چنانکه از عنوان رساله، طراحی داخلی سالن موسیقی همدان، بر می آید هدف اصلی رساله شناخت پیوندهای مشترک کالبدی و مفهومی موسیقی و معماری جهت به کار بردن رهنمودهای مناسب در طراحی معماری و معماری داخلی مناسب در این زمینه می باشد. به این منظور در مسیر تحقیق در ابتدا مبانی مشترک موسیقی و معماری را مورد بررسی قرار دادیم و با توجه به مسائل مطرح شده در حوزه ی روانشناسی ، زیبایی شناسی و بیان معماری و موسیقی، این حقیقت آشکار گردید که پیوندهای عمیقی چه از لحاظ معنایی و چه از نظر کالبدی میان این دوهنر دیرینه وجود دارد. در ادامه با توجه به اهمیت کاربرد هنر ایرانی در طراحی پروژه به ویژه طراحی داخلی تالار موسیقی مجموعه، الگوها و حالت های فضایی مشترک معماری و موسیقی ایران مورد بررسی قرار گرفت که در این راستا ابتدا مفهوم در معماری و موسیقی به طور مجزا و سپس کالبد و در نهایت ویژگی های کالبدی و مفهومی مشترک معماری و موسیقی ایران بررسی گردید تا بر این نکته صحه گذاریم که معماری و موسیقی ایران نیز دارای ریشه های مفهومی و کالبدی مشترک هستند. از آن جا که بخش عملی این رساله، به معماری داخلی سالن موسیقی تعلق داشت بنابراین نمونه های تالارهای موسیقی در نقاط مختلف جهان مورد بررسی قرار گرفت تا پاسخ به طراحی یک تالار موسیقی، با ایده های متفاوت و در مناطق مختلف مورد شناسایی قرار گیرد. در آخر نیز با توجه به مباحث مطرح شده، ایده های طرح شکل گرفت و طراحی داخلی مجموعه بر اساس این ایده ها، به انجام رسید.

چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مولفه های تئوری معکوس بر انگیزش شغلی و بهبود کیفیت زندگی کاری در افراد شاغل می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر کارکنان شرکت اروم سانکوک شهرستان سمیرم می باشد. در این پژوهش از روش نمونه گیری به صورت فراخوان و سپس به وسیله ی نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از بین آنها انتخاب شده و 15 نفر به صور تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه جایگزینی شد و سپس از هر دو گروه با استفاده از آزمون کیفیت زندکی کاری والتون برای سنجش کیفیت زندگی کاری و مقیاس رضایت شغلی دانت برای سنجش انگیزش شغلی، پیش آزمون گرفته شد همچنین لازم به ذکر است که در آزمون رضایت شغلی دانت کل آزمون اجرا شده ولی فقط مولفه های انگیزش شغلی در آن نمره گذاری شده است. در ادامه مولفه های تئوری معکوس طی ده جلسه ی 90 دقیقه ای برای آزمودنی ها در گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان دوره پس آزمون از هر دو گروه در زمینه ی کیفیت زندگی کاری و انگیزش شغلی با استفاده از مقیاس های اندازه گیری ذکر شده در بالا به عمل آمد. و در نهایت، نمره ای را که هر فرد در این آزمون ها کسب کرده است، به تفکیک مولفه های اصلی آزمون، به عنوان پیش آزمون و پس آزمون محاسبه و ثبت گردید. سپس با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داده می دهد که دو فرضیه ی بررسی شده در این تحقیق، یعنی 1) آموزش مولفه های تئوری معکوس بر انگیزش شغلی افراد موثر است 2) آموزش مولفه های تئوری معکوس بر بهبود کیفیت زندگی کاری موثر است، تایید شده است،یعنی تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل مشاهده می شود. کلید واژه ها: تئوری معکوس، انگیزش شغلی، کیفیت زندگی کاری

چکیده ندارد.