نام پژوهشگر: محمود مروارید
محمود مروارید حمید وحید دستجردی
مطابق آموزه برون گرایی در محتوا، محتوای دست کم برخی از حالات التفاتی شخص به واسطه محیط او تشخّص می یابد. برون گرایی (که در سه دهه اخیر به دیدگاهی غالب در فلسفه ذهن تبدیل شده است) خود تقریرهای متفاوتی دارد. به ویژه، درباره اینکه در موارد فقدان مرجع محتوای اندیشه شخص چیست، پنج دیدگاه متفاوت در میان برون گرایان مطرح شده است: دیدگاه توصیفی، دیدگاه اسطوره ای، دیدگاه ویژگی بدون مرجع، دیدگاه گزاره رخنه دار و دیدگاه توهمی. از جمله مسائلی که برون گرایی پدید آورد این است که آیا برون گرایی با آموزه دسترسی ویژه سازگار است یا نه. مطابق این آموزه شهودی، در شرایط متداول ما به صورت پیشینی (یعنی بدون نیاز به تجربه) می توانیم بدانیم که محتوای حالات التفاتی مان چیست. در سه دهه اخیر، برهان های متفاوتی به نفع این ادعا طراحی شده است که برون گرایی در محتوا با آموزه دسترسی ویژه ناسازگار است. مهم ترین این برهان ها عبارتند از: برهان جابجایی آرام، برهان توهم، برهان مکنزی و برهان بگاسیان. موضوع این رساله، بررسی این مسئله است که آیا برهان های یاد شده موفق هستند یا نه. مسئله سازگاری میان برون گرایی و معرفت پیشینی به محتوای حالات ذهنی، خود شامل دو مسئله کوچک تر است: مسئله دستیابی و مسئله پیامد. مسئله دستیابی این است که اگر محتوای یک حالت ذهنی به واسطه امور خارجی متشخص شود، چگونه می توان به آن محتوا معرفت پیشینی داشت. در مسئله پیامد، پرسش این است که صدق هر دو آموزه برون گرایی و دسترسی ویژه به محتوای حالات ذهنی، چه نتایجی می تواند دربرداشته باشد، و آیا این نتایج پذیرفتنی هستند یا نه. فصل های دوم تا چهارم این رساله در راستای مسئله دستیابی قرار دارند، و فصل های پنجم و ششم در راستای مسئله پیامد. فصل اول رساله، به بیان تعریف ها و مقدمات بحث می پردازد. فصل دوم به گزارش و بررسی برهان جابجایی آرام میان زمین و همزاد زمین اختصاص دارد. در این فصل استدلال می کنم که این برهان ناموفق است. فصل سوم روایت دیگری از برهان جابجایی آرام (یعنی جابجایی آرام میان زمین و زمین خشک) را مد نظر قرار می دهد. در این فصل نشان می دهم اولا شرط اعتمادپذیری موضعی برای معرفت باید گونه قوی تری صورت بندی شود، و ثانیا مطابق این صورت بندی قوی تر، دیدگاه توهمی با آموزه دسترسی ویژه ناسازگار است. موضوع فصل چهارم گزارش و بررسی برهان توهم است. در این فصل تلاش می کنم با ارائه صورت بندی قوی تری از شرط اعتمادپذیری عمومی، ناسازگاری دیدگاه توهمی با آموزه دسترسی ویژه را نشان دهم. در نهایت، فصل های پنجم و ششم به ترتیب به برهان های مکنزی و بگاسیان می پردازد. هدف هر دو برهان این است که نشان دهد ترکیب دو آموزه برون گرایی و دسترسی ویژه، این نتیجه ناپذیرفتنی را در پی دارد که می توان به برخی از واقعیت های محیطی معرفت پیشینی داشت؛ و از این رو، دو آموزه یادشده نمی توانند با هم درست باشند. در این دو فصل، انتقادهای گوناگونی که علیه این دو برهان مطرح شده، گزارش و بررسی می شود و در نهایت این نتیجه به دست می آید که برهان مکنزی ناموفق است، و برهان بگاسیان نیز تنها می تواند ناسازگاری میان دیدگاه توهمی و آموزه دسترسی ویژه را نشان دهد.