نام پژوهشگر: سمیه کاظمی نجف آبادی
سمیه کاظمی نجف آبادی سید محمد رضا ابن الرسول
پژوهش های مبتنی بر مقایسه زبان های گونه گون، تأثیر به سزایی در کشف حلقه های ارتباطی زبان ها، و رشد فکری و فرهنگی گویشوران آن دارد، بر این اساس، پژوهش حاضر با اتخاذ روش تحلیلی تقابلی به بررسی و مقایسه شش معنی از مهم ترین معانی مشترک میان حروف جر عربی و حروف اضافه فارسی می پردازد، تا بدین وسیله نحوه به کارگیری این حروف و دلالت معنایی آن آشکار شود، و در پی آن وجوه افتراق، اشتراک و اثر پذیری دو زبان در معانی کاربردی حروف جر و اضافه، تعیین گردد. بی شک این تحقیق گامی موثر در شناخت بهتر حروف و قواعد دستوری آن به شمار می رود. علاوه بر این در تسهیل آموزش و فراگیری زبان دوم و نیز تصحیح ترجمه متون دو زبان عربی و فارسی در حوزه حروف اضافه تأثیر چشمگیری خواهد داشت. در فصول اصلی این رساله، نخست به تعریف اجمالی یکی از معانی حرفی پرداخته می شود، سپس با بررسی مطالعات پیشینیان در باره حروف جر و اضافه، و بهره گیری از نمونه های ارائه شده از سوی دستورپژوهان و فرهنگ نویسان، ادات اصلی در بیان آن معنی تعیین شده، ویژگی های دستوری آن ذکر می گردد. آن گاه بر اساس نظر دستورپژوهان دو زبان، حروف جر و حروف اضافه ای که علاوه بر ادات اصلی، نمایانگر معنی مذکور است و از ادات اصلی نیابت می کند، معرفی می شود، ضمن آن که دلالت معنایی این حروف و صحت نیابت آن مورد بررسی قرار می گیرد. مهمترین دستاوردهای پژوهش حاضر بیانگر آن است که حروف جر و اضافه همیشه در بیان یک معنی خاص رابطه یک به یک ندارند، به گونه ای که گاه یک حرف در یک زبان با دو حرف از زبان دیگر و یا حتی با رکن دستوری متفاوتی برابریابی می شود. ارزش و اهمیت این مطلب در ترجمه متون عربی و فارسی نمود می یابد. علاوه بر این برخی از معانی حرفی با بیش از یک حرف جر و اضافه بیان می شود. بررسی و شناخت این حروف نیز در ترجمه حائز اهمیت است.
سمیه کاظمی نجف آبادی منصوره زرکوب
تحظی الدراسات اللغویه التقابلیه بأهمیه کبیره فی تطویر المناهج والأسس العلمیه الصحیحه التی تسهم فی تذلیل الصعوبات والحواجز المعوقه لعملیه التعلیم والترجمه, من هذا المنطلق یقوم هذا البحث بدراسه تقابلیه بین اللغتین العربیه والفارسیه فی جانب من جوانبهما اللغویه علی المستوی الترکیبی؛ ألا وهو الشرط وذلک بالبحث فی أوجه التشابه والاختلاف فیما بینهما باتباع المنهج الوصفی التحلیلی والمنهج التقابلی, لیکشف عن دقائق هذا المبحث ولطائفه العلمیه فی اللغه العربیه والفارسیه بإلقاء نظره فاحصه وعمیقه علی أهم الأحکام والقضایا المتعلقه به. فکان من الضروری للوقوف علی أبعاد هذا الأسلوب اللغوی فی کل من اللغتین أن یجمع ما تناثر فی الکتب والدراسات النحویه واللغویه من الملاحظات والقواعد التی ترتبط بأسلوب الشرط وکیفیات استخدامه فی اللغتین, وأن یقارن بین أصولهما الترکیبیه والدلالیه فی هذا الجانب اللغوی الذی حظی بأهمیه کبیره فی الدرس النحوی, فی فصول یبدأ کل منها بما یتعلّق باللغه العربیه ثم الفارسیه. وقد دللت الدراسه علی وجود الکثیر من أوجه الاختلاف فی أصول وقوانین النظام المبنوی المعبّر عن الشرط بین کل من العربیه والفارسیه لأنهما تنتمیان إلی عائلتین لغویتین مختلفتین, ولا بدّ أن یفضی إجراء تحلیل تقابلی بینهما إلی الکشف عن اختلافات بنائیه کثیره علی المستویات اللغویه. ومن أهم ما تتمیز به اللغتان العربیه والفارسیه فی مبحث الشرط أن «اگر» فی اللغه الفارسیه تودّی المعنی الشرطی الذی یودّیه أکثر من أداه فی اللغه العربیه فهی الأصل فی إفاده معنی الشرط فی الفارسیه إذ إنها تستعمل فی الدلاله علی المعانی التی خصّصت لکل منها أداه محدده فی العربیه, کما أن التراکیب الشرطیه فی اللغه الفارسیه تمتاز بتنوع الأبنیه الفعلیه أکثر من العربیه حسب تضمُّن التراکیب المعانیَ المقطوع بحصولها والمحتمله الوقوع والمستحیله والممتنعه.
سمیه کاظمی نجف آبادی حمیدرضا حسنی
چکیده ندارد.