نام پژوهشگر: عبدالحمید نظری
معصومه نورتقانی محمود قعه نویی
در این پژوهش به معضلات کالبدی و اثر آن در بعد اجتماعی سکونتگاه پرداخته شده است. این معضل هم شکل شدن شهرهاست و در همه سکونتگا های کشور قابل مشاهده است. هدف این پژوهش ارائه راهکارهایی طراحانه برای کاهش این معضل در زمینه ی مشخص و در ارتباط با منطقه ترکمن صحرا است. پرسش های تحقیق به میزان ارتباط ساختار کالبدی با ساختار اجتماعی و چگونگی تاثیر آن ها در سکونتگاه های ترکمن معطوف شده اند. برای پرداختن به معضل فوق ابتدا ساختار و روابط اجتماعی قوم ترکمن در طایفه یموت مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی تحلیلی می باشد. در بررسی ساختار اجتماعی ترکمن از روش های توصیفی و تاریخی، مشاهده ای و کتابخانه ای استفاده شده است. ساختار خویشاوندی به عنوان مهمترین عامل انتظام فضاها و شکل گیری گروه های سکونتی ترکمن شناخته شد و سه مقیاس سکونتگاهی سامان دهنده فضاها مشخص گردید. نتایج حاصل از برداشت های کالبدی نمونه های موردی انتخاب شده مقایسه گردید و وجود تاثیر پذیری ساختار کالبدی از ساختار اجتماعی را به شکل قوی تأیید کرد. در ادامه مولفه های کیفیت محیط، مرتبط با این عوامل ذکر شده جهت ارائه اصول و ضوابط طراحی در سه مقیاس سکونتگاهی مشخص شده مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
علیرضا رابط مصطفی طالشی
نظام سکونتگاهی روستایی کشور به سبب ویژگی های ساختاری – کارکردی خود دارای هویتی مستقل است. با توجه به مشکلات اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی اکثر سکونتگاه های روستایی کشور و به تبع آن بروز تحولات منفی فضایی و مکانی، توجه به ساختار و روابط اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی حاکم بر این سیستم با توجه به بسترسازی آگاهانه در فضای زیست و تولید باهدف دست یابی به توسعه پایدار روستایی، امری ضروری و دور از اجتناب است. در همین ارتباط لازم است به مسکن روستایی به عنوان یکی از اجزای اصلی بافت روستا و عنصری مهم و اثرگذار در تحولات اقتصادی و اجتماعی جامعه روستایی توجهی اساسی گردد. در این راستا تسهیلات مالی بهسازی (مقاوم سازی) مسکن روستایی که توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در جهت بهسازی واحدهای مسکونی به روستاییان نیازمند اعطاء گردیده است، نقش مهمی در ایجاد دگرگونی شاخص های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی واحدهای مسکونی موردنظر بر عهده داشته است. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش 51 روستا جهت انجام بررسی های موردنظر انتخاب گردیده است. جهت تحلیل داده های موردنظر از روش های آماری، آماره t تک نمونه ای و دو نمونه ای و آزمون ویلکاکسون، کروسکال والیس و رتبه ای فریدمن استفاده شده است. نتایج پژوهش مزبور حاکی از این است: 1- شاخص کالبدی واحدهای مسکونی روستایی محدوده موردنظر به سبب انجام عملیات بهسازی (مقاوم سازی) بهبودیافته است.2- بعد از انجام عملیات بهسازی (مقاوم سازی) میزان تمایل خانوارها به انجام فعالیت های تولیدی با کاهش و در مقابل تمایل به انجام فعالیت های خدماتی با افزایش روبرو بوده است.3- قبل و بعد از عملیات بهسازی (مقاوم سازی) مسکن، تفاوت معناداری میان نقش و کارکرد تولیدی- تدارکاتی واحدهای مسکونی روستایی محدوده موردمطالعه وجود دارد، بر همین مبنا می توان این گونه بیان داشت، اعتبارات مقاوم سازی مسکن روستایی به کاهش نقش و عملکرد تولیدی- تدارکاتی واحدهای مسکونی روستایی محدوده موردمطالعه منجر گردیده است.
الهام نظرداد عبدالحمید نظری
چکیده ندارد.
مریم گازا اسدالله دیوسالار
چکیده ندارد.
احمدرضا لسانی آهنگر عبدالحمید نظری
چکیده ندارد.
حامد چپرلی عبدالحمید نظری
چکیده ندارد.
عذرا عمادالدین اسماعیل علی اکبری
چکیده ندارد.