نام پژوهشگر: محمدعلی مکی زاده
افسانه بدر محمدعلی مکی زاده
توده گرانیتوئیدی قهرود و اسکارن های وابسته به آن، در 116 کیلومتری شمال غرب اصفهان، کمربند ماگمایی ارومیه - دختر و بین زون های سنندج - سیرجان و ایران مرکزی واقع شده اند. این توده نفوذی با ترکیب گرانودیوریت - تونالیت به سن 17 تا 19 میلیون سال (میوسن میانی) در شمال و جنوب روستای قهرود در مجموعه ای از شیل و ماسه سنگ های ژوراسیک و سنگ آهک و مارن های کرتاسه و ائوسن نفوذ کرده و باعث دگرگونی مجاورتی سنگ های اطراف و تشکیل اسکارن های بارور و همچنین مرمرها، کوارتزیت ها و هورنفلس ها شده است. مطالعات زمین شیمیایی و پتروگرافی انجام شده بر روی توده قهرود، ضمن تائید ترکیب گرانودیوریت و تونالیت آن، نشان می دهد که این توده از نوع i بوده و از یک ماگما با ماهیت شیمیایی کالک آلکالن (کلسیمی - قلیایی)، (با پتاسیم متوسط تا زیاد) و متاآلومینوس جا گرفته در محیط تکتونوماگمایی مرتبط با قوس قاره ای تشکیل شده است. مقایسه عناصر اصلی و جزئی توده گرانیتوئیدی قهرود با سایر گرانیتوئیدهای اسکارنی دنیا، نشان داده که اسکارن های توده قهرود از نوع آهن و مس می باشد. بخش هایی از حاشیه جنوبی و شرقی توده قهرود متحمل دگرسانی گرمابی وسیعی شده است. با توجه به شواهد پتروگرافی، این دگرسانی ها از نوع اپیدوتی شدن، کلریتی شدن، کربناتی شدن، هماتیتی شدن، سیلیسی شدن، سریسیتی شدن و ژاروسیتی شدن می باشند. کانه های موجود در منطقه شامل مگنتیت، هماتیت، پیریت، کالکوسیت، کالکوپیریت، گوتیت، مالاکیت و آزوریت می باشند. اسکارن های منطقه قهرود از نوع درون اسکارن و برون اسکارن هستند. با توجه به ترکیب کانیایی سنگ مادر (سنگ آهک) و ترکیب مجموعه کانیایی دگرگونی (اساساً حاوی کانی های سیلیکات کلسیم همچون دیوپسید، ولاستونیت، اسفن، گروسولار - آندرادیت، ترمولیت - اکتینولیت، وزوویانیت (ایدوکراز) و اپیدوت)، اسکارن های منطقه از نوع اسکارن های کلسیم دار می باشند و در ده گروه تقسیم بندی می شوند. سه نوع گارنت در اسکارن ها شناسائی شده است. گارنت های نوع اول نزدیک توده نفوذی تشکیل شده اند و ترکیب گروسولار دارند. این گارنت ها تهی شدگی از lree و بی هنجاری منفی از eu2+ نشان می دهند. گارنت های مذکور در اثر واکنش طولانی مدت سیالات منفذی با سنگ میزبان بوجود آمده اند و نسبت سیال به سنگ در هنگام تشکیل آن ها، زیاد نبوده است. گارنت های نوع دوم و سوم (گارنتیت) نسبتاً دور از توده نفوذی تشکیل شده اند و از نوع اوگراندیت، با ترکیب شاخص آندرادیت هستند. این گارنت ها غنی شدگی از lree و بی هنجاری مثبتی از eu2+ نشان می دهند که نشان دهنده فوگاسیته بالای اکسیژن در محیط تشکیلشان می باشد. گارنت های مذکور در طی متاسوماتیسم از سیالات با منشأ ماگمایی که طبیعتاً مقدار آهن بالایی داشته اند، تشکیل شده اند و نسبت سیال به سنگ در هنگام تشکیل آن ها، زیاد بوده است. اسکارن های قهرود براساس روابط بافتی و پاراژنز کانی ها، چند مرحله ای هستند. مطالعات کانی شناسی و مشاهدات صحرایی نشان دهنده دو مرحله اصلی دگرگونی پیشرونده و پسرونده می باشد. در مرحله دگرگونی پیشرونده (مجاورتی)، کانی های بدون آب مانند دیوپسید، ولاستونیت، اسفن و گارنت تشکیل شده اند. کانی اپاک تشکیل شده در این مرحله مگنتیت بوده است. کانی های مرحله دگرگونی پیشرونده در درجه حرارت بالا (بیش از 500 درجه سانتی گراد) و فشار کم تشکیل شده اند. به طور کلی کانی های این مرحله در منطقه از یک سیال حرارت بالا و در فوگاسیته بالای co2 تشکیل شده اند. در مرحله پسرونده بر میزان h2o، فوگاسیته اکسیژن و گوگرد سیستم افزوده شده ولی از فوگاسیته دی اکسیدکربن کاسته شده است. این مرحله شامل دو مرحله جداگانه است در طی مرحله پسرونده پیشین که کانی های بدون آب مرحله قبلی به کانی های آب دار ترمولیت - اکتینولیت، وزوویانیت و کانی های اپاک اکسیدی (مگنتیت، هماتیت) و سولفیدی (پیریت، کالکوسیت) تبدیل شده اند، دما کمتر از 470 درجه سانتی گراد بوده است. در مرحله پسرونده پسین مجموعه سیلیکات های کلسیم آب دار و بی آب دچار دگرسانی شده و در دمای حدود 300 درجه سانتیگراد به کانی هایی مانند اپیدوت، کلریت، کلسیت، کالکوپیریت، مالاکیت، آزوریت و گوتیت تبدیل شده اند.
زینب سبزی والا محمدعلی مکی زاده
چکیده تالاب انزلی با وسعتی در حدود km2200 در سواحل جنوب غربی دریای خزر در استان گیلان واقع شده است. در منطقه مورد مطالعه به منظور تعیین الگوی توزیع رسوبات، شناسایی فاکتورهای موثر در رسوب گذاری، کانی شناسی و منشأیابی تعداد 27 نمونه از بخش های آبی مختلف تالاب و رودخانه های منتهی به تالاب تهیه شد و از نظر ویژگی های بافتی و کانی شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. در رسوبات این منطقه 5 رخساره رسوبی ماسه ای، ماسه با کمی گراول، ماسه گلی با کمی گراول، ماسه گلی و گل ماسه ای تشخیص داده شد که در محیط دلتائی ته نشست شده اند. توزیع اندازه ذرات نشان می دهد که اندازه رسوبات از گراول ریز تا گل متغییر است و بطور متوسط فراوانی گراول 15/0%، ماسه 82% و گل 17% می باشد. ماسه دانه ریز و ماسه خیلی دانه ریز از فراوانترین اندازه ذرات در رسوبات منطقه می باشند. این رسوبات دارای جورشدگی خوب تا بد هستند و از لحاظ گردشدگی از کاملاً گرد شده تا کاملاً زاویه دار متغییر اند. بطوریکه در بخش جنوب غربی منطقه (حوضچه سیاه کشیم) اکثراً ذرات به صورت زاویه دارند و در بخش مرکزی منطقه (حوضچه هندخاله و کانال های ورودی آب تالاب به دریا) ذرات به صورت زاویه دار تا گرد شده اند. همچنین در بخش شرقی (حوضچه شیجان) ذرات غالباً به صورت گرد شده تا نیمه گرد شده اند. بنابراین وجود ذرات زاویه دار حاکی حمل و نقل کوتاه و ذرات گرد شده (کوارتز و کانی های سنگین) حاکی از حمل و نقل طولانی است. پتروگرافی نهشته های ماسه ای تالاب انزلی نشان می دهد که رسوبات به ترتیب فراوانی از 1/40% خرده سنگ های آذرین (72/23% آذرین بیرونی، 38/16% آذرین درونی)، 5/12% دگرگونی، 12% رسوبی، 71/24% کانی های سبک (7/13% کوارتز، 56/10% فلدسپات) و 88/10% سنگین (23/7 سنگین روشن، 66/3% تیره) تشکیل شده اند. در این میان خرده سنگ های گرانیت، پگماتیت، گابرو، دیوریت، بازالت، آندزیت، توف، اسلیت، فیلیت، انواع شیست ها، گنایس، کوارتزیت، مرمر، کربنات، ماسه سنگ، سیلت استون، چرت و کانی های سبک کوارتز، فلدسپات، مسکوویت و مجموعه کانی های سنگین پیروکسن، بیوتیت، آمفیبول، اپیدوت، کلریت، آپاتیت، گارنت، سیلیمانیت، تورمالین، اسفن، اسپینل، زیرکن، هماتیت، گوتیت، مگنتیت، پیریت و لیمونیت شناسایی شده اند. خرده سنگ های آذرین درونی، خرده سنگ های رسوبی، کوارتز و کانی های سنگین از جنوب غرب تالاب به سمت شرق، یک روند کاهشی را نشان می دهند و خرده سنگ های آذرین بیرونی به سمت شرق تالاب، با یک روند افزایشی همراه هستند. خرده سنگ های دگرگونی در قسمت مرکزی تالاب فراوانی کمتری را دارند. با ترسیم داده های اجزای تشکیل دهنده بر روی نمودار مثلثی فولک ترکیب آنها را (معادل سنگی) لیتارنایت تا فلدسپات لیتارنایت نشان می دهد. همچنین با استفاده از دیاگرام مثلثی دیکنسون (q-f-l) می توان نتیجه گرفت که به احتمال زیاد رسوبات ماسه ای این ناحیه از خاستگاهی با موقعیت تکتونیکی قوس ماگمایی سرچشمه گرفته اند.
مریم عسگری خان ابادی موسی نقره ییان
افیولیت شمال نائین با وسعتی حدود 500 کلیومتر مربع قسمتی از مجموعه افیولیتی حاشیه غربی خرده قاره ایران مرکزی است که کنار گسل نائین - بافت رخنمون دارد. عمده واحدهای سنگ شناسی این مجموعه افیولیتی عبارت اند از پریدوتیت های سرپانتینی شده، گابرو، دایک های دلریتی، پلاژیوگرانیت، بازالت و آهک پلاژیک
رویا معین محسن طباطبایی منش
اسکارن های شرق قزان در 160 کیلومتری شمال شرق اصفهان و در جنوب غرب قمصر قرار گرفته است و جزئی از نوار ارومیه دختر به حساب می آید. توده ی نفوذی این منطقه یک توده ی گرانیت – گرانودیوریتی بوده که در تماس با سنگ آهک های منطقه اسکارن را به وجود آورده است. کانی های اصلی این اسکارن کلینوپیروکسن، گارنت، ولاستونیت، وزوویانیت، کلسیت، آمفیبول می باشند و کانی های فرعی آن شامل اسفن، اپیدوت، کوارتز و کانی های اپاک شامل پیریت، کالکوپیریت، گوتیت، هماتیت، مالاکیت می باشند. اسکارن های این منطقه از نوع اسکارن های کلسیمی- منیزیمی میباشد و کانی های کلسیم دار موجود در آن شامل گارنت، وزوویانیت، اپیدوت و کانی منیزیم دار آن از نوع دیوپسید میباشد. اسکارن های این منطقه بر اساس پاراژنز های کانیائی به 6 دسته قابل تقسیم می باشند: کلینوپیروکسن اندواسکارن، کلینوپیروکسن- گارنت اسکارن، گارنت- ولاستونیت اسکارن، گارنت اسکارن، اپیدوت- آمفیبول اسکارن، گارنت- کوارتز اسکارن می باشند که براساس افزایش دما در سه رخساره ی آلبیت- اپیدوت هورنفلس، هورنبلاند هورنفلس و پیروکسن هورنفلس قابل تشخیص می باشند. در طی دگرگونی مجاورتی کانی های موجود در اسکارن در طی دو مرحله تشکیل یافته اند. در مرحله ی اول کانی های بی آب مانند گارنت، کلینوپیروکسن و ولاستونیت در طی دگرگونی پیشرونده و در مرحله ی دوم کانی های آبدار مانند اپیدوت، وزوویانیت، ترمولیت- اکتینولیت در طی دگرگونی پسرونده تشکیل یافته اند. در این منطقه به دلیل وجود توده ی نفوذی همراه با اسکارن در زون اندواسکارن کانی های پلاژیوکلاز به فراوانی دیده می شود که با توجه به آنالیزهای انجام گرفته نوع پلاژیوکلاز الیگوکلاز- آندزین تشخیص داده شد. در زون اسکارن نیز با توجه به آنالیزهای صورت گرفته نوع گارنت گروسولار- آندرادیت بوده و کلینوپیروکسن های موجود هم در زون اندواسکارن و هم در اسکارن دیوپسید تشخیص داده شد. آمفیبول های موجود در منطقه نیز از نوع کلسیمی- آهن دار بوده که به دلیل آهن فراوان منطقه آمفیبول ها از نوع فرواکتینولیت می باشند.
زینب خلجی محمدعلی مکی زاده
اندیس معدنی شورغستان، در جنوب غرب اردستان و در70 کیلومتری شمال شرق اصفهان قرار دارد. این منطقه جزیی از کمربند آتشفشانی ارومیه-دختر است و از نظر ساختاری در شرق گسل قم- زفره قرار دارد. در این منطقه بیشترین رخنمون ها مربوط به فعالیت آتشفشانی ائوسن با ترکیب کالک آلکالن و شامل ریولیت، داسیت، آندزیت و بازالت آندزیتی است که در میان آنها توف و ایگنمبریت هم دیده می شود. مهمترین سیمای کانی سازی در محدوده مورد مطالعه، پهنه های کانی سازی رگه - رگچه ای می باشد که توسط گسل ها و پهنه های گسلی با روند عمومی شمال غرب و جنوب شرق کنترل شده است. مطالعات ساختاری، در منطقه شورغستان نشان می دهد که دو سیستم اصلی گسلش در منطقه قابل مشاهده است که شامل: 1-گسل های شمال غربی- جنوب شرقی به موازات گسل قم-زفره وگسل های شمال شرقی- جنوب غربی در جهت بر روند گسل قم-زفره گسترش یافته اند. در محدوده اکتشافی در زمان اولیگومیوسن- میوسن همزمان با ترزیق توده های نفوذی و یا با فاصله تاخیری کوتاه پس از ترزیق توده نفوذی، در اثر فعالیت محلول های گرمابی و سنگ های پیرامون آن تحت تاثیر فعالیت های دگرسانی قرار گرفته و تغییر ماهیت داده اند. گسترش دگرسانی در امتداد شکستگی ها و رگه ها به مراتب بیشتر بوده و در این نواحی توده نفوذی و سنگ های پیرامون آن به شدت دگرسان شده ا ند. مهمترین محصولات دگرسانی گرمابی در محدوده مورد مطالعه عبارتند از: سیلیس، کانی های رسی، سریسیت، کلریت، کلسیت، آلکالی فلدسپات و اکسیدهای آهن. در محدوده مورد مطالعه بخش های دگرسان شده در دو مقیاس قابل بررسی می باشد که عبارتند از: 1- دگرسانی عمومی: به صورت توالی از دگرسانی سریسیتیک، اکسیدان و سیلیسی است که کل مجموعه از خارج توسط دگرسانی پروپیلیتیک در بر گرفته شده است. 2- دگرسانی در حاشیه رگه ها: در این مرحله همزمان با ترزیق رگه های سیلیسی و فعالیت محلول های گرمابی سنگ دیواره به شدت دگرسان شده است به طوری که در مواردی بافت اولیه سنگ دیواره کاملا از بین رفته و تشخیص آن را دشوار نموده است. توالی دگرسانی موجود در حاشیه رگه های سیلیسی به سمت سنگ دیواره به ترتیب دگرسانی سریسیتی و آرژیلیک و اکسیدان - سیلیسی به اکسیدان است. کانی های اصلی تشکیل دهنده رگه های کانی سازی کوارتز، کانی های رسی و کلسیت می باشد. کانه های تشکیل دهنده آنها شامل: پیریت، کالکوپیریت، مالاکیت، کوولیت، طلا، هماتیت، گوتیت و اولیژیست می باشد. ساخت و بافت کانی های فلزی اغلب جانشینی، افشان، استوک ورک و پرکننده فضای خالی می باشد. مطالعه ی سیالات درگیر نیز بیانگر آن است که سیال کانه ساز دارای شوری پایین تا متوسط و در حدود 7 تا 16درصد وزنی معادل نمک طعام تغییرمی کند. دمای همگن شدگی سیالات درگیر غالباً بین ?c290- 130 می باشد و منشاء سیال کانه ساز در محدوده دمای آب های جوی و ماگمایی قرار گرفته است. همچنین مطالعات ژئوترمومتری بر روی کانی کلریت دمای258-238درجه سانتی گراد را نشان می دهد که تایید کننده دمای پایین کانی سازی می باشد. مطالعه ی رسوبات آبراهه ای و بررسی های زمین شیمیائی، ناهنجاری هایی از عناصر سرب، روی، مس، طلا، کبالت و نیکل نشان می دهد. که در این میان میزان عناصر سرب و روی به عنوان عناصر فوق کانساری بسیار بالا است. بررسی ضریب همبستگی میان عناصر فلزی نشان می دهد که میان عناصر سرب و روی بیشترین همبستگی مثبت وجود دارد و بعد از آن همبستگی این دو عنصر با مس مثبت است. وجود توده های نفوذی و نیمه نفوذی با ترکیب اسیدی تا حدواسط، وجود دگرسانی های پروپیلیتیک، سریسیت، سیلیسی، آرژیلیک و کربناتی مرتبط با این توده ها و وجود کانی سازی های مرتبط با زون های گسلی و کانی سازی افشان و همچنین مطالعه ی سیالات درگیر در منطقه شورغستان به نظر می رسد که کانه زایی در این محدوده بیشتر شبیه به ذخائر اپی ترمال سولفیداسیون پایین باشد و بررسی وجود کانه زایی نوع مس پورفیری در عمق پیشنهاد می گردد. شورغستان، دگرسانی، سیالات درگیر، زمین شیمی، اپی ترمال
لیلا قاسمی پرچینی محمدعلی مکی زاده
منطقه مورد مطالعه (طار) در نوار ماگماتیسم سنوزوئیک ایران مرکزی، شامل کمان ماگمایی ارومیه-دختر واقع شده است. آخرین فعالیت ماگمایی در منطقه سبب وقوع دگرسانی وسیعی در ترادف ولکانیکی و پیروکلاستیکی ائوسن این منطقه شده است. زون های دگرسانی پروپیلی تیک، فیلیک، آرژیلیک متمایل به آرژیلیک پیشرفته، آرژیلیک پیشرفته و سیلیسی ماحصل دگرسانی در این منطقه می باشد. مجموعه کانی های زیر در دگرسانی های منطقه توسط مشاهدات پتروگرافی دیده شده است: آلونیت، ناتروآلونیت، ژاروسیت، کوارتز، سریسیت، کلسیت، اپیدوت، کلریت، انیدریت، باریت و دیاسپور. در این میان دگرسانی اسید-سولفات یا آرژیلیک پیشرفته به عنوان دگرسانی شاخص با کانی های آلونیت-ناتروآلونیت، ژاروسیت، دیاسپور و انیدریت مشخص است. در مقایسه با پایداری آلونیت دمای بیشتر، سبب تشکیل ناتروآلونیت در محیط می شود که در این شرایط سدیم در ساختمان آلونیت جایگزین پتاسیم می شود. پایداری آلونیت تابع اسیدیته بیشتر و فوگاسیته بالای اکسیژن می باشد. ژاروسیت در ph پایین تری (2-3) نسبت به آلونیت (3-6) تشکیل می شود. بر پایه ی مطالعات ژئوشیمیایی و بررسی رفتار عناصر نادر خاکی در هر یک از زون های دگرسانی سنگ والد دگرسانی ها از نوع سنگ حدواسط (آندزیت) شناسایی گردید. همچنین سری ماگمایی بر پایه ی این عناصر از نوع کالک آلکالن تشخیص داده شد. تفسیر داده های حاصل از ایزوتوپ های پایدار (d, 18o) و نمودارهای مربوطه، خاستگاه سیالات دگرسانی در منطقه را از نوع آب های جوی و ماگمایی نشان می دهد.
سیده ساجده موحدی دازمیری مهرداد پسندی
چکیده دریاچه خزر یکی از اکوسیستمهای آبی مهم کشور بوده، به این ترتیب بررسی توزیع فلزات سنگین در رسوبات این منطقه از اهمیت زیست محیطی خاصی برخوردار است. باتوجه به اینکه بخش عمده فلزات سنگین در رسوبات ساحلی ایران حاصل فرسایش سنگهای حوضه آبریز است، مطالعه این رسوبات و تعیین منشا آنها میتواند روشی مفید برای تشخیص میزان و منشا طبیعی این فلزات باشد. به کمک این تحقیق میتوان تعیین نمود عوامل مختلف محیطی چه تأثیری در انتقال و تجمع فلزات سنگین دارد. منطقه مورد مطالعه در خط ساحلی دریای خزر (دهانه رودخانه چالوس رود تا انتهای تالاب میانکاله) واقع شده است. در بخش های غربی منطقه 9 نمونه از دهانه رودخانه های ورودی به دریا و سواحل قابل دسترسی برداشت گردید. 15 نمونه از ماسههای سطحی ساحلی از دهانه رودخانه تجن تا انتهای تالاب میانکاله در فواصل 5 کیلومتری و 5 نمونه از بخش جنوبی خلیج گرگان برداشت شده است. دانهبندی رسوبات به روش الک خشک انجام گردید. جهت مطالعات پتروگرافی از نمونههای ماسهای با اندازه 25/0 میلیمتر مقطع نازک تهیه شد. همچنین برای مطالعات دقیقتر پتروگرافی کانیهای سنگین موجود در نمونه ها توسط برموفرم جداسازی شده و از آن ها مقطع نازک و صیقلی تهیه گردیده است. طبق مطالعات میکروسکوپی کانی های سیلیکاته روشن از جمله کوارتز و فلدسپات، کانی های سنگین غیرفلزی پیروکسن، آمفیبول، بیوتیت، کلریت، زیرکن، گلوکونیت، آپاتیت و روتیل و کانیهای فلزی از جمله هماتیت، مگنتیت، گوتیت، ایلمنیت و پیریت و خرده سنگهای آذرین، رسوبی و دگرگونی در نمونه ها مشاهده شده اند. خرده سنگ های آذرین و کانی های سنگین عموما از گابرو، بازالت، تراکی بازالت، آندزیت، دیوریت تریاس پل سفید، ولکانیک ها و سنگ های آهن دار ژوراسیک سمنان و سنگ های نفوذی نیمه ولکانیک اسیدی حدواسط و بازیک بهشهر، گابروهای قائمشهر، بازالت و آندزیت بازالت چالوس و آندزیت بازالت سازند فجن در آمل منشا گرفته اند. خرده سنگهای رسوبی نیز از واحدهای ماسه سنگی سازندهای میلا، خوش ییلاق و بهرام، دورود، شمشک، تیزکوه و ... که در محدوده حوضه های آبریز لاهیجان- نور، هراز- نکا و قره سو- گرگان رخنمون شدهاند نشات گرفته اند. منشا خرده سنگ های دگرگونی نیز از شیست های گرگان می باشد. جهت تعیین میزان غلظت فلزات سنگین از ذرات در اندازه ماسه (0625/0-2 میلیمتر) استفاده شده است. غلظت عناصر موجود در محلول توسط دستگاه جذب اتمی مدل pu9100-phillips تعیین شده است. عناصر به ترتیب فراوانی غلظت عبارتند از fe، mn، zn، cr، co و sr. عناصر روی و آهن در برخی از نمونه های بخش جنوبی خلیج گرگان (s26 و s27) و کبالت در نمونه های s1 و s9 و استرانسیم در s29 غنی شدگی کمی نشان میدهند. عنصر کادمیوم در تمامی نمونهها از غنی شدگی خیلی زیاد برخوردار است. سایر عناصر در تمامی نمونه ها بدون غنی شدگی هستند. نتایج آنالیز جذب اتمی و مطالعات پتروگرافی روند مشابهی بین درصد فراوانی برخی از کانی های سنگین و غلظت فلزات سنگین را نشان می دهد. zn با مجموع پیروکسن و آمفیبول و کانی های اپاک، co با بیوتیت و کانی های اپاک، cdو آمفیبول، cr با کانی های اپاک روند مشابهی نشان می دهند. دلیل ارتباط عناصر با کانی های مذکور را می توان شرایط تشکیل و تشابه شعاع یونی این فلزات با عناصر موجود در ساختار کانی ها و جایگزینی این عناصر با یکدیگر در نظر گرفت.
انیس پارساپور محمود خلیلی
چکیده: کانسار مس دره¬زار در مختصات جغرافیایی 55 درجه و 52 دقیقه تا 55 درجه و 57 درجه شرقی و 29 درجه و 52 دقیقه تا 29 درجه و 54 درجه شمالی، 80 کیلومتری شمال شرق سیرجان (استان کرمان) و در ارتفاعات رشته کوه ممزار که بخشی ا ز کمربند ماگمائی ارومیه- دختر است قرار دارد. بازالت تا آندزیت¬- بازالت، توف¬های داسیتی ترشیری، دایک¬های دیابازی و کوارتز دیوریتی و نیز استوک پورفیر دره¬زار با ترکیب گرانودیوریتی لیتولوژی¬های بارز این منطقه به شمار میروند. بر اساس شواهد، کانی¬شناسی، نوع دگرسانی و ژئوشیمی، بازالت¬ها به دو مجموعه 1- بازالت های حاوی پیروکسن، پلاژیوکلاز و فاقد الیوین و 2- بازالت های دارای مجموعه کانیهای الیوین (کربناته یا ایدنگیسیتی شده)، پیروکسن و پلاژیوکلاز تقسیم بندی می¬گردند. استوک پورفیر نیز حاوی بلورهای درشت آندزین، بیوتیت و کوارتز می¬باشد که در نتیجه تاثیر فرآیند دگرسانی هیدروترمال، بیوتیت¬ و کوارتز¬ هیدروترمال به آن افزوده شده است. مجموعه اول دارای 2 نسل پلاژیوکلاز (الیگوکلاز تا لابرادور) و مجموعه دوم 3 نسل پلاژیوکلاز ( آندزین تا بیتونیت) داراست. کلینوپیروکسن¬های اورالیتی با ترکیب غالب اکتینولیت 6/0> fe≠ دلالت بر فوگاسیته¬ی بالای اکسیژن در طی دگرسانی دوتریک دارد. ترکیب اوژیت در بازالت¬ها، به ماگمای کالکوآلکالن مرتبط با محیط تکتونیکی کمان اشاره دارد که در دمای متوسط oc 1250 و فشار kbar 6 تشکیل شده است. بیوتیت¬ تنها کانی مافیک این سیستم پورفیر، از نوع منیزیوم¬دار یا فروفلوگوپیت و با ترکیب استونیت است که در گروه میکا¬های تری¬اکتاهدرال قرار می¬گیرد. ترکیب شیمیایی بیوتیت ها متفاوت است به طوریکه xmg از بیوتیت ماگمایی به نوع به تعادل رسیده افزایش و به سمت بیوتیت¬های هیدروترمال کاهش می-یابد. روند خطی در نمودار های log(xcl/xoh)/ xmg و log(xf/xoh)/ xfe دلالت بر تبلور این کانی ها در شرایط فیزیکوشیمیایی یکسان دارد. مقادیر فلوئور و کلر بیوتیت¬ها در محدوده محتوای هالوژنهای سایر سیستم¬های مس پورفیر قرار دارد. بیوتیت¬های ماگمایی در حرارتoc 550 تا 650 تشکیل و به تعادل رسیده¬اند در حالی که حرارت oc 450 تا550 برای تشکیل پهنه پتاسیک تخمین زده می¬شود. کلریت¬ها از انواع پزودوترونجیت، رپیدولیت، برونسویجیت، پیکنوکلریت، دیابانتیت، کلینوکلر، پنینیت و تالک-کلریت می باشند و حرارت تشکیل آنها بین 90 تا 410 درجه سانتیگراد برآورد گردید. اپیدوت¬ها محلول جامدی از اپیدوت-کلینوزوئزیت بوده و از تنوع ریختی بسیاری برخوردارند. با استفاده از نسبت¬های عناصر، منشاء لیتوسفری و ذوب بخشی 3 تا 5 درصدی اسپینل لرزولیت درعمق متوسط 65 کیلومتر را می توان برای تشکیل ولکانیک¬های دره¬زار پیشنهاد نمود. این نسبتها و نمودارها نشان از وجود بیش از یک آشیانه ماگمایی درتشکیل این سنگ¬ها دارد و فرآیند تبلور تفریقی با هضم و اختلاط همراه بوده است. نمودار غلظت اسکاندیم در برابر آهن کل به خاستگاه متفاوت سنگ¬های مورد بررسی و نیز نمودارهای غلظت عناصر ناسازگار ((sc, co, rb, u در برابر th به تاثیر گذاری پدیده¬های اختلاط و هضم پوسته در جریان تبلور تفریقی ماگما اشاره دارد. ترکیب این سنگ ها در محدوده¬ی کالک¬آلکالن عادی مرتبط با کمان¬های آتشفشانی قرار گرفته و بنابراین ترکیب آداکیتی برای آنها منتفی می¬باشد. بر پایه نمودارهای sb, mo و cu در برابر mgo،sb و cuدر ولکانیک¬های مجموعه اول و مولیبدن در مجموعه دوم از فراوانی بیشتری بر خوردارست. فقدان آنومالی منفیsm و نیز نسبت پائینcs/rb در ولکانیک¬های دره¬زار بیانگر آنست که در تشکیل مذاب مولد سنگ های مورد سخن صفحه فرورو پوسته اقیانوسی نئوتتیس نقش چندانی نداشته و میزان سیال بالا نبوده است . فقدان کانیهای آبدار همچون آمفیبول نیز بر صحت این فرضیه دلالت دارد. الگوی عناصر نادر بیانگر محتوای بیشتر lree در مجموعه سنگی اول و شاهدی برعمق تشکیل کمتر این مجموعه در قیاس با مجموعه دوم است. الگوی نرمالایز شده عناصرنادر خاکی در استوک گرانودیوریتی پورفیر دره¬زار به میزان بالای lree در قیاس با hree و ارتباط این سنگ¬ها با پهنه فرورانش اشاره دارد. مقایسه ترکیب شیمیایی ولکانیک¬ها و پورفیر دره¬زار از الگوی یکسان آنها با بیشترین شباهت با خاستگاه مشترک پوسته زیرین حکایت دارد. نمونه های پورفیر دره¬زار در نمودارni/th قرابت بیشتر ی با مجموعه 1 نشان می دهد. پهنه های دگرسانی پتاسیک- کلریت-سریسیت، سریسیت، آرژیلیک و پروپلیتیک مطابق با مدل لاول-گیلبرت در بخش¬های سطحی وعمیق دره¬زار شکل گرفته است. در جریان دگرسانی از سنگ والد سالم با ترکیب گرانودیوریت به دگرسانی پتاسیک و کلریت-سریسیت تغییرات چندانی در محتوای اغلب عناصر رخ نداده اما در دگرسانی های سریسیت و آرژیلیک میزان ree’s کاهش و عناصر انتقالیni, cr, ti,) نسبتا افزایش یافته است. از سوی دیگر در سنگ والد بازالتی، بسته به نوع دگرسانی شدت تحرک عناصر متفاوت می¬باشد. در جریان دگرسانی پتاسیک، کاهش چشمگیر zr, hf, mn, mree و hree و افزایش نسبی rb, k و lree به چشم می خورد در حالیکه در دگرسانی کلریت-سریسیت میزان همهree نسبت به سنگ اولیه کاهش یافته است. در مقایسه با سنگ اولیه و سایر پهنه¬های دگرسانی، پهنه سریسیت-آرژیلیک از مقادیر بالای lree و mree برخوردار است و در میان پهنه¬های دگرسانی، بیشترین مقدار تحرک عناصر در پهنه آرژیلیک رخ داده است. اگرچه نمی¬توان الگوی یکسانی از رفتار عناصر در دو پهنه سوپرژن و هیپوژن، در گمانه¬های مختلف، ارائه نمود. معهذا، تغییرات عناصر انتقالی در دگرسانی آرژیلیک بیشتر تحت تاثیر فرآیند سوپرژن قرار گرفته، در حالیکه این فرآیند، در دگرسانی سریسیتی بر محتوای ree’s تاثیر بیشتری داشته است. ارتباط مستقیم و افزاینده¬ای بین میزان مس و شاخص ccpi در نمونه¬های مورد مطالعه دیده می¬شود. از نظر کانه¬زایی، کالکوپیریت، به صور گوناگون افشان، رگچه¬ای و جانشینی تنها کانه مس¬دار پهنه هیپوژن است و با تبدیل به پهنه سوپرژن، با کالکوسیت،کوولیت، مالاکیت، آزوریت، کریزوکلا و کوپریت همراه می¬گردد. پهنه شسته شده را هماتیت، گوئتیت، لیمونیت و ژاروسیت در بر می¬گیرد. رگه¬های edm، a، b و d انواع رگه های کانه¬دار بوده که با رگه¬های عقیم کوارتز، انیدریت و کلسیت همراهند. رگه¬های edm، در دگرسانی پتاسیک، رگه¬های a، b در دگرسانی پتاسیک و کلریت- سریسیت و رگه¬های d در دگرسانی کلریت-سریسیت، سریسیت و آرژیلیک پیشرفته که در عمق نفوذ کرده باشد، یافت می شوند. رگه¬های عقیم کوارتز می¬تواند قبل و یا بعد از تشکیل رگه¬های a و b در پهنه¬های مختلف دگرسانی و در مراحل مختلف تکامل سیستم پورفیر شکل گرفته باشد. رگه¬های عقیم انیدریت در مراحل انتهایی کانه¬زایی تشکیل شده و نسبت به رگه¬های کانه¬دار تاخیری می¬باشند. رگه¬های عقیم کوارتز، d و b در گمانه¬ها و اعماق مختلف و رگه¬های نوع a در گمانه¬های محدودی در بخش شرقی و در نتیجه حداقل 4 مرحله کانه¬زایی به وجود آمده¬اند. بافتهای مختلف خالدار، قشری، رگه¬ای، گل-کلمی، نواری، حفره¬ای، آتول، برش و مارتیتی شدن در کانی¬های فلزی دره¬زار دیده می¬شود. منطقه¬بندی افقی و عمودی عناصر تا حدود زیادی به ترتیب از منطقه¬بندی واگانف و گریگوریان تبعیت می¬نماید و در سطح منطقه کانی¬سازی که منطبق بر زون سریسیتی است، آنومالی منفی ti, p, ni, sr, mn, zn، و آنومالی مثبت و مشخص s و se ملاحظه می¬شود که از شکل و نحوه گسترش توده گرانودیوریتی دره¬زار تبعیت می¬نماید. ارتباط مقادیر مس و مولیبدن در دو بخش شرقی و غربی منطقه متفاوت است، به طوریکه در بخش شرقی مستقیم و در بخش غربی معکوس است. میزان δd برای سیال تشکیل دهنده بیوتیت¬های ماگمایی 66- تا 78- پرمیل و برای اپیدوت در دگرسانی پروپلیتیک، 19- تا 23- تخمین زده شد. داده¬های ایزوتوپ اکسیژن برای سیال تشکیل دهنده بیوتیت-ها، 4±8/7 پرمیل، رگه کوارتز کانه¬دار، 1±6/5 ، کوارتز عقیم، 5/4 تا 6/5 ، انیدریت 2/2 تا 1/3 و اپیدوت 1- پرمیل محاسبه ¬گردید. ایزوتوپ گوگرد سولفیدها و سولفاتهای کانسار مس پورفیری دره¬زار (6/1 تا 9/3 در هزار) منشاء ماگمایی سیال کانه ساز دره¬زار را تداعی می¬نماید که در دمای 50±500 درجه سانتیگراد ته نشینی پیریت و انیدریت را در رگه¬های کانه¬دار موجب شده است. خطوط هم تراز ته¬نشینی انیدریت نشان از افزایش عمق ته نشینی انیدریت از بخش شرق و جنوب شرق منطقه به سمت شمال غرب دارد. داده¬های ایزوتوپ گوگرد به دو خاستگاه متفاوت برای تشکیل ژیپس 1. ناشی از آبگیری انیدریت در قسمت هیپوژن و 2. از تجزیه پیریت در پهنه سوپرژن اشاره دارد. میان¬بار¬های سیال 4 نوع سیال 1، 2، 3 و 4 فازی را شناسایی می¬نماید. متوسط شوری اندازه-گیری شده 38 درصد بوده و در دمای 302 تا 460 درجه سانتیگراد همگن می¬شوند. فشار تشکیل سیال در میان¬بارهای اندازه¬گیری شده بین 400 تا 100 بار متغیر بوده و در تشکیل آنها، سه فرآیند فشار، دما و جوشش نقش اساسی داشته است. کلید واژه¬ها: ، پترولوژی، دگرسانی هیدروترمال، مس پورفیری، ایزوتوب های پایدار، دره¬زار، کرمان، ایران
جواد قانعی اردکانی علی درویش زاده
توده های گرانیتوئیدی غرب یزد به سن الیگو- میوسن در بخش مرکزی کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر واقع شده است. این توده ها در سنگ های آهکی کرتاسه سازند تفت و سنگ های آتشفشانی- رسوبی ائوسن نفوذ کرده و عموماً دارای بافت گرانولار و گاهی بافت پورفیروئیدی، گرانوفیری، گرافیکی، پرتیتی، میرمکیتی و آنتی راپاکیوی می باشند. بر اساس مشاهدات صحرایی و مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی توده های یزد، ترکیبی از آلکالی¬فلدسپار گرانیت تا تونالیت داشته و به نوع گرانیت های i دمای بالا (کوردیلرایی)، acg، vag، post-colg و hss تعلق دارند. نمودارهای مختلف ژئوشیمیایی غنی شدگی عناصر lree،lile و تهی شدگی و آنومالی منفی عناصر hree و hsfe را نشان می دهند که شاخص ماگماهای کالکوآلکالن فرورانش در حاشیه فعال قاره ای (acm) است و ماگما از یک پوسته اقیانوسی فرورانده شده (نئوتتیس) و گوه گوشته تحول یافته روی آن منشاء گرفته و در قاعده پوسته تحت تأثیر فرآیند ذوب پوسته¬ای و متعاقب آن فرآیند تبلور تفریقی، هضم و آغشتگی (afc) حاصل شده است. طبق مطالعات میکروسکوپی و آنالیز الکترون مایکروپروب، اکثر آمفیبول¬های گرانیتوئیدهای یزد از نوع منیزیو- هورنبلند هستند که از کانی مافیک غالب در شناخت گرانیت¬های نوع i می¬باشند. بر اساس روش¬های مختلف تعیین فشار و دما مناسب برای آمفیبول¬ها، بیوتیت¬ها و فلدسپارها ، توده-های گرانیتوئیدی یزد در دمایی بین 530 تا 890 درجه سانتی¬گراد، گستره فشاری بین 5/0 تا 3/4 کیلوبار و در عمق 3 تا 40/5 کیلومتر سطح زمین تشکیل شده¬اند. و مقدار فوگاسیته اکسیژن بین 7/10- تا (bars) 13/14- محاسبه گردیده است. برای تعیین ماهیت ماگما و محیط تکتونیکی از کانی¬های بیوتیت و آمفیبول استفاده شده که با توجه به ترکیب این کانی¬ها، به¬ویژه آمفیبول، ماهیت ماگما از نوع کالک آلکالن، دارای فوگاسیته اکسیژن نسبتاً بالا در زمان تبلور و محیط تشکیل آن حاشیه قاره ای فعال می باشد. نفوذ توده¬های گرانیتوئیدهای غرب یزد در سنگ میزبان آهکی کرتاسه (سارندتفت) سبب اسکارن سازی در منطقه با مجموعه کانیایی گارنت + پیروکسن + ترمولیت- اکیتنولیت + اپیدوت + کلریت + کوارتز + کلسیت شده است. مطالعه همیافتی کانی ها نشان می دهد که همیافت گارنت-پیروکسن با بیشترین فراوانی، پایه کانیایی اسکارن را شکل داده و گارنت و پیروکسن از دیدگاه بافتی ارتباط تنگاتنگی باهم دارند. مطالعه دقیق روابط پاراژنتیکی کانی¬های اسکارن به¬وضوح مراحل مختلف را در تکوین سامانه اسکارن نشان می دهد، به¬طوری که دو مرحله بنیادی در زایش کانی¬ها تشخیص داده شده است، لذا می توان اسکارن منطقه را یک اسکارن چندزایی در نظر گرفت. شیمی کانی¬ها، گارنت را متمایل به قطب گروسولار و پیروکسن را از نوع اوژیت نشان می دهد و اوج دگرگونی، شکل گیری پیروکسن در گامه پیشرونده اسکارن را باعث شده و به¬ دنبال آن تشکیل گارنت اتفاق افتاده است. وجود منطقه بندی در گارنت ها، جانشینی دوره ای al-fe+3 موجود در سیال را حین تشکیل این کانی نشان می دهد. حاکم شدن شرایط اکسیدان در طی تبلور سیال، سبب ناپایداری پیروکسن (پایین بودن فوگاسیته اکسیژن ) و رشد گارنت های آندرادیت در سامانه اسکارنی در t?550 درجه سانتی گراد شده است.
محمدعلی مکی زاده فرحناز دلیران
چکیده ندارد.