نام پژوهشگر: زینب جوکارافشار
زینب جوکارافشار شمس اله شیرین بخش
نرخ ارز در هر کشوراز شاخص های اساسی در تعیین درجه رقابت بین المللی وتبیین وضعیت داخلی آن کشور به شمار می رود. بنابراین تحلیل هرچه بهتر این شاخص می تواند در بهبود تجارت خارجی در اقتصاد یک کشور موثر باشد . با توجه به اهمیت این موضوع ، تحقیق حاضر با استفاده از تکنیکهای اقتصادسنجی داده های پنل ، در قالب نظریه بالاسا – ساموئلسون به بررسی اثرات تفاوت نسبت بهره وری کالاهای مبادله ای به غیر مبادله ای میان کشور در حال توسعه و امریکا ( دارای تکنولوژی پیشرفته ) بر روی تفاوت قیمت های نسبی کالاهای غیرمبادله ای به مبادله ای میان کشور در حال توسعه و امریکا از یک سو و بعد اثر تفاوت قیمت های نسبی کالاهای غیر مبادله ای به مبادله ای میان کشور در حال توسعه و امریکا بر روی نرخ ارز واقعی کشور در حال توسعه طی سالهای 2005-1985 ، همچنین اثر تفاوت رابطه مبادله بازرگانی میان کشور در حال توسعه و امریکا به عنوان یک عامل اضافی اثرگذار بر نرخ ارزواقعی کشور درحال توسعه از دیگر سو می پردازد. کشورهای تحت بررسی در این تحقیق شامل ایران، اندونزی، اکوادور، پاکستان، و ونزوئلا هستند . از داده های کشور امریکا نیز به عنوان کشور مرجع استفاده شده است . نتایج تحقیق نشان می دهد که هر چه بهره وری بخش مبادله ای در کشور امریکابیشتر باشد ، قیمت های نسبی کالاهای غیرمبادله ای به مبادله ای این کشور بیشتر می شود . در نتیجه تفاوت قیمت های نسبی این کشور با کشور در حال توسعه بیشتر شده و منجر به افزایش نرخ ارز واقعی کشور در حال توسعه و به عبارتی کاهش ارزش پول ملی آنها می گردد . از دیگر سو ، تفاوت رابطه مبادله بازرگانی میان کشوردر حال توسعه و امریکا تأثیر مثبتی بر نرخ ارز واقعی کشور در حال توسعه دارد .