نام پژوهشگر: سکینه یگانه
عاطفه علی نژاد سکینه یگانه
سوسیس های تخمیری گروهی از فرآورده های گوشتی محسوب می شوند که در جهان سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند. این سوسیس ها محصولاتی با خصوصیات ویژه ناشی از اثرات متابولیت های تولید شده ی باکتریایی است و به طور کلی به دو دسته سوسیس های خشک و نیمه خشک تقسیم می شوند. در این مطالعه برای اولین بار در ایران امکان تولید سوسیس تخمیری از ماهی کپور معمولی با بکارگیری باکتری های pediococcus pentosaceu و lactobacillus plantarum در درجه حرارت های 15، 25 و35 درجه سانتی گراد مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تولید سوسیس تخمیری کپور معمولی از گوشت چرخ شده ماهی، نمک (3%)، گلوکز (3%) و 5 log cfu/g گونه باکتریایی فوق الذکر استفاده شد و به مدت 48 ساعت در انکوباتور قرار گرفت تا تخمیر صورت گیرد پارامترهای ph،tvb-n ، رطوبت، پروتئین و بار باکتریایی به عنوان شاخص های تخمیر و کیفیت فرآورده ی مورد نظر در زمان های صفر، 24 و 48 ساعت پس از تخمیر اندازه گیری شدند. شمارش گروههای مختلف میکروبی ( شمارش کلی میکروارگانیسم های هوازی، باکتری های اسید لاکتیک، سودوموناس ها، میکروکوکوس، انتروباکتریاسه)در طول مدت نگهداری انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده، درجه حرارت های بالاتر سبب رشد سریع باکتری های اسید لاکتیک می شوند. این امر باعث کاهش شدید ph در دماهای بالاتر به خصوص دمای c ْْْْْ 35 شد و مقدار آن از حدود 7/6 در زمان شروع آزمایش به میزان 5/4 بعد از گذشت 48 ساعت از انجام آزمایشات رسید و پیامد آن سبب محدود نمودن رشد pseudomonas micrococcacea ,entrobacteriacea گردید. هر چند بالا رفتن درجه حرارت تخمیر، افزایش تصاعدیtvb-n در سوسیس تخمیری ماهی کپور معمولی را نشان داد. در نهایت می توان چنین نتیجه گیری نمود که سوسیس تخمیری تهیه شده از گوشت ماهی کپور و تلقیح شده با باکتری های pediococcus pentosaceu یا lactobacillus plantarum بعد از 48 ساعت تخمیر در درجه حرارت 35 درجه سانتی گراد جدای از پارمتر tvb-n از ویژگی های مورد نظر مطلوبی برخوردار بود.
مهدی تیموری سکینه یگانه
هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر جیره هایی حاوی 0، 5/2، 5، 5/7 و 10% پودر جلبک اسپیرولینا (spirulina platensis) و 50 میلی گرم آستاگزانتین مصنوعی در کیلوگرم جیره بر عملکرد رشدی، رنگ پذیری و سطح اکسیداسیون چربی قزل آلای رنگین کمان (oncorhynchus mykiss) می باشد. از این رو یک آزمایش کاملاٌ تصادفی با شش تیمار و سه تکرار طراحی شد. 216 عدد ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن اولیه 8 ± 101 گرم در 18 تانک آزمایشی تقسیم شدند. طول دوره پرورش 10 هفته بود. اضافه نمودن پودر اسپیرولینا اثر معنی داری بر پارامترهای رشدی نداشت (05/0p >). غلظت کاروتنوئید پوست و فیله با افزایش سطح جلبک در جیره، به صورت معنی داری افزایش یافت (05/0p <) و اضافه نمودن 10% اسپیرولینا به عنوان یک رنگدانه طبیعی موجب بیشترین میزان ذخیره کاروتنوئید در هر دو بافت شد. بیشترین مقدار قرمزی (a*) و زردی (b*) نیز در فیله ماهیانی مشاهده شد که از 10% اسپیرولینا تغذیه کردند. در پوست بیشترین مقدار در ماهیانی مشاهده شد که از آستاگزانتین مصنوعی تغذیه نمودند. همچنین تغذیه با جیره هایی حاوی اسپیرولینا به صورت معنی داری موجب افزایش غلظت کاروتنوئید خون شد (05/0p <). آنالیز رگرسیونی نیز نشان داد که غلظت کاروتنوئید خون با پارامترهای رنگی و غلظت کاروتنوئید پوست و فیله همبستگی داشت. اضافه کردن اسپیرولینا در جیره تاثیر معنی داری بر سطح اکسیداسیون فیله نداشت (05/0p >) اما موجب کاهش سطح اکسیداسیون در خون شد (05/0p <) و اضافه نمودن 5/7% اسپیرولینا در جیره موجب کمترین میزان اکسیداسیون خون شد. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که 5/7% اسپیرولینا را می توان به عنوان میزان بهینه پودر جلبک در جیره قزل آلای رنگین کمان استفاده نمود.
مرجان زرگر سید هادی رضوی
چکیده فیلم های خوراکی به عنوان محصولات طبیعی، سازگار با محیط زیست و قابل بازیافت می توانند جایگزین مناسبی برای بسته بندی های حاصله از مشتقات نفتی باشند که امروزه متداول است. به علاوه، نگرانی مصرف کنندگان در مورد سلامت یا سمیت مواد نگهدارنده مصنوعی، صنعت غذا را مجبور به یافتن منابع طبیعی مواد آنتی اکسیدان و ضد باکتری کرده است. در این مطالعه، تأثیر پوشش خوراکی کازئینات سدیم (sc) غنی شده با اسانس آویشن شیرازی بر ماندگاری قزل آلای رنگین کمان در طول نگهداری در یخچال، مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا محلول آبدار کازئینات سدیم 8% (وزنی/وزنی) به شکل چهار تیمار کازئینات سدیم بدون اسانس آویشن شیرازی و کازئینات سدیم حاوی 3 دوز اسانس 25/0%، 5/0% و 1% (حجمی/وزنی) آویشن شیرازی، تهیه شده و پس از ایجاد پوشش بر روی ماهی قزل آلای رنگین کمان با وزن متوسط 50 ±600 گرم، چهار تیمار دارای پوشش خوراکی و نیز یک تیمار شاهد، به مدت 20 روز در دمای یخچال (c?1±4) نگهداری شده سپس تیمارها در فواصل زمانی چهار روز یکبار مورد آزمایشهای شیمیایی (ffa ,tvb-n ,ph ,pv ,tba) و میکروبی (شمارش باکتریهای هوازی مزوفیل و باکتریهای سرماگرا) و آنالیز حسی، قرار گرفتند. نتایج این بررسیها نشان دهنده اثر آنتی اکسیدانی کازئینات سدیم بود که با توجه به نتایج آزمون tba، وجود اسانس به ویژه در دوز بالاتر این اثر را تا حدی بهبود بخشید. از طرفی وجود اسانس آویشن شیرازی در این پوشش، باعث بهبود خواص ضد میکروبی آن و افزایش عمر ماندگاری و نیز بهبود خواص حسی گوشت قزل آلای رنگین کمان در مدت نگهداری در دمای یخچال (c?1±4) شد. و همانطور که نتایج آزمون حسی نشان داد، وجود اسانس به ویژه در مقدار 5/0%، باعث بهبود ویژگیهای حسی ماهی خام شد.
فرشته رمضان زاده سکینه یگانه
چکیده: هدف از این تحقیق بررسی آنتوژنی آنزیم های گوارشی و تاثیر دوره نوری بر رشد، بقا و فعالیت آنزیم های گوارشی (پپسین، تریپسین، کیموتریپسین، لیپاز، آلفا- آمیلاز، فسفاتاز قلیایی و -nآمینوپپتیداز) لارو قزل آلای رنگین کمان می باشد. برای این منظور، 6000 تخم چشم زده از مرکز تکثیر واقع در جاده هراز خریداری و به سالن پرورش دانشگاه علوم کشاورزی ساری انتقال یافت. پس از تفریخ، تعداد 3600 لارو قزل آلای رنگین کمان در آغاز تغذیه فعال (18 روز پس از تفریخ) با میانگین وزن اولیه 009/0± 119 میلی گرم در مخازن پلاستیکی در 4 تیمار دوره نوری و هر تیمار با سه تکرار (300 قطعه لارو در هر تکرار) قرار گرفته و آزمایش طی 6 هفته انجام شد. 4 تیمار دوره نوری شامل 14 به 10(l14)، 10 به 14(l10)، 4 به 20 (l4) و 24 به 0 (l24) ساعت روشنایی به تاریکی طراحی گردید. تغذیه لاروها 12 بار در روز از 6 صبح تا 6 غروب صورت گرفت. دمای آب در دوره ی پرورش 84/1±02/15 درجه سانتی گراد، میزان اکسیژن 92/0 ±36/8 میلی گرم در لیتر و ph حدود 32/0 ±62/7، بر آورد شد. نمونه برداری از لاروها بصورت کاملاً تصادفی در روزهای 1، 3، 5، 8، 10، 15، 20، 25، 30، 39 و 44 روز بعد از آغاز تغذیه فعال انجام شد. طبق نتایج بدست آمده، بالاترین مقادیر نرخ رشد ویژه، فاکتور وضعیت، طول کل و وزن لاروها در تیمار نوری 24 ساعته مشاهده شد که با گروه های l14و l10 اختلاف معنی داری نداشت (05/0p>) ولی با تیمار l4 تفاوت معنی دار نشان داد (05/0p<). همچنین ضریب تبدیل غذایی گروه l24، کمترین مقدار (91/0) را در بین تیمارهای مورد بررسی داشت. در انتهای دوره پرورش هیچ اختلاف معنی داری در نرخ بازماندگی بین گروه های آزمایشی مشاهده نشد (05/0 p>). فعالیت آنزیم های گوارشی در لارو و نوجوان ماهی تغییرات مشابهی با سن در همه تیمارهای نوری داشت. پس از شروع تغذیه اولیه فعالیت آنزیم های پانکراسی و روده ای افزایش یافت، پس از آن کاهش پیدا کرد و در انتهای دوره پرورش دوباره افزایش یافت. در انتهای آزمایش، در رابطه با فعالیت اختصاصی آنزیم تریپسین، کیموتریپسین، آمیلاز، پپسین و آمینوپپتیداز، اختلاف معنی دار بین گروه های آزمایشی وجود داشت به طوریکه، فعالیت آنزیمی در تیمار نوری l24 نسبت به l14، l10 و l4 بالاتر بود، اما اختلاف معنی داری در فعالیت اختصاصی آنزیم های لیپاز و فسفاتاز قلیایی بین دوره های نوری مختلف مشاهده نشد. نتایج نشان داد که رشد و کارایی غذایی لارو قزل آلا، همچنین فعالیت آنزیم های گوارشی زمانیکه در دوره نوری طولانی تر پرورش داده می شود، بهبود می یابد.
سالمه مهدوی فرید فیروزبخش
این تحقیق جهت بررسی سطوح مختلف اسانس رازیانه (foeniculum vulgare) بر شاخص¬های رشد، بازماندگی، ترکیب لاشه، فراسنجه¬های خونی، بیوشیمیایی و مقاومت به استرس شوری در بچه¬ماهی سفید دریای خزر انجام گرفت. برای این منظور 5 تیمار شامل 0 (شاهد)، 100، 200، 400 و 600 میلی¬گرم اسانس رازیانه بر کیلوگرم جیره تهیه شد. بچه¬ماهیان سفید با میانگین وزن ابتدایی 002/0±6/0 گرم بصورت تصادفی در هر تیمار (سه تکرار) ذخیره-سازی شدند و به مدت 60 روز با جیره¬های آزمایشی به میزان 12-7 درصد وزن بدن و 3 بار در روز مورد تغذیه قرار گرفتند. در پایان دوره شاخص¬های مربوط به رشد، بازماندگی، آنالیز لاشه، فراسنجه¬های خونی، بیوشیمیایی سرم ارزیابی شد. به منظور بررسی مقاومت به استرس شوری، تیمار شاهد و دو تیمار حاوی اسانس که از نظر وزن بیشترین (تیمار 100 میلی¬گرم اسانس بر کیلوگرم جیره) و کمترین (تیمار 400 میلی¬گرم اسانس بر کیلوگرم جیره) بودند در نظر گرفته شد و 30 قطعه بچه¬ماهی سفید از هر تکرار این تیمارها برای شوریهای مختلف 6 ، 13 و 20 گرم/لیتر انتخاب شدند. در زمانهای 2، 24 و 72 ساعت پس از استرس فراسنجه¬های خونی از قبیل کورتیزول و گلوکز اندازه-گیری شد و بازماندگی نیز هر 8 ساعت یکبار ثبت گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل شاخص¬های مربوط به رشد و بازماندگی تفاوت معنی¬داری را بین تیمارهای مختلف نشان نداد (05/0p>). نتایج حاصل از آنالیز لاشه نشان داد که بیشترین میزان چربی در تیمار 100 میلی¬گرم اسانس بر کیلوگرم جیره مشاهده شد (05/0p<). بیشترین میزان گلبول سفید در تیمار 100 میلی¬گرم اسانس بر کیلوگرم جیره، و بیشترین گلبول قرمز، هماتوکریت و هموگلوبین در تیمار 400 میلی¬گرم اسانس و کمترین mcv در تیمار شاهد بدست آمد (05/0p<). سایر پارامترها از قبیل mch و mchc تفاوت معنی¬داری مشاهده نشد (05/0p>). نتایج حاصل از آنالیز فراسنجه¬های بیوشیمیایی سرم نشان داد که بیشترین میزان پروتئین تام و گلبولین در تیمار 600 میلی¬گرم اسانس مشاهده شد. بیشترین میزان آلبومین و کلسترول به¬ترتیب در تیمارهای 100 و 400 میلی¬گرم اسانس بر کیلوگرم جیره و بیشترین مقدار تری¬گلیسیرید، گلوکز و کورتیزول در تیمار شاهد مشاهده شد (05/0p<). نتایج حاصل از استرس شوری نشان داد که تیمارهای 100 و 400 میلی¬گرم اسانس بر کیلوگرم جیره کمترین پاسخ به استرس را نشان دادند و پس از استرس میزان تغییرات کورتیزول و گلوکز نسبت به زمان پیش از استرس، در تیمارهای حاوی اسانس مقدار کمتری را نشان داد. بالاترین میزان بازماندگی نیز در تیمارهای حاوی اسانس بدست آمد. در مجموع نتایج نشان داد که اسانس رازیانه تاثیر معنی¬داری بر شاخص¬های رشد بچه¬ماهی سفید دریای خزر ندارد. اما با بهبود فراسنجه¬های خونی (گلبول قرمز، گلبول سفید، هماتوکریت و هموگلوبین) و بیوشیمیایی (پروتئین تام، آلبومین، گلبولین، گلوکز و کورتیزول) می¬تواند موجب ارتقاء سیستم ایمنی بچه¬ماهیان سفید گردد. همچنین نقش مهمی در افزایش مقاومت بچه¬ماهیان سفید در برابر استرس شوری ایفا کند. و بهترین عملکرد مربوط به سطح 100 میلی¬گرم اسانس رازیانه بر کیلوگرم جیره بدست آمد.
فاطمه پورملایی علی جعفرپور
در این مطالعه اثرات آنتی¬اکسیدانی و آنتی¬باکتریایی اسانس مرزنجوش بر ماندگاری سوریمی در طول دوره نگهداری در انجماد مورد بررسی قرار گرفت. بعد از تهیه سوریمی به روش دستی، نیمی از آن به عنوان تیمار شاهد با نگهدارنده¬های انجماد و نیم دیگر آن به عنوان تیمار سوریمی حاوی 5/0 درصد (وزن به حجم) اسانس مرزنجوش، پس از مخلوط¬کردن با اسانس، در پلاستیک¬های مخصوص فریزر بسته¬بندی و در دمای ۱۸- درجه سانتی¬گراد به مدت ۰، ۱، 3 و 6 ماه نگهداری شدند. نتایج نشان داد که، پس از گذشت 6 ماه نگهداری در حالت انجماد، اختلاف معنی-داری بین درصد خاکستر در دو تیمار وجود نداشت، اما میزان پروتئین و چربی در تیمار شاهد (سوریمی بدون افزودنی) نسبت به سوریمی حاوی 5/0 درصد اسانس مرزنجوش کمتر بود(05/0p<). همچنین میزان tba و tvn و پراکسید سوریمی عمل¬آوری شده با اسانس مرزنجوش نسبت به شاهد در تمام ماه¬ها دارای روند کاهشی معنی¬دار بود. میزان باکتری¬های سرماگرا و سودوموناس¬ها در هر دو تیمار در ماه¬های صفر، اول و سوم مشابه بود. اما در پایان ماه ششم میزان باکتری¬ها در تیمار سوریمی عمل¬آوری شده به طور معنی¬داری نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. با¬توجه به نتایج حاصل از آنالیز شاخص¬های رنگی، برخلاف شاخص قرمزی (a*) که در کل دوره فاقد اختلاف معنی¬دار بود، شاخص سفیدی (whiteness*) و زردی (b*) در ماه اول و ششم، روشنایی (l*) در ماه اول، سوم و ششم در تیمار حاوی اسانس نسبت تیمار شاهد دارای اختلاف معنی¬دار بودند (05/0>p). در کل می¬توان نتیجه¬گیری کرد که، اضافه-کردن 5/0 درصد اسانس مرزنجوش به سوریمی می¬تواند باعث افزایش خواص آنتی¬میکروبی و آنتی¬اکسیدانی آن شود و روند فساد میکروبی و اکسیداسیونی را به طور معنی¬داری کاهش دهد.
کیوان علی عسگری رنانی علی جعفرپور
این پژوهش با هدف بهینه سازی شرایط تولید پروتئین آبکافت شده از سر و بازوی ماهی مرکب ببری (sepia pharaonis) و بررسی خواص کارکردی پودر پروتئین حاصله از قبیل حلالیت، ظرفیت جذب چربی، ظرفیت امولسیون کنندگی و ظرفیت کف کنندگی صورت پذیرفت. جهت بهینه سازی شرایط تولید پروتئین آبکافت شده از لحاظ دما، ph و نسبت آنزیم به سوبسترا از روش سطح پاسخ (rsm) بر اساس طرح باکس-بنکن استفاده شد. در این مطالعه، اثر سه فاکتور نسبت آنزیم به سوبسترا، دما و ph روی درجه ی آبکافت و بازیافت نیتروژنی به عنوان سطح پاسخ مورد بررسی قرار گرفت. مدل ریاضی، برازش خوبی با داده های آزمایش داشت، زیرا 2r معادل 0.98 برای درجه آبکافت و معادل 0.96 برای بازیافت نیتروژنی نشان داد که قسمت عمده تغییرات درون محدوده آزمایش توسط مدل قابل توضیح است. براساس نتایج به دست آمده، شرایط بهینه از لحاظ دما، ph و نسبت آنزیم به سوبسترا به ترتیب عبارت بودند از دمای 52.97 درجه ی سانتی گراد، 8.49: ph، و نسبت آنزیم به سوبسترای 1.99 درصد، که منجر به درجه آبکافت معادل 14.53 درصد و بازیافت نیتروژنی معادل 36.86 درصد گردید. عدم معنی داری در فاکتور فقدان برازش در این مطالعه نیز گواهی بر قابلیت مدل در پیش بینی دامنه های مورد استفاده در این آزمایش می باشد. جهت تایید شرایط پیشنهادی معادله ریاضی، پروتئین آبکافت شده با شرایط پیشنهاد شده ی مدل تولید گردید که درجه ی آبکافت آن 16.8 درصد و بازیافت نیتروژنی آن 37.59 درصد به دست آمد، که مطابق با هدف این تحقیق یعنی تولید پروتئین آبکافت شده با حداکثر درجه ی آبکافت و بازیافت نیتروژنی بود. سپس خواص کارکردی پروتئین حاصل از شرایط بهینه اندازه گیری شد که حلالیت، ظرفیت جذب چربی، ظرفیت امولسیون کنندگی و ظرفیت کف کنندگی این پودر پروتئینی به ترتیب برابر با 64.8 درصد در ph=9 0.4 میلی لیتر روغن بر گرم پروتئین، 5 درصد و 15درصد بود، که نشان داد پودر پروتئین آبکافت شده حاصل از سر و بازوی ماهی مرکب ببری، از نظر خواص کارکردی ضعیف می باشد، ولی با این وجود بررسی ترکیب آمینو اسیدی پروتئین آبکافت شده سر و بازوی ماهی مرکب ببری نشان داد که این پروتئین دارای ارزش غذایی بالایی است. بطوری که نسبت میزان اسیدهای آمینه ی ضروری به کل اسیدهای آمینه در پروتئین آبکافتی برابر با 55.6 درصد بود و این نسبت برای میزان اسیدهای آمینه ی ضروری به غیرضروری برابر با 1.25 بود. شاخص شیمیایی پروتئین آبکافت شده ی سر و بازوی ماهی مرکب نیز نشان داد که این پروتئین دارای مقادیر بالای اسیدهای آمینه ضروری است و نیاز یک انسان بالغ را به اسیدهای آمینه ضروری (پروتئین استاندارد fao/who) برآورده می کند، اما در مقایسه با نیازهای ماهی کپور (پروتئین استاندارد nrc)، از نظر اسیدهای آمینه ی فنیل آلانین و ترئونین، محدود کننده می باشد. همچنین این پروتئین نرخ کارایی بالایی از خود نشان داد.
عزت اله شریف زاده سکینه یگانه
به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف ال¬کارنیتین و ویتامین ث بر شاخص¬های رشد، ترکیب بدن و فراسنجه¬های سرمی در بچه¬ماهی قزل¬آلای رنگین¬کمان، آزمایشی با 540 قطعه بچه¬ماهی با میانگین وزنی2±40 گرم به مدت 8 هفته انجام گرفت. بچه¬ماهیان آزمایشی، در یک طرح کاملا تصادفی به 18 گروه 30 قطعه¬ای در 6 تیمار و 3 تکرار تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل ویتامین c صفر و ال¬کارنیتین صفر(شاهد)، ویتامین cصفر و ال¬کارنیتین 800، ویتامین c 500 و ال-کارنیتین صفر، ویتامین c500 و ال¬کارنیتین 800، ویتامینc 1000 و ال¬کارنیتین صفر، ویتامین c 1000 و ال-کارنیتین800 (میلی¬گرم در کیلوگرم جیره) بودند. نتایج نشان داد که میزان درصد بقا، افزایش وزن و شاخص رشد ویژه درتیمار با ویتامینc 500 و ال¬کارنیتین 800 میلی¬گرم در کیلوگرم جیره نسبت به تیمار فاقد مکمل (شاهد) افزایش معنی-داری (0/05 p<) یافت. ضریب تبدیل غذائی نیز در اثر مصرف همین جیره، در مقایسه با جیره شاهد کاهش معنی¬داری (0/05 p<) نشان داد. بیشترین وکمترین میزان چربی لاشه (05/0p<) به ترتیب در تیمار شاهد و تیمار حاوی ویتامین c 1000 و ال¬کارنیتین 800 میلی¬گرم مشاهده شد. بیشترین مقدار پروتئین لاشه در تیمار ویتامین c500 و ال¬کارنیتین 800 میلی¬گرم مشاهده گردید (0/05 p<). همچنین در بررسی فراسنجه¬های سرمی خون، گلبولین، آلبومین، کلسترول و گلوکز نیز در پایان آزمایش تحت تأثیر ترکیب ویتامین c 500 و ال¬کارنیتین 800 میلی¬گرم در کیلوگرم جیره کاهش معنی¬داری (0/05 p<) یافت، در¬حالی¬که میزان توتال پروتئین خون تحت¬تأثیر ترکیب ویتامین c صفر و ال¬کارنیتین 800 میلی¬گرم نسبت به گروه شاهد افزایش معنی¬داری (0/05 p<) نشان داد، همچنین مشاهده گردید ترکیب ویتامین c 1000 و ال-کارنیتین 800 میلی¬گرم، موجب کاهش معنی¬دار میزان تری¬گلیسرید خون گردیده است (0/05 p<). در نهایت مشخص گردید استفاده از ویتامین c و ال¬کارنیتین در جیره آزمایشی، موجب بهبود فراسنجه¬های مورد بررسی در این پژوهش شده است.
زهرا زین الدینی میمند قدرت رحیمی میانجی
هدف از پژوهش حاضر بررسی چند شکلی های موجود در ژن igf-i فیل ماهی و قره برون با استفاده از تکنیک pcr-sscp و همچنین بررسی ارتباط این چند شکلی ها با صفات مرتبط به رشد ماهی (فاکتور وضعیت, طول و وزن بدن) بوده است. در این تحقیق تعداد 150 قطعه فیل ماهی (120 قطعه نمونه یک ساله و 30 قطعه نمونه دو ساله) و 95 قطعه قره-برون (55 قطعه نمونه 8 ساله و 40 قطعه نمونه 5/6 ساله) به طور تصادفی انتخاب و نمونه های مورد نیاز برای استخراج dna از باله دمی جداسازی شدند. dna به روش نمکی بهینه یافته استخراج و دو قطعه 171 و 362 جفت بازی به ترتیب از نواحی5/-utr و 3/-utr ژن مورد نظر تکثیر شدند. تعیین ژنوتیپ افراد به روش sscp وجود پنج الگوی باندی مختلف a, b, c, d, e را در نمونه های فیل ماهی برای جایگاه 171 جفت بازی به ترتیب با فراوانی های 2/29، 76/.، 92/16، 53/51 و 10درصد برای نمونه های یک ساله و ژنوتیپ های a، c وd به ترتیب با فراوانی 45، 10 و 45 درصد برای نمونه های دو ساله نشان داد. برای این جایگاه نشانگری در نمونه های قره برون، سه الگوی باندی مختلف m, k ,g به ترتیب با فراوانی های 13، 35، 52 درصد برای نمونه های 5/6 ساله و ژنوتیپ های g، k وm به ترتیب با فراوانی های 12، 42 و 46 درصد برای نمونه های 8 ساله مشاهده شدند. برای جایگاه 362 جفت بازی در گونه فیل ماهی سه الگوی باندی متفاوت شامل a، b، c به ترتیب با فراوانی های 3/62، 69/27 و 76/10 درصد برای نمونه های یک ساله و فراوانی20، 60 و 20 درصد برای نمونه های دو ساله مشاهده شد. در این جایگاه نشانگری، 3 الگوی باندی مختلف برای نمونه های قره برون به ترتیب با فراوانی های 5/37، 45 و 5/17 درصد برای نمونه های 5/6 ساله و فراوانی 25، 53 و 22 درصد برای نمونه های 8 ساله مشاهده شد. در گونه فیل ماهی ژنوتیپ a در جایگاه ژنی 3/-utr و ژنوتیپ d درجایگاه ژنی 5/-utr دارای بیشترین فراوانی ژنوتیپی و در گونه قره برون ژنوتیپ k در جایگاه ژنی 3/-utr و ژنوتیپ m درجایگاه ژنی 5/-utr دارای بیشترین فراوانی ژنوتیپی بود. تجزیه و تحلیل نشانگر- صفت با استفاده از نرم افزار آماری sas هیچ ارتباط معنی دار آماری را بین الگوهای باندی مشاهده شده در جایگاه های نشانگری و صفات مورد مطالعه در گونه فیل ماهی و قره برون نشان نداد. با توجه به اهمیت جایگاه igf-i به عنوان یک ژن کاندید احتمالی موثر بر صفات مرتبط به رشد به نظر می رسد که این جایگاه ژنی باید بیشتر در این جمعیت ها مورد مطالعه قرار گیرد.
سکینه یگانه بهاره شعبانپور
در این تحقیق تغییرات فصلی ترکیب شیمیایی فیله و گناد ماهی ماده کپور پرورشی و وحشی مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام این تحقیق، 10 ماهی ماده کپور پرورشی و وحشی در فصول مختلف سال تهیه و چربی، پروتئین، رطوبت، ترکیب اسیدهای چرب، کلسترول، فسفولیپید، ویتامین ای، ph، هیدروکسی پرولین و کلاژن محتوای فیله و چربی، پروتئین، رطوبت، ترکیب اسیدهای چرب و فسفولیپید محتوای گناد (تخمدان) تعیین گردید. سپس جهت تعیین اثر تخم ریزی، فیله تعدادی ماهی ماده کپور پرورشی و وحشی در مرحله قبل و پس از تخم ریزی در درجه حرارت 18- درجه سانتیگراد منجمد شدند و برخی از شاخص های اکسیداسیون شامل اسیدهای چرب آزاد، تیوباربیتوریک اسید، باند دوگانه پیوسته، آهن هم و ترکیبات فلورسنس، چربی محتوی و ترکیب اسیدهای چرب فیله در طول 6 ماه نگهداری در ماههای 0، 1، 3 و 6 اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که ماهیان نمونه برداری شده در تابستان، پاییز، زمستان و بهار به ترتیب در مراحل ii، iii، iv و اواخر iv جنسی قرار داشتند. چربی (05/0>p) و پروتئین (05/0<p) محتوای فیله ماهی کپور پرورشی و وحشی از تابستان تا بهار کاهش یافت. رطوبت محتوای فیله دو گروه مورد آزمایش از تابستان تا بهار افزایش یافت (05/0>p). میانگین چربی محتوای فیله در طول سال بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (05/0<p). چربی (05/0<p) و پروتئین (05/0>p) محتوای گناد (تخمدان) در دو گروه از تابستان تا بهار افزایش یافت. رطوبت محتوای گناد (تخمدان) ماهی کپور پرورشی و وحشی از تابستان تا بهار کاهش یافت (05/0>p). میانگین سالانه چربی بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (05/0<p) و میانگین پروتئین و رطوبت فیله و گناد (تخمدان) در طول سال در ماهی کپور پرورشی به ترتیب کمتر و بیشتر از ماهی کپور وحشی بود (05/0>p). در تمام فصول، اسیدهای چرب تک غیر اشباع محتوای فیله در هر دو گروه ماهی کپور پرورشی و وحشی از اسیدهای چرب اشباع و چندغیر اشباع بیشتر بود. در گناد (تخمدان) ماهی کپور پرورشی، اسیدهای چرب اشباع از تابستان تا بهار (فصل تخم ریزی) همراه با افزایش ضریب گنادوسوماتیک، افزایش یافت، در گناد (تخمدان) ماهی کپور وحشی اسیدهای چرب اشباع و چند غیراشباع از تابستان تا بهار (فصل تخم ریزی) افزایش یافتند. فسفولیپید محتوای فیله و گناد (تخمدان) در فصول مختلف و در بین دو گروه پرورشی و وحشی تفاوت معنی دار داشت (05/0>p). میانگین کلسترول در طول ماههای دوره آزمایش، در فیله ماهی کپور وحشی بیش از همتای پرورشی آن بود (05/0>p). میانگین ویتامین ای محتوای فیله ماهی کپور وحشی و پرورشی در طول ماههای دوره آزمایش، مشابه بود (05/0<p). میانگین ph، هیدروکسی پرولین، کلاژن و ظرفیت نگهداری آب فیله در طول ماههای دوره آزمایش، بین ماهیان کپور وحشی و پرورشی تفاوت معنی داری نداشت (05/0<p). در طول انجماد، اندازه گیری تیوباربیتوریک اسید و باندهای دوگانه پیوسته در ماهی کپور پرورشی و پس از تخم ریزی، تفاوت معنی داری نشان داد. در نمونه های ماهی کپور پرورشی و وحشی قبل و پس از نخم ریزی اسیدهای چرب تک غیر اشباع و اسیدهای چرب چند غیر اشباع متغیر بود.