نام پژوهشگر: ایوب مردانی
ایوب مردانی محمدرضا خضری
بسیاری از شعرا و نویسندگان معاصر در ادب عربی نوین مبدأ تحول بوده اند. آگاهی مصری ها از حیات علمی اروپایی ها و مهاجرت لبنانی ها و سور ی ها بر شعر و ادب تاثیر فراوانی بر جای نهاد. تعدادی از شاعران هم چون خلیل مطران به خوبی توانستند میان ادب قدیم و جدید و میان اسلوب عربی و فرهنگ و روح عصر پیوند بر قرار کنند . در شعر مطران تناسب و تعادل خاصی میان روح شعری و شیوه ی تعبیر و بیان شعر وجود دارد. به دلیل وجود شعرهایش در زمینه عشق و غزل و وصف تجلی طبیعت در اشعار او ، می توان او را پایه گذار اصول مکتب رمانتیسم در ادب معاصر عربی نامید. در حقیقت نوآوری و ابتکار مطران در کیفیت شیوه ی تعبیر و بیان می باشد. از نشانه های تجدید و نو آوری او دعوت به وحدت قصیده و وحدت موضوع می باشد. مطران جریان موضوعی را وارد شعر عربی جدید نمود، مانند : موضوع زن ، ظلم، طغیان ومقاومت در برابر استبداد و استعمار . خلیل از جمله پیشگامانی است که شعر قصصی و قصه ی شعری را وارد ادب معاصر عربی کرد. وجود داستان های شعری در دیوان مطران و .... در اثبات وجود این هنر شعری به عنوان یک فن کفایت می کند. در بررسی مضامین قصه های شعری مطران این نتایج متصوراست: در قصه های تاریخی و سیاسی برای دعوت به مبارزه با استبداد و زور گویی حاکمان و مقاومت در برابر استعمار از زبان رمز و اشاره گویی استفاده نموده است. در قصاید تاریخی شخصیت هایی مانند نرون و کسری نماد حاکمان سر کش و ستمگری است که بر کشورها ی عربی حکومت می کنند و پایه های حکومت خود را بر اساس ظلم و سر کشی بنیان نهاده اند . در قصه های اجتماعی و تعلیمی ، شاعر به بیان دردها و مشکلات اجتماعی هم وطنان خویش از قبیل جهل و تقابل فقر و غنا و تبعیض های اجتماعی می پردازد. در حقیقت شاعر به دنبال نقد ابعادی از اجتماع و تلاش برای اصلاح آن می باشد و به یاری کلام رسایش می کوشد تا مردم را از شرایط ناگوار واسفناک موجود در جامعه آگاه سازد . بنا براین می توان اورا شاعر اجتماعی و یا به تعبیری اورا مصلح اجتماعی نامید. در قصه های عاطفی و وجدانی که گاهی نیز اهدافی اجتماعی را دنبال می کند، رنگ اندوه و خصوصیات تراژدی غلبه دارد و تقریباً همیشه پایانی غم انگیز و اندوهبار دارد. در قصائد عاطفی به موضوع عشق پرداخته است همیشه از عشق صادقانه و خالصانه سخن می گوید. مطران شاعر اخلاق است زیرا او همیشه به فضیلت و پاکی دعوت می کند. در این نوع قصاید وی ، پایان قصه غالباً با مرگ معشوق همراه است که از تجربه ناخوشایند وی و مرگ محبوبش ناشی می شود.در قصه های وجدانی مطرن ویژگی های مکتب رومانتیسم قابل مشاهده است. اندوه عمیق و درآمیختگی با طبیعت و انعکاس احساسات و عواطف درونی شاعر در پدیده های طبیعت و نجوای ضمیر شاعر با آن از این ویژگی هاست. در قصه های خلیل رویارویی و کشمش فقر و غنا، فضیلت و رذیلت قابل ملاحظه است. آمیختگی احساسات بشری با عناصر طبیعت و اتحاد میان رمز و حقیقت در قصیده (گل و زنبق ) بر این نکته تاکید دارد که شاعر از عناصر طبیعت مانند گل ها و گیاهان و پرندگان فلسفه مرگ و زندگی می گیرد. با مطالعه ی قصه های شعری معاصر در می یابیم که در بسیاری از موارد این هنر هنوز در مرحله کودکی است و راه درازی برای رسیدن به بلوغ در پیش دارد .اساسی ترین عامل برای شکوفایی این هنر در اوج زیبایی و پختگی ، قدرت الهام شعری و استعداد روحی شاعر در تصویرگری و اشاره سازی است. در کنار این موهبت ذاتی ، تکیه بر دستاوردهای جدید علوم ، بویژه روانشناسی و فلسفه برای پردازش داستانی شعری دارای ویژگی های اصلی هر دو فن (قصه پردازی و شعر) ضروری است