هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی پایه دوم راهنمایی براساس میزان توجه به زمینه های پرورش خلاقیت و تطبیق آن با اعمال ذهنی گیلفورد می باشد . روش تحقیق توصیفی و از نوع تحلیل محتوا می باشد . جامعه آماری این پژوهش کتاب علوم تجربی پایه دوم راهنمایی بوده است. ابزار اندازه گیری در تحلیل محتوای کتاب ، سطوح اعمال ذهنی گیلفورد می باشد و داده ها بااستفاده از آمار توصیفی و به وسیله محاسبه فراوانی و درصد گیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که در کتاب علوم تجربی پایه دوم راهنمایی توجه به پرورش خلاقیت ذهنی ( تفکر واگرا ) ضعیف می باشد ، چنانچه در توزیع جملات و تصاویر و آزمایش ها بیشترین توجه به تفکر همگرا و در مرتبه بعد توجه به سمت حافظه شناختی می باشد و پرداختن به تفکر واگرا بسیار محدود می باشد . و اما در پرسش ها و فعالیت ها نسبت به سایر مقوله ها ( جملات ، تصاویر ، آزمایشها ) از وضعیت بهتری برخوردار است. ولی در زمینه تفکر ارزشیاب در تمامی مقوله ها ( جملات ، پرسشها ، فعالیتها ، تصاویر ، آزمایش ها) توجه بسیار ناچیزی شده است. و در مجموع در تمامی مقوله ها ( جملات ، پرسشها ، فعالیت ها ، تصاویر ، آزمایش ها ) بیشتر به سطح تفکر همگرا توجه شده و بعد از آن به سطح حافظه شناختی و در مرحله سوم به مقدار اندک به تفکر واگرا و در نهایت با درصد بسیار ناچیز به تفکر ارزشیاب توجه شده است . بنابراین میزان توجه به خلاقیت ( تفکر واگرا ) در کتاب علوم تجربی پایه دوم راهنمایی بسیار محدود بوده است .واژه های کلیدی: تحلیل محتوا، خلاقیت گیلفورد، کتاب علوم تجربی سال دوم راهنمایی

پژوهش حاضر با هدف ارتقا ی انگیزش کارکنان برای تسهیم دانش در کارکنان آموزش و پرورش مناطق 19گانه شهر تهران انجام گرفته است .نمونه آماری پژوهش به شیوه ی چند مرحله ای انتخاب و ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته شامل دو بخش سوالات عمومی و سوالات اختصاصی بوده است. سوالات عمومی شامل جنسیت ، سابقه خدمتی ، تحصیلات ، سن، پست سازمانی و منطقه آموزش و پرورش. بخش دوم سوالات شامل 42 سوال اختصاصی بوده است. سوالات 1 تا 26 جهت اندازه گیری انگیزش و سوالات 27 تا 42 جهت اندازه گیری تسهیم دانش می باشد.روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و تشخیصی ، و اعتبار آن با استفاده از فرمول آلفای کرون باخ محاسبه و تایید شد.نتایج پژوهش نشان داد که بین کارشناسان و کارشناس مسئولان مناطق 19 گانه آموزش و پرورش شهر تهران متغییر تسهیم دانش به مفهوم کلی بسیار بالا بوده و متغییر صداقت و عضویت در حد بسیار بالا و سایر متغییر های انگیزش در حد متوسط و پایین می باشد. متغییر صداقت و تسهیم دانش در بالاترین رتبه و متغییرهای شناخت و تماس در پایین ترین رتبه قرار دارند. متغییر تصحیلات و جنسیت با هیچ یک از متغییرها رابطه ندارند. با توجه به اینکه هدف کلی پژوهش تبیین هر چه بیشتر مجموعه متغییرهای تسهیم دانش از روی متغییرهای انگیزش و ویژگی های فردی مدیران تا حد ممکن است بر پایه متغییرهای بنیادی دو گانه دو مدل بهینه برای تسهیم دانش استنتاج گردید.

مسئله ارزشهای اخلاقی یکی از مهمترین سوالات عصر ماست و همه به دنبال یافتن ارزشهای واقعی و ارائه ی آن به دیگران هستند و همین امر ضرورت بحث نظری در این باره را روشن می سازد از آنجایی که پراگماتیسم نظریه ای مطرح شده در قرن 19 در آمریکا می باشد و همچنان نظریه پردازان و مبلغان متعددی هر چند در قالب ها و نامهای جدید در صدد ارائه و تبلیغ آن در جوامع مختلف بالاخص جامعه اسلامی با قدمت بیش از 1400 سال می باشند، لزوم پاسخگویی و در دسترس بودن اینگونه مطالعات تطبیقی می تواند تا اندازه ای نیاز محققان و علاقه مندان در این زمینه را فراهم سازد. در پژوهش حاضر دیدگاه اسلام و پراگماتیسم در زمینه اخلاق و ارزش های اخلاقی مورد مطالعه تطبیقی قرار گرفت و به مواردی همچون منشاء و سرچشمه ی اخلاق و ارزشهای اخلاقی سپس به ملاک و معیار، هدف نهایی و ریشه و اساس ارزشهای اخلاقی از نظر دو دیدگاه پرداخته شد. همچنین موضوع مطلق یا نسبی بودن اخلاق و ارزشهای اخلاقی و رابطه ی بین دین و اخلاق و ارزشهای اخلاقی مورد کنکاش قرار گرفت. در پایان و پس از مطالعات و بررسی های مفصل با استفاده از منابع متعدد و معتبر به این نکته پی برده شد که نه تنها دو دیدگاه در زمینه اخلاق و ارزشهای اخلاقی هیچ گونه وجه اشتراکی نداشتند بلکه به لحاظ تفاوت اساسی در جهان بینی هر چند در موضوع «عمل» به ظاهر به آن معتقد بودند، اما در پایه و اساس برداشت های متفاوتی از آن دریافت شد.

هدف اصلی در این پژوهش تعیین میزان رضایت دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز همدان از کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه می باشد.دانشگاه ها به منظور به انجام رساندن وظایف خطیر و پویایی و ارتقای خود نیازمند الگو و ابزار مناسب برای ارزیابی و اطمینان کیفی از روند برنامه ها و فرایندهای مربوطه و کارایی و اثربخشی دانش آموختگان خود و مهمتر از همه میزان رضایت مندی آنان هستند. هر چه خدمات ارائه شده به وسیله مراکز آموزش عالی بهبود یابد باعث می شود تا کیفیت خروجی های آنها که معمولاً فارغ التحصیلان هستند. افزایش یابد که اثرات این بهبود کیفیت به سرتاسر جامعه تسّری می یابد و در نتیجه آن، بهبود کیفیت در تمامی بخش های جامعه نهادینه می-شود. برای انجام این تحقیق، که یک مطالعه توصیفی - مقطعی است از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است .ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد که با استفاده از شاخص های کیفیت خدمات سرکوآل(servqual) تهیه شده است. این پرسشنامه کیفیت را در ابعاد ضمانت و تضمین، پاسخگویی، همدلی، قابلیت اطمینان خدمت و شواهد فیزیکی و ملموس طی بیست و هفت سوال مورد سنجش قرار داده است.جامعه آماری تحقیق کلیه دانشجویان کارشناسی رشته های علوم پایه، علوم انسانی و فنی مهندسی مشغول به تحصیل در نیم سال اول 91-1390 (بجز دانشجویان ترم اول و دانشجویان انتقالی و میهمان) را شامل می شود.که تعداد آنان حدود 10000 نفر می باشد. حجم نمونه با توجه جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مرگان 375 نفر می-باشد. که به روش نمونه گیری نسبی یا طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و آزمون آماری ناپارامتریک خی دو استفاده گردید.مهمترین یافته های پژوهشی عبارتند از: میزان رضایت دانشجویان دانشگاه پیام نور بطور کلی از ابعاد ضمانت و تضمین، بعد پاسخگویی، بعد همدلی، بعد قابلیت اطمینان خدمت و بعد فیزیکی و ملموس در حد نسبتاً مطلوب می باشد. اما در عوامل تسهیل بحث و تبادل نظر و برخورداری اساتید از دانش تخصصی کافی، رفتار توأم با احترام اساتید با دانشجویان، ظاهر آراسته و مناسب و حرفه ای اساتید، میزان رضایت در حد مطلوب ارزیابی شده است و در مجموع میزان رضایت دانشجویان دانشگاه پیام نور از کیفیت خدمات آموزشی در حد نسبتاً مطلوب می باشد. یافته های مذکور بیانگر آن است که در این دانشگاه فرصتهایی برای ارتقاء کیفیت وجود دارد، لذا پیشنهادهای کاربردی برای بهبود هر چه بهتر کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده است

از جمله مباحثی که در زمره مباحث حقوقی مورد بحث و دقت نظر قرار می گیرد ، مسئله مرور زمان است. این مسئله هم در میان مباحث حقوق مورد بحث قرار گرفته و هم در میان مباحث کیفری مورد دقت واقع شده است. در حقیقت مرور زمان در حوزه ها ی مختلفی جریان دارد و به لحاظ مجاری آن اقسامی دارد. از قبیل مرور زمان مدنی ، مرور زمان تجاری ، مرور زمان جزائی ... نوشته حاضر تلاشی است علمی با صبغه تطبیقی میان مسئله مرور زمان در حقوق کیفری ایران و کشور مصر . در این نوشته ابتدا به سابقه تاریخی این ماهیت حقوقی در نظام حقوقی ایران ، پرداخته شده و آنگاه به بررسی جایگاه این مسئله در میان قوانین حقوقی کشور مصر توجه شده است. نکته ای که لازم به یادآوری است اینکه با توجه به تصویب فی الجمله لایحه مجازات اسلامی در سال 1390 ، در بررسی این مسئله حقوقی به این لایحه نیز به صورت مستقل توجه شده است. و در نهایت به بیان پیشنهادات مدنظر در مبحث مورد بحث اقدام شده است.

هدف از این پژوهش تحلیل محتوی تربیتی کتاب های قرآن و تعلیمات دینی دوره ی متوسطه با توجه به آیات قرآن کریم به منظور بررسی میزان استفاده آیات مربوط به اهداف غایی تربیت در کتب دینی می باشد. با توجه به ماهیت موضوع پژوهش، از روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا استفاده شده است. و برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی(فراوانی، درصد) استفاده شده است. جامعه ی آماری ، کتاب های قرآن و تعلیمات دینی دوره ی متوسطه (اول، دوم و سوم) سال تحصیلی 91/1390 است. با توجه به جایگاه بسیار بالای اهداف غایی تربیت در نظام جمهوری اسلامی واهمیت آن در این مقطع تحصیلی تصمیم بر این شد که با توجه به مقوله های اهداف غایی تربیت که شامل: هدایت و رشد، طهارت و حیات طیبه، قرب و رضوان، تقوی و عبادت و عبودیت می باشد. (باقری، 1389، ص 82-76) ابتدا به کمک نرم افزار نورالانوار2 که یک دانشنامه جامع با امکان جستجوی پیشرفته لغات می باشد، درصد فراوانی آیات دارای واژه های مربوط به اهداف غایی تربیت از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گیرد و با بررسی این فراوانی در کتب دینی دوره متوسطه مورد مقایسه قرار گیرد. در نهایت نتایج تحقیق نشان داد که به مقوله های هدایت و رشد، طهارت و حیات طیبه، قرب و رضوان، تقوی و عبادت و عبودیت در پایه های اول، دوم و سوم متوسطه در بیشتر موارد بیشتر از فراوانی آن در قرآن می باشد، فقط به مولفه ها ی هدایت و رشد در پایه دوم، قرب در پایه اول و سوم، تقوی در پایه سوم و عبادت و عبودیت در پایه دوم و سوم کمتر از فراوانی آن در قرآن می باشد. در کل فراوانی واژه های مطرح شده در آیات مربوط به اهداف غایی تربیت در کتب دینی دوره متوسطه در بیشتر موارد متناسب با درصد فراوانی واژه های مطرح شده در قرآن کریم می باشد

آموزش فلسفه به کودکان ابزاری برای رشد تفکر در کودکان محسوب میشود .هدف این پژوهش بررسی مبانی نظری اندیشه فلسفی لیپمن در زمینه آموزش فلسفه به کودکان و استخراج دلالت های تربیتی آن در زمینه اهداف ، اصول و روش های تربیت شناختی است.راهبرد پژوهش کیفی است و برای دست یابی به اهداف پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شدکه درآن داده هابه طورمستمرتحلیل می شوندوپس ازطبقه بندی داده هابراساس مولفه های پژوهش بااستفاده ازجدول موردتحلیل وتفسیرقرارمی گیرند.جامعه پژوهش در بررسی مبانی نظری اندیشه های لیپمن بررسی اندیشه های اندیشمندان فلسفی از دوره باستان تا معاصر و در زمینه رشد شناختی نیز جامعه مورد مطالعه دیدگاه های روان شناسانی بود که در زمینه تربیت شناختی به نظریه پردازی پرداخته بودند .از این رو نمونه مورد مطالعه در زمینه نظریه پردازان آموزش فلسفه به کودکان ازدوره باستان اندیشه های سقراط و افلاطون ، در دوره رنسانس اندیشه های دکارت ، کانت ، روسو و در دوره معاصر اندیشه های دیوئی ، پیرس ، مید ، گرامشی ، فریره ، هابرماس بود .همینطور نمونه مورد مطالعه در زمینه تربیت شناختی نیز اندیشه های ژان پیاژه ، ویگوتسکی و برونر بودند که اندیشه های این نظریه پردازان به طور عمیق مورد مطالعه و با استفاده از روش تحلیلی مورد تفسیر قرار گرفتند.یافته های این پژوهش نشان داد که دیدگاه لیپمن ضمن الهام گرفتن ازسقراط واندیشه های وی دارای همانندی ومشابهت فکری فراوان بابسیاری ازفلاسفه وصاحب نظران تربیتی است،همچنین این دیدگاه دارای کاربردهای بسیارمهمی درزمینه اصول،اهداف وروش های تربیت شناختی می باشد .کاربردهای الگوی لیپمن در زمینه اصول تربیت شناختی مشتمل بر اصل عقلانیت وتفکرآگاهانه،تعلیم وتربیت چون فرایندپژوهش،درهم تنیدگی وتوالی منطقی مراحل رشدوشاگردمحوری هدفمند،درزمینه اهداف تربیت شناختی بالابردن رشدتفکرانتقادی ومهارت های فردی واجتماعی کودکان و در زمینه روش های تربیت شناختی اجتماع پژوهشی والگوی تفحص گروهی می باشد

امروزه با رشد روز افزون اطلاعات، سازمان هایی می توانند در میدان رقابت موجود موفق عمل نمایند که قادر باشند جریان اطلاعات درون سازمانی و برون سازمانی خود را بشناسند و از آنها استفاده لازم را ببرند. سیستم های اطلاعاتی برای ایجاد جهش های ناگهانی در بهره وری، افزایش توان رقابتی و حفظ مزیت های رقابتی پایدار، قابلیت های قابل ملاحظه ای را دارا می باشند. امروزه فناوری اطلاعات به عنوان اصلی ترین عامل تغییر برای میل به اهداف فراسازمانی شناخته می شوند و با توجه به اطلاعات مناسبی که توسط این ابزار فراهم می آید می توان سیستم های استراتژیک سازمان را تدوین کرد. برای درک بهتر سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات (is/it) مدیران بایستی ابعاد وسیع تری از سازمان و مدیریت را با نگرش نوین شناسایی کرده و ارتباط آن را با is/it فراگیرند؛ چرا که مدیران ناگزیر به استفاده از این ابزار در سازمان های خود می باشند و چنانچه نسبت به اثرات مثبت و یا منفی بکارگیری این تکنولوژی ها درسازمان آگاهی لازم را نداشته باشند ممکن است در هدایت و مدیریت سازمان با مشکلاتی فراوان روبرو شوند و یا سازمان را از فرصت های فراوانی محروم سازند. این پژوهش با مدنظر قرار دادن نقش سیستم های اطلاعاتی در پیشبرد اهداف سازمان به دنبال ارزیابی میزان بلوغ سازمانی در دانشکده ها و بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران براساس مدل ارل است. برای پاسخ به پرسش اول پژوهش، بلوغ سازمانی به مفهوم کلی و هر یک از عوامل آن در مدیران تا چه میزان است؟ از مدل t تک نمونه ای استفاده می شود. برای پاسخ به پرسش دوم پژوهش، رتبه بندی عوامل بلوغ سازمانی در جامعه مورد مطالعه کدام است؟ از مدل فریدمن استفاده می گردد و برای پاسخ به پرسش سوم پژوهش، آیا بلوغ سازمانی به مفهوم کلی و هر یک از عوامل پنجگانه آن با ویژگی های فردی مدیران رابطه دارد؟ از مدل همخوانی مجذور کای و در صورت لزوم از مدل رگرسیون چند متغیری همزمان استفاده می شود. با استفاده از ادبیات موجود درباره بلوغ سازمانی، مدل ارل به عنوان مدل تحقیق انتخاب شد و در قالب پرسشنامه محقق ساخته 46 سوال طراحی و توزیع گردید. جامعه آماری این پژوهش مجموعه 300 نفر از مدیران هستند و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 151 تعیین و پرسشنامه ها توزیع گردید. برای تست پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 0.94 شد. از نظر هدف، تحقیق کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی است. نتایج حاکی از آن است که سیستم های اطلاعاتی دانشگاه علوم پزشکی تهران تا مرحله سوم یعنی کارمداری رشد نموده اند.

این پژوهش با هدف کلی تبدیل سازمان سنتی به سازمان یادگیرنده در تمام سطوح است ، و پاسخ به این سه پرسش انجام گرفت : 1- هریک از عامل های یادگیری سازمانی در جامعه مورد مطالعه تا چه میزان است ؟ 2- رتبه بندی عوامل یادگیری سازمانی در جامعه مورد مطالعه تا چه میزان است ؟ 3- آیا یادگیری سازمانی به مفهوم کلی و هریک از عوامل آن با ویژگی فردی مدیران رابطه دارد ؟ جامعه آماری پژوهش ، کارکنان شاغل در 11 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی در پست های مدیریتی، اداری بهداشتی ،پزشکی و ... ،در این پژوهش از تعداد نمونه در دسترس استفاده شده زیرا مدیران معمولا بعد از انتخاب ملز م به پاسخگویی نیستند و پس از توضیحات لازم در صورت موافقت پرسشنامه به آنها داده می شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای است با 48 سوال شامل 5 پاره تست شامل یادگیری ، تحول سازمانی ، توانمند سازی افراد ، مدیریت دانش ، به کارگیری فناوری است . روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و تشخیصی و اعتبار آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای هریک از پاره تست ها به ترتیب به مقدار 89/0f1=, 87/0f2=, 89/0= 3f، 91/0=4f, 88/0=5 f,، و برای کل تست 0.96 برآورد گردید. برای پاسخ به پرسش اول پژوهش از مدل t تک نمونه ای استفاده و نتایج حاصله نشان داد مدیران بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی ویژگی سازمان یادگیرنده به مفهوم کلی و هریک از متغیر های 5 گانه را در حد متوسط داراست. برای پاسخ به پرسش دوم از مدل فریدمن مشخص شد که یادگیری در رتبه 3 ، تحول سازمانی رتبه 1، توانمند سازی افراد رتبه 2، مدیریت دانش در رتبه4و به کارگیری فناوری در رتبه 5 قراردارند. برای پاسخ به پرسش سوم پژوهش ، پژوهش به وسیله مدل همخوانی مجذو رکای مشخص شد که هیچ یک از متغیر های 5 گانه با ویژگی فردی کارکنان رابطه وجود ندارد نتیجه گرفته می شود ویژگی های سازمان یادگیرنده و متغیرهای 5 گانه مستقل از ویژگی های فردی مدیران بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی است.

بیمارستان ها به عنوان مهمترین مراکز ارائه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی در سطح کشور در جهت ارتقای سلامتی افراد و اعاده سلامتی به بیماران،نیازمند مدیریت علمی و کارآمد در تمام سطوح است . این مهم بیمارستان های وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی را، بادراختیارداشتن نخبه ترین استادان ودانشجویان با بالاترین رتبه های ورودی،وکادرپزشکی وپرستاری باعالی ترین امکانات وخدمات ممکن،بیش ازسایرمراکز آموزشی ودرمانی درکانون توجه ومباحثات دامنه دار داخلی وبین المللی قرارداده است (جاکوبز 1991 ). این پژوهش با هدف ارزیابی بینش مدیریتی مدیران بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در گروه نمونه ای با حجم 261 نفر از مدیران این جامعه پژوهشی اجرا گردید. ابزار پژوهش شامل یک پرسشنامه تعدیل شده شخصیتی 40 سوالی بینش مدیران که توسط بنیاد یاد گیری بینش (1999 ) تهیه و توسط دکتر هومن (1383 ) ترجمه و بومی سازی شده است، این تحقیق به منظور پاسخگویی به این پرسش ها اجرا شده است : بینش مدیران از چه عواملی اشباع می شود،بینش مدیران به مفهوم کلی و در هر یک از عوامل آن در جامعه پژوهشی تا چه میزان است، یا عامل های بینش با ویژ گی های فردی مدیران رابطه دارد.اعتبارابزار سنجش به مقدار873/0برآوردگردید. برای رواسازی پرسشنامه علاوه برروایی همگرا وواگرا ازتحلیل مولفه های اصلی باچرخش واریماکس استفاده شد. نتایج نهایی تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که دترمینان ماتریس همبستگی 0000029/0عددی غیرصفر، ومقدارkmoبرابر798/0 ونتیجه آزمون کرویت بارتلت4709/3132 وبه لحاظ آماری درسطح کمتراز00001/0 معناداراست. درآخر9 عامل استخراج گردید، ضرایب عاملی کلیه عبارت ها بالاتر از 3 / 0 و5/53 درصدازواریانس کل بینش مدیران راتبیین می کند. 1- عامل ازادی عمل 2- عامل سر پرستی و نظارت 3- عامل انگیزش 4- عامل مسئولیت پذیری 5- عامل خلاقیت 6- عامل بهره وری 7 - عامل شایستگی 8 - عامل ارتبا طات 9 - عامل یادگیری. اجرای مدل tتک نمونه ای نشان داد سطح بینش در جامعه ای که گروه نمونه از ان استخراج شده هم در بینش کلی و هم در عامل های بینش بیش ازحدمتوسط و بالا ست . اجرای مدل همخوانی مجذورکای برای معناداربودن ، ورگرسیون خطی همزمان برای تعیین جهت رابطه نشان داد رابطه معنا داری بین بینش مدیران با جنسیت ، میزان تحصیلات ، شغل ، سن و سابقه کار بدست نیامد اما بین بینش و رشته تحصیلی رابطه معنا دار وجود دارد، به این صورت که در کارکنان با تحصیلات پرستاری بینش کلی بیش از کارکنان با تحصیلات غیر پرستاری است

بیمارستان ها به عنوان مهمترین مراکز ارائه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی در سطح کشور در جهت ارتقای سلامتی افراد و اعاده سلامتی به بیماران،نیازمند مدیریت علمی و کارآمد در تمام سطوح است . این مهم بیمارستان های وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی را، بادراختیارداشتن نخبه ترین استادان ودانشجویان با بالاترین رتبه های ورودی،وکادرپزشکی وپرستاری باعالی ترین امکانات وخدمات ممکن،بیش ازسایرمراکز آموزشی ودرمانی درکانون توجه ومباحثات دامنه دار داخلی وبین المللی قرارداده است (جاکوبز 1991 ). این پژوهش با هدف ارزیابی بینش مدیریتی مدیران بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در گروه نمونه ای با حجم 261 نفر از مدیران این جامعه پژوهشی اجرا گردید. ابزار پژوهش شامل یک پرسشنامه تعدیل شده شخصیتی 40 سوالی بینش مدیران که توسط بنیاد یاد گیری بینش (1999 ) تهیه و توسط دکتر هومن (1383 ) ترجمه و بومی سازی شده است، این تحقیق به منظور پاسخگویی به این پرسش ها اجرا شده است : بینش مدیران از چه عواملی اشباع می شود،بینش مدیران به مفهوم کلی و در هر یک از عوامل آن در جامعه پژوهشی تا چه میزان است، یا عامل های بینش با ویژ گی های فردی مدیران رابطه دارد.اعتبارابزار سنجش به مقدار873/0برآوردگردید. برای رواسازی پرسشنامه علاوه برروایی همگرا وواگرا ازتحلیل مولفه های اصلی باچرخش واریماکس استفاده شد. نتایج نهایی تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که دترمینان ماتریس همبستگی 0000029/0عددی غیرصفر، ومقدارkmoبرابر798/0 ونتیجه آزمون کرویت بارتلت4709/3132 وبه لحاظ آماری درسطح کمتراز00001/0 معناداراست. درآخر9 عامل استخراج گردید، ضرایب عاملی کلیه عبارت ها بالاتر از 3 / 0 و5/53 درصدازواریانس کل بینش مدیران راتبیین می کند. 1- عامل ازادی عمل 2- عامل سر پرستی و نظارت 3- عامل انگیزش 4- عامل مسئولیت پذیری 5- عامل خلاقیت 6- عامل بهره وری 7 - عامل شایستگی 8 - عامل ارتبا طات 9 - عامل یادگیری. اجرای مدل tتک نمونه ای نشان داد سطح بینش در جامعه ای که گروه نمونه از ان استخراج شده هم در بینش کلی و هم در عامل های بینش بیش ازحدمتوسط و بالا ست . اجرای مدل همخوانی مجذورکای برای معناداربودن ، ورگرسیون خطی همزمان برای تعیین جهت رابطه نشان داد رابطه معنا داری بین بینش مدیران با جنسیت ، میزان تحصیلات ، شغل ، سن و سابقه کار بدست نیامد اما بین بینش و رشته تحصیلی رابطه معنا دار وجود دارد، به این صورت که در کارکنان با تحصیلات پرستاری بینش کلی بیش از کارکنان با تحصیلات غیر پرستاری است.

این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر شکل گیری هویت اجتماعی دانش آموزان متوسطه شهر بدره استان ایلام از سه بعد دینی ، خانوادگی و ملی شکل گرفته است.فرضیات اصلی این تحقیق عبارتند از : جنس، پایگاه اقتصادی – اجتماعی ، میزان رضایت از خود ، درونی شدن ارزشها ، هماهنگی ارزشهای گروهی ، تایید دیگران که بر هویت اجتماعی دانش آموزان موثر می باشند . این تحقیق به شیوه پیمایشی انجام شده و از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است . جامعه آماری تمام دانش آموزان پایه اول و دوم و سوم متوسطه بدره (1500 نفر) می باشند . حجم نمونه 333 نفر شد که 173 نفر دانش آموز پسر و 160 نفر دانش آموز دختر را در بر می گیرد . شیوه نمونه گیری تصادفی ساده است که نمونه ها از رشته های عمومی ، انسانی ، تجربی ، ریاضی ، فنی و حرفه ای و کار و دانش به تفکیک جنس و پایه تحصیلی به صورت تصادفی انتخاب شده است . در این تحقیق داده ها در دو سطح توصیفی و تحلیل دو متغیره با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در سطح توصیفی از جداول فراوانی توزیعی و توزیع درصدی داده ها استفاده شده است در تحلیل دو متغیره از آزمون کااسکوئر ( خی دو ) بدلیل اسمی-ترتیبی بودن متغیرها و ضریب همبستگی گاما به دلیل ترتیبی-ترتیبی بودن سطح سنجش متغیرها استفاده شده است.. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مستقل (جنس ،پایگاه اقتصادی- اجتماعی ، هماهنگی ارزشهای گروهی) با متغیر وابسته هویت اجتماعی و سه بعد آن (ملی ، دینی، خانوادگی) رابطه معنا دار مثبت وجود داشت . یعنی با افزایش متغیرهای مستقل متغیر وابسته هم افزایش می یابد . و بین متغیر رضایت افرادازخود،درونی شدن ارزشهاوتأییدیگران با هویت اجتماعی رابطه معناداری وجود نداشت

خودکارآمدی معلمان نقش اساسی در تربیت و آموزش دانش آموزان دارد. لذا وجود هر گونه مشکل در خودکارآمدی معلمان می تواند بر عملکرد شغلی آنها تأثیر گذاشته و به جامعه دانش آموزی و طبیعتاً آینده کشور منتقل شود.تقویت و توجه به ویژگی خودکارآمدی در عملکرد معلمان ، مستلزم شناسایی عوامل پیشایندی یا تعیین کننده آن می باشد. یکی از این عوامل که می تواند خودکارآمدی معلمان را تحت تأثیر قرار دهد و در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است هوش معنوی می باشد. هوش معنوی بعنوان درجه غایی از هوش انسانی مطرح می باشد که از باورهای اساسی فرد نشأت می گیرد بر رفتارهای او تأثیر می گذارد.بنابراین هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین هوش معنوی و خودکارآمدی دبیران می باشد . برای انجام این تحقیق تعداد 107 پرسش نامه در بین دبیرانی که توسط نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند توزیع گردید . که برای سنجش متغیرها از پرسش نامه هوش معنوی کینگ و خودکارآمدی دبیران بندورا استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادها حاصل از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون ومعادلات ساختاری نیز نشان داد که رابطه مثبتی بین هوش معنوی و خود کارآمدی وجود دارد که این رابطه برابر با 81% بوده است و همچنین در بین ابعاد هوش معنوی آگاهی متعالی بیشترین رابطه را با خود کارآمدی داشته است نتایج تحقیق همچنین بیانگر این می باشند که هوش معنوی متغیر قابل رشد و پرورش می باشد و توجه به این بعد می تواند در افزایش خودکارآمدی معلمان نقش اساسی ایجاد کند

پژوهش حاضر با عنوان بررسی رابطه هوش هیجانی با فرسودگی شغلی در بین معلمان شهر خواجه با هدف بدست آوردن رابطه بین هوش هیجانی و فرسودگی شغلی معلمان انجام گردید. جامعه آماری این تحقیق را کلیه معلمان ابتدایی شهر خواجه تشکیل دادند و نمونه آماری شامل معلمان شهر خواجه بودند که در سال تحصیلی 1390-1391 در ادره آموزش و پرورش شهر خواجه از استان آذربایجان شرقی اشتغال داشتند تعداد کل معلمان شهر خواجه 230 نفر بودند که از بین آنها و با انتخاب تصادفی ساده 139 نفر پرسشنامه هارا پر کردند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه – فرسودگی شغلی معلمان ماسلاچ و هوش هیجانی سیبر یا شرینگ استفاده شد . نتایج نشان می دهد که بین هوش هیجانی و فرسودگی شغلی رابطه منفی 40/0 در سطح p<0/001معنی دار است همچنین تحقیق فوق نشان می دهد که بین کلیه مولفه های هوش هیجانی و فرسودگی شغلی رابطه منفر و معنا داری برقرار است.

کسب مهارت های زندگی که عمدتا ً از دوران کودکی آغاز می شود، موجب می گردد تا فرد به مجموعه ای از توانایی ها در زمینه سازگاری در رفتار دست یابد و با ایفای نقش های اجتماعی در کمال ایمنی با مسائل و نیازهای خود روبروشود و به حل و فصل آن ها مبادرت نماید.در اینجا نقش نهاد های آموزشی به خوبی روشن می شود.امروزه نهادهای آموزشی به آموزش انواع مهارت های زندگی به کودکان و نوجوانان می پردازند و آنان را برای زندگی اجتماعی مثبت و مفید و تسریع روند رشد و توسعه جامعه آماده می سازند بنابراین ضرورت دارد تا انواع مهارت های زندگی در کتاب های درسی،خصوصا ً در دوره ابتدایی مورد بررسی قرار گیرند.بنابراین هدف از انجام این پژوهش نیز تحلیل محتوای کتاب های فارسی بخوانیم دوره ابتدایی از بعد تقویت مهارت های زندگی می باشد مهارت هایی که در این پژوهش تحلیل شدند عبارتند از مهارت خودآگاهی،مهارت همدلی،مهارت روابط بین فردی،مهارت حل مسئله و مهارت تفکر خلاق.روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیل محتوا با استفاده از روش آماری توصیفی و برگرفته ازروش ویلیام رومی می باشد. جامعه آماری این پژوهش نیز "کتاب های فارسی بخوانیم" دوره ابتدایی در پنج پایه اول،دوم سوم،چهارم و پنجم ابتدایی است. و نمونه آماری نیز دو بخش متن و فعالیت کتاب ها می باشد. یافته های بدست آمده از تحلیل نشان می دهد که بین میزان توجه به هر یک از مولفه ها ی آموزش مهارت های زندگی تفاوت وجود دارد. به طوریکه مهارت همدلی با 10/30 درصد بیشترین و پس از آن به ترتیب مهارت خودآگاهی با 05/29 درصد ،مهارت روابط بین فردی با 51/17 درصد ، تفکر خلاق با 78/13 درصد و مهارت حل مسئله با 19/10 درصد بکار گرفته شدند.

تحقیق حاضر به ارز یابی عملکرد دانشگاه پیام نور استان گلستان بر اساس مدل برتر efqm می پردازد. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمامی کارکنان دانشگاه پیام نور استان گلستان که 180 نفر می باشد و 123 نفر نمونه آماری بر طبق جدول مورگان و کرجسی تعیین شد و نوع تحقیق توصیفی - پیمایشی میباشد . برای گردآوری داده های مورد نظر از پرسشنامه استفاده شده است. به این منظور پرسشنامه ی استاندارد efqm مشتمل بر 41 سوال بین 123 نفر نمونه آماری که بصورت تصادفی ساده انتخاب شده است ، توزیع گردید . پس از جمع آوری داده ها، سوال ها، در سطح اطمینان 95 درصد براساس روش آماری خی دو مورد بررسی قرار گرفتند. سپس نتیجه گیری از آزمون سوال ها صورت گرفت، در مجموع نتایج آزمون سوال ها حاکی از آن بود که دانشگاه پیام نور استان گلستان در حوزه های کارکنان، شراکتها و منابع، نتایج کارکنان و عملکرد های کلیدی در حد متوسط عمل کرده و رو به پیشرفت است. در حوزه های فرایند ها، نتایج مشتری نیز در حد متوسط عمل کرده ولی نسبت به حوزه های دیگر پیشرفت کم تری داشته است.

چکیده هدف ازاین پژوهش بررسی تأثیر برنامه درسی و فعّالیّتهای پرورشی از دیدگاه دبیران و مربیّان پرورشی مدارس راهنمایی شهرستان گنبدکاووس می باشد.روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است، ابزار جمع آوری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است مشتمل بر 25 سوال (13 سوال مربوط به برنامه درسی و12 سوال مربوط به فعّالیّتهای پرورشی) بسته پاسخ که برای روایی محتوایی که معمولاً توسط افراد متخصص تعیین می شود، استفاده شده است و پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 81%برآورد شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه دبیران564نفر و مربیّان پرورشی 108نفر، شهرستان گنبدکاووس در سال تحصیلی92-1391می باشد، که نمونه آماری طبق جدول کرجسی ومورگان 234 دبیر و 86 مربی بوده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های آماری توصیفی فراوانی،جداول، درصد، میانگین، انحراف معیار و از آمار استنباطی نیز از آزمون تی یک نمونه ای وتی دونمونه ای(بادونمونه ای مستقل) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از یافته های این پژوهش نشان می دهد که از نظر دبیران و مربیّان پرورشی برنامه درسی بر تربیت دینی دانش آموزان موثراست، همچنین از نظر پاسخ دهندگان فعّالیّتهای پرورشی نیز بر تربیت دینی دانش آموزان موثر می باشد، امّا در مقایسه با نظریات آن ها تفاوت معناداری بین نظرات دبیران و مربیّان پرورشی در تأثیر فعّالیّتهای پرورشی بر تربیت دینی دانش آموزان وجود دارد. مربیّان پرورشی معتقدند که فعّالیّتهای پرورشی مدارس راهنمایی نسبت به برنامه درسی تأثیر بیشتری بر تربیت دینی دانش آموزان دارند. کلید واژه ها: برنامه درسی، فعّالیّتهای پرورشی، تربیت دینی، دوره راهنمایی.

انگیزش از موضوعات و مفاهیم اساسی در مدیریت سرمایه ای انسانی بوده و آثار و نوشته های بسیاری در خصوص انگیزش از سوی دانشمندان مختلف مطرح شده که در آنها هم از نظر تئوریک و هم از نظر تجربی، فنون انگیزشی مورد استفاده توسط مدیران برای بهبود عملکرد افراد مورد بحث و بررسی گرفته است. نظریه پردازان کلید موفقیت سازمانی را مدیریت موثر نیروی انسانی می دانند و با وجود حرکت سریع سازمانها به سوی فن آوری، نقش انسان به عنوان عامل حیاتی و استراتژیک سازمان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. از اینرو جلب رضایت کارکنان و علاقمند کردن بیشتر آنها به شغل مورد تصدی و در نتیجه برآورده شدن اهداف سازمانی از اهمیت خاصی برخوردار است.

فرزندان شاهد نسلی بازمانده از سلاله ای شریف هستند که شرایط ونیازهای ویژه ای دارند.لذا باید برای آنها برنامه های مکمل ویژه ای طراحی کرد.دراین خصوص آموزشهای مکمل کانونهای فرهنگی وهنری شاهد وامور ایثارگران یکی از این برنامه ها است.هدف از اجرای این پژوهش تأثیر آموزشهای کانون فرهنگی، هنری شاهد و ایثارگران در تربیت دینی فرزندان شاهد و ایثارگر می باشد. با توجه به ماهیت موضوع پژوهش روش تحقیق علی مقایسه ای و نوع آن کاربردی است. به منظوراجرای پژوهش تعداد78 دانش آموز شاهدو ایثارگر دوره دبیرستان شهرکرمان درسال تحصیلی91-90 تحصیل می کردند به عنوان نمونه انتخاب شدند. دانش آموزان انتخاب شده در سه گروه قرار داشتند.نتایج آمار توصیفی،تحلیل واریانس یک طرفه وآزمون توکی نشان داد که آموزشهای کانون فرهنگی شاهد تاثیر معنی داری برتربیت دینی فرزندان شاهد و ایثارگر دوره دبیرستان داشته است. تفاوت نمرات بدو ورود دانش آموزان به کانون ونمرات زمان پژوهش در دروس اخلاق،احکام وقرآن معنی دار بود.اما دردرس معارف هیچگونه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.درمقایسه سه گروه دانش آموزان شاهد و ایثارگر بین میانگین نمرات گروه های اول وسوم با گروه دوم بی بهره از آموزشهای هر نوع کانون بودند تفاوت معنی دار بود.یعنی دانش آموزان بهره مند از برنامه های کانون فرهنگی شاهد و امور ایثارگران وسایر کانون های فرهنگی از وضعیت بهتری درآموزش تربیت دینی برخوردار بودند.

هدف از این تحقیق بررسی کمی و کیفی برنامه های تربیت دینی دانش آموزان،شناسایی میزان تاثیر هر یک از عوامل منش،دانش،بینش و روش در تربیت دینی و اطلاع از میزان تفاوت نگرش مدیران،معاونان، نماینده دبیران ومربیان پرورشی نسبت به تاثیر هریک از عوامل ذکر شده است. روش تحقیق از نوع زمینه ای (پیمایشی) است و جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه نگرش سنج بوده است که بین جامعه آماری که شامل تمامی اعضای ستاد تربیتی مدارس راهنمایی شهر جیرفت می باشند توزیع گردید. در این تحقیق پنج فرضیه اصلی وجود دارد که برای واکاوی حد و مرز بین مفاهیم آنها در ابتدا به بررسی مفاهیم اساسی تربیت دینی پرداخته می شود. سپس رابطه ی بین متغییر های منش،دانش،بینش و روش در فرضیات تحقیق از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی(تحلیل واریانس،آزمون t) مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد ونیز نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین نگرش اعضای ستاد تربیتی در پاسخ به سوالات هر کدام از چهار متغیر (منش،دانش،بینش و روش)وجود ندارد، لیکن بین نگرش اعضای ستاد تربیتی با رشته تحصیلی متفاوت، مدرک تحصیلی متفاوت و سنوات خدمت متفاوت نسبت به تاثیر چهار متغیر (منش،دانش،بینش و روش ) تفاوت وجود دارد. روش جمع آوری اطلاعات: از طریق پرسشنامه نگرش سنج محقق ساخته با 50 سوال که اعتبار و روایی آن محاسبه گردیده است جمع آوری شد. نتایج تحقیق: در ارتباط با فرضیه شماره 1 با توجه به محاسبه تحلیل واریانس تفاوت معنی داری بین نگرش های اعضای ستاد در پاسخ به سوالات متغیرهای منش، دانش، روش و بینش دیده نشده است. در ارتباط با فرضیه شماره 2نتایج نشان داد که فرض صفر رد شده و بین نگرش اعضای ستاد تربیتی با رشته های مختلف تفاوت معنی داری وجود دارد. در ارتباط با فرضیه شماره 3 پس از انجام تحلیل واریانس فرض صفر رد شده و تفاوت معنی داری بین نگرش اعضای ستاد تربیتی با مدرک تحصیلی متفاوت نسبت به 4 عامل مطروحه وجود داشت. در ارتباط با فرضیه شماره 4 نتایج نشان داد که فرض صفر رد شده و دبیرستانهای دخترانه نگرش مثبت تری نسبت به تأثیر منش، دانش و بینش در تربیت دینی دارند. در ارتباط با فرضیه 5پس از انجام تحلیل واریانس فرض تحقیق تأیید شده و تفاوت معنی داری وجود داشت.

هدف این پژوهش تعیین و ارزیابی سبک های مدیریت انضباط و کنترل کلاس درس معلمان مقطع دبیرستانهای شهرستان بروجن بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه ی دبیران دبیرستانهای شهر بروجن در سال تحصیلی 91-1390بود. جامعه ی آماری شامل 275نفر از دبیران، و حجم نمونه نیز با روش نمونه گیری خوشه ای120نفر انتخاب شد که 100 پرسشنامه برگشت داده شد. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه ی استاندارد فرم بازخورد معلم تاکمن بود که جهت تعیین سبک های مدیریت انضباط و کنترل کلاس درس بر اساس برنامه ریزی- ساختاردهی و نظارت از پیش تعیین شده، مدیریت انضباط و کنترل کلاس درس مبتنی بر ویژگی های شخصیتی مثل مهربان بودن یا پرخاشگر بودن، مدیریت انضباط و کنترل کلاس درس مبتنی بر دادن آزادی کامل به دانش آموزان و انعطاف پذیری، مدیریت انضباط و کنترل کلاس درس بر اساس احترام، توجه و پذیرش گرم دانش آموزان و مدیریت انضباط و کنترل کلاس درس بر اساس شیوه های خلاق و دادن اجازه برای تغییر در محیط کلاس درس به کار گرفته شد. ضریب پایایی این پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/. برآورد گردید. به منظور تحلیل استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک راهه، آزمون t?hottelling و آزمونlsd استفاده شد. نتایج نشان داد: بیشترین میانگین نمره مربوط به سبک مدیریت کلاس بر اساس احترام، توجه و پذیرش گرم دانش آموزان و کمترین میانگین نمره مربوط به سبک مبتنی بر دادن آزادی کامل به دانش آموزان و انعطاف پذیری بود. سبک مدیریت کلاس مبتنی بر برنامه ریزی- ساختاردهی با رشته تحصیلی تفاوت معناداری داشت. بین سبک های مدیریت کلاس با مدرک تحصیلی و ساعات آموزش ضمن خدمت تفاوت معناداری نشان داده نشد ولی سبک مدیریت کنترل کلاس بر اساس احترام و پذیرش گرم دانش آموزان با سابقه خدمت تفاوت معناداری داشت.

داشتن مدیران با ذهن های فلسفی یکی از عواملی است که تبعات آن بر ابعاد مختلف فرد و سازمان تاثیرگذار است.هدف پژوهش حاضر«بررسی ذهنیت فلسفی و مهارتهای ارتباطی مدیران مدارس متوسطه دخترانه از دید کارکنان آنها»میباشد که از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش کلیه مدیران مدارس متوسطه دخترانه شهرستان بجنورد که 15نفر میباشد با حجم نمونه 10 نفر. یافته های پژوهش نشان داد که بین ذهنیت فلسفی با مهارتهای ارتباطی مدیران از دید کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد و بین ذهنیت فلسفی و مهارتهای ارتباطی از دید خود آنها رابطه عکس وجود دارد.

تربیت اخلاقی حیط? بسیار وسیعی از آموزه های تربیتی را شامل می شود .هدف از این تحقیق بررسی سیر تاریخی تربیت اخلاقی در دین اسلام است اما از آنجائیکه تربیت اخلاقی در اسلام ، همانند سایر ادیان و آیین ها ی بشری عرص? وسیعی از آموزه ها را در بر می گیرد ، موضوع ((تعقّل))و (( تعبّد )) در تربیت اخلاقی در تاریخ اسلام مورد بررسی قرار گرفت . تعقّل به معنی استفاده از عقل و خرد در شناخت حق و حقیقت و دوری از جهل و ضلالت و تعقّل اخلاقی به معنی شناخت اخلاق جهت تخلّق به اخلاق الهی است . تعبّد به معنی عبودیت و تسلیم بی قید و شرط در برابر اوامر الهی است و تعبّد اخلاقی به معنی خالص سازی تمامی اعمال برای خداست . زیرا در آموزه های ائم? معصومین (ع ) انجام عمل برای خدا ، عین اخلاق است . بنابراین این تحقیق برای پاسخ به این سوال است که تعبّدی و تعقّلی بودن تربیت اخلاقی در سیر? ائم? معصومین (ع ) چگونه می باشد ؟ و سیر تاریخی تربیت اخلاقی تعقّلی و یا تعبّدی در اندیشه و آراء اندیشمندان مسلمان ایرانی از صدر اسلام تا دوران معاصر به چه صورت بوده است ؟ با استفاده از منابع اصلی و اسناد و مدارک مربوطه و تالیفات اندیشمندان مسلمان ، اطلاعات لازم جمع آوری و با استفاده از روش توصیفی و استنباطی ، اطلاعات بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و به سوالات تحقیق پاسخ داده شد . - تعبّد و تعقّل در سیره و سنّت ائم? معصومین (ع )دو مفهوم کاملاً متوازن و متعادل بوده و در مسیر رسیدن انسان به سعادت و کمال که قرب الهی می باشد ، تعقّل به عنوان ابزار شناخت و آگاهی و تعبّد به عنوان مسیر سیر و سلوک قلمداد می گردند . - در دوران پس از ائم? معصومین (ع ) به دلیل تحولات سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی جوامع مسلمین ، اندیشه های متعادل اسلام دچارتغییراتی گردید که منجر به عقل گرایی وسنگینی وزن? تعقّل در قرون دوم و سوم و چهارم و نقل گرایی و گرایش تعبّدی در قرون پنجم و ششم و هفتم گردید . در قرون بعدی با گرایشات کلامی زمینه سازش تعقّل و تعبّد کم کم فراهم شده و در دوران معاصر اندیشمندانی مثل محقق نراقی ، علامه طباطبائی و استاد مطهری با استفاده از ظرفیتهای عقل گرایی و نقل گرایی ، تعالیم اصیل اسلامی را - همانند صدر اسلام - ارائه نمودند .

چکیده این پژوهش با هدف تبیین جایگاه تعارضات اخلاقی در میان معلمان ابتدایی شهر کرمان انجام شده است , جهت انجام این تحقیق تعداد4100نفراز معلمان مقطع ابتدائی به عنوان جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفتند سپس با استفاده از فرمول کوکران 351 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده , پس از مطالعه مقدماتی و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در زمینه تعارض اخلاقی با استفاده پرسشنامه استاندارد شده و برای سنجش شاخص ها ، گویه های درست انتخاب گردید در مرحله بعد با استفاده از پرسشنامه 40 سوالی , شاخص های : شفاف سازی دریافتها وبرداشتها - توجه به نیازها بجای خواسته ها- ایجادرابطه.همکاری.مثبت.وقدرتمند - تمرکزبرآینده.بایادگیری.ازگذشته.ها- بسط وارائه کارهای شدنی هدف گذاری گام به گام تاعمل - ایجادتوافق.های مبتنی برسود متقابل مورد بررسی قرار گرفتند جهت سنجش همبستگی درونی شاخص های مورد مطالعه (پایایی ) با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ مقدار 75/0 گزارش شده که نشان می دهد پرسشنامه مذکور از قابلیت اعتماد بالائی برخوردار است . داده های استخراج شده از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار18 spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت در تجزیه وتحلیل داده ها در سطح توصیفی جداول ونمودارها مربوط به هر کدام از ویژگیها ومتغیرها ترسیم شد ودر بخش امار استنباطی نیز فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری مناسب تجزیه وتحلیل شدند که در این بخش به نتیجه گیری از تحقیق می پرداریم 1- بین سبکهای تعارض اخلاقی معلمان با مدرک تحصیلی انها رابطه معناداری وجود ندارد 2- بین سبکهای تعارض اخلاقی معلمان با سن انها رابطه معناداری وجود ندارد 3- بین سبکهای تعارض اخلاقی معلمان با سابقه خدمت انها رابطه معناداری وجود ندارد 4- بین سبکهای تعارض اخلاقی معلمان با جنسیت انها رابطه معناداری وجود دارد

این پژوهش باهدف بررسی میزان صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه استان کرمان انجام شده است. برای تحقق هدف مذکور ،ابتدا عوامل صلاحیت حرفه ای معلمان از قبیل: میزان تحصیلات، گرایش تحصیلی، تجربه آموزشی، میزان آموزش های ضمن خدمت و مهارت های تدریس و کلاسداری ازمرورمتون وپیشینه پژوهش وبراساس مبانی نظری تحقیق استخراج شدوبراساس آن پرسشنامه تدوین گردیدروائی محتوایی پرسشنامه راصاحبنظران تائیدکردندوپایائی آن پس ازاجرای مقدماتی ازطریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ %83محاسبه گردید. جامعه آماری پژوهش عبارت است از: کلیه دبیران مقطع متوسطه ناحیه1 شهرکرمان، دربخش دولتی وغیردولتی، درسال 90 ـ 90 که تعداد515نفرمی باشند.برای تعیین حجم نمونه تعداد220 نفر از دبیران به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای ازبین 8دبیرستان ناحیه ،1به تعداد4دبیرستان دخترانه و4دبیرستان پسرانه وازهرکدام 2دبیرستان دولتی و2دبیرستان غیردولتی ودرنهایت به صورت تصادفی ساده بین دبیران پرسشنامه ارائه گردید. داده های مورد نظر برای تحقق هدف پژوهش توصیفی با روش پیمایشی ، از طریق پرسشنامه محقق ساخته به صورت سوالات بسته پاسخ جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده از طریق آمار توصیفی نظیر توزیع فراوانی درصد نمودار و آمار استنباطی نظیر آزمون فرض استقلال (آزمون کای دو پیرسون) و آزمون میانگین (پیرسون) وآزمون tتجزیه و تحلیل شد. تجزیه وتحلیل نتایج تحقیق نشان داد که: سطح صلاحیت حرفه ای دبیران استان کرمان پائین ترازحدمتوسط است . بین صلاحیت حرفه ای دبیران مدارس دولتی وغیردولتی تفاوت وجوددارد. بین صلاحیت حرفه ای دبیران زن ومردتفاوت وجودندارد. بین صلاحیت حرفه ای باسابقه تدریس دبیران رابطه معناداری وجوددارد. وضع موجودصلاحیتهای حرفه ای دبیران نشان می دهدکه در زمینه عوامل مدرک تحصیلی، گرایش تحصیلی، تناسب رشته با درس مورد تدریس، گذراندن دوره های ضمن خدمت وضعیت دبیران متناسب بااین مقطع است اما در زمینه ی مهارت روشهای آموزشی به خصوص روش های متنوع و ابتکار و خلاقیت در زمینه موضوع درسی و توجه به تفاوت های فردی و افزایش دانش افزایی در سطح پایینی قرار دارد.

پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان مهارت حرفه ای و تخصصی معلمان دوره ی ابتدائی شهر تالش در فرایند یاددهی- یادگیری و را ههای ارتقا آن انجام گرفت. اهداف کلی این پژوهش : مطالعه قابلیت های (شناختی،عاطفی، روانی- حرکتی) معلمان مدارس ابتدائی شهر تالش با اهداف تعیین شده در فرایند یاددهی- یادگیری دوره ی ابتدائی می باشد. یکی از شاخص های مهم هر مطالعه توجه و بررسی ویژگی های جمعیت شناختی جامعه مورد مطالعه است از این رو این تحقیق به بررسی عواملی نظیر جنس، سن، سطح تحصیلات،سابقه ی خدمت، پایه ی تدریس،میانگین معدل نمرات کلاس،شرکت در کلاس های آموزشی ضمن خدمت معلمان و ارتباط آن با توانمندی حرفه ای و تخصصی آنان برآمده است این تحقیق از نوع توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد و برای تجزیه و تحلیل از آمار استنباطی استفاده شده است. با توجه به سطح سنجش متغییرها ی مورد بررسی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است نتایج نشان می دهد بین میانگین قابلیت های شناختی ،انگیزشی و ارتباطی معلمان با میانگین کسب شده تفاوت معنی داری در سطح 1% مشاهده شده است بطوریکه میانگین نظری قابلیت های معلمان (96) از میانگین کسب شده (131) کمتر بوده است. به سخن دیگر، معلمان در این مطالعه میانگین میزان قابلیت های خود را در مدارس دوره ی ابتدائی بیشتر از میانگین فرضی/ نظری می بینند.

چکیده نحوعربی، دستورزبان فارسی وعلم معانی مباحثی است که به صورت واحدهای مستقل درسی دررشته زبان و ادبیات فارسی تدریس می شود، درحالی که مطالب مطرح دراین سه حوزه دارای پیوندی عمیق است و نادیده گرفتن این پیوند همواره مشکلاتی را برای درک صحیح این مباحث - بویژه برای دانشجویان- به همراه داشته است. دراین پژوهش کوشش شده است هریک از مباحث مربوط به بخش مرفوعات نحوعربی یعنی فاعل، نایب فاعل، مبتدا و خبر ابتدا درمنابع معتبر نحوعربی-که غالباً دردوره های کارشناسی وکارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی تدریس می شود- بررسی و سپس با مباحث مشابه در متون معتبر دستورزبان فارسی مقایسه شود و سرانجام جایگاه هرمبحث درعلم معانی تبیین گردد. یکی از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش تبیین این نکته است که مطالعه و تدریس تطبیقی مباحث این سه حوزه، به درک و دریافت بهترو بنیادی تر مطالب می انجامد. از دیگر دستاوردهای این پژوهش، تحلیل اختلاف نظرهای مطرح درآثار دستورزبان فارسی با توجه به مباحث مشابه در نحوعربی است. همچنین تا حدامکان کوشش شده است جایگاه هرمبحث درعلم معانی تحلیل شود تا معلوم گردد که دانش نحوعربی و دستورزبان فارسی تا چه اندازه در دریافت صحیح از مباحث علم معانی موثر است. کلید واژه ها: مرفوعات ، نحوعربی ، دستورزبان فارسی ، علم معانی

این تحقیق با هدف ارزیابی کیفیت تربیت دینی در دانش آموزان دختر و پسر مقطع راهنمایی شهرستان قم در پی آن است تا میزان عملکرد تبیینی ، علکرد تحرک درونی ، عملکرد معیار و عملکرد نقادی معلمان و رتبه بندی آنها و نیز ارتباط آنها را با ویزگی های فردی معلمان را تعیین نماید . جامعه آماری در این تحقیق معلمان دینی مرد و زن و همچنین دانش آموزان دختر و پسر در سه پایه مقطع راهنمایی در چهار ناحیه شهری شهرستان قم می باشد . تعداد معلمان دینی زن و مرد چهار ناحیه 419 نفر و تعداد دانش آموزان دختر و پسر راهنمایی در نواحی ذکر شده 47038 نفر است . که برای انتخاب نمونه از این تعداد،با استفاده ازجدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ، تعداد 200 نفر معلم دینی مرد و زن و تعداد 380 نفر دانش آموز دختر و پسر در مقطع راهنمایی به نسبت نواحی ذکر شده تعیین گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق دو پرسشنامه محقق ساخته (پرسشنامه دانش آموزان و پرسشنامه معلمان)شامل 15 سوال در مورد تدریس درس دینی معلمان دینی مبتنی بر معیارهای ذکر شده است . برای پاسخ به پرسش اول پژوهش عملکرد کیفی در مفهوم کلی و هر یک از عوامل آن شامل عملکرد تبیینی و تحرک درونی، معیار و نقادی در معلمان تا چه میزان است؟ از مدل t تک نمونه ای استفاده گردید. میزان عملکرد کیفی در مفهوم کلی و هر یک از عوامل آن شامل عملکرد تبیینی و تحرک درونی، معیار و نقادی در معلمان از میانگین بالاتر است. با توجه به میانگین های به دست آمده عملکرد تبیین و عملکرد معیار به میزان مطلوب تر و بیشتری از میانگین قرار دارند. برای پاسخ به پرسش دوم پژوهش (رتبه بندی عوامل تربیت دینی در جامعه مورد مطالعه کدام است؟) از مدل فریدمن استفاده گردید.در جامعه معلمان دینی قم،متغیر عملکرد تبیین در بالاترین رتبه، متغیر معیار در رتبه دوم،متغیر تحرک درونی در رتبه سوم و متغیر نقادی در رتبه چهارم قرار دارد. برای پاسخ به پرسش سوم تحقیق:آیا تربیت دینی به مفهوم کلی و هر یک از عوامل آن با ویژگی های فردی معلمان دینی رابطه دارد؟ از آزمون ضریب همبستگی گاما استفاده شده است تا روابط میان عملکرد تربیت دینی معلمان و مولفه های آن را با متغیرهای مورد مطالعه ذکر شده را تجزیه و تحلیل کند.در نهایت به این نتیجه رسید که بین سن ، سابقه خدمت و تعداد سنوات خدمت در تدریس درس دینی معلمان و میزان عملکرد تبیینی ، عملکرد معیار و عملکرد کیفی آنها رابطه معناداری وجود دارد. در حالی که بین سن ،سابقه خدمت و تعداد سنوات تدریس درس دینی معلمان و عملکرد تحرک درونی و عملکرد نقادی آنها رابطه معناداری وجود ندارد . و نیز بین میزان تحصیلات ، تعداد شرکت در سمینارهای مربوطه ، تعداد شرکت در کلاس های ضمن خدمت ، تعداد مطالعه پژوهش های مرتبط با درس دینی معلمان و عملکرد تبیینی ، عملکرد تحرک دینی ، عملکرد معیار ، عملکرد نقادی و عملکرد کیفی آنها رابطه معناداری وجود ندارد.نظر دانش آموزان و معلمان در خصوص مولفه های مورد بررسی هم جهت بود.

این پژوهش با هدف بررسی روش های تدریس آسیب زا در تربیت دینی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان عنبرآباد واقع در جنوب استان کرمان بر اساس نظریه رونالد گلدمن انجام گرفته است . جامعه آماری با حجم نمونه یکسان وگرد آوردی داده ها از طریق سرشماری انجام گرفته که تعداد کل 85 نفر زن و مرد بودند. برای سنجش روایی سوالات پرسش نامه از نظر استاد راهنما و استاد مشاور مربوطه استفاده گردید و برای سنجش پایایی از روش آلفای کرانباخ استفاده شده است که ضریب آن 84/0 بدست آمد . برای تجزیه و تحلیل داده هااز مدل t تک نمونه ای ، گاما و خی دو، با استفاده از نرم افزار spss استفاده شده است . نتایج این پژوهش نشان داد که روش تدریس مورد نظر رونالد گلدمن در نظریه تفکر دینی خود بیش تر تاکید بر استفاده از روش های تدریس فعال و آموزش مفاهیم دینی برای دانش آموزان مقطع ابتدایی (سنین 7 تا 13 سال ) استفاده از روش های عینی می باشد . همچنین نتیجه گیری شد که بیش از 64 درصد معلمان دینی پایه سوم مدارس شهرستان عنبرآباد از یکی از انواع روش های تدریس فعال ( روش پرسش و پاسخ ) استفاده می کنند که این موضوع در عین جالب بودن می تواند آسیبی برای روش تدریس دینی باشد . همچنین نتیجه گیری شد که بین سن معلمان ، سابقه خدمت معلمان ، میزان مطالعه معلمان راجع به پژوهش های مرتبط با موضوع تدریس درس دینی در دو سال گذشته و میزان شرکت معلمان در جلسات مرتبط با موضوع تدریس دینی در دو سال گذشته با میزان استفاده آنها از روش تدریس فعال رابطه معناداری وجود دارد اما بین جنس معلمان ، سنوات خدمت معلمان در پایه سوم ، میزان استفاده معلمان از کلاس های ضمن خدمت تدریس دینی در دو سال گذشته و میزان تحصیلات معلمان با میزان استفاده آنها از روش تدریس فعال رابطه معناداری وجود ندارد .

دراین پژوهش بررسی اثربخشی شورای دانش آموزی بر تربیت اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی شهرستان پاکدشت مورد بررسی قرار گرفته است . هدفِ پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شورای دانش آموزی مدارس متوسطه (دبیرستان) برتربیت اجتماعی دانش آموزان شهرستان پاکدشت می باشد . روش این پژوهش به جهت روش گردآوری داده ها علی-مقایسه ای و به جهت هدف پژوهش کاربردی و روش نمونه گیری ازنوع نمونه گیری در دسترس می باشد. جامعه آماری در این پژوهش کل دانش آموزان دبیرستانی شهرستان پاکدشت در سال تحصیلی(1391) به تعداد 9449 نفر و نمونه آماری بر اساس جدول انتخاب نمونه کرجسی و مورگان 373 نفر می باشد . در تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل توصیفی شامل جدول طبقه بندی داده ها ، نمودار، میانگین، واریانس و انحراف معیار و در تحلیل استنباطی از تی همبسته برای تحلیل سئوال اصلی و تی تک نمونه ای به منظور تحلیل سه سئوال فرعی استفاده شده است . نرم افزار مورد استفاده جهت تحلیل داده ها نرم افزار(spss) می باشد . تجزیه وتحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که تربیت اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی شهرستان پاکدشت تحت تأثیر فعالیت های شورای دانش آموزی دبیرستان ها تغییر می کند. این پژوهش به دنبال پاسگویی به این سئوال است که از بین مولفه های تربیت اجتماعی کدام یک بیشترین تاثیر را از فعالیت های شورای دانش آموزی پذیرفته است ؟

تحقیق حاضر با عنوان «فرایند اصلاحات در نظام های آموزش و پرورش در دوره های مختلف تحصیلی و به ویژه آموزش ابتدایی بعد از انقلاب اسلامی »در نظر دارد این فرایند را با روش تحلیل اسناد و تحقیق تاریخی و بررسی اسناد دست اول و دست دوم بررسی نموده و به این هدف برسد که اصلاحات چگونه بوده و آیا این تغییرات با توجه به اهداف اسلامی ایرانی و افق 1404بوده اند ؟و چه حد در پیشرفت فرهنگی و علمی کشورموثر بوده و هست ؟ نظریات مختلف را اعم از کارکرد گرایی و تضاد بررسی کرده و نظریه غالب در آموزش و پرورش ایران را پیش بینی کرده است . به نظر می رسد نظریه غالب در تعلیم و تربیت ایران کارکردگرایی می باشد ابتدا تاریخچه و سپس بعد از انقلاب را نیز با توجه به مقتضیات زمان مانند دوران جنگ و سازندگی ودولتهای پس از جنگ تا کنون به تفصیل مورد پژوهش قرار گرفته است. سپس در هر دوره، اهداف؛ تغییرات خاص و عام حوزه ابتدایی را به طور ویژه مورد بررسی قرار گرفته است. تغییردر اهداف؛ تغییر در برنامه ها و ساعات و دروس و فوق برنامه ها را گفته است . وبه این نتیجه رسیده است که: تغییرات غیر قابل انکار است. و آنها بر اساس اقتضائات و نیز پیشرفت علوم روان شناسی تربیتی ، برنامه ریزی درسی و جامعه شناسی انجام شده است.و این اواخر بر اساس رهنمود ها و فرمایشات مقام معظم رهبری اصلاحات بسیاری انجام شده تا به این افق برسد . با برنامه ریزی های انجام شده در وزارت آموزش و پرورش و تعیین اهداف و مراحل و اصلاحات انجام شده در ساعات و کتب درسی پس از فرمان ایشان زمینه لازم برای رسیدن به این چشم انداز فراهم شده است.ولی شرط تحقق این اهداف داشتن برنامه ریزی قوی و نیزتربیت نیروهای متخصص ،نظارت همه جانبه و از سر راه برداشتن محدودیت های موجود می باشد. کلید واژه:فرایند،اصلاحات،چشم انداز1404،اهداف،دوره های تحصیلی،نظام های آموزش و پرورش

امروزه کیفیت تعامل بین والدین وفرزندان توسط نظریه پردازان علوم تربیتی ومتخصصان بالینی،موردتوجه قرار گرفته وبر این نکته اذعان دارندکه بسیاری ازویژگیهای والدین ومتغیر های چارچوب خانوادگی برچگونگی پاسخگویی فرزندان شان تاثیر گذاراست.عشق ومودت میان والدین ورابطه حسنه آنان تاثیربسزایی درکیفیت زندگی والدین ومتعاقبا تربیت صحیح فرزندان خواهدداشت.دراین پژوهش بمنظورسنجش تاثیرگذاری عشق ومودت والدین بر تربیت کودکان«رابطه بین مولفه های عشق والدین با تربیت ورشدفرزندان» موردتوجه قرارگرفته است.این پژوهش به روش پیمایشی اجرا شد.جامعه آماری پژوهش تعداد1200 نفرازوالدین شاغل درسازمان مرکزی پیام نور بود که تعداد 384 نفر از آنان با استفاده ازفرمول کوکران به صورت نمونه گیری تصادفی به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند.ابزارگردآوری داده پرسشنامه استاندارد نگرش های مربوط به عشق «هندریک و هندریک» ونیز پرسشنامه سنجش رشد کودکان «فانی خشتی» می باشد.

انرژی یکی از عوامل تولید است که به همراه سایر عوامل مانند سرمایه، نیروی کار و مواد اولیه به تولید منجر می شود. بخش صنعت یکی از بخش های مولد در هر کشور است که باعث رشد و توسعه اقتصادی می-شود. انرژی یکی از عوامل تولید در بخش صنعت است که کاربردهای زیادی دارد. از آنجایی که حامل های انرژی محدود هستند و نگرانی نسبت به پایان پذیری آنها وجود دارد، و نیز بدین علت که یکی از متغیرهای مهم در تولید هستند بررسی تقاضای انرژی در بخش صنعت باعث می شود که عوامل موثر بر تقاضا تا حدودی شناخته و هرگونه تغییر در این عوامل مورد توجه برنامه ریزان اقتصادی قرار گرفته و واکنش های لازم در جهت برخورد با این تغییرات اعمال شود. اهمیت بهبود مصرف انرژی در بخش صنعت از آن جهت است که سبب کاهش هزینه تولید در سطح کلان و کاهش قیمت تمام شده محصولات صنعتی شده و از این طریق سبب ارتقا سطح ارزش افزوده صنایع، افزایش توان رقابتی، افزایش کیفیت تولید و نهایتا سبب کاهش واردات بعضی کالاهای مورد لزوم و افزایش صادرات خواهد گشت. در برآورد تابع تقاضای نهاده ها می توان از الگوهای پویای تقاضای نهاده انرژی که تفاوت مصرف نهاده ها بین دوره کوتاه مدت و بلندمدت را لحاظ می کنند، استفاده کرد. هدف این پژوهش تحلیل تابع تقاضای پویای نهاده ها در 21 صنعت کارخانه ای ایران با کدهای isic دو رقمی در طی دوره زمانی 86-1374 است. از این رو توابع تقاضا و هزینه الگوی لاجیت خطی در یک سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط sur برآورد شده اند. سپس کشش های قیمتی خودی و متقاطع و کشش تولید برآورد شده اند. نتایج نشان می دهد که ضریب تعدیل نهاده ها در صنایع کارخانه ای ایران 40/0 است. سرعت تعدیل باعث می شود که تفاوت محسوسی بین کشش ها در کوتاه مدت و بلندمدت ایجاد شود. ضریب تعدیل نشان می-دهد که نهاده ها در صنایع از انعطاف پذیری خوبی برخوردار هستند، که این باعث می شود میزان تعدیل در دوره مورد بررسی 60/0 باشد. کشش های قیمتی خودی نشان می دهند که تقاضای نهاده ها در هر دو دوره باکشش هستند. کشش های متقاطع نشان می دهند که همه نهاده ها جانشین نسبی یکدیگر هستند اما دو نهاده سرمایه و نیروی کار مکمل یکدیگر هستند. بازدهی نسبت به مقیاس در صنایع فزاینده است که تقریبا 02/2 است. که این نشان دهنده آن است که با افزایش نهاده های تولید، تولید بیشتر افزایش می یابد

اهمیت تفکر و اندیشه در توسعه جوامع انسانی امری انکار ناپذیر است. نظام های آموزشی در جهت تربیت نسلی متفکر و همراه با تغییرات جهانی تاثیری انکار ناپذیر دارد ، لذا توجه به این مهم باید همواره در صدر موضوعات تعلیم و تربیت قرار گیرد . در تحقیق حاضر سوالات به این شرح مطرح شده است : در محتوای کتاب علوم چهارم ابتدایی تا چه اندازه به تفکر انتقادی توجه شده است؟ در محتوای کتاب تعلیمات اجتماعی چهارم ابتدایی تا چه اندازه به تفکر انتقادی توجه شده است؟ آیا می توان محتوای کتب علوم و تعلیمات اجتماعی این سطح را به گونه ای طراحی کرد که به میزان بیشتری از عناصر تفکر انتقادی بهره مند باشند ؟ جهت پاسخگویی به سوالات فوق ، واحد های تحلیل که همه بندها و پاراگراف ها و تمرینات کتب بودند، دو کتاب تعلیمات اجتماعی و علوم تجربی، با روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت و با تجزیه و تحلیل اطلاعات به دو روش توصیفی و تحلیلی نتایجی به دست آمد . با این مهارت ها سنجیده شده اند و نتایج به این شرح به دست آمده است : توجه در هر دو کتاب به اندازه مورد قبول برای پرورش انسان متفکر و توانمند کمتر از حد انتظار بوده است. این مهارت ها در کتاب علوم 64/46 درصد ، و در کتاب تعلیمات اجتماعی 31/36 درصد بوده است ، که پیشنهاد می شود هردو کتاب بر اساس مهارت های تفکر انتقادی بازنویسی شوند .

حملات قلبی و سکته¬های مغزی عامل عمده مرگ در تمامی نقاط دنیا هستند. یکی از راهبردهای مهم سازمان بهداشت جهانی، در پیشگیری و درمان این بیماری¬ها، آموزش است، و یکی از راه¬های آموزش فراگیر و عمومی، استفاده از مطالب چاپی است. سطح خوانایی ، و بعبارت دیگر، سطحی از آسانی که در آن سطح، یک فرد بتواند مواد آموزشی را بخواند و بفهمد، و میزان خوانایی ، شامل ویژگی¬های ظاهری نوشته مثل نوع فونت، سایز فونت و فاصله خطوط، از ویژگی¬های مهم مواد آموزشی تهیه شده برای بیماران هستند. این پژوهش بدنبال بررسی سطح خوانایی و نیز میزان خوانایی محتواهای آموزشی تهیه شده در زمینه¬ی بیماری¬های قلبی و عروقی می¬باشد. روش این مطالعه توصیفی، تحلیل محتوا بوده و در سال 1392، بر روی 11 کتاب در زمینه¬ی بیماری¬های قلبی و عروقی که 4 مورد آن در بیمارستان دانشگاهی و 7 مورد آن در مراکز غیردانشگاهی تهیه شده صورت گرفته است. داده¬ها پس از جمع¬آوری با بهره¬گیری از آمار توصیفی (میانگین، نسبت، انحراف معیار و همبستگی) و روش های آمار استنباطی(آزمون t مستقل) مورد تحلیل قرار گرفت. این بررسی نشان داد که مواد آموزشی تهیه شده برای بیماران، به زبان ساده و مناسب با میزان سواد آنان نبوده و بالاتر از حد درک آنان بوده است. بطور کلی سطح خوانایی کتاب¬های تحلیل شده در حد فهم اوایل دانشگاه و دشوار بوده است و صد در صد محتواهای آموزشی بررسی شده در سطحی بالاتر از کلاس هشت نوشته شده¬اند که فهم آن برای مخاطب عام، دشوار بوده و مناسب او نیست. لذا توصیه میشود مواد آموزشی چاپی به زبان ساده تهیه شود یعنی برای عامه مردم در سطح خوانایی کلاس شش تا هشت و برای مخاطبان با سطح سواد مشخص، مطالب در سطح سواد یا سواد سلامت آنان تهیه شود.

مبانی تعلیم و تربیت حیطه بسیار وسیعی را شامل می شود.هدف از این تحقیق مطالعه ی تطبیقی آرای محمد غزالی و مرتضی مطهری در خصوص مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیت با استفاده از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. از مبانی تعلیم و تربیت،موضوع انسان شناختی مورد بررسی قرار گرفت و به مطالعه ی تطبیقی آرای غزالی و مطهری در خصوص ابعاد وجودی انسان،ارتباط انسان با خود،با خدا،با دیگران،ارتباطات اقتصادی،سیاسی،فرهنگی و ارتباط با طبیعت پرداخته شد. با استفاده از منابع اصلی و ترجمه ها و اسناد و مدارک مربوطه اطلاعات لازم جمع آوری و به روش بردی ،مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و به سوالات پاسخ داده شد. - غزالی و مطهری در خصوص ابعاد وجودی انسان، روح،نفس،فطرت،عقل،دل،اراده و هویت جمعی عقاید نسبتا مشابهی دارند.هردو روح را الهی،عامل قرب الی الله دانسته ،فطرت را جوهری روشن و میل ربوبی در ضمیر انسان می دانند .به عقل غریزی و اکتسابی معتقدند .هر دو کمال انسان را در گرو اراده و اختیار می دانند و هویت جمعی را از ملزومات بر می شمارند. - در خصوص ارتباط انسان با خدا،خود،دیگران،ارتباطات اقتصادی،سیاسی،فرهنگی و ارتباط با طبیعت که به بررسی مبانی انسان شناسی تعلیم و تربیت از دیدگاه غزالی و مطهری پرداخته شده است ،دو اندیشمند هدف نهایی انسان را شناخت حقیقت می دانند و حقیقت را کسب قرب الی الله و طلب سعادت در دنیا و آخرت معرفی می کنند و معتقدند هدف از این ارتباطات تحقق همین هدف است.

چکیده تحقیق حاضر ،مساله جایگاه انسان را در تربیت قرآنی مورد پژوهش قرار داده است .بدین نحو که در تربیت قرآنی ،با توجه به تفاسیر متعددی که موجود است آیا انسان ماهیت روشن و مشخصی دارد یا خیر؟ و در صورتی که پاسخ مثبت باشد این ماهیت وتعریف چگونه است؟ و پرسش بعدی آن است که آیا تربیت قرآنی روش مشخصی دارد یا خیر؟ و در صورتی که پاسخ مثبت باشد ،آن روش ها کدامند؟ پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن «تفسیر تسنیم» اثر علامه جوادی آملی که تفسیری علمی ،کلامی، فلسفی و عرفانی است(به دلیل استفاده از این علوم در تفسیر) به بررسی این سوال ها پرداخته است. یافته های تحقیق حاکی از وجود تعریف روشن از مفهوم ماهیت انسان و ماهیت تربیت قرآنی می باشد. اهداف استنتاج شده برای تعریف انسان ،عبارت است از؛ «حی متاله» ،یعنی بنا به تعریف منطقی جنس انسان «حی» که مشترک انسان ،حیوان و نبات است و فصل انسان از دیگر موجودات (حیوان و نبات) ،«تاله» یعنی خدا خواهی انسان می باشد. و همچنین روشن شد که تاله همان حیات قرآنی است و فقدان تاله از نظر قرآن ممات است و قرآن کسانی راکه حیات مصطلح انسانی دارند و فاقد حیات متالهانه قرآنی اند را مردگانی بیش نمی داند. هدف بعدی استنتاج شده که درباره تربیت قرآنی می باشد ،عبارت است از ؛ تربیت قرآنی یعنی سیر و سلوک و صیرورت و انتقال جان آدمی از حیات نباتی به حیات حیوانی و از حیات حیوانی به حیات طیبه الهی ، که این صیرورت اتفاق نمی افتد مگر با درک کرامت ذاتی انسان از یک سو ، و از سوی دیگر با داشتن تقوای الهی . و هدف آخر استنتاج شده درباره روش های تربیتی قرآن کریم بوده است ، که با ایجاد سازه ای از آیات مرتبط با روش ها به روش هایی ، چون:محبت الهی،یادمعاد،زهد،انفاق،نماز،علم و عمل،توکل ،امربه معروف و ... پرداخته شد. در فصل پنجم نیز نتایج تحقیق در ذیل هر سوال، محدودیت ها و پیشنهادات کاربردی و پژو هشی بیان گردیده است . واژه گان کلیدی: انسان قرآنی، تربیت قرآنی، روش های تربیت قرآنی،تفسیر تسنیم

تحقیق حاضر باهدف بررسی ومطالعه سبک های تفکر( کارکردها وشکل ها) اعضاء هیات علمی دانشگاه الزهرا(س) و نقش آن در عملکرد شغلی آنان انجام شده است . جامعه آماری مورد مطالعه ، شامل تمامی اساتید دانشگاه الزهرا(س) در سال 1394 بوده است با توجه به این که تعداد کل اساتید330 نفر بوده با استفاده از فرمول کوکران 178 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.این پژوهش از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و ازحیث روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. ابزارگردآوری داده ها در پژوهش مورد نظر شامل دو پرسشنامه سبک تفکر استرنبرگ– واگنر(1992) و عملکرد شغلی پاترسون(1970) بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازآمارتوصیفی واستنباطی و با استفاده از روش همبستگی پیرسون– رگرسیون انجام شده است نتایج نشان داد که بین سبک های تفکر به-لحاظ کارکردی (قانون گذاری ، اجرایی ، قضایی) و عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود دارد .براساس نتایج به دست آمده ، میانگین میزان برخورداری اساتید دانشگاه الزهرا(س) از سبک تفکرقضایی بیشتر از بقیه سبک های تفکر به لحاظ کارکردی می باشدو کمترین میانگین میزان برخورداری اساتید به لحاظ کارکردی مربوط به سبک تفکر قانون گذار می باشد. همچنین بین سبک تفکر مرتبه سالاری به لحاظ شکلی با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود دارد . اما بین سبک های تفکر تک سالاری، گروه سالاری و هرج ومرج سالاری در بعد شکلی و عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود ندارد میانگین میزان برخورداری اساتید دانشگاه الزهرا(س) از سبک تفکر مرتبه سالاری بیشتر از بقیه سبک های تفکر به لحاظ شکلی می باشد و کمترین میانگین به لحاظ شکلی مربوط به سبک تفکر هرج و مرج سالاری می باشد. .