نام پژوهشگر: تانیا داوریان
سحر نعیمی کامران رهنما
امروزه با افزایش کشت گوجه فرنگی در گلخانه ها و مزارع کشاورزی در استانهای مختلف کشور، آلودگی های فراوانی در سطح مناطق کشت به خصوص استان گلستان مشاهده می شود. از جمله این بیمارگرها نماتد meloidogyne spp. می باشد. اهمیت غذایی و افزایش سطح کشت لزوم تحقیق در زمینه کنترل این بیماری بدون استفاده از سموم شیمیایی به منظور داشتن محصول و محیط زیست سالم را فراهم می کند. عمل متقابل بیولوژیکی بسیاری بین نماتد ها و قارچ های خاکزاد وجود دارد اما در این پژوهش از قارچ تریکودرما به علت آنکه در خاک های ایران به وفور یافت می-شود جهت کنترل بیماری استفاده شد. این آزمایش به منظور تعیین تاثیر 3 گونه قارچ t.virens،t.harzianum، t.atroviride بر بیماری زایی نماتد مولد گره ریشه meloidogyne incognita روی گیاه گوجه فرنگی رقم (early urbana) انجام شد. طی بازدید های مکرر از گلخانه ها و مزارع گوجه فرنگی اقدام به نمونه برداری شد و بر اساس شبکه کوتیکولی انتهایی بدن نماتد ماده بالغ و تست میزبان افتراقی، گونه نماتد جداسازی شده، m.incognita تشخیص داده شد. گونه های تریکودرما در این تحقیق از کلکسیون گیاه پزشکی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان تهیه گردید. در این بررسی اثر متقابل نماتد مولد گره ریشه m. incognita و قارچ تریکودرما بر روی گیاه گوجه فرنگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار در گلخانه و آزمایشگاه مورد مطالعه قرار گرفت. تیمارها در گلخانه شامل شاهد، قارچ به تنهایی، نماتد به تنهایی و قارچ به همراه نماتد بودند. غلظت های معین از قارچ و نماتد به هر بوته گوجه فرنگی اضافه شد. پس از گذشت 45 روز بوته ها به آزمایشگاه منتقل و شاخص های رشدی و تعداد گره و کیسه تخم روی ریشه محاسبه گردید. تیمار قارچ با نماتد تعداد گال و کیسه تخم را کاهش داده و باعث افزایش فاکتورهای رشدی و وزن تر وخشک اندام هوایی وریشه گیاه شد و اختلاف معنی دار با شاهد داشتند. به عبارتی بیماری را کاهش داده و منجر به کنترل بیولوژیک نماتد m. incognita شد. در شرایط آزمایشگاه نیز 2 تیمار شامل اضافه کردن تخم به محیط کشت قارچ و اضافه کردن لارو سن 2 به محیط کشت 3 روزه قارچ تریکودرما اضافه شد. این قارچ توانست از تفریخ تخم نماتد جلوگیری به عمل آورده و باعث مرگ و میر لاروها شده و دارای اختلاف معنی دار با شاهد فاقد قارچ شد.
نورالدین سلطانی یلمه کامرلن رهنما
نماتد scutellonema sp. از نظر اقتصادی در جهان یکی از مهمترین نماتدهای گیاهان زراعی و باغی خصوصاً در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری بشمار می آید. هدف از تحقیق شناسایی موفولوژیکی گونه نماتد scutellonema sp.، تعیین برخی از میزبان های گیاهی نماتد، تعیین درصد فراوانی نماتد روی برخی از میزبان ها، تعیین دینامیک جمعیت نماتد روی برخی گیاهان در شرایط گلخانه ای و بررسی هیستوپاتولوژیکی روی برخی گیاهان در شرایط گلخانه ای بود. پس از نمونه برداری، نماتد مورد نظر از خاک رایزوسفر ریشه گیاه شاخ بزی با میانگین جمعیت (40-200 نماتد در هر 100 گرم خاک) استخراج شد. نتایج اندازه گیری نماتد با میکروسکوپ نوری و مقایسه این نتایج با کلیدهای شناسایی معتبر، نماتد scutellonema brachyurus تشخیص داده شد. تکثیر موفق نماتد روی گیاه گوجه فرنگی انجام شد. حساسیت میزبانی گیاهان خیار، هویج، گوجه فرنگی، خربزه، کدو، ذرت، کاهو، فلفل، پنبه، تربچه و جو با 250 نماتد در هر گلدان برای هر یک از تیمارها بررسی شد. نتایج حاصل از بررسی حساسیت میزبانی و دینامیک جمعیت نماتد روی گیاهان تیمار فوق الذکر نشان داد که بیشترین میزان تکثیر نماتد روی میزبان خیار با میانگین جمعیت 2233 نماتد در 100 گرم خاک و یک گرم ریشه و کمترین جمعیت نماتد روی گیاه جو با تعداد 100 نماتد در 100 گرم خاک و یک گرم ریشه بود. نتایج نشان دادند بالاترین فاکتور تولیدمثلی نماتد مربوط به میزبان خیار با مقدار 8.93 بود. در گیاهان تربچه و جو، علی رغم نفوذ نماتد به داخل ریشه، فاکتور تولید مثلی (rf) کمتر از یک بود و هیچ یک میزبان محسوب نمی شوند. نتایج تجزیه واریانس تکثیر و تولید مثل نماتد s. brachyurus روی گیاهان زراعی و باغی نشان داد بین گیاهان تیمار به لحاظ آماری اختلاف معنادار وجود دارد (0.05?p). نتایج آزمایشات هیستوپاتولوژی (مشاهده نماتد درون بافت ریشه) روی گیاهان تیمار نشان داد نماتد در مراحل اولیه آلودگی به صورت اکتوپارازیتی تغذیه می کند و با گذشت زمان نماتد گاهگاهی رفتار تغذیه ای نیمه داخلی و داخلی مهاجر را نشان داد. از نتایج این تحقیق می توان در تحقیقات آینده و در کارهای مدیریت نماتد و پیش آگاهی نماتد استفاده کرد. کلمات کلیدی: نماتد scutellonema، حساسیت میزبانی، هیستوپاتولوژی، فاکتور تولیدمثلی.
تانیا داوریان عبدالحسین طاهری
به منظور شناسایی فون نماتدهای انگل گیاهان زینتی، سبزی و موز در استان های گلستان و مازندران، طی سال های 1383 تا 1385، تعداد 250 نمونه خاک و ریشه از برخی از گلخانه های این دو استان جمع آوری گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، نماتدها به روش الک و سانتریفیوژ (جنکینز، 1964) از خاک و ریشه جدا سازی و با روش تکمیل شده زاین هورشت (دگریس، 1969) تثبیت و به گلیسرین منتقل شدند. اسلایدهای میکروسکوپی دائمی و برش های لازم از قسمت های مختلف بدن از نماتدهای جداسازی شده، تهیه شد. پس از مشاهدات میکروسکوپی، اندازه گیری های لازم و رسم تصاویر مورد نیاز به وسیله ی میکروسکوپ نوری مجهز به لوله ترسیم، با استفاده از منابع و کلیدهای موجود اقدام به شناسایی گونه های استخراج شده گردید. با یررسی های مرفو.....