نام پژوهشگر: لیلا قیاسی
لیلا قیاسی علی اکبر احمدی
چکیده سازمانها در حال وارد شدن به اقتصاد مبتنی بر دانش هستند. اقتصادی که در آن دانش و داراییهای نامشهود به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمانها شناخته شده است. امروزه نحوه استفاده از داراییهای نامشهود تاثیر بسیار مهمی در موفقیت و بقای سازمانها دارد بطوری که این موضوع باعث بوجود آمدن حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی جدیدی در مدیریت شده است. در یک طبقه بندی ساده، داراییهای نامشهود به دو دسته تقسیم می شود که یکی از مهمترین اجزای آن سرمایه های فکری هستند که تاثیر مهمی بر روی عملکرد و پیاده سازی استراتژی های سازمانی دارند. از اینرو شناسایی و اندازه گیری و مدیریت این سرمایه های فکری دارای اهمیت خاصی است. برای سرمایه های فکری طبقه بندی ها مختلفی ارایه شده است که در یکی از مهمترین آنها، سرمایه فکری به سه جز انسانی و ارتباطی و سازمانی تقسیم می شود. به لحاظ اهمیت این مقوله، در این تحقیق به بررسی روابط متقابل بین اجزا سرمایه های فکری و اثرات آنها بر عملکرد کارکنان سازمان تامین اجتماعی پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری می باشد. بدین منظور پرسشنامه ای با 54 سئوال برای اجزا سرمایه های فکری طراحی گردیده است و مقدار عملکرد سازمانی تامین اجتماعی نیز از طریق پرسشنامه ای حاوی 10 سوال محاسبه شده است. دراین تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی از صحت مدل های اندازه گیری اطمینان حاصل شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که بین اجزای سرمایه های فکری روابط متقابل نسبتا قوی وجود داشته است و این سرمایه ها (جز سرمایه مشتری) بر روی عملکرد کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان تهران داشته است .
لیلا قیاسی اباصلت برجی
به موجب قانون آموزش مداوم در ایران طی کلیه افرادی که در ارائه خدمات بهداشتی، درمانی نقش دارند موظند با طی دوره های آموزشی، ضمن حفظ عملکرد حرفه ای به ارتقا آن همت گمارند. در این بررسی سعی کرده ایم با بررسی نظرات و پیشنهاد پزشکان عمومی شاغل در زاهدان، مسئولین برنامه ریزی را در طراحی برنامه های هر چه بهتر در آموزش مداوم یاری نماییم. تعداد 17 نفر از پزشکان عمومی در این بررسی شرکت کرده اند. نمونه گیری بصورت سرشماری صورت گرفته و پس از تکمیل پرسشنامه مربوطه، داده ها وارد نرم افزار spss گشته و نتایج حاصله توصیف شد. در این مطالعه پزشکان شرکت کننده بیشترین شیوه آموزشی مورد استفاده در برنامه های آموزشی مداوم را در این دانشگاه سخنرانی ذکر کرده بودند. در حالیکه موثرترین شیوه آموزشی از دیدگاه آنان شیوه ارائه case و برگزاری کارگاه بود. نامناسب ترین روش کسب امتیاز آموزش مداوم از نظر ایشان، شرکت در آزمونهای کتبی یا شفاهی بود و برگزاری این آزمونها را در افزایش کیفیت برنامه ها و استفاده بیشتر از مشمولین از محتوی برنامه های موثر نمی دانستند. درصد بالایی از شرکت کنندگان با برنامه های خود آموز آموزش مداوم آشنا بودند و آنها را در افزایش میزان آگاهی پزشکان موثر می دانستند بیشتر شرکت کنندگان با برگزاری برنامه ها در گروه های کوچک بصورت محدود کردن تعداد شرکت کنندگان موافق نبودند و آنرا در افزایش کیفیت برنامه ها موثر نمی دانستند. بیش از نیمی از شرکت کنندگان معتقد بودند که از وسایل کمک آموزشی مناسب در اجرای برنامه های آموزش مداوم استفاده نمی شود اکثرا استفاده از اسلاید و پخش فیلم را در افزایش کیفیت این برنامه ها موثر می دانستند. تقریبا همه شرکت کنندگان همکاری با دفتر آموزش مداوم را در افزایش کیفیت اجرای برنامه ها موثر می دانستند و بیشتر علاقمند بودند که در زمینه پیشنهاد موضوع برنامه ها با این دفتر همکاری نمایند.