نام پژوهشگر: حسین شهبازی
فاطمه احمدپور رسول اصغری زکریا
این تحقیق به منظور مطالعه ویژگی های کاریولوژیکی و الگوی نواربندی c کروموزوم های چند جمعیت از گونه ae. biuncialis و ارزیابی تنوع پروتئین های ذخیره ای آن به روش الکتروفورز a-page انجام گرفت. کاریوگرام هر جمعیت، حداقل در 12 فرد با استفاده از رنگ آمیزی استو-فریک-هماتوکسیلین تهیه و ویژگی های کروموزومی شامل طول بازوی کوچک و بزرگ، طول کروموزوم، شاخص نسبت بازو و طول نسبی آن تعیین گردیدند. همچنین الگوی نواربندی و تعداد نوارهای cدر هر یک از بازوهای کروموزومی در حداقل 5 بوته مختلف از هر جمعیت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مجموعه کروموزومی این گونه 6 جفت کروموزوم متاسانتریک، 6 جفت کروموزوم ساب متاسانتریک و 2 جفت کروموزوم ساب تلوسانتریک وجود دارد که سه جفت کروموزوم آن دارای فرورفتگی ثانویه و ماهواره بود (کروموزوم های 1، 8 و12). از نظر طول نسبی در همه کروموزوم ها به جز در کروموزوم های 10 و 13 و از نظر شاخص نسبت بازو در کروموزوم های 2، 3، 4، 8، 9 و 11 بین جمعیت ها اختلاف معنی داری مشاهده شد. همچنین چندشکلی (هترومورفیسم) قابل ملاحظه ای در وجود یا عدم وجود برخی از نوار های c در بین جمعیت های مختلف وجود داشت. با این حال، هر یک از کروموزوم ها دارای نوارهای c منومورفی بودند که به شناسایی آنها کمک نمود. الکتروفورز گلیادین ها در جمعیت های ae. biuncialis، آن ها را به زیرواحد های ?، ?، ? و ? تفکیک نمود. بیشترین میزان تنوع در بین جمعیت ها، مربوط به نوارهای ناحیه ? بود. در تجزیه خوشه ای، 13 جمعیت از گونه ae. biuncialis در 3 گروه مجزا قرار گرفتند و گروه بندی آن ها از فاصله جغرافیایی جمعیت ها تبعیت می کرد. جمعیت مرند و دو جمعیت از شبستر با داشتن فراوانی بالا برای نوار مرتبط با کیفیت بالای گلوتن (45-?)، از کیفیت نانوایی بالایی برخوردار بودند. همچنین با توجه به فراوانی بالای نوارهای 45-? و 5/43-? که به کیفیت بالای گلوتن مرتبط می شوند، و نیز به دلیل عدم وجود نوار 42-? و 40-? (شاخص کیفیت پائین) در کل جمعیت ها، می توان از این گونه در برنامه های اصلاحی برای بهبود کیفیت گندم نان استفاده نمود.
مینا تبریزی علی اصغر سپاهی گرو
مجموعه پلوتونیک الوند شامل ماگماهایی با ترکیب متفاوت می باشد که در زمان های مختلف تزریق شده و باعث تشکیل سنگ های پلوتونیک با ترکیب متنوع، دایک های مافیک و دایک های فلسیک (پگماتیت ها و آپلیت ها) شده است. گرانیت های پورفیروئید بیشترین حجم توده پلوتونیک الوند را شامل می شوند و با توجه به شواهد صحرایی و شیمی سنگ ها، این گرانیت ها در دو مرحله تزریق شده اند. دسته ای از دایک های فلسیک (آپلیت ها و پگماتیت ها) درون توده نفوذی (تبلور در مراحل پایانی سرد شدن ماگما) و دسته ای دیگر در سنگ های دگرگونی تزریق شده اند. پگماتیت ها و آپلیت ها بر اساس ترکیب کانی شناسی به پگماتیت های تورمالین-گارنت-موسکویت دار، آلومینیوسیلیکات دار، تورمالین دار و میکا دار و آپلیت های تورمالین دار، گارنت-دار و تورمالین-گارنت-موسکویت دار و از لحاظ ژئوشیمیایی به پگماتیت ها و آپلیت های سدیک و پتاسیک تقسیم می شوند. سنگ های میزبان و دایک های مافیک با ظاهری تیره رنگ، ساخت توده ای و پورفیری به همراه کانی های پلاژیوکلاز، آمفیبول و پیروکسن که در بعضی از آنها درشت بلور کوارتز وجود دارد، دیده می شوند. با این حساب دایک های مافیک-حدواسط منطقه تاریک دره و چشمه قصابان توانسته اند در سنگ میزبان هایی با ترکیب متفاوت (مافیک-حدواسط-اسیدی) نفوذ کنند که این امر باعث تغییراتی در ترکیب شیمی بعضی از آنها شده است. بر اساس مطالعات پتروگرافی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی قسمت های اصلی توده گرانیتوئیدی به تیپ s تعلق دارد. از لحاظ ویژگی های ژئوشیمیایی به سری کالک آلکالن غنی از پتاسیم و از نظر درجه اشباع آلومین به سری پرآلومین تعلق دارد. این توده در عناصر nb، ta، ti، y، hf، zr و hree تهی شدگی و در عناصر lil و lree غنی شدگی نشان می دهد که شبیه به توده های زون فرورانش حاشیه قاره ها می باشد. دایک های فلسیکی که درون گرانیت های پورفیروئید نفوذ کرده اند ،حاصل تفریق بوده و به سری کالک آلکالن تعلق دارند. این دایک ها از نظر درجه اشباع آلومین در محدوده پرآلومین قرار می گیرند. دایک های مافیک موجود در منطقه نیز دارای تیپ i بوده و به سری کالک آلکالن، و تولئیتی و متاآلومین تعلق دارند. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی عناصر کمیاب بر روی نمودارهای عنکبوتی،کلیه دایک های فلسیک و مافیک و سنگ میزبان مافیک در عناصر nb، ta، ti، y، hf، zr و hree تهی شدگی و در عناصر lil) ،k, rb, cs) و lree غنی شدگی نشان می دهند که بیانگر محیط فرورانش (فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر زون سنندج-سیرجان) می باشد. در واقع آنومالی منفی نشان دهنده محیط کالک آلکالن قوسی در ارتباط با فرورانش و آنومالی مثبت در دایک های مافیک نشان دهنده تحرک عناصر در زون فرورانش توسط سیالات آبگون و در دایک های فلسیک نشان دهنده نقش پوسته در تحول آنهاست. با توجه به نمودار اکسیدهای اصلی و عناصر کمیاب در مقابل سیلیس و نمودارهای عنکبوتی می توان استنباط کرد که این دایک ها در اثر فرایند تبلور تفریقی حاصل شده اند و با سنگ های مافیک-حدواسط منطقه هم منشاٌ می باشند. براساس آنالیزهای انجام شده گارنت های موجود در پگماتیت ها از نوع آلماندن و اسپسارتین می باشند ( sps61.5- alm34.6-grs3.1-prp0.8). بیوتیت های موجود در آپلیت ها، کوارتزمونزودیوریت و الیوین گابرو از نوع سیدروفیلیت و میکای سفید موجود در پگماتیت و آپلیت منطقه در محدوده بین موسکویت و سلادونیت قرار می یرند. پلاژیوکلازهای موجود در پگماتیت ها، آپلیت ها و کوارتزمونزودیوریت از نوع غنی از آلبیت برای پگماتیت ها و آپلیت ها، و از نوع الیگوکلاز برای کوارتزمونزودیوریت بوده که به ترتیب دارای (%98-95ab=)، (%93-87ab=) و (%71-70ab=) می باشند. پتاسیم فلدسپارهای موجود در پگماتیت ها دارای ناخالصی آلبیت تا حدود 50% می باشند. آلانیت های موجود در پگماتیت ها از نوع غنی از ce می باشند.
لقمان کتابی سید داود محمدی
منطقه مورد مطالعه در جنوب شهرستان همدان واقع شده است. چهار فابریک استروماتیک، چین خورده، افتالمیتیک و پتیگماتیک در دره سیمین به صورت غالب و در مقیاس قابل توجهی دیده می شوند. بر اساس آزمون های تعیین خصوصیات فیزیکی، مقدار درصد تخلخل و شاخص جذب آب در میگماتیت های منطقه مورد مطالعه کم (حدود 1%) می باشد. بر اساس رده بندی گمبل، تمامی میگماتیت ها در رده دوام خیلی مقاوم و بر اساس رده بندی فرانکلین و چاندرا، تمام نمونه ها در رده دوام شدیداً مقاوم قرار می گیرند. بر اساس آزمایش مقاومت فشاری تک محوری، فابریک استروماتیک بالاترین مقاومت فشاری را دارا می باشد و در رده سنگ های با مقاومت فشاری بالا قرار می گیرد. در تمامی فابریک ها مقدار مقاومت فشاری تک محوری در جهت (a) بیشترین مقاومت را نشان می دهد ولی در جهت (b و c) به علت انیزوتروپ بودن این سنگ ها و همچنین به علت پیچش های موضعی در بخش لوکوسوم و وجود کانی های ورقه ای مانند بیوتیت و مسکویت در بخش مزوسوم، مقدار مقاومت فشاری تک محوری قابل پیش بینی نمی باشد. در سنگ های میگماتیتی، هنگامی که در امتداد محور a بارگذاری صورت می گیرد، بیشتر گسیختگی ها از الگوی برشی تبعیت می کنند. بارگذاری در امتداد محور b غالباً گسیختگی های کششی و برشی چندگانه را موجب می شود. بیشتر الگوهای گسیختگی، هنگامی که بارگذاری در امتداد محور c صورت گیرد از نوع کششی چندگانه خواهد بود. ضخامت و پیچ خوردگی های بخش لوکوسوم میگماتیت ها در ایجاد الگوی گسیختگی این سنگها بسیار تعیین کننده است. مقدار افت وزنی در آزمایش سلامت سنگ کمتر از 1% است که این موضوع حاکی از مقاومت بالای این گروه از سنگ ها در برابر عوامل جوی می باشد. فابریک های چین خورده و استروماتیک بیشترین مقدار درصد افت وزنی در برابر محلول سولفات منیزیم و سولفات سدیم را در مقایسه با دیگر فابریک ها نشان می دهند که علت آن می تواند تخلخل بیشتر این دو فابریک در مقایسه با سایر فابریک ها باشد. آزمایش ذوب و انجماد بر روی میگماتیت های منطقه حاکی از مقاومت بالای این گروه از سنگ ها در برابر عوامل جوی می باشد.
حسن برجسته حسین شهبازی
مجموعه پلوتونیک الوند در بخش شمالی زون دگرگونی سنندج - سیرجان واقع شده است. این مجموعه دارای ترکیب متنوع سنگ شناسی مافیک، حدواسط و فلسیک می باشد.. جهت تعیین ترکیب شیمیایی کانی ها و بررسی شرایط فشار- دمای تشکیل گرانیتوئیدهای الوند، آنالیز شیمیایی مایکروپروب بر روی کانی های آمفیبول، پلاژیوکلاز و بیوتیت موجود در کوارتزدیوریت ها و برروی کانی های ارتوکلاز، پلاژیوکلاز و بیوتیت موجود درگرانیت-های پرفیروئید انجام پذیرفت. همچنین آنالیز شیمیایی مایکروپروب برروی کانی های ارتوکلاز، پلاژیوکلاز، بیوتیت، روتیل و اسفن موجود در گرانیتوئیدهای هولولوکوکرات انجام پذیرفت. مطالعه شیمیایی کانی ها نشان می دهد که آمفیبولهای موجود در کوارتزدیوریت ها بیشتر از نوع کلسیک مانند اکتینولیت، پلاژیوکلازها از نوع آندزین و بیوتیت ها از نوع فلوگوپیت می باشند. بررسی شیمیایی کانی ها نشان می دهد که کانی های ارتوکلاز موجود درگرانیت های پرفیروئید غنی از پتاسیم، پلاژیوکلازها از نوع آندزین تا الیگوکلاز و بیوتیت ها از نوع آنیت می باشند. آنالیز شیمیایی کانی ها نشان می دهد که کانی های ارتوکلاز موجود در گرانیتوئیدهای هولولوکوکرات غنی از پتاسیم بوده و پلاژیوکلازها از نوع آندزین تا الیگوکلاز و بیوتیت ها از نوع سیدروفیلیت می باشند. آنالیز کانی های حاوی ti، درصد وزنی متوسط 94tio2= را برای کانی روتیل و 7/35 tio2= را برای کانی اسفن نشان می دهد. ژئوترموبارومتری کانی های موجود نشان می دهد که گرانیتوئیدهای مزوکرات مجموعه پلوتونیک الوند در فشار 8/1 تا 7/2 کیلوبار و در عمق کمتر از 7 ~ جایگزین شده اند. ژئوترمومتری آمفیبول- پلاژیوکلاز، دمای تشکیل این کانی ها را در سنگ های کوارتزدیوریتی الوند 700 تا 730 درجه ی سانتی گراد نشان می دهد. نتایج حاصل از بارومتری بر روی فلدسپارها نشان می دهد که گرانیت های پرفیروئید در فشار 4/2 کیلوبار و گرانیتوئیدهای هولولوکوکرات در فشار 8/1 کیلوبار جایگزین شده اند. نتایج حاصل از ترمومتری فلدسپارها دمای 580 درجه سانتی گراد را برای تشکیل گرانیت های پرفیروئیدی و دمای 550 درجه سانتی گراد را برای تشکیل گرانیتوئیدهای هولولوکوکرات مجموعه پلوتونیک الوند نشان می دهد. دماسنجی با تک کانی بیوتیت دمای560 تا 570 درجه سانتی-گراد را برای گرانیت های پرفیروئید و دمای540 تا 570 درجه سانتی گراد را برای گرانیتوئیدهای هولولوکوکرات نشان می دهد .دماسنجی با تک کانی روتیل ماکزیمم دمای 480 درجه سانتی گراد را برای تشکیل رگه های کوارتزی نشان می دهد.
سارا ویسی عباس آسیابانها
چکیده سری مخروط های آتشفشانی جوان شمال قروه (7 عدد) در داخل پهنه ی دگرگونی سنندج-سیرجان و در راستایی به موازات آن و نیز پهنه ی آتشفشانی ارومیه دختر قرار دارند. این آتشفشان ها از نظر چینه شناسی به ترتیب از رخساره های نهشته های آذرآواری جریانی در قسمت پایین، نهشته های اسکوری در وسط و روانه های بازالتی در قسمت بالا تشکیل شده اند. ساختار مخروط ها که گویای فعّالیّت استرومبولین این آتشفشان ها است، تقریباً به طور یکنواخت از اسکوری و بمب های آتشفشانی و روانه گدازه های بازالتی پرحفره حاوی کانی های فرومنیزیم آب دار (هورنبلند، بیوتیت و آپاتیت) و بی آب (الیوین و کلینوپیروکسن) و مقادیر بسیار کمی پلاژیوکلاز (به صورت میکرولیت های زمینه) ساخته شده است. در داخل محصولات فورانی این مراکز علاوه بر انواع بمب و پرتابه، دو گروه آنکلاو به چشم می خورد. گروه اول ماهیّت فلسیک داشته و قطعاتی از پی سنگ گنیسی منطقه هستند که طی مراحل آغازین فعالیّت آتشفشان در داخل آشیانه ی ماگمایی ریزش کرده اند. گروه دوم آنکلاوهای مافیک اند. تشابه ویژگی های شیمیایی و پتروگرافیکی این آنکلاوها و سنگ های آتشفشانی میزبان، حاکی از وجود ارتباط ژنتیکی میان آن هاست، به نحوی که می توان گفت این آنکلاوها، کومولاها یا لخته هایی از ماگمای میزبان محسوب می شوند که در پی فعّالیّت انفجاری متلاشی شده و همراه با محصولات فوران به هوا پرتاب و سپس در اطراف دهانه نهشته شده اند. ژئوترموبارومتری آنکلاوهای مافیک در این مراکز، دما و فشاری به ترتیب در حدود °c 975-927 و gpa 4/0-2/0 برای الیوین بیوتیتیت ها، °c 1023-972 و gpa 6/0-4/0 برای آپاتیت-پیروکسن-هورنبلندیت ها و °c 1100-1000 و gpa 8/0-6/0 برای آپاتیت-هورنبلندیت ها را به دست می دهند. ضمناً تلفیق بررسی های رخساره ای و شیمیایی ، 5 مرحله آتشفشانی را برای آن ها پیش بینی می کند: 1) تشکیل مخازن ماگمایی در پوسته ی قارّه ای، 2) تبلور و ته نشینی لخته های(کومولاهای) کانی های مافیک، 3) تشکیل ستون های فورانی و خروج روانه های پامیسی(ایگنیمبریت ها) 4) ریزش ستون فورانی و سقوط اسکوری ها و 5) خروج آرام روانه گدازه های بازیک. نتایج بررسی های ژئوشیمیایی محصولات آتشفشانی این مراکز، مبیّن آن است که منشأ ماگما در مراکز آتشفشانی مورد مطالعه یک منبع گوشته ای غنی شده زیر لیتوسفر قارّه ای (گوشته ی متاسوماتیسم شده) در زون فرورانش می باشد. این مذاب های گوشته ای والد توسط سیّال ها و یا مذاب های حاصل از ورقه ی در حال فرورانش غنی سازی شده و طی صعود با موادّ پوسته ی قارّه ای آلایش یافته اند (فرآیند afc).
امین بهمن پور حسین شهبازی
توده نفوذی آلموقولاق در 30 کیلومتری شمال باختر همدان بین عرض های´40 °34 تا ´00 °35 شمالی و طول های ´ 3 °48 تا ´15 °48 خاوری قرار دارد که مشتمل بر محدوده ای به وسعت 200 کیلومتر مربع می باشد. این منطقه در بخش شمال باختری پهنه ی سنندج سیرجان قرار دارد. بر مبنای مطالعات زمین شناسی گذشته سنگهای نفوذی منطقه به دو گروه دیوریت- مونزونیت و سینیت -آلکالی گرانیت تقسیم شده است. پس از نمونه برداری از منطقه و انجام مطالعات پتروگرافی سنگهای نفوذی منطقه به دو گروه حدواسط و اسیدی تقسیم شدند که گروه حدواسط شامل دیوریت تا گابرو دیوریت، مونزونیت، مونزودیوریت، کوارتزدیوریت و کوارتزمونزودیوریت می باشد و گروه اسیدی از گرانیت، گرانیت آلکالن، گرانودیوریت، سینیت و کوارتز سینیت تشکیل شده است. البته در میان این سنگهای آذرین واحدهایی نیز وجود دارند که به دلیل نیروهای برشی موجود در منطقه به میلونیت و اولترامیلونیت تبدیل شده اند. سپس به منظور اطمینان پیدا کردن از نتایج مطالعات میکروسکوپی تعداد 6 نمونه برای آنالیزxrf و 6 نمونه برای آنالیز icp انتخاب شدند و از 4 نمونه که توسط محققین قبلی آنالیز شده بودند نیز استفاده شد. نتایج آنالیزهای شیمیایی انجام گرفته با رسم انواع نمودارهای ژئوشیمیایی بکار گرفته شدند و مطالعات میکروسکوپی و تقسیم بندی مودال سنگ ها را تأیید کردند. بعد از بررسی نتایج آنالیزهای ژئوشیمایی مشخص گردید که سنگ های منطقه در گروه متاآلومین قرار می گیرند. همچنین در نمودارهای نسبت عناصرنادرخاکی، lree نسبت به hree غنی تر می باشد که علت آن حضور هورنبلند و اسفن فراوان در سنگ های منطقه می باشد. بررسی نمودارهای هارکر نشان داد که بین سنگ های منطقه قرابت ژنتیکی وجود دارد و با افزایش سیلیس میزان عناصر اصلی و کمیاب موجود در سنگ های منطقه کاهش می یابد. پس از آن برمبنای نمونه برداری از منطقه و داده های gps در مرز واحدهای سنگ شناسی نقشه زمین شناسی با مقیاس 1:5000 برای توده ی نفوذی آلموقولاق رسم گردید.
محمد نورمحمدی حسین شهبازی
توده پلوتونیک آلموقلاق به وسعت 150 کیلومترمربع در استان همدان قرار دارد و جزئی از کمربند پلوتونیک- دگرگونی سنندج- سیرجان محسوب می¬شود. این مجموعه دارای ترکیب متنوع سنگ¬شناسی مافیک، حدواسط و فلسیک می¬باشد. سنگ¬های آذرین این توده از گرانیت، آلکالی¬فلدسپار گرانیت، سینیت، مونزودیوریت و دیوریت تشکیل شده است. سنگ¬های دگرگونی ناحیه¬ای این توده از میکاشیست و کالک¬شیست، سنگ¬های دگرگونی دینامیکی از پرتومیلونیت، میلونیت و اولترامیلونیت و سنگ¬های دگرگونی مجاورتی از اپیدوتیت و مرمر تشکیل شده است. و همچنین سنگ¬های رسوبی منطقه مورد مطالعه، سنگ آهک و کنگلومرا می¬باشند. جهت تعیین ترکیب شیمیایی کانی¬ها و بررسی شرایط دما – فشارسنجی آذرین توده پلوتونیک آلموقولاق آنالیز شیمیایی به روش مایکروپروپ بر روی کانی¬های آمفیبول و پلاژیوکلاز انجام پذیرفت. بررسی شیمیایی کانی¬ها نشان می¬دهد که ترکیب پلاژیوکلاز¬های موجود در تقسیم¬بندی مثلثی ab – or – an اکثراً در محدوده آلبیت قرار دارند و تعداد کمی از نمونه¬ها در محدوده الیگوکلاز هستند. و همچنین آمفیبول¬ها از نوع کلسیک بوده و در محدوده هورنبلند تا اکتینولیت قرار دارند. نتایج ترموبارومتری با استفاده از کالیبراسیون¬های متفاوت برای برآورد دما و فشار با استفاده از فلدسپارها در فشار یک کیلوبار برای نمونه دیوریت توده پلوتونیکی آلموقولاق تمامی نمونه¬ها به جز یکی از نمونه¬ها که دارای دمای 650 درجه است مابقی دمایی کمتر از 550 درجه سانتیگراد را نشان می¬دهند. با استفاده از altot در آمفیبول، فشار جایگیری دیوریت در توده پلوتونیک آلموقولاق در حدود 3/2 تا 63/3 کیلوبار محاسبه شده است. دمای تعادل آمفیبول¬های همزیست با پلاژیوکلاز در دیوریت توده پلوتونیک آلموقولاق، دمای 36/715 تا 73/746 درجه سانتیگراد را برای این سنگ¬ها نشان می¬دهد.
حسین شهبازی بهرام خیری
چکیده هدف- هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و تعیین تاثیر مهارت های فروش و مشتری مداری (در دو سطح شرکت و فروشنده) بر عملکرد پرسنل فروش در فروشگاه های لوازم خانگی می باشد. روش پژوهش- روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر مسیر توصیفی، پیمایشی و همبستگی می باشد. 169 نفر از پرسنل فروش فروشگاه های لوازم خانگی که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. در تجزیه و تحلیل داده ها از فنون آمار توصیفی شامل جداول فراوانی و میانگین و از آمار استنباطی از جمله مدل معادلات ساختاری شامل تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر و تحلیل واریانس استفاده شده است. نرم افزارهای مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده ها، بسته های نرم افزاری «اس.پی.اس.اس» و «پی.ال.اس» می باشند. نتایج و یافته ها- بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش، تجربه فروش فروشنده بر مهارت های فروش (اداره کردن نظرات مخالف، اتمام فروش و مذاکره با مشتری) تاثیرمستقیم دارد. کیفیت آموزش به فروشنده بر مهارت های فروش (گوش دادن فعال، فروش تطبیقی، اداراه کردن نظرات مخالف، اتمام فروش، مذاکره با مشتری و یافتن مشتری جدید) تاثیر مستقیم دارد. مهارت های فروشنده (گوش دادن فعال، به کارگیری تکنیک های فروش تطبیقی و یافتن مشتری جدید) بر عملکرد نیروی فروش تاثیر مستقیم دارد. مشتری مداری سازمان، جهت گیری رقابتی سازمان و مشتری مداری فروشنده بر عملکرد نیروی فروش تاثیر مستقیم دارد. مشتری مداری و جهت گیری رقابتی سازمان بر مشتری مداری فروشندگان تاثیر مستقیم دارد. کاربردهای مدیریتی– با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، جهت ارتقاء و بهبود عملکرد نیروی فروش، مدیران فروش بایستی به بررسی (بازبینی)، بهبود و آموزش مهارت های موثر و مهم فروش که در این مطالعه به آن ها اشاره شد، بپردازند. مدیران فروش همچنین باید با بکارگیری رویکردهای مشتری مدارانه و رقابتی در سازمان به تحقق نیازها و خواسته های مشتریان خویش پرداخته و باعث تمایز خود در بین سایرین شوند.
حسین شهبازی غلامحسین بلندیان
گروه داعش، یکی از جدید ترین گروه هایتروریستی در غرب آسیا است که منشأ بسیاری هراس ها و نگرانی ها، هم برای کشور های منطقه و هم برای کشور های غربی شدهاست. فعالیت های خشونت بار و توسعه طلبانه ی این گروه در عراق و سوریه، امنیت را در منطقه به خطر انداخته و کنترل را از دست دولت های عراق و سوریه خارج کردهاست. داعش گروهی بنیادگراست که ادعا دارد فعالیت هایش بر مبانی اسلامی استوار است و از این رهگذر موج جدیدی از اسلام هراسی در سراسر جهان ایجاد کردهاست. ایالات متحده ی آمریکا با حضور و تأثیر مداوم خود در غرب آسیا، بی شک در این منطقه ی کلیدی و حساس جهان دارای منافعیاست. راهبرد های آمریکا در غرب آسیا که شامل تأمین امنیت اسرائیل در منطقه، حمایت از دولت های دوست، مبارزه بانفوذ مذهب شیعه، انحصار بازارتسلیحاتی و...است، روی هم رفته باعث شده تا بی میلی آمریکا برای دخالت در جریان داعش، در کنار ضعف دولت های مرکزی و آشوب ها و چنددستگی های ناشی از انقلاب های عربی و هم چنین اختلافات فرقه ای، داعش به جریانی مهاجم و خطرناک در عرصه ی سیاست غیررسمی غرب آسیا درآید. هدف: در این پژوهش برآنیم که با واکاوی و تحلیل تأثیر متقابل ظهور داعش بر راهبرد های آمریکا در دو کشور عراق و سوریه، بخشی از زوایای پنهان این موضوع را روشن کنیم. روش: در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی به موضوع موردنظر پرداختیم و با بررسی به اطلاعات به دست آمده می توان نتیجه گرفت که با توجه اهداف پنهان گروه داعشکه گستره ای از اسلام هراسی و جلوگیری از اتحاد شیعیان تا کنترل منابع نفتی غرب آسیا را در برمی گیرد وبا توجه به اینکه فعالیت های داعش در دو کشور عراق و سوریه که گرایش های شیعی و مخالف با آمریکا دارند، شدت بیشتری دارد؛ به نظر می رسد که راهبرد های آمریکا در کشور های مذکور به نوعی از ظهور داعش در منطقه متأثر شده است که به پیشبرد آن ها کمک می کند. واژگان کلیدی: داعش، ایالات متحده ی آمریکا، راهبرد، عراق، سوریه.
حسین شهبازی منصور قربانی
چکیده ندارد.
حسین شهبازی حسین شمس آبادی
نفوذ و رواج زبان عربی درمیان ایرانیان پس ازاسلام ونبوغ بسیاری ازایرانیان درزبان عربی، ودرفرهنگ اسلامی که به زبان عربی درآمده است، چیزی نیست که از دیده کسی که اندک آشنایی به فرهنگ دوره اسلامی در یکی از دو زبان تازی و فارسی داشته باشد، پوشیده بماند. هرکس که درباره تاریخ ادبیات زبان عرب یا تاریخ فرهنگ ایران پس از اسلام بحث کرده ، به وجهی به این مسئله اشاره کرده است ، اما اهمیت مطلب إقتضا دارد که به وجهی مستقل وجداگانه در آن بررسی شود، بویژه از دو جهت : 1- خدمتی که ایرانیان به زبان تازی کرده اند وسهمی که در آن داشته اند. 2- اثری که زبان تازی در میان ایرانیان ، در جنبه های سیاسی، علمی ، ادبی و ... بر نوشته های رسمی وزبان فارسی نهاده است. در این رساله سعی شده است موضوع دوّم مورد برسی قرار گیرد، و از آنجا که بررسی مفصل تر هر مبحث خود موضوع کتابی جداگانه می تواند باشد که چندین مجلد را در بر خواهد گرفت لذا در برخی فصول یک یا دو گفتار درباره سخنوران تازی گوی و مولفان تازی نویس ایران آورده ایم نه برای برشمردن همه آنان ونه برای شرح تفصیلی سرگذشت هر یک از ایشان ، بلکه تنها برای یادآوری ونمونه دادن از فراوانی تازی گویان وتازی نویسان ، وچگونگی اصالت دادن آنها به زبان تازی درعلم و ادب و بی توجهی ایشان به زبان فارسی بوده است. رواج زبان تازی در میان ایرانیان ، بویژه درآمیختگی آن با زبان فارسی که در اندک مدتی پس از برافتادن شاهنشاهی ساسانیان به دست تازیان آغاز گشته ، هنوز هم از میان نرفته است. اما روزگاری دراز زبان عربی ، زبان دین و دانش و ادب ودولت بود، تا برافتادن خلافت اسلامی بغداد این وضع تغییر پذیرفت، هر چند یکسره از میان نرفت. برای نمایاندن چگونگی نفوذ ورواج زبان تازی درمیان ایرانیان، این مدت را به سه دوران تقسیم کرده ایم. 1- از برافتادن شاهنشاهی ساسانیان بدست تازیان مسلمان(21ه) تا آغاز فرمانرواییهای مستقل در ایران(259ه ) . این دوران را هم به دو دوره تقسیم کرده ایم: دوره یکم- روزگار خلفای راشدین وامویان شام (21ه - 132ه ) دوره دوم- از آغاز خلافت عباسیان تا آغاز نخستین شهریاری مستقل ایرانیان (123ه - 259ه ) 2- دوران حکومتهای مستقل ایرانی، ازآغاز فرمانروایی صفّاریان(259ه) تا آغاز دوران سلجوقیان(431 ه). 3 - از برپاشدن فرمانروایی سلجوقیان (431ه) تا برافتادن خلافت بغداد(656 ه ) و اندکی پس از آن. از آنجا که این تقسیم برحسب دگرگونیهای سیاسی ایران می باشد، با توجه به موضوع این رساله ، مانند هر کتابی دیگر که درباره تاریخ ادب و فرهنگ و وضع اجتماعی ملّتی نوشته شود ، نه دقیق است ونه کامل ؛ دقیق نیست زیرا دوره های تاریخ ادب ایران ( که موضوع این رساله بخشی از آن است) با دوره های سیاسی که با آغاز فرمانروایی سلسله های پادشاهان آغاز می گردد وبا پایان یافتن روزگار ایشان پایان می یابد ، مطابقت کامل ندارد. علاوه بر این در هر یک از این دورانها، بویژه در دورانهای نخستین ودومین، وضع زبان و فرهنگ ایرانیان ، چه در ایران و دیگر سرزمینهای اسلامی ، همه جا یکسان نبوده ، بلکه در هر جا وضعی خاص داشته است. لذا کوشیده ایم که به هنگام بحث درباره رواج زبان تازی در میان ایرانیان در هر دوران ، چگونگی آن را در دربار و قلمرو هر یک از سلسله های شهریاران ایرانی ، در هر یک از سرزمینهای ایران یا بیرون از آن جدا گانه بررسی کنیم. کلید واژه ها: ادبیات عربی، ایران، فرهنگ و تمدن ، زبان و خط.
جواد زارع هرفته مصطفی ولیزاده
در این بررسی به منظور ارزیابی کیفیت نانوایی توده های گندم شمالغرب کشور (شامل توده های دو استان آذربایجان شرقی و غربی) از طریق روش های sds - page و a-page، تعداد 165 توده بذری از موسسه اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج (بانک ژن) تهیه و همراه با 7 توده بذری موجود در دانشکده در 5 اردیبهشت سال 1376 کشت گردیدند. بعلت کم بودن مقدار بذر، آزمایش بصورت طرح حجیم شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی اجرا گردید. بطوریکه هر کرت شامل یک ردیف بذر بطول 1 متر بود. پس از رشد بوته ها و برداشت ، 18 صفت زراعی و مورفولوژیک اندازه گیری شدند. سپس بذر و تودههای گندم با روش های sds-page نشان داد که از لحاظ زیرواحدهای گلوتنین با وزن مولکولی بالا توده های بومی نسبت به واریته های اصلاح شده از کیفیت نانوایی پایین تری برخوردارند. چرا که در هیچ یک از این توده ها در مکان ژنی glu-d1 زیرواحد با ارزش 5+10 مشاهده نگردید بلکه در عوض زیرواحدهای 2+12، 3+12 و 4+12 به ترتیب با فراوانی های 30 درصد، 15/5 درصد و 54/5 درصد در این مکان ژنی حضور داشتند. با وجود این، حضور 2* در مکان ژنی glu-a1 و حضور اللهای مفیدی مانند 7+8، 7+9 و 13+16 در مکانی ژنی glu-b1 نوید بخش بود. نتایج حاصل از روش a-page نشان داد که اکثر توده های بومی گندم واجد گلیادین هایی می باشند که بعنوان نشانگرهایی در کیفیت نانوایی، با کیفیت پخت مناسبی همراهند. از جمله این گلیادین ها می توان به گاماگلیادین های 45 و 43/5 اشاره نمود که بترتیب با فراوانی 8 درصد و 48 درصد در ژرم پلاسم حضور داشتند. حضور این اللها مفید بکار بردن این توده ها را در برنامه های اصلاحی امکان پذیر می کند. تجزیه کلاستر این توده ها بر اساس الگوهای الکتروفورزی تفاوتهای معنی داری را از لحاظ کلیه صفات زراعی مورد بررسی بین گروههای حاصله ایجاد نمود. این ویژگی نشان دهنده این روشها در گروهبندی تودههای گندم می باشد. برای بررسی وجود روابط احتمالی بین وجود و عدم وجود بعضی از نوارهای پروتئینی (بعنوان نشانگرهای مولکولی) و صفات زراعی مورد مطالعه، افراد واجد نوار پروتئینی خاص در یک گروه و افراد فاقد نوار مزبور در گروه دیگر قرار گرفتند و میانگین گروههای حاصل، از لحاظ صفات مختلف خاص در یک گروه و افراد فاقد نوار مزبور در گروه دیگر قرار گرفتند و میانگین گروههای حاصل، از لحاظ صفات مختلف با آزمون t مورد مقایسه قرار گرفت . نتایج نشان داد که وجود و عدم وجود نوارهای پروتئینی بر روی برخی صفات زراعی نظیر وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله، شاخص برداشت ، ارتفاع، روزهای تا رسیدگی، عملکرد و ... بطور معنی داری تاثیر می گذارد.