نام پژوهشگر: سمیه رجبی
سمیه رجبی عبدالحمید پاپ زن
هدف اصلی این مطالعه، بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری شغلی دانشجویان کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه، بر اساس نظریه شناخت اجتماعی اشتغال، با کاربرد تحلیل شبکه عصبی مصنوعی است. جامعه آماری مطالعه را دانشجویان دانشکده کشاورزی در سال 1387 تشکیل دادند (n=1122). حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 288 نفر (288 = n ) تعیین و نمونه گیری با روش تصادفی طبقه ای انجام شد. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه ای مشتمل بر پنج قسمت بود. در بخش اول، خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی با استفاده از مقیاس cdmse، در بخش دوم، انتظار بازده از تصمیم گیری شغلی با استفاده از مقیاس cdmoe، در بخش سوم، نیّت تصمیم گیری شغلی با استفاده از مقیاسcepi ، در بخش چهارم، تصمیم گیری شغلی با استفاده از مقیاسcdp و در بخش پنجم، سبک های شخصیتی دانشجویان با استفاده از مقیاس neo-ffi، مورد بررسی قرار گرفت. به منظور اعتبارسنجی، با استفاده از روش ترجمه معکوس، ابتدا پرسشنامه ها به فارسی و سپس بار دیگر به انگلیسی برگردانده و با متن اصلی مطابقت داده شد و در نهایت، روایی نسخه نهایی توسط اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی، مورد تأیید قرار گرفت. برای برآورد پایایی نیز از روش آلفای کرونباخ بهره گرفته شد (ضرایب ? برای هر یک از بخش ها بالاتر از 7/0 بود). به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، علاوه بر روش های آماری مانند همبستگی، رگرسیون سلسله مراتبی، تحلیل واریانس یک طرفه و آماره های توصیفی، از تحلیل شبکه عصبی مصنوعی (و نرم افزار matlab) نیز بهره گرفته شد. در نهایت، بر اساس کوشش و خطا و مقایسه عملکرد شبکه ها، برای تدوین مدل نیّت تصمیم گیری شغلی شبکه ای سه لایه با یک لایه میانی و تعداد 20 نرون در این لایه، الگوریتم آموزشی لونبرگ-مارکوارت و توابع انتقال سیگمویید و خطی در لایه میانی و خروجی، و به منظور تدوین مدل آمادگی تصمیم گیری شغلی شبکه ای سه لایه با یک لایه میانی و تعداد 10 نرون در این لایه، الگوریتم آموزشی لونبرگ-مارکوارت و توابع انتقال سیگمویید و خطی در لایه میانی و خروجی، مناسب تشخیص داده شد. پس از آموزش و شبیه سازی خروجی ها، کارایی شبکه با استفاده از ایجاد رگرسیون خطی بین خروجی های واقعی و خروجی های شبکه، مورد بررسی قرار گرفت و ضرایب همبستگی (r) برازش خطی بالاتر از 999/0 بودند. به منظور حصول اطمینان بیشتر از کارایی و قابلیت تعمیم پذیری و همچنین تخمین میزان نیّت و آمادگی تصمیم گیری شغلی دانشجویان سال اول و دوم، شبکه مجدداً مورد آزمایش قرار گرفت و در مرحله ی دوم نیز ضریب همبستگی برازش خطی 998/0 به دست آمد، ضمن این که بر اساس خروجی ها اکثر دانشجویان وضعیتی در حد متوسط داشتند. در نهایت، بر اساس یافته ها پیشنهادهایی نیز ارائه گردید.
سمیه رجبی فرهاد خداداد کاشی
در بسیاری از کشورهای جهان هر ساله میزان تمرکز بازارها در صنایع مختلف اندازه گیری می شود که نتایج آن راهنمای دولت ها برای سیاست گذاری های صنعتی و اقتصادی، بقای رقابت و رعایت حقوق مصرف کنندگان است. از نسبت تمرکز برای تعیین درجه انحصار و رقابتی بودن صنایع مختلف استفاده می شود. نسبت تمرکز بر حسب متغیر مورد نظر (مثلاً ارزش افزوده) بیان کننده سهم چند بنگاه بزرگتر در هر صنعت است. در این پژوهش نسبت تمرکز در همه صنایع کد دو رقمی ایران بر اساس طبقه بندی isic طی سال های 1374 تا 1386 با استفاده از شاخص نسبت تمرکز 4 بنگاه برتر بر حسب ارزش افزوده که به صورت پارامتریکی و با استفاده از توابع توزیع لگ نرمال، نمایی و پارتو به دست آمده است، محاسبه شده است. برای براورد پارامترهای مورد نیاز مدل های این تحقیق از نتایج طرح آمارگیری از کارگاه های صنعتی در طی سال های 1374 تا 1386 و از شیوه داده های تلفیقی (panel data) استفاده شده است. در میان الگوهای پارامتریکی مورد استفاده در این تحقیق، لگ نرمال مناسبترین الگو برای برآورد نسبت تمرکز در صنایع ایران شناخته شد. نسبت تمرکز 4 بنگاهی در صنایع « تولید محصولات از توتون و تنباکو- سیگار» و « بازیافت » در سال 1386 برابر یک یا صد در صد بوده و انحصار مطلق دولتی بر این صنایع حاکم بوده است. با توجه به براورد نسبت تمرکز حاصل از توزیع لگ نرمال، رتبه اول تا سوم نسبت تمرکز در اختیار صنایع « تولید ماشین آلات اداری و حسابگر و محاسباتی»، « تولید رادیو و تلویزیون » و « صنایع تولید زغال کک ـ پالایشگاه های نفت » است.در حالیکه در همین سال، صنایع« تولید محصولات فلزی فابریکی بجز آهن »، « تولید منسوجات » و « تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی » به ترتیب رقابتی ترین صنایع بوده اند.
سمیه رجبی فریده پورگیو
آرمان شهری گمشده در حرمان شهر: بررسی وقایع نگاری مریخ اثر ری برد بری تحقیق پیش رو وضعیت پسا استعماری مریخ ارئه شده در وقایع نگاری مریخ، نوشته ری برد بری، را مورد بررسی قرار می دهد. در ابتدا هدف از این بازکاوی، اثبات انحراف آرمان شهر مریخ به علت سودای انسان زمینی در ایجاد سرزمین موعود از طریق استعمار مریخ، می باشد. نویسنده، همچنین، نشان می دهد که این انسان های زمینی همان پیشروان آمریکایی غرق در رویای موفقیت آمریکایی هستند. مریخ همانند سرزمین بومیان آمریکا مورد استعمار قرار می گیرد تا آرزوهای زمینی ها به واقعیت به پیوندد اما در نتیجه، هم زمینی ها و هم مریخی ها تحت تأثیر واقع می شوند. علی الرغم تلاش انسان های زمینی در کنار گذاشتن مریخی ها به عنوان دیگری، همانند آنچه که نسبت به آفریقاییان- آمریکایی انجام می دادند متوجه می شوند که آنها اشخاص صاحب قدرت نیستند. به عبارت دیگر، زمینی ها به هویت و موقعیت واقعی خود پی میبرند. بعلاوه، زمینی ها و مریخی ها هر دو در تارهای جامعه ی پسا استعماری به دام افتاده اند، پس هویت آنها بسیار تغییر می کند. آشکار می شود هنگامی که زمینی ها متوجه برتری مریخی ها می شوند، خود مریخی می شوند. تدریجاً، به علت تجربه ی جامعه استعماری، زمینی ها و مریخی ها به چیزی بینابینی تغییر می یابند، یعنی دو رگه می شوند. همچنین، همان تکنولوژی ای که زمین را نابود می سازد، مریخ را به بیابان مبدل می کند. علاوه بر این، این تحقیق سپس بر آن است که به تفسیر تصویر زن به صورت نژاد درجه دو که هم توسط مردان خودشان و هم مردان استعمارگر مورد ظلم قرار گرفته اند، بپردازد. زن ها و مریخی ها یکسانند، هر دو دیگری پایین رتبه اند که تحت سلطه و اعمال قدرت قرار می گیرند. بعلاوه، مردها در این رمان، سعی دارند تا صورت ظاهری و ذهنیت زن ها را شکل دهند. از طرف دیگر آشکار می شود که برخی از زنان مثل یلا، الما و ژنوی سعی می کنند تا به فردیت و یا هویت خویش برسند. روی هم رفته، زمینی ها توسط مریخی ها و زن ها قدرتشان را از دست می دهند. زمین و مریخ نیز به علت رویا های نا معقول انسان تبدیل به حرمان شهر می گردند. نهایتا، شرح داده می شود که تنها راه بقا، پذیرش مریخی ها به عنوان خود می باشد. کلید وازه: آرمان شهر- حرمان شهر- نقد پسا استعماری- علمی تخیلی-وقایع نگاری مریخ
سمیه رجبی محمدرضا کیانی
در عصر حاضر، اساس و ابزار هر فعالیتی اطلاعات است، در عصر اطلاعات، فقر اطلاعاتی یکی از مسائل مهم و جدی است که هر جامعه¬ای به خصوص جوامع جهان سوم باید به آن توجه کرده و مورد بررسی و کنکاش قرار دهند. فقر اطلاعاتی در میان دانشجویان (به خصوص دانشجویان تحصیلات تکمیلی) به عنوان آینده-سازان کشور معضلی است که نمی¬توان به راحتی از آن گذشت. همچنین عوامل متعددی در میزان فقر اطلاعاتی نقش دارد که یکی از این عوامل جهانی شدن است. هدف: هدف از پژوهش حاضر سنجیدن میزان فقر اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بیرجند بر اساس چهار شاخص آن (اضافه بار اطلاعاتی، خلأ اطلاعاتی، نابرابری اطلاعاتی و شکاف دیجیتالی) و همچنین سنجیدن نقش جهانی شدن در فقر اطلاعاتی و شاخص¬های آن از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بیرجند می¬باشد. روش¬شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل فرضیه¬ها توصیفی بود. گردآوری داده ها به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بیرجند در چهار حوزه علوم انسانی و اجتماعی، علوم پایه، علوم کشاورزی و فنی و مهندسی بود که در نیم¬سال دوم سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند. نمونه¬گیری به روش تصادفی طبقه¬ای غیرنسبتی انجام گرفت که بر این اساس تعداد نمونه 120 نفر انتخاب شد. در این پژوهش از دو پرسشنامه استفاده شد، پرسشنامه اول به منظور سنجیدن میزان فقر اطلاعاتی کاربران و پرسشنامه دیگر با هدف سنجیدن میزان نقش جهانی شدن در هریک از شاخص¬های فقر اطلاعاتی، از نظر کابران طراحی شده است. پرسشنامه¬ها در مجموع شامل 54 گویه بود. میزان فقر اطلاعاتی دانشجویان به طور کلی بیش¬تر از حد متوسط بود. اما میزان فقر اطلاعاتی در شاخص¬های مختلف، متفاوت بود. به این معنا که بیش ترین میزان فقر اطلاعاتی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی مربوط به شاخص نابرابری اطلاعاتی بود و بعد از آن شکاف دیجیتالی و خلأ اطلاعاتی قرار داشتند و میزان اضافه بار اطلاعاتی کمتر از حد متوسط بود. در بحث مربوط به نقش جهانی شدن در تغییر میزان فقر اطلاعاتی از نظر دانشجویان، نتایج نشان داد که به طور کلی از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی، جهانی شدن در افزایش میزان فقر اطلاعاتی نقشی ندارد و در کل نقش کاهشی دارد. درباره هر کدام از شاخص¬های فقر اطلاعاتی باید گفت که از نظر دانشجویان جهانی شدن در کاهش یا افزایش دو شاخص اضافه بار اطلاعاتی و نابرابری اطلاعاتی نقشی ندارد اما در کاهش میزان فقر خلأ اطلاعاتی و شکاف دیجیتالی نقش دارد. این پژوهش از نظر بررسی هر چهار شاخص فقر اطلاعاتی با هم و بررسی نقش جهانی شدن در فقر اطلاعاتی، نوآورانه است. یافته¬های این پژوهش می¬تواند نوعی آگاهی رسانی به مدیران در خصوص وضعیت فقر اطلاعاتی دانشجویان باشد.
سمیه رجبی شیرویه پیروی
فرض کنید r حلقه نوتری و جابجایی باشد. فرض کنید i ایده آلی از حلقه r و t یک r-مدول ناصفر و i-هم متناهی باشد به طوری که1 ?(dim(t. در این پایان نامه نشان می دهیم که برای هر عدد صحیح0 ? ext(n,t),i متناهی مولد است که از آن نتیجه می شود اگرi دارای بعد یک باشد آن گاه برای هر عدد صحیح0? i,j و برای هر r-مدول متناهی مولد m و n که ممل nزیر مجموعه(v(i می باشد(ext(h(m),t متناهی مولد است
سمیه رجبی پروانه نظرعلی
چکیده ندارد.
سمیه رجبی پروانه نظرعلی
هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر میزان nachr در موش های صحرایی نر بود. بدین منظور 31 سر موش نر(با میانگین وزن 20±230 گرم) به طور تصادفی به 4 گروه کنترل (8(n=، تمرین استقامتی (8(n=، تمرین مقاومتی (7(n= و تمرین ترکیبی (8(n= تقسیم شدند. حیوانات 5 هفته سن، پس از 4 هفته نگهداری و یک هفته عادت دادن به پروتکل های تمرینی، از هفته دهم تمرینات اصلی را شروع کردند. گروه تمرین استقامتی به مدت 12 هفته، هفته ای 5 روز و هر روز حداکثر60 دقیقه روی تردمیل و با سرعت حداکثر30 متر در دقیقه دویدند. گروه تمرین مقاومتی به مدت 12 هفته، در قفسه فلزی با تور سیمی که دو بطری آب در بالاترین ارتفاع آن (2 متر) قرار گرفته بود، نگهداری می شدند. موش ها برای خوردن آب مجبور بودند از فنس سیمی اطراف قفسه بالا بروند. گروه تمرین ترکیبی نیز به مدت 12 هفته، ترکیبی از دو تمرین استقامتی و مقاومتی را انجام دادند. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی حیوانات بیهوش شدند وعضلات سولئوس آن ها جدا شد. به منظور اندازه گیری میزان nachr از روش الایزا (elisa) استفاده شد. برای توصیف اطلاعات جمع آوری شده از روش های آمار توصیفی استفاده شد. همچنین، از روش آماری t تست و با استفاده از نرم افزار spss برای تفاوت بین هر گروه تمرینی با گروه کنترل بر اساس اهداف پژوهش استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای مقایسه بین تمرینات استفاده شد. یافته های حاصل از این تحقیق نشان داد که هر سه نوع تمرین استقامتی، مقاومتی و ترکیبی باعث افزایش معنادار میزان گیرنده های استیل کولین نیکوتینی در عضله نعلی (کندانقباض) شد. همچنین نتایج تجزیه تحلیل آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین این سه نوع تمرین بر افزایش این گیرنده وجود نداشت. به طور خلاصه می توان بیان کرد که تمرین ورزشی می تواند عامل مهمی در افزایش گیرنده های استیل کولین نیکوتینی در عضله نعلی (کندانقباض) موش صحرایی باشد. در واقع این احتمال وجود دارد که تمرینات ورزشی با تسریع و افزایش عوامل کنترل کننده ساخت گیرنده همچون cgrp، می تواند در افزایش میزان این گیرنده ها دخیل باشد.