نام پژوهشگر: سید مصطفی میرمحمدی عزیزی
سمیه محیسن آییدی سید مصطفی میرمحمدی عزیزی
حق تعیین سرنوشت حقی خوشایند در ذائقه ملت ها و ناخوشایند به مذاق حاکمان است ، که در هر نقطه ای از این عالم می تواند به اجرا درآید و هر گروهی خود را مستحق دریافت آن می داند. این حق بر اثر ظلم استعمار گران و سلطه جویان پس از جنگ جهانی دوم رواج یافت و به دنبال جنبش های حق طلبانه و عدالت خواهانه ی مردم از پشتوانه های حقوقی برخوردار گردید . گرچه این حق امروزه تا جایگاه قاعده ای آمره ارتقاء یافته است اما همچنان ابهامات موجود در خصوص صاحبان واقعی این حق ، اقسام ، راهکارها و روش های اعمال آن، اجرای این حق را با مشکل مواجه ساخته است. از سویی علی رغم تعارضات گوناگونی که میان این حق و مفاهیم اسلامی همچون حاکمیت الهی و ولایت اولیای حق متصور می شوند، این مفهوم قرن ها پیش از آن که در حقوق بین الملل مورد شناسایی قرار گیرد در اسلام محترم شمرده شده است و بار مسئولیت آن بر دوش انسان ها قرار گرفته است. تلاش برای تطبیق این دو مفهوم در اسلام و حقوق بین الملل به روشن شدن نقاط تاریک و مبهم موجود کمک می کند و راه را برای اجرای هرچه بهتر آن باز می نماید.
مرتضی فلاح پور سید مصطفی میرمحمدی عزیزی
وجود انسانهای رادیکال در یک جامعه هفت میلیاردی غیر طبیعی نیست اما افزایش نابردباری های مذهبی و افراطی گری در سالهای اخیر رنگ تازه ای گرفته، بطوریکه هتک حرمت ساحت مقدس قرآن کریم در 20 شهریور 1389 (11 سپتامبر 2010) نیز در جریان این سبک جدید نابردباری ها قرار داشت، حادثه ای که تمام آزادگان جهان و بویژه مسلمانان را متأثر ساخت. یک کشیش افراطی در یک کلیسای بسیار معمولی در فلوریدای امریکا طرح آتش زدن قرآن در سالگرد حوادث 11 سپتامبر را ارائه کرد که چند روز پیش از آن،از طرح خود صرف نظر نمود اما همفکران او با پاره کردن صفحاتی از قرآن کریم آنها را در محل های مختلفی در ایالات متحده به آتش کشیدند، حادثه دردناکی که افراطی گری های علیه اسلام پس از خود را تحت تأثیر قرار داده و جهت آنها را تغییر داد. در این پایان نامه ضمن تأکید بر ضرورت بازبینی در موازین نظری و عملی حقوق بین الملل بشر به بررسی قواعد بین المللی حاکم بر حقوق آزادی بیان و آزادی عقیده و مذهب و آزادی ابراز آن، و حدود و ثغور و تعارض و تزاحم میان آنها خواهیم پرداخت و با بیان واقعه، آن را از منظر حقهای بشری مذکور مورد بررسی قرار خواهیم داد و بیشترین تمرکز تحقیق بر تزاحم میان آزادی بیان و آزادی مذهب و فروعات مربوط به آن خواهد بود و آخرالامر مسئولیت دولت مبحثی است که در ارتباط با موضوع تحقیق از دو منظر اسلامی و حقوق بین المللی مورد اشاره و تحلیل قرار خواهد گرفت.
نعیمه سلیمی نژاد سید مصطفی میرمحمدی عزیزی
پس از گذشت چند روز از خیزش مردمی اخیر در کشور بحرین، نیروهای نظامی این کشور پاسخ این اعتراضات مسالمت آمیز را با خشونت و شدت هر چه تمام تر دادند. ورود نیروهای نظامی عربستان سعودی و امارات متحده ی عربی، به درخواست پادشاه این کشور، نیز به نقض های حقوق بشری متعدد، جنایت علیه بشریت و نسل کشی علیه مردم بی دفاع بحرین دامن زد. هدف این پژوهش، اثبات عدم مشروعیت مداخله ی این دو کشور در بحران بحرین از منظر حقوق بین الملل است. به منظور اثبات این فرضیه، ابتدا کلیاتی تاریخی و سیاسی راجع به سرزمین بحرین، دخالت نظامی عربستان سعودی و امارات متحده ی عربی به عنوان اعضای شورای همکاری خلیج فارس و مواردی از نقض حقوق بشر، جنایت علیه بشریت و نسل کشی در بحرین مطرح گردید. پس از آن به بررسی تفصیلی مشروعیت یا عدم مشروعیت مداخله ی عربستان و امارات پرداخته و در نهایت مسئولیت جامعه ی بین المللی در قبال بحران بحرین، با نگاه ویژه به دکترین مسئولیت حمایت، بررسی گردید. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای این امر است که علی رغم مسئولیتی که بر دوش جامعه ی بین المللی در قبال این بحران وجود دارد، لکن تاکنون هیچ اقدام قابل توجهی در این راستا صورت نگرفته است. اما در پرتو دکترین مسئولیت حمایت می توان ساز و کارهای مناسبی برای حل بحران بحرین ارائه نمود.