نام پژوهشگر: مجتبی باقری
مجتبی باقری علیرضا نبی لو
موضوعی که در این رساله به بحث دربارۀ آن پرداخته شده است نقد و بررسی کیفیت و کارکرد شعر، مبداء و ماهیت آن و تعیین نقش مخاطب و ویژگی های شاعر از دیدگاه نویسندگان و شاعران قرن چهارم تا قرن هفتم هجری است. در بین نویسندگان این دوره سه دیدگاه رایج وجود دارد. یکی دیدگاه ناقدان و نظریه پردازان سنتی از جمله: عنصرالمعالی، نظامی عروضی و شمس قیس است که کوشش ذهنی آنها بیشتر مصروف پرداختن به مسائل فرعی شعر از قبیل: بلاغت، عروض و قافیه و فنون شاعری شده تا اینکه بخواهند تعریفی از شعر و ماهیت آن عرضه کنند. علت این امر را می توان به تأثیر پذیری آنها از دیدگاه های رایج ناقدان عرب آن دوره نسبت به شعر دانست. در بین این نویسندگان تعریف شمس قیس از شعر به نوعی بازگوکنندۀ تمام تعاریف ناقدان سنتی دربارۀ شعر است. مخیل دانستن شعر و تأکید بر عنصر تخییل به عنوان اساس شـعر دیـدگاه دیـگری اسـت کـه مـنطقـیونی نـظیر: فـارابـی، ابـن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی به تقلید از ارسطو و فن شعر او بر آن تأکید ورزیده اند. عمدۀ نظریات این گروه بیشتر توسط خواجه نصیر به بحث گذاشته شده است و در آرای او به نکات جالب و ارزنده ای دربارۀ مسائل شعری اشاره شده است. دیدگاه سوم اختصاص به عرفا و اهل تصوفی نظیر: عین القضات، مولانا و محمد غزالی دارد. تأکید بر تأویل شعر بر مبنای ذوق و حالت روحی و عاطفی مخاطب و ارزش دادن به جایگاه مخاطب در معنا بخشیدن به اثر موضوعی است که مورد توجه این گروه واقع شده است. این موضوع امروزه نیز به عنوان یک اصل در مباحث مربوط به هرمنوتیک جدید مطرح شده است. اما دیدگاه شاعران این دوره نسبت به شعر یا مانند: سنایی، عطار و مولانا در راستای پرداختن به شعر شرعی است و یا مانند ناصرخسرو و انـوری در حـوزۀ حـکمت و آرمـانهای دیـنی و یا در حوزۀ مدح و مداحی جای می گیرد. در این بین نظامی شاعری است که در آثارش به طرح نکات جدیدتری در مورد شعر می پردازد مانند: نقش مخاطب در خوانش شعر، اهمیت آرایش کلام، نو بودن زبان شعری و....
مجتبی باقری دانیال کهریزی
چکیده به منظور بررسی تنوع ژنتیکی تعدادی از ژنوتیپ¬های لوبیا (phaseolus vulgaris l.) از نظر صفات آگرو-مورفولوژیک و نشانگرهای بیوشیمیایی (نشانگر پروتئینی) آزمایشی در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال¬های 1390 و 1391 انجام شد. صفات مورد بررسی شامل 26 صفت مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، فنولوژیکی و نیز تنوع الگوهای باندی پروتئین ذخیره دانه بوسیله ژل الکتروفورز ( (sds-page بود. میانگین مربعات ساده ژنوتیپ¬ها در سال اول برای تمامی صفات مورد بررسی بغیر از صفت نورتابی کلروفیل از نظر آماری معنی¬دار بوده است و در سال دوم نیز تمامی ژنوتیپ¬ها با هم اختلاف معنی¬داری داشتند. این نتایج نشان دهنده وجود تنوع ژنتیکی بالا در ژنوتیپ¬های مورد بررسی است. نتیجه تجزیه مرکب ژنوتیپ¬های مشترک در دو سال نیز برای اکثر ژنوتیپ¬ها (البته با معنی¬دار شدن اثر متقابل ژنوتیپ و محیط) بغیر از صفات قطر میانگره، طول میانگره، تعداد دانه در نیام و وزن صددانه معنی¬دار بود. با توجه به نتایج همبستگی ساده صفات وزن نیام در بوته، تعداد نیام در بوته و تعداد دانه در بوته در سال اول و صفات تعداد نیام در بوته، وزن نیام در بوته، وزن بیولوژیکی، تعداد دانه در بوته، شاخص برداشت در سال دوم همبستگی بسیار معنی¬داری با عملکرد نشان دادند. نتایج تجزیه علیت طی دو سال نیز صفات تعداد دانه در بوته، تعداد نیام در بوته، وزن نیام و با درجه کمتر تعداد دانه در نیام بیشترین تأثیر را در عملکرد نشان می¬دهند و با توجه به همبستگی ساده می¬توان این صفات را جهت گزینش غیر مستقیم برای عملکرد دانه معرفی کرد. نتایج حاصل از تجزیه به عاملها در سال اول سه عامل اصلی در مجموع 05/91 درصد تغییرات که بترتیب توجیه¬گر 69/41، 64/34 و 71/14 درصدکل تغییرات بودند را نشان می¬دهد. در سال دوم شش عامل اصلی در مجموع 75/88 درصد کل تغییرات که بترتیب 92/34، 30/25، 67/8، 44/8، 09/6 و 32/4 را توجیه نمود. در هر سال یکی از عوامل را به عنوان عامل عملکرد دانه نامگذاری کردیم. در نتیجه گروه¬بندی ژنوتیپهایی که دارای صفات معنی¬دار هستند، ژنوتیپ-هایی که خصوصیات تیپ رشدی نوع اول را داشتند در یک گروه و تیپ¬¬های رشدی بالاتر در گروههای دیگر و همچنین طی دو سال ژنوتیپ¬ها با توجه به منشأ تکاملی آنها یعنی مزوآمریکا یا آندین (آمریکای جنوبی) به جز در چند مورد گروهبندی مناسبی خصوصاً در سال اول آزمایش از خود نشان دادند. نتایج تنوع باندهای الگوی پروتئینی ذخیره دانه نیز نتایج قابل توجهی در حدود 33/33 از خود نشان داد که نشان دهنده تنوع مناسب ژنوتیپ¬ها در سال اول می¬باشد که در برنامه¬های به¬نژادی حائز اهمیت است. کلمات کلیدی: لوبیا، تنوع ژنتیکی، نشانگرهای مورفولوژیکی، نشانگرهای پروتئینی
مجتبی باقری هادی عظیمی گرکانی
گاهی در اثر تقصیر دیگری ، شخص ، فرصت تحصیل منفعت و یا اجتناب از ضرر آینده را از دست می دهد . مثلاً ، شخصی که در کنکور ورود به دانشگاه ثبت نام نموده و آماده رقابت شده ، در روز امتحان در اثر تصادف ، مصدوم شده و از شرکت در امتحان محروم می شود و شانس قبولی در دانشگاه را از دست می دهد ؛ آیا شخصی که این نوع فرصت ها را از دست می دهد می تواند مطالبه خسارت کند . تردیدی که در قابل جبران بودن این نوع زیان ها وجود دارد از جهت « رابطه سببیت » و « مسلم بودن ضرر » است . در وجود رابطه سببیت بین تقصیر خوانده و زیان واقع شده ، تردید وجود دارد ، زیرا نمی توان گفت هرگاه تقصیر خوانده نبود ، زیان هم واقع نمی شد . در رفع این اشکال ، باید گفت که در این موارد ، نفس فرصت ( فرصت تحصیل منفعت و اجتناب از ضرر ) ، دارای ارزش است و عرفاً برای برخورداری از آن بها پرداخت می شود . لذا از دست دادن آن نوعی ضرر مسلم است و باید جبران شود و این ضرر ماهیتاً با زیان نهایی متفاوت است و از طرفی بین تقصیر خوانده و از دست رفتن فرصت ، رابطه سببیت وجود دارد . قلمرو طرح بحث (جبران خسارت ناشی از تفویت فرصت) هم در مسئولیت قراردادی و هم در مسئولیت غیرقراردادی ، وجود دارد. در این زمینه (تفویت فرصت) ، در نظام های حقوقی اختلاف نظر وجود دارد ، در حقوق موضوعه ایران ، با تحقیق و بررسی در قوانین چنین به نظر می رسد که در عقودی مثل جعاله ، مضاربه و ماده 6 قانون مسئولیت مدنی این مسئولیت پذیرفته شده ، اما به نحوی نیست که بتوان در آن ها قاعده ای بدست آورد. در فقه امامیه هم این مساله ، تحت عنوان عدم النفع مسلم ، مورد بررسی قرار گرفته است. این نظریه در فرانسه بیشتر پذیرفته شده است و در ایالات آمریکا هنوز این نظریه پذیرفته نشده است . .
مجتبی باقری غلامرضا کردستانی
چکیده ندارد.