نام پژوهشگر: علی حریزاوی

بررسی رابطه بین استرس شغلی وسلامت عمومی با کنترل متغیرهای حمایت سازمانی ادراک شده و سرسختی روانشناختی در کارکنان نوبتکار و غیر نوبتکار در یکی از شرکتهای نفتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1387
  علی حریزاوی   عبدالکاظم نیسی

تحقیق حاضر نیز که تحت عنوان (بررسی رابطه بین استرس شغلی و عدم سلامت عمومی با کنترل متغیرهای سرسختی روان شناختی و حمایت سازمانی ادراک شده در یکی از شرکتهای نفتی می باشد)، در راستای شناسایی رابطه میان استرس شغلی و عدم سلامت عمومی، همچنین اثرات متغیرهای کنترل کننده حمایت سازمانی ادراک شده و سرسختی روانشناختی و در نهایت شناسایی و مقایسه پیامدهای استرس شغلی در بین کارکنان نوبتکار و غیر نوبتکار می باشد. اهدافی که در پژوهش حاضر پیگیری شده اند عبارتند از: تعیین رابطه بین استرس شخص و سلامت عمومی تعیین رابطه بین استرس شغلی و عدم سلامت عمومی در کارکنان روزکار و نوبتکار. تعیین رابطه بین استرس شغلی و عدم سلامت عمومی با توجه به متغیرهای تعدیل کننده سرسختی روان شناختی و حمایت سازمانی ادراک شده در کارکنان روزکار و نوبتکار. فرضیه های اصلی که در پژوهش حاضر مطرح گردید به قرار ذیل می باشد: بین استرس شغلی و عدم سلامت عمومی رابطه مثبت وجود دارد. بین استرس شغلی و عدم سلامت عمومی کارکنان روزکار و نوبتکار تفاوت وجود دارد. بین ضرایب همبستگی مشکلات مدیریتی و عدم سلامت عمومی کارکنان روزکار و نوبتکار تفاوت وجود دارد. بین ضرایب همبستگی مشکلات رفاهی و عدم سلامت عمومی کارکنان روزکار و نوبتکار تفاوت وجود دارد. در کلیه فرضیه ها متغیرهای حمایت سازمانی ادراک شده و سرسختی روان شناختی به عنوان متغیرهای تعدیل کننده در نظر گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان رسمی یکی از شرکتهای نفتی بوده که درزمان اجرای این تحقیق 1120 نفر بوده اند. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای صورت گرفته و تعداد 300 نفر از جامعه موجود از بین کارکنان و سرپرستان روزکار و نوبتکار به تناسب تعداد آنها در قسمتهای مختلف ادارات عملیاتی و ستادی سازمان انتخاب شده اند. در این پژوهش چند ابزار اندازه گیری برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است که عبارتند از: مقیاس استرس شغلی واحد صنعتی (iujsi)، پرسشنامه سلامت عمومی (ghq)، مقیاس سرسختی روان شناختی اهواز (ahi) و پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده می باشد. همه این پرسشنامه ها از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار بودند. همچنین جهت افزایش دقت ابزارهای اندازه گیری، پایای هر یک از این پرسشنامه ها با استفاده از روشهای آلفای کرونباخ و تنیصف محاسبه شده است که ضرایب مورد نظر نشان داد که این پرسشنامه ها از پایای بالایی برخوردار می باشند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. در سطح توصیفی میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمرات کسب شده برحسب نوع کار (روزکار و نوبتکار) صورت پذیرفته است. در سطح استنباطی از روشهای همبستگی ساده، همبستگی تفکیکی و آزمون تحلیل z استفاده شده است. نتایج به دست آمده با استفاده از روشهای فوق نشان داد: - بین متغیر استرس شغلی و عدم سلامت عمومی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین متغیرهای استرس شغلی و عدم سلامت عمومی کارکنان روزکار و نوبتکار رابطه معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی بین استرس شغلی و عدم سلامت عمومی بدون دخالت متغیرهای تعدیل کننده حمایت سازمانی ادراک شده و سرسختی روان شناختی کارکنان روزکار بیش از کارکنان نوبتکار بوده است و تفاوت از نظر آماری معنادار بوده است. ضریب همبستگی بین مشکلات مدیریتی و عدم سلامت عمومی بدون دخالت متغیرهای تعدیل کننده در کارکنان روزکار بالاتر از نوبتکار می باشد. ضریب همبستگی بین مشکلات رفاهی و عدم سلامت عمومی بدون دخالت متغیرهای تعدیل کننده در کارکنان روزکار بالاتر از نوبتکار می باشد. به طور کلی اثر متغیرهای تعدیل کننده در رابطه بین استرس شغلی و عدم سلامت عمومی، مشکلات مدیریتی و عدم سلامت عمومی مشکلات رفاهی و عدم سلامت عمومی در کارکنان روزکار و نوبتکار اثبات گردیده است لذا تأثیر متغیرهای تعدیل کننده قابل توجه می باشد. در فرضیات جانبی نیز به طور کلی حداقل در یکی از متغیرها میانگین متغیرهای تحقیق در کارکنان روزکار به شکل معناداری بالاتر از مقدار آن در کارکنان نوبتکار بوده است.