نام پژوهشگر: شهربانو سلایی

بررسی زبان و اندیشه شعری منوچهر آتشی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  شهربانو سلایی   سید کاظم موسوی

چکیده منوچهر آتشی شاعر آگاه و توانمند معاصر است. جریان دگرگونی و تحول در زبان و اندیش? شعری وی، از زمان بدو شاعری تا آخرین سروده های وی به طور پیوسته و به آرامی صورت پذیرفته و همواره در مسیری رو به کمال و پختگی هر چه بیشتر در حرکت بوده است. در نخستین مجموعه های شعری وی، «آهنگ دیگر» و «آواز خاک»، درون مایه های شعری به طور کلی مربوط به محدود? اقلیم جنوب بوده و مضامینی چون خشکسالی، بی بارانی و تشنگی طبیعت جنوب را در بر می گیرد اما رفته رفته وسعت دید او از بوم و اقلیم در می گذرد و بر مرزهای ملی سایه می افکند و توجه او به مفاهیم عمیق تر و کلی تر اجتماعی و سیاسی نظیر عدالت، بی عدالتی، تبعیض طبقاتی، آزادی، فقر مالی و فرهنگی مردم و مسائل مربوط به جامع? جهانی معطوف می شود. در این مرحله است که آتشی به نوعی مفهوم جهان وطنی دست یافته و با سراسر آفاق هستی پیوند می یابد. زبان شعری آتشی نیز در ابتدای راه شاعری، پر طنین، با شکوه و حماسی است. زبان بومی در کنار زبان رسمی و زبان فارسی کهن، سه ضلع مثلث زبانی آتشی را در سه مجموع? نخست شعری وی شکل می دهد. اما از دفتر «وصف گل سوری» به بعد، زبان آتشی متناسب با محتوای اشعار او به طرز محسوسی به نرمی می گراید و به سمت محاوره ای شدن پیش می رود. تلاش آتشی در حوز? زبان، نزدیک شدن به زبان گفتار مردم و دست یابی به طبیعت کلام است. این شیو? زبانی به طور پیوسته و تا آخرین مجموع? شعری آتشی دنبال می شود. در این پژوهش، سعی بر آن بوده تا به عمده ترین محورهای فکری و اندیشگی و بارزترین ویژگی های زبانی به ویژه تأثیرپذیری وی از محیط بومی و اقلیمی جنوب و چگونگی انعکاس آن در ذهن و زبان شاعر و سیر تغییر و تحول زبان و اندیش? او پرداخته شود.