نام پژوهشگر: اکبر علی وردی

ارائه روشی جدید در به حداقل رسانی واکنش کاتیون های آب سخت با علف کش ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  اکبر علی وردی   محمد حسن راشد محصل

غلبه بر اثرات ناسازگار کاتیون¬های موجود در آب¬ حامل بر کارایی علف¬کش¬های با خاصیت اسیدی ضعیف، یکی از اولویت¬های اصلی در تحقیقات است. تاثیر روش¬های بهبوددهنده آب ¬سخت (فیزیکی و شیمیایی) بر کارایی گلیفوسیت و ایمازتاپیر در کنترل تاتوره طی دو آزمایش گلخانه¬ای و کنترل علف¬های هرز طی یک آزمایش مزرعه-ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمایش اول گلخانه¬ای به¬صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی شامل فاکتورهای علف¬کش (گلیفوسیت در غلظت¬های 0، 81/12، 62/25، 25/51، 5/102 و 205 و ایمازتاپیر در غلظت-های 0، 69/4، 38/9، 75/18، 5/37 و 75 گرم ماده¬ موثره در هکتار)، حامل پاشش (آب¬مقطر و آب¬مقطر حاوی هر یک از کاتیون¬های+3fe، +2ca، +2mg، +k یا +na) و روش بهبوددهنده آب¬ (با و بدون کاربرد سولفات¬آمونیوم، نیترات¬آمونیوم، اسید¬سیتریک، فسفات¬پتاسیم و میدان مغناطیسی¬) بود. آزمایش دوم گلخانه¬ای به¬صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی شامل فاکتورهای علف¬کش (همانند آزمایش اول گلخانه¬ای)، حامل پاشش (آب¬مقطر و آب¬ سخت طبیعی (آب چاه ماسه¬شویی آزاد منطقه تنگل¬شور)) و روش بهبوددهنده آب¬ (همانند آزمایش اول گلخانه¬ای) بود. آزمایش مزرعه¬ای به¬صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک¬های¬ کاملاً تصادفی شامل فاکتورهای علف¬کش (غلظت¬های نهایی علف¬کش¬ها در آزمایش گلخانه¬ای)، حامل پاشش (همانند آزمایش دوم گلخانه¬ای) و روش بهبوددهنده آب¬ (همانند آزمایش گلخانه¬ای) بود که به¬منظور مقایسه نسبی اثر تیمارها، یک کرت نیز به¬عنوان شاهد بدون تیمار در نظر گرفته شد. ایمازتاپیر به¬ طور معنی¬داری کارآمدتر از گلیفوسیت در کنترل تاتوره ظاهر شد. کاربرد تمامی روش¬های بهبوددهنده آب باعث افزایش معنی¬داری در کارایی گلیفوسیت شد. در مورد ایمازتاپیر، فقط کاربرد فسفات¬پتاسیم تاثیر معنا¬داری در بهبود کارایی آن نداشت. برای هر دو علف¬کش، بهترین روش سولفات¬آمونیوم بود. کارایی 1 گرم گلیفوسیت و ایمازتاپیر در هکتار به¬همراه سولفات¬آمونیوم به¬ترتیب برابر کارایی 03/4 گرم گلیفوسیت و 52/3 گرم ایمازتاپیر در هکتار به¬تنهایی بود. وقتی¬ که علف¬کش¬ها با آب¬مقطر حاوی کاتیون¬ها بکار برده شدند، مقادیر پتانسیل نسبی کمتر از 1 بدست آمد، که حاکی از عمل هم¬کاهی کاتیون¬ها با علف¬کش¬هاست. اگرچه کاربرد علف¬کش¬ها به همراه حامل پاشش حاوی +k دارای اثر هم¬کاهی بودند، ولی این اثر از نظر آماری معنادار نبود. قدرت هم¬کاهی کاتیون¬های سه ظرفیتی (+3fe) بیشتر از کاتیون¬های دو ظرفیتی (+2ca و+2mg) و قدرت هم¬کاهی کاتیون-های دو ظرفیتی نیز بیشتر از کاتیون¬های تک ظرفیتی (+k و+na) بود. به طور خلاصه، تمامی روش¬های بهبوددهنده قادر بودند تا بر اثرات منفی +k بر فعالیت هر دو علف¬کش به طور کامل غلبه نمایند. فسفات¬پتاسیم قادر نبود تا به اثرات منفی +3fe، +2ca، +2mg و +na بر فعالیت هر دو علف¬کش به طور کامل غلبه نماید. میدان مغناطیسی نیز قادر نبود تا به اثرات منفی +3fe بر فعالیت علف¬کش¬ها به طور کامل غلبه نماید. در آزمایش مزرعه¬ای، اختلاف معناداری بین گلیفوسیت و ایمازتاپیر در کنترل کل علف¬های هرز (تاج¬خروس ریشه قرمز، تاج¬خروس خوابیده، سلمه¬تره، سوروف، خرفه و جارو قزوینی) مشاهده نشد. کاربرد آب¬¬سخت طبیعی به¬عنوان حامل پاشش سبب کاهش کارایی علف¬کش¬ها در کنترل علف¬های هرز شد. کاربرد تمامی روش¬های بهبوددهنده آب با گلیفوسیت و کاربرد سولفات¬آمونیوم، اسید¬سیتریک و حامل¬مغناطیسی¬شده با ایمازتاپیر به¬ طور معنا¬داری بر اثرات منفی مشاهده¬ شده غلبه کردند.

بهینه سازی کارایی علفکش های کلودینافوپ پروپارژیل و تری بنورون متیل و اختلاط آنها به وسیله مویان های سیتوگیت و فریگیت و مخلوط آنها در کنترل علف های هرز یولاف وحشی (avena ludovician l.) و خردل وحشی (sinapis arvensis l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  اکبر علی وردی   محمدحسن راشد محصل

نگرانی های عمومی در مورد اثرات احتمالی آفتکش ها بر سلامت انسان و محیط زیست و افزایش هزینه توسعه و ثبت علفکش های جدید و همزمان منسوخ شدن کاربرد علفکش های قدیمی موجب افزایش فشار بر کشاورزان برای بهینه سازی کاربرد آفتکش ها شده است. مویانها می توانند کارایی علفکش های پس از سبز شدن را بهبود بخشند و مقدار علفکش مورد نیاز برای بدست آوردن کنترل بهتر علف های هرز را کاهش دهند. به منظور مقایسه اثرات مویان های سیتوگیت، فریگیت و سیتوفریگیت در کارایی علفکش های کلودینافوپ پروپارژیل و تری بنورورن متیل و مخلوط این دو علفکش، چهار آزمایش گلخانه ای واکنش به مقدار علفکش برای کنترل علف های هرز یولاف وحشی و خردل وحشی به اجرا در آمد. از طرفی دیگر تاثیر غلظت های مختلف این مویان ها در کشش سطحی آب خالص و محلول علفکش های کلودینافوپ پروپارژیل و تری بنورورن متیل و مخلوط این دو علفکش نیز مورد بررسی قرار گرفت. کمترین و بیشترین مقدار کشش سطحی به ترتیب از محلول های سیتوفریگیت و فریگیت به تنهایی و با علفکش های مورد بررسی بدست آمد. هر چند در این آزمایش کشش سطحی سیتوفریگیت کمتر از سیتوگیت بود ولی این تفاوت معنی دار نبود. غلظت میسل بحرانی برای فریگیت 0/1درصد حجمی و برای سیتوگیت و سیتوفریگیت 0/15 درصد حجمی بود. مویان سیتوفریگیت کارایی علفکشهای کلودینافوپ پروپارژیل و تری بنورون متیل و مخلوط این دو علفکش را بیشتر از دو مویان دیگر بهبود بخشید. افزایش کارایی به وسیله مویان ها به گونه گیاهی بستگی داشت. به طوری که کارایی این علفکش ها در حضور این مویان ها در کنترل یولاف وحشی نسبت به خردل وحشی موثرتر بود. فعالیت شاخ و برگی علفکش های مورد بررسی با افزایش غلظت مویان بالاتر از غلظت میسل بحرانی افزایش یافت، که نشان دهنده آن است که عوامل دیگری به غیر از کاهش کشش سطحی بهبود فعالیت شاخ و برگی علفکش ها را تحت تاثیر قرار می دهند. افزایش غلظت سیتوفریگیت موثرتر از مویان های دیگر مورد استفاده در این تحقیق بود. اختلاط علفکش های کلودینافوپ پروپارژیل و تری بنورون متیل با همدیگر برهمکنش هم افزایی در کنترل یولاف وحشی و خردل وحشی داشت. به طوری که برهمکنش هم افزایی بین این علفکشها در کنترل خردل وحشی (34 درصد) بیشتر و موثرتر از یولاف وحشی (19 درصد) بود.