نام پژوهشگر: محسن علیزاده ثانی
محسن علیزاده ثانی شمس السادات زاهدی
رشته مدیریت دولتی از دهه 1970 شاهد تغییرات شگرفی در عرصه اصلاحات اداری بوده است. این اصلاحات نه تنها حوزه های ارائه خدمات اجتماعی و کاهش هزینه های دولتی را شامل شده بلکه ساختارهای حاکمیتی را نیز دربرگرفته است. جهت گیری اصلی این اصلاحات در هر دو حوزه تئوری و عمل مدیریت دولتی به سوی تئوریهای مدیریت بازرگانی و نظام های بازار محور است.این جنبش در حوزه مدیریت دولتی تحت عنوان مدیریت دولتی نوین مشهور است.مدیریت دولتی نوین را می توان احیای مدیریت گرایی سنتی دانست که به شدت تحت تأثیر دکترین اقتصاد نهادگرای نوین است.در عین حال ، ادبیات نظری رشته مدیریت دولتی شاهد انتقادات بسیاری بر مدیریت دولتی نوین می باشد ، ولی تلاشهای اندکی برای انسجام بخشیدن به این انتقادات انجام شده است . لذا سهم این پژوهش در حوزه مطالعات مدیریت دولتی ، استخراج نظریه ای است که کارکردهای نامناسب مدیریت دولتی نوین را نشان دهد.منبع اطلاعاتی تحقیق حاضر، مجلات معرفی شده توسط موسسه اطلاعات علمی(isi) در حوزه مدیریت دولتی طی سالهای 2005-1990 می باشد. از نظریه داده بنیاد بعنوان یک رویکرد تحقیق کیفی دارای رویه های نظام مندی برای نظریه پردازی استقرایی ،جهت تحلیل داده ها استفاده شده است.داده های تحقیق در سه مرحله کدگذاری(باز،محوری و انتخابی) شدند و پس از استخراج مفاهیم، مقوله ها و قضیه ها، نتیجه این فرآیند استقرایی دستیابی به نظریه زوال اعتماد عمومی در مدیریت دولتی نوین شد که علاوه بر شامل بودن تمام انتقادات وارده بر مدیریت دولتی نوین ، درک تعاملات انتقادات و پیامدهای حاصل از آنها را فراهم می آورد. همچنین در این پژوهش راه حلهای ارائه شده توسط منتقدان برای رفع مشکلات ناشی از مدیریت دولتی نوین دسته بندی شده اند
لیلا محبی محسن علیزاده ثانی
چکیده رهبری همواره از منظر تاثیرگذاری بر پیروان و تحقق اهداف از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. از طرفی صداقت رهبر که در این پژوهش به عنوان متغیر مستقل تعریف شده است یکی از ویژگی های بارز رهبر به شمار می رود و نقش مهمی را در اثربخشی رهبری ایفا می-کند، لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر میزان صداقت رهبر بر اثربخشی رهبری با توجه به نگرش کارکنان بانک کشاورزی استان مازندران بوده است. روش انجام پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان بانک کشاورزی (629 نفر) است. از نمونه گیری خوشه ای برای نمونه گیری استفاده شد. حجم نمونه 239 نفر تعیین شد. در این پژوهش از پرسشنامه سایمونز و همکاران برای سنجش صداقت رفتاری (bi) و از پرسشنامه کوزس و پوسنر(lpi) برای سنجش اثربخشی رهبری استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی حاکی از داشتن روایی سازه پرسشنامه است. پایایی پرسشنامه های صداقت رهبر و اثربخشی رهبری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب90/0، 97 /0 تعیین شد. داده ها با استفاده از نرم افزارspss16 و lisrel8.5 مورد آزمون قرار گرفت. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون، تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میان صداقت رهبر و اثربخشی رهبر و همچنین صداقت رهبر با ابعاد اثربخشی رهبر رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین آزمون فرضیه ها نشان داد که صداقت رهبر بر اثربخشی رهبر و همچنین صداقت رهبر بر درستکاری، الهام بخشدن، تشخیص موقعیت آینده، شایستگی و جدیت رهبر تاثیر معناداری دارد. و در نهایت مدل پژوهش مورد تایید قرار گرفت. کلمات کلیدی: صداقت، اثربخشی رهبری، نگرش کارکنان، بانک کشاورزی.
مریم کاوسی محسن علیزاده ثانی
در میان تمامی انواع مذاکره در جامعه امروز، مذاکره تجاری بیش از همه به چشم میخورد. در حین مذاکرات خارجی، بواسطه تفاوتها در سبک و آداب مذاکره میان کشورها، امکان بروز سوءتفاهمات افزایش مییابد. از سوی دیگر، چین نیز که امروزه به یکی از ابرقدرتهای اقتصادی جهان تبدیل شده است صاحب یکی از قدیمیترین و چالشبرانگیزترین فرهنگهاست که انجام مذاکرات تجاری موفق با آن نیازمند آشنایی و درک آداب مذاکره بازرگانانش است. هدف تحقیق حاضر شناسایی و رتبهبندی مهمترین عوامل موفقیت در فرآیند مذاکره تجاری با چین از دید بازرگانان ایرانی است. پژوهش حاضر ترکیبی از روش تحقیق کمی و کیفی و با تأکید بیشتر بر بخش کیفی میباشد. بدین منظور پس از مطالعه ادبیات و انجام مصاحبه با 9 نفر از بازرگانان ایرانی، پرسشنامهای محقق ساخته آماده گردید که ماحصل بخش اعظم تحقیق حاضر یعنی بخش کیفی محسوب میشود. مدل سه مرحلهای پیشمذاکره، مذاکره رسمی و پس مذاکره نیز به عنوان مدل مفهومی تحقیق در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و اینترنتی، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را 40 تن از بازرگانان بخش خصوصی فعال در استان مازندران تشکیل میدهند که حداقل یک سال تجربه مراوده و مذاکره تجاری با بازرگانان چینی را داشته باشند و در این میان، 32 پرسشنامه جمعآوری گردید. به منظور بررسی روایی از روایی محتوا و به منظور بررسی پایایی ابزار جمعآوری دادهها از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که از دید بازرگانان ایرانی حرفهای بودن در حوزه موضوع مذاکره، جلب اعتماد طرف چینی و ملاقات چهره به چهره به جای مکاتبه بااهمیتترین آیتمها در موفقیت مذاکره تجاری با چین میباشند.
امیر شجاعیان محسن علیزاده ثانی
خوشه های صنعتی، تمرکز جغرافیایی شرکت ها و نهادهایی با ارتباطات درونی در یک زمینه خاص هستند که به صورت افقی و عمودی با یکدیگر در ارتباطند، با یکدیگر همکاری دارند و همچنین با یکدیگر رقابت می کنند و با تهدیدها و فرصت های مشترکی مواجهند و سبب ایجاد صرفههای اقتصادی از قبیل شکل گیری عرضه تخصصی مواد خام و قطعات یا رشد حجم عظیمی از نیروی کار متخصص در یک بخش تولیدی خاص شده و باعث جذب کارگران بازارهای دوردست نیز میشود و به ظهور خدمات تخصصی در زمینههای فنی، مالی و حسابداری نیز کمک میکند. همچنین زمینه خوبی برای شکل گیری همکاری بین شرکتی و تخصصی شدن کارها و نیز همکاری بین نهادهای داخلی دولتی و خصوصی برای ترویج تولید داخلی، نوآوری و یادگیری جمعی فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت خوشه صنعتی فرش دستبافت خراسان شمالی است. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه خبرگان حاضر در خوشه مورد مطالعه و نمونه آماری شامل 32 نفر از خبرگان و آگاهان این خوشه است. داده ها از طریق پرسشنامه مقایسات زوجی با عناصر برآمده از ادبیات و همچنین مصاحبه جمع آوری شدند. پس از شناسایی تمامی عوامل تأثیر گذار، به منظور اولویت بندی از روش فرایند تحلیل شبکه ای (anp) و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار super decisions استفاده شد. نتایج نشان داد که در وضعیت فعلی، کارایی زیرساخت فیزیکی، حمایت دولت و تأمین کنندگان و در وضعیت ایده آل، شبکه های درونی، دسترسی به نیروی کار ماهر و بازاریابان دارای اولویت بیشتری برای موفقیت خوشه مورد مطالعه هستند
سپیده معصومی میثم شیرخدایی
پایان نامه حاضر تأثیر شدت رقابتی صنعت بر عملکرد برند را مورد ارزیابی قرار داده است. جامعه آماری این تحقیق، شرکت های برتر بورس اوراق بهادار تهران می باشد که حجم نمونه آن 77 شرکت تعیین گردید. نمونه گیری ازسازمان ها به روش تصادفی طبقه ای انجام شد.داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از ضریب دیلون – گلداشتاین (c? ) استفاده شده است که ضریب آن برابر با 70/0= c? برآورد شده است. جهت بررسی روایی سازه از شاخص ave استفاده گردید که نشان دهنده برخورداری پرسشنامه از روایی مناسب بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای spss18 ، excel2007 و smart pls انجام شده است. همچنین برای محاسبه معنی داری ضرایب مسیر و بدست آوردن آماره t از آزمون بوت استراب (روش باز نمونه گیری از طریق جایگذاری) استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد شدت رقابتی صنعت برعملکرد برند تأثیر دارد و همه ی فرضیه ها تأیید شدند. همچنین تأثیر میانجی قابلیت های بازاریابی و یادگیری بازار و نوآوری سازمانی نیز مورد تأیید قرار گرفت.
زهرا شمالی مهرداد مدهوشی
امروزه در محیط رقابتی دانشگاه ها، اساتید به عنوان سرمایه اساسی در کنار منابع فناوری و مالی و غیره مطرح بوده و در حقیقت رکن اساسی هر دانشگاه در برآورده ساختن استراتژی ها و حصول اهداف می باشند. اهمیت استراتژیک اساتید تا حد زیادی وابسته به خلق تمایز رقابتی است و بهره گیری موثر از منحصر بفردی و ارزش استراتژیک آنان در جهت دستیابی به اهداف آموزشی دانشگاه، استراتژی های مدیریت منابع انسانی گوناگونی را نیازمند است. در این پژوهش تلاش شده است تا به بررسی تاثیر قابلیت های استراتژیک اساتید و استراتژی های مدیریت منابع انسانی در دانشگاه های دولتی و غیر دولتی استان مازندران پرداخته شود. روش انجام پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش اساتید دانشگاه های دولتی و غیر دولتی استان مازندران (2698 نفر) است. از نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای نمونه گیری استفاده شد. حجم نمونه 337 نفر تعیین شد. در این پژوهش از پرسشنامه لپک و اسنل (2002) برای سنجش قابلیت های استراتژیک و از پرسشنامه لپک و اسنل (2002) و جوادین و حسین زاده (1387) برای سنجش استراتژی های مدیریت منابع انسانی استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی حاکی از داشتن روایی سازه پرسشنامه است. پایایی پرسشنامه های قابلیت های استراتژیک و استراتژی های مدیریت منابع انسانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0/86، 83 /0 تعیین شد. داده ها با استفاده از نرم افزارspss17 و lisrel8.5 مورد آزمون قرار گرفت. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی اسپیرمن، تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میان قابلیت های استراتژیک و استراتژی های مدیریت منابع انسانی رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین آزمون فرضیه ها نشان داد که ارزش استراتژیک بر استراتژی های مدیریت منابع انسانی و همچنین منحصربفردی بر استراتژی های مدیریت منابع انسانی تاثیر معناداری دارد. و در نهایت مدل پژوهش مورد تایید قرار گرفت.
حامد طالبی محسن علیزاده ثانی
رفتار و اخلاق رهبر برای موضوعات کسب و کار بسیار مهم می باشد. تحقیقات بسیاری در حوزه رهبری جهت شناسایی عناصر صداقت ، درستکاری و اخلاقیات انجام شده است. با وجود مطالعات زیاد هنوز این مفهوم به دلیل ماهیت پیچیده اش مبهم مانده است. صداقت رفتاری رهبر که در این پژوهش به¬عنوان متغیر مستقل تعریف شده است یکی از خصوصیات مهم رهبر به شمار می-رود و نقش مهمی را در عملکرد سازمان ها و افراد ایفا می¬کند، لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر صداقت رفتاری ادراک شده روسای شعب از نگرش کارکنان بانک کشاورزی استان مازندران بر عملکرد مالی شعب ( از دو بُعد سود و خوداتکایی مالی) بوده است. روش انجام پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، شامل شعب بانک کشاورزی استان مازندران است، که بنابر اطلاعات اخذ شده از مدیریت بانک کشاورزی استان مازندران، شامل 94 شعبه بوده که تعداد کل کارکنان شاغل در این شعب (بدون احتساب روسای شعب)، در ابتدای سال 1392، 613 نفر می باشد. برای نمونه¬گیری در این تحقیق از روش نمونه¬گیری خوشه¬ای استفاده شد. به این ترتیب که ابتدا شهرهای استان مازندران به¬عنوان خوشه در نظر گرفته شدند سپس چند شهر از غرب، شرق و مرکز استان مازندران انتخاب گردید. از میان 94 شعبه در 19 شهر استان مازندران 48 شعبه در خوشه¬های منتخب مورد بررسی قرارگرفته¬اند. در این پژوهش از پرسشنامه سایمونز و همکاران برای سنجش صداقت رفتاری (bi) و از داده های عملکردی شعب بانک در سال های 1391 و 1392 برای سنجش عملکرد مالی شعب استفاده شده است. روایی پرسشنامه صداقت رفتاری تایید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 907/0 تعیین شد. داده¬ها با استفاده از نرم¬افزارspss16 مورد آزمون قرار گرفت. فرضیه¬های پژوهش با استفاده از روش¬های همبستگی پیرسون، رگرسیون های خطی و غیر خطی مورد بررسی قرار گرفت. یافته¬های پژوهش حاکی از آن است که میان صداقت رفتاری روسای شعب و عملکرد مالی شعب رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین یافته ها نشان می دهد، میان صداقت رفتاری روسای شعب و عملکرد مالی شعب در سال بعد ( از بُعد سودآوری) رابطه معناداری وجود نداشته، ولی میان صداقت رفتاری روسای شعب و عملکرد مالی شعب در سال بعد ( از بُعد خوداتکایی مالی) رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
علی امیرکلایی محسن علیزاده ثانی
در دو دهه اخیر، سازمانها به طور معنا داری تغییر یافته اند و به سازمانهایی با ویژگیهای عدم تمرکز ، جهانی شدن ورهبری مبتنی بر تیم تبدیل گشته اند . در اینگونه سازمان ها نیروی انسانی یک سرمایه اصلی سازمان محسوب می شود وسازمانها در پی بهره گیری از قابلیت ها و مهارتهای نیروی انسانی در جهت حداکثر نمودن کارایی و بهره وری خود هستند.وجود تناسب بین فرد و سازمانی که در آن خدمت می کند تاثیری بسزایی در جلوگیری از وقوع رفتار های ضد بهره ور و نامناسب در محل کار وی دارد. از این رو در این پژوهش سعی شده است رابطه این دو متغیر و با توجه به نقش متغیر میانجی حمایت سازمانی ادراک شده مورد بررسی قرار گیرد.جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان شرکت کاله آمل می باشند.جامعه آماری شامل 410 نفر بوده و نمونه آماری 204 نفر می باشند.روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه بوده است که دارای 25 سوال می باشد و از سه بخش تشکیل شده است.بخش اول سوالات مربوط به تناسب فرد-سازمان،بخش دوم سوالات مربوط به حمایت سازمانی ادراک شده و بخش آخر نیز مربوط به سوالات رفتار های ضدبهره ور است.داده ها با استفاده از نرم افزار های spss16 و lisrel8.5 مورد تحلیل قرار گرفته اند. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفته اند.یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین تناسب فرد-سازمان و رفتار های ضدبهره ور رابطه معنا دار و منفی وجود دارد.همچنین بین تناسب فرد-سازمان و حمایت سازمانی ادراک شده رابطه معنا دار و مستقیم برقرار است و نهایتا بین حمایت سازمانی ادراک شده و رفتار های ضدبهره ور رابطه معنا دار وجود ندارد. کلمات کلیدی: تناسب ،رفتارضدبهره ور،حمایت سازمانی
نغمه نیک بخش حمیدرضا رضوانی
در عصر رقابت جهانی، اگرچه، اشتباهات، خطاها و شکایت ها در کسب وکارهای خدماتی اجتناب ناپذیر هستند. بسیاری از شرکتهای خدماتی بر کیفیت خدمات و برتری آن متمرکز شده اند تا مشتریانی وفادار و سودآور داشته باشند.از آنجایی که هزینه جذب یک مشتری جدید اساسا از هزینه نگهداری مشتری موجود تجاوز می کند، و همچنین مشتریان جدید،از سودآوری کمتری نسبت به مشتریان موجود برخوردارند،سازمان ها در تلاشند تا روابط بلندمدتی با مشتریان موجود خود برقرار نمایند. این تحقیق به دنبال بررسی رابطه میان ابعاد فرهنگی مشتریان و وفاداری آنها در پروسه جبران خدمات ناموفق بانک صادرات می-باشد و سعی دارد نقش عدالت درک شده و احساسات مشتریان را در این رابطه بررسی کند. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث نحوه جمع آوری داده ها، تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان حقیقی بانک صادرات استان مازندران می باشد. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد جمع آوری و توسط نرم افزار لیزل وspss مبنی بر مدلسازی معادلات ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که ابعاد فرهنگی مشتریان با عدالت درک شده آنها رابطه معناداری دارد.که در میان ابعاد فرهنگی بجز بعد جمع گرایی در مقابل فردگرایی، سایر ابعاد با عدالت توزیعی رابطه معنی دار دارند و بجز بعد جمع گرایی در مقابل فردگرایی، سایر ابعاد با عدالت تعاملی رابطه معنی دار دارند و در نهایت بجز ابعاد فاصله قدرتمندی و جمع گرایی در مقابل فردگرایی سایر ابعاد با عدالت رویه ای رابطه معنی دار دارند. همچنین بین عدالت درک شده مشتریان و احساسات آنها رابطه وجود دارد.برای فرضیات فرعی نیز نتایج بدین صورت است که در میان ابعاد عدالت درک شده مشتریان تنها بعد عدالت توزیعی با احساسات مثبت رابطه معنا دار دارند و تنها بعد عدالت توزیعی با احساسات منفی رابطه معنی دار دارند. و در نهایت میان احساسات مشتریان و وفاداری آنها رابطه معناداری وجود دارد.در بررسی فرضیات فرعی نیز ملاحظه گردید که در میان ابعاد احساسات مشتریان تنها بعد احساسات مثبت با بعد تبلیغات دهان به دهان و بعد تکرار خرید رابطه معنا دار دارند.
فاطمه بیرانوند ابوالحسن حسینی
در دنیای متحول امروزی، سازمانی می¬تواند در مسیر توسعه، حرکت رو به جلو و با شتابی داشته باشد که با ایجاد بسترهای لازم ، منابع انسانی خود را به مهارت کارآفرینی مولد تجهیز کند تا آن¬ها با استفاده از این توانمندی ارزشمند، سازمان را به سوی ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه ، مدیریت و هدایت کند. یکی از مهم¬ترین بسترها برای توسعه مهارت کارآفرینی سازمانی که در تحقیقات گذشته کمتر به آن توجه شده است، بازنگری سازمان¬ها درمورد نحوه¬ی برخورد با کارکنان است که ازآن تحت عنوان بعد سخت و بعد نرم یاد می¬شود. از این رو، در پژوهش حاضر، به بررسی رابطه¬ی ابعاد سخت و نرم مدیریت منابع انسانی با کارآفرینی سازمانی پرداخته شده است؛ تا از این رهیافت جایگاه کارآفرینی سازمانی در طراحی و اجرای شیوه¬های مدیریت منابع انسانی برای سازمان هایی که قصد ورود به این حوزه را دارند به صورت الگویی منسجم و کارآمد مشخص شود. برای این پژوهش از پرسشنامه استاندارد طیف لیکرت استفاده شده است که بعد از سرشماری جامعه¬ی مورد مطالعه در نهایت تعداد 36 پرسشنامه سالم جمع آوری شده است. جهت آزمون فرضیه¬ها از نرم افزارهای spss20 و smart pls استفاده شده است. در نهایت نتایج نشان داد که بین بعد سخت مدیریت منابع انسانی و کارآفرینی سازمانی با ضریب تعیین (0.463= p) و هم چنین بین بعد نرم مدیریت منابع انسانی و کارآفرینی سازمانی با ضریب تعیین )0.418= p) رابطه¬ی مثبت و معناداری برقرار است.
ندا طهماسبی روشن محسن علیزاده ثانی
در دنیای رقابتی امروز، سازمان ها برای حفظ بقای خود بیش از پیش نیازمند ارتباطات موثرتر و کارآمدتر با مشتریان خود هستند و از سویی با توجه به ترکیب شدن روش های بازاریابی، توجه به ایجاد هم افزایی در ابزار ارتباطی به منظور ارتباط موثرتر با مشتریان در حال افزایش می باشد.ارتباطات یکپارچه بازاریابی یکی از جدیدترین دیدگاه ها و مدل ها در هدفگذاری تبلیغات و ارتباطات تجاری است. این مدل نظام مند در جستجوی ارتقای اثربخشی و هم افزایی در فعالیت های ارتباطی و تبلیغاتی شرکت ها به منظور دستیابی به اهداف خود که مهمترین آن ها ایجاد نگرش مثبت به ،تبلیغات ، برند و قصد خرید است، می باشد. اما با وجود اهمیت ایجاد هم افزایی از طریق ارتباطات یکپارچه بازاریابی در نگرش به برند و قصد خرید، پژوهش های کمی در این خصوص صورت گرفته است. از این رو تحقیق حاضر به بررسی این موضوع که آیا رویکرد ارتباطات یکپارچه بازاریابی در ایجاد هم افزایی درنگرش به تبلیغات، نگرش به برند و قصد خرید تأثیر دارد ، آیا استفاده از ابزار ارتباطی متفاوت، سینرژی متفاوتی ایجاد می کند و در یک تست مدل به بررسی عوامل موثر بر قصد خرید می پردازد . این تحقیق یک پژوهش تجربی از نوع پس آزمون با 2 گروه کنترل و 4 گروه آزمایش می باشد. علاوه براین، روایی سازی آن از طریق تصادفی سازی و استفاده از آزمون های آماری انجام شده است. تعداد نمونه شرکت کننده در آزمون تحقیق حاضر در مجموع 206 نفر از فعالین 10 سایت بازاریابی که خرید اینترنتی انجام داده اند، می باشند که به صورت تصادفی وارد گروه ها شده اند. در حوزه اول نتایج اطلاعات حاصل از پاسخ های آن ها به پرسش نامه، از طریق آزمون آماری مانکوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بنابراین، در سطح معناداری 0.05 ، نتایج تحقیق حاضر نشان داده است که قصد خرید و نگرش به تبلیغ و نگرش به برند در بین گروه های آزمایش و کنترل متفاوت می باشد و همچنین نتایج حاصل از آزمون توکی در سطح (p-value < 0.001)، نشان داد که میانگین نمرات نگرش به تبلیغ، نگرش به برند و میانگین نمرات قصد خرید در بین افراد قرار گرفته در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل می باشد. که این امر بیانگر تأیید فرضیه های تحقیق حاضر می باشد. یعنی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که فرضیه های تحقیق که بیان می کنند استفاده از رویکرد ارتباطات یکپارچه بازاریابی در ایجاد سینرژی درنگرش به تبلیغ، نگرش به برند و قصد خرید تأثیر دارد و ترکیبات متفاوت از ابزار ارتباطی، سینرژی متفاوتی ایجاد می کنند تأیید می شود. و همچنین فرضیه های مربوط به مدل مفهومی تحقیق که در آن در معرض روابط عمومی و تبلیغات قرار گرفتن متغیر مستقل و اعتبار روابط عمومی، اعتبار تبلیغات، نگرش به برندو نگرش به تبلیغات متغیر میانجی و قصد خرید متغیر وابسته می باشد نیز در سطح (p-value < 0.001) که با نرم افزار پی ال اس وارپ 3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت مورد تأیید قرار گرفتند. این امر بیانگر این مطلب می باشد ، نتایج آماری تحقیق در نمونه مورد بررسی معنادار می باشند.
بشری فقیه نصیری میثم شیرخدایی
هدف این پژوهش اندازه گیری میزان تأثیرگذاری هویت برند بر قصد خرید برندهای اصلی و مقلّد و همچنین موفقیت برندهای مقلّد در تقلید عناصر برندهای اصلی با توجه به نگرش دانشجویان دانشگاه مازندران است. روش انجام پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه مازندارن است. از نمونه گیری طبقه ای متناسب برای نمونه گیری استفاده شد. حجم نمونه 389 نفر تعیین شد. در این پژوهش از پرسشنامه برای سنجش متغیرهای هویت برند، تصویر برند، ارزش درک شده و قصدخرید استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی حاکی از داشتن روایی سازه پرسشنامه است. پایایی کل پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در دو برند اصلی و مقلّد به ترتیب 95/0 و 94/0 تعیین شد. داده ها با استفاده از نرم افزارspss20 و amos18 مورد آزمون قرار گرفت. فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون های مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون ویلکاکسون، مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هویت برند، اثر معناداری بر تصویر برند و ارزش درک شده در دو برند اصلی و مقلّد دارد. همچنین تصویر برند و ارزش درک شده اثر معناداری بر قصد خرید در دو برند داشته است. در نهایت مدل پژوهش مورد تایید قرار گرفت. همچنین آزمون ویلکاکسون، نشان داد که مصرف کنندگان هویت، تصویر برند و ارزش درک شده ی برند اصلی را در مقایسه با برند مقلّد مثبت تر ارزیابی می کنند.