نام پژوهشگر: زهرا پورپاک
علی آزادی فاطمه محمودی
بیماری مولتیپل اسکلروزیس یا تصلب متعدد که به اختصار به آن(ms) گفته می شود، یک بیماری مزمن دستگاه اعصاب مرکزی (مغز و نخاع) می باشد. عوامل ژنتیکی و محیطی در ابتلا به بیماری دخیل هستند. تشکیل زنجیره تنفسی تحت کنترل ژن های هسته ای و میتوکندریایی است. کمپلکس i از 46 زیرواحد تشکیل شده است که 7 زیرواحد آن(nd1-2-3-4-4l-5 and 6) در میتوکندری کد می شود و 39 زیرواحد دیگر را هسته کد می کند. مطالعات بیوشیمیایی مشخص کرد که کمپلکس i در بیماری ms کاهش فعالیت کاتالیتیکی دارد. برای مطالعه رابطه بین بیماری ms و ژن های کد شونده این کمپلکس توسط ژنوم میتوکندری 15 نمونه بیمار و 10 نمونه کنترل توالی یابی شد. نتایج بدست آمده نشان داد که جهش در این ژن ها باعث کاهش عملکرد کمپلکس i در این بیماران نمی شود و احتمال می رود که نقص در ژن های کد شونده توسط ژنوم هسته باعث کاهش عملکرد این کمپلکس می گردد.
رضا صفرعلیزاده مصطفی معین
fc?ri، گیرنده با تمایل بالای ige، نقش مهم و مرکزی در شروع واکنشهای آلرژیک بازی می کند. اتصال متقاطع گیرنده ها با آنتی بادیهای ige متصل به آنتی ژن موجب دگرانوله شدن و آزادسازی واسطه های آلرژیک می شود. fc?ri روی ماست سلها از سه زیرواحد تشکیل شده است. زیرواحد ? مستقیم به ige متصل شده و زیر واحد? همراه با زیرواحد دایمر ? نقش انتقال پیام دارند. در این مطالعه سعی شده است به بررسی اثرات sirna fc?r? روی فعالیت سلولهای ماست سل mc/9 تحریک شده با آنتی ژن پرداخته شود. سلولهای mc/9 با sirna های انتخابی و کنترل ترانسفکت شدند. بعد از 6 ساعت با anti-dnp (dinitrophenyl) ige حساس شده و سپس برای القاء دگرانوله شدن، در معرض آنتی ژن dnp-has قرار گرفتند. برای بررسی مقدار بیان mrna و پروتئین زیرواحد ? به ترتیب از روشهای real time pcr و western blot استفاده گردید. همچنین برای بررسی بیان سطح سلولی این زیرواحد از فلوسایتومتری و میزان ترشح هیستامین و بتاهگزوزآمینیداز به ترتیب از روشهای elisa و اسپکتروفتومتری استفاده شد. سلولهای تیمار داده شده با sirnaهای انتخابی کاهش معنی داری در میزان بیان mrna و پروتئین زیرواحد ? در مقایسه با سلولهای کنترل نشان دادند. همچنین ترشح هیستامین و بتاهگزوزآمینیداز را بطور معنی داری مهار کردند. در این مطالعه نشان داده شد که fc?r? sirna می تواند بیان زیرواحد ? را متوقف کند و از آزادسازی هیستامین و دگرانوله شدن سلولهای mc/9 جلوگیری کند. نتیجه اینکه کاهش بیان زیرواحد ? می تواند یک روش امیدبخش در مهار واکنشهای آلرژیک در ماست سلها گردد.
بهاره عبد نیک فرجام زهرا پورپاک
کنترل دقیق التهاب جهت محافظت از بافت عصبی در مقابل افزایش آسیب اولیه و به وجود آوردن امکان ترمیم ضروری است. جهت تضعیف پاسخ ها به عوامل القا یا تقویت کننده التهاب، مکانیسم های فیدبک منفی متعددی شناسایی شده اند. این مکانیسم ها شامل القا پروتئین های مهار کننده مسیرهای انتقال سیگنال (مانند پروتئین های socs)، القا سرکوب کننده گان نسخه برداری و ترنس رپرسورها (برای مثال atf3 وnurr1) و تولید مدیاتورهای محلول یا سطح سلولی با فعالیت های ضد التهابی (مانند il-10، tgf-?، resolving و لیگاندهایی برای گیرنده های tam) می باشد. تاکنون، چگونگی ارتباط مکانیسم های فیدبک منفی با مسیرهای سیگنالینگ پیش التهابی جهت خاموش کردن التهاب به خوبی شناسایی نشده است. آستروسیت ها بیشترین نوع سلول گلیال و سلول های عرضه کننده آنتی ژن غیر حرفه ای موجود در مغز هستند که در محافظت از نورون ها و مکانیسم های ایمنی نقش دارند. بنابراین، به نظر می رسد سیگنال های اختصاصی ایمونومادولاتوری فنوتیپ و عملکرد آستروسیت ها را به سمت القای محافظت و ترمیم بافتی تغییر می دهند. جهت اولین مرحله در بررسی این فرضیه، il-19 و nurr1 به عنوان ایمونومادولاتورهای بالقوه ای که بر آستروسیت ها تاثیر می گذارند انتخاب گردید. مطالعات نشان می دهند که il-19 یک سایتوکاین ایمونومادولاتور است و عملکرد آن توسط یک گیرنده هترودایمر متشکل از il-20r1 و il-20r2 منتقل می گردد. تا کنون بیان این گیرنده ها توسط آستروسیت ها مورد بررسی قرار نگرفته است.nurr1 بیان مدیاتورهای نوروتوکسیک پیش التهابی را در میکروگلیا و آستروسیت ها مهار می کند. کاهش بیان nurr1 منجر به افزایش پاسخ های التهابی در میکروگلیا می گردد. هنوز مشخص نیست آستروسیت های فعال چگونه بیان nurr1 را تنظیم می کنند. در این تحقیق تولید il-19 و گیرنده آن توسط آستروسیت ها و چگونگی تنظیم عملکرد nurr1 در طی التهاب، بیان این فاکتورها در سطح mrna و پروتئین در آستروسیت ها و در کورتکس مغز موش های بالغ c57bl/6 پس از تیمار با lps مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل مطالعه حاضر نشان می دهد که mrna تمام فاکتورهای انتخاب شده در آستروسیت های فعال و کورتکس تحریک شده توسط lpsحضور دارند مطالعات بیشتر نقش های اختصاصی این فاکتورها را در تنظیم اعمال آستروسیت ها مورد سنجش قرار خواهد داد. این یافته ها به رشد دانش عملکرد و رفتار سلول ها و مدیاتورها در طی شرایط التهابی در مغزکمک می نمایند.
عارفه جعفریان مسعود سلیمانی
میکرو rna ها گروهی از rna های غیر کدکننده داخل سلولی هستند که تنظیم بیان ژن را در سطح پس از رونویسی بر عهده دارند. مطالعات اخیر حاکی از نقش این مولکول های کوچک در کنترل تکامل پانکراس و ترشح انسولین دارند. بر پایه تحقیقات اخیر بر روی الگوی میکرو rna ها در این مطالعه تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی (mscs) به سلول های انسولین ساز با القاء mir-375 و کاهش بیان mir-9 توسط سیستم لنتی ویروسی حامل mir-375 و anti-mir-9 بررسی گردید. پس از 21 روز از گذشت القاء mscs سلول های خوشه ای شکل حاوی انسولین با رنگ آمیزی dtz مورد بررسی قرار گرفت. ژن های مرتبط با رده اندوکرین پانکراس و همچنین ژن های اختصاصی سلول ? توسط qpcr در روزهای 7، 14 و 21 و پروتئین ها نیز توسط روش آنالیز با ایمونوسیتوشیمی مطالعه گردید. ارزیابی عملکرد سلول های تمایز یافته با آزمون پاسخ به تغییرات غلظت گلوکز و اندازه گیری انسولین و c- پپتید داخل و خارج سلولی انجام گرفت. نتایج نشان داد گرچه سلول های انسولین ساز حاصله از تمایز mscs با القاء mir-375 می توانند انسولین و سایر فاکتورهای رونویسی اختصاصی رده اندوکرین را بیان کنند ولی این سلول ها فاقد توانایی پاسخ به تغییرات گلوکز محیط می باشند. همچنین افزایش فعالیت mir-375 باعث کاهش پروتئین هدف آن یعنی mtpn گردید. از طرفی تمایز سلول های mscs با mir-375 و anti-mir-9 اثرات سینرژیسمی داشته و انسولین در سلول های تمایز یافته ترشح وابسته به گلوکز را نشان داد. در این مطالعه گزارش شده است که مهار mir-9 سبب افزایش سطح پروتئین هدف آن oc-2یعنی در سلول های انسولین ساز گردید که احتمالاً افزایش این پروتئین سبب پاسخ سلول های تمایز یافته به تغییرات گلوکز محیط گردیده است. گرچه نقش mir-375 و mir-9 در تکامل پانکراسی و ترشح انسولین به خوبی شناخته شده است، اما استفاده از این مولکول ها در بحث تمایز سلول های بنیادی تا کنون گزارش نشده است. یافته های این مطالعه عملکرد میکرو rna ها را در تمایز سلول های بنیادی پررنگ تر کرده و نشان داده است که این مولکول ها می توانند به عنوان ابزار درمانی در ژن درمانی بیماران دیابتی مفید باشند.
فاطمه حسینی رازلیقی شهلا رودباری محمدی
آسپرژیلوس فومیگاتوس یک قارچ ساپروفیت با انتشار گسترده بوده و طیف وسیعی از بیماریها از جمله آلرژیک برونکوپولمونری آسپرژیلوزیس را ایجاد می کند.این بیماری در مبتلایان به آسم و سیستیک فیبروزیس می تواند کشنده باشد.درمان این بیماری بستگی به تشخیص درست آن داردبرای درمان بیماری از داروهای گلوکوکورتیکو استروئیدی استفاده می شود.این داروها عوارض جانبی مختلف داشته و هنوز به عنوان درمان قطعی مطرح نمی باشند.در این مطالعه ازسیاه دانه به عنوان ترکیبی، جهت مهار بیماری استفاده گردید. در طب سنتی هم به عنوان درمان بیماری های مزمن ریوی استفاده شده است. ابتدا ایزوله بالینی قارچ آسپرژیلوس فومیگاتوس در محیط synthetic broth برای تهیه فیلتره کشت و عصاره خام قارچ کشت داده شد.برای تهیه فیلتره کشت، قارچ در محیط مزبور، به مدت 4-3 هفته در انکوباتور 37 درجه قرار گرفت سپس توده میسلیال از فیلتره جدا شد.میزان پروتئین فیلتره با روش برادفورد سنجیده شد. برای تهیه عصاره خام، قارچ در محیط فوق به مدت 4 روز در انکوباتور 37 درجه شیکردارقرار گرفت.بعد از طی دوره انکوباسیون، میسلیوم از فیلتره جدا و توده میسلیومی به روش فیزیکی تخریب شد.میزان پروتئین عصاره میسلیال، با برادفورد سنجیده شد.برای ایجاد مدل تجربی، نسبت های مساوی فیلتره کشت و عصاره میسلیال با هم مخلوط وبه مدت 4 هفته و هفته ای 2 بار به صورت داخل صفاقی (lµ00l) و نازال (l µ50) به مو ش های balb/c که در شرایط clean room پرورش و نگهداری شده اند تزریق شد.روز 25 حساس سازی روز صفر درمان در نظر گرفته شد.از روز اول درمان، یک گروه 5 تائی از موش هایی که مخلوط انتی ژنی را گرفته اند پردنیزولون و گروه 5 تائی دیگر از موش ها روغن سیاه دانه را به مدت 3 روز به صورت داخل صفاقی دریافت کردند.سپس موشها تحت شرایط استریل معدوم و طحال و نمونه خون جهت انالیز سایتو کاین هایil-13,il-4,ifn? و ige و نیز شمارش ائو زینوفیل استفاده گردید. با توجه به این که سطح) ifn?033/0>p) و )il-4 020/0>p) و il-13 ( 042/0>p) و در صد ائوزینوفیل ها (033/0>p) در گروهی که روغن سیاه دانه گرفته اند نسبت به گروهی که فقط آنتی ژن قارچ گرفته اند اختلا ف معنی دار دارد می توان نتیجه گرفت که سیاه دانه به عنوان یک عامل موثر در بهبود روند بیماری نقش داشته است. لذا بر اساس نتایج حاصله، می توان این گیاه را پس از مطالعات تکمیلی اتی، به عنوان جایگزین درمانی معرفی نمود.
سعید دانشمندی علی اکبر پورفتح اله
چکیده ندارد.