data used in this study was collected by sampling in three seasons of spring and fall1387 and spring 1388. the data was then simulated making use of qual2k model. the output was then compared with actual data and parameters nitrate, dissolved oxygen, and electrical conductivity related to fall 1387 were utilized target data in neural network models. data related to land users, geology, erosion capability, and population centers related to simineh rood basin was introduced to neural network models as input data. in the present study, five models of neural networks were used, which finally, ffbp model was known to have maximum estimation precision and qualitative parameters prediction. the result of this model was compared with the output resulted from multivariable regression model, which resulted in proving superiority of the cited neural network model.
سیامک احمدی یوسف قویدل رحیمی
در این مطالعه با استفاده از داده های ترازهای 1000 تا 500 هکتوپاسکال روزهای اول تا هشتم ژوئن 2007 به تحلیل سینوپتیک توفان حاره ای گونو اقدام شد. عملکرد چند سامانه در ترازهای مختلف جوی سبب به وجود آمدن قوی ترین توفان شش دهه گذشته در منطقه دریای عرب شد. در روز اول ژوئن به دلیل شکل گیری منطقه کم فشار و با همراهی منحنی بسته کم ارتفاع در ترازهای 850 تا 500 توفان گونو از حالت اغتشاش حاره ای خارج شده و به شکل توفان حاره ای با بادهای درون پیچ در آمده است. در روزهای بعدی، عقب نشینی زبانه پرفشار جنب حاره ای آزور در ترازهای 700 و 500 هکتوپاسکال و کاهش فشار تراز دریا در عرض های شمالی تر توفان سبب انتقال توفان گونو به عرض های شمالی تر شده است. سامانه بلوکینگ شمال اروپا شرایط را برای نفوذ زبانه کم ارتفاع سیبری به داخل ایران فراهم نموده که با تزریق هوای سرد به داخل ایران موجب افزایش گرادیان دمایی و تقویت سامانه گونو شده است. در روزهای آخر توفان با تضعیف سامانه بلوکینگ شمال اروپا و عقب نشینی زبانه کم-ارتفاع سیبری و کاهش فرارفت سرد توسط این زبانه و تشکیل کم ارتفاعی بر روی غرب ترکیه، به دلیل کاهش گرادیان فشاری و دمایی بین مناطق غرب و جنوب شرق ایران و نیز قطع دسترسی به منبع رطوبتی و گرمای دریای عرب و عمان، توفان گونو تضعیف شده و در اواخر روز 8 ژوئن مضمحل گشته است. نتایج به دست آمده از تحلیل همگرایی جریان رطوبت نشان داد که بیشترین همگرایی در ترازهای 1000 و 850 هکتوپاسکال صورت گرفته است و ترازهای دیگر نقش کمتری در ایجاد بارش ناشی از توفان گونو در روزهای بارش خرداد 1386 داشته اند. همچنین نتایج نشان داد که منشأ رطوبتی بارش در روز 16 خرداد در تراز 1000 و 850 هکتوپاسکال اقیانوس هند، خلیج عدن، دریای عرب، و در سایر ترازها دریای عرب و دریای عمان می باشند. در روز 18 خرداد بیشترین تأثیر رطوبتی مربوط به دریای عمان و سپس دریای عرب می باشد. عمده فعالیت جبهه زایی در تراز 1000 مربوط به دیده بانی 15:30 و سپس ساعت 21:30 می باشد. دیده بانی های 3:30 و 9:30 جبهه مشخص و تأثیرگذار بر روی بارش را نشان نمی دهد. در تراز 850 هکتوپاسکال دو دیده بانی 15:30 و 21:30 مشخص ترین نقش را دارند و سایر مشاهدات نقش تأثیرگذاری ندارند. در تراز 700 هکتوپاسکال بیشترین نقش جبهه زایی مربوط به تمام مشاهدات روز ششم می باشد که در منتهی الیه جنوب شرق ایران عمل نموده است. در تراز 500 هکتوپاسکال مشخص ترین جبهه ها در تمام دیده بانی ها غیر از دو ساعت 15:30 و 21:30 روز هشتم ژوئن دیده می شود. بنابراین در این تراز بیشترین تأثیر جبهه زایی بر روی بارش های ناشی از توفان گونو در منطقه جنوب شرق ایران دیده می شود.
سالار رستمی منوچهر فرج زاده
شهر تهران یکی از آلوده ترین شهرهای جهان است و آلودگی هوا در آن محیط زیست و زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده است . آلودگی در بیشتر مناطق شهر تهران بالاست و عوامل مختلفی در این آلودگی نقش دارند . در این تحقیق سری زمانی و روندهای مکانی آلاینده های و همچنین منابع موثر در این آلاینده ها مورد بررسی قرار گرفت . داده های مربوط به آلاینده های مونواکسیدکربن ،دی-اکسیدسولفور ، ذرات معلق ، اکسیدهای نیتروژن و ازن سال 1389 برای این تحقیق استفاده شده است . تغییرات مکانی آلاینده ها با استفاده از روش درون یابی کریجینگ انجام شد و برای اکثر آلاینده ها بیشترین آلودگی مربوط به مناطق مرکزی و جنوبی شهر می باشد و به جز ازن ، سایر آلاینده ها بیشتر در ماههای سرد سال بالا بود که می تواند ناشی از وارونگی در ماههای سرد سال می باشد . بیشترین مقدار ازن به دلیل تابش خورشید در تابستان و اوایل پاییز می باشد . سری زمانی آلاینده ها به کمک نمودار خودهمبستگی و مدلarima بررسی شد که نتایج سری زمانی آلاینده های مختلف نشان داد که آلاینده ها دارای تغییرات فصلی و پریودهای 24 ساعته می باشند و آلاینده ها بامقادیر گذشته ی خود همبستگی دارند . عوامل موثر در آلودگی هوا با استفاده از pca و apcs مورد بررسی قرار گرفت و سه عامل برای آلودگی هوا در شهر تهران شنایایی شدند که شامل وسایل نقلیه و خودروها ، کارخانه ها و فعالیتهای صنعتی فرایندهای فتوشیمیایی بودند . در میان این سه عامل، وسایل نقلیه و فعالیتهای صنعتی بیشترین نقش را دارند و مهمترین عوامل در آلودگی هوای شهر تهران می باشند .
علی احمدآبادی مجتبی یمانی
شناخت لندفرم ها و نحوه پراکنش آنها از نیازهای اساسی در علم ژئومورفولوژی کاربردی و سایر علوم محیطی به منظور درک و ارزیابی تحول لندفرم ها، مطالعات پایداری دامنه ای و برنامه ریزی منطقه ای می باشد. لندفرم ها حداقل دو ویژگی اساسی را دارا می باشند اول اینکه نتیجه فرایندهای ژئومورفولوژیک و زمین شناختی گذشته هستند و دوم به عنوان مرزهایی مشخص برای تعیین قلمرو حاکمیت فرایندهای ژئومورفولوژیک کنونی می باشند . در این تحقیق ابتدا با ارائه تعریف و مرور ادبیات ژئومورفومتری به عنوان یک گرایش جدید از ژئومورفولوژی، نقشه لندفرم های منطقه مطالعاتی استخراج و کنترل زمینی گردید و پس از آن روش وود در منطقه مطالعاتی – منطقه مرنجاب- مورد ارزیابی قرار گرفته است در این روش محاسبه و استخراج پارامترهای ژئومورفومتریک – مشتقات درجه اول و دوم با استفاده از مدل رقومی ارتفاع منطقه در محیط نرم افزارهای ژئومورفومتری انجام و مورد ارزیابی قرار می گیرد. به منظور استخراج پارامترهای مورفولوژیکی از مدل رقومی ارتفاع راداری srtm استفاده شده است. سپس با ارائه روشی جدید و توسعه یافته با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی mlp و داده های طیفی سنجنده etm+ لندست اقدام به توسعه روشی جایگزین و یا مکمل رویکرد سنتی به منظور تشخیص و استخراج لندفرم ها شده است . در نهایت دقت و قابلیت روش جدید در منطقه مطالعاتی ارزیابی شده و کارایی آن در شناسایی، استخراج و آنالیز عناصر چشم انداز از جمله لندفرم ها مورد بررسی قرار گرفت. روش های مورد بحث می تواند اطلاعات مفیدی از لندفرم ها را در اختیار ژئومورفولوژیست ها و سایر محققین علوم زمین قرار دهد و با افزایش دقت،کارایی و سرعت، به عنوان یک جایگزین یا مکمل مناسب رویکرد سنتی استخراج بصری و دستی لندفرم ها باشد. همچنین باید در نظر داشت نتایج تشخیص لندفرم ها تا حد زیادی وابسته به مقیاس، کیفیت و دقت مدلهای رقومی ارتفاع می باشد. بطوریکه با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی تهیه شده به روش استریو با داده های p5، که دارای قدرت مکانی بالایی است برخان ها یا تلماسه ها که در دسته میکروفرم ها قرار دارند در منطقه مرنجاب تشخیص داده شد. ارزیابی روشهای فوق در سایر مناطق اقلیمی، با تیپ های متنوع لندفرمی و مدلهای رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک های مکانی مختلف نیز می تواند انجام پذیرد و توصیه می شود.
هادی تاریقلی زاده منوچهر فرج زاده
چکیده با توجه به ابعاد وسیع خسارات و تلفات ناشی از زلزله در مناطق شهری، و نیاز به سرعت عمل بیشتر در شناسایی مساکن آسیب دیده و برآورد خسارات وارده بر آنها، مطالعات میدانی و روشهای قدیمی به دلیل وقت گیر بودن و نیاز به نیروی کار زیاد و همچنین هزینه های سنگین، کارایی خود را از دست می دهند. این تحقیق بر آن است که با بکارگیری تکنیکهای سنجش از دور، در شناسایی مساکن آسیب دیده شهری در اثر زلزله، و مقایسه نتایج حاصل از این تکنیکها مهمترین و کاراترین این تکنیک معرفی معرفی شود. در این راستا برای تحقیق شهر زلزله دیده بم، بعنوان مطالعه موردی انتخاب شد. و در شناسایی مساکن شهری آسیب دیده از تصاویر ماهواره ای، با استفاده از تکنیکهای سنجش از دوری از روشهای برآورد کیفی خسارات ( تفسیر بصری ) و برآورد کمی خسارات ( کشف تغییرات، تفریق باندها، تحلیل پروفیل بازتاب طیفی ) استفاده گردید. با استفاده از روش تفسیر بصری از کل پلاکهای مورد مطالعه، 47/0 تخریب کامل، 30/0 تخریب جزئی و 23/0 سالم برآورد گردید بعبارت کلی 77/0 از فضای مورد مطالعه در اثر زلزله خسارت دیده است. در روش مقایسه باند به باند نیز از فضاهای ساخته شده، 16/0 تخریب شده، 47/0 تخریب جزئی و 37/0 درصد تخریب نشده برآورد شد که در این روش نیز 63/0 فضای آسیب دیده در اثر زلزله برآورد گردید. در روش طبقه بندی نظارت شده نیز با 94/0 ضریب اطمینان، 34/0 درصد فضای تخریب شده ، 09/0 در صد تخریب نشده از کل 43/0 فضای ساخته شده برآورد شد که 57/0 نیز فضای دیگر برآورد شده است. بطورکلی 79/0 از فضای ساخته شده در اثر زلزله خسارت دیده است. نتایج این سه روش بصورت نقشه ارائه می شود. ولی روش تحلیل پروفیل بازتاب طیفی که از روشهای برآورد نقطه ای می باشد و به نقشه منتج نمی شود بیشتر برای مقایسه با روشهای دیگر آورده شده است.
وحیده صیاد منوچهر فرج زاده
چکیده انسان مکانیسم پیچیده ای دارد؛ عوامل متعددی بر روی رفتار انسان موثرند و عملکرد او را کنترل می کنند. اغلب تصور بر این است که رفتار هر فرد خصوصا در حوزه های اجتماعی متاثر از عوامل اجتماعی و انسانی است، اما تحقیقات دانشمندان فاکتورهای دیگری را نیز در بروز رفتار افراد دخیل می دانند. یکی از این فاکتورها آب و هواست؛ انسان تحت تاثیر اقلیم های مختلف رفتار متفاوتی از خود بروز می دهد. به عبارت دیگر، عملکرد انسان در شرایط آب و هوایی گوناگون متفاوت است. همان طور که مشاهده می شود یکی از انواع مرگ، خودکشی و یکی از انواع خودکشی بر اثر آب و هوا است ،در ایران نیز آب و هوا می تواند از عوامل تأثیرگذار بر خودکشی باشد. هدف از انجام این مطالعه شناسایی عناصر اقلیمی تأثیرگذار بر خودکشی، بررسی فصلی خودکشی و نحوه تأثیر اقلیم بر خودکشی در جنسیت بوده است. داده های مورد استفاده در این تحقیق داده های ماهیانه خودکشی بود که از سازمان بهشت زهرا و بیمارستان لقمان گرفته شد و داده های اقلیمی مورد استفاده شامل دما، بارش، باد و تابش آفتاب بود که از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و روش رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که دما بیشترین تأثیر را بر خودکشی داشته است (p=0.01) فصل بهار مخصوصا ماه می اوج خودکشی می باشد و میزان خودکشی در زنان بیشتر از مردان است. به نظر می رسد بین مقدار دما و میزان تابش خورشید با میزان خودکشی همبستگی مستقیم و معناداری وجود دارد. در حالیکه همبستگی میان فشار و میزان خودکشی منفی بوده است. این در حالی است که سایر پارامترها (باد و بارش) تأثیر مشخصی بر میزان خودکشی نداشته اند. واژگان کلیدی: اقلیم، خودکشی، همبستگی، تهران
مسعود صالحیان منوچهر فرج زاده
مهمترین مسئله ای که امروزه توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده است گرم شدن زمین در اثر گازهای گلخانهای است که این مسئله جهان را در آستانه یک فاجعه بزرگ انسانی و زیست محیطی قرار داده و دانشمندان عامل اصلی آن را انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از سوختهای فسیلی و معدنی کشورهای صنعتی می دانند. در این تحقیق داده های مربوط به پارامترهای دمای حداکثر، میانگین و حداقل 17 ایستگاه سینوپنیک کشور و داده های گازهای گلخانه ای برگرفته از ایستگاه شاخص جهانی مونالوآ با هدف مشخص کردن ویژگی های دمایی و شناسایی اثر گازهای گلخانه ای بر روی پارامترهای مختلف دما در بازه های مختلف زمانی و مکانی در ایران مورد بررسی قرار گرفتند.. بر همین اساس روند پارامترهای دمایی(حداکثر، حداقل، میانگین) در ایستگاه های منتخب مورد مطالعه قرار گرفت و در ادامه با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تاثیر گاز های مختلف گلخانه ای بر پارامترهای دما در مقیاس های زمانی (ماهانه، فصلی، سالانه) و مکانی مختلف مورد تحلیل آماری قرار گرفت، نتایج بدست آمده نشان می دهد که گازهای گلخانه ای بر نوسانات دمای ایران تاثیر گذار بوده اند. گاز های دی اکسید کربن و متان به ترتیب بیشتر از اکسید نیتروژن و هگزافلوراید گوگرد، در هر سه مقیاس زمانی ماهانه، فصلی و سالانه، بر افزایش دمای ایستگاه های کشور تاثیر داشته اند. همچنین نتایج تحلیل فضایی حاکی از آن است که تاثیر پذیری مقادیر مختلف دمای ایران دارای تفاوت های مکانی و زمانی است که این تاثیر در مناطق غربی و جنوبی کشور و به ترتیب در بازه های زمانی ماههای مارس و ژوئن و فصول زمستان و تابستان بیشتر نمایان است. نتایج تحلیل مدل رگرسیون چند متغیره بین دما(حداکثر، میانگین، حداقل) ایستگاه ها و دو گاز اکسیدنیتروژن و هگزافلورایدگوگرد نیز نشان می دهد که دمای ایستگاه شیراز و بوشهر در ماه های فوریه و نوامبر بیشترین تاثیر را از این دو گاز پذیرفته اند.
میثم طولابی نژاد یوسف قویدل رحیمی
اثرات گلخانه ای یکی از تهدیدات جدی محیط زیست هستند و عوارض جانبی آن متوجه تمامی نقاط جهان است. بیشترین تأثیرات گرمایش گلخانه ای به تغییرات اقلیم و تغییر در الگوهای بارندگی و دمای کره ی زمین مربوط است و اثرات این بی نظمی ها از هم اکنون آشکار شده است. بدون شک برای جلوگیری از تشدید آن باید در سراسر دنیا اقدامات لازم به عمل آید. با توجه به اهمیت این موضوع، آشکارسازی نقش گازهای گلخانه ای در نوسانات بارش ایران مورد پژوهش قرار گرفت. جهت بررسی تأثیر این گازها در بارش کشور می بایستی ابتدا وجود ارتباط و همبستگی بین این دو پارامتر مشخص گردد. به همین منظور پس از مطالعه و بررسی روش های مربوطه، روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره انتخاب شدند. بدین جهت داده ی گازهای گلخانه ای از ایستگاه مونالوا در ایالات متحده أخذ و داده های مجموع بارش ماهانه ی ایستگاه های سینوپتیک نیز بر مبنای طول دوره ی آماری گازهای گلخانه ای، صحت داده های آماری و پراکندگی فضایی ایستگاه ها در سطح کشور که دارای آمار بلند مدت تا سال 2010 بودند، از سازمان هواشناسی نیز دریافت گردید. بر همین اساس برای گاز دی اکسیدکربن داده های 31 ایستگاه، گاز متان 34 ایستگاه، و برای دو گاز اکسیدنیتروژن و هگزافلورایدگوگرد، 36 ایستگاه با طول دوره ی آماری مختلف انتخاب شد. سپس بعد از آشکار شدن وجود ارتباط میان گاز های گلخانه ای و پارامتر بارش در مقیاس زمانی (ماهانه، فصلی و سالانه)، نتایج آزمون های آماری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحلیل ها نشان می دهد که انتشار گازهای گلخانه ای بر نوسانات بارش ایران تاثیر گذار بوده اند. همچنین نتایج حاصل از فراوانی همبستگی ننشان داد که به ترتیب گاز های دی اکسیدکربن و هگزافلوریدگوگرد از خانواده کلروفلوروکربن ها (cfcs )، بیشتر از سایر گازها، در هر سه مقیاس زمانی ماهانه، فصلی و سالانه، بر نوسانات بارش ایستگاه های کشور تأثیر داشته اند. همچنین نتایج تحلیل فضایی حاکی از آن است که تاثیر پذیری مقادیر مختلف بارش ایران دارای تفاوت های مکانی و زمانی است که این تاثیر در مناطق غربی و شمالی کشور در ماه های اکتبر تا مارس و فصول پاییز و زمستان از نوع کاهش و در مناطق شرقی کشور از نوع افزایش بارش نمایان است. همچنین تأثیر این گازها بر بارش ماه های خشک، فصل تابستان و اواخر بهار در مناطق شرق و جنوب شرقی کشور از نوع کاهش بارش خود را به خوبی نمایان کرده است. مناطق مرکزی تقریبا تأثیر پذیری چندانی از این گاز ها نداشته اند. نتایج تحلیل مدل رگرسیون چند متغیره بین بارش ایستگاه ها و دو گاز اکسیدنیتروژن و هگزافلورایدگوگرد نیز نشان می دهد که از میان سایر ایستگاه های کشور، بارش ایستگاه های ایلام، کرمانشاه، گرگان، خرم آباد و مشهد به ترتیب با 8/51، 3/51، 1/46، 5/49 و 2/59 درصد بیشترین تاثیر را از این دو گاز پذیرفته اند.
هادی باقری منوچهر فرج زاده
بارش یکی از مهمترین عناصر اقلیمی است که آگاهی از رفتار مکانی و زمانی آن می تواند نقش مهمی در برنامه ریزی های محیطی و طرح های آمایش سرزمین داشته باشد. تکنیک های آمار فضایی امکاناتی را فراهم می سازند تا از طریق آن ها بتوان الگوهای فضایی یک متغیر تصادفی مانند بارش را مورد تحلیل و مدل سازی قرار داد. در این تحقیق با هدف آشکارسازی الگوهای فضایی تعداد روز های بارش حدی ثبت شده ماهانه استان لرستان، اقدام به به کار گیری آزمون خودهمبستگی و تغییرپذیری فضایی گردید. در این راستا از داده های روزانه تعداد روزهای بارش حدی ثبت شده هر ماه، برای 16 ایستگاه سینوپتیک و باران سنجی که از سازمان هواشناسی استان لرستان و سازمان آب منطقه ای استان اخذ گردید استفاده شد. داده های مذکور پس از پردازش ها و مرتب سازی های اولیه و تکمیل نواقص آماری در یک دوره آماری 13 ساله که همه ایستگاه ها داری دوره آماری مشترک باشند، با اختصاص یک سیستم مختصات متریک وارد محیط نرم افزار سیستم های اطلاعات جغرافیایی گردید. در نهایت برای سنجش میزان الگومندی یا تشابه فضایی ماهانه پارامتر مذکور در بین ایستگاه های موردنظر از آزمون خودهمبستگی فضایی moran و شاخص ضریب تغییرات فضایی استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون خودهمبستگی فضایی که جهت آشکارسازی وجود یا عدم وجود تشابه فضایی معنی داری در تعداد روزهای بارش حدی ثبت شده ماهانه (به جز ماه های ژوئیه تا سپتامبر که فاقد روز بارش حدی بوددند) در ایستگاه های سینوپتیک و باران سنجی استان لرستان به کار گرفته شد، نشان داد بالاترین میزان خودهمبستگی فضایی در ماه های ژانویه، دسامبر و فوریه مشاهده می گردد که به ترتیب برابر 61/0 .61/0 و55/0 می باشد که این نکته گویای این واقعیت است که تعداد روزهای بارش حدی ایستگاه های مورد استفاده در این ماه ها دارای مشابهت فضایی معنی داری نسبت به همدیگر بوده وبه عبارت دیگر بارش این ماه ها غالبا تحت تاثیر الگوهای سینوپتیکی یکسانی به وجود آمده اند که در سرتاسر منطقه مورد مطالعه نقش نسبتا یکسانی را ایفا نموده است و نوعی همگونی و الگوی عمومی را بر فرایندهای محلی تحمیل نموده و نقش آن ها را در این ماه ها کم رنگ کرده است. همچنین مشاهده گردید که علی رغم این که بیشترین تعداد روزهای بارش حدی در ایستگاه های مورد استفاده در ماه های آوریل و می ثبت شده بود اما تعداد روزهای ثبت شده هر کدام از ایستگاه ها در این ماه ها به حدی از هم متفاوت بودند که امکان تشخیص و آشکارسازی الگو یا روند فضایی معنی داری در بین ایستگاه های مختلف امکان پذیر نبود. به عبارت دیگر تعداد روزهای دارای بارش حدی ایستگاه های مورد استفاده در این ماه ها استقلال فضایی بارزی را نسبت به هم داشتند به گونه ای که می توان گفت در ماه های فصل بهار عوامل و مختصات محلی هر ایستگاه نظیر ارتفاع جهت شیب ایستگاه میزان و درصد شیب رو به باد یا باد پناه بودن موقعیت ایستگاه و سایر اختصاصات محلی هر ایستگاه در شکل دهی بارش های حدی این ماه ها نقشی بارزتر از عوامل عمومی و یکسان ایفا کرده اند و به عبارت دیگر در ماه های فصل بهار(آوریل و می) عوامل محلی نسبت به ماه های فصل زمستان و پاییز(دسامبر ژانویه و فوریه) نقش پررنگ تری را در شکل دهی بارش های حدی ایفا نموده اند که استقلال فضایی معنی دار تعداد روزهای بارش حدی ماه های آوریل و می گویای این واقعیت است.
راضیه سپه وند یوسف قویدل رحیمی
امواج گرمایی به عنوان یک مخاطره اقلیمی در سال های اخیر رخداد بیشتری داشته اند که این امر از تظاهرات تغییرات آب و هوایی کره زمین به شمار می رود. دراین پژوهش به منظور بررسی آماری و سینوپتیک این پدیده در غرب ایران از داده¬های دمای حداکثر روزانه ایستگاه¬های سینوپتیک استان های لرستان، کردستان، کرمانشاه و همدان در دوره آماری بلند مدت (1961-2010) استفاده شد. برای شناسایی و تحلیل دماهای فرین منطقه غرب از شاخص ابداعی توسط هواشناسان ژاپنی تحت عنوان «انحراف نرمال شده دما» یا ntd، استفاده گردید. در این مطاله چنانچه انحراف نرمال شده دما از 2+ فرارتر رفته و حداقل دو روز تداوم داشته موج گرم رخ داده است. بر این مبنا 14 موج گرمایی فرین در منطقه غرب ایران مورد شناسایی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که وقوع امواج گرمایی در غرب کشور روند کاهشی معنی داری داشته است. نتایج تحلیل سینوپتیک نیز نشان داد که در سطح زمین، تراز های 1000 و 850 هکتوپاسکال کم فشار حرارتی گنگ و عربستان و در تراز های 700 و 500 هکتوپاسکال پرارتفاع جنب حاره در پدیدآیی این مخاطره اقلیمی مشارکت داشته¬اند.
روح اله اوجی منوچهر فرج زاده
چکیده هفت روش ریزگردانی تک ایستگاهی آماری شامل چهار الگوریتم قطعی [روش آنالوگ، روش کوانتال مپینگ با برونیابی دلتا، تبدیل تابع توزیع تجمعی، و مدل مبتنی بر پارتیشن بندی بازگشتی] و سه الگوریتم تصادفی [مدل های خطی تعمیم یافته مولد هواشناسی، ارزیابی و ایجاد شبکه برآورد تراکم، و مدل ریزگردانی آماری-مرکز تصمیم گیری]، و چهار روش چند ایستگاهی آماری شامل سه الگوریتم قطعی [روش آنالوگ، روش ریزگردانی بسط یافته، ماژول ریزگردانی بسط یافته] و یک الگوریتم تصادفی [مدل ریزگردانی آماری-مرکز تصمیم گیری]، برای ریزگردانی مقادیر حدی دما و مجموع بارش روزانه در نه ایستگاه سینوپتیک منطقه کوهستانی غرب میانی ایران در دوره آماری 2000-1981 و با بکارگیری 27 شاخص حدی اقلیمی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. روشها از نظر نیاز به پیش بینی کننده ها، بطور وسیعی از پیش بینی کننده های نقطه ای تک متغیره دما و بارش تا پیش بینی کننده های چند متغیره بزرگ مقیاس جوی متغیر بودند. حساسیت روشها به ناهنجاریهای بزرگ مقیاس جوی و نیز توانمندی آنها در بازنمونه برداری توزیع داده های مشاهداتی در دوره اعتبار سنجی، بطور جداگانه برای هر شاخص، به ترتبیب با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسن و کمولوگراف-سیمونوف، مورد آزمون قرار گرفت و ارزیابی کلی مدل، از روش ترکیبی(مرکب از دو آزمون فوق) استفاده شد. بررسی نتایج حاصل از روش های تک ایستگاهی نشان داد که مدل مب به ترتیب با گذراندن 14.5% (49.6%) از آزمون های ترکیبی (منفرد)، بهترین عملکرد را داشته، سپس اس دی اس ام-دی سی، کیدنس و جی ال ام ها [به ترتیب با گذراندن 14.5% (46.5%)، 13.2% (47.1%)، و 12.8% (43.2%)]، و در نهایت کیو ام دی، سی دی اف تی و ای ان ام [به ترتیب با گذراندن 7% (45.7%)، 4.9% (45.3%)، و 1.6% (37.9%)] در جایگاه های بعدی قرار گرفتند. لذا درصد آزمونهای گذرانده شده بطور نسبی پایین (15%>) بوده و عدم قطعیت روشها نسبتا بالا بود. نتایج حاصل از روش های چند ایستگاهی حاکی از این است که مدل اس دی اس ام به ترتیب با گذراندن 9% (45%) از آزمونهای ترکیبی (منفرد)، دارای مناسب ترین عملکرد بود، سپس مد ایکس دی اس، ایکس دی اس و ای ان ام به ترتیب باگذراندن 8.2%(46%)، 7.8%(46.5%) و 2.5%(41%) در جایگاه بعدی قرار گرفتند. بنا بر این، روش های چند ایستگاهی نیز دارای عدم قطعیت بالایی در شبیه سازی مقادیر حدی دما و بارش بودند. با این وجود، با توجه به عملکرد تقریبا مشابه سه روش اول، می توان نتیجه گرفت که غیر از روش آنالوگ که ضعیف ترین نتیجه را در گذراندن آزمون های مورد نظر داشته است، کاربرد بقیه روش ها در مطالعات برنامه ریزی تغییر اقلیم، به نتایج نسبتا بهتری خواهد انجامید. مقایسه نتایج، نشان می دهد که روش های ریزگردانی چند ایستگاهی، بطور میانگین در شبیه سازی توزیع شاخص ها با گذراندن 82% از کل آزمون توزیع داده ها، بهتر از روش تک ایستگاهی با گذراندن 76.6% این آزمون، عمل کرده اند. درحالیکه عملکرد روشهای تک ایستگاهی در آزمونهای همبستگی و نیز ترکیبی، به ترتیب با 11.4% و 9.75% از این دو آزمون، در مقایسه با روش های چند ایستگاهی به ترتیب با گذراندن 7.2% و 6.9% از آنها، بهتر بوده است. لذا می توان گفت که حساسیت به آنومالی های بزرگ مقیاس در منطقه، نسبتا ضعیف ظاهر شده است. همچنین، عملکرد مدلها از ایستگاهی به ایستگاهی دیگر متغیر بوده و همه روش های مورد آزمون، شاخص های دما را بهتر از شاخص های بارش، ریزگردانی کردند.
مهدی فلاح حسن وقارفرد
امروزه افزایش جمعیت جهان همراه با توسعه فعالیت های کشاورزی و صنعتی از یک طرف و خشکسالی های اخیر از سوی دیگر موجب شده است که منابع آب های شیرین سطحی در اکثر کشورهای واقع در مناطق گرمسیری به اوج بهره برداری خود برسد. یکی از مسائل مهم مطرح در کنار کمبود و تقاضای آب در شهرها مسئله دفع فاضلاب و تصفیه آن است. زمانی که از فاضلاب و تصفیه آن سخن به میان می آید اولین موضوعی که در ذهن تداعی میکند بحث محیط زیست و حفظ آن از آلوده شدن است، چرا که فاضلاب همواره به عنوان یک پارامتر آلاینده اصلی درمحیط زیست انسانی و طبیعی مطرح می باشد. در کشور ما نیز مانند سایرنقاط دنیا افزایش جمعیت شهرها و در نتیجه بالا رفتن میزان مصرف آب، سبب تولید روزافزون فاضلاب گردیده است که خود موجب بروز اشکالات و نارسایی هایی در جوامع شهری و حتی روستایی کشورمان شده و روز به روزهم درحال ازدیاد است. احداث تصفیه خانه فاضلاب یک فعالیت عمرانی- زیست محیطی است و هدف اصلی آن دفع صحیح و بهداشتی فاضلاب های تولیدی می باشد که در صورت بی توجهی، عواقب جبران ناپذیری در پی خواهد داشت. اولین گام موثر جهت احداث، شناسایی مکان مناسب می باشد. توانایی سیستم اطلاعات جغرافیایی در زمینه مکان یابی سبب شده است تا در مکان یابی تصفیه خانه فاضلاب مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق جزیره قشم که یکی از شهرستان های استان هرمزگان محسوب می شود، جهت احداث تصفیه خانه فاضلاب در شهر قشم، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. احداث تصفیه خانه فاضلاب معمولا با در نظر گرفتن عوامل و معیار های مختلفی صورت می گیرد، اهمیت و دامنه اثر این معیار ها در تعیین مکان نهایی تصفیه خانه فاضلاب تاثیر گذار است. به همین منظور معیارهای شیب، زمین شناسی، اختلاف ارتفاع نسبت به شهر، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، شبکه حمل و نقل، فاصله از شهر قشم و لایه محدودیت ها به عنوان معیارهای لازم جهت مکان یابی در نظر گرفته شد. پس از تهیه نقشه های مورد نیاز، وزن دهی به آنها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. پس از همپوشانی لایه ها و طبقه بندی مجدد در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، مناطق در چهار کلاس قرار گرفتند. به منظور ارزیابی، نتیجه تحلیل سلسله مراتبی با سه معیار اصلی شیب، اختلاف ارتفاع نسبت به شهر و کاربری اراضی مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی ها نشان داد که روش سلسله مراتبی انطباق بالایی با گزینه های ایده آل سه معیار فوق دارد. بر اساس این روش 6/135کیلومتر مربع از مساحت جزیره در طبقه خیلی مناسب، جهت احداث تصفیه خانه فاضلاب قرار گرفت. در نهایت در قسمت جنوب شرقی جزیره قشم، مکانی منتخب و پیشنهاد شد. جهت حصول اطمینان از نتیجه این تحقیق، بازدیدهای زمینی از مکان پیشنهادی صورت پذیرفت.
سعیده قائمی احمد نوحه گر
عوامل طبیعی و انسانی در مکان ها و شرایط متفاوت بر روی پدیده ها و عوارض سطح زمین تأثیرات متفاوتی دارند. خصوصیات مورفولوژی رودخانه ها و دلتاها نیز به واسطه ویژگی پویای آن، همواره دچار تغییرات هستند، این تغییرات می تواند بر اثر احداث سازه های بنا شده بر روی رودخانه ها بوده و اثرات منفی و مثبتی ایجاد کند. دلتاها به عنوان محیط های رسوبی خاص در مجاورت دریاها به لحاظ وجود منابع آب کافی، منابع معدنی پلاسر مهم جهان مانند الماس و حتی ذخایری چون سولفید ، مخازن نفت و گاز و اراضی مستعد کشاورزی، محیط های مناسبی را برای توسعه فعالیت های اقتصادی ایجاد می کنند که زمینه های استقرار سکونتگاه های متعدد انسانی را نیز فراهم کرده اند. به دلیل گستردگی و وسعت دلتاها، همچنین فراوانی نوع اطلاعات مورد نیاز ( شکل رودخانه، توپوگرافی بستر، میزان رسوب و غیره ) و دشوار بودن فعالیت های صحرایی اغلب برداشت میدانی اطلاعات بسیار زمان بر و پرهزینه بوده و مقرون به صرفه نیست. استفاده از فن آوری سنجش از دور می تواند امکانات مناسبی را در این تحقیقات فراهم آورد. با توجه به مشاهدات و بررسی های مقدماتی در تحقیقات گذشته بیان گر آن است که دامنه ی تغییرات دلتاها در جنوب کشور در مقایسه با سایر نقاط ایران تنوع و گستردگی بیشتری برخورداند. تا کنون مطالعات گسترده ای در زمینه ی ریخت شناسی ساحلی ایران به ویژه دلتاهای جنوبی به کمک فن آوری سنجش از دور صورت نگرفته است. دلتای میناب از نوع دلتاهای گرد یا هلالی و در زمره دلتاهای شکل گرفته بر اثر فرآیندهای ترکیبی رودخانه ای میناب و امواج دریا می باشد. سد میناب در استان هرمزگان در سال1362را اندازی شد، ساخت این سد تاثیر زیادی در کشاورزی و اقتصاد منطقه و تغییرات در مشخصه های هندسی دلتای میناب داشته است. تحقیق حاضر تحقیقی کاربردی بوده که به دنبال امکان آشکار سازی تغییرات دلتای میناب و استخراج پارامترهای هندسی دلتا به صورت کمی توسط فن آوری سنجش از دور است. در این تحقیق برای تهیه نقشه تغییرات منطقه مورد مطالعه از تصاویر ماهواره ای سنجنده های tmسال1983و سنجندهoli سال2013 استفاده گردیده است. ابتدا از روش های ترکیب رنگی، شاخص های پوشش گیاهی، تحلیل مولفه اصلی استفاده شد از آنجا که این روش های یک دید کلی نسبت به تغییرات می دهند برای آشکار سازی تغییرات به صورت کمی تصاویر مربوط به سالهای 1983و2013در چهار طبقه دلتای متروک، دلتای فعال، دشت دلتایی زیر آبی و محیط آبی با استفاده از روش حداکثر احتمال با ضریب کاپا 86.55 و 88.42 طبقه بندی شدند سپس با بررسی تغییرات مشخص گردید که کمترین تغییرات مربوط به تغییر طبقه محیط آبی به دلتای فعال با 0،015 درصد و بیش ترین تغییرات مربوط به دشت زیر آبی به دلتای فعال با 13.185 درصد تغییرات بودند
مرتضی اسدی جلال کرمی
در این تحقیق به منظور تعیین مکان پناهگاه ها برای تخصیص بهینه جمعیت به پناهگاه ها، 12 مکان مناسب با استفاده از روش فرا رتبه ای promethee با داشتن 9 معیار شامل: فاصله از شبکه معابر، فاصله از مراکز خطر، تراکم جمعیت، بافت شهری، فاصله از بیمارستان، فاصله از مراکز پشتیبانی، ظرفیت هر مکان، پراکندگی و شعاع پوشش در نظر گرفته شده است؛ که وزن هر کدام از این معیارها با استفاده از ahp تعیین شده است. با استفاده از نمودار گرافیکی gaia به تجزیه و تحلیل معیارهای انتخاب شده و مکان های تعیین شده پرداخته شد که تأثیر معیارها روی همدیگر را تأیید کرد و صحت معیارهای انتخاب شده و مکان های انتخاب شده را نیز تأیید شده است. برای ارزیابی رتبه بندی انجام شده از روش تحلیل پوششی داده ها (dea) استفاده شده است که نتایج به دست آمده صحت رتبه بندی انجام شده را تأیید می کند. در مرحله بعد برای تعیین مسیر بهینه از بلوک های ساختمانی تا پناهگاه بهینه از الگوریتم dijkstra استفاده شد. در این تحقیق، برای بررسی مسئله تخصیص بلوک های جمعیتی به پناهگاه بهینه، از الگوریتم بهینه سازی رقابت استعماری (ica) که به جستجوی کل فضای مسئله می پردازد، استفاده شده است. برای این کار جمعیت موجود در هر بلوک به عنوان تقاضاهای هر بلوک در نظر گرفته شده است. بر این اساس، 92% از جمعیت موجود به پناهگاه هایی بافاصله کمتر از 600 متری دسترسی دارند. این بدین معنی است که زمان تخلیه از بلوک ساختمانی به پناهگاه کمتر از 8 دقیقه است. میانگین طول مسیر از یک بلوک (به عنوان مثال یک مجتمع مسکونی) تا پناهگاه بهینه تقریباً 273 متر بوده است. بیش ترین ریسک مسیر و ریسک پناهگاه به ترتیب 239 و 121 بوده است. همچنین حداکثر زمان تخلیه از پناهگاه به بیمارستان نیز 17 دقیقه بوده است، یعنی پناهگاه های انتخاب شده دسترسی خوبی دارند. در نهایت الگوریتم رقابت استعماری (ica) با الگوریتم اجتماع ذرات (pso) مقایسه شده است که برای مقدار بهینه تابع هدف pso برابر با در تعداد تکرار 101 و تعداد بررسی پاسخ (nfe) 5300 به دست آمده و برای مقدار بهینه تابع هدف ica برابر با در تکرار 32 و تعداد بررسی پاسخ (nfe) 1062 به دست آمده است. از آزمون تکرار برای هر دو الگوریتم مشخص شد که الگوریتم رقابت استعماری دارای ثبات و پایداری بهتری نسبت به الگوریتم اجتماع ذرات است؛ و از سرعت همگرایی بالایی نیز بهره می برد که این را در محیط های بزرگ تر به وضوح نشان داده است
محمد رضایی یوسف قویدل رحیمی
با ظهور پدیده¬ی گرمایش جهانی، طی سال¬های اخیر رخداد روزهای گرم و امواج گرمایی رو به افزایش بوده است. منطقه جنوب شرق ایران به سبب موقعیت جنب حاره¬ای در معرض این فرین آب و هوایی قرار دارد. در این پژوهش به بررسی ویژگی های آماری و شناسایی الگوهای همدید دماهای فرین بالای دوره¬ی گرم سال در جنوب شرق ایران پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا داده های دمای 9 ایستگاه سینوپتیک در منطقه¬ی جنوب شرق اخذ گردید. سپس با اعمال شاخص فومیاکی بر روی میانگین دمای ایستگاه ها، مقادیر خروجی شاخص مذکور به دو طبقه گرم وخنک تقسیم شد و هر طبقه به زیر طبقات مختلف تقسیم گردید. نتایج حاکی از افزایش روند روزهای گرم و کاهش روند روزهای خنک می باشد. جهت بررسی الگوهای همدید تعداد 27 روز ابرگرم و 30 روز بسیار خنک انتخاب گردید. کم فشار حرارتی گنگ به عنوان الگوی سطح زمین و تراز 850 هکتوپاسکال، و زبانه های پرارتفاع جنب حاره در تراز های 700 و 500 هکتوپاسکال در پدیدآیی روزهای ابرگرم نقش آفرینی کرده اند. در روزهای بسیار خنک در سطح زمین و تراز 850 هکتوپاسکال نفوذ پرفشار از شمال دریای مازندران و در ترازهای 700 و 500 هکتوپاسکال جابه جایی پرارتفاع جنب حاره به سوی عرض های بالا و قرار گیری محور ناوه بر روی منطقه مورد مطالعه موجب فرارفت هوای خنک عرض های بالا شده است. الگوهای حاصل از تحلیل خوشه¬ای وارد نیز حاکی از آن است که تنوعی در الگوهای مولد روزهای ابرگرم و بسیارخنک مشاهده نمی-شود. وزش دما در روزهای ابرگرم نشان داد که به سبب وجود هسته¬ی کم فشار حرارتی در سطح زمین و منحنی پرارتفاع بر جنوب شرق ایران، هسته بیشینه دما منطبق بر منطقه مورد مطالعه بوده، و نمی توان گفت وزش گرم از مناطق خارجی صورت گرفته است.
نوید شریفی منوچهر فرج زاده
اقلیم تأثیر مستقیم و غیر مستقیمی بر میزان رشد و عملکرد محصولات کشاورزی دارد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تاثیر اقلیم بر عملکرد محصولات صادراتی باغی کشور در غالب مدل سازی آماری و پیش بینی عملکرد آنها بر مبنای عناصر اقلیمی می باشد. به این منظور ابتدا عملکرد داده های کشاورزی بررسی و نوع کشت آبی چهار محصول باغی انگور، گردو، سیب و زردآلو در مراکز استان ها با توجه به بیشترین توزیع فضایی و کامل بودن داده ها در یک دوره آماری 9 ساله انتخاب شد. در همین راستا داده های اقلیمی 31 ایستگاه سینوپتیک براساس تقویم زراعی از سال 1376 تا 1384 بر مبنای دسترسی به داده های میزان عملکرد در نظر گرفته شد. با توجه به نتایج همبستگی فضایی بیشترین میزان همبستگی عملکرد انگور با میانگین رطوبت نسبی اکتبر (72/0)، عملکرد گردو با حداقل دمای ژانویه (53.-)، عملکرد سیب با حداکثر دمای ماهانه اکتبر (0.45-) و بیشترین همبستگی فضایی عملکرد زردآلو نیز با حداقل دمای نوامبر (0.38-) می باشد. در ادامه مدل رگرسیون موزون جغرافیایی با داده های مستقل اقلیمی حاصل از همبستگی فضایی برای هر یک از محصولات باغی مورد مطالعه به منظور استخراج مدل های اولیه برای پیش بینی مکانی میزان عملکرد محصولات اجرا شد. مدل بهینه عملکرد انگور 6/68% تغییرات عملکرد انگور را با بیشینه جایگیری در نیمه جنوبی کشور، مدل بهینه عملکرد گردو 7/50% تغییرات عملکرد گردو را بیشینه جایگیری در جنوب و جنوب غرب کشور، مدل بهینه عملکرد سیب 3/47% تغییرات عملکرد سیب را با بیشینه جایگیری در شمال غرب و شمال شرق کشور و مدل بهینه عملکرد زردآلو 27% تغییرات عملکرد زردآلو را بیشینه جایگیری در شمال شرق کشور توجیه می کند.
نعمت الله کریمی منوچهر فرج زاده
در رساله حاضر روند تغییرات سطحی و ارتفاعی یخچال های منطقه تخت سلیمان در نیم قرن گذشته (از سال 1955 الی 2010) با استفاده از تصاویر ماهواره ای مختلف و با قدرت تفکیک های مکانی مناسب مورد تحلیل قرار گرفت. جهت آشکارسازی روند تغییرات سطحی مناطق یخچالی بدون واریزه ای، تکنیک طبقه بندی شی پایه مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس بررسی های صورت گرفته مشخص گردید که سطح مناطق بدون واریزه ای یخچال های منطقه تخت سلیمان به طور میانگین در حدود 55 درصد نسبت به مساحت اولیه خود کاهش یافته است. این بدان معنی است که بخش قابل توجه ای از یخ های بدون واریزه ای این مناطق با تغییرات محسوسی مواجه بوده اند. بر اساس مطالعات سطحی مشخص گردید که بیشترین نرخ کاهشی یخچال ها در یک دهه منتهی به قرن بیست و یکم اتفاق افتاده است (سال 1992 الی 2000). این نرخ کاهشی تا به حدی بود که مساحت مناطق برونزده برخی از شاخه های یخچالی در سال 2000 به صفر رسیده بود.
میثم خالقی یوسف قویدل رحیمی
امروزه مسئله آتش سوزی جنگل ها و نگرانی درباره این پدیده در اقضی نقاط کره زمین به یکی از مهمترین موضوعات و مشکلات حال حاضر جهان تبدیل شده است.این پدیده به عنوان یک عامل مخرب بسیار جدی بر روی اکوسیستم های کره زمین تاثیر داشته و با روند رو به رشد خود طی سالهای آتی مشکلات بسیاری را برای موجودات زنده )انسان ها، حیوانات و گیاهان(، در پی خواهد داشت. لذا به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهش پیش رو جهت بررسی الگوی جوی موثر بر آتش سوزیها در جنگل های استان مازندران انجام گرفته است. برای انجام این پژوهش از سه دسته داده، داده های حداکثر دمای روزانه و حداقل رطوبت نسبی 7 ایستگاه سینوپتیک استان، داده های مربوط به ویژگی های دینامیک و ترمودینامیک جو و داده های مربوط به زمان وقوع و وسعت آتش سوزی ها طی بازه زمانی 15 ساله (1995-2010) که از اداره منابع طبیعی استان اخذ شده است. جهت نیل به اهداف پژوهش،ده مورد از آتش سوزی در روزهای مختلف به عنوان نمومه انتخاب شده است. پس از کشیدن نقشه های فشار سطح دریا، ارتفاع ژ ئوپتانسیل در سه تراز 850 ، 700 و 500 هکتو پاسکال، نقشه ضخامت و نقشه های وزش دمایی در چهار تراز 1000، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال ، این نقشه ها مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل های صورت گرفته نشان دهنده این است که در زمان وقوع آتش سوزی در محدوده استان مازندران در تراز سطح دریا الگوی کم فشار حاکم بوده ، در تراز 500 هکتو پاسکال بر روی شاخ آفریقا ناوه قرار داشته که موجب انتقال هوای گرم عرض های پایین به استان مازندران می شود. همچنین در روزهای آتش سوزی میانگین حداکثر دمای روزانه وحداقل رطوبت نسبی نسبت به میانگین بلند مدت اختلاف فاحشی داشته بطوریکه در مواردی اختلاف دما به بیش از 13 درجه و اختلاف رطوبت نسبی به بیش از 50 درصد رسیده
منوچهر چهاردولی محمدرضا مباشری
چکیده ندارد.
صیاد اصغری سراسکانرود پرویز ضیاییان
چکیده ندارد.
حسین حدادی منوچهر فرج زاده
چکیده ندارد.
محمد دارند منوچهر فرج زاده
چکیده ندارد.
عبدالحمید رضایی منوچهر فرج زاده
چکیده ندارد.
وکیل حیدری ساربان عبدالرضا رکن الدین افتخاری
امروزه برخورداری از دانش برای نیل به توسعه کشاورزی اهمیت بسیاری پیدا کرده است همچنین در دنیای کنونی هر کشوری که از دانش بیشتری جهت توانمندسازی بیشتر و بهنگام تری برخوردار باشند از مواهب توسعه بیشتر برخودار می شود. افزون بر این در بخش کشاورزی دانش و اطلاعات همانند زمین،سرمایه و نیروی کار از عوامل مهم تولید محسوب می شود. به عبارت دیگر دانش توانمندسازی نقش مؤثری را در توسعه کشاورزی و به تبع آن در توسعه روستایی بازی می کند در این راستا آموزش رکن اساسی توانمندسازی می باشد زیرا مردم را قادر می سازد تا تغییرات جدید را پذیرفته و خودشان نیز دست به تغییرات بزنند که در این میان دانش و شناخت کشاورزان که از طریق آموزش حاصل می شود بیشتر شده و در استفاده معقول و منطقی از زمین و ... جهت بالا بردن بازده در واحد سطح و نیل به توسعه کشاورزی موفق تر عمل می کنند .بعلاوه اگرچه توسعه کشاورزی تابعی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و محیطی است اما به نظر می رسد توسعه کشاورزی می تواند به میزان قابل توجهی تابعی از تغییر و تکامل دانش و مهارت کشاورزان جهت افزایش کارایی، اثربخشی و پایداری دراین بخش می باشد. زیرا بسیاری از محققان معتقدند ارتقاء ظرفیت های شناختی(آگاهی،دانش) می تواند هسته های لازم را برای نیل به توانمندسازی (خود اتکایی) کشاورزان -که از عناصر توسعه پایدار است- فراهم کرده و موجبات توسعه کشاورزی را به دنبال داشته باشد. در این راستا ،تحقیق حاضر با استفاده از روش های تحلیلی، توصیفی و توزیع پرسشنامه در میان کارکنان جهاد کشاورزی و کشاورزان استان اردبیل و سایر روش های گردآوری اطلاعات شامل روش های کتابخانه ای، اسنادی، اینترنتی و با تدوین شاخص های تبیین کننده توسعه کشاورزی و دانش توانمندسازی و سنجش آن در سطح مناطق روستایی نمونه استان اردبیل محقق به نقش دانش توانمندسازی در توسعه کشاورزی پرداخته است. نتایج حاصل که از طریق تجزیه و تحلیل آماری و با استفاده از آزمون های مختلفی چون t تک نمونه ای،ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، آنوا، آزمون فیشر، تحلیل مسیر و مدل تاپسیس به دست آمده نشان می دهد که بین دانش توانمندسازی و توسعه کشاورزی رابطه معناداری وجود دارد.
مهین رازی قلاوند منوچهر فرج زاده
بر اساس مطالعات سازمان هواشناسی جهانی، بادهای با سرعت بیش از 15 متر بر ثانیه (30نات) بعنوان طوفان شناخته می شوند. لذا بر اساس این آستانه در این تحقیق فراوانی و توزیع زمانی و مکانی طوفان ها در ایران تحلیل و پهنه بندی شده است. جهت انجام این کار پس از جمع آوری داده های سمت و سرعت باد ایستگاههای سینوپتیک کشور، یک دوره ی آماری مشترک 40 ساله بین 33 ایستگاه استخراج گردید و با استفاده از نرم افزارهای spss و excel رژیم سرعت باد، فراوانی طوفان ها و جهات وزش طوفان ها برای ایستگاههای مورد مطالعه محاسبه شد. همچنین داده های باد ایستگاههای مورد مطالعه بر اساس طبقه بندی بیفورت طبقه بندی و بررسی شد. سپس اطلاعات حاصله، در نرم افزارarcgis وارد و نقشه پراکندگی مکانی و زمانی طوفان ها در ایران تهیه و تحلیل شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ماه مارس بیشترین میانگین روزهای طوفانی را با 12 روز در سال داشته است. در ایستگاه زابل که شرایط متفاوتی با سایر نقاط کشور نشان می دهد، ماه آگوست بالاترین میانگین روزهای طوفانی را با 26 روز داشته است. ساعت 12 بیشترین فراوانی وقوع طوفان ها را در کشور با 609 طوفان دارا بوده است. در ایستگاه زابل ساعت 6 با 841 طوفان بیشترین فراوانی را داشته است. فصل زمستان بیشترین روزهای طوفانی را در کشور با 875 روز دارا بوده است. در ایستگاه زابل بیشترین روزهای طوفانی متعلق به فصل تابستان با 1782 طوفان بوده است. همچنین پهنه بندی طوفان ها نشان می دهد که توزیع طوفان ها در کشور روند ثابتی نداشته، بطور کلی ایستگاه زابل با تفاوت زیاد بیشترین فراوانی وقوع طوفان ها را داشته است. ایستگاههای زاهدان، کرمان، تبریز، اصفهان، همدان و بندرانزلی شامل ایستگاههای با فراوانی وقوع بالا همچنین ایستگاههای خرم آباد، مشهد، اراک، ارومیه، گرگان، شاهرود، شیراز، تربت حیدریه و سمنان شامل ایستگاههای با کمترین فراوانی وقوع بوده اند. دیگر ایستگاهها از نظر وقوع طوفان ها مقدار متوسطی را داشته اند.
بهاره بهرامی منوچهر فرج زاده
مخاطرات اقلیمی هر ساله در ایران خسارات جانی و مالی بسیاری بر جای می گذارند. بر همین اساس شناخت و ارزیابی این مخاطرات به منظور کاهش اثرات آنها، از اهمیت فراوانی برخوردار است. با توجه به گسترش جغرافیایی وسیع کشور ایران و پراکنش نامناسب ایستگاههای سنجش زمینی، دسترسی و جمع آوری داده های مخاطرات اقلیمی همواره با مسائل و مشکلات زیادی مواجه بوده است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی سنجش از دور فرصت های بسیار خوبی در زمینه جمع آوری و ارزیابی مخاطرات بوجود آمده است. در این تحقیق مخاطرات توفان گردوخاک 10 اکتبر 2001 در سیستان و بلوچستان، توفان گردوخاک 1 و 2 جولای 2008 در خوزستان، سیلاب 11 فوریه 2005 در چابهار و آتش سوزی جنگل 16 آگوست 2008 در جنگلهای شمالی ایران، جهت بررسی، انتخاب شده اند. ارزیابی این مخاطرات توسط سنجند های avhrr , modis, seawifs, vissr و در مواردی mss و tm صورت گرفته است.. در تحقیق حاضر، جهت تشخیص مخاطرات در تصاویر از روش مشاهده بصری استفاده شده است. در این روش از خصوصیاتی مانند: تن، رنگ، شکل، اندازه، بافت که هرکدام معرف خصوصیات ظاهری پدیده ای می باشند، برای آشکارسازی مخاطرات استفاده شده است. همچنین از تصاویر ترکیب رنگی (rgb) که سبب بارزشدن مخاطرات با رنگی ویژه می گردد، در این تحقیق استفاده شده است. در نهایت بر روی تصاویر، تصحیحات هندسی جهت برآورد سطح پوشش مخاطرات انجام شد. نتایج این مطالعه نشان می دهدکه، جهت مسیر یابی مخاطرات، سنجنده های دارای قدرت تفکیک زمانی بالاتر و برای اطلاع از جزئیات و منبع مخاطرات سنجنده های دارای قدرت تفکیک مکانی بالاتر مفید می باشند. سنجنده modis و seawifs برای آشکارسازی توفان های گردوخاک، همچنین سنجنده modis جهت آشکارسازی سیلاب و آتش سوزی جنگل مفیدتر از دیگر سنجنده ها معرفی شده است. برای ارزیابی بارش های شدید نیز سنجنده ماهواره meteosat بدلیل قدرت تفکیک زمانی هر 30-15 دقیقه بهترین سنجنده عنوان شده است.
خاطره علیزاده منوچهر فرج زاده
در این تحقیق طوفانهای گردوخاک بر حسب فراوانی زمانی و مکانی برای 50 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک بصورت پراکنده در سراسر کشور در طی دوره آماری 2006-1987 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به این منظور داده های آمار روزانه کدهای طوفانهای گردوخاک شامل کد 9 (طوفان گردوخاک در ساعت دیدبانی در اطراف ایستگاه)، کدهای 30،31،32 (طوفان ملایم یا متوسط گردوخاک)، کدهای 33،34،35 (طوفان شدید گردوخاک) از سازمان هواشناسی کشور دریافت شده و فراوانی آنها به صورت سالیانه، ماهانه، فصلی و ساعتی محاسبه گردید. سپس برای اطلاعات مذکور نقشه پراکندگی مکانی و زمانی طوفان ها تهیه و تحلیل گردید. نتایج این تحقیق حاکی از این است که بطور کلی ایستگاه زابل با تعداد 35/35 روز طوفانی در طی سال دارای بیشترین فراوانی وقوع طوفان در طی دوره آماری مورد بررسی می باشد. از نظر فراوانی فصلی به جز ایستگاه زابل که بیشترین فراوانی را در فصل تابستان دارا بوده و ایستگاه زاهدان که بیشترین فراوانی را در فصل زمستان دارا می باشد در باقی ایستگاهها بیشترین فراوانیها به ترتیب به فصول بهار، زمستان، تابستان و پاییز اختصاص دارند. از نظر توزیع فراوانی ماهانه به جز ایستگاه زابل که در ماه ژولای دارای بیشترین فراوانی می باشد و ایستگاه زاهدان که در ماههای ژانویه و فوریه بیشترین فراوانیها را داراست در سایر ایستگاهها بیشترین فراوانی مربوط به ماه می و پس از آن ماه مارس است. از نظر توزیع فراوانی ساعتی به جز ایستگاه زابل که بیشترین فراوانی را در ساعت 6 و کمترین را در ساعت 21 دارا می باشد در سایر ایستگاهها بیشترین فراوانی رخداد طوفان گردوخاک از ساعت 9 تا 12 و کمترین در ساعت 21 می باشد. در نهایت با توجه به فراوانی وقوع طوفان در ایستگاههای هواشناسی مختلف کشور و با استفاده از طبقات بدست آمده در نمودار شاخه درختی، مناطق مختلف کشور از نظر فراوانی وقوع طوفان به پنج طبقه تقسیم شدند که قسمتهای شرقی، جنوبشرقی و مرکزی کشور به ترتیب بیشترین فراوانیها را به خود اختصاص داده اند.
علی فلاح قوی بازو منوچهر فرج زاده
سطح زمین، بستر تمام فعالیتهای بشر و تامین کننده نیازهای او بوده و هست . انسان، در طی سالهای سکونت و استقرار در یک منطقه، آثار و عوارض متعددی از خود برجای نهاده است . این آثار و عوارض به جای مانده از دورانهای گذشته، تحت عنوان محوطه های باستانی مطرح می باشند. بسیاری از محوطه های باستانی، آشکار و مرئی بوده و بسیاری دیگر به صورت نامرئی و نهان هستند. نکته ای که توجه بدان ضروری است ، چگونگی کشف و بازاریابی این گونه نقاط می باشند. پیمایش زمینی و مشاهده مستقیم یکی از عمده ترین روشهای موجود در شناسایی محوطه های باستانی است . در بررسی های زمینی با وجود صرف وقت زیاد، نیروی انسانی بسیار و هزینه سنگین، محدوده کوچکی قابل بررسی است . ممکن است در بررسی زمینی بنا به دلایل مختلف ، پدیده ها و عوارض جانبی، آنگونه که هستند، مورد توجه واقع نشوند. از آنجائیکه بررسی زمینی در یک محدوده زمانی خاص ، تنها برای یکبار امکان پذیر است ، لذا استفاده از تکنیکهای سنجش از دور اجتناب ناپذیر می نماید. امروزه به منظور کسب داده های دقیق و صحیح در زمینه مطالعات باستانشناسی می توان از تکنیکهای سنجش از دور استفاده کرد. عکسهای هوایی و عکسهای فضایی به عنوان دو محصول عمده سنجش از دور کمک موثری در انجام مطالعات باستانشناسی می نمایند. عکسهای هوایی (عکسهای هوایی برداشته شده با هواپیما) امکان دید سه بعدی، انجام تفسیر بصری و رقومی، تهیه نقشه های موضوعی را جهت مطالعات باستانشناسی فراهم می سازند. تعیین موقعیت جغرافیایی، شناخت آرایش مکانی پدیده های باستانی و نیز شناخت ارتباط موجود مابین عوارض و پدیده های طبیعی و باستانی از دیگر مزیتهای عکس هوایی است . در واقع با استفاده از عکس های هوایی و فضایی باستانشناسی قادر خواهند بود، بدون تماس فیزیکی و کار گسترده میدانی به شناخت نسبتا جامعی دست یابند. در شناخت محوطه های باستانی از کلیدهای تفسیر نظیر تن رنگ ، بافت ، شکل، اندازه می توان استفاد کرد. در این پایان نامه با توجه به پیشینه تاریخی منطقه گنبدقابوس و با استفاده از کلیدهای تفسیر به مطالعه محوطه های باستانی پرداخته شده است .
تاج الدین کرمی کردعلیوند منوچهر فرج زاده
سرزمین به معنای محیطی فیزیکی است که شامل توپوگرافی ، خاک ، هیدرولوژی و پوشش گیاهی می شود، این عوامل مهمترین عوامل تعیین کننده پتانسیل زمین برای بهره وری خاص می باشد. استفاده نادرست از زمین خسارات جبران ناپذیری را به منابعی که به کندی تجدید می شوند می رساند. به همین دلیل آمایش سرزمین بوجود آمده است . در این تحقیق از روش ارزیابی چندعامله برای مدلسازی کاربری اراضی در منطقه خرم آباد با استفاده از داده های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است . پس از تصحیح داده های ماهواره ای، نقشه های کاربری اراضی، شاخص پوشش گیاهی و شاخص رطوبت منطقه تهیه شدند و سپس نقشه های موجود رقومی شده و پایگاه اطلاعاتی ایجاد گردید.
ارژنگ مولوی منوچهر فرج زاده
در حال حاضر فرماندهان عملیات با استفاده از نقشه های توپوگرافی، جعبه های شنی، عکسهای هوایی و اعزام گشتی های شناسایی و بهره گیری از ستاد تخصصی نسبت به تعیین محل استقرار لشگرهای نمونه جهت اجرای عملیات نظامی اقدام می نمایند. در روشهای رایج به علت محدودیت تهیه عکسهای هوایی در زمان صلح و در شرایط بحرانی جنگی و همچنین خطرات ناشی از اعزام گشتی های شناسایی و قابل اعتماد نبودن جعبه های شنی بمنظور بررسی صحنه نبرد، تعیین محل استقرار لشگرهای نمونه با خطاهای زیادی صورت می پذیرد، زیرا متکی به اطلاعات فردی و براساس محاسبات ذهنی است که همواره خالی از خطا و اشتباه نیست . به منظور رفع نواقض موجود و افزایش ضریب اطمینان تصمیمات اتخاذ شده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در مکان گزینی لشگرهای نمونه جهت اجرای عملیات نظامی شامل آفندی یا پدافندی می توان استفاده نمود. در پژوهش حاضر منطقه زاویه واقع در شمال شهرستان ساوه (از طول شرقی 50 درجه و 15 دقیقه تا 50 درجه و 45 دقیقه و عرض شمالی 35 درجه تا 35 درجه و 30 دقیقه) بعنوان منطقه مورد مطالعه در نظر گرفته شده است و با توجه به داده های محیطی (شیب و ارتفاع، جهت شیب ، خاک ، لیتولوژی، هیدرولوژی، شرایط اقلیمی، پوشش گیاهی و سکونتگاه) از نقطه نظر اجرای عملیات آفندی و لشگرهای نمونه (پیاده زرهی، پیاده مکانیزه و هوابرد) مورد بررسی قرار گرفته است . در جهت شناسایی واحدهای همگن نظامی که دارای اختصاصات یکسانی هستند با استفاده از نرم افزار caris و قابلیت های متعدد یک سیستم اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته شده و استراتژی عملیاتی مناسب هر واحد ارائه گردیده است . نتایج حاصل نشان می دهد که تعیین محل استقرار لشگرهای نمونه در یک عملیات نظامی با دقت بیشتری امکان پذیر بوده و با ساخت مدل رقومی زمین (dtm) در منطقه مورد مطالعه، نقضیه های موجود در روش سنتی که از جعبه شنی فقط برای تجسم منطقه نبرد استفاده می شود از طریق انجام محاسبات دقیق شامل بررسی نقاط کور و فاقد دید برای نیروهای خودی و میزان در دید بودن نیروهای خودی برای نیروهای دشمن بر طرف می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد مکانیابی ها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی با سرعت و دقت زیادی صورت گرفته و مطالعات زمینی صحت این نتایج را تایید می کند.
عبدالله نصرتی منوچهر فرج زاده
سیل یکی از بلایای طبیعی می باشد که همواره خسارتهای مالی و جانی فراوانی به بشر وارد کرده است از همین رو مبارزه با این بلای طبیعی همواره یکی از دغدغه های بشر بوده است از آنجا که مبارزه با سیل از طریق مدیریت غیرسازه ای حوضه های آبخیز امروزه مورد توجه فراوان قرار گرفته و این مبارزه بدون شناخت عوامل موثر در ایجاد سیل یا تشدید کننده آن میسر نیست بدین سبب شناسایی عوامل موثر بر پتانسیل سیل خیزی حوضه ها و پهنه بندی حوزه ها از نظر قابلیت تولید رواناب امری ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد برای این منظور داده های سنجش از دور (rs) و سیستم های اطلاعات جغرافیایی (gis) ابزاری مفید و توانمند برای شناسایی عوامل موثر بر پتانسیل سیل خیزی حوضه ها و پهنه بندی حوضه ها از نظر پتانسیل سیل خیزی حوضه ها می باشند در این تحقیق برای پهنه بندی حوضه آبخیز گاوه رود از نظر پتانسیل سیل خیزی در جنوب استان کردستان از سیستم اطلاعات جغرافیایی بعنوان پایگاه داده ها و از تصاویر سنجنده tm ماهواره لندست استفاده گردیده است.در این راستا لایه ها و اطلاعات مورد نیاز رقومی شده در gis بعلاوه اطلاعات مربوط به تصاویر ماهواره ای برای بررسی عوامل موثر بر پتانسیل سیل خیزی و پهنه بندی حوزه استفاده گردیده است بدین منظور ابتدا میزان دبی حداکثر زیر حوضه ها و بعد از آن نیز دیگر ویژگی حوضه ها محاسبه گردید.برای آشنایی با عوامل موثر بر پتانسیل سیل خیزی حوضه ها عوامل (شیب) مساحت -cn کاربری اراضی پوشش گیاهی، زمان تمرکز ضریب گراویلیسو بارش سالانه حداکثر بارش 24 ساعته و مجموع بارش سه ماه اسفند - فروردین - اردیبهشت به منظور شناسایی عوامل موثر بر پتانسیل سیل خیزی حوضه ها مورد استفاده قرار گرفت. به منظور شناسایی این عوامل از رگرسیون خطی چندگانه استفده گردید. بعد از شناسایی مهمترین عوامل که زمان تمرکز و مساحت بودند مدل سیل خیزی زیر حوضه ها بر اساس ضرایب بدست آمده تدوین گردید. بعد از تدوین مدل خطی، نقشه پهنه بندی سیل خیزی زیر حوضه ها تدوین گردید. همچنین با توجه به عوامل مشخص شده رگرسیون چندگانه و ضرایب آنها مدل وزنی پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه ها تعیین گردید و بعد از تعیین مدل وزنی نقشه پتانسیل سیل خیزی حوضه ها پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه ها تعیین گردید و بعد از تعیین مدل وزنی نقشه پتانسیل سیل خیزی حوضه ها بر اساس وزن عوامل تهیه شد. با توجه به نتایج بدست آمده از روش رگرسیون چندگانه و مدل وزنی و نیز دبی مشاهداتی زیر حوضه ها زیر حوضه های غربی رودخانه گاوه رود به علت زمان تمرکز کمتر و شیب زیاد و نفوذپذیری پایین لایه های سطحی زمین و پوشش گیاهی ضعیف تر دارای توان و پتانسیل سیل خیزی بیشتری می باشند. زیر حوضه های شرقی فقط در یکی از زیر حوضه ها که دارای تشکیلات زمین شناسی آتشفشانی از نوع هابرو می باشد دارای پتانسیل سیل خیزی بالایی می باشد.
احمد سبزآبادی منوچهر فرج زاده
شناخت دمای سطح زمین برای بسیاری از مطالعات محیطی، اقلیمی، کشاورزی لازم و ضروری می نماید. استفاده از باندهای حرارتی ماهواره یک روش جالب و قابل قبولی را برای اندازه گیریهای مداوم و جهانی از این پارامتر اقلیمی را پدید آورده است. دو مسئله عمده در استفاده از داده های ماهواره ای در استخراج دما وجود دارد که عبارتند از: تاثیرات جوی و قابلیت انتشار سطح زمین که برای تصحیح تاثیرات این عوامل روشهای مخلتفی ارائه شده است. استفاده از داده های زمینی روش مناسبی برای کالیبره کردن داده های دمایی ماهواره از این تاثیرات می باشد که خود نیازمند اندازه گیریهای دما در سطح زمین و همزمان با گذر ماهواره می باشد. علاوه بر این روش، مدلهای متعددی با ضرایب ثابت برای تصحیح عوامل فوق و برای سنجنده های مختلف از جمله سنجنده avhrr، در نواحی مختلف جهان ارائه شده است. در این تحقیق که از تصاویر سنجنده avhrr، برای استخراج دما در جنوب غرب ایران استفاده شده، به دلیل عدم اندازه گیری مداوم دمای سطح زمین در ایستگاههای هواشناسی، منطقه مورد مطالعه، از دو مدل الیویری دو پرایس با ضرایب ثابت بهره برده شد. برای تصحیح اثرات جوی بر روی تصاویر دمایی از ضرایب ثابت دو مدل و روش spltt window، و برای برآورده قابلیت انتشار سطح، با توجه به زمان تصویر، از ضرایب محاسبه شده و ازکونز استفاده گردید. دقت برآوردهای ماهواره ای با استفاده از اندازه گیریهای زمین که در عمق 5 سانتیمتری صورت می گیرد، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان دهنده همبستگی بالا بین دمای برآورده شده از مدلهای بکار رفته و اندازه گیریهای زمین در تصاویر شب و با کمی اختلاف در تصاویر روز می باشند. آزمون آماری t بین میانگین دماهای برآورده شده از مدل پرایس و اندازه گیریهای عمق 5 سانتیمتری در تمامی تصاویر مورد مطالعه، اختلاف معناداری نشان می دهد. اما در مدل الیویری، در بعضی از تصاویر این اختلاف معنادار و در برخی دیگر معنادار نمی باشد. بهرحال آنچه مسلم است نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان می دهد که امکان بر آورد دما از تصاویر سنجنده avhrr بوده، اما کالیبره کردن این داده ها از تاثیرات عوامل یاد شده و همچنین اظهار نظر در مورد دقت آن نیازمند اندازه گیریهای دقیق دمای سطح زمین در زمان گذر ماهواره می باشد.
مسلم رستمی منوچهر فرج زاده
در این پایان نامه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و استانداردهای شهری و شاخص های تاثیرگذار ، توزیع مراکز آموزشی درسطح شهرک معلم کرمانشاه تحلیل و ارزیابی گردید و برای مدارس ابتدایی ، راهنمایی و دبیرستان به تفکیک پسرانه و دخترانه مکانیابی های جدید صورت گرفت. این شهرک به علت وسعت آن و حجم جمعیتی که در آن زندگی می کنند، بزرگترین شهرک کرمانشاه است و با رایزنی هایی که با سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس استان کرمانشاه صورت گرفت مشخص شد که مشکلات عمده ای از حیث خدمات رسانی آموزشی در شهرک وجود دارد. به همین خاطراین شهرک به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب گردید.
حسین شیخ حسنی منوچهر فرج زاده
اهمیت بکارگیری روشهای عقلائی و نظام مند برنامه ریزی در مدیریت و استفاده بهینه از منابع به ویژه منابع طبیعی برای همگان روشن است . لذا مطالعه و تحقیق برای ایجاد یک مدل کارآمد برنامه ریزی برای مناطق گوناگون امری اجتناب ناپذیر است.
نادر صمدی منوچهر فرج زاده
در این تحقیق با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی و شاخص های تاثیرگذار ، مکان استقرار واحدهای آموزشی و فضای سبز در سطح شهر نمین تحلیل و ارزیابی گردید و برای مدارس ابتدایی و راهنمایی اعم از دخترانه و پسرانه و فضای سبز (پارک محله) مکانیابی های جدید صورت پذیرفت.