نام پژوهشگر: فائزه صالحی

شناسایی نماتدهای راسته tylenchida از برخی مزارع گیاهان دارویی استان تهران و استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  فائزه صالحی   ابراهیم پورجم

نماتدهای انگل گیاهی به عنوان مهمترین عامل خسارت زا در گیاهان مختلف از جمله گیاهان دارویی هستند. در سال های اخیر توجه زیادی به گیاهان دارویی شده است. این موضوع عمدتاً بدلیل عوارض جانبی داروهای شیمیایی و تمایل بشر به استفاده هرچه بیشتر محصولات طبیعی به منظور حفظ سلامت خویش بوده است. باتوجه به عدم اطلاع کافی از وضعیت نماتدهای مزارع گیاهان دارویی استان های تهران و گلستان با درنظرگرفتن وسعت منطقه و وضعیت کشاورزی آن لازم بود تا به عنوان اولین گام موثر، یک مطالعه اساسی به منظور شناسایی و تعیین پراکنش انواع نماتدهای زیان آور صورت گیرد. به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی (راسته tylenchida) طی سالهای 1386 تا 1388 تعداد 200 نمونه خاک و چندین نمونه ریشه از خاک مزارع گیاهان دارویی استانهای گلستان و تهران جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، جداسازی نماتدها و ثابت کردن آن ها با استفاده از روش دگریس صورت گرفته و پس از تهیه اسلاید دائمی از نماتدهای جداشده به کمک میکروسکوپ نوری، تعداد 22 گونه متعلق به 13 جنس به شرح ذیل شناسایی شد: 12- geocenamus brevidens 1- aphelenechoides centralis 13- helicotylenchus digonicus 2-aphelenechoides curiolis 14-helicotylenchus pseudodigonicus 3-aphelenchoides parabicaudatus 15- helicotylenchus pseudorobustus 4-aphelenechoides sp. 16- helicotylenchus vulgaris -aphelenchus avenea 5 17 -nagelus hexagramus 6-basiria graminophila 18- neopsilenchus magnidens 7-boleodorus thylactus 19- pratylenchus neglectus 8-criconemoides parvus 20- pratylenchus thornei 9-criconemoides xenplax 21- psilenchus hilarulus 10-ditylenchus myceliophagus 22- zigotylenchus guavarai geocenamus rugosus -11 پراکندگی و گسترش جنس های, pratylenchus, ditylenchus aphelenchoidessنسبت به سایر جنس ها بیش تر بوده است .

بررسی وصف طبیعت در آثار جبران خلیل جبران و مولوی کُرد
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فائزه صالحی   احمد نعمتی

وصف یکی از بارزترین موضوعات شعری و ادبی است که توجه شاعران و نویسندگان را به خود جلب نموده است. شکی نیست که فنّ وصف یکی از بزرگترین اغراض شعری در ادبیات عربی وکردی است و« طبیعت» در میان این فنّ شعری از اهمیت والایی برخوردار بوده است ؛ چرا که طبیعت دارای تاثیری شگرف بر روح و جان شعراء بوده است ، بنابراین آنها در خلال اشعار خود به بیان احساسات خویش در میان این مظاهر طبیعت می پرداخته اند. شعر طبیعت در ادبیات مهجر وهمچنین در ادبیات کردی اهمیت والایی دارد و از جمله شعرای بزرگ این فن شعری می توان به « جبران خلیل جبران » و « مولوی کرد » اشاره کرد . این پایان نامه به بررسی سبک شعری این دو شاعر بزرگ و تبیین ویژگی های شعری - هنری آنها در وصف طبیعت می پردازد تا بتوان در خلال آن فرآیند تاثیر گذاری و تاثیر پذیری و میزان شباهت در قصائد ادبی این دو شاعر را در یابیم . در این پایان نامه تلاش بر آن است که ویزگی های شعری دو شاعر تبیین گردیده و سپس به مقایسه قصاند آن دو بپردازیم که این مهم در دو بخش متفاوت صورت می گیرد.در خصوص مقایسه ی وصف طبیعت در آثار دو ادیب این نکته را باید اذعان داشت که هر کدام از آن ها در آثار و اشعار خود تمامی پدیده های طبیعت همچون فصل های سال ، گل ها و درختان و روستا ، حیوانات و ... را توصیف نموده اند و در این طریق آرایش های لفظی و کلامی را در اشعارشان مراعات نموده اند . اما در خصوص افتراق آن ها نیز این نکته را باید در نظر داشت که نحوه ی نگرش جبران و مولوی کرد به طبیعت متفاوت بوده است ؛ زیرا جبران یک ادیب رمانتیسم است و طبیعت را زنده و پویا ترسیم می کند حال آن که مولوی کرد ادیبی کلاسیکی است و به طبیعت با دیدی عارفانه نگریسته است .