نام پژوهشگر: موسی خوشکلام خسروشاهی
موسی خوشکلام خسروشاهی محمود ختائی
با توجه به اهمیت روز افزون تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر کارایی فنی کشورها، این مطالعه به بررسی تاثیر سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات بر کارایی فنی 11 کشور واقع در منطقه منا می پردازد. با استفاده از داده های ترکیبی سال های 2006 – 2000 و شیوه اثر ثابت، میزان تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات برکارایی فنی کشورهای منا مورد بررسی قرار می گیرد. با نگاهی به وضعیت سرمایه گذاری منطقه منا در فناوری اطلاعات و ارتباطات ملاحظه می شود که منطقه منا در سال 2001، 27/6 میلیارد دلار در ict سرمایه گذاری داشته که این رقم در سال 2006 به49/6 میلیارد دلار رسیده است. آمریکای شمالی نیز در سال 2001 سرمایه گذاری به میزان 937 میلیارد دلار و در سال 2006 سرمایه گذاری به میزان 1251 میلیارد دلار انجام داده است. با مقایسه سرمایه گذاری صورت گرفته در زمینه ict بین دو منطقه منا و آمریکای شمالی ملاحظه می شود که منطقه منا در وضعیت بسیار پایین تری نسبت به منطقه پیشرفته آمریکای شمالی قرار دارد و باید سرمایه گذاری بیشتری در این زمینه انجام دهد. در بررسی اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر کارایی فنی در ابتدا به کمک برآورد توابع تولید کاب – داگلاس و ترانسلوگ، مقادیر کارایی فنی کشورهای منا را طی دوره 2006-2000 بدست آورده و سپس به کمک این مقادیر کارایی فنی، اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات را بر کارایی فنی برآورد می کنیم. نتایج حاصل از برآورد فناوری اطلاعات و ارتباطات برکارایی فنی نشان می دهند که تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر کارایی فنی کشورهای منا تحت هر دو تابع تولید کاب-داگلاس و ترانسلوگ مثبت و معنی دار می باشد. نتایج نشان می دهند که، ضریب بدست آمده برای فناوری اطلاعات و ارتباطات در برآورد اثر آن بر کارایی فنی در حالتی که مقادیر کارایی فنی از تخمین تابع تولید کاب-داگلاس بدست آمده باشند، برابر با 0/03 و همین ضریب در حالتی که مقادیر کارایی فنی از تخمین تابع تولید ترانسلوگ بدست آمده باشند، برابر با 0/08 می باشد
موسی خوشکلام خسروشاهی اسفندیار جهانگرد
بنزین و گازوئیل دارای مصرف بالایی در اقتصاد ایران به ویژه بخش حمل و نقل هستند از اینرو ضروری است تا تمهیدات جدی برای ارتقاء کارائی مصرف آنها در بخش های مختلف به قصد کنترل مصرف آنها اندیشیده شود. بحث مربوط به بهبود کارائی مصرف بنزین و گازوئیل توأم با دغدغهای بنام اثرات بازگشتی است که طی آن، کاهش اولیه مصرف بنزین و گازوئیل در نتیجه بهبود کارائی، تا اندازهای خنثی میشود. بیتوجهی به اثرات بازگشتی باعث ناکارآمدی برنامه های بهینهسازی مصرف بنزین و گازوئیل خواهد شد. تحقیق حاضر ضمن بررسی وجود اثرات بازگشتی و اندازهگیری این اثرات میزان تغییرات در سطح فعالیت زیربخشهای حمل و نقل را در اثر بهبود 10 درصدی کارائی مصرف بنزین و گازوئیل مورد بررسی قرار دهد. در این تحقیق از مدل cge استفاده شده و با استفاده از ماتریس حسابداری اجتماعی 1385 شبیهسازی شده است. نتایج اجرای مدل نشان میدهد که بدنبال بهبود 10 درصدی کارائی مصرف بنزین و گازوئیل، اثرات بازگشتی در رشته فعالیتهای مختلف وجود دارد بطوریکه در مورد بنزین، "حمل و نقل جادهای" با 01/27 درصد دارای بیشترین اثرات بازگشتی و در مورد گازوئیل رشته فعالیت "حمل و نقل جادهای" با 25 درصد دارای بیشترین اثرات بازگشتی هستند. قابل ذکر است که در نتیجه بهبود 10 درصدی کارائی مصرف بنزین و گازوئیل، حمل و نقل ریلی (بهعنوان یکی از زیربخشهای حمل و نقل) دارای بیشترین افزایش در سطح فعالیت (347/6 درصد) بوده است.