نام پژوهشگر: رضا موحدی
هادی فتحی حشمت الله سعدی
امروز با توجه به جهانی شدن اقتصاد، نقش مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش، بیشتر از همیشه احساس می شود. در اقتصاد معمولاً مشارکت مردم به دو صورت خصوصی و تعاونی صورت می گیرد و از آنجا که تنها در نظام تعاونی ها، سازوکاری داوطلبانه و اختیاری در جهت تجهیز منابع و رسیدن به اهداف گروهی وجود دارد، می توان گفت، چنانچه اصول و ارزش های تعاون به در دسترس مورد استفاده قرار گیرد، بخش تعاون همراه با سایر بخش ها در یک اقتصاد سالم، موجب شکوفایی اقتصاد کشور و کاراتر شدن آن در بعد داخلی و حتی در سطح جهان گردد. موسسات تعاونی با تجمیع پس اندازهای اندک اعضا و حمایت های مالی دولت و سرمایه گذاری و تولید و همچنین آموزش اعضا که منجر به ارتقاء بهروری نیروی انسانی می شود و موجبات افزایش تولید، اشتغال و رشد اقتصادی و اجتماعی جامعه را فراهم می آورند. این مطالعه به شیوه پیمایشی انجام شده و از زمره تحقیقات تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه گلیم-بافان و جاجیم بافان استان کردستان است. این تحقیق به شیوه سرشماری انجام گرفته که 140 نفر اعضای تعاونی گلیم و جاجیم، 140 نفر غیر عضو تعاونی و 50 نفر از اعضای هیئت مدیره و مدیران عامل برای بررسی انتخاب شده اند. پرسشنامه مورد استفاده بر اساس پیش نگاشته های تحقیق تهیه و روایی صوری و پایایی آن بررسی گردیده و آلفای کرونباخ آن برای اعضای تعاونی، غیر عضو تعاونی و هیئت مدیره و مدیران عامل به ترتیب رقم 75/0، 74/0 و 84/0 بدست آمده است. در تحلیل داده ها علاوه بر روش های توصیفی از رگرسیون لجستیک و تحلیل مسیر برای شناسایی عامل های کلیدی در توسعه اجتماعی-اقتصادی استفاده شده است. نتایجنشان می دهد بین عضو و غیر عضو در تعاونی گلیم و جاجیم و مشارکت اجتماعی، تسهیل دسترسی به مواد اولیه، رضایت شغلی، آموزش، افزایش درآمد، کاهش هزینه اولیه، افزایش کمیت تولید و دانش آگاهی و تسهیل دسترسی به ابزار کار رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون لوجستیک نشان می دهد که چهار عامل؛ مشارکت اجتماعی، رضایت شغلی، تسهیل دسترسی به مواد اولیه و ارتقاء سطح آموزش دارای بیشترین تاثیر در عضویت در تعاونی شده اند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر حاکی از آن است که افزایش کمیت تولید، افزایش درآمد، رضایت شغلی، تسهیل دسترسی به مواد اولیه، آموزش و مشارکت اجتماعی به ترتیب بیشترین تاثیر را داشته اند.
علیرضا سلیمی نژادیان رضا موحدی
چکیده: هدف مطالعه حاضر آسیب شناسی ابعادآموزشی هنرستان های کشاورزی دواستان همدان وکردستان است که مسائل و مشکلات آموزشی این هنرستان ها براساس عناصر نظام آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق ترکیبی (mixed methodology) است که در آن تلفیقی از روش های کمی و کیفی مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را سه گروه 1-مدیران و معلمان 2- هنرجویان 3- دانش آموختگان هنرستان های کشاورزی تشکیل میدهند که تعداد کل آن ها به ترتیب 78، 291 و 100 نفر دانش آموخته برای هر سال تحصیلی بوده است. تعداد نمونه ها در چهار هنرستان کشاورزی مورد مطالعه 165 نفر هنرجو 38 نفر مدیر و معلم و 30 نفر دانش آموختگان در دسترس و کلیدی بوده اند. اطلاعات مورد نیاز برای این تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساخت دهی شده و پرسشنامه های محقق ساخته گردآوری شده است. پرسشنامه از نظر روایی و پایایی مورد تأیید قرار گرفت. میزان پایایی سوالات پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss و آزمون کرونباخ آلفا محاسبه گردیده و میزان پایایی سوالات پرسشنامه در کل 5/85 درصد به دست آمد. سئوالات مصاحبه هم از نظر روایی و اطمینان پذیری مورد تایید کارشناسان فن قرار گرفته و از این روش هم اطمینان حاصل شد. داده های جمع آوری شده به سه صورت توصیفی، استنباطی و اکتشافی با استفاده از روشها و آزمونهای آماری و روش کیفی تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مشکلات پش آمده برای هنرستانهای کشاورزی استانهای همدان و کردستان از نظر آموزشی در پنج بعد مختلف برنامهریزی و محتوای دروس کشاورزی، روش های تدریس، وسایل و امکانات، مهارت معلمان کشاورزی و شیوههای ارزشیابی می باشد. از جمله مهمترین این مشکلات عبارت بودند از 1) کمبود وسایل و امکانات و قدیمی بودن اقلام موجود، 2)کم اهمیت بودن روشهای ارزشیابی عملی، 3) مشکل پیداکردن کار برای دانش آموختگان، 4) عدم استفاده از روش های فعال و فناوریهای نوین، 5) برنامه ریزی نامناسب دروس کشاورزی. از جمله مهمترین راهکارهای به دست آمده در خصوص رفع مشکلات آموزشی هنرستانهای کشاورزی عبارت بودند از: تجهیز و نوسازی هنرستان به وسایل وامکانات جدید، برگزاری مستمر کارگاههای آموزشی برای معلمان در ضمن خدمت، جدیت و دقت در اجرای ارزشیابی های عملی کشاورزی با انجام فعالیتها و تکالیف مختلف، برنامه ریزی در جهت حل مشکلات اشتغال هنرجویان.
عطیه سلیمانی احمد یعقوبی فرانی
امروزه نقش تعیین کننده ی نیروی انسانی در توسعه یافتگی کشورها بر کسی پوشیده نیست. در این راستا، زنان نیز در تغییر وضعیت روستا نقش مهمی برعهده داشته و به عنوان منبعی ناشناخته تلقی می شوند که بهره برداری از آن می-تواند اقتصاد روستا را شکوفا کند. به کارگیری توانایی ها و استعدادهای زنان، مستلزم شناخت دقیق و علمی فعالیت های آن ها و گسترش امکانات و شرایط مورد نیازشان می باشد. براین اساس، پژوهش حاضر در پی بررسی عوامل موثر بر کارآفرینی زنان روستایی استان همدان می باشد. این تحقیق از حیث هدف، نوعی تحقیق کاربردی و از نظر نوع داده ها و شیوه گردآوری آن-ها، نوعی تحقیق توصیفی- همبستگی است که به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان روستایی کارآفرین در استان همدان تشکیل می دهند که در مجموع 117 نفر به عنوان نمونه، مورد بررسی قرار گرفت. میزان ضریب آلفای کرونباخ در قسمت اصلی پرسشنامه (سطح کارآفرینی زنان روستایی) 80/0 محاسبه شده است. یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین خصوصیات کارآفرینانه، میزان بهره مندی از فرصت های آموزشی، شرایط اجتماعی- فرهنگی و میزان دسترسی زنان روستایی مورد مطالعه به عوامل نهادی- سازمانی با سطح کارآفرینی آن ها و نیز عدم وجود رابطه معنی دار بین وضعیت خانوادگی و سطح کارآفرینی زنان روستایی می باشد. از بین 5 متغیر وارد شده در رگرسیون چند متغیره، 3 متغیر خصوصیات کارآفرینانه، وضعیت اقتصادی و میزان دسترسی زنان روستایی به عوامل نهادی- سازمانی وارد معادله رگرسیون گردید که این سه متغیر، 3/44 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمودند. براساس نتایج تحلیل مسیر، متغیرهای دسترسی به عوامل نهادی- سازمانی، بهره مندی از فرصت های آموزشی، خصوصیات کارآفرینانه، وضعیت اقتصادی و شرایط اجتماعی- فرهنگی زنان روستایی به ترتیب، بیشترین تأثیرات را بر سطح کارآفرینی آنان داشتند و 8/44 درصد از تغییرات سطح کارآفرینی زنان روستایی را تبیین کردند.
زهرا غروی نوری حشمت اله سعدی
در عصر حاضر، فناوری اطلاعات و ارتباطات (ict)، درحال گسترش جهانی است و تأثیر به کارگیری این فناوری در حوزه های مختلف به ویژه کسب و کارهای کوچک بیش از پیش نمایان گردیده است. به کارگیری این نوآوری جدیدتوسط شرکت ها و بنگاه های کوچک و متوسط مزایا و کارکردهای متعددی به همراه دارد. آگاهی از مزایا و کارکردها در بنگاه های کوچک و متوسط به ویژه بنگاه های واقع در مناطق روستایی می تواند به مدیران و برنامه ریزان در جهت بهبود وضعیت و شرایط این بنگاه ها یاری رساند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات (ict) در واحدهای صنعتی واقع در نواحی روستایی شهرستان همدان به شیوه پیمایشی- توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان و کارشناسان واحدهای صنعتی مذکور که هر یک به نوعی در این شرکت ها با ict سر و کار دارند بوده است. انتخاب نمونه ها بر پایه فرمول کوکران صورت گرفت و تعداد 125 پاسخگو محاسبه شد. مهمترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 98/0 برآورد شد. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از ict در واحدهای صنعتی روستایی شهرستان همدان کارکردهای مختلفی در زمینه-های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی –مهارتی و نیز رضامندی مشتری و بازاریابی داشت. همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین کارکردهای مختلف ict و انواع صنایع ( غیرفلزی، فلزی، غذایی، نساجی، شیمیایی، برق و سلولزی) تفاوت معنی داری وجود نداشت. علاوه بر آن بین متغیرهای میزان آشنایی کارکنان با ict و میزان استفاده آنها از ict در این واحدها رابطه معنی دار مشاهده شد. همچنین بین میزان استفاده کارکنان از ict در واحدهای صنعتی و شرکت آنها در دوره های آموزشی رابطه معنی دار مشاهده شد، اما بین برخی متغیرهای مستقل تحقیق مانند سن، سابقه فعالیت، رشته تحصیلی، میزان تحصیلات کارکنان و میزان استفاده آنها از ict رابطه معنی دار مشاهده نشد.
محمود زارع رضا موحدی
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر بخشی دوره های آموزشی برگزارشده برای شرکت های تعاونی مرغداران استان سمنان و با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه همراه با مصاحبه بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه اعضای تعاونی های مرغداری عضو اتحادیه مرغداران استان سمنان است که تعداد آن حدود 234 نفر بوده و به شیوه تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تعیین روایی پرسشنامه ها، از نقطه نظرات و پیشنهادهای کارشناسان و محققان و متخصصان امر استفاده گردید. برای آزمون پایایی پرسشنامه پس از انجام مراحلروایی، پرسشنامه پس از انجام پیش آزمون با استفاده از آزمونضریبآلفایکرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت که مقدار آن 85/. بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو قسمت توصیفی و تحلیلی انجام گرفت. از جمله آزمونهای آماری مورد استفاده دراین تحقیق ضریب همبستگی اسپیرمن، پیرسون همچنین رگرسیون چندگانه با روش گام به گام و کروسکال والیس بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که متغیرهای تسلط مدرس، مکان اجرای آموزش، نوع روش های آموزشی، میزان امکانات و تجهیزات آموزشی ، نوع محتوا و مطالب آموزشی ، سن، جنسیت، رشته تحصیلی شرکت کنندگان، تعداد شرکت در دوره های آموزشی، با متغیر وابسته (اثربخشی دوره های آموزشی در تعاونیهای مرغداری استان سمنان) دارای رابطه معناداری می باشند. نتایج همچنین نشان داد که متغیر های تواناییها و دانش مدرس، تطابق سرفصلها با نیازهای شرکت کنندگان ، تطابق سرفصلها با رسانهها و تجهیزات آموزشی ، زمان برگزاری دوره ، تعداد کادر آموزشی دوره، مدیریت آموزش و امکانات آموزشی و روش های تدریس و طول مدت دوره و فضای فیزیکی محل برگزاری تاثیر معناداری بر متغیر وابسته دارند.
خلیل میرزایی حشمت اله سعدی
هدف اصلی این تحقیق، بررسی موانع و راهکارهای توسعه آموزش الکترونیکی در دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا از دیدگاه اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) است. محدوده این مطالعه، دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا می باشد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش، با استفاده از روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه تهیه شده است. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب ? کرونباخ استفاده شده که میزان آن برای 46 گویه پرسشنامه اعضاء هیأت علمی 5/84 درصد و برای 46 گویه پرسشنامه دانشجویان 6/85 درصد می باشد. جامعه نمونه تحقیق، شامل 63 نفر از اعضاء هیأت علمی دانشکده که به صورت تمام شماری و 280 نفر از دانشجویان که به شیوه نمونه گیری تصادفی در چند مرحله انتخاب شده اند. در پرسشنامه مربوط به اعضاء هیات علمی برای آزمون فرضیات از آزمون های من ویت نی، کروسکال والیس و تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که موانع اجرائی همچون، پایین بودن امکانات برای ارزیابی پیشرفت یادگیری در دوره ها، پایین بودن امکانات سیستم آموزش الکترونیکی برای تداوم بخشی فعالیت-های یادگیری توسط اعضاء هیأت علمی، پایین بودن امکانات سیستم آموزش الکترونیکی از نظر فراهم کردن امکان بازخورد توسط اعضاء هیأت علمی، در پایین بودن میزان اجازه به یادگیرنده یا آموزش دهنده برای تغییر در نحوه ارائه درس، پایین بودن میزان تشویق سیستم آموزش الکترونیکی در ارتباط بین یادگیرنده و یاددهنده، بیشترین تأثیر را در ایجاد موانع داشته در نتیجه برطرف نمودن این موانع، موجب توسعه آموزش الکترونیکی خواهد شد. درپرسشنامه مربوط به دانشجویان نیز برای آزمون فرضیات از آزمون های من ویت نی، کروسکال والیس و تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که موانع اجرایی همچون، همکاری کامل وزارت علوم و وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات برای گسترش دوره های الکترونیکی، کمبود یا نبود تولید بومی امکانات، عناصر و اجزاء لازم برای آموزش الکترونیکی، ناکافی بودن اعضاء هیأت علمی متخصص در زمینه فن آوری های آموزشی جدید، بیشترین تأثیر را در ایجاد موانع داشته در نتیجه، در برطرف نمودن این موانع اجرایی، موجب توسعه آموزش الکترونیکی خواهد شد. در پایان، برای مقایسه نتایج حاصله و اظهارنظرات هردو گروه، از آزمون آماری ویلکاکسون استفاده شده و نتایج مقایسه نشان می دهد که پاسخ اعضاء هیأت علمی و دانشجویان مورد مطالعه در، 37 گویه از 46 گویه موجود در دو پرسشنامه، با یکدیگر منطبق بوده و 9 گویه با یکدیگر مغایرت دارند. به بیانی دیگر، (43/80 درصد) پاسخگویان در مورد سوالات، نظرات تقریباً مشابهی داشته و (57/19 درصد)، دارای نظراتی متفاوتی می باشند.
سارا صاحبی حشمت الله سعدی
مدیریت تلفیقی آفات در استان گیلان در قالب دوره های مدرسه در مزرعه از اوایل دهه هشتاد اجرا شده و اکنون در تمامی شهرستان های استان و در زمینه محصولات مختلف زراعی و دامی برگزار می گردد. مطالعه حاضر، در سال 1392 در شهرستان لاهیجان و با هدف بررسی تأثیر ره یافت مدرسه در مزرعه بر دانش و نگرش شالی کاران شهرستان لاهیجان در زمینه مدیریت تلفیقی آفات برنج انجام شد. پژوهش از نوع کاربردی و جامعه آماری آن تمامی شالی کاران شرکت کننده در دوره های مدرسه در مزرعه در شهرستان می باشد. به منظور بررسی دقیق تأثیر این ره یافت در موضوعات مورد تحقیق، از گروه شاهد نیز استفاده گردید. پرسش نامه ای محقق ساخته، با مرور پیش نگاشته ها و مطالب آموزشی ارائه شده در دوره ها طراحی گردید که روایی آن بر پایه نظر جمعی از کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان لاهیجان و اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا تأیید شد و پایایی پرسش نامه نیز با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ30 پرسش نامه از میان شالی کاران شرکت کننده و غیر شرکت کننده که بین 742/0 تا 871/0 به دست آمد، تأیید گردید. به منظور بررسی نتایج از نرم افزار spss نسخه 18 استفاده شد و روش های آماری به کار رفته شامل آزمون t برای مقایسه میانگین ها، رگرسیون لجستیک، تحلیل مسیر و تحلیل عاملی می باشد. برابر یافته های تحقیق، دوره مدرسه در مزرعه منجر به ارتقای دانش و نگرش شالی کاران در زمینه مدیریت تلفیقی آفات، کاهش میزان مصرف سموم شیمیایی و آفت کش ها در مزارع و افزایش میزان تولید محصول برنج توسط شالی کاران شرکت کننده در مقایسه با شالی کارانی که در این دوره ها شرکت نکرده-اند شده است.
خدیجه حیدری ترازک رضا موحدی
هدف اصلی این تحقیق ارزیابی وضعیت مطلوب و موجود درس کارآفرینی از نظر دانشجویان رشته کشاورزی دانشکده های کشاورزی بوعلی سینا( همدان)، رازی( کرمانشاه) و کردستان می باشد. پژوهش حاضر تحقیقی توصیفی- تحلیلی است که به شیوه پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان رشته های مختلف کشاورزی که دروس کارآفرینی و مرتبط با آن را در سه دانشگاه بو علی سینا، رازی کرمانشاه و کردستان گذرانده اند تشکیل داده که تعداد آن ها122 نفر بوده است. به دلیل اینکه حجم جامعه ی آماری این تحقیق محدود می باشد، از روش تمام شماری برای تعیین حجم نمونه استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته که در شش بخش طراحی شده بود و همچنین از طریق مصاحبه با 6 نفر از اساتید درس کارآفرینی جمع آوری گردید. پرسشنامه ها از نظر روایی مورد تأیید متخصصان فن قرار گرفت و میزان پایایی سوالات پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss و آزمون کرونباخ آلفا محاسبه گردید. میزان پایایی سوالات پرسشنامه در کل (0/89=α) به دست آمد. سوالات مصاحبه نیز به صورت سوالات باز طراحی گردید و در اختیار استادان درس کارآفرینی قرار داده شد و نظرات آنان جمع آوری گردید و در مقوله های مشترک گروه بندی گردید.روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t تک متغیره، پیرسون و اسپیرمن انجام گرفته است. نتایج تحلیل بخش کمی نشان داد که وضعیت کنونی ارائه درس کارآفرینی برای دانشجویان کشاورزی از نظر اهداف، محتوا ، روش های تدریس و روش های ارزشیابی نامناسب است و در حد قابل قبولی نمی باشد. بر همین اساس اهداف، محتوا، روش تدریس و روش ارزشیابی مناسب از نظر دانشجویان بررسی و اولویت بندی گردیدند. همچنین در بخش کیفی نتایج بیانگر تاکید بر توانایی تدوین طرح کسب و کار و تاکید بر افزایش اعتماد به نفس، همچنین تاکید بر یادگیری موضوعات خلاقیت و نوآوری، استفاده از روش عملی و فعال، تغییر شیوه ارزشیابی از نمره به فعالیت های عملی و انجام پروژه مرتبط با کارآفرینی می باشد. همچنین نتایج بخش کمی تا حدود زیادی با نتایج بخش کیفی همسو شده است.
فرشاد حمزه ئی رضا موحدی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثرهای فناوری اطلاعات در مدیریت دانش سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه میباشد که با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفته است. بررسی مدیریت دانش بر اساس مدل هفت مرحلهای بکوویتز و ویلیام (یافتن، بکارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، ایجاد و نگهداری، حذف) صورت پذیرفت. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش اداری سازمان جهاد کشاورزی میباشد که تعداد آنها 899 نفر بوده، از بین آنها با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 269 نفر بصورت تصادفی انتخاب گردید. ابزار اصلی جمعآوری دادهها پرسشنامهای شامل ترکیبی از سوالات استاندارد شده و محقق ساخته بود که روایی آن با استفاده از نظر کارشناسهای امر مورد تائید قرار گرفت. پایایی سوالات نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و از طریق پیشآزمون مورد سنجش قرار گرفت و مقدار آن 91/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها به دو صورت توصیفی و تحلیلی انجام گرفت. برای این منظور از آمارههای میانگین، انحراف معیار، درصد، ضریب تغییرات، همچنین برای آزمون فرضیهها از آزمون تی تک متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد بین فناوری اطلاعات و مدیریت دانش همبستگی و ارتباط مثبت معنیداری وجود دارد. با توجه به نتایج تحلیل مسیر مبنی بر وجود اثر مستقیم و غیر مستقیم بین همه مولفههای فناوری اطلاعات با مدیریت دانش میتوان نتیجه گرفت که هر یک از مولفههای فناوری اطلاعات در مدیریت دانش اثر مستقیم و مثبت دارند بطوری که افزایش در هر یک از مولفههای فناوری اطلاعات باعث تاثیر مستقیم در مدیریت دانش میگردد.
ناصر جمشیدی رضا موحدی
هدف مطالعه حاضر امکان سنجی طرح هوشمندسازی هنرستان¬های کشاورزی دو استان لرستان و کرمانشاه است، که امکانات و شرایط حاکم بر این هنرستان¬ها از نظر سخت¬افزاری، نرم¬افزاری و شرایط مالی و محیط یاددهی و یادگیری برای اجرایی شدن این طرح مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق ترکیبی (mixed methodology) است که در آن تلفیقی از روش های کمی و کیفی مورد استفاده قرار گفته است. جامعه آماری این تحقیق را سه گروه 1-مدیران 2- هنرجویان 3- مربیان هنرستان های کشاورزی تشکیل میدهند که تعداد کل آن ها به ترتیب 7، 563 و 85 نفر بوده است. تعداد نمونه ها در هفت هنرستان کشاورزی مورد مطالعه 228 نفر هنرجو و 71 نفر مربی و 7 نفر مدیر در دسترس و کلیدی بوده اند. اطلاعات مورد نیاز برای این تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساخت دهی شده و پرسشنامه های محقق ساخته و چک¬لیست ارزیابی توسعه زیرساخت¬هاگردآوری شده است. پرسشنامه از نظر روایی و پایایی مورد تأیید قرار گرفت. میزان پایایی سوالات پرسشنامه با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا محاسبه گردیده و میزان پایایی سوالات پرسشنامه مدیران، مربیان و هنرجویان به ترتیب 8402/0 ،9752/0و 6606/0 درصد به دست آمد. سئوالات مصاحبه هم از نظر روایی و اطمینان پذیری مورد تایید کارشناسان فن قرار گرفته و از این روش هم اطمینان حاصل شد. داده های جمع آوری شده به سه صورت توصیفی، استنباطی و اکتشافی با استفاده از روشها و آزمونهای آماری و روش کیفی تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که زیرساخت-ها(سخت¬افزارها،نرم¬افزارها و شرایط مالی) و هم¬چنین میزان آگاهی مربیان و هنرجویان نسبت به الزامات طرح هوشمندسازی و شاخص¬های مورد بررسی در حد پایینی قرار دارد. نتایج نشان داد که سازگار نبودن ساختار و تشکیلات هنرستان¬های کشاورزی مورد مطالعه و فراهم نبودن زیرساخت¬های مورد نیاز از موانع عمده این طرح بودند. در نهایت مهمترین راهکارهای به دست آمده در خصوص رفع مشکلات هوشمندسازی هنرستانهای کشاورزی عبارت بودند از: 1)تجهیز و نوسازی هنرستان به وسایل وامکانات جدید،2) برگزاری مستمر کارگاه¬های آموزشی برای معلمان در ضمن خدمت، 3) تامین منابع مالی طرح 4) تغییر در محتوای کتب آموزشی متناسب با طرح هوشمندسازی مدارس.
جلال نظری کمرودی حمید بلالی
شرکت های تعاونی روستایی برای بوجود آوردن زمینه ای که اعضاء سرنوشت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را بر عهده گیرند و توسعه پایدار مناطق روستایی را به ظهور برسانند تشکیل شده اند. با توجه به نقش تعاونی روستایی در روستاها انجام مطالعه و بررسی عملکرد و راه های توفیق و توسعه این شرکت های تعاونی ضروری به نظر می رسد. لذا هدف از این تحقیق بررسی عملکرد شرکت های تعاونی روستایی شهرستان سوادکوه در استان مازندران است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی- توصیفی است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه مشتمل بر دو نوع پرسشنامه که شامل پرسشنامه اعضا و ارکان مدیریتی شرکت های تعاونی روستایی و پرسشنامه عمومی شرکت های تعاونی روستایی استفاده شده است. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه با انجام پیش آزمون 30 پرسشنامه تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف محاسبه شد که میزان آلفای کرونباخ به طور متوسط 0/87 بدست آمد. جامعه آماری و واحدهای تحلیل، شرکت های تعاونی روستایی شهرستان سوادکوه در استان مازندران بوده که بعد از تعیین حجم نمونه، داده های مورد نظر گردآوری گردید. در بررسی عملکرد شرکت های تعاونی روستایی شهرستان از آزمون های تحلیل همبستگی با توجه به نوع داده ها استفاده شد تا رابطه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته مشخص شود برای بررسی عوامل موثر در عملکرد از روش رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام استفاده شده است که بر اساس یافته ها، شناخت وظایف و اهداف تعاونی، همدلی بین اعضا و ارکان مدیریتی تعاونی روستایی، حمایت ها و مساعدت های اداره تعاون استان، ارتباط تعاونی روستایی با سازمان های مرتبط، اتحادیه های قوی تعاونی روستایی در منطقه، مشارکت پذیری بین اعضا و حمایت های قانونی دولت دارای اثر گذاری مثبت بر عملکرد تعاونی های روستایی شهرستان سوادکوه استان مازندران می باشند. نتایج این پژوهش می تواند با معرفی عوامل موثر عملکردی در شرکت های تعاونی روستایی شهرسستان باعث بهبود عملکرد تعاونی ها در منطقه شود.
نفیسه امیری باوندپور رضا موحدی
هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر بر پایداری کشاورزی در شهرستان کرمانشاه می¬باشد. جامعه آماری تحقیق که به صورت پیمایشی انجام شده است عبارتند از مجموعه گندمکاران آبی که در شهرستان کرمانشاه به کشاورزی اشتغال دارند و از این تعداد 300 نفر از طریق نمونه گیری انتخاب شده¬اند. پرسشنامه مهمترین ابزار جمع¬آوری اطلاعات در تحقیق حاضر است اما در کنار پرسشنامه از تکنیک مصاحبه نیز استفاده شده است. دقت شاخص¬ها و گویه¬ها در پرسشنامه یا روایی صوری توسط متخصصان فن مورد تائید قرار گرفته است. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق پرسشنامه در اختیار 30 نفر از کشاورزان قرار گرفت و نتایج آن بررسی و آلفای کرونباخ آن محاسبه گردید و رقم 82 درصد به دست آمده که رقم قابل قبولی است. در تحلیل داده از روش¬های مختلفی آماری به ویژه رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای عوامل زراعی فنی و عوامل اقتصادی و اجتماعی و عوامل آموزشی و ترویجی توانایی تبیین 50% تغییرات متغیر پایداری کشاورزی را دارا می¬باشند.
محمد محمدی رضا موحدی
با توجه به اینکه هدف تحقیق حاضر میزان اثربخشی دوره های آموزشی در تعاونی های فرش دستباف استان زنجان می باشد، لذا این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، میدانی است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری را اعضای تعاونی های فعال فرش دستباف استان زنجان تشکیل می دهند. تعداد تعاونی های فرش دستباف فعال 38 تعاونی با تعداد اعضای 366 نفر می باشد که تعداد 181 نفر از آنها با استفاده از جدول مورگان به عنوان نمونه های تحقیق انتخاب گردیدند. روایی پرسشنامه با کمک صاحب نظران از جمله کارشناسان و اساتید تعیین شد. پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد که مقدار آن 0/88 به دست آمد. پس از گردآوری داده ها از نرم افزار spss، داده ها توصیف و تحلیل شدند. در بخش توصیفی از جدول فراوانی، آماره های مرکزی شامل میانه، نما، میانگین، و آماره های پراکندگی شامل انحراف معیار و ضریب تغییرات استفاده شد. در بخش استنباطی نیز از تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون و آزمون من ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد، نتیجه تحلیل همبستگی نشان داد که متغیرهای تعداد دوره های آموزشی، میزان درآمد از طریق تعاونی و عوامل چهارگانه اثربخشی (محتوا، آموزشگرا، روش ها و امکانات آموزشی و اهداف دوره) با میزان اثربخشی دوره ها رابطه معنادار ومثبت وجوددارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر نظرات پاسخگویان درباره تناسب اهداف دوره بیشترین تاثیر را در اثربخشی دوره های آموزشی در تعاونی های فرش دست باف استان زنجان دارا بوده است.
صمداله قنبری احمد یعقوبی فرانی
مسئله ی مهمی که در سال های اخیر کشور را دچار مشکل کرده است افزایش بیکاری و کمبود فرصت-های شغلی است که باید راهکاری برای آن اندیشیده شود. یکی از راهکارهای مناسب برای این معضل تعاونی های تولید کشاورزی است. هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر توسعه ی فرصت های اشتغال در تعاونی های تولید کشاورزی بود. جامعه ی آماری پژوهش را مدیران عامل تعاونی های کشاورزی استان زنجان تشکیل داده اند که تعداد آنها 620 نفر بود که 234 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بود. روایی محتوایی ابزار با استفاده از نظرات اساتید دانشگاه و نظرات چند تن از مدیران تعاونی های کشاورزی تایید شد. پایایی ابزار نیز بعد از انجام پیش آزمون با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 82/0 تا 95/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که شش عامل تامین زیرساخت ها و تسهیلات کشاورزی، سیاست گذاری و حمایت های قانونی، مدیریتی و سازمانی، اجتماعی و ارتباطی، اقتصادی و سرمایه گذاری و عامل آموزشی، مهارتی و اطلاعاتی، بازاریابی، توسعه ی تجهیزات و بهره گیری از متخصین به عنوان عوامل موثر بر توسعه ی فرصت های شغلی شناسایی شدند که مجموع 55/70 درصد واریانس را تبیین می-کنند.