نام پژوهشگر: محمود جعفرپور
محمود جعفرپور سید علی اکبر افجه
الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت به عنوان یک سند بالادستی، جهت دهنده تمام برنامه ها، سیاست ها و فعالیت های کشور در تمام حوزه ها می باشد. این الگو، الزامات و مولفه های مختلفی دارد که عدالت یکی از الزامات و مولفه های عام آن محسوب می شود. در سازمان نیز عدالت نقش مهمی را در پویایی های روابط سازمانی از جمله روابط رهبر- پیرو، رفتار شهروندی و... ایفا می کند و ازاین رو از موضوعات مورد توجه مدیران و کارکنان است. بر این اساس و با توجه به بافت فرهنگی اجتماعی سازمان های کشور، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل جامع عدالت سازمانی در چارچوب الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش بر حسب نوع داده ، تلفیقی؛ بر حسب نتیجه، بنیادی و بر حسب هدف، اکتشافی است. همچنین با توجه به ضرورت استنباط از اصلی ترین منبع اجتهاد دینی یعنی قرآن کریم، از بین راهبردهای مختلف پژوهش کیفی، از راهبرد تحلیل محتوا مبتنی بر مبانی و ارزش های اسلامی بهره برده شد. گام های یازده گانه در اجرای پژوهش حاضر عبارت اند از: (1) مرور و تدبر در قرآن و شناسایی آیات مرتبط با موضوع پژوهش؛ (2) استخراج مضامین و پیام های مرتبط از تفسیر قرآن؛ (3) استفاده از 2 کدگذار جهت اعتبارسنجی مضامین و پیام های استخراج شده؛ (4) اعتبارسنجی مفاهیم استخراج شده بر اساس تفسیر المیزان؛ (5) تبیین نهایی مفاهیم (شاخص ها) شناسایی شده؛ (6) کدگذاری مفاهیم (پیام ها) استخراج شده؛ (7) استخراج مقوله ها؛ (8) استخراج ابعاد؛ (9) ارائه مدل مفهومی؛ (10) اعتبارسنجی مدل و فرایند اجرا بر اساس نظرات خبرگان حوزوی و (11) اجرا و پیاده سازی مدل در سازمان مورد مطالعه. نتیجه بررسی داده ها نشان داد که مدل عدالت سازمانی با رویکرد اسلامی- ایرانی، از 130 مفهوم تشکیل شده است. به طوری که مفاهیم شناسایی شده، در ده مقوله (متغیر) (1) عدالت توزیعی، (2) عدالت رویه ای، (3) عدالت اطلاعاتی، (4) عدالت مراوده ای، (5) عدالت فقهی ایجابی، (6) عدالت فقهی سلبی، (7) عدالت اخلاقیِ سلبی، (8) عدالت اخلاقیِ ایجابی، (9) عدالت اعتقادی ایجابی و (10) عدالت اعتقادی سلبی قابل طبقه بندی است. همچنین دو مقوله عدالت اخلاقیِ سلبی و عدالت اخلاقیِ ایجابی ذیل بُعد عدالت اخلاقی؛ دو مقوله عدالت فقهی سلبی و عدالت فقهی ایجابی ذیل بُعد عدالت فقهی و دو مقوله عدالت اعتقادی سلبی و عدالت اعتقادی ایجابی ذیل بُعد عدالت اعتقادی قرار گرفتند. همچنین شاخص های استخراج شده در جامعه آماری مورد مطالعه یعنی پژوهشکده مطالعات و تحقیقات از طریق پیمایش مورد آزمون قرار گرفت.
محمود جعفرپور سعید صحت
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی رابطه ی عدالت سازمانی و مقاومت فردی در برابر تعهد به تغییرات برنامه ریزی شده سازمانی، در سه سازمان دولتی(سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران)، عمومی(معاونت آموزش شهرداری تهران) و خصوصی(شرکت فولاد جهان نور) طی مدت 10 ماه به اجرا درآمد. جامعه ی آماری این تحقیق متشکل از تمام مدیران و کارکنان، 1050 نفر برآورد گردید که در نهایت با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از نمونه گیری طبقه ای متناسب، حجم نمونه 281 نفر تعیین شد و با استفاده از ابزار پرسشنامه مشتمل بر 47 سوال، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نیز از دو نرم افزار spss و mintab بهره برده شد. در این پژوهش 2 فرضیه اصلی و 6 فرضیه فرعی مورد آزمون واقع شد؛ فرضیه اصلی اول به شرح "عدالت سازمانی، رابطه مستقیم با تعهد برای تغییرات سازمانی در جامعه مورد نظر دارد" با میزان ضریب همبستگی 325/0 مورد تایید قرار گرفت. فرضیه اصلی دوم به شرح "مقاومت در برابر تغییرات سازمانی، رابطه معکوس با تعهد در برابر تغییرات سازمانی در جامعه مورد نظر دارد" مورد تایید قرار نگرفت و لذا هیچ ارتباط معنی داری بین این دو متغیر مشاهده نشد. نتایج حاصل از بررسی سایر فرضیه ها نیز به شرح زیر حاصل شد: - درک مدیران و کارکنان از عدالت سازمانی، ارتباط مستقیم با تعهد عاطفی برای تغییرات سازمانی در جامعه مورد نظر دارد. - درک مدیران و کارکنان از عدالت سازمانی ارتباط مستقیم با تعهد مستمر برای تغییرات سازمانی در جامعه مورد نظر ندارد. - درک مدیران و کارکنان از عدالت سازمانی ارتباط مستقیم با تعهد تکلیفی برای تغییرات سازمانی در جامعه مورد نظر دارد. - مقاومت مدیران و کارکنان نسبت به تغییرات سازمانی، ارتباط معکوسی با تعهد عاطفی برای تغییرات در جامعه مورد نظر ندارد. - مقاومت مدیران و کارکنان نسبت به تغییرات سازمانی، ارتباط معکوسی با تعهد عقلایی برای تغییرات در جامعه مورد نظر ندارد. - مقاومت مدیران و کارکنان نسبت به تغییرات سازمانی، ارتباط معکوسی با تعهد تکلیفی برای تغییرات در جامعه مورد نظر دارد.