نام پژوهشگر: میلاد رمضانی
میلاد رمضانی عطاءا... ملکی
عوامل متعددی در یادگیری مهارتهای زبان دخیل میباشند. در این میان، استفاده از منابع آموزشی یکی از عناصر اصلی در این فرایند به حساب می آیند. گرچه مباحث بسیاری در مورد ضرورت استفاده از این منابع و یا حذف کامل آنها مطرح است، و آزادی عمل مدرس در انتخاب آنها مورد مجادله است، این منابع به صورت گسترده موجودند و مورد استفاده قرار میگیرند و لذا ارزشیابی آنها جزء لاینفک حیطه آموزش و یادگیری زبان انگلیسی قلمداد میشود. در محیط های آموزش زبان خارجی در ایران، منابع آموزشی جهانی و کثیرالانتشار به صورت رسمی در مدارس مورد استفاده قرار نمیگیرند، بلکه به صورت غیر رسمی در موسسات آموزش زبان و آموزشگاههای خصوصی تدریس میشوند. ضعف آموزشی و ناکارآمدی منابع درسی آموزشی مدارس مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این در حالی است که منابع آموزشی که در سراسر جهان و همچنین محیط های غیر رسمی در ایران مورد استفاده قرار میگیرد، هنوز در کشورمان مورد تحلیل و بررسی جامع قرار نگرفته اند. پژوهش حاضر بر آن است که بررسی جامعی از سری آموزشی american headway که در ایران و 140 کشور جهان مورد استفاده قرار میگیرد انجام دهد. این تحقیق از لحاظ نظری بر پایه مدل جامع littlejohn که در سال 1998 طراحی شده است، میباشد. این مدل یکی از انواع دقیق و علمی مدلهای ارزشیابی منابع آموزشی میباشد که منابع آموزشی را صرف نظر از نحوه تدریس آنها در مجیطهای آموزشی مورد بررسی قرار میدهد. بر پایه این مدل سه پرسشنامه طراحی شده است. اولین پرسشنامه که ویژگیهای ملموس کتاب را مورد ارزیابی قرار میدهد توسط محقق تکمیل شده است. پرسشنامه دوم که task analysis sheet نامیده میشود، توسط شش نفر از متخصصین آموزش زبان که سابقه تدریس سری آموزشی مورد بررسی را داشته اند، به صورت دقیق پاسخ داده شده است. دو نوع reliability به نامهای inter-rater و intra-rater در این پرسشنامه محاسبه شده است. و پرسشنامه سوم که بر پایه دو مرحله قبلی و توضیحات روی جلد کتابها طراحی شده نیز توسط این شش متخصص ارزیابی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اگرچه نقص هایی بر این سری آموزشی مترتب است، ارزشهای آموزشی و نکات مثبت کتاب بر کمبودها چیرگی دارد.
میلاد رمضانی مسعود ورشوساز
به طور معمول روش هایی که امروزه برای تهیه نقشه های توپوگرافی استفاده می شوند فتوگرامتری هوایی با استفاده از دوربین های متریک، استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه برداری زمینی و یا استفاده از لیزر اسکنرها می باشند. اما در بعضی از موارد اجرایی بدلیل مسائلی از قبیل هزینه، دسترسی، مجوزهای مورد نیاز، مدت زمان انجام پروژه و دسترسی سریع به اطلاعات، استفاده از چنین تکنیک هایی کاری طاقت فرسا و عملا دور از انتظار می باشد. در این موارد نیازمند به یک روش میسر و مقرون به صرفه می باشیم که نه تنها متناسب با ابعاد منطقه(عارضه) و سرعت تغییرات باشد بلکه دقت مورد نیاز را نیز برآورده نماید. به منظور غلبه یا کاهش مشکلات فوق روشی که به تازگی برای تهیه نقشه های بزرگ مقیاس استفاده گردیده است، روش اخذ تصویر توسط وسائل پرواز فوق سبک یا فتوگرامتری هوایی برد کوتاه می باشد. با توجه به ضرورت حضور این گونه سیستم ها در کاربردهای فتوگرامتری و جدید بودن موضوع کاربرد آنها در مقایسه با سیستم های دیگر، نیاز به امکان سنجی از این گونه سیستم ها در کاربردهای فتوگرامتری امری کاملا محسوس است. به همین دلیل در این پایان نامه به امکان سنجی استفاده از وسایل پرواز بدون سرنشین از نقطه نظر زمان عملیات، هزینه، دقت مورد نظر، آنلاین بودن اطلاعات و دیگر معیارهای امکان سنجی به منظور تهیه نقشه های بزرگ مقیاس پرداخته شده است. برای این منظور سیستم های مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفتند و یک سری تست های عملی در محیط های باز و بسته توسط یکی از سیستم های موجود انجام گرفت. در محیط بسته با هدف ارزیابی قابلیت پرواز این سیستم ها، سیستم uav بعد از انجام کالیبراسیون دوربین در باند پرواز به صورت هدایت دستی قرار گرفت و از ارتفاع 3 متری عملیات اخذ تصویر انجام گرفت. نتایج تحقیق در این تست نشان داد که بدلیل شرایط محدود نوردهی امکان افزایش سرعت شاتر به منظور حذف لرزش های ناشی از موتورها وجود ندارد بنابراین منجر به حضور جابجایی های محسوس در تصاویر می گردد که همین امر باعث کاهش دقت می شود. در تست انجام شده در محیط باز نیز نتایج تحقیق نشان داد که این گونه سیستم ها علی رغم محدودیت در ابعاد منطقه، شرایط جوی و حمل بار،متناسب با ارتفاع پرواز و سنسورهای بکار رفته قابلیت تولید نقشه هایی با مقیاس 1:500 تا 1:100 و منحنی ترازهای 50 تا 10 سانتی متر را دارا می باشند و در ضمن از لحاظ هزینه و زمان انجام پروژه توسط آنها قابل مقایسه با روش های مشابه نیستند.