نام پژوهشگر: سپیده قرایتی
سپیده قرایتی بتول علی نژاد
تکیه یکی از عناصر زبرزنجیری مهم در هر زبان است و بررسی های صوت شناختی، می تواند به شناخت بهتر آن کمک کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی صوت شناختی تکیه ی واژگانی در زبان فارسی بوده است؛ به منظور دست یابی به هدف فوق، پرسش ها و فرضیه هایی را مطرح نمودیم تا بتوانیم جایگاه تکیه ی واژگانی را در اسم ها و صفت های بسیط و مشتق زبان فارسی معین نموده، اثر افزودن برخی پسوندها به ستاک را، از نظر تغییر جایگاه تکیه بررسی نماییم. همچنین این هدف را دنبال می کردیم که سه همبسته ی صوت شناختی بسامدپایه، دیرش و شدت را به ترتیب اهمیت در ایجاد تکیه واژگانی مرتب کنیم و به علاوه، تغییرات بسامد سازه های اول و دوم و نیز فضای واکه ای زبان فارسی در حالت های تکیه بر و بی تکیه و همچنین نسبت دیرش فاز بسته در موج چاکنایی را مورد بررسی قرار دهیم. جهت انجام این تحقیق، ده مورد از پرکاربردترین پسوندهای اشتقاقی و تصریفی زبان فارسی انتخاب شد. برای هر مورد از پسوندها، هشت واژه ی مشتق انتخاب گردید که فقط از یک پایه و وند مورد نظر تشکیل شده بود. سپس این واژه ها را، یکبار پایه به تنهایی و بار دیگر پس از افزودن وند، سه گویشور فارسی معیار که همگی مرد بودند و در رده سنی بین 25 تا 40 سال قرارداشتند، تلفظ کردند. درنهایت از ضبط صدای هر گویشور 144 واژه به دست آمد و در سه نفر مجموع کل واژه ها به 432 عدد رسید. واژه ها توسط دستگاه حنجره نگار ضبط شد و بسامد پایه، شدت، دیرش، بسامد سازه ی اول و دوم و نسبت دیرش فاز بسته ی موج چاکنایی در تمامی هجاها و واکه های واژه ها، با استفاده از نرم افزارspeech studio استخراج گردید و سپس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. در بررسی های فوق، جهت انجام تحلیل های آماری از آزمون هایی در نرم افزار spss استفاده شد: در حالتی که مقایسه میان بیش از دو هجا یا واکه بود، از آزمون ناپارامتری فریدمن و در حالت مقایسه میان دو هجا یا واکه، از آزمون ناپارامتری ویلکاکسون استفاده شد. در حالتی که حجم نمونه به اندازه کافی بود و مجاز به استفاده از آزمون های پارامتری بودیم، در حالت مقایسه میان دو هجا یا واکه، از آزمون t زوجی و در حالت مقایسه میان بیش از دو هجا یا واکه، از آزمون اندازه های تکرارشده استفاده شد. نتایج به دست آمده به این شرح است: جایگاه تکیه ی واژگانی، در اسم ها و صفت های بسیط و مشتق زبان فارسی، هسته ی هجای آخر است. پسوندهای اشتقاقی تکیه بر هستند و پسوندهای تصریفی –ها، -تر و –ترین نیز، علی رغم قرار داشتن در دسته ی تصریفی ها، تکیه برند، اما پسوند –ی نکره تکیه بر نمی باشد.در بحث پیرامون عامل ایجادکننده ی تکیه ی واژگانی، همبسته ی صوت شناختی موثر در زبان فارسی در یک حالت، بسامدپایه و درحالت دیگر، دیرش تکیه یکی از عناصر زبرزنجیری مهم در هر زبان است و بررسی های صوت شناختی، می تواند به شناخت بهتر آن کمک کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی صوت شناختی تکیه ی واژگانی در زبان فارسی بوده است؛ به منظور دست یابی به هدف فوق، پرسش ها و فرضیه هایی را مطرح نمودیم تا بتوانیم جایگاه تکیه ی واژگانی را در اسم ها و صفت های بسیط و مشتق زبان فارسی معین نموده، اثر افزودن برخی پسوندها به ستاک را، از نظر تغییر جایگاه تکیه بررسی نماییم. همچنین این هدف را دنبال می کردیم که سه همبسته ی صوت شناختی بسامدپایه، دیرش و شدت را به ترتیب اهمیت در ایجاد تکیه واژگانی مرتب کنیم و به علاوه، تغییرات بسامد سازه های اول و دوم و نیز فضای واکه ای زبان فارسی در حالت های تکیه بر و بی تکیه و همچنین نسبت دیرش فاز بسته در موج چاکنایی را مورد بررسی قرار دهیم. جهت انجام این تحقیق، ده مورد از پرکاربردترین پسوندهای اشتقاقی و تصریفی زبان فارسی انتخاب شد. برای هر مورد از پسوندها، هشت واژه ی مشتق انتخاب گردید که فقط از یک پایه و وند مورد نظر تشکیل شده بود. سپس این واژه ها را، یکبار پایه به تنهایی و بار دیگر پس از افزودن وند، سه گویشور فارسی معیار که همگی مرد بودند و در رده سنی بین 25 تا 40 سال قرارداشتند، تلفظ کردند. درنهایت از ضبط صدای هر گویشور 144 واژه به دست آمد و در سه نفر مجموع کل واژه ها به 432 عدد رسید. واژه ها توسط دستگاه حنجره نگار ضبط شد و بسامد پایه، شدت، دیرش، بسامد سازه ی اول و دوم و نسبت دیرش فاز بسته ی موج چاکنایی در تمامی هجاها و واکه های واژه ها، با استفاده از نرم افزارspeech studio استخراج گردید و سپس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. در بررسی های فوق، جهت انجام تحلیل های آماری از آزمون هایی در نرم افزار spss استفاده شد: در حالتی که مقایسه میان بیش از دو هجا یا واکه بود، از آزمون ناپارامتری فریدمن و در حالت مقایسه میان دو هجا یا واکه، از آزمون ناپارامتری ویلکاکسون استفاده شد. در حالتی که حجم نمونه به اندازه کافی بود و مجاز به استفاده از آزمون های پارامتری بودیم، در حالت مقایسه میان دو هجا یا واکه، از آزمون t زوجی و در حالت مقایسه میان بیش از دو هجا یا واکه، از آزمون اندازه های تکرارشده استفاده شد. نتایج به دست آمده به این شرح است: جایگاه تکیه ی واژگانی، در اسم ها و صفت های بسیط و مشتق زبان فارسی، هسته ی هجای آخر است. پسوندهای اشتقاقی تکیه بر هستند و پسوندهای تصریفی –ها، -تر و –ترین نیز، علی رغم قرار داشتن در دسته ی تصریفی ها، تکیه برند، اما پسوند –ی نکره تکیه بر نمی باشد.در بحث پیرامون عامل ایجادکننده ی تکیه ی واژگانی، همبسته ی صوت شناختی موثر در زبان فارسی در یک حالت، بسامدپایه و درحالت دیگر، دیرش تکیه یکی از عناصر زبرزنجیری مهم در هر زبان است و بررسی های صوت شناختی، می تواند به شناخت بهتر آن کمک کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی صوت شناختی تکیه ی واژگانی در زبان فارسی بوده است؛ به منظور دست یابی به هدف فوق، پرسش ها و فرضیه هایی را مطرح نمودیم تا بتوانیم جایگاه تکیه ی واژگانی را در اسم ها و صفت های بسیط و مشتق زبان فارسی معین نموده، اثر افزودن برخی پسوندها به ستاک را، از نظر تغییر جایگاه تکیه بررسی نماییم. همچنین این هدف را دنبال می کردیم که سه همبسته ی صوت شناختی بسامدپایه، دیرش و شدت را به ترتیب اهمیت در ایجاد تکیه واژگانی مرتب کنیم و به علاوه، تغییرات بسامد سازه های اول و دوم و نیز فضای واکه ای زبان فارسی در حالت های تکیه بر و بی تکیه و همچنین نسبت دیرش فاز بسته در موج چاکنایی را مورد بررسی قرار دهیم. جهت انجام این تحقیق، ده مورد از پرکاربردترین پسوندهای اشتقاقی و تصریفی زبان فارسی انتخاب شد. برای هر مورد از پسوندها، هشت واژه ی مشتق انتخاب گردید که فقط از یک پایه و وند مورد نظر تشکیل شده بود. سپس این واژه ها را، یکبار پایه به تنهایی و بار دیگر پس از افزودن وند، سه گویشور فارسی معیار که همگی مرد بودند و در رده سنی بین 25 تا 40 سال قرارداشتند، تلفظ کردند. درنهایت از ضبط صدای هر گویشور 144 واژه به دست آمد و در سه نفر مجموع کل واژه ها به 432 عدد رسید. واژه ها توسط دستگاه حنجره نگار ضبط شد و بسامد پایه، شدت، دیرش، بسامد سازه ی اول و دوم و نسبت دیرش فاز بسته ی موج چاکنایی در تمامی هجاها و واکه های واژه ها، با استفاده از نرم افزارspeech studio استخراج گردید و سپس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. در بررسی های فوق، جهت انجام تحلیل های آماری از آزمون هایی در نرم افزار spss استفاده شد: در حالتی که مقایسه میان بیش از دو هجا یا واکه بود، از آزمون ناپارامتری فریدمن و در حالت مقایسه میان دو هجا یا واکه، از آزمون ناپارامتری ویلکاکسون استفاده شد. در حالتی که حجم نمونه به اندازه کافی بود و مجاز به استفاده از آزمون های پارامتری بودیم، در حالت مقایسه میان دو هجا یا واکه، از آزمون t زوجی و در حالت مقایسه میان بیش از دو هجا یا واکه، از آزمون اندازه های تکرارشده استفاده شد. نتایج به دست آمده به این شرح است: جایگاه تکیه ی واژگانی، در اسم ها و صفت های بسیط و مشتق زبان فارسی، هسته ی هجای آخر است. پسوندهای اشتقاقی تکیه بر هستند و پسوندهای تصریفی –ها، -تر و –ترین نیز، علی رغم قرار داشتن در دسته ی تصریفی ها، تکیه برند، اما پسوند –ی نکره تکیه بر نمی باشد.در بحث پیرامون عامل ایجادکننده ی تکیه ی واژگانی، همبسته ی صوت شناختی موثر در زبان فارسی در یک حالت، بسامدپایه و درحالت دیگر، دیرش شناخته شد. در بررسی سازه ها و فضای واکه ای، مشاهده شد که تغییرات بسامد سازه های اول و دوم واکه ها در حالت های تکیه بر و بی تکیه به گونه ای است که منجر به ایجاد فضای واکه ای گسترده تری در حالت تکیه بر نسبت به حالت بی تکیه می شود. در بررسی دیرش فاز بسته در موج چاکنایی، با وجود افزایش اندک مقادیر در هجای تکیه بر نسبت به هجای بی تکیه، آزمون های انجام شده در دو حالت، تفاوت معناداری نشان ندادند.