نام پژوهشگر: مهدی رفیعی بهابادی

تحولات دینداری در ایران (1388-1353)
thesis سایر - پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی 1388
  مهدی رفیعی بهابادی   محمدرضا طالبان

هدف پژوهش این بود که تحولات دینداری در جامعه ایران را از سال 1353 تا 1388 در آیینه تحقیقات انجام گرفته دنبال کند. با توجه به این که حکومت قبل از انقلاب اسلامی یک حکومت غیر دینی بوده ، اما بعد از انقلاب حکومت جمهوری اسلامی، با انواع سیاست هایی که به کار برد، سعی در اسلامی کردن جامعه از بالا را داشت، سوال اصلی این تحقیق این است که آیا همزمان با اسلامی کردن جامعه از بالا و سیاست های جامعه پذیری سیاسی که حکومت به کار برد، دینداری فردی نیز افزایش یافت یا این که وضع به گونه دیگر است. در قسمت مبانی نظری ما از دو دسته نظریه استفاده کردیم. دسته اول نظریه های سکولاریزاسیون که به بحثی ساختاری می پردازند و اکثر این نظریه ها بر این باورند که دین و دینداری در جهان مدرن به دلایل مختلف رو به افول می رود. در مقابل تئوری های جامعه پذیری سیاسی به نقش عاملیت بها داده و معتقدند که حکومت ها با توجه به منافع و ایدئولوژیشان می توانند افراد جامعه را به طرف آن ایدئولوژی سوق دهند. اما در این پژوهش ما نظریه های سکولاریزاسیون را پایه کار خود قرار داده و بر پایه آن به تدوین فرضیات پرداختیم. در قسمت چارچوب نظری از بین نظریه های سکولاریزاسیون، نظریه اینگلهارت و از طرفی از بین دو نظریه تغییر اجتماعی و چرخه حیات، برای تحلیل تفاوت میزان دینداری در نسل های مختلف، نظریه تغییر اجتماعی را مورد استفاده قرار دادیم. روش این تحقیق، تحلیل ثانوی است و با استفاده از نتایج پیمایش هایی که در سطح ملی از سال 1353 تا 1388 انجام شده است به بررسی تحولات دینداری در جامعه ایران پرداختیم. اهم نتایج به این شرح است: 1- دینداری مردم ایران از سال 1353 تا 1388 در تعداد بیشتری از شاخص ها کاهش و در تعدادی نیز افزایش یافته است. 2- در سال اخیر(1388) دینداری گروه سنی 50 ساله به بالا(جوانان اول انقلاب) نسبت به گروه سنی جوان بیشتر است. 3- احتمالاً بین میزان توسعه اقتصادی-اجتماعی و میزان دینداری رابطه وجود ندارد. 4- احتمالاً بین میزان نابرابری اقتصادی و میزان دینداری رابطه وجود ندارد.