نام پژوهشگر: نورگل شایدولایوا

بررسی مشترکات فرهنگی - ادبی ایران و قرقیزستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1389
  نورگل شایدولایوا   رضا مصطفوی سبزواری

الف - موضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع و هدف): موضوع رساله ی حاضر «بررسی مشترکات فرهنگی - ادبی ایران و قرقیزستان» است. تعیین این مشترکات جهت شناخت هر چه بیشتر مردم و مسئولان دو کشور از یکدیگر ضروری و برای گسترش و بهتر شدن روابط دوستانه ی دو ملت بسیار اهمیت دارد. ب - مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسش ها و فرضیه ها: مسئله اصلی: چگونگی، اهمیت و بررسی مشترکات فرهنگی و ادبی بین ایران و قرقیزستان. سوال های اصلی: 1. اشتراکات بین ایران و قرقیزستان بیشتر در چه حوزه های است؟ 2. برای بررسی اشتراکات فرهنگی و ادبی بین دو کشور چه مولفه هایی قابل بررسی است؟ فرضیه های اصلی: 1. اشتراکات بین ایران و قرقیزستان بیشتر در حوزه های فرهنگی و ادبی دیده می شود. 2. برای بررسی مشترکات فرهنگی و ادبی بایستی از پیشینه ی تاریخی، آثار ادبی و فکری دو ملت بهره جست. پ - روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، نحوه ی اجرای آن، شیوه ی گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها: پس از انتخـاب موضوع، عنـاصـر فـرهـنگی و ادبی مشترک مشخص و دسته بندی شدند. ابتدا پیشینـه ی تـاریخی ایـران، قرقیزستان و آسیـای میانه مورد توجه قرار گرفتـه و سپس واژه ها و نام های مشابه، امثال و حکم یکسان، آداب و رسوم و باورها، ادیان و مذاهب مشابه، آثار ادبی مشترک و ترجمه های نشر شده از فارسی و قرقیزی در دو کشور بررسی شد. روش ایـن پژوهش توصیفی - تحلیلی است کـه در ایـن راستا در بعضی موارد شیوه ی تطبیقی نیز به کار رفته است. در ضمن، روش جمع آوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانـه ای از طریق فیش برداری، بررسی اسناد و مدارک و منابع علمی متعدد به زبان های قرقیزی، روسی و فارسی و استخراج داده ها از بانک های اطلاعاتی و منابع اینترنتی بوده است. ت - یافته های تحقیق: در این بررسی مشاهده گردید که از زمان هخامنشیان تا کنون به طور مستقیم یا غیر مستقیم، اقوام ایرانی و قوم قرقیز با هم در ارتباط بوده اند. این ارتباطات شامل: همکاری های نظامی، تجاری بوده است. از زمان ظهور اسلام و ورود آن به ایران و آسیای مرکزی به بعد، سلط? بارز زبان فارسی تا پایان کار سامانیان در منطقه ماوراءالنهر به ویژه در مکاتبات دیوانی، اسناد و مدارک رسمی بوده است و بعد از حکومت سامانیان زبان های ترکی، عربی هم مطرح شدند و به موازات هم در این امور استفاده شدند. ملاحظه گردید بیشترین ارتباط و اثرگذاری فرهنگ دو ملت از سه ناحیه بوده است: اول ارتباط اقوام ایرانی از دوران باستان تا کنون با منطق? آسیای مرکزی؛ دوم ارتباط زبان فارسی و ترکی؛ سوم دین اسلام و زبان عربی. معلوم شد، زبان های قرقیزی و فارسی از یک ریشه و خانواده نیستند. واژه ها و نام هایی که مشترکاً توسط قرقیزها و ایرانی ها به کار می روند، از طریق: زبان های فارسی – ترکی – روسی – عربی – فرانسوی – انگلیسی – یونانی و از همه مهم تر دین اسلام سرچشمه گرفته است. در این راستا بیش از 500 واژه مشابه جمع آوری و ارائه گردید. همچنین چهل مورد امثال و حکم مشترک ایرانی و قرقیزی تطبیق و مُعَرِفی شد. مهم ترین آداب و رسوم، شامل: روزهای ملی، جشن ها، اعیاد مختلف، اعم از مذهبی، ملی و تاریخیِ قرقیزستان مشخص و سپس با استفاده از منابع فارسی و تقویم ایرانی، شاخص ترین آنها، مثلِ نوروز، عیدهای قربان و فطر را با ذکر چگونگی برگزاری آنها در ایران و قرقیزستان توصیف و با یکدیگر تطبیق داده شد. باورهای مشترک عامیانه و ادیان موجود در دو کشور بررسی و موارد مشترک آنها معرفی شدند. همچنین در انتها به بارزترین موضوع مشابه ادبی دو کشور یعنی حماسه ی «ماناس» و «شاهنامه» فردوسی پرداخته و مقایسه ی کوتاهی از این دو اثر ارائه شد و پس از آن آثاری که تا کنون در ایران و قرقیزستان ترجمه و چاپ شده است، معرفی شد ه اند. ث - نتیجه گیری و پیشنهادات: دو ملت ایران و قرقیزستان در مواردی همچون پیشینه ی تاریخی، دین، باورهای عامیانه و آداب و رسوم اجتماعی، واژه ها و نام ها، آثار ادبی به ویژه حماسه، امثال و حکم و مبادلات فرهنگی دارای نقاط مشترک و مشابهات فراوان بوده و مطالعات بیشتر در این زمینه ها، یقیناً در نزدیکی و استحکام روابط دو ملت بسیار تأثیرگذار خواهد بود.