نام پژوهشگر: شریف مطوف
امیر محمد معززی مهرطهران رسول بیدرام
در گذشته برنامه ها و طرح های توسعه به منظور بهبود کیفیت زندگی در بافت های فرسوده شهری با نگاهی دولت محور تهیه و به ساکنان این بافت ها تحمیل می شد. این طرح ها به دلیل عدم توجه به ابعاد مختلف زندگی شهری، نه تنها در حل مسایل و مشکلات موجود ناتوان بوده، بلکه بسیاری از آنها به مرحله اجرا نیز نرسیده اند که علت اصلی آن را می توان بی توجهی به خواسته ها و شرایط ساکنان و به طور کلی مقولات اجتماعی دانست. در دهه های اخیر با طرح دیدگاه توسعه پایدار اجتماعات محلی و گسترش رویکردهای شهرسازی نوین بحث واحدها یا سلول های شهری در قالب محله ها و توجه دولت ها به ایجاد بسترهای مشارکتی برای افزایش تأثیرگذاری سطوح پایین تر و ابعاد ملموس زندگی شهری مطرح شده است. از جمله این رویکردها، رویکرد دارایی مبنا است که توجه به دارایی های محلی(سرمایه اجتماعی) را به عنوان ظرفیت هایی بالقوه در محلات، اساس کار خود قرار داده است. در این تحقیق با هدف شناسایی و سنجش ظرفیت ها و دارایی های محله باغ آذری و ارائه طرح ساماندهی پیشنهادی، به شناخت رویکرد توسعه دارایی مبنا، بررسی و مطالعه متون مربوطه و تجربه های جهانی مرتبط با موضوع پرداخته شد و با روش توصیفی- تحلیلی، شاخص های تحقیق تعیین و تدوین گردید تا با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده از طریق پژوهش میدانی، به تحلیل شدت و ضعف، میزان اثرگذاری و ارتباط میان این شاخص ها پرداخته شود؛ همچنین به این پرسش ها که آیا محدوده مورد مطالعه واجد ظرفیتها و دارایی های(سرمایه اجتماعی) قابل ملاحظه ای می باشد؟ و چه رابطه ای بین ظرفیت ها و دارایی های محله و مشارکت اجتماعی ساکنان آن به عنوان عاملی مهم در تحقق پذیری طرح می توان قائل بود؟ پاسخ داده شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی در محله باغ آذری پایین نبوده و در سطح متوسط ارزیابی شده است به طوری که حتی برخلاف تصور اولیه، برخی از متغیرهای معرف سرمایه اجتماعی در سطح زیاد ارزیابی شدند؛ همچنین مشخص گردید که بین متغیر مشارکت اجتماعی و دارایی های محلی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد، که ضریب آن برابر با 7/0 است، یعنی به ازای تغییر یک واحد در میزان متغیر دارایی های محلی، 7/0 واحد مشارکت اجتماعی ساکنان در همان جهت تغییر خواهد کرد. در انتها با عنایت به نتایج حاصله از پیمایش محله و با استفاده از مدل مشارکتی دارایی مبنا طرح پیشنهادی ارائه شده است. با تحقق ساختار فضایی پیشنهادی، می توان زمینه بهبود تعاملات و روابط مناسب اجتماعی میان ساکنین را که از متغیرهای تأثیرگذار بر مشارکت اجتماعی می باشد، در چارچوب رویکرد اجتماعات محلی انتظار داشت.
مسلم اسماعیلی شاهرخت علی اکبر تقوایی
پدافند غیر عامل از جمله موضوعاتی است که در سال های اخیر در طرح ها و برنامه های شهری مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر در طرح های جامع شهری این موضوع شامل ضوابط مشخص در مورد مکان یابی کاربری ها و مقاوم سازی بناها می باشد که می تواند برای هر شهری(نه صرفا شهری که مورد مطالعه است)، استفاده شود. این پژوهش با ارائه روشی جدید که در آن شهر و عناصر شهری تاثیر گذار در موضوع پدافند غیر عامل مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند، به دنبال کاهش خسارات احتمالی حاصل از حملات نظامی در شهرها می باشد. بیرجند یکی از شهرهای مرزی کشور است که به علت موقعیت آن به عنوان مرکز استان خراسان جنوبی و استقرار مراکز مدیریتی و فرماندهی در آن، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بمنظور شناخت عناصر آسیب پذیر با رویکرد پدافند غیر عامل دراین شهر، با توجه به مطالعات پیشین در این زمینه از روش دلفی استفاده گردید. بر این اساس فهرستی بیست گانه از عناصر آسیب پذیر تهیه و با روش تحلیل سلسله مراتبی(ahp)، ارزش گذاری و با استفاده از نرم افزار gis و روش درون یابی تراکمی، پهنه بندی آسیب پذیری شهر بر اساس این عناصر تهیه شد. علاوه بر عناصر آسیب پذیر، شاخص های شهری تاثیرگذار در این موضوع نظیر تراکم های جمعیتی و ریزدانگی قطعات نیز مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس آنها پهنه بندی آسیب پذیری شهر ارائه گردید. پهنه های حاصل در نهایت با یکدیگر تلفیق شده و پهنه بندی آسیب پذیری شهر بیرجند با رویکرد پدافند غیر عامل تهیه شد. در پایان با توجه به تحلیل های صورت گرفته در مورد هر یک از عناصر شهری، راهکارهای لازم به منظور کاهش خسارات ناشی از حملات نظامی ارائه گردید.
سوگند یوسفی آذرابرغانی محمد مسعود
عدم توجه به فرسودگی شهری منجر به گسترش بی رویه شهر به بیرون و تهی شدن آن از درون می گردد. شهر از درون تهی،محل اسکان مهاجرین تازه وارد،فقر،محرومیت و آسیب های اجتماعی می شود.توسعه نااندیشیده شهر تهران منجربه بی توجهی به بافت های مرکزی شهر گشته است . جریان مهاجرت های روستایی و حاشیه شهری با قدرت خرید پایین به سوی محلات مرکزی بر بسط و گسترش فرسودگی افزوده است . در این راستا پژوهش حاضر سعی درشناسایی عواملی چون، توسعه فضایی(کالبدی،اجتماعی- فرهنگی) در سطح کلان شهر تهران و تاثیرجریان توسعه بر محله هفت چنار ، روند شکل گیری بافت های فرسوده در این محله، تاثیر جریان مهاجرت ها در شکل گیری و گسترش فرسودگی در آن محله دارد. فرض در این تحقیق بر آن بوده که روند توسعه شهر تهران در ادوار گذشته منجر به ایجاد و گسترش بافت های فرسوده در سطح شهر شده است .از طرفی جریانهای توسعه کلان شهر تهران بر محله هایی که در حاشیه مانده اند(مانند محله هفت چنار) تاثیراتی منجر به فرسودگی داشته است.فرض دیگر به این موضوع اشاره می کند که جریان های مهاجرت گروههای کم درآمد و روستایی و حاشیه نشین به محله هفت چنار منجر به گسترش و دوام فرسودگی در این محله شده است. روش تحقیق از نظر هدف؛ پژوهش کاربردی از نظر روش تحقیق؛ توصیفی- تحلیلی ،از نظرروش یافته اندوزی؛ روش اسنادی و میدانی در قالب مشاهده ،مصاحبه از طریق تکمیل پرسشنامه ،مصاحبه عمیق و بررسی طرح های تفصیلی و اسناد بالادست است.روش تجزیه و تحلیل استفاده شده در این پژوهش ،تجزیه و تحلیل کیفی با استفاده از تکنیک swot، و روش تجزیه و تحلیل جریانها و استفاده از داده های آماری(در مواقع لزوم)می باشد.فرآیند تحقیق به این شرح است که ابتدا به مطالعه و بررسی ویژگی توسعه کلان شهر تهران و گسترش بافت های فرسوده با توجه به منابع مکتوب کتاب و مجلات و متون علمی پرداخته و با توجه به نارسایی ها و مشکلات موجود به ریشه یابی علل پرداخته و با شناسایی مسئله اقدام به فرضیه سازی می شود. با بررسی های میدانی و شواهد موجود از طریق پرسشنامه و مصاحبه و .... در سطح منطقه 10 با مسئولین و شهروندان، به ارائه پاسخ برای پرسش های مطرح شده و ارزیابی فرضیات رسیده و جهت مشکلات موجود به ارائه راهکار پرداخته شد.نتایج حاصل از این پژوهش گویای این نکته است که سیاست های زمین و مسکن در سال های اخیر، عامل مهمی در تغییر و تحولات محله هفت چنار بوده است. گسترش تهران از برون منجر به بی توجهی به محلات مرکزی از جمله هفت چنار گردیده و این موضوع محله را به سمت فرسودگی سوق داده است. اسکان سیل مهاجران تازه وارد حاشیه شهری و روستایی در محلات فرسوده مرکزی کلان شهر تهران و از آن جمله محله هفت چنار بر گسترش فرسودگی دامن زد.بنابراین صحت فرض پژوهش ثابت می شود که از یک طرف توسعه بی برنامه تهران منجر به بی توجهی به بافت های مرکزی این شهر و توسعه نقاط سکونتی حاشیه ای شده است و از طرفی جریان های مهاجرت در این محله بر دوام و بسط فرسودگی افزوده است.
یعقوب بلوایه شریف مطوف
فضاهای عمومی شهری نقش بسزایی در شکل گیری فعالیتهای روزمره زندگی دارند. این فضاها در محدوده مورد مطالعه (اسلامشهر) نه تنها متناسب با شرایط جسمانی و روانی سالمندان نمی باشند، بلکه در برخی موارد موجب انزوای ایشان نیز می گردند. این پژوهش با هدف بررسی رضایتمندی سالمندان ساکن در ناحیه یک از منطقه یک اسلامشهر از فضاهای عمومی شهری این محدوده و شناسایی مولفه های موثر بر آن انجام گرفته است. روش جمع آوری داده ها از طریق پرکردن پرسشنامه و مصاحبه رودررو با ساکنان با حجم نمونه 290 عدد بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نسخه 16 نرم افزار spss انجام شد. بر اساس نتایج بدست آمده مشخص شد که رضایتمندی سالمندان از فضاهای عمومی شهری در حد متوسط بوده و با سابقه سکونت، دسترسی به خدمات عمومی، امنیت محیطی، ویژگی های کالبدی محدوده و خاستگاه اجتماعی – اقتصادی آنها رابطه دارد. احساس رضایت در بین سالمندانی که دارای همسر و تحصیلات و کسانی که با فرزندان خود زندگی می کردند، بیشتر از بقیه سالمندان بود. در نهایت با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهایی در دو سطح برنامه ریزی و طراحی فضاهای عمومی متناسب با شرایط جسمانی و روانی سالمندان ارائه گردیده است. واژگان کلیدی: رضایتمندی، فضای شهری، فضای عمومی، اسلامشهر، شهر دوستدار سالمند.
محمد حسین نوری کنده مجتبی رفیعیان
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : هدف کلی این پژوهش، تشریح نقش گردشگری بر کیفیت زندگی ساکنین در شهر سرعین بر اساس طراحی یک مدل پیشنهادی می باشد که نشان دهنده ارتباطات مستقیم بین تاثیرات گردشگری، قلمرو زندگی خاص و کیفیت زندگی ساکنین می باشد. برای انجام این پژوهش در بین ساکنین15 – 64 شهرستان سرعین طی سال 1390، از روش پیمایشی و از ابزار پرسشنامه به شکل مصاحبه ای و به طریق نمونه گیری تصادفی ساده برای 400 نفر از مردم شهرستان سرعین اقدام به نظرسنجی شده است. یافته های تحقیق براساس طراحی مدل ساختاری از طریق نرم افزار لیزرل، براساس برآورد ضرایب استاندارد شده و سطح معنی داری (05/0??) به دست آمده، نشان از وجود رابطه معنادار و تایید فرضیه های تاثیرات اقتصادی گردشگری روی قلمرو رفاه مادی با ضریب مستقیم و مثبت 54/0، تاثیرات اجتماعی گردشگری روی قلمرو اجتماع محلی با ضریب مستقیم و مثبت 43/0، تاثیرات فرهنگی گردشگری روی قلمرو رفاه هیجانی با ضریب مستقیم و مثبت 16/0، تاثیر اقتصادی گردشگری روی کیفیت کلی زندگی به طور مستقیم و مثبت 35/0، و همچنین تاثیر محیطی گردشگری روی کیفیت کلی زندگی به طور مستقیم و مثبت 17/0 ، در مدل ارزیابی شده است. برآورد به عمل آمده روی تاثیرات قلمرو رفاه مادی روی کیفیت کلی زندگی 49/0، و به طور مستقیم و مثبت تاثیرات قلمرو رفاه سلامت و امنیت روی کیفیت کلی زندگی 19/0 برآورد شده است که در مجموع 12 فرضیه مطرح شده، به غیر از روابط تاثیرات فرهنگی و محیطی، قلمرو رفاه اجتماع محلی و قلمرو رفاه هیجانی(مستقیماً) روی رضایت از زندگی و رضایت ساکنین شهر از قلمرو رفاه امنیت و سلامت متاثر از تاثیرات محیطی گردشگری بقیه فرضیه ها برای مدل ساختاری مورد تایید قرار گرفته است. همچنین مدل کلی ساختار نظری فرضیه های اصلی تحقیق با ضریب مسیر مستقیم تاثیرات گردشگری روی کیفیت کلی زندگی و با ضریب غیرمستقیم از طریق قلمروهای زندگی 16/0 می باشد. ضریب مستقیم قلمرو زندگی خاص با 68/0 روی کیفیت کلی زندگی دارای سطح بالایی از تبیین کنندگی این شاخص دارد. با این حال فرضیه های اصلی تحقیق در مجموع معنی دار بوده و مدل نظری تحقیق براساس شاخص های کلی مورد تایید است. کلید واژه ها: گردشگری، قلمروهای زندگی خاص، تاثیرات گردشگری، رضایت از زندگی، سرعین.
علی اصغر ذوالفقاری شریف مطوف
صنعت گردشگری در زمانی کوتاه توانسته بخش عمده ای از مبادلات اقتصادی را به خود اختصاص دهد لذا باید با مدیریتی آگاهانه و برنامه ریزی عالمانه در جهت توسعه و بهره بردن از عواید اقتصادی آن تلاش کرد. با همه این موارد و ورود سالانه حدود 20 میلیون مسافر به کلانشهر مشهد به نظر می رسد که این منطقه ظرفیت زیر ساختی و تسهیلاتی مناسبی جهت پذیرش این خیل عظیم گردشگر، همراه با جلب رضایت آنان را ندارد و همچنین مسافران علی رغم مسافت زیاد مبدا و مقدمه، تمایل به ماندگاری زیاد ندارند. که این مسئله ناشی از کمبود تسهیلات و زیر ساختهای گردشگری زیارتی و همچنین عدم اطلاع رسانی و تبلیغات مناسب گردشگری می باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی و شناخت جایگاه صنعت گردشگری در توسعه اقتصادی مشهد است که هر چه بتوانیم گردشگر بیشتر جذب بنماییم و مدت زمان ماندگاری آنان را بالا ببریم به این هدف نیل می کنیم. پس این فرضیه به نظر می رسد که توسعه صنعت گردشگری منجر به جذب و ماندگاری بیشتر مسافران خواهد شد که در این پژوهش صنعت گردشگری شامل 2 عامل (زیر ساختها ، تسهیلات و اطلاع رسانی ، تبلیغات) می باشد. جهت پاسخ به این پرسش که آیا توسعه صنعت گردشگری منجر به جذب و تمایل به ماندگاری بیشتر گردشگران و در نتیجه توسعه اقتصادی خواهد شد؟ و اثبات فرضیه ها و نیز با توجه به توصیفی ـ تحلیلی بودن پژوهش، مطالعات اسنادی (کتابخانه ای) جهت بررسی پیشینه تحقیق و تنظیم چهارچوب نظری انجام شده و پرسشنامه مسافران بر اساس فرضیه ها و شاخص متغیرهای آن تدوین شده و سپس با استفاده از نرم افزار spss و excel تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت. بعد از در میان گذاشتن نتایج این تحلیلها، با 5 نفر از مسئولین و متخصصین امر گردشگری مصاحبه شده و در نهایت با تحلیل محتوا و مقایسه این نتایج و یافته ها از طریق جدول و ماتریس swot پیشنهاد ها و راهبردها و راهکارهای نهایی ارائه شده و در نهایت دریافتیم که توسعه زیر ساختها و تسهیلات و همچنین اطلاع رسانی صحیح و ترویج تبلیغات گردشگری، زیارتی منجر به جذب بیشتر و تمایل به ماندگاری بیشتر گردشگران و در نتیجه توسعه اقتصادی در سطح مجموعه شهری مشهد خواهد شد.
سایه قصابی شریف مطوف
طرح های توسعه شهری کشورمان، از کارایی و کارکرد مورد انتظار برخوردار نبوده و متاسفانه علی رقم وجود قوانین ، علایق برخی توسعه گران سبب نابودی منابع ارزشمند زیست محیطی گردیده است. در این میان جهت تحقق اهداف طرح های توسعه شهری و حفاظت از منابع طبیعی، روش جدیدی مرسوم به روش "انتقال حق توسعه" مطرح گردیده است. این برنامه با هدف حفظ اراضی کشاورزی ، تلاش در جهت تبیین مفهوم حقوق مترتب بر توسعه و انتقال آن از یک ناحیه به سایر نواحی مستعد که واجد ارزش های توسعه ای هستند ، دارد. نواحی مورد نظر برای این برنامه عمدتاً مناطق متراکم یا نواحی روستایی رو به توسعه هستند. هزینه های انجام و اجرای این برنامه توسط توسعه گران تامین می شود و بنابراین امکان تحقق آن بسیار بالا است. برنامه های tdr در مواردی نظیر حفاظت از فضاهای باز ،منابع طبیعی ،اراضی کشاورزی، و حتی نواحی واجد ارزش های تاریخی شهری نیز مورد استفاده قرار می گیرد. در این پایان نامه رویکرد مذکور ،اهداف و مکانیسم های انجام و تحقق آن تشریح گردیده و در نهایت امکان کاربست این روش در جهت حفاظت از نواحی واجد ارزش محیط زیست شهری مورد بررسی قرار می گیرد که در این پژوهش سعی بر آن گردیده با بررسی وضعیت محله دارآباد (واقع در منطقه یک تهران) و مطالعه مبانی تئوریک رویکرد انتقال حق توسعه (tdr) گامی در جهت افزایش تحقق پذیری اهداف طرح های توسعه شهری و حفاظت از نواحی واجد ارزش محله برداشته شود.
علی رحیمی الهام امینی
از نحــوه استقرار مکان ها (عملکردها)، کانون ها و مــحورهایی تشکیل می شود که در یک ارتباط درونی با همدیگر، شـبکه ای از مراکز و محـورها یا به عبارتی درست تر “ساختار فضایی“ شهر را پدید می آورند. عدم توجه به سامان دهی ساختار فضایی یک شهر منجر به بروز مشکلاتی از قبیل از دست رفتن انسجام فضایی، کاهش کارایی در سطح شهر و در نهایت کاهش مطلوبیت محیط زندگی شهروندان خـواهد شد. بر این اساس می توان ارتباط قوی میان ساختار فضایی و کیفیت زندگی در شهری قائل بود. پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و تدوین راهبردهای مناسب برای بهبود ساختار فضایی شهر کاشان با بهره گرفتن از اصول رویکرد رشد هوشمند شکل گرفته است. به منظور دستیابی به این هدف پس از تبیین مفهوم ساختار فضایی شهر و مولفه های آن و شناسایی اصول رویــکرد رشد هوشمند، به تحلیل راهــبردی (swot) مولفه های این ساختار در شهر کاشان پرداخته و اقدام به تدوین راهبـردهایی برای هر یک از مولفه های تشکیل دهنده ساختار فضایی با استفاده از اصول رویکــرد رشد هوشمند مرتبط با ساختار فضایی نموده ایم. در این راستا از روش هایی از قبیل مشاهده، پیمایش، و مراجعه به صاحب نظران برای شناخت ساختار فضایی شهر استفاده شده است. در این پژوهش کاربردی با استفاده از تحلیل راهبردی، نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصت های اجزای ساختار فضایی شهر کاشان براساس اصول رویکرد رشد هوشمند را مشخــص شده و با تقابل آن ها راهبردهای مناسب برای بهبود ساختار فضایی شـهر کاشان تدوین گردیده است. بهره گیری از این راهبردها و راهـکارهای اجرایی مشتق از آن، باعـث ساماندهی و انسجام فـضایی شـهر کاشان براساس اصول رویکرد رشد هوشمند شـده و در نتیجه کیفیت زنـدگی شهروندان را در پهنه های شهری افزایش خواهد داد.
زهرا ولی پور شریف مطوف
شهرگرایی عمدتاً به دنبال ظهور نظام سرمایه داری ناشی از انقلاب صنعتی پدیدار گردید. بر اساس شواهد تاریخی، گرایش به نقاط شهری و شهرگرایی قبل از انقلاب صنعتی نیز وجود داشته است (شیخی،143:1380) اما انقلاب صنعتی سرعت شهرگرایی و روی آوردن به نقاط شهری را تقویت کرد. بعد از انقلاب صنعتی شهرها با ایجاد زیرساختهای فیزیکی مادی برای تولید و مصرف و نیز به عنوان مجموعه ای از منابع، در خدمت تولید ارزش و ارزش اضافی قرار گرفتند و با ورود سرمایه مازاد به شهرها سرمایه گذاری از شیوه قبلی خود به سمت سرمایه گذاری بر روی عوامل ثابت تولید (زمین) تغییر جهت داد که این خود مقدمه ایجاد سرمایه بیشتر در شهرها شد. این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر جریان سرمایه بر عدم تعادل فضایی است. منطقه انتخاب شده برای ، منطقه پنج شهرداری تهران است که به واسطه تغییر و تحولات شهر تهران در این چند دهه تأثیر زیادی را تجربه کرده است. از جمله این تأثیرات می توان به رشد سریع و ناهنجار منطقه، رشد و توسعه جمعیت منطقه و تمایزات فضایی منطقه اشاره نمود. هدف اصلی بررسی تأثیر جریان سرمایه بر عدم تعادل فضایی و شناخت مکانیزم تأثیر جریان سرمایه بر عدم تعادل فضایی در فضاهای شهری است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش اسنادی یعنی بررسی کتب، مقالات و منابع اینترنتی مبانی نظری تأثیر جریان سرمایه بر عدم تعادل فضایی و تجربه های جهانی آن تدوین شد و شاخص های مطالعاتی تحقیق مشخص شده و نمونه مورد مطالعه در راستای این شاخص ها مورد بررسی قرار گرفت. از میان ابزارهای روش تحقیق، از روش مطالعات میدانی در کنار روش اسنادی به منظور تحلیل بهتر نتایج استفاده شده و از اسناد و مدارک نظیر نقشه ها و اسناد مربوط به شهر و منطقه مورد مطالعه مانند گزارشهای تهیه شده در دستگاههای مختلف دولتی، همچنین مشاهده روابط و رویدادهای جاری در منطقه، آمارهای سری زمانی مشخص و مصاحبه با مطلعین و تکمیل پرسشنامه استفاده شد. براساس نتایج بدست آمده از آمارها و نیز مشاهدات میدانی در منطقه پنج تهران، زمین در این منطقه به منزله شرایط تولید فضا عمل کرده و با تأثیر گرفتن از جریان سرمایه موجب تغییر در ساختارهای اقتصادی در منطقه شده و از سوی دیگر برای حذف موانع فضایی در این منطقه و نیز برای تداوم حرکت سرمایه، با ایجاد تغییرات در ساختارهای کالبدی، موجب تسهیل روند حرکتی خود شده است. در نتیجه با ورود سرمایه به این منطقه، آنچه که در فضاهای شهری آن قابل مشاهده است، تغییرات کالبدی صورت گرفته می باشد و از سوی دیگر آنچه که قابل مشاهده نمی باشد تغییر در ساختارهای اقتصادی بوده است. این تغییرات را می توان در شاخص قیمت زمین و ساختمان و یا در تعدد مراکز مالی و تجاری و نیز افزایش سرمایه گذاری و فعالیت های عمرانی در این منطقه مشاهده کرد. ولی به دلیل اینکه ساختارهای اقتصادی و کالبدی منطقه همسو با هم نبوده و نیز به دلیل تفاوت هایی که با سایر مناطق شهر تهران دارد، موجب بروز عدم تعادل فضایی هم در سطح منطقه و هم در سطح شهر تهران شده است.
اقدس فتاحی ناصر براتی
رشد مباتی فکری و نظری (که جز در قالب فرآیندهای درونی جامعه رخ نمی دهد)، تعیین کننده میزان بلوغ در جامعه در زمینه های کارکردی و عملکردی است و نبود این مبانی، جامعه را وادار به کاربست رویکردهای بیگانه در قالب ساختار و رویه های جاری می نماید. در چنین شرایطی است که تعارضات پیش آمده در نتیجه عدم انطباق ماهیت به عاریت گرفته شده با رویه های جاری، خود به عنوان چالشی جدی از حاشیه به مرکز رانده شده و موضوعیت محوری می یابد. تحقق پذیری برنامه های شهری نیز به عنوان رویکردی در حل مسائل شهری و کمک به توسعه شهر، در گرو انطباق محتوای برنامه با رویه های تهیه و اجرای برنامه است و فراهم بودن ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، حقوقی ـ اداری، مالی، علمی، فنی، مشارکتی و اجرایی، بسته به ماهیت رویکرد اتخاذ شده، از الزامات تحقق برنامه ها محسوب می گردد. بر این اساس مهمترین شرط تحقق توسعه شهری به کارگیری برنامه ها، منطبق بر زیرساخت های تهیه و اجرا است و تغییر مداوم رویکردها، بدون توجه به زمینه ها، ضرورت ها و الزامات نتیجه ای جز هدر رفت منابع مالی و زمانی در پی نخواهد داشت.
مهدی حاجی حسینی پویان شهابیان
یکی از علل وجودی علم شهرسازی ارتقای کیفیت زندگی شهروندان می باشد. امروزه به دلیل گسترش ارتباطات، جامعه شهری با دیگر فرهنگ ها آشنا شده و در نتیجه در سطح نگرش مردم تغییر بوجود آمده است. این تغییرات در فرهنگ و مد زندگی جامعه نمود پیدا کرده وبه صورت "تغییر در نیازها"ی شهروندان متجلی شده است. به نظر می رسد همین امر در میزان رضایت ساکنان از محل زندگی خود تاثیر گذار بوده و باعث ایجاد نگرش های متفاوت در حوزه کیفیت محیط شده است. در این پژوهش با توجه به عوامل موثر در کیفیت محیط و رضایتمندی سکونتی که توسط صاحب نظران و نظریه پردازان این عرصه ارائه شده است، به شناسایی شاخص های میزان رضایتمندی سکونتی، در سه سطح واحد مسکونی، واحد همسایگی و محله پرداخته، و سپس جهت جمع آوری اطلاعات در محدوده از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که طی آن سوالاتی متناسب با شاخص های رضایتمندی سکونتی و برگرفته از چارچوب نظری پژوهش آمده است. در ادامه با استفاده از نرم افزار spss19 جهت تحلیل پرسشنامه ها به روش تحلیل رگرسیونی چند متغیره، شاخص های موثر در رضایتمندی سکونتی از نگاه ساکنان محله سهیل تهران، مشخص شده است. و در نهایت میزان رضایتمندی سکونتی ساکنان در سه سطح مذکور و میزان تاثیرگذاری هریک از عوامل به دست آمده است. تغییر در روابط همسایگی و مشارکت آنان از نکات قابل توجه به دست آمده در این پژوهش است. کیفیت مسکن مهمترین عامل موثر در میزان رضایت ساکنان محله از محل زندگی خود بوده و شاخص های مربوط به محله و واحد همسایگی در رده های بعدی قرار می گیرند.
زینب السادات مطهری مجتبی رفیعیان
بحران ها رویدادهایی هستند که موجب بروز اختلال در کارکرد طبیعی جامعه ودورشدن افراد وگروه ها از نظام برنامه ریزی شان می شوند. این وقایع با توجه به ماهیتشان،می توانند به دوطیف طبیعی و انسان ساخت تفکیک شوند.اغلب حوادث غیرمترقبه(بحران ها)اثرات منفی وناگواری بر جوامع انسانی،محیط طبیعی واقتصاد می گذارند.اثرات مستقیم حوادث می توانددر مواردی مانند از بین رفتن حیات انسانی، مجروحین، نابودی وآسیب به ساختمان ها، شبکه های ارتباطی وسایر زیرساخت ها، اثر بر دارایی های شخصی وعمومی و اجتماعی مطرح شود. در این پژوهش بعد اجتماعی تاب آوری در چهار لایه فردی، گروهی ، سازمانی و شبکه ای در اجتماع محلی تحت عنوان سرمایه اجتماعی مرتبط با بحران مفهوم سازی شد و در هر سطح به صورت مجزا دو مفهوم ادراک ریسک و مهارت های مقابله با آن مورد بررسی قرار گرفت. در سطح فردی نوع دوستی، مشارکت و تعاون، اعتماد، باورها و ارزش های دینی و تعلق به محله مورد ارزیابی قرار گرفت. در سطح گروهی فرآیندهای شکل گیری و مدیریت گروه های داوطلب واکنش اضطراری محله و در سطح سازمانی عملکرد نهادهای محلی با محوریت مساجد بررسی شد. سطح چهارم به مفهوم شبکه های اجتماعی محله توجه داردومواردی مانند شبکه همسایگان، دوستان، خویشاوندان، بسیج، مساجد و هیات های مذهبی را در تحلیل خود مد نظر قرار می دهد. نتایج مطالعات نظری نشان می دهد برای افزایش تاب آوری توجه به مولفه های ذکر شده در هر سطح ضروری است. در نهایت با طراحی چهار پرسشنامه، متناسب با سطوح چهارگانه، در یکی از محلات منطقه 20 شهر تهران داده های مورد نیاز برای تحلیل کمی فراهم گردید. نتایج نشان می دهد که بین میزان سرمایه اجتماعی مرتبط با بحران در اجتماع محلی و مولفه های مدیریت ریسک بحران در سطوح مختلف رابطه معناداری وجود دارد.
فائزه قاضی مجتبی رفیعیان
افزایش توجه به نیازهای انسانی و ارتقاء ادراک رفتاری آن در محیط های شهری در تئوری های شهرسازی ، امروزه یکی از جهت گیری های اساسی در رویکردهای نوین به بهبود فضاهای شهری به شمار می رود . در این نگرش ها فرض اساسی بر این است که اصلی ترین بهره بردار فضاهای عمومی شهری انسان است و جدای از ارزش های بصری و زیبایی شناختی ، محیط های عمومی شهری باید به گونه ای برنامه ریزی و طراحی شوند که امکان استفاده و بهره برداری بیشتر برای آحاد افراد جامعه را فراهم سازند . با افزایش روند روز افزون فضاهای کالبدی فاقد روحیه ی اجتماع پذیری ، این نگرانی بیش از پیش بوجود آمدکه چگونه می توان اثرات نامطلوب ناشی از فقدان یا بی کیفیتی فضاهای عمومی شهری را کاهش داد و شرایطی را مهیا ساخت که امکان تعامل بیشتر افراد جامعه فراهم شود . از این رو سبب گردید تا اقدام به تعریف مفهوم "کشش پذیری" در فضاها به معنای میزان تمایل اجتماعی افراد (در گروه های مختلف سنی) جهت حضور و استفاده مستمر و پایدار از فضاهای عمومی شهری است . کشش پذیری تمایلی از دو مولفه ی محیط و فرد و ارتباط موثر بین این دو حوزه است که بیانگر مطلوبیت و رضایت اجتماعی افراد از محیط عمومی پیرامون شان نیز می باشد . در این تحقیق تلاش شده است تا با شناخت مفهومی رویکرد کشش پذیری فضا و شناسایی مولفه ها و شاخص های موثر بر این خصیصه درفضاهای عمومی شهری ، عوامل و شاخص های تأثیرگذار بر کشش پذیری اجتماعی فضاها ، به ویژه در محدوده فرهنگی تالار وحدت ( و به صورت دقیق تر محدوده پارک دانشجو) معرفی گردد . سپس جهت شناخت محتوای رفتاری- عملکردی محدوده ی مورد مطالعه ، اقدام به تکمیل پرسشنامه (به صورت مصاحبه با استفاده کنندگان از فضا) و درنهایت تحلیل داده ها و نتایج حاصل از آن هاگردید . نتیجه حاصل ، دلالت بر وجود رابطه قوی میان مولفه تنوع کارکردهای فضای شهری و افزایش کشش پذیری و رد رابطه ی میان ترکیب گروه های مصرف کننده از فضا با کشش پذیری اجتماعی داشت.
حمید رضا آقاکثیری شریف مطوف
توسعه، پیشرفت و ترقی جزو دسته الفاظی هستند که از یک طرف برای همگان واضح و از سوی دیگر مبهم شمرده می شوند و کسی قادر به تعریف ساده و بی ابهام از آنها نیست! به راستی آیا باید به سوی توسعه و پیشرفت گام برداشت؟ اگر آری؛ آن چیست و چگونه باید به سمت آن حرکت کرد؟ چه مواردی را باید در این سیر لحاظ کرد؟ و چندین و چند سوال دیگر! در این رساله بحث شده است که توسعه و پیشرفت؛ ملاک و مولفه ی عمل است و نمی توان و نباید آن را از روی ظواهر و لوازم مدرن شناخت. برای این منظور نیز؛ ابتدا باید نسبت توسعهیافتگی با فرد بررسی شود و سپس آن را مرآتی برای تبیین مفهوم توسعه در یک نظام اجتماعی قرار دهیم. در این صورت یک عمل زمانی پیشرفته است که برای خود مبنای علمی ، ارزشی ، فنی و مدیریتی داشته باشد و این 4 ضابطه؛ تئوری ذاتی توسعه را تشکیل می دهند. تبیین مفهوم توسعه از این زاویه و توجه به بنیان های هویتی جامعه ایران؛ ما را در مسیر دست یابی به ملاک ها و مولفه های الگوی توسعه و پیشرفت بومیِ ایران قرار خواهد داد. اصولی که از عقلانیتِ پایه (عقلانیت مرجع) ایران و بر پایه جامعه شناسیِ هویتِ ایرانی قابل استخراج هستند. و آنچه که از بررسی فوق برمی آید، سه اصل عقلانیت، عدالت اجتماعی و معنویت می باشد. اصولی که باید به عنوان معیار در مدل پیشرفت ایرانی مورد نظر قرار گیرند و هر گونه برنامه ریزی نه تنها در بستر آن ها؛ بلکه برای تحقق آن ها صورت گیرد. امّا از آنجا که شهر و اصولاً مدنیّت در مسیر جامعه سازی و پیشرفت نقش اساسی دارد و از جهت دیگر مدیریت شهر و مسائل مربوط به آن؛ در بستر برنامه ریزی شهری اتفاق می افتد، نقش برنامه ریزی شهری در مسیر جامعه سازی بسیار مهم و لزوم خروج آن از جایگاه حداقلی تسهیل عبور و مرور! احساس می شود. در به دست آوردن نتایج فوق از روش سقراطی و استراتژی پژوهشیِ نظریه پردازی داده بنیاد بهره گرفته شده. کلید واژه ها: توسعه، پیشرفت، عقلانیت پایه، معنویت، عدالت، عقلانیت، برنامه ریزی.
امیر بامدادفر شریف مطوف
این تحقیق با هدف شناخت فرآیند توزیع کتاب در توسعه پایدار منطقه ای اسلامشهر در غرب استان تهران و توسعه فرهنگی حاصل ازآن صورت می گیرد. توسعه فرهنگی و نقش آن در توسعه پایدار و یکپارچه منطقه ای در سالهای اخیر ضرورتی انکار ناپذیر و استفاده از دست مایه های برنامه ریزان در کنار داده های تجربی حاصل از آمایش سرزمین و آمایش استان تهران و شاخص های مربوط به کتاب خوانی و توزیع کتاب، شرط اساسی پویایی، واقع نمایی و کارایی اینگونه پژوهشها در جوامع فرهنگی و اسلامی است. کتاب و کتاب خوانی نقش بسیار مهمی در بسط و گسترش توسعه فرهنگی ایفا می نماید که با شناخت درست از فرآیند توزیع و اصلاح نواقص مربوط به آن می تواند با بالا بردن ضریب نفوذ کتاب در خانواده ها و جوامع به رشد و گسترش توسعه فرهنگی و ایجاد توسعه پایدار منطقه ای کمک شایانی نماید.منطقه اسلامشهر در غرب استان تهران به دلیل نزدیکی به پایتخت و گسترش روز افزون آن و دارا بودن مناطق فرهنگی مانند دانشگاه آزاد اسلامی- پیام نور و... به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید.این تحقیق پس از مباحث کلی در مورد توسعه فرهنگی،توزیع کتاب،توسعه پایدار، نگاهی به شاخص های توسعه فرهنگی و توسعه پایدار دارد و فرآیند توزیع کتاب به تفضیل توضیح داده شده است. در فصل دیگری از آن به بررسی منطقه اسلامشهر در غرب استان تهران پرداخته شده است.در این تحقیق علاوه بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای از روش میدانی بهره گرفته شده است. ابزار مورد استفاده در نمونه موردی پرسشنامه می باشد که بوسیله واحد آماری یعنی ساکنین منطقه اسلامشهر تکمیل گردیده است. علاوه بر ویژگیهای کلی فرد سوال شونده مانند: سن،جنس و... میزان تاثیر توزیع کتاب بر شاخص های توسعه پایدار سوال شده است. در فصل تحقیق یافته های حاصل از مطالعه نمونه موردی به صورت جدول ، نمودار و توضیح آورده شده است. در پایان فصل نتایج های آزمون فرضیات ارئه شده است. نتایج آزمون فرضیات تحقیق نشان می دهد بین توسعه فرهنگی و شاخص های توسعه پایدار- و بین توزیع کتاب و عناصر توسعه فرهنگی و بین توزیع کتاب و شاخص های توسعه پایدار رابطه وجود دارد. در پایان تحقیق نتیجه گیری که حاصل شده است به این صورت است که توزیع کتاب بر توسعه فرهنگی و توسعه پایدار منطقه ای تاثیر گذار است و پیشنهاداتی جهت ارتقای کیفیت فرهنگی و توزیع کتاب در جهت ایجاد توسعه پایدار شده است.
فهیمه سیداحمدی ممقانی غلامرضا لطیفی
گستره جفرافیایی ایران از نظر احتمال وقوع حوادث طبیعی به ویژه زلزله، از آسیب پذیرترین بخش های کره زمین است که هر ساله وقوع این حوادث موجب خسارت های جانی و مالی فراوانی می شود. وقوع بلایای طبیعی بیشتر موارد تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی میگذارد و تلفات سنگینی بر ساکنان آنها وارد ساخته است منطقه جاجرود(سعیدآباد،خسروآباد) یکی از آسیب پذیرترین مناطق در برابر زلزله به شمار می آید که در ده کیلومتری شرق تهران واقع شده و منطقه حکیمیه که در شرق تهران واقع شده است و این دو در این رساله مطالعه شد و هدف اصلی یافتن الگوی مناسب آسیب پذیری در منطقه جاجرود و حکیمیه بود و فرضیه اصلی بیانگرتأثیر متقابل بین شبکه های کالبدی، اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی می باشد و این رساله علاوه بر فرضیه اصلی، سه فرضیه فرعی را شامل می شد:1)شبکه اجتماعی بر شبکه کالبدی تأثیر می گذارد.2)شبکه اقتصادی بر شبکه کالبدی تأثیر می گذارد. 3) شبکه فرهنگی بر شبکه کالبدی تأثیر می گذارد. ازآنجا که بحث آسیب پذیری در فضای شهری مطرح بود چهارچوب نظری در دو بعددر نظر گرفته شد، که پایه های نظری نیز در دو بعد از این چهارچوب انتخاب شد آسیب پذیری فضایی و اجتماعی – فضای شهری.که از این پایه های نظری فرضیه ها استخراج شد و این فرضیه ها با استفاده از روش پیمایشی از طریق آزمون خی دو و مصاحبه و تولید نقشه های gisآزمون شدو دو منطقه مورد مطالعه به روش مقایسه ای آزمون شد و سپس فرضیه ها با سه نفر از کارشناسان در میان گذاشته شد. در نتیجه سه فرضیه فرعی با استفاده از آزمون خی دو تأیید شد و بدنبال آن فرضیه اصلی نیز قابل تأیید شدو می توان گفت بین شبکه کالبدی ،شبکه اقتصادی،شبکه اجتماعی و شبکه فرهنگی در منطقه جاجرود و حکیمیه تأثیر متقابل وجود دارد و اختلال در کارکرد هر کدام از این شبکه ها در کل سیستم اختلال ایجاد می شود و سپس کارشناسان نیز در تأیید این سه فرضیه نظر مثبتی ارائه دادند به جز در خصوص فرضیه اول و دوم که یکی از کارشناسان تأیید این دو فرضیه را در صورتی قطعی دانست که از شاخص های متناسب در خصوص سنجش آنها استفاده شود. و سپس پیشنهاداتی در خصوص تراکم جمعیت و شبکه اجتماعی و شبکه فرهنگی و شبکه کالبدی و شبکه اقتصادی مطرح شد.
پرستو قلی زاده حسن احمدی
پدافند غیر عامل از جمله موضوعاتی است که در سال های اخیر در طرح ها و برنامه های شهری و منطقهای مورد توجه قرار گرفته است و در واقع یکی از نیازهای جامعه امروز نیز میباشد. این پژوهش با ارائه روشی جدید که در آن منطقه و تأثیر گذارترین عنصر مطرح در آن یعنی تأسیسات و شبکه وابسته به شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی در موضوع پدافند غیر عامل مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند، به دنبال کاهش خسارات احتمالی حاصل از حملات نظامی در این گونه مناطق می باشد. ناحیه مشهد یکی از نواحی مرزی کشور است که به علت موقعیت آن به عنوان دربرگیرنده شهر مشهد و استقرار مراکز مدیریتی و فرماندهی در آن، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بمنظور شناخت عناصر آسیب پذیر با رویکرد پدافند غیر عامل دراین منطقه با استفاده از روش دلفی لیست مهمترین عناصر شرکت ملی پخش که تهیه شد، سپس با توجه به مطالعات پیشین در این منطقه، مجموعه شرکت ملی پخش را به عنوان یک جامعه شبکهای در نظر گرفته، و با استقاده از مدل تحلیل شبکه ای کاستلز مورد تحلیل قرار گرفت. در این فرآیند با استفاده از نظرات کارشناسان و مسئولین نیز عناصر آسیب پذیر شرکت ملی پخش را شناسایی و مخاطرات موجود را در سطح آنها به بررسی شد. در انتهای فصل پنجم نیز کلیه عوامل را در چارچوب جداول سوات بررسی نموده و استراتژی های مربوطه ارائه شد. در نهایت با استفاده از تحلیلات مذکور و نرم افزار gis به پهنه بندی ناحیه، و حریم مخاطرات پرداخته شد. در انتها پیشنهاداتی عملی در راستای بهبود وضعیت دفاعی ناحیه در حیطه شبکه شرکت ملی پخش آورده شده است.
معصومه امیرخانی ناصر عظیمی
حمل ونقل یکی از مهمترین و ضروری ترین تاسیسات زیربنایی و ارتباطی مناطق است و پایانه های بار از زیرساختهای حیاتی و محل تلاقی حمل ونقل برون شهری و درون شهری است. بهره گیری از اینگونه سامانه ها موجب کاهش آلودگی هوای، بهبود وضعیت ترافیک و تامین ایمنی و آسایش مردم منطقه و رانندگان می شود. بنابراین با بکارگیری اصول جدید مکانیابی می توان مکان مناسب احداث این نوع کاربری را انتخاب نمود. در این تحقیق سعی شده است با توجه به معیارهای عمومی مکانیابی کاربریها و همچنین معیارهای خاص کاربری زیرساختهای حمل ونقل و در نهایت استفاده از روش دلفی، شاخص ها بررسی و انتخاب گردند. برای این منظور یک گروه متخصص حمل ونقل انتخاب و با انجام مصاحبه عمیق با آنان یکسری شاخص های مهم مکانیابی پایانه حمل بار استان البرز بدست آمد. سپس با قرار دادن این شاخص ها در یک جدول امتیازدهی و ارائه آن به کارشناسان ارشد حمل ونقل، امتیازات هر شاخص با کسب نمره 1 تا 5 بدست آمد. همچنین با استفاده از داده های جغرافیایی و کاربریهای استان البرز نقشه های اولیه منطقه با استفاده از نرم افزار gis تهیه گردید. در نهایت از همپوشانی نقشه ها و همچنین دادن امتیاز به هر شاخص مانند نزدیکی به: شبکه راهها، مراکز عمده تولید بار، زیرساختها و دوری از: شهر، تراکم جمعیتی و ذخایر طبیعی زیرزمینی، مکانهای مناسب احداث پایانه بار مشخص گردید. سپس از میان این مکانها، بهینه ترین مکان احداث پایانه بار استان البرز با توجه به شرایط منطقه انتخاب شد.
مهدی بزاززاده هاشم داداش پور
آینده نگاری منطقه ای، نوعی از آینده نگاری است که با تمرکز بر محدوده سرزمینی خاص، در یک قلمرو جغرافیایی زیرملی با هدف اتخاذ تصمیمات معین جهت تحقق آینده مطلوب عملیاتی می گردد. منطقه مورد نظر می تواند به عنوان یک منطقه مستقل دارای دولت فدرال و یا پهنه ای همگن با ویژگی های مشترک، میان چند کشور باشد. یک عامل مهم در موفقیت آینده نگاری منطقه ای بهره بردن همزمان از فرصت هویت محلی در سطح زیرملی و اهرم سیاسی در سطح ملی و فراملی می باشد. آذربایجان غربی به عنوان یکی از مناطق دارای ویژگی های خاص و منحصر بفرد جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی؛ طیف گسترده ای از آینده های محتمل را پیش روی خود دارد. هدف عملیاتی این پژوهش شناسایی مولفه های کلیدی توسعه منطقه ای و هدف غایی آن ترسیم آینده مطلوب آذربایجان غربی با رویکرد آینده نگاری منطقه ای است. پژوهش حاضر تحقیقی کیفی از نوع مطالعه موردی است که با استفاده از برخی مدل های کیفی ـ کمی تحلیل شده است. در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات موجود در زمینه توسعه منطقه ای معیارهای توسعه در شش گروه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی، علم و فناوری و سازمان فضایی طبقه بندی شده اند. بر اساس اسناد فرادست توسعه ای؛ 18 مولفه برای توسعه منطقه-ای در آذربایجان غربی بازشناسی گردیده است. سپس از طریق توزیع 36 پرسشنامه و نیز انجام 14 مصاحبه عمیق؛ نظرات گروهی از مدیران ارشد و کارشناسان خبره از نهادهای مختلف مدیریت استان جمع آوری شده است. داده های استخراج شده با استفاده از تلفیق روش های تحلیل میانگین و تاپسیس، تحلیل شده و مولفه های کلیدی توسعه منطقه ای استخراج گردیده است. سه مولفه «کشاورزی»، «شیوه مدیریت» و «زیرساخت های ارتباطی» به عنوان مولفه های کلیدی توسعه منطقه ای در آذربایجان غربی تشکیل هشت سناریو توسعه را داده و در نهایت سناریو منطبق بر کشاورزی صنعتی، شیوه مدیریت خصوصی و زیرساخت هایی با الگوی شبکه ای؛ با کسب امتیاز بالاتر، ملاک تدوین چشم انداز توسعه منطقه قرار گرفته است. احکام توسعه مستخرج از تحلیل مصاحبه های عمیق و پرسشنامه توزیعی در تدوین رویکردها و راهبردهای توسعه مورد بهره برداری گرفته و بیانیه چشم انداز توسعه منطقه ای آذربایجان غربی آخرین دستاورد پژوهش حاضر بوده است.
وحید کاشانی منش واراز مرادی مسیحی
مارشال در سال 1890، صرفه های تجمع و ناحیه صنعتی را وارد ادبیات اقتصادی نمود. وی دو عامل همجواری صنایع تخصصی مرتبط با هم و خوشه ای شدن یک یا چند شاخه متعدد از یک صنعت را در صرفه های تجمع موثر میدانست و معتقد بود که اولاً تمرکز در یک مکان، موجب شکل گیری بازار نیروی کار محلی میشود؛ ثانیاً هم مکانی، به تجمعات صنعتی امکان می دهد که نهاده های یک صنعت با تنوع بیشتر و هزینه پایینتری صورت پذیرد؛ ثالثاً، دانش در چنین تجمعاتی به آسانی سرریز می شود. ارتباطات بین بنگاه ها باعث افزایش کارایی و در نتیجه توسعه بنگاه و خوشه در ابعاد مختلف از جمله بعد اقتصادی، نوآوری، انسانی و فنی می شود. عوامل مختلفی بر ساختار شبکه تأثیر دارد که می توان به انواع ارتباطات با بنگاه ها و موسسات خصوصی و دولتی مختلف، شکل ارتباطات، میزان تمایل به حفظ آن، اعتماد در ارتباطات و غیره اشاره کرد. ساختار شبکه بین بنگاه ها می تواند تأثیر بسزایی بر توسعه بنگاه و خوشه داشته باشد. این پژوهش سعی در پاسخ به سوالاتی نظیر، تأثیر ساختار شبکه بر توسعه صنایع دارد و کدام شاخص در ساختار شبکه بیشترین تأثیر را بر توسعه دارد. برای نیل به این هدف از روش اسنادی به مطالعه مبانی نظری و رویکردهای مطرح در این زمینه پرداخته شده است و به منظور مطالعه از جامعه آماری از روش پیمایشی و مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری تمام شماری شده است و نمونه گیری صورت نگرفته است. بعد از پر کردن پرسشنامه ها و وارد کردن اطلاعات در محیط نرم افزار spss، با بکارگیری روش های آماری مناسب به تحلیل یافته ها پرداخته شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ساختار شبکه نقش مستقیمی بر توسعه دارد و همچنین از ساختار شبکه بیشترین تأثیر را بر توسعه نوآوری در صنایع و بعد از آن توسعه اقتصادی دارد. شاخص شبکه بندی بیشترین تأثیر را بر توسعه می گذارد و گویه هایی همچون ارتباط با مشتریان و تأمین کنندگان مواد اولیه بیشترین تأثیر را بر توسعه دارند.
شیوا کریمخانی علیرضا عندلیب
سکونتگاههای شمال استان تهران با دارا بودن آب و هوایی مطبوع، محیطی کوهستانی و چشم اندازهای طبیعی زیبا از گذشته ها عملکرد ییلاقی داشته اند. اما طی دو دهه گذشته رشد شتابانی گرفتند و این رشد با پدیده هایی همچون تجاوز به حریم رودخانه، ساخت و سازهای غیر مجاز، از بین بردن باغات کشاورزی و طبیعت و آسیب به محیط زیست همراه بوده است. هدف اصلی این تحقیق شناخت نظام رشد سکونتگاه های منطقه شمال استان در پایداری توسعه منطقه ای و با مورد پژوهی منطقه لواسان و رودبار قصران است. این تحقیق از لحاظ شیوه تجزیه و تحلیل از نوع تحقیقات کیفی با بهره مندی از شیوه تحلیل اسنادی و استفاده از نظریه زمینه ای است. با انجام مصاحبه، مشاهده و یادداشت برداری میدانی با استفاده از نظریه زمینه ای تلاش شده به سوالات تحقیق پاسخ داده شود. که در سوال اول )عوامل و عناصر تاثیرگذار بر رشد سکونتگاههای منطقه کدامند؟) عوامل رشد سکونتگاه های منطقه، بستر طبیعی، وجود اقلیم ییلاقی و نزدیکی به تهران مشخص شدند. در پاسخ سوال دوم (رشد و توسعه سکونتگاهها به چه صورت در منطقه اتفاق افتاده است؟) نتیجه گیری شد که: با هجوم مهاجرین تهرانی به سکونتگاه های این منطقه که همراه با رونق گردشگری خانه های دوم بود ابتدا این مناطق حول هسته های اولیه شروع به رشد نمودند اما به مرور با رونق گرفتن بورس بازی زمین بسیاری از باغات منطقه توسط مهاجرین خریداری شد و تبدیل به ویلا و آپارتمان شدند. این نوع ساخت و ساز موجب شکل گیری بافت پراکنده در دل باغات منطقه گردید. بنابراین پاسخ به سوال اصلی تحقیق (چگونه می توان نظام رشد سکونتگاهها را در منطقه شمال استان تهران در راستای توسعه پایدار هدایت نمود؟) نیز استخراج گردید که، این روند رشد مغایر اصول توسعه پایدار است و باید راهکارهای اساسی از قبیل تدوین برنامه جامع حفاظت از محیط زیست منطقه، نظارت دقیق بر ساخت و سازها و تدوین ضوابط ساخت و ساز در این خصوص اندیشه شود.
وحید توسلی شریف مطوف
سند چشم انداز کشورمان، ایران اسلامی، در راستای تحقق قانون اساسی ابلاغ شده و با توجه به اینکه اسلامیت و جمهوریت در تدوین قانون اساسی و در تاسیس نظام جمهوری اسلامی دو رکن اساسی بودهاند بنابراین در کلیه عرصه های برنامه ریزی کشور دو مولفه مردم سالاری و دین محوری اصل خواهد بود . در نظام برنامه ریزی معطوف به شهر ومنطقه، متناظر دو مولفه یادشده از نظر مفهومی؛ واژه های مشارکت(مردمی) و هویت(دینی) قرار می گیرد و از آنجا که سیاست های کلی به عنوان راهبردهای کلان برای تحقق چشم انداز است در نتیجه برای بررسی نظام برنامه ریزی شهر و منطقه در افق چشم انداز (1404) بایستی جایگاه دو مفهوم هویت و مشارکت در سیاست های کلی مرتبط (امور شهرسازی و آمایش سرزمین) ارزیابی شود. ازسوی دیگر با عنایت به گستردگی معنایی هویت و مشارکت چه در دانشهای پایه نظیر فلسفه و علوم اجتماعی و چه در دانش میان رشته ای برنامه ریزی شهری و منطقه ای، برای این ارزیابی نیاز به انتخاب تعریف مشخص و دسته بندی معین از این مفاهیم است تا بتوان میزان و نوع توجه به آنها را در اسناد و قوانین سنجید. دراین تحقیق پس از جمع بندی و تحلیل، 4 کلان نظام و 9 بخش اساسی برای نظام برنامه ریزی شهری و منطقه ای شناسایی و احصاء و همچنین 4 دسته بندی از مفهوم هویت ارایه می گردد تا در سیاست های کلی شهرسازی و آمایش سرزمین بر مبنای تطبیق با آنها، امکان بررسی(ارزیابی پیش از اجرا) و دستیابی به هدف تحقیق هموار شود. اصل تحقیق به لحاظ ماهیت، کیفی و نوع تحقیق به لحاظ هدف بنیادی(در مفاهیم) و توسعه ای(در ارزیابی) است. روش تحقیق برای فصول ابتدایی پژوهش (مبانی و مفاهیم)، توصیفی و سپس روش تحلیلی برای استدلال در تنظیم چارچوب نظری و فرآیند تحقیق استفاده شده است.گردآوری اطلاعات بصورت اسنادی (کتابخانه ای) و مصاحبه (به عنوان یکی از ابزارها) بوده و در فصول پایانی، تحلیل محتوا (و فراتحلیل) بکار گرفته شده است. در پایان با تکیه برنتایج این تحقیق از جمله: فقدان نگاه نظام مند و جامع به شهر و منطقه، عدم لحاظ مفاهیم هویت و مشارکت به طور کامل یا فراگیر در سیاست های کلی(در امور شهرسازی و آمایش سرزمین) و نارسایی اسناد برای تحقق اهداف قانون اساسی و چشم انداز؛ توصیه هایی ساختاری و مبنایی با توجه به یافته های تحقیق بانضمام بیان راهبردهایی درمدیریت شهر و منطقه ارایه و در نهایت موضوعاتی برای پژوهش در راستای تحقیق پیشنهاد می گردد.
مهدی یوری حسن احمدی
انتظار می رود با شروع بهره برداری از طرح راه¬آهن گرگان- اینچه برون، اثرات گسترده ای بر توسعه منطقه شمال استان گلستان وارد شود. مقصود اینکه پیش بینی می شود اجرای این طرح اثراتی که عمدتا در جهت توسعه منطقه باشند برجای خواهد گذاشت. منطقه مورد نظر، منطقه¬ای مرزی است که همانند بیشتر مناطق مرزی دیگر، شاخص های توسعه نیافتگی بیشتری در آن ها دیده شود. ویژگی¬های این مناطق، به دلیل دوری از مرکز، عدم بهره وری کافی از توسعه ای که انتظار می رود در کل کشور گسترش یافته است. هدف تحقیق در این پایان نامه، نه سنجش کمی، بلکه پیش بینی گوناگونی و گسترده های موضوعی این تاثیرات می¬باشد. در این تحقیق سعی شده است به سوال اصلی تحقیق که اثرات طرح برتوسعه منطقه چه خواهد بود؟ پاسخ داده شود. اثرات طرح برتوسعه منطقه با استفاده از مبانی نظری و تجربه های موجود آمایش وتوسعه مناطق مرزی، اسناد بالادست مربوط به توسعه استان و دیگر اسناد مرتبط جستجو گردید. در مسیر تحقیق شاخص¬هایی با توجه به مبانی نظری و تجربه های جهانی از یک سو، و انجام مصاحبه عمیق با مسولان، بازرگانان، صاحبان صنایع، کارشناسان بخش¬های مختلف و مشاهدات میدانی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت؛ و درادامه به تحلیل جغرافیایی و تاریخی منطقه که در اسناد و نقشه ها ارائه شده است و مقایسه آن با نتایج مصاحبه و مشاهدات میدانی به تدوین راهبردها در قالب جداول سوات پرداخته شده است که منتج به ارائه پیشنهادهایی در خصوص بهره گیری بیشتر و بهتر از طرح در جهت توسعه منطقه گردیده است. در پایان نیز سعی شده است به سوالاتی که در ابتدای تحقیق مطرح شده بود با استفاده و بررسی مشاهدات، مصاحبه¬ها و اسناد پاسخ داده شود و به این نتیجه دست یافته شده است که این طرح با فراهم آوردن زیر ساخت لازم موجب رشد وتوسعه اقتصادی در منطقه خواهد شد.
فاطمه هوشمندزاده شریف مطوف
با توجه به اینکه بیش از نیمی از جمعیت جهان در مناطق ساحلی زندگی و فعالیت می کنند، اهمیت مناطق ساحلی برای توسعه منطقه ای و ملی هر کشوری بسیار بالا است. سواحل شمالی ایران، در کنار دریای مازندران از این مقوله مستثنی نیستند. استان مازندران دارای ساحل دریایی طولانی است که نه تنها توسط ساکنین آن استان بلکه ساکنین استان های دور و نزدیک، به ویژه استان تهران مورد استفاده قرار می گیرد. انواع استفاده ها به صورت فردی و جمعی تقریباً در طول فصل های سال، و به ویژه در فصل تابستان، تا کنون باعث شده است تأثیرات اقتصادی و محیط زیستی عمیقی بر استان مازندران و به ویژه سه شهرستان میانی آن (محمودآباد، نور و نوشهر) وارد بشود. عمده ترین تأثیرات که در نتیجه استفاده شدید از منطقه توسط مجتمع های تفریحی- فرهنگی صورت می گیرد که در منطقه مورد مطالعاتی چشمگیرند. هدف این تحقیق کنکاش در چگونگی این تأثیرات است.روش شناسی تحقیق این پایان نامه متکی بر رویکرد ترکیبی کمی و کیفی است. روش تحقیق به کار رفته در این کار پژوهشی، متکی بر روش های مطالعه اسناد و مدارک، انجام مطالعات میدانی و مشاهده، مصاحبه با افراد ذی مدخل (مسافرین، مردم بومی، مسئولین مجتمع ها و مسئولین محلی) است. تجزیه و تحلیل این اطلاعات با استفاده از تحلیل شبکه و نیز تحلیل سوات صورت گرفته است.نتایج مطالعات نشان می دهد وجود مجتمع های تفریحی- فرهنگی باعث جذب انبوه و جریان مداوم گردشگر به منطقه شده که تأثیرات محیط زیستی و اقتصادی آن به صورت مداوم و جریانی شکل بگیرد. این مطالعات نشان می دهد گرچه جذب تعداد زیاد گردشگر باعث رشد اقتصادی منطقه شده است، اما تخریب محیط زیست را نیز به همراه داشته است. این مطالعات همچنین بیان می کند که چنانچه مدیریت این مجتمع ها و فرهنگ سازی به درستی و طبق برنامه ریزی های مطلوب انجام شود، تأثیرات مثبت اقتصادی افزایش و تأثیرات منفی محیط زیستی کاهش می یابد.
شهره یزدان پناه حسین کلانتری خلیل آباد
منطقه گردشگری کندوان به عنوان یک اثر نادر جهانی، شامل مجموعه ای از ارزش های طبیعی ، انسانی و مصنوع به منظور جذب گردشگر در مقایسه با 2 نمونه مشابه خود موفق عمل نکرده است. حال باایجاد شبکه مقصد گردشگری کندوان جهت بهره برداری از ذخایر تاریخی ، طبیعی ارزشمند منطقه و ارتباط شبکه با محیط خارج می توان الگویی منحصر به فرد در سطح ملی و بین المللی به نمایش گذارد و از این راه به ارتقاء منطقه و توسعه شهرستان اسکو کمک نماید هدف از این تحقیق ، ارائه راهبردها و اولویت بندی آنها (ماتریس qspm)جهت تقویت و بهبود ساختار منطقه و تبدیل آن به یک مقصد گردشگری دارای ارتباط با تمامی عناصر درگیر در شبکه گردشگری و توسعه شهرستان اسکو بر پایه مبانی نظری تحلیل شبکه گردشگری می باشد . این پژوهش از 6 فصل تشکیل یافته است که در فصل اول به ارائه کلیات طرح پژوهش ،در فصل دوم به بررسی مبانی نظری تحقیق ،در فصل سوم شناخت وضع موجود شهرستان اسکو، روستای کندوان و محدوده مطالعاتی ، فصل چهارم ، متدولوژی پژوهش ، فصل پنجم روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و در نهایت فصل پنجم به نتیجه گیری پرداخته شده است.مطالعات میدانی به صورت مشاهده ، تصویر برداری و تنظیم 3 نوع پرسشنامه شامل 2 نوع سوال به صورت باز و بسته انجام یافته است. جهت تحلیل اطلاعات ،از مدل swot استفاده شده است . نتایج بدست آمده از ارزیابی ماتریس عوامل درونی و بیرونی بیانگر این مطلب است که نقش عوامل بیرونی در ایجاد شبکه گردشگری منطقه کندوان به مراتب ضعیف تر از عوامل موجود در درون منطقه می باشد.
مریم اکبرنیا هاشم داداش پور
شهر جدید با نگاهی که در این پژوهش بدان نگریسته شده، شهری است برنامه ریزی شده برای تمرکز زدایی جمعیتی و اقتصادی کلانشهرها که از لحاظ اشتغال و خدمات خوداتکاست.شهرهای جدید پس از گذشت چند دهه از تاسیس با چالشهای بسیاری مواجه شده اند؛یکی از بارزترین این چالشها وابستگی شهرهای جدید به منطقه کلانشهری و بویژه شهر مادر در تامین شغل و امکانات و خدمات است. بررسی رویکرد ها و نظریه های مختلف پیرامون موضوع نشان می دهد که عدم تعادل کار- مسکن ناشی از نبود اقتصاد پایه در شهر جدید و کمبود امکانات و خدمات شهری علت اصلی این وابستگی است که به شکل سفرهای روزانه کاری و غیرکاری ساکنان بروز می نماید. لذا از جمله راهکارهای موثر در کاهش این وابستگی ایجاد فرصتهای شغلی متناسب با جمعیت و وجود خدمات کافی در زمینه آموزشی،بهداشتی – درمانی و تفریحی است. براین اساس در این راستا پس از بررسی مبانی نظری و تجارب جهانی به بررسی و تحلیل میزان خوداتکایی شهر جدید پردیس واقع در 35 کیلومتری کلانشهر تهران در چارچوب بازشناسی عملکرد این شهر پرداخته شده است. روش تحقیق پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که با حجم نمونه ی 400 خانوار(با استفاده از رابطه کوکران)از میان 13400 خانوار موجود در شهر که به شکل تصادفی انتخاب شده ، به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است .توصیف داده ها در وضع موجود با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری پرسشنامه پیرامون سفرهای کاری و غیرکاری موجود وتحلیل شدت و جهت سفرها از طریق نرم افزار پاژک وتحلیل همبستگی و تاثیر متغییرهای مستقل بر وابسته از طریق نرم افزار spss سنجیده شده است.در این پژوهش میزان خوداتکایی شهر پردیس بعنوان متغییر وابسته و الگوی سفرهای کاری و غیر کاری ساکنان بعنوان متغییر مستقل در قالب ارزیابی فرصتهای شغلی و امکانات و خدمات موجود در شهر در نظر گرفته شده است . یافته ها بیانگر آنست که 60.9 درصد از ساکنان به دلیل مشکلات اقتصادی و به قصد دستیابی به مسکن ارزان به این شهر آمده اند و محل کار 77.8 درصد از آنان خارج از شهر پردیس است و 59.5 درصد از مردم شهر ترجیح می دهند مجدداً به تهران باز گردند.همچنین نتایج یافته ها نشان می دهد که فقدان جاذبه های شغلی به میزان 0.60، کمبود امکانان آموزشی به میزان 0.423، کمبودامکانات بهداشتی- درمانی به میزان0.372 از تاثیرگذار ترین عوامل در وابستگی شهر پردیس به شهرهای منطقه کلانشهری هستند و میان افزایش سفرهای کاری با تاثیر0.660 و سفرهای غیرکاری با تاثیر0.350 و کاهش خوداتکایی شهر پردیس رابطه معکوس وجود دارد.
تینا تقی زادگان خویی علیرضا فلاحی
منطقه ارسباران منطقه ای است کوهستانی و روستایی با دسترسی محلی که دارای جاده های باریک می باشد. جاده ها از راههایی عبور کرده اند که مخاطرات گسل، ریزش کوه است و در اثر زلزله خطر انسداد دارد و منجر به از بین رفتن کارایی شبکه های ارتباطی، حجم بالای تلفات انسانی و خسارت های مالی زیادی شده است. خسارت ها و تلفات ناشی از سوانح از تقابل احتمال وقوع مخاطرات و آسیب پذیری جامعه در بخش های مختلف که منجر به خطرپذیری می شوند، ناشی می شود .در همین راستا بررسی میزان کارایی شبکه حمل و نقل در منطقه زلزله زده ی ارسباران آذربایجان شرقی از مهمترین اهداف این پروژه می باشد. جهت گردآوری اطلاعات در این پژوهش از روش¬هایی چون انجام مصاحبه، مشاهده میدانی و بررسی کتا بخانه ای در زمینه شبکه های حمل ونقل استفاده گردیده است . سپس با تدوین شاخص های لازم برای شناسایی شبکه ارتباطی آسیب پذیر در برابر زلزله و با کمک نرم افزار gis نقش شبکه های ارتباطی در کاهش بحران زلزله تحلیل شده است و برای محاسبه میزان آسیب پذیری شبکه مدلihwp استفاده گردید و در مرحله آخر از ابزار swot جهت تعیین راهبردهای استراتژیک برای بهبود سیستم یا منطقه استفاده شد. نتایج بدست آمده بیانگر این مطلب است که با افزایش عرض جاده ها، درجه آسیب پذیری آنها کمتر شده. پل های آسیب پذیر در منطقه و همچنین تراکم بالای آنها در جنوب منطقه، باعث قطع جریان در شبکه گشته که عملیات امداد و نجات را با مشکل مواجه می کند همچنین شیب بالا و واقع شدن بعضی جاده ها در ارتفاعات باعث افزایش زمان عملیات و نجات می شود. نبود سطح دسترسی مناسب به بیمارستان و ناکافی بودن خدمات رسانی مراکز درمانی با توجه به تعداد مجروحین بالا در صورت وقوع زلزله باعث افزلیش تقاضای سفردر سطح منطقه و در نتیجه اختلال در شبکه میگردد و در آخر از جنوب به سمت شمال منطقه (به جز شمال شهرستان کلیبر) از شدت آسیب پذیری شبکه ارتباطی منطقه کاسته می شود. کلمات کلیدی: شبکه حمل و نقل، زلزله ارسباران، تحلیل سلسله مراتبی معکوس، کارایی
سوسن صالحی شریف مطوف
چکیده ندارد.
نوشین ریحانی شریف مطوف
در طول تاریخ آنچه موجب برداشتن گام¬های بلند، به سوی کامیابی و تغییرات مثبت در شیوه زیست انسان¬ها شده، برگرفته از اندیشه¬ای تکامل یافته یعنی خلاقیت بوده است. خلاقیت در تمام ابعاد زندگی انسان نقشی اساسی داشته و آن را تحت تأثیر خود قرار می¬دهد. چنانکه شهرها نیز که محل پیوند نیروهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... بوده، در بروز خلاقیت جایگاهی ویژه پیدا می¬کنند که این موجب پیشی گرفتن و در پی آن توسعه شهرها و به تبع آن توسعه مناطق نسبت به یکدیگر خواهد بود. توسعه منطقه¬ای از طریق رشد، تنوع کارکردی سکونتگاه¬ها و ایجاد قویترین ارتباط میان آنها به وقوع می¬پیوندد. برهمین اساس بررسی روابط و اولویت بندی نقش کارکردی سکونتگاه¬ها به منظور رسیدن به شناسایی پتانسیل¬های توسعه منطقه¬ای الزامی است. هدف پژوهش حاضر نیز، دستیابی به یافتن پاسخ سئوال پژوهش یعنی، رابطه بین مولفه¬های مناطق خلاق که مفهومی جدید و نو می¬باشد با ابعاد توسعه منطقه¬ای می¬باشد. در حقیقت این پژوهش با روش تحقیق کاربردی- نظری و با بهره¬گیری از روش تحلیل شبکه-ای و نیز روش تحلیل سلسله مراتبی به منظور دستیابی به هدف مورد نظر سعی دارد ضمن بیان ادبیات موضوع و بررسی مفهوم مناطق خلاق از 5 رکن مردم، بنگاه¬های اقتصادی، فضاها، پیوندها و چشم¬اندازها به امکان سنجی توسعه منطقه¬ای استان آذربایجان غربی بپردازد. بررسی¬ها نشان می¬دهد که از طریق کاربرد روش تحلیل شبکه می¬توان با سرعت و سهولت بیشتری ارتباطات و پیوندهای بین منطقه¬ای را بازشناسی کرد و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی به تعیین اولویت در آنها پرداخت. نتایج حاصل از تحقیق نیز بیان می¬دارد که شهرستان¬های ارومیه، مهاباد، میاندوآب و نقده به ترتیب می¬توانند به توسعه کمی و کیفی استان در جهت تبدیل شدن به منطقه¬ی خلاق موثر واقع شوند.
پویان دزفولی پور ناصر عظیمی
این پژوهش به بررسی توسعه پایدار در ناحیه شمال خوزستان با محوریت کشاورزی پرداخته است و بدین منظور ابتدا جایگاه اقتصادی کشاورزی در ناحیه مذکور را در خلال زمان، از سال 1335 تا 1390 ، مورد بررسی قرار داده، سپس به بررسی وضعیت توسعه پایدار در ناحیه پرداخته و توان ها و محدودیت های طبیعی ناحیه برای توسعه پایدار را به صورت مکانمند مورد بررسی قرار گرفته، و در انتها با شاخصه های برآمده از مطالعات نظری به بررسی کشاورزی پایدار در ناحیه پرداخته است. در بخش بررسی جایگاه اقتصادی کشاورزی در ناحیه از روش اقتصاد پایه استفاده شده ودر بخش بررسی وضعیت توسعه پایدار ناحیه از نظر کارشناسان برای وزن دهی معیارها و زیر معیارها استفاده شده است، ضمن اینکه پژوهشگر در این بخش از تحلیل های gis استفاده کرده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیان می دارد که کشاورزی ناحیه شمال خوزستان هم نسبت به استان خوزستان و هم نسبت به کشور دارای جایگاه پایه اقتصادی است، این بدین معنا است که نه تنها نیازهای درون ناحیه ای را تامین می کند که به صادرات به خارج از ناحیه، چه در سطح استان، چه در سطح کشور، می پردازد. در بخش دوم نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که زمین های کشاورزی به شدت در معرض خطر ناشی از گسترش شهری هستند و روند توسعه فعلی در ناحیه نشانی از توسعه پایدار ندارد و بدین منظور الگویی مکانی برای توسعه پایدار ارائه می گردد. و در بخش انتهایی آمارهایی که برای کشاورزی پایدار ارائه می گردد بیان می دارد که ناحیه از نظر مکانیزاسیون، کشاورزی ارگانیک و حضور سازمان های مردم نهاد در پایش کشاورزی پایدار، سطح پایین تری نسبت به متوسط کشور قرار دارد و این بدین معناست که الگویی که کشاورزی ناحیه دنبال می کند شیوه ای نیست که بتواند به کشاورزی پایدار منجر گردد. نتیجه نهایی که از این پژوهش حاصل می شود بیان می دارد که هرچند کشاورزی به عنوان پایه اقتصادی ناحیه می تواند منجر به توسعه آن گردد اما خطرات بیرونی ناشی از توسعه شهری و خطرات درونی ناشی از شیوه کشاورزی، آن را تهدید می کند و می تواند به قیمت نابودی کشاورزی برای نسل های آینده تمام شود، بدین معنا این توسعه از جنس توسعه پایدار نیست.
لیلا عابدی شریف مطوف
توسعه منطقه ای از طریق رشد ، تنوع کارکردی سکونتگاه ها و ایجاد قویترین ارتباط میان آنها به وقوع می پیوندد. برهمین اساس بررسی روابط و نقش کارکردی سکونتگاه ها ، به منظور رسیدن به الگوی مناسب سلسله مراتب سکونتگاهی الزامی است. از این رو با توجه به نقش بالقوه و بالفعل شهرهای میانی در توسعه منطقه ای و همچنین اختصاص سهم عمده ای از سکونتگاه های شهری به خود، توسعه اینگونه شهرها به عنوان یکی از راهکارهای دستیابی به شبکه متوازن سکونتگاهی مورد عنایت بیشتری قرار گرفته است. هدف از این تحقیق ، بررسی نقش و کارکرد شهر میانی نجف آباد در منطقه اصفهان است ، که با بهره گیری از روش تحلیل شبکه تدوین شده است.به منظور دستیابی به هدف مورد نظر به تعیین چهار نوع کارکرد ( آموزشی – فرهنگی ، بهداشتی- درمانی ، خدماتی – تجاری ، اداری- سیاسی ) با تهیه و تکمیل پرسشنامه پرداخته شده و سپس به منظور تحلیل هر یک از روابط ، از روش تحلیل شبکه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از طریق کاربرد روش تحلیل شبکه می توان با سرعت و سهولت بیشتری کارکرد و نقش سکونتگاه های انسانی را بازشناسی کرد. بر همین اساس رابطه کارکردی سکونتگاه های شهرستان نجف آباد بیشتر با شهر نجف آباد و روستاهای کهریزسنگ و گلدشت است. نتایج حاصل از بررسی ها بیان می کند شهر نجف آباد در سطح شهرستان در چهار زمینه آموزشی – فرهنگی ، بهداشتی- درمانی ، خدماتی – تجاری ، اداری- سیاسی می تواند ایفای نقش کند و در سطح منطقه اصفهان در دو زمینه «آموزشی و خدماتی » نقش موثرتری دارد. همچنین از لحاظ روابط مطالعه شده به استثنای شهر نجف آباد، به دلیل بعد مسافت ، سایر سکونتگاهها تنها با سکونتگاه های دهستانی که در آن واقع شده اند، در ارتباط میباشند.
مسعود نجفی علیرضا فلاحی
اسکان موقت به عنوان یکی از متداول ترین شیوه های تامین مسکن افراد بی خانمان به حساب می آید که در چرخه تامین سرپناه پس از سانحه ،بلافاصله پس از تامین سرپناه اضطراری و پیش از عملیات بازسازی مطرح می گردد.این شیوه از سکونت گرچه در یک برهه زمانی خاص مطرح شده و با گذر زمان کارکرد اصلی خود را ازدست می دهد، اما فرآیند برنامه ریزی آن با توجه به مفهوم عام مسکن (پاسخگویی به مهمترین نیازهای انسان نظیر تامین سرپناه ،خلوت،امنیت،آرامش روحی و روانی و..) بسیار حائز اهمیت می باشد و از آن جهت با اهمیت تر میشود که برنامه ریزی انواع الگوهای اسکان موقت از نظر گروه های مختلف اجتماعی(زنان،مردان وسالمندان)و فرهنگی(قومیت ها و مذاهب) باشد. این پایان نامه که با هدف برنامه ریزی الگوهای اسکان موقت پس از زلزله احتمالی منطقه ورامین با تاکید بر گروه های اجتماعی- فرهنگی تدوین گردیده است در ابتدا به بررسی و مطالعه ادبیات اسکان و الگوهای رایج در اسکان موقت و اصول و دیدگاه های موجود در سکونتگاه های موقت پرداخته و 51 شاخص در قالب 4 معیار اصلی شناسایی گردید و برای تحلیل آماری و گرافیکی از نرم افزار gisاستفاده شد و داده های مورد نیاز بر پایه 186 پرسشنامه در منطقه ورامین گردآوری شده است.منطقه مورد مطالعه به جز آسیب پذیری از نظر گروه های اجتماعی از نظر قومیت تفاوت های زیادی داشته و جزو اهداف اصلی این پژوهش است .نتیجه نهایی بر اساس ارائه راهکارهای لازم جهت کارایی بیشتر اسکان های موقت می باشد و در ضمن با توجه به روش ها و شاخص های گزینش شده سکونت در خانواده پذیرا مناسب ترین نوع اسکان و اولویت اول تمامی گروه ها شناسایی شد .
مهسا دادستان شریف مطوف
ناحیه ی مشهد )مشهد, طرقبه , شاندیز, بینالود و... ( به عنوان یکی از قطب های جمعیت شرق کشور , بر اساس نقشه پهنه بندی زلزله کشور که توسط پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی تهیه شده است, در پهنه با درجه خطر متوسط ودر برخی نقاط زیاد قرار دارد, بر این اساس لزوم بررسی و شناخت توان و پتانسیل های محدوده برای اسکان و مدیریت بحران پس از زلزله احتمالی با توجه به تجربه ی اسکان میلیونی زائرین و وجود برنامه ها و مطالعات موجود در زمینه مدیریت اسکان و سازمان های ذیربط و همچنین با توجه به عدم وجود آمادگی و برنامه ریزی برای اسکان زلزله دیدگان و عدم وجود هماهنگی سازمانی (سازمان های مرتبط با مدیریت و اسکان زوار و سازمان های مدیریت بحران در بخش های مختلف) در صورت بروز زلزله احتمالی در ناحیه , امکان بررسی و ارائه راهکارها و پیشنهادات در جهت تطبیق برنامه ها و هماهنگی سازمان ها را ایجاد کرده است. هدف اصلی تحقیق شناخت مکانیزم, توان ها و امکانات اسکان موقت در ناحیه مشهد و چگونگی امکان استفاده از آن ها و شناخت سازمان ها و تشکیلات مختلف در امر اسکان و تدارک زوار در ناحیه مشهد و همچنین بررسی اسکان موقت در ارتباط با مقوله مدیریت بحران پس از زلزله می باشد. در تحقیق حاضر با استفاده از روش های نظریه زمینه ای و تحلیل swot , اطلاعات و اسناد بدست آمده در مورد سازمان های ذیربط , تجربیات اسکان زائر و تجربیات جهانی در امر مدیریت بحران و اسکان موقت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و از راهبردها و شاخص های حاصله , به مدل و الگوی نهایی تطبیق تجربیات اسکان زائر و هماهنگی سازمان های مربوطه در صورت رخداد زلزله احتمالی نائل آمدیم.
حامد منصوری کیا علیرضا فلاحی
اسکان غیررسمی وحاشیه نشینی پدیده ای است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسایل و مشکلات اقتصادی- اجتماعی مانندجریان سریع شهرنشینی و مهاجرت روستایی و رانده شدن افراد تهیدست شهری به نواحی آسیب پذیر شهری به وجود آمده است.در کشور ما , در شهرهای بزرگ علی الخصوص در منطقه ورامین جریان سریع شهرنشینی در 20سال گذشته پدیده اسکان غیررسمی رابدنبال داشته واین پدیده درحال رشد,مشکلات اجتماعی,اقتصادی,فرهنگی,امنیتی وزیست محیطی بسیاری را برای توسعه این منطقه به وجود آورده است. لذا این پژوهش به بررسی و تحلیل عوامل موثر درتاثیرات سکونت گاههای غیررسمی وحاشیه نشینی برتوسعه منطقه ورامین می پردازدروش تحقیق توصیفی- تحلیلی است, جامعه آماری ساکنان سکونت گاههای غیررسمی در منطقه ورامین است.برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای ,پرسشنامه,مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شده است. روش نمونه گیری بصورت تصادفی بوده است و برای تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها از نرم افزار:(exce-spss gis-) بهره گرفته شده است.همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که برنامه های حمایتی نهادها و سازمان های اجتماعی نقش مهمی در ساماندهی و توانمندسازی سکونت گاههای غیررسمی و حاشیه نشینی در منطقه ورامین دارد.در نتیجه می توان گفت که مساله اصلی در اسکان غیر رسمی ناشی از عدم امکان ورود افراد به بخش های رسمی اقتصاد نیست بلکه مساله اصلی به طور کلی می پردازد.همچنین در این پایان نامه از رویکرد توانمندسازی به عنوان راهبردی نوین و علمی جهت مقابله با بررسی تاثیرات سکونت گاههای غیررسمی و حاشیه نشینی بر توسعه منطقه ورامین مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پیشنهاد شده است.
سارا منصوری بیرجندی نادر زالی
در برنامه ریزی توسعه منطقه ای، شناسایی عدم قطعیت های آینده و فروض بنیادینی که برنامه های بلندمدت بر پایه آن ها شکل گرفته است یکی از مهم ترین زمینه های اصلی در شناسایی مشکلات و چالش های پیش رویِ سندهای توسعه ای است. پسابرنامه ریزی نیز به ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت سیاست و برنامه ریزی تدوین شده در افق زمانی آینده می پردازد. برنامه ریزی فرض بنیاد (abp) یکی از روش های پسابرنامه ریزی است که می توان به کمک آن برنامه های پابرجا و انطباق پذیر تهیه کرد. هدف از کاربرد برنامه ریزی بر پایه ی فرض، کاهش تعداد شگفتی های اجتناب پذیر است. این پژوهش بر ارتباط و ارزش هر یک از راهبردها در هر یک از عدم قطعیت های آینده استان تهران در افق 1404 تمرکز شده است و با هدف تصحیح راهبردهای توسعه باند مدت توسعه استان تهران در افق برنامه صورت گرفته است. تحلیل راهبردهای بلندمدت توسعه استان تهران در حوزه مورد مطالعه اقتصادی،اجتماعی،زیست محیطی، فناوری،زیرساخت ها و کلان مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق از نظر نوع تحقیق ترکیبی از روشهای اسنادی و پیمایشی است و از نظر ماهیت براساس روشهای جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با استفاده ترکیبی از مدلهای کمی و کیفی انجام شده است. با توجه به ماهیت این پژوهش، در این تحقیق از روش تصمیم گیری سلسله مراتبی، روش تحلیل اثرات متقابل، روش دلفی، و در تحلیل درون دادها از نرم افزارهای مختلف micmac، expert choice، spss ، بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حوزه اقتصادی در استان دارای راهبردهای آسیب پذیر می باشد. در نتیجه با بهره گیری از روش ربرنامه ریزی فرض بنیاد می توان ضعف ها و چشم پوشی هایی که در خصوص توسعه بلند مدت استان تهران وجود دارد را شناسایی و بازبینی نمود.
اکبر ولائی گرگری حسن احمدی
یکی ازویژگیهای کشورهای جهان سوم،تمرکزشدیدامکانات وعدم تعادلهای منطقه ای در سطح برخورداری است،این ویژگی معلول نتایج سیاستهای رشدقطبی به شمار می آید که در نتیجه این سیاستها،تمامی امکانات و قدرت در یک یا چند منطقه تمرکز مییابد و سایر مناطق به صورت حاشیهای عمل می نمایند. برنامه ریزی برای ایجاد ساختار فضایی مناسب با موقعیت هر منطقه، مدت ها است که بخش عمده ای از محتوای نظریه های برنامه ریزی و توسعه منطقه ای را به خود اختصاص داده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها اسنادی و پرسشنامه ای، و از تکنیک های تاکسونومی عددی وزن دار، تحلیل خوشه ای و تجزیه و تحلیل عوامل استراتژیک استفاده شده است. با توجه به موقعیت جغرافیایی، مأموریت و نقشی که در اسناد فرادست برای استان آذربایجان شرقی منظور شده است، هدف این پژوهش دستیابی به سازمان فضایی متعادل با نگرشی ملی و منطقه ای برای کاهش عدم تعادل های بین منطقه ای در استان با کمک برنامه ریزی استراتژیک است. و به دنبال ارائه الگویی برای ساختار فضایی در جهت مستحکم تر کردن ساختار درونی استان، توسعه و بکارگیری قابلیت های استان برای هم افزایی در جهت دستیابی به توسعه متوازن تمام مناطق و رسیدن به جایگاه برتر در کشور و منطقه است. در این پژوهش با بررسی اسناد فرادست، عوامل محیطی، و سطح توسعه یافتگی هر یک از مناطق استان الگوی کلان فضایی استان طراحی شده و محورها و کانون ها و نقاط رشد جدید برای رسیدن به هدف پژوهش پیشنهاد گردیده است. محور¬های زنجان- میانه- تبریز- مرند- جلفا و بازرگان و تبریز- میاندوآب به عنوان محورهای فراملی و ملی، محورهای بستان¬آباد- سراب- اردبیل، محور صوفیان- شبستر- تسوج- سلماس، تبریز- اهر- کلیبر- خداآفرین، بناب- مراغه- هشترود- میانه- خلخال به عنوان محورهای منطقه¬ای و استانی پیشنهاد شده¬اند. همچنین شهرهای مراغه و بناب، مرند، میانه و اهر در جهت تمرکززدایی از شهر تبریز و توسعه متعادل استان به عنوان کانون¬های رشد، و شهرهای جلفا، شبستر، کلیبر، سراب، هشترود، آذرشهر نقاط رشد برای ارتقاء همبستگی درونی پیشنهاد شده¬اند.
نیلوفر اسدی شریف مطوف
امروزه پارادایم پایداری به طور عام و در صنعت گردشگری به طور خاص دغدغه ای جهانی شده است و در نوشتار توسعه گردشگری مفهوم پایداری به کانون اصلی مباحث علمی و دانشگاهی جهان تبدیل شده است. منطقه شمشک با قرارگیری در دامنه-های جنوبی البرز علی رغم وجود قابلیت های گردشگری بسیار به نظر می رسد عدم بهره برداری بهینه از جاذبه های گردشگری و نبود یک استراتژی مشخص در این راستا، بهره وری از توانمندی های آن را کاهش داده و برای محیط زیست نیز خطرآفرین شده و دست یابی به توسعه پایدار از طریق رشد و توسعه صنعت گردشگری را با مشکلاتی روبرو ساخته است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال ارائه راهبردی برای دستیابی به توسعه پایدار در منطقه شمشک با تأکید بر گردشگری تابستانه و زمستانه است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی با روش توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای (اسنادی) و پیمایشی (پرسش-نامه) جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از مدل سوات و آزمون t تک نمونه ای بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل پرسش نامه ها و آزمون t تک نمونه ای نشان داد منطقه شمشک به لحاظ پایداری در سه بعد اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی، مقدار عددی بالاتر از 3 را داشته است (اقتصادی=64/3؛ اجتماعی-فرهنگی=67/3؛ زیست محیطی=78/3). مجموع مولفه ها نیز برابر با عدد 70/3 است که نشان از پایداری تقریبی منطقه شمشک دارد؛ همچنین راهبرد بهینه برای دستیابی به توسعه پایدار در منطقه شمشک از نوع so یا تهاجمی بدست آمد. در پایان نیز پیشنهادات و راهکارهای رفع موانع توسعه پایدار در منطقه شمشک بیان گردیده است.
زهرا کشاورز شریف مطوف
پراکندگی از موضوع های مهم در شهرسازی است که به خاطر عدم برنامه ریزی صحیح رخ داده است. این پدیده آثار نامطلوبی بر شهرها و زندگی شهری گذاشته و مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوانی به دنبال داشته است . در ایران از سال???? تاکنون نسبت شهرنشینی با روستانشینی معکوس شده است و از حدود ?? درصد در سال ???? به حدود ?? درصد در سال ????رسیده است، که این امر منجر به پراکندگی رشد شهری در مناطق گسترده ای بر حساب روستاهاست. شهرهای ایران همچون بسیاری از شهرهای جهان سوم با افزایش سریع جمعیت و گسترش شهری به صورت پراکنده رویی مواجه بوده اند. شهرستان کرج نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده و جمعیت آن در سی سال اخیر به سرعت افزایش یافته است که این امر گسترش بی رویه را نیز در پی داشته اشت. این پراکنده رویی به طوری که با گسترش فیزیکی در طی سه دهه اخیر، مشکلاتی از قبیل افزایش قیمت زمین و مسکن، کمبود امکانات زیربنایی و تخریب زمین های کشاورزی اطراف شهر از ره آوردهای نامطلوب آن بوده است. در این پژوهش به بررسی پراکنده رویی در این شهرستان پرداخته و عوامل موثر بر آن را تحلیل نموده است. روش تحقیق ، تحلیلی - توصیفی است، که به منظور تحلیل داده ها از ضرایب جینی و آنتروپی و موران و هلدرن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که این شهرستان رشد پراکنده ای در طی سال های گذشته داشته است و در طی سال های ا خیر مقدار آن کاهش یافته است. چنانچه هنوز هم طبق بررسی های صورت گرفته طبق روش تسای دارای پراکنده رویی می باشد. تصمیمات دولت وافزایش جمعیت، راه های ارتباطی ، عوامل طبیعی ،در پراکنده رویی شهرستان کرج نقش به سزایی داشته اند.
محمد زنگنه شریف مطوف
برنامه ریزی در ابعاد جغرافیایی ، شامل برنامه ریزی شهری ، منطقه ای و یا ملی ، با هدف توسعه انجام می گیرد و مخاطرات ، اعم از طبیعی یا انسان ساخت ، موانعی در راه توسعه هستند. جنگ یکی از این مخاطرات است که همواره همراه بشر بوده است و در دهه های اخیر با ایجاد تعارض در منافع کشورها ابعاد گسترده تری یافته است. بنابراین پدافند غیرعامل به عنوان یک اقدام در مرحله پیش از بحران ، با هدف کاهش آسیب پذیری زیرساخت ها می بایست در برنامه ریزی ها مد نظر قرار گیرد. شبکه های حمل و نقل استان البرز با توجه به همجواری با تهران، مسیر ارتباطی بین پایتخت و استانهای شمالی و شمال غرب کشور و همچنین مسیر ترانزیت به کشورهای همسایه شمال غرب می باشند. علاوه برآن تمرکز بالای جمعیتی و صنعتی در بخش شرقی و میانی این استان حول شبکه های حمل و نقل استان ، از یک سو باعث اهمیت و از سوی دیگر باعث ایجاد تهدید و آسیب پذیری برای استان خواهد بود. لذا برنامه ریزی برای کاهش آسیب پذیری این زیرساخت مهم استان در مواقع بحران و حفظ کارایی آن دارای اهمیت بالایی می باشد. در پژوهش حاضر به منظور شناخت مناطق و معابر آسیب پذیر در برابر تهدیدات جنگی ابتدا معیارها و شاخص های موثر بر آسیب پذیری تعیین و با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (ihwp) رتبه بندی شده و در محیط gis نقشه های آسیب پذیری در طبقات مختلف تهیه گردید. پس از آن با بکارگیری ابزار swot راهبردهایی در جهت کاهش آسیب پذیری معابر تعریف و توسط ماتریس کمی سازی برنامه ریزی راهبردی (qspm) اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد بخش شرقی و مرکزی محور اصلی شرقی- غربی شبکه حمل و نقل استان البرز آسیب پذیری بالایی در مقابل تهدیدات جنگی خواهد داشت. در عین حال مهمترین توانمندی و فرصت پیش روی شبکه ارتباطی استان نیز همان محور می باشد. لذا با تکمیل پروژه های در دست اجرای و برنامه ریزی شده جهت ایجاد محورهای موازی و همچنین مقاوم سازی پل ها و جابجایی برخی از کاربری ها ، می توان به کاهش آسیب پذیری شبکه های حمل و نقل استان البرز اقدام نمود.
رضا سرای لو شریف مطوف
بر اساس برنامه های بالا دستی توسعه کشور همچون سند چشم انداز و برنامه پنجم توسعه ، مناطق مختلف کشور جهت دستیابی به توسعه یکپارچه و برنامه ریزی شده ، ملزم به سیاست گذاری و جهت گیری و همچنین تنظیم اقدامات اجرایی مناسب و هم سو با برنامه های بالا دستی هستند. عوامل و دلایل متعددی در روند نا مطلوب توسعه در استان علی رغم وجود پتانسیل های فراوان موثر می باشند که در این پژوهش به بررسی آنها پرداخته خواهد شد . بر اساس مطالعات انجام شده ، رویکرد آینده پژوهی در برنامه ریزی می تواند منجر به طراحی آیندهای ممکن و محتمل شود و به دنبال آن می توان برای دستیابی به آینده مطلوب با توجه به محتمل ترین احتمالات ممکن الوقوع آینده ، سیاست ها ی دقیق و متناسبی را در پیش گرفت.
محمدرضا سرداری مجتبی رفیعیان
چکیده ندارد.
فرناز بابایی شریف مطوف
چکیده ندارد.
فاتیما رازقی اکبر زرگر
چکیده ندارد.
نشاط کبیری خوش صوت علیرضا فلاحی
چکیده ندارد.
آیناز نهاوندی علیرضا فلاحی
چکیده ندارد.
امیربهنام بقایی فر اکبر زرگر
چکیده ندارد.
راضیه محمدزاده علیرضا فلاحی
چکیده ندارد.
سعیدرضا سیدحسین شیرازی محسن حبیبی
چکیده ندارد.
حبیب نجاتی مجتبی رفیعیان
کمیسیون جهانی آینده شهرها در قرن بیست و یکم میلادی هشدار داده است که به موازات رشد ابر شهرها فقر شهری در کشورهای جهان سوم افزایش یافته واین درحالی است که بخش عمده ای از شهرنشینی بر پایه اقتصاد غیررسمی و همراه با گسترش سکونتگاه های غیررسمی صورت گرفته و در آینده نیز صورت خواهد گرفت.این گرایش را غیررسمی شدن شهرنشینی می نامند(صرافی، مظفر، 1381) که بدنبال خود موجب بروز سکونت غیرقانونی در زمین، کمبود مسکن، خدمات شهری، بیکاری و مسائل دیگرگردیده است. این گونه سکونتگاه ها در واقع مشکل بیضابطهای از تجمع مکانی گروههای کمدرآمد در نقاط آسیبپذیر شهر میباشد که به صورت کاملاً سازماننیافته (خودرو و فاقد مجوز رسمی از نهادهای شهری) ایجاد میگردد. این نواحی به دلیل سرعت پیدایش .....