نام پژوهشگر: جبار خدامرادی
جبار خدامرادی تیمور مالمیر
چکیده محققان به درستی سنائی را بزرگترین شاعری دانسته اند که مضامین عرفانی را به صورت جدی وارد شعر فارسی کرده است. در آثار سنائی با وجود اشعار مهم، اشعاری در هجو و مدح و رکاکت زبانی وجود دارد که از ارزش کار او کاسته است. تذکره نویسان برای حل این معضل افسانه هایی مبنی بر تحول روحی او نقل کرده اند که بگویند این اشعار متعلق به دوره قبل از تحول و زمان ناپختگی وی است. محققان معاصر به این مسئله با چشم تردید نگریسته اند و برای حل این معضل همچنان به سخن تذکره نویسان و چند مرحله بودن زندگی سنائی معتقد شده اند. فرض اگر این طور باشد، پس چرا همین معضل چند ساحتی بودن در اشعار دوره پختگی او هم وجود دارد با توجه به اینکه حدیقه سنائی در اواخر عمر او سروده شده است، ما باید برای حل این مشکل حدیقه سنائی را میزان و معیاری قرار دهیم و دیوان اشعار را با آن مقایسه کنیم ببینیم همین اشعاری که از ارزش کار او می کاهد در حدیقه هم هست یا نه؟ پس از بررسی این مقایسه و مقابله حدیقه و دیوان پی می بریم وجود ساحتهای متعدد جزو ذات اشعار سنائی است و او در تمام دوره های شعر و زندگی خود از انواع ساخت ها بهره برده است و نظر بنده این است که سنائی می خواسته است در تمام زمینه ها و ساحت ها خودی نشان دهد و برتری خود را بر سایر شاعران عصر خود به نمایش بگذارد. همان طوری که بارها در مفاخره و هجو شاعران می توان این رمز را گشود. واژگان کلیدی: سنائی- حدیقه و دیوان- مدح و هجو- عرفان