نام پژوهشگر: یحیی جمور
سجاد طبیبی یحیی جمور
شناخت پدیده ی زلزله مستلزم دستیابی به مدل های دینامیکی و کینماتیکی برای توضیح چگونگی گسیختگی در گسل است. تحلیل حرکات زمین بصورت دقیق و در محدوده ی وسیعی از فرکانس ها و دامنه ها یکی از راه کارهای موجود در این زمینه محسوب می شود. سیستم تعیین موقعیت جهانی امروزه ابزار نیرومندی برای این منظور تبدیل شده است. تعداد روز افزونی از ایستگاه های دائمی که با هدف انجام مطالعات ژئوفیزیکی طولانی مدت نصب و راه اندازی شدند، اکنون در فرکانس های لرزه ای نظیر 1هرتز عمل می کنند. یک گیرنده ی gps می تواند بطور دقیق حرکات زمین را در مقیاس های زمانی زمین شناسی (مثل: 1 mm/yr) و لرزه ای (مثل: 500 mm/sec) اندازه گیری کند. افزایش دقت در تعیین موقعیت با سیستم gps در صورتیکه با مشاهداتی کوتاهتر از 24 ساعت سر و کار داشته باشیم شدیداً به مدل کردن بهتر خطاهایی که در آنالیز داده های gps معمولاً با میانگین گیری کاهش می یابند، بستگی دارد. افزایش دقت جابجایی های حاصل از پردازش داده های نرخ بالا در کاربردهای ژئوفیزیکی مربوطه نظیر لرزه نگاری، مستلزم کاهش خطاهای سیستماتیک در طیف فرکانس های لرزه ای است. تکنیک های کالیبراسیون و تصحیح این خطاها مبتنی بر تکرارپذیری آرایش فضایی این سیستم می باشند. خطاهایی که دقت نتایج را در روش های تعیین موقعیت نرخ بالا روی مقیاس های زمانی 10-600 ثانیه با سیستم gps تحت تاثیر قرار می دهند تا حد زیادی به هندسه ی بخش فضایی و ایستگاه اندازه گیری بستگی دارند. از آنجایی که مدارهای ماهواره های gps ثابت می باشند، خطاهای وابسته به این هندسه در هر روز از تکرارپذیری بالایی برخوردارند. این ویژگی مبنای توسعه تکنیک های فیلترینگ نجومی و فیلترینگ مکانی برای کاهش سطح نویز مختصات حاصل از gps است. در این پایان نامه شکل موج های لرزه ای حاصل از 13 ایستگاه gps که در فاصله ی کانونی 36 تا 74 کیلومتر از زمین لرزه ی2003 سن سیمون و 13 ایستگاه gps که در فاصله ی کانونی 3 تا 24 کیلومتر از زمین لرزه ی 2004 پارک فیلد قرار دارند، تعیین گردیده است. سپس، بطور ویژه از داده های این دو زمین لرزه برای پیاده سازی تکنیک های فیلترینگ نجومی و فیلترینگ مکانی استفاده شده است. با کاهش نویز موقعیت های 1هرتزی، در ایستگاه هایی که امواج سطحی در فاصله ی تا چند ده کیلومتر از کانون زمین لرزه قابل تشخیص می باشند، لرزه نگاشت های gps تطابق خوبی را میان داده های لرزه ای خصوصاً در مولفه های شرقی غربی و شمالی جنوبی نشان می دهند. می توان ادعا نمود که گیرنده های gps با قابلیت ثبت داده با نرخ بالا می توانند ابزار مکمل یا هم ارز مناسبی برای دستگاه های لرزه نگاری به حساب آیند.
مرضیه طالبیان یحیی جمور
یکی از راه های بررسی دگرشکلی های بین لرزه ای استفاده از تعیین نرخ لغزش گسل با استفاده از مطالعات زمین شناسی، دیرینه لرزه شناسی و گاهی استفاده از مدل های تجربی است که با ایجاد ارتباط بین پارامترهای گسل و داده های جمع آوری شده از ایستگاه های gps به تخمین پارامترهایی مانند نرخ لغزش و ضخامت کشسان پوسته و ... می پردازد. از جمله این مدل ها، مدل ساوج و بورفورد (1970) و ساوج و پریسکوت (1978) می باشد. در این مطالعه اثر مدل های ذکر شده روی داده های ژئودتیک مربوط به گسل شمال تبریز بررسی شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی بوت استرپ در مدل ساوج و بورفورد با برنامه نویسی در محیط نرم افزاری r وmatlab ، مقادیر نرخ لغزش و عمق قفل شدگی در قطعه شمال غربی گسل به ترتیب 11-7 میلی متر در سال و 20-0 کیلومتر و در قطعه جنوب شرقی به ترتیب 13-6 میلی متر در سال و 35-10 کیلومتر تخمین زده شده است. ترکیب یک تابع توزیع پیشین از نتایج بررسی های دیرینه لرزه شناسی با توزیع بدست آمده از این مدل با استفاده از قانون بیزین ، نتایج بهتری را برای پارامترها ایجاد خواهد کرد، به طوری که نرخ لغزش و عمق قفل شدگی گسل در قطعه شمال غربی را به ترتیب به 5/6-4 میلی متر در سال و 17-12 کیلومتر و در قطعه جنوب شرقی به ترتیب به 5/5-5/3 میلی متر در سال و 20-0 کیلومتر محدود می کند. استفاده از نمونه گیری بوت استرپ در مدل ساوج و پریسکوت محدوده 10-5 میلی متر در سال برای نرخ لغزش گسل، 25-5 کیلومتر برای ضخامت کشسان پوسته، 185-160 سال برای زمان بازگشت پذیری آستنوسفر، 950-650 سال برای دوره بازگشت زمین لرزه ها و 2500-500 سال برای زمان سپری شده از آخرین رویداد زمین لرزه را برای قطعه شمال غربی گسل و محدوده 10-4 میلی متر در سال برای نرخ لغزش گسل، 16-8 کیلومتر برای ضخامت کشسان پوسته، 340-220 سال برای زمان بازگشت پذیری آستنوسفر، 1050-750 سال برای دوره بازگشت زمین لرزه ها و 3000-500 سال برای زمان سپری شده از آخرین رویداد زمین لرزه را برای قطعه جنوب شرقی گسل بدست می دهد.
عبدالرحمن مصطفایی عبدالرضا صفری
چکیده ندارد.
یحیی جمور حمید عبادی
بدلیل وجود منابع مختلف خطا در مشاهدات (global positioning system) gps، خصوصا خطای seiective availability) sa، دقت حاصل از تعیین موقعیت مطلق لحظه ای جوابگوی بسیاری از کاربردهای مورد نیاز نمی باشد. برای غلبه بر مشکل مزبور سیستم تعیین موقعیت آنی dgps یا(real time differential gps) rt-dgps بوجود آمد. متاسفانه علی رغم تحقیقات گسترده ای که در زمینه ارزیابی و گسترش سیستم rt-dgps در کشورهای امریکایی و اروپایی صورت گرفته است ، تاکنون هیچ تحقیق جدی در این مورد در ایران انجام نشده است و شاید برای اولین بار است که پایان نامه ای در زمینه rt-dgps تهیه می شود. این پایان نامه پس از تشریح اصول و مبانی یک سیستم rt-dgps و مدل ریاضی تولید تصحیحات dgps به ارزیابی دقت حاصل از یک سیستم rt-dgps براساس یکسری مشاهدات انجام شده توسط نگارنده می پردازد. معیارهایی که برای این ارزیابی در نظر گرفته شده است عبارتند از: - تاخیر زمانی در اعمال تصحیحات dgps تولید شده - تعداد ماهواره های مشترک مورد ردیابی در ایستگاهای مرجع و متحرک - فاصله زمانی بین ایستگاه مرجع و متحرک - میزان خطای موجود در موقعیت ایستگاه مرجع نسبت به سیستم مختصات wgs-84 ذکر این الزامی است که بدلیل عدم وجود یک سیستم مخابراتی بمنظور ارسال و دریافت تصحیحات dgps، تاخیرهای زمانی بصورت محاسباتی در نظر گرفته شده است . نتایج قابل توجهی که در انجام این پایان نامه بدست آمده است عبارتند از: - ارجع بودن یک مدل درجه دو بر مدل خطی بمنظور پیش بینی تصحیحات ddgps برای تاخیرهای زمانی بوجود آمده در اعمال تصحیحات - مناسب بودن بازده زمانی 15 الی 30 ثانیه برای تبعیت رفتار تصحیحات dgps از یک مدل درجه دو - دستیابی به دقت های لحظه ای زیر یک متر برای فواصل کوتاهتر، تعداد ماهواره های مورد ردیابی بیشتر و تاخیر زمانی کمتر - قابل اغماض بودن اثر خطای موجود در موقعیت ایستگاه مرجع بر روی موقعیت ایستگاه متحرک برای سیستم متداول rt-dgps.