نام پژوهشگر: محمدرضا محبوبی

بررسی عوامل موثر بر مشارکت بهره برداران در اجرای طرح های مرتع داری (مراتع ییلاقی بلده نور- استان مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1388
  قدرت اله حیدری   سید مخمود عقیلی

چکیده امروزه تلاش برای حفاظت، اصلاح و احیای مراتع با مشارکت بهره برداران در چارچوب طرح های مرتعداری به عنوان یک برنامه مدون مدیریتی گامی اساسی و ضروری در راستای توسعه پایدار است. به نظر می رسد، اجرای هر برنامه مدیریتی و اصلاحی در مراتع بدون مشارکت بهره برداران امکان پذیر نباشد. هدف این مطالعه، بررسی عوامل موثر بر مشارکت بهره برداران در اجرای طرح های مرتع داری است. این تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی و مبتنی بر راهبرد پیمایشی است که در مراتع ییلاقی شمال ایران در منطقه بلده انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را 102 سامان عرفی تشکیل می دهند و نمونه های آماری، مجریان طرح های مرتع داری در 72 سامان عرفی است که هر سامان به عنوان یک واحد اقتصادی اجتماعی مجزا، بوسیله گروهی از بهره برداران مورد استفاده قرار می گیرد. ابزار تحقیق پرسش-نامه بوده و نمونه گیری با استفاده از روش تصادفی طبقه ای انجام گرفته است. اساس تفکیک طبقات زمان اجرای طرح مرتع داری در هر سامان عرفی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد بین عواملی مانند سرمایه اجتماعی، عملیات فنی، خدمات حمایتی ترویجی، شیوه بهره برداری، وضعیت مرتع، وضعیت اقتصادی، آگاهی و تجربه شغلی و میزان همکاری مجریان در تهیه و تدوین طرح های مرتع داری با مشارکت مجریان در اجرای طرح های مرتع داری رابطه معنی داری وجود دارد ولی بین عواملی چون سن، میزان سواد و مساحت سامان عرفی با مشارکت مجریان در اجرای طرح های مرتع داری رابطه معنی داری وجود ندارد. براساس یافته های این تحقیق عوامل موثر بر مشارکت مجریان در اجرای طرح های مرتع داری را می توان به پنج بخش مهم الف) سرمایه بوم شناختی (اکولوژیکی)، ب) سرمایه انسانی ج) سرمایه اجتماعی، د) سرمایه اقتصادی و ه) سرمایه سازمانی (دستگاه های اجرایی)، تقسیم نمود که به نوعی با هم ارتباط چند سویه دارند. عدم توجه به هر یک از این عوامل و مولفه های آن باعث کاهش انگیزه مشارکت در مجریان و عدم موفقیت اجرای طرح های مرتع داری می گردد. بطور کلی نتایج این تحقیق نشان می دهد عنصر مشارکت در اجرای طرح های مرتع داری به عنوان یک ضرورت، پدیده مستقلی نبوده و با حضور بهره برداران در بستر فرآیند های بوم شناختی (اکولوژیکی)، اجتماعی، اقتصادی و انسانی با مشارکت معنی پیدا می کند، علاوه بر نقش این عوامل در اجرای طرح های مرتع داری و ارتباط آنها با یکدیگر، توجه به عوامل سرمایه سازمانی (دستگاه های اجرایی)، بعنوان تسهیل کننده مشارکت بدلیل ساختار مالکیت مراتع در ایران ضروری است، زیرا سازمان های اجرایی در این فرآیند چند سویه با تاثیر مستقیم و غیر مستقیم بر بخش های از شاخص های اصلی و موثر می توانند زمینه تسهیل و تضمین مشارکت را جهت حصول نتایج بهتر در راستای توسعه پایدار فراهم نمایند.

ارزیابی سطح پذیرش و مشارکت مردمی سناریو های مدیریتی در آبخیز چهل چای استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1389
  محمد محمدی الوار   امیر سعدالدین

استفاده بهینه از منابع آبخیز بدون در نظر گرفتن معیارها و مسائل اقتصادی و اجتماعی امکان پذیر نخواهد بود. در اکثر برنامه های مدیریتی سعی بر این است که اقدامات اجرایی علاوه بر توجیه اقتصادی با پذیرش مردم نیز همراه باشد، زیرا یکی از دلایل شکست برنامه های مدیریتی در سطح آبخیز عدم پذیرش فعالیتها از جانب آبخیزنشینان است. پیش بینی اثرات اجتماعی فعالیتهای مدیریتی در سطح آبخیز از جمله ارزیابی های ضروری در جهت نیل به مدیریت یکپارچه منابع است که تضمین کننده مشارکت بهره برداران در عرصه آبخیز خواهد بود. هر چند فرآیند مشارکت عمومی با ذینفعان در بحث های علمی به اندازه ی کافی مورد بررسی قرار گرفته است ولی کاربرد روش های مشارکتی در عمل با مشکلاتی مواجه است که می تواند با عدم انتقال دانش و کم توجهی به رویکرد های مشارکتی در فرآیند برنامه ریزی مرتبط باشد. این تحقیق به منظور مشخص کردن سطح مشارکت مردم در اجرای اقدامات آبخیزداری و ارائه راهکار هایی به منظور افزایش سطح مشارکت آنان و همچنین پیش بینی سطح پذیرش مردمی سناریوهای مدیریت پوشش گیاهی و با هدف حل مشکلات سیل و فرسایش خاک در آبخیز چهل چای استان گلستان انجام گرفت. آبخیز چهل چای با مساحتی حدود 25680 هکتار و جمعیتی برابر 14048 نفر در استان گلستان واقع شده و یکی از سرشاخه های رودخانه گرگانرود می باشد. پس از انتخاب چهار گزینه مدیریتی محتمل، 16 سناریوی مدیریت پوشش گیاهی تدوین شد. با انجام مطالعات میدانی اجتماعی در سطح آبخیز به منظور پیش بینی اثرات اجتماعی سناریوهای مدیریتی آبخیز، طی مصاحبه حضوری با بهره برداران آبخیز برای هر فرد به تفکیک پرسشنامه ای تکمیل شد و نتایج آن برای تجزیه و تحلیل اثرات اجتماعی بکار گرفته شد. با توجه به فرمول کوکران و طی یک بررسی میدانی-اجتماعی با روش نمونه گیری انتساب متناسب به 139 آبخیزنشین از جامعه آبخیزنشینان حوضه چهل چای مراجعه شد. شرکت کنندگان در مطالعه اجتماعی از نظر قصد آنها برای اجرای سناریوهای مدیریت پوشش گیاهی در آبخیز برای آینده نزدیک (5 سال پیش رو از سال 1388) مورد پرسش قرار گرفتند. هدف این پرسش این بود که احتمال پذیرش سناریوهای مدیریتی در بین جامعه آبخیزنشین به دست آید. برای نیل به این مقصود، از توزیع احتمالاتی دو جمله ای استفاده شد. در تجزیه و تحلیل پذیرش اجتماعی سناریوهای مدیریت پوشش گیاهی، چهار کلاس یا سطح پذیرش اجتماعی (پذیرش ناچیز، کم، متوسط و زیاد) در نظر گرفته شد. نتایج بررسی ها نشان داد که سناریوهای دو (تراسبندی)، چهار (احداث باغ)، پنج (آگروفارستری)، نه (تراسبندی با احداث باغ) و 15 (تراسبندی، احداث باغ و آگروفارستری) به طور یکسان از دیدگاه بهره برداران آبخیز بیشترین پذیرش را دارند. در آبخیز چهل چای، اجرای سناریوی یک (حفظ وضعیت فعلی) کمترین سطح پذیرش مردمی را به خود اختصاص داده است. رویکرد مبتنی بر سناریوسازی به کار رفته در این تحقیق با فراهم کردن امکان انتخاب سناریوهای مدیریتی و ارائه اثرات آنها، رویکردی توانا در پیش بینی اثرات فعالیتهای مدیریتی پیشنهادی در جهت تصمیم گیری نهایی می باشد.

بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی تعاونی های زنان روستایی برروی اعضای آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان البرز - دانشکده اقتصاد 1390
  سولماز کامیاب   محمدرضا محبوبی

این تحقیق به منظور بررسی تأثیرات اقتصادی و اجتماعی تعاونیهای زنان روستایی روی اعضإ آن که نزدیک به 70 درصد آنان را زنان تشکیل می دهند صورت گرفته است.این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه طراحی شده توسط محقق به انجام رسیده است. شیوه نمونه گیری در مورد اعضای تعاونی تصادفی سیستماتیک و در مورد خبرگان محلی به شیوه تصادفی ساده بوده است. پرسشنامه ها ازطریق مراجعه حضوری به تعاونیها و بوسیله مصاحبه با اعضا و خبرگان محلی تکمیل شده است. مهم ترین روش های آماری مورد استفاده با توجه به اهداف و فرضیات تحقیق شامل میانگین، انحراف معیار، فراوانی، همبستگی و مقایسه میانگین ها بوده است. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. بخشی از اطلاعات مورد نیاز از طریق جستجو در مجلات علمی، اینترنت، مراجعه به دستگاههای اجرایی اخذ شده و اطلاعات لازم بوسیله پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای مطالعه و تحقیق در مقالات و منظورکردن مهمترین شاخصهای اجتماعی و اقتصادی و همچنین مصاحبه جمع آوری شده است. با توجه به اطلاعاتی که در رابطه با تعاونیهای زنان روستایی استان گلستان درزمینه تهیه جامعه آماری از سازمان جهاد کشاورزی و سازمان تعاونیهای روستایی استان گلستان بدست آمد، چهار تعاونی که از با سابقه ترین تعاونیهای زنان روستایی بوده اند انتخاب گردید که تعداد کل اعضای آنها در مجموع برابر با 1248 نفر می باشد که جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. حجم نمونه بر مبنای فرمول منطقی کوکران انتخاب گردیده که حدود 399 نفر از اعضای تعاونی بعلاوه مدیر عامل و اعضای هیات مدیره و حداقل 20 نفر از مسئولین محلی می باشند. با توجه به دامنه فعالیت تحقیق می توان نتیجه گرفت که تعاونیهای روستایی بویژه تعاونیهای زنان روستایی باتوجه به اینکه می توانند اثرات اقتصادی واجتماعی چشمگیری بر خانواده ها و محله ومنطقه وروستای خود داشته باشند اما به تنهایی نمی توانند درمسیر رشد وتوسعه اقتصادی واجتماعی پیش بروند بلکه توجه ورسیدگی وحمایت های مالی ومعنوی مسئولین ذیربط رامی طلبد.

تحلیل عوامل تعیین کننده موفقیت کسب و کارهای زنان روستایی شهرستان کرمانشاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  هانا همتی وینه   غلامحسین عبدالله زاده

هدف کلی از انجام این تحقیق شناسایی و تحلیل عوامل موثر در موفقیت کسب و کار های زنان روستایی در شهرستان کرمانشاه بود. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و از نوع پیمایشی بوده و جامعه مورد مطالعه شامل تمام زنان روستایی دارای کسب و کار شهرستان کرمانشاه بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 160 نفر انتخاب شد و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای اطلاعات آنها گردآوری شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی آن براساس نظرات کمیته تحقیق تأیید گردید و جهت سنجش میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. عوامل موفقیت در چهار بعد فردی- خانوادگی، مالی-اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و هنجاری- زیرساختی شناسایی شد که از طریق محاسبه ضریب تغییرات گویه های این عوامل رتبه بندی شدند. نتایج اولویت بندی نشان داد که بیشترین عوامل موثر بر موفقیت کسب و کار از بین عوامل فردی- خانوادگی، "احساس نیاز برای داشتن استقلال مالی"، در زمینه عوامل مالی- اقتصادی؛ "نیاز خانواده به درآمد"، در زمینه عوامل فرهنگی- اجتماعی "فعالیت مستمر در شغل فعلی" و از لحاظ هنجاری- زیرساختی "استفاده از تجربیات سایر زنان موفق" بوده است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد، که عوامل "هنجاری- زیرساختی"، "فردی- خانوادگی"، "فرهنگی- اجتماعی" و "مالی- اقتصادی" به ترتیب اهمیت بیشتری در موفقیت کسب و کارها از دیدگاه پاسخگویان داشته است. نتایج مقایسه میانگین دیدگاه افراد پاسخگو در مورد عوامل موثر بر موفقیت کسب و کار به تفکیک متغیرهای فردی و حرفه ای با آزمون t مستقل، نشان داد که دیدگاه دو گروه افراد دارای مدرک فنی و حرفه ای و افراد فاقد آن مدرک نسبت به عوامل موفقیت در سطح 01/0 درصد تفاوت معنی داری دارند. همچنین بین دو گروه افراد دارای تجربه کار دیگر و افراد فاقد آن، نسبت به همه عوامل موثر بر موفقیت تفاوت معنی داری در سطح 01/0 درصد وجود دارد. بین دیدگاه دو گروه افراد عضو تشکل و افراد غیرعضو نسبت به عوامل فردی- خانوادگی و فرهنگی- اجتماعی، تفاوت معنی داری در سطح 01/0 درصد وجود دارد. همینطور بین دیدگاه افرادی که جهت راه اندازی کسب و کار فعلی خود وام دریافت کرده اند با کسانی که وام نگرفته اند نسبت به عوامل فردی- خانوادگی و فرهنگی- اجتماعی در سطح 05/0 درصد و مالی- اقتصادی در سطح 01/0 درصد تفاوت معنی دار وجود دارد. بر اساس نتایج آزمون f، بین نوع کسب و کار پاسخگویان و دیدگاه آن ها نسبت به عوامل مالی- اقتصادی در سطح 01/0 درصد تفاوت معنی داری مشاهده شد.

بررسی تنگناها و فرصت های سازمانی و اجتماعی مدیریت مشارکتی (مطالعه موردی: آبخیز زیارت، استان گلستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1391
  ابوالفضل کمانگری   محمدرضا محبوبی

لازمه تحقق مدیریت مشارکتی در حوضه آبخیز سهیم نمودن جوامع آبخیزنشین در کلیه سطوح از تصمیم گیری و سیاست گذاری تا طراحی، اجرا و بهره برداری و حفاظت منابع طبیعی است. عدم مشارکت در یکی از سطوح مشارکت همه جانبه و پایدار در دیگر سطوح را متاثر کرده و موفقیت این رهیافت را با مشکل مواجه خواهد ساخت. تحقیق حاضر به منظور شناسایی فرصت ها و تنگناهای سازمانی و اجتماعی مدیریت مشارکتی به منظور تدوین استراتژی مناسب برای مدیریت مشارکتی و همچنین به منظور افزایش مشارکت مردم با هدف جلوگیری از تغییرات کاربری اراضی و بدنبال آن حل مشکلات سیل و فرسایش خاک در آبخیز زیارت گرگان انجام گرفت. پرسشنامه برای دو گروه ساکنین و کارشناسان ابزار جمع آوری اطلاعات این تحقیق بود که روایی آن توسط متخصصان علوم منابع طبیعی مورد بررسی قرار گرفته و اصلاحات لازم اعمال گردید. همچنین ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای ساکنین و کارشناسان به ترتیب 86 و 88 بدست آمد. این تحقیق از نوع توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مردان بالای 20 سال (750=n) ساکن روستا که از این تعداد 232 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و در نهایت 200 پرسشنامه کامل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (200= n). همچنین در قسمت کارشناسان 50 پرسشنامه تکمیل گردید. پتانسیل باغداری با هدف حفاظت و هماهنگی و همکاری نهادهای متولی محلی به ترتیب مهترین فرصت اجتماعی از دیدگاه ساکنین و کارشناسان تعیین گردید. بکارگیری نیروهای محلی و بانفوذ در اجرای طرح ها و وجود تسهیلات مالی مانند وام کم بهره و یارانه به ترتیب مهترین فرصت های سازمانی از منظر کارشناسان و ساکنین تعیین شدند. مهاجرت معکوس و به دنبال آن تنش و انحراف های اجتماعی و نفوذ فرهنگ غیر بومی مهمترین تنگنای اجتماعی از دیدگاه کارشناسان و به حساب نیاوردن نیازهای مردم مهمترین تنگنای اجتماعی از دیدگاه ساکنین تعیین شدند. عدم هماهنگی لازم بین سازمان های مرتبط در اجرای طرح های مدیریتی در حوزه آبخیز و نداشتن حس مسئولیت در حفاظت و نگهداری از منابع طبیعی از سوی مسئولان عالیرتبه به ترتیب مهمترین تنگناهای سازمانی از دیدگاه کارشناسان و ساکنین تعیین گردید. نتایج حاصل از آزمون اسپیرمن نشان می دهد بین متغیر سواد و نگرش نسبت به مشارکت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین متغیرهای سن و سواد با اکثر عوامل مربوط به فرصت های اجتماعی و سازمانی و تنگناهای سازمانی و اجتماعی رابطه معنی داری وجود ندارد. نتایج حاصله از آزمون مان ویتنی نشان داد هم از نظر عملکرد سازمان های مرتبط در اداره صحیح آبخیز زیارت وهم از نظر تنگناهای سازمانی و اجتماعی مدیریت مشارکتی بین دیدگاه های کارشناسان و بهره برداران تفاوت معنی دار وجود دارد. همچنین از نظر میزان شناخت منافع و علایق مشترک برای نیل به مدیریت مشارکتی، مهمترین فرصت های سازمانی و اجتماعی مدیریت مشارکتی و نیز وجود تضاد بین علایق مردم و اهداف سازمانی واحدهای اداری موجود در منطقه بین دو گروه تفاوت معنی-داری وجود ندارد. یافته های این تحقیق می تواند در تدوین و اعمال سیاست ها و برنامه های مدیریتی آبخیز زیارت در راستای مدیریت مشارکتی آن مورد استفاده مدیران و کارشناسان محلی قرار گیرد.

ارزیابی مدیریت پایدار اراضی کشاورزی استان آذربایجان شرقی (مطالعه موردی شهرستان ملکان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1392
  سیامک نبی زاده   محمدرضا محبوبی

هدف پژوهش حاضر ارزیابی پایداری مدیریت اراضی کشاورزی در شهرستان ملکان می باشد. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و جامعه مورد مطالعه را کشاورزان گندمکار شهرستان تشکیل داده اند، که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 162 نفر از بین آنها انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه ای بود که یکی برای گردآوری اطلاعات کشاورزان و دیگری برای وزن دهی به مولفه های مدیریت پایدار اراضی توسط کارشناسان و متخصصان تدوین گردید. روایی صوری آن ها بر اساس نظرات کمیته تحقیق و کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان ملکان تأیید گردید. جهت سنجش میزان اعتبار پرسشنامه نیز پیش آزمونی در یکی از شهرستان ها صورت گرفت و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که مقدار آن 71/0 بدست آمد. روش سنجش پایداری نیز ساخت شاخص ترکیبی به شیوه وزن دهی مبتنی بر توافق کارشناسان بود. نتایج تحلیل عوامل موثر بر ناپایداری مدیریت اراضی نشان داد که 6 عامل ویژگی های آب و خاک، اقلیم نامناسب، فقر اقتصادی کشاورزان، استفاده بیش از حد نهاده های شیمیایی، ضعف دانش-فنی و ساختار زمین بیش از 71 درصد از واریانس را تبیین کرده اند. نتایج مقایسه میانگین ها حکایت از وجود تفاوت معنی دار بین عضویت پاسخگویان در نهاد ها در مولفه های ((امنیت، پایایی، قابلیت پذیرش و دانش فنی))، بین پاسخگویان براساس وضعیت بیمه اراضی در مولفه های ((پایایی، قابلیت پذیرش و دانش فنی)) و بین پاسخگویان دارای انوع نظام زراعی در مولفه ((پایایی)) داشت. نتایج ضریب همبستگی نیز نشان داد که ارتباط مثبت و معنی داری بین متغیر های سن و سابقه کار با مولفه-های ((پایایی و قابلیت پذیرش))، میزان زمین و درآمد کشاورزی با مولفه های ((پایایی، قابلیت پذیرش و دانش فنی))، عملکرد گندم و میانگین مصرف کود شیمیایی با مولفه ((امنیت))، تعداد قطعات اراضی با مولفه ((قابلیت پذیرش)) و میزان استفاده از ماشین آلات با مولفه های ((بهره وری، پایایی، قابلیت پذیرش و دانش فنی)) وجود داشت. همچنین ارتباط منفی و معنی داری بین متغیر های درآمد غیرکشاورزی با مولفه ((بهره وری)) و مصرف سموم شیمیایی با مولفه ((حفاظت)) دیده شد. نهایتاً نتایج ارزیابی سطح کلی پایداری مدیریت اراضی مشخص کرد که 1/19 درصد از کشاورزان در وضعیت ناپایدار، 34 درصد نسبتاً ناپایدار، 5/26 درصد نسبتاً پایدار و 4/20 درصد در وضعیت پایدار قرار داشتند.

بررسی تأثیر آموزش های فنی و حرفه ای بر راه اندازی کسب و کار در نواحی روستایی استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مدیریت 1392
  پیمان کلاگر   غلامحسین عبداله زاده

هدف کلی این تحقیق شناسایی و تحلیل تأثیر آموزش های فنی وحرفه ای بر راه اندازی کسب و کار در نواحی روستایی استان گلستان بود. به این منظور از روش تحقیق مبتنی بر پیمایش پرسشنامه ای استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 1482 نفر از کارآموزان روستایی آموزش های فنی و حرفه ای در استان گلستان بود که طی سال های 1390-1388 در این دوره ها شرکت کرده بودند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران به تعداد 225 نفر مشخص شد و به روش نمونه گیری خوشه ای پرسشنامه های تحقیق در بین پاسخگویان توزیع شد. روایی پرسشنامه بر اساس نظرات کمیته تحقیق و کارشناسان فنی و حرفه ای استان گلستان و پایایی پرسشنامه از طریق سنجش ضریب آلفای کرونباخ (96/0=?) تایید گردید. نتایج اولویتبندی گویه های نشان دهنده اثرات آموزش های فنی وحرفه ای بر راه اندازی کسب و کار در نواحی روستایی نشان داد که «کسب آموزش های فنی و تخصصی کسب و کار مربوطه»، « افزایش اعتماد به نفس در کار» و « بدست آوردن تجارب کاری و عملی» جزء مهمترین اثرات بوده است. همچنین بررسی تناسب این آموزش ها با کسب و کار راه اندازی شده به روش isdm نشان داد که 2/62 درصد پاسخگویان، آموزش های فنی و حرفه ای فراگرفته شده را با کسب و کار خود متناسب می دانند. تحلیل عاملی، تأثیر آموزش های فنی و حرفه ای بر راه اندازی کسب و کار روستایی ، به استخراج چهار عامل با عنوان «کسب مهارت های فنی و عملی کسب و کار» ، «ایجاد روحیه کارآفرینی» ، «انگیزه سازی جهت خوداشتغالی» و «مهارت های عمومی و اجتماعی کسب و کار» منجر شد که این عوامل 358/69 درصد واریانس را تبیین کردند. نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نیز نشان داد که تحصیلات، تجربه کار قبلی، قصد خوداشتغالی، «کسب مهارت های عملی کسب و کار» و «انگیزه خوداشتغالی» بر احتمال خوداشتغالی کارآموزان تأثیر مثبت دارد. بر طبق نتایج آزمون منوایتنی، تفاوت معنیداری بین دو گروه با مشخصات: استخدام افراد، خوداشتغالی خانواده، تجربه قبلی کار و بازآموزی مشاهده شد. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین گروه های با درآمد ماهیانه متفاوت و نوع تأمین مالی شروع کسب و کار تفاوت معنی داری وجود دارد.

بررسی رفتار کشاورزان در مواجهه با شرایط خشکسالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مدیریت 1392
  شهره شامکوییان   محمدرضا محبوبی

پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل رفتارهای کشاورزان برای مقابله با پدیده خشکسالی در شهرستان کاشمر انجام گرفته است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق را 8242 نفر از کشاورزان شهرستان کاشمر تشکیل دادند که با توجه به فرمول کوکران تعداد 150 نفر آنان از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه و مصاحبه استفاده گردید. روایی پرسشنامه با نظر گروهی از اعضای هیات علمی و کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان کاشمر مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیش آزمون انجام گرفت که میانگین مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای قسمت های مختلف پرسشنامه 79/0 بود. داده های گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که آسیب های ناشی از خشکسالی وارد بر منطقه برای 2/43 درصد از افراد در حد زیاد بوده است. همچنین اطلاع و آگاهی 5/43 درصد کشاورزان از روش ها و راهکارهای مقابله با خشکسالی در حد متوسط ارزیابی شد. علاوه بر این 1/38 درصد کشاورزان از روش ها و راهکارهای مقابله با خشکسالی در حد کمی استفاده می-کردند. دسترسی به امکانات و تجهیزات لازم برای مقابله با خشکسالی توسط 6/39 درصد کشاورزان در حد کم ارزیابی شد. در بررسی رفتارهای غیر زراعی کشاورزان، «کاهش سرمایه‏گذاری در تولید کشاورزی» بیشترین اقدامی بوده که آن ها انجام می دادند. همچنین بیشترین منبع تأمین اطلاعاتی کشاورزان در زمینه خشکسالی «رادیو و تلویزیون» بوده است. بر اساس نتایج آزمون نشانه در بیشتر موارد بین میزان دانش کشاورزان و میزان استفاده آن ها از روش ها و راهکارهای مقابله با خشکسالی تفاوت معنی داری وجود دارد. بر اساس مقایسه میانگین فریدمن آسیب های زیست محیطی بیشترین صدمات و خسارت ها را در منطقه به مزارع و باغات کشاورزان وارد کرده است. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین متغیر رفتار زراعی کشاورزان و متغیرهای سابقه کار، سن و میزان درآمد در سطح 1 درصد و تعداد اعضای خانوار در سطح 5 درصد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین رفتارهای غیر زراعی و متغیرهای سابقه کار، سن و میزان تحصیلات در سطح 1 درصد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین میزان اطلاع و آگاهی کشاورزان از روش ها و راهکارهای مقابله با خشکسالی با بروز رفتارهای زراعی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. بین دسترسی به امکانات و تجهیزات و بروز رفتارهای غیر زراعی رابطه مثبت و معنی-داری در سطح 5 درصد وجود دارد.

عوامل پیش برنده توسعه کارآفرینی در شرکتهای خدمات مشاوره ای،فنی - مهندسی کشاورزی استان البرز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1392
  عبدالرضا محمودی سرای   محمد مختارنیا

این پژوهش با هدف بررسی عوامل پیش برنده توسعه کارآفرینی در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در استان البرز به انجام رسید. جامعه آماری شامل تمام کارکنان این شرکت ها به تعداد 207 نفر بود. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 119 نفر تعیین شد. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. روایی پرسشنامه تحقیق توسط اعضای کمیته پایان نامه مورد تأیید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای ارزیابی پایایی بخش های مختلف پرسشنامه بین 67/0=? تا 84/=? به دست آمد. براساس نتایج حاصل از محاسبه آزمون فریدمن، برخی مولفه های توسعه کارآفرینی نظیر ویژگی های کارآفرینانه مدیران و مهارت های فنی به ترتیب از اولویت بالاتری برخوردارند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین عوامل ساختاری و ویژگی های کارآفرینانه مدیران با سابقه کار بیرون از شرکت رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین بین سن و ویژگی های کارآفرینانه مدیران رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل عاملی عوامل محیطی پیش برنده توسعه کارآفرینی، به استخراج سه عامل به نام های پشتوانه سازی اجتماعی و قانون مداری، به گزینی و همگرایی و تعاملات دو سویه منجر شد که 765/57 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد دیدگاه دو گروه مرد و زن در خصوص مولفه نظام پاداش دهی و ویژگی های کارآفرینانه مدیران تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین دیدگاه دو گروه پاسخگویان دارای تجربه راه اندازی کسب و کار و فاقد تجربه راه اندازی کسب و کار در خصوص مولفه های عوامل ساختاری، نظام پاداش دهی، منابع سازمانی و ویژگی های کارآفرینانه مدیران تفاوت معنی داری وجود دارد. دیدگاه کارکنان شرکت ها براساس حوزه های فعالیت درباره عوامل ساختاری، مقررات و ساختار سازمانی، نظام پاداش دهی و مهارت های فنی تفاوت معنی داری وجود دارد. دیدگاه کارکنان شرکت ها براساس سمت درباره عوامل محیطی تفاوت معنی داری وجود دارد. دیدگاه کارکنان براساس میزان تحصیلات درباره فرهنگ سازمانی تفاوت معنی داری وجود دارد. دیدگاه کارکنان براساس سوابق کاری مختلف در خارج از شرکت (پیش از عضویت در شرکت) درباره عوامل ساختاری و ویژگی های کارآفرینانه مدیران تفاوت معنی داری وجود دارد. بین دو گروه افراد دارای تجربه راه اندازی کسب و کار به صورت فردی و گروهی و افراد فاقد این تجربه نسبت به متغیرهای سن، سابقه کار در شرکت و سابقه کار بیرون از شرکت تفاوت معنی داری وجود دارد.

عوامل موثر بر پذیرش فناوری های حفاظتی در اراضی شیب دار شهرستان های مینودشت و گالیکش استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1391
  محمدتقی قلیزاده مقدم   احمد عابدی سروستانی

چکیده فرسایش خاک به عنوان یک مشکل عمده و مانع جدی برای دستیابی به کشاورزی پایدار بشمار می ¬آید. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر پذیرش فناوری حفاظتی باغکاری در اراضی شیب دار شهرستان های مینودشت وگالیکش واقع در استان گلستان می باشد. بدین منظور از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد و جامعه مورد مطالعه شامل تمام کشاورزانی می¬گردید که حداقل یک هکتار زمین شیب دار در شهرستان های مذکور داشتند و به عنوان جامعه هدف در طی سال های 1385 تا 1390 مطرح بودند. نمونه گیری به روش طبقه بندی شده تصادفی انجام گردید که بر اساس آن تعداد 145 نفر از 25 روستای محدوده تحقیق انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روایی صوری پرسشنامه بر اساس نظرات کمیته تحقیق و کارشناسان ادارات جهاد کشاورزی دو شهرستان مینودشت وگالیکش تایید گردید. میزان پایایی پرسشنامه نیز با انجام یک مطالعه راهنما بررسی گردید و ضرایب آلفای کرونباخ برای شاخص های ریسک پذیری، آینده نگری و نگرش حفاظت خاک به ترتیب برابر 65/0، 75/0 و 87/0 بدست آمد. نتایج نشان دادند که دو گروه پذیرنده و نپذیرنده عملیات باغکاری در اراضی شیبدار، از نظر متغیرهای تعداد قطعات زمین، درآمد کشاورزی، سطح مکانیزاسیون، تحصیلات، میزان مشارکت اجتماعی، نگرش نسبت به حفاظت خاک، آینده نگری، دریافت وام باغکاری و دریافت کمک های دولتی، تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند. در تمام متغیر های یاد شده به جز متغیر آینده نگری، میانگین گروه پذیرنده از میانگین گروه نپذیرنده بالاتر بدست آمد. همچنین بهترین متغیرهای پیش¬بینی کننده پذیرش باغکاری در اراضی شیبدار به ترتیب شامل کمک های دولتی، تعداد قطعات زمین و درآمد کشاورزی می¬باشد. با توجه به یافته های تحقیق حاضر، پیشنهادهایی برای افزایش پذیرش باغکاری در اراضی شیبدار ارئه شده است. واژگان کلیدی: حفاظت خاک، فناوری حفاظتی، اراضی شیب دار، کشاورزی پایدار، استان گلستان.

تحلیل رفتار پذیرش فناوری های آبیاری توسط کشاورزان شهرستان دشتستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مدیریت 1393
  محمود بهبهانی مطلق   ابواقاسم شریف زاده

این پژوهش با هدف تحلیل رفتار پذیرش فناوری های آبیاری توسط کشاورزان شهرستان دشتستان به انجام رسید. جامعه¬ی آماری شامل تمام کشاورزان این شهرستان به تعداد 20000 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 243 نفر تعیین شد. نمونه گیری به شیوه طبقه بندی با انتساب متناسب صورت گرفت. روایی پرسشنامه به¬عنوان ابزار پژوهش توسط گروهی از صاحبنظران مورد تأیید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای ارزیابی پایایی بخش¬های مختلف پرسشنامه بین 87/0 تا 97/0 به دست آمد. بر اساس نتایج حاصل از محاسبه¬ی ضریب تغییرات، برخی مولفه¬های الگوی رفتار برنامه ریزی شده نظیر هنجارهای ذهنی و پیامد ادارک شده به ترتیب از اولویت بالاتری برخوردارند. محاسبه ضریب همبستگی نشان داد که بین سن، سابقه کار کشاورزی، تعداد افراد خانواده شاغل به کشاورزی، دریافت وام کشاورزی، دریافت وام آبیاری تحتفشار، میزان سرمایهگذاری در مزرعه، سرمایهگذاری در تأمین آب، فاصله مزرعه تا مرکز خدمات، تعداد کارگر، تعداد قطعات زمین زراعی، تعداد کشاورزان همجوار کاربر آبیاری تحتفشار، میزان ملاقات با مروجان و میزان شرکت در کلاسهای ترویجی آبیاری تحتفشار با پذیرش آبیاری تحتفشار رابطه¬ی مثبت معنی داری وجود دارد. نتایج مقایسه¬ی آزمون های مقایسه میانگین نشان داد اختلاف معنی داری بین گروه های مختلف پاسخگویان از لحاظ پذیرش فناوری آبیاری تحتفشار وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بیشترین تأثیر بر پذیرش فناوری آبیاری تحت فشار مربوط به متغیر دانش با میزان تأثیر کل 359/0 است. متغیرهای تعداد قطعات زمین زراعی با میزان تأثیر کل (185/0)، متغیر سرمایهگذاری در توسعه زیرساخت آبیاری در مزرعه (159/0)، سازه کنترل رفتار ادراک شده (141/0)، ویژگی های فناوری (126/0)، کنترل باور (061/0)، سن (043/0-)، ریسک پذیری آینده نگر (019/0)، شرکت در کلاس ترویجی (017/0)، نگرش (015/0-)، هنجار ذهنی (012/0)، باور پیامد (007/0-) و باور ذهنی (006/0) در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.

دیدگاه های صاحب نظران در مورد طراحی و پیاده سازی خدمات ترویج کشاورزی تحت وب در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مدیریت 1393
  محمد اسماعیلی اول   اسماعیل شهبازی

این تحقیق با هدف شناسایی و تحلیل دیدگاه های صاحب نظران در مورد طراحی و پیاده سازی خدمات ترویج کشاورزی مبتنی بر وب در ایران انجام شده است. تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق صاحب نظران حوزه کشاورزی بودند که 310 نفر از آنان با شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است که برای تعیین روایی آن از نظرات کارشناسان استفاده شد. پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ 0.88 مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری spss انجام شد. نتایج تحلیل دیدگاه های صاحب نظران نشان داد که بهره گیری از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی به ویژه خدمات مبتنی بر وب در کشاورزی موجب دستیابی به توسعه و افزایش سطح آگاهی و ارائه خدمات روزآمد و در دسترس به ذینفعان می گردد. از این رو باتوجه به شرایط و مقتضیات کشور ایران، طراحی و پیاده سازی نظام ترویج کشاورزی تحت وب ضروری می باشد. همچنین نتایج نشان داد یک وب سایت ارائه خدمات کشاورزی لازم است کلیه مسائل مربوط به کشاورزی اعم از مسائل تخصصی و عمومی را پوشش دهد و از جامعیت کافی برخوردار باشد. نتایج حاصل بیانگر رابطه معنی دار بین متغیرهای مستقل «سابقه زندگی در روستا» و «میزان استفاده از اینترنت» و متغیرهای وابسته «میزان شناخت از جامعه روستایی و کشاورزان» و «میزان شناخت از فناوری اطلاعات و اینترنت» بود. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد، طراحان و برنامه ریزان یک وب سایت خدمات کشاورزی باید به مواردی همچون «کاربرمحوری و تعامل»، «در دسترس بودن و شفافیت محتوا»، «قابلیت تغییر ساختار باتوجه به نیاز مخاطب»، «روزآمدی و صحت محتوا»، «منحصر به فرد بودن محتوا»، «جامعیت محتوا» توجه داشته باشند. همچنین فعالیت های وب سایت خدمات کشاورزی لازم است در شش بُعد، شامل «ارائه تسهیلات بانکی و خدمات تعاملی»، «ارائه خدمات جامع و تخصصی»، «بازاریابی آنلاین، معرفی کشاورزان و روستاهای نمونه»، «ارائه خدمات ترویجی و اطلاع رسانی»، «ایجاد شبکه اجتماعی» و «ارائه الگوهای موفق و رسیدگی به امور کشاورزان» صورت گیرد.

بررسی تاثیر رهیافت مدرسه مزرعه کشاورز در مدیریت عملیات داشت باغات مرکبات استان مازندران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1383
  سیما کاظمی ماهفروزی   محمدرضا محبوبی

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر رهیافت مدرسه مزرعه کشاورز در مدیریت عملیات داشت باغات مرکبات شهرستان ساری بود. روش تحقیق توصیقفی پیمایشی بود. جامعه مورد مطالعه را 240 نفر از باغداران شرکت کننده و 6200 نفر از باغداران غیر شرکت کننده در برنامه مدرسه مزرعه کشاورز تشکیل دادند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و با استفاده از جدول مورگان 120 نفر از افراد شرکت کننده و با استفاده از فرمول کوکرا 120 نفر از باغداران غیرشرکت کننده به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که بین نگرش دو گروه از باغداران تفاوت معنی داری وجود دارد.