قیمت خدمات و محصولات به عنوان یکی از ابزارهای رقابتی سازمان از اهمیت بالایی برخوردار است. برای تعیین قیمت محصول و خدمت در ابتدا می بایست قیمت تمام شده ی تولید خدمت یا محصول را محاسبه کرد و بر اساس آن قیمت فروش محصول یا خدمت را تعیین نمود. با توجه به پیشرفت تکنولوژی و شرایط جدید محیط کسب و کار، میزان نسبت هزینه های سربار به هزینه های مستقیم تولید افزایش یافته است. این پدیده نیاز به روش های جدید هزینه یابی را که با استفاده از آن ها هزینه های سربار با دقت بالایی تخصیص داده شوند را افزایش داده است. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از اجرای مدل «هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمانگرا» (tdabc) در یک سازمان خدماتی (بانک)، طرحی برای محاسبه قیمت تمام شده خدمات بانکی ارائه شود و قیمت تمام شده خدمات بانکی محاسبه شود. برای جمع آوری اطلاعات لازم برای اجرای مدل از مصاحبه با کارکنان نمونه و پرسش نامه استفاده شده است. پس از اجرای مدل، قیمت تمام شده هر فعالیت اصلی و هر خدمت محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که در حدود 40 درصد از زمان عملی کارکنان بخش مورد مطالعه بلااستفاده است و در واقع 40 درصد از هزینه های سازمان به هدر می رود. همچنین بر اساس نتایج قیمت تمام شده خدمت تنها به تعداد تکرار فعالیت ها و حجم تولید وابسته نیست و به زمان تولید و نرخ هزینه ظرفیت دپارتمان نیز وابسته است.

متدولوژی سیستم های نرم یکی از مهم ترین روش های تحقیق در عملیات نرم به شمار می آید. این مدل با استفاده از طراحی مدل های مفهومی و تصاویر غنی می تواند چارچوبی برای ساختار دهی به مسائل پیچیده و بدون ساختار ارائه کند. از آنجا که در فرآیند بودجه ریزی افراد و گروه های زیادی دخیل هستند، این نوع مسائل را می توان از جمله ی مسائل پیچیده و کمتر ساختار یافته محسوب کرد. در این تحقیق با تشریح مراحل مختلف متدولوژی سیستم های نرم، به بررسی سیستم بودجه ریزی مرکز آمار ایران پرداخته ایم و در انتها سعی شده است بین فرایندی که در حال حاضر اتفاق می افتد و شکل مطلوبی که باید انجام شود مقایسه ای صورت پذیرد. این مقایسه می تواند مبنایی دائمی برای بررسی سیستم در آینده باشد.

در محیط کسب و کار امروز، سازمانها با افزایش توانایی خود در پاسخگویی به شرایط بازار و یافتن فرصت های جدید برای متمایز شدن از رقبا، تلاس مستمری برای موثر شدن عملیات خود دارند. این شرایط باعث تمرکز بیشتر آنها بر فرآیندهای کسب وکار ومشتری شده است. ادبیات گسترده ای در زمینه تمرکز بر فرآیندهای کسب و کار یا جهت گیری فرآیند های کسب وکار در سازمان ارائه شده است. هر یک از اندیشمندان این حوزه به یکی از ابعاد فرایند محوری اشاره کرده اند، ولی تا کنون یک مدل فراگیر از ابعاد و شاخص های فرآیندمحوری وارتباط بین آنها ارائه نشده است. در این تحقیق، ابتدا با بررسی ادبیات در زمینه فرآیندهای کسب وکار، ابعاد وشاخص های فرایند محوری شناسایی و در گام بعد، با استفاده از یک متدولوژی تحلیلی نوین تحت عنوان مدل سازی ساختاری تفسیری (ism ) روابط بین ابعاد و شاخصهای فرآیند محوری تعیین وبصورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفته است.نتیجه منجر به طراحی "مدل یکپارچه فرایند محوری کسب وکار "شده است. سپس،با استفاده از تلفیق دو متدولوژی مدل سازی ساختاری تفسیری(ism ) و فرایند تحلیل شبکه ای (anp ) مدلی برای سنجش فرایند محوری ارائه شده است . و در نهایت، مدل ریاضی برای سنجش "فرآیند محوری" در بانکهای تجاری- دولتی ایران طراحی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدل یکپارچه فرایند محوری در برگیرنده شش بعد شامل ساختار، باورهاو نگرش، چار چوب، استراتژی های عملیاتی، مدیریت عملکرد و بهروری فرایند است، که این ابعاد با یکدیگر در تعامل هستند. ماتریس دریافتی، ماتریس نفوذ– وابستگی و همچنین نمودارهای تعاملات فرآیندها نشان می دهد که باورها و نگرش های فرایند یک بعد پایه ای است و بر کلیه ابعاد تاثیر می گذارد. از طرف دیگر، بهره وری فرایند بیشترین وابستگی را به ابعاد دیگر دارد و به عنوان خروجی مدل فرآیند محوری است.