نام پژوهشگر: هاجر زمانی
هاجر زمانی علی مرادشاهی
در پژوهش حاضر، جلبک سبز دونالیلا از دریاچه مهارلو در شیراز جداسازی و خالص سازی گردید . بر اساس ویژگی های مرفولوژی وهمچنین مقایسه توالی منطقه its(its-1+5.8 rdna+its-2) نمونه جداسازی شده مشخصا از جنس dunaliella و گونهsalina بوده که در بانک اطلاعات ژنی (ncbi)با شماره gq337903 و با نام d. salina msi-1 به ثبت رسید که msi-1 مخفف مهارلو، شیراز، ایران، شماره یک می باشد. نتایج نشان داد که بیشترین رشد (تعداد سلول در میلی لیتر) و بیشترین میزان کاروتنوئید(میکروگرم در میلی لیتر)در ph برابر 9 حاصل می گردد و بیشترین میزان کاروتنوئید سلولی (پیکوگرم در سلول) در ph برابر 11 حاصل شد. بیشترین میزان رشد و تکثیر و تولید کاروتنوئید در این جلبک در غلظت mm 150 بیکربنات سدیم بدست آمد و همچنین سیستم هوادهی و همزن دائمی تاثیر مثبتی بر این روند داشتند. بیشترین میزان رشد و تکثیر جلبک دونالیلا سالینا سویه msi-1 و بیشترین میزان کاروتنوئید سلولی به ترتیب در غلظت 5/2 و 25/0 میلی مولار حاصل گردید.بیشترین میزان رشد و تولید کاروتنوئید در واحد حجم در غلظتmm 5/0 کلرید آمونیم حاصل گردید .با افزایش غلظت کلرید آمونیم ، میزان کاروتنوئید سلولی کاهش قابل ملاحظه ای یافت. بیشترین میزان رشد و تکثیر و تولید کاروتنوئید در غلظت 50 میلی مولار سولفات منیزیم بدست آمد . غلظت های مختلف سیترات تاثیر چندانی بر رشد و تولید کاروتنوئید در جلبک دونالیلا سالینا مهارلو نداشت.
هاجر زمانی علی اصغر قهرمانی مقبل
نقش شاعر به عنوان واعظ و ناصح جامعه همواره مورد توجه ناقدین و ادب شناسان قدیم بوده است. شاعر گاه در ضمن پند و اندرز و حکمت به ارشاد مردم می?پردازد و گاه به مذمت و هجو ناهنجاری?ها و رذیلت?های اخلاقی روی می?آورد. از این روی می?توان ارتباطی مستقیم بین حکمت و هجو برقرار کرد که هدف در هر دوی آن?ها اصلاح جامعه و دعوت به آراستگی?به فضیلت?های اخلاقی است. حُطَیئه یکی از شاعران مخضرم است که علیرغم شهرتش به هجو، شاهد بارقه?هایی از حکمت نیز در شعر او هستیم. سعی ما در این پایان نامه بر آن است تا با تکیه بر روش?هایی چون برون متنی، درون متنی، و گاه آماری به مطالعه حکمت و هجو در اشعار حُطَیئه بپردازیم. و بر این اساس این پژوهش را به سه فصل تقسیم نموده?ایم. در فصل اول عوامل موثر بر عصر شاعر و زندگی وی را بررسی خواهیم کرد. در فصل دوم به مطالعه مهم?ترین درون?مایه?های حکمت و هجو در اشعار شاعر خواهیم پرداخت. و در فصل سوم به?طور اجمالی سبک شاعر را در بیان مضامین حکمت و هجو بررسی خواهیم کرد. از مهم?ترین نتایجی که در ضمن این پایان نامه به آن دست یافته?ایم این است که عوامل بسیاری در گرایش حُطَیئه به حکمت و هجو نقش داشته?اند. محیط زندگی، شخصیت شاعر، جایگاه اجتماعی، فقر، اوضاع معیشتی، اساتید وی و... همه و همه در رویکرد شاعر به سمت این دو فنّ شعری موثر بوده?اند. شاعر گاه در ضمن حکمت به مهمان نوازی، شجاعت، جود و بخشش و مراعات تقوی می?پردازد و گاه در ضمن هجویاتش به مذمت بخل و ترس و عدم مهمان نوازی روی می?آورد. در نهایت می?بینیم که حُطَیئه برای بیان دیدگاه?های خود، از سبکی ساده و واضح استفاده کرده است. وی از استعاره و تشبیه در حکمتش بهره نبرده چرا که این دو آرایه ادبی حکمت را از سادگی و سهولت دور می?کنند ولی در همین زمان برای نزدیک کردن هجو به صورت?های حسی ملموس از تشبیه و استعاره استفاده می?کند و از کنایه در هر دو فنّ شعری حکمت و هجو بهره برده است چون بر این باور است که به کنایه حرف زدن تأثیری بیشتری در جان مخاطب خواهد داشت. ضمن این?که این آرایه?ها شعر او را از آسانی و وضوح دور نخواهند کرد. وی همچنین در استعمال آرایه?های لفظی و معنوی جانب اعتدال را رعایت کرده و بیشتر بر جناس و طباق تمرکز داشته است. چنان?که غالباً طویل را که یکی از بحر?های رایج عربی است در اشعار حکیمانه و هجویاتش برگزیده است.