نام پژوهشگر: مهسا میرکریمی

بررسی تاثیر تناوب کشت و کاربری بر خصوصیات کیفی و میکرومورفولوژی خاکهای مالی سولز در استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  مهسا میرکریمی   فرهاد خرمالی

امروزه تحقیقات مختلف نشان می دهد که بشر به شکل های مختلف خاک را تحت تأثیر قرار داده که متا?سفانه اکثراَ با پیامدهای مصیبت بار همراه است. این تخریب خاک که به دنبال تغییر کاربری و کشت و زرع رخ می دهد مشکل محیطی گسترده ای است و شواهد قوی وجود دارد که فرایندهای تخریب خاک هم برای عملکرد اقتصادی و هم برای عملکرد محصولات آینده تهدید جدی هستند. بنابراین نیاز است که چنین فرایندهای تخریبی خاک ها توسط شیوه های گوناگون تحت کنترل در آیند. هدف از این مطالعه مقایسه خصوصیات میکرومورفولوژیکی، کیفیت خاک و کانی شناسی خاک ها تحت تأثیر تناوب های زراعی و کاربری های اراضی مختلف بر روی خاک های مالی سولز اراضی جنوب گرگان رود بود. 4 کاربری شامل جنگل طبیعی، مرتع بکر، باغ و زراعی و 3 تناوب زراعی شامل برنج-گندم، کلزا- گندم و پنبه- گندم انتخاب و در هر یک از آنها پروفیل های خاک حفر شد. از افق های مختلف، تعدادی نمونه جهت مطالعات فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی و تعدادی هم نمونه دست نخورده جهت مطالعات میکروسکوپی برداشته شد. نتایج پارامترهای کیفیت خاک نشان داد که کاربری اراضی تقریباً تمام پارامترهای کیفیت خاک را تحت تأثیر قرار داده است. بیشترین میزان درصد تخلخل، oc، cec، mwd و تنفس میکروبی به ترتیب در کاربری مرتع، جنگل، باغ و زراعی دیده شد که موید وجود شرایط بهتر در کاربری های مرتع و جنگل نسبت به سایر کاربری ها است. درحالیکه در تناوب های زراعی، درصد تخلخل، mwd و تنفس میکروبی بیشتر از پارامترهای دیگر تحت تأثیر بوده و بیشترین میزان این پارامترها در تناوب پنبه-گندم و کمترین آن در تناوب برنج-گندم دیده شد. خاک های تمام کاربری ها و تناوب ها بدلیل حفظ ماده آلی زیاد و دارا بودن اپی پدون مالیک جزء مالی سولز طبقه بندی شدند. خاک جنگل طبیعی بیشترین تکامل را نسبت به سایر کاربری ها نشان داد و تحت عنوان calcic argixerolls طبقه بندی شد. افق آرجیلیک تشکیل شده در این کاربری، بی فابریک لکه ای را نشان داد درحالیکه در افق کلسیک زیرین آن بی فابریک کریستالیتیک غالب بود که نشاندهنده پایداری بیشتر اراضی است. مطالعات میکرومورفولوژی نیز کیفیت بهتر خاک جنگل و مرتع نسبت به کاربری باغ و زراعی و همچنین تناوب پنبه-گندم نسبت به دو تناوب دیگر را تأیید کرد. وجود بیشتر حفرات از نوع کانال های درشت با میکروساختمان مطلوب گرانوله و خرده اسفنجی در جنگل و مرتع در مقایسه با حفرات غالب صفحه ای و واگ در کاربری باغ و زراعی، وجود کیفیت بهتر خاک را در جنگل و مرتع تأیید کرد. در تناوب پنبه-گندم هم بدلیل حفظ ماده آلی قابل توجه، حفراتی از نوع کانال و واگ های درشت وجود داشت. بررسی کمّی حفرات با آنالیز تصویر نشان داد که در کاربری زراعی بدلیل عملیات خاکورزی بیشتر، درصد تخلخل خاک، اندازه حفرات از نظر قطر معادل حفره و مساحت حفرات نسبت به سایر کاربری ها کاهش یافته است. در مقابل، تعداد زیاد حفرات و توزیع یکنواخت تری از اندازه حفرات در جنگل و مرتع و همچنین در تناوب پنبه-گندم دیده شد که موید کیفیت مناسب این خاک ها بود. مطالعات کانی شناسی نشان داد که ایلیت و کلریت از جمله کانی های رسی غالب در تمام کاربری ها با منشأ ارثی بودند. اسمکتیت و ورمی کولیت عمدتاً در جنگل و مرتع دیده شدند که شرایط از لحاظ رطوبت قابل دسترس و phخاک مطلوب تر بود.