نام پژوهشگر: صدیقه مرشدی میمندی
صدیقه مرشدی میمندی مرتضی فلاح
سرآغاز شکل گیری ادبیات بومی یا اقلیمی در ایران به دهه سی باز می گردد. در این دهه به سبب تحولات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، این نوع ادبی گسترش یافت و در دهه چهل به اوج شکوفایی و پختگی خود رسید. ادبیات اقلیمی در حقیقت مبین نوعی ادبیات است که شاخصه های جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی منطقه ای معین را نشان می دهد، به گونه ای که این شاخصه ها نشانه ویژگیهای این منطقه در مقایسه با سایر مناطق باشد. نویسندگان ادبیات اقلیمی چون از مکان و قهرمانان واقعی در داستانهای خود استفاده می کنند سبک رئالیسم را برای آثار خود برگزیدند. از آنجا که رئالیسم ساحت بسیار گسترده ای دارد جلوه هایی متفاوت از رئالیسم در ادبیات منطقه های مختلف به وجود آمد. مهمترین دستاورد ادبیات اقلیمی، حاصل تلاشهای نویسندگان جنوب کشور است. این نویسندگان با توجه به واقعیتهای موجود در منطقه جنوب داستان نوشتند. رئالیسم انتقادی، رئالیسم جادویی و ناتو-رئالیسم جلوه هایی از رئالیسم است که در آثار نویسندگان جنوب نمود بیشتری داشته است. منطقه جنوب که شامل استانهای فارس، بوشهر، خوزستان و هرمزگان می شود از لحاظ طبیعت، زبان و فرهنگ دارای تنوع بسیاری است که همین تنوع باعث ایجاد بستری مناسب برای داستان نویسی نویسندگان جنوبی شده است. احمد محمود، سیمین دانشور، صادق چوبک، امین فقیری و ابراهیم گلستان پنج تن از نویسندگان جنوبی هستند که منطقه جنوب را به عنوان محل وقوع داستانهایشان انتخاب کردند. این پایان نامه به بررسی انعکاس چهره جنوب، لهجه، واژگان و اصطلاحات محلی در گفتگوی قهرمانان داستان و همچنین آداب و رسوم و فرهنگ مردم اقلیم جنوب در آثار داستانی نویسندگان ذکر شده می پردازد.