نام پژوهشگر: منصور باقری
منصور باقری محمود میری
نظر به اهمیت کلیدی پلها در شریان های حیاتی و وظایفی که سازه ای مثل یک پل بر عهده دارد، ایمنی این سازه ها در برابر عوامل مخرب و ویرانگر از جمله زلزله از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا لزوم مطالعه و بررسی بیشتر بر روی این سازه ها بیش از پیش احساس می شود. در این مطالعه عملکرد لرزه ای دو پل بتنی موجود به روش طیف ظرفیت مورد ارزیابی قرار گرفته، نقطه عملکرد و سطح عملکرد آنها تعیین شده است. به این منظور مدل دو پل بتن مسلح چهار دهانه موجود که معرف تعدادی از پلهای مهم و متداول در ایران و سایر کشورها می باشند، با استفاده از نرم افزار sap 2000 v.12.0.0، به صورت سه بعدی شبیه سازی و تحلیل استاتیکی غیر خطی گردیده اند و با توجه به نتایج تحلیل، طیف ظرفیت سازه تعیین و با طیف نیاز استاندارد 2800، جهت تعیین نقطه عملکرد و سطح عملکرد سازه مقایسه شده اند. همچنین در این مطالعه، اثر لاغری پایه و طول دهانه که از پارامترهای بسیار مهم در پایداری یک پل در برابر اثرات تخریبی ناشی از زمین لرزه می باشند، در سطح عملکرد آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور با افزایش لاغری ستونها و طول دهانه های دو نمونه ی مورد نظر این مطالعه، مدلهای جدیدی شبیه سازی شده و تحلیل استاتیکی غیر خطی گردیده اند، لاغری پایه های مدلهای با ارتفاع پایه 6 ، 8 ، 10 و 12 متری به ترتیب 48 ، 14/57 ، 51/64 و 77/70 بوده و طول دهانه ها 60/15 ، 60/20 ، 60/25 ، 24 ، 29 و 34 متر می باشند. نتایج حاکی از ارضای سطح عملکرد ایمنی جانی مدلهای a6-15.60-24 و b6-15.60-24 که مدلهای اصلی مورد نظر این مطالعه می باشند، تحت زلزله طرح استاندارد 2800 می باشد. ضمن اینکه برای مدلهای با طول دهانه ثابت با افزایش لاغری از 48 به 77/70 جابجایی نقطه عملکرد افزایش یافته، سطح عملکرد از ایمنی جانی به آستانه فروپاشی کاهش یافته و تمامی مدلهای با لاغری پایه 77/70 دارای سطح عملکرد آستانه فروپاشی می باشند. همچنین برای مدلهای با لاغری پایه ثابت، با افزایش طول دهانه از 60/15 و 24 به 60/25 و 34 متر جابجایی نقطه عملکرد افزایش یافته و سطح عملکرد نمونه ها از ایمنی جانی به آستانه فروپاشی کاهش می یابد و تمامی مدلهای با طول دهانه 60/25 و 34 متر دارای سطح عملکرد آستانه فروپاشی می باشند.
زهرا باقری شیره جینی میر داریوش شکوری
: به منظور بررسی اثر عصاره آویشن کوهی و آنتی بیوتیک محرک رشد فلاومایسین بر عملکرد رشد، فراسنجه های لیپیدی خون، قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی و اوزان نسبی برخی از اندام های جوجه های گوشتی، آزمایشی با استفاده از 360 قطعه جوجه گوشتی یک روزه از سویه تجاری راس 308 برای مدت 35 روز روی بستر انجام شد. آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با ترتیب فاکتوریل 3×2 با چهار تکرار و شانزده پرنده در هر تکرار صورت گرفت. فاکتور اول شامل دو سطح جیره حاوی گندم و جیره حاوی ذرت و فاکتور دوم شامل سه سطح: بدون ماده افزودنی، عصاره آویشن به مقدار 1/0 درصد و آنتی بیوتیک فلاومایسین به مقدار 1/0 درصد جیره بودند. نتایج حاصل نشان داد که طی دوره 35 روزه آزمایش، جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی ذرت دارای مصرف خوراک (0001/0>p)، افزایش وزن (01/0p<) و ضریب تبدیل غذایی (0001/0>p) بالاتری نسبت به جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی گندم بودند. افزودن آنتی بیوتیک در مقایسه با حالت عدم استفاده از افزودنی به مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی یکسان و افزایش وزن بیشتر (05/0>p) جوجه های تغذیه شده منجر شد. تاثیر عصاره بر افزایش وزن معنی دار نبود ولی موجب کاهش معنی دار مصرف خوراک (01/0p<) و بهبود ضریب تبدیل غذایی (05/0p<)جوجه ها شد.اثر متقابل نوع غله و نوع افزودنی در این دوره معنی دار نبود. هیچ یک از افزودنی ها بر ph شیرابه های گوارشی جوجه های تغذیه شده با جیره ذرت اثر معنی دار نداشته اما عصاره آویشن در جیره های حاوی گندم بدون تاثیر معنی داری روی ph محتویات سنگدان و ایلئوم، موجب افزایش ph شیرابه سکوم (001/0>p) شد. آنتی بیوتیک نیز کاهش معنی دار (01/0p<) ph شیرابه ایلئوم جوجه های 21 روزه را در بر داشت. وزن نسبی گوشت سینه، افزایش معنی داری (05/0p<) در جوجه های دریافت کننده افزودنی نشان داد. همچنین افزودن آنتی بیوتیک به جیره حاوی ذرت موجب افزایش وزن نسبی ران ها، شد(05/0p<). چربی حفره بطنی، کلسترول کل، تری گلیسرید و کلسترول hdl سرم خون جوجه ها، تحت تاثیر تیمار های آزمایشی قرار نگرفت. قابلیت هضم ایلئومی ماده خشک، ماده آلی و انرژی خام جیره حاوی ذرت بیشتر از جیره حاوی گندم بود (05/0(p< . افزودنی ها موجب افزایش قابیت هضم ایلئومی ماده خشک، ماده آلی و انرژی خام در جیره گندم شدند(05/0(p<. در پایان استفاده از عصاره آویشن کوهی نتوانست عملکرد رشدی مشابه آنتی بیوتیک نشان دهد ولی موجب استفاده بهتر از خوراک مصرفی در جوجه ها گردید.
محمد بنیادی اسماعیل چمنی
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر اسید جیبرلیک، اسید سالیسیلیک و اسید هیومیک (در غلظت های 0، 10، 100، 500 و 1000 میلی گرم بر لیتر) بر شاخص های رشدی و میزان متابولیت ثانویه گل پروانش در قالب طرح کاملا تصادفی با 10 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان دهنده آن است که تیمارهای مختلف تاثیر قابل توجهی بر ارتفاع، تعداد برگ، کلروفیل، هدایت روزنه ای، تعداد گل، تعداد ساقه جانبی، طول ساقه جانبی، وزن تر کل، برگ و ریشه و وزن خشک برگ و ریشه و همچنین میزان فنول داشت اما بر روی سطح برگ، قطر ساقه اصلی، قطر ساقه جانبی و قطر گل تاثیر معنی داری نداشت. نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده ها نشان داد که بین تیمارهای مختلف، تیمار 100میلی گرم بر لیتر اسید جیبرلیک و تیمار شاهد به ترتیب بیشترین و کمترین ارتفاع و تعداد برگ را نشان دادند. اگرچه، تیمار گیاهان با 500 میلی گرم بر لیتر اسید سالیسیلیک بیشترین میزان کلروفیل را در مقایسه با تیمار شاهد و سایر تیمارها نشان داد. تیمار 10 میلی گرم بر لیتر اسید جیبرلیک و شاهد و 10 میلی گرم بر لیتر اسید هیومیک به ترتیب بیشترین میزان هدایت روزنه ای را داشت. بیشترین تعداد گل در شمارش اول مربوط به تیمار 500 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک و در دومین اندازه گیری مربوط به تیمار 100 میلی گرم بر لیتر اسید جیبرلیک بود. همچنین گیاهان شاهد کمترین تعداد گل را داشتند. تیمار گیاهان با اسید جیبرلیک 100 میلی گرم بر لیتر و تیمار شاهد، بیشترین و کمترین تعداد و طول ساقه جانبی و وزن تر کل را داشت. علاوه بر این بیشترین و کمترین وزن تر و خشک برگ به ترتیب مربوط به تیمار 100 میلی گرم بر لیتر اسید جیبرلیک و تیمار شاهد بود. تیمار گیاهان با اسید جیبرلیک 10 میلی گرم بر لیتر و تیمار شاهد به ترتیب بیشترین و کمترین وزن تر و خشک ریشه را داشتند. بیشترین و کمترین میزان فنول به ترتیب در تیمار شاهد و تیمار 1000 میلی گرم بر لیتر اسید سالیسیلیک مشاهده شد.
سکینه کریمی قلعه تکی اسماعیل چمنی
متابولیت¬های ثانویه ترکیباتی متنوعی می¬باشند که عملکردهای متفاوتی را درچرخه زندگی گیاه برعهده دارند. از مهم¬ترین نقش¬های متابولیت¬های ثانویه می¬توان به حافظت از گیاهان در برابر تنش¬های زیستی و غیر زیستی، اشاره داشت. از برخی راهبردها در راستای بهبود عملکرد متابولیت¬های ثانویه در گیاهان استفاده می¬شود، که می¬توان به محرک¬های مختلف زیستی و غیر زیستی اشاره داشت. بسیاری از این محرک¬ها باعث تسریع تولید انواع وسیعی از متابولیت¬های ثانویه در شرایط درون شیشه¬ای می¬گردند. امروزه محققان تلاش می¬کنند ترکیبات دارویی با ارزشی را از طریق کشت بافت تولید کنند. درهمین راستا در پژوهش حاضر از محرک¬هایی مانند نانو ذرات فلزات سنگین و تنظیم کننده¬های رشد به منظور تولید متابولیت¬های ثانویه سوسن چلچراغ (lilium ledebourii bioss) در شرایط درون شیشه¬ای استفاده شد. در این آزمایش اثر غلظت¬های مختلف نانو ذرات روی و آهن (0، 10، 25، 50، 75 و 100 میلی¬گرم بر لیتر)، هیومیک اسید (0، 50، 100، 500 و 1000 میلی¬گرم بر لیتر) و بنزیل آدنین (0، 1، 2، 3و 4 میلی¬گرم بر لیتر) بر محتوای فنل، آنتوسیانین و فلاونوئید سوسن چلچراغ در شرایط درون شیشه¬ای مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش براساس طرح فاکتوریل بر پایه کاملاً تصادفی و با چهار تکرار اجرا شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده¬ها نشان داد محتوای فنل و غلظت فلاونوئید در سطح احتمال 1% و غلظت آنتوسیانین در سطح احتمال 5% معنی¬دار گردید. همچنین نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده¬ها در زمینه شاخص فنل نشان داد بیشترین محتوای فنل را، تیمار ba (بنزیل¬آدنین) با غلظت mg l-1 1 به خود اختصاص داد. همچنین مقایسه میانگین داده¬ها نشان داد، بیشترین غلظت آنتوسیانین از تیمار ha (هیومیک اسید) با غلظت mg l-1 500 بدست آمد. براساس مقایسه میانگین داده¬ها بیشترین غلظت فلاونوئید در سه طول موج 270، 300 و 330 نانومتر، به ترتیب تیمارهای کلات آهن با غلظت¬هایmg l-1 10 و mg l-125، نانواکسید آهن در غلظت mg l-1 100 و بنزیل آدنین در غلظتmg l-1 1 به خود اختصاص دادند.
الهام رحمتی منصور باقری
سازند گورپی یک واحد سنگ چینه ای آهکی- مارنی به سن کرتاسه پسین تا پالئوسن است که در منطقه زاگرس و قسمت های جنوب غرب ایران گسترش وسیعی دارد. برای مشخص شدن ویژگی های رخساره ای و وضعیت رسوبی سازند گورپی در غرب بندرعباس، رخنمونی از این سازند در منطقه بندر خمیر (شرق تاقدیس خمیر) انتخاب و بررسی گردید. در این برش توالی سازند گورپی با ضخامت 520 متر شامل مارن، آهک و آهک مارنی می باشد که مرز زیرین آن بصورت ناپیوستگی فرسایشی بر روی سازند سروک واقع شده و مرز بالایی آن به صورت هم شیب در زیر شیل های قاعده سازند پابده قرار می گیرد. اجزای تشکیل دهنده توالی مورد مطالعه متشکل از اجزای کربناته (برجا و نابرجا) و غیر کربناته می باشد. مطالعات کانی شناسی و ژئوشیمی نهشته های مارنی این سازند نشان می دهد که کلسیت به عنوان کانی غالب و cao وsio2 به عنوان اکسیدهای اصلی در این رسوبات حضور دارند. مطالعات صحرایی این سازند منجر به شناسایی دو رخساره مارنی و آهکی گردید که رخساره مارنی سهم بیشتری از این توالی را دارا می باشد. همچنین نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپی نشان داده است که رسوبات آهکی موجود در این توالی از 4 ریز رخساره مادستون بایوکلستی؛ وکستون بایوکلستی؛ وکستون- پکستون بایوکلستی و پکستون بایوکلستی تشکیل شده اند. با توجه به خصوصیات ریز رخساره های فوق و همچنین ویژگی های رخساره مارنی موجود در این توالی، مناطق عمیق و نیمه عمیق دریایی (حاشیه فلات عمیق یا حاشیه حوضه و حوضه) از یک پلاتفرم کربناته، به عنوان محیط رسوب گذاری برای این سازند پیشنهاد می شود.