نام پژوهشگر: مرتضی قره باغیان
آلبرت بغزیان مرتضی قره باغیان
چکیده ندارد.
عباس شاکری مرتضی قره باغیان
چکیده ندارد.
مهدی پدرام مرتضی قره باغیان
چکیده ندارد.
آلبرت بغزیان مرتضی قره باغیان
چکیده ندارد.
مسعود همایونی فر مرتضی قره باغیان
این رساله تلاشی در جهت درونی سازی تغییرات فنی در مدلهای رشد کشاورزی است. این مهم در پرتوی شناخت ساختار اقتصاد کشاورزی و نظریه نوآوری القایی فراهم شد. منابع رشد کشاورزی با این فرضیه که قیمتهای نسبی می تواند رشد کوتاه مدت را تامین کند، هدف تحقیق قرار گرفت. نظریه متناظر با این فرضیه، نظریه نوآوری القایی است که ضمن درونی سازی تغییرات فنی، امکان انتخاب فناوریهای سودمند در کشاورزی ایران را فراهم می کند. نتایج تحقیق دلالت بر آن دارد که منابع رشد در کشاورزی ایران شامل: کاربرد نهاده های تولید شامل: سرمایه ماشینی، نیروی کار، زمین و کود شیمیایی؛ تغییرات فنی (تغییر فنی خنثی و تمایل تغییر فنی ) و تغییرات نهادی (کارائی نهادی) است. رشد تولید سالانه کشاورزی طی دوره 76 - 1338 معادل 046/4 درصد است که ناشی از رشد 77/2 درصدی کاربرد نهاده های چهارگانه و 373/0 درصد ناشی از سایر عوامل فیزیکی لحاظ نشده در معادله رشد، به همراه 94/74 درصد رشد تغییرات فنی خنثی (بهره وری عوامل) و رشد 93/73- درصدی تمایل تغییر فنی است؛ که جمع جبری دو تغییر فنی معادل 01/1 درصد اثر خالص مثبت روی رشد تولید است. از طرف دیگر کارائی سازمان کشاورزی اثر 106/0 - درصدی داشته است. اثر منفی رشد تمایل تغییر فنی برخلاف کشورهای توسعه یافته دلیل بر نارسائی در کاربرد فناوریهای موجود در کشاورزی است. آزمون فرضیه نوآوری القایی در کشاورزی ایران نشان داد که ساختار کشاورزی ایران که مبتنی بر نیروی کار فراوان، سرمایه کمیاب، مواد اولیه شیمیایی فراوان (نفت و گاز)، آب و زمین حاصلخیز کمیاب است، و فناوریهایی که بتواند عوامل گران و کمیاب را ذخیره کند، بخوبی توسعه نیافته است؛ بلکه تمایل تغییر فنی نشان از کاربری، سرمایه بری، زمین اندوزی، و کود خنثایی در کشاورزی ایران دارد. در حالی که شکل متعارف تمایل تغییر فنی در کشاورزی بصورت تغییر فنی سرمایه بر - کاراندوز، زمین اندوز - کودبر است. ترکیب اول را فناوری ماشینی و ترکیب دوم را فناوری زیستی - شیمیایی گویند. تناقض موجود در ترکیب فناوری کشاورزی ایران، علاوه بر کاهش رشد تولید، اثرات توزیعی را بدنبال دارد که باعث کاهش رفاه شاغلین کشاورزی می شود. برای رفع تناقض فوق و با توجه به نرخ بیکاری بالا در روستا، فناوریهای زیستی - شیمیایی مناسب است. محصول این فناوریها، تولید گونه های پربازده واکنش پذیر نسبت به اقلیم ایران است. اثرات توزیعی فناوریهای زیستی - شیمیایی که اصطلاحا فناوری زمین اندوز نامیده می شود، مهم است. با استفاده از روش شناسی تعادل عمومی کاربردی، شوک تغییر فنی زمین اندوز - کاربر به مدل تعادل عمومی کشاورزی وارد شده است. اثرات توزیعی آن نشان از افزایش درآمد واقعی کارگران کشاورزی و صاحبان اراضی کوچک آبی و دیم دارد. از طرف دیگر این شوک ارزش نیروی کار را به میزان 24 درصد، ارزش زمینهای آبی را به میزان 2/3 درصد افزایش می دهد. با توجه به ساختار اقتصاد کشاورزی ایران، و نتایج رساله پیشنهاد می شود که فناوریهای زیستی -شیمیایی در اولویت توسعه و کاربرد قرار گیرد.