نام پژوهشگر: شاْسته غلامی

الگوی پراکنش مکانی ماکروفون خاک درارتباط با تراکم پوشش گیاهی و ویژگی های خاک در جنگل های حاشیه رودخانه کرخه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1390
  شاْسته غلامی   سید محسن حسینی

برای آگاهی در مورد عملکرد اکوسیستم و احیا و مدیریت پوشش گیاهی در جنگل های حاشیه رودخانه، بررسی تنوع زیستی خاک با تمرکز روی گروه هایی از ارگانیسم ها که نقش عمده را در عملکرد اکوسیستم بازی می کنند بهترین گزینه خواهد بود. بر اساس تحقیقات, مدیریت مناسب تنوع زیستی خاک, روی تولید و بهبود عملکرد اکوسیستم اثر بسیار مهمی دارد. تحقیقات در مورد تنوع زیستی جانداران خاکزی که از اجزای مهم و کلیدی در هر سیستم اکولوژیکی هستند و در بهبود حاصلخیزی خاک, تولیدات زمین و پایداری اکوسیستم (از طریق فرآیندهای بیولوژیک) نقش عمده دارند, با چاش هایی روبه رو است. مطالعات انجام شده روی الگوی توزیع بی مهرگان خاکزی، هنوز فاکتورهای توضیح دهنده ی زیادی را پیدا نکرده است. بنابراین، تحقیقات بیشتر برای ارزیابی فاکتورهای موثر روی توزیع این جانداران مورد نیاز است. جانداران خاکزی تحت تاثیر فاکتورهای محیطی بوده و الگوی توزیع آنها توسط این عوامل تعیین می شود. تغییرپذیری ویژگی های خاک و پوشش گیاهی از مهم ترین دلایل تغییرپذیری ماکروفون خاک به شمار می رود. این تحقیق با هدف تجزیه و تحلیل الگوی تغییرات مکانی تنوع زیستی ماکروفون خاک و تهیه نقشه پراکنش مکانی آن با استفاده از روش های زمین آماری و بررسی ارتباط آن با تراکم پوشش گیاهی و ویژگی-های خاک درجنگل های طبیعی حاشیه رودخانه ی کرخه (پناهگاه حیات وحش کرخه) انجام گرفت. ماکروفون خاک با استفاده از 200 نقطه نمونه، روی ترانسکت هایی موازی با فاصله 5/0 کیلومتر از یکدیگر و عمود بر رودخانه نمونه برداری شدند. فاصله 500 متر به عنوان فاصله ی پایه نمونه برداری در نظر گرفته شد اما در فواصل کمتر نیز به صورت سلسله مراتبی، تصادفی و هدف مدار، نمونه ها یی جمع آوری شدند. نمونه برداری به روش دستی، در قطعات نمونه ای به ابعاد 50 سانتی متر * 50 سانتی متر تا عمق 25 سانتی متر صورت گرفت. در هر نقطه نمونه روی ترانسکت ها با فاصله حداکثر 1 متر از محل نمونه برداری ماکروفون، نمونه های خاک از عمق 25-0 سانتی متری برداشت شدند. پس از محاسبه فراوانی, بیوماس و شاخص های یکنواختی (sheldon)، تنوع (shannon h’) و غنا (menhinick), اندازه گیری ماده آلی، ازت کل، ph، هدایت الکتریکی, وزن مخصوص ظاهری, رطوبت خاک، بافت خاک و نسبت c/n و تعیین تراکم پوشش گیاهی به وسیله شاخص پوشش گیاهی ndvi, اقدام به بررسی همبستگی مکانی با استفاده از روش های زمین آماری (واریوگرام) و پهنه بندی با استفاده از کریجینگ بلوکی گردید. نتایج بیانگر آن است که همه متغیرهای مورد بررسی دارای ساختار مکانی همراه با مدل های سقف دار می باشند. دامنه تأثیر متغیرهای مورد بررسی در محدوده های نسبتا بزرگ رخ داده است که دلالت بر ساختار مکانی گسترده ، پراکنش یکنواخت و در حقیقت پیوستگی مکانی بیش تر در مقادیر متغیر مورد نظر دارد. نقشه های کریجینگ نشان دادند که مناطقی با فراوانی، یکنواختی، غنا و تنوع بیشتر در کنار رودخانه و در مناطق دارای پوشش بیشتر واقع شده اند. با توجه به شباهت در دامنه تاثیر فراوانی، بیوماس, یکنواختی، غنا و تنوع ماکروفون با تراکم پوشش گیاهی و درصد سیلت و ضریب همبستگی مثبت و معنی دار بین آنها، همچنین همبستگی منفی و معنی دار بین این متغیرها با درصد رس و ec می توان اظهار داشت که تغییرپذیری مکانی ویژگی های خاک مذکور و تراکم پوشش گیاهی, الگوی پراکنش ماکروفون خاک را بیشتر تحت تاثیر قرار می-دهند.