نام پژوهشگر: احمد رحمانیان

استتیک به روایت مارتین هایدگر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1389
  احمد رحمانیان   شمس الملوک مصطفوی

پرسش از این که مارتین هایدگر چگونه به استتیک می اندیشد پرسش اساسی این رساله است. شاید بتوان بی درنگ با اشاره به دیدگاه نقادانه یِ وی به استتیک این پرسش را به اجمال پاسخ گفت. اما، آن چه این رساله در پی آن است، نخست، صورت بندیِ اظهارنظرها و اشاره های پراکنده وی و در وهله بعد روشن ساختنِ دیدگاه اساسی وی درباره استتیک است. این امر از رهگذر تفسیر 13§ از جلد یکم کتاب نیچه، که به شش مرحله اساسیِ بسط تاریخ استتیک اختصاص یافته است و تنها بحث نظام مند هایدگر درباره استتیک نیز هست، صورت می پذیرد. اما از آن جا بر پایه نسبت هنر و حقیقت اصلی ترین جنبه تفکر هایدگر به هنر را شکل می دهد، تفسیر مرحله های تاریخی فوق بر پایه این نسبت استوار می گردد. بدین ترتیب، رساله پیش رو بر اساس روایت تاریخی از تفکر درباره هنر شکل می گیرد. از این رهگذر، تفکر افلاطون و تغییر مناسبات انسان با هستنده ها به رابطه یِ سوژه- ابژه در دوره مدرن به عنوان دو بنیان شکل دهنده یِ استتیک معرفی می شوند. و از آن جا که هایدگر دریافت افلاطون از هستنده ها به مثابه آیدوس را عاملی می داند که این تغییر بنیادی در ذات انسان و هستنده ها را سبب شده است، جایگاه تفکر افلاطون به عنوان اساسی ترین بنیان استتیک تثبیت می گردد، گرچه پیش تر اغلب مورخان به نحو معمول ریشه های استتیک را در میانه قرن هجدهم یا نهایتاً آغاز دوره مدرن جسته بودند. اما استتیک از آن رو در تفکر افلاطون بنیان دارد که دریافت کارهنری به مثابه امرزیبا و گسست زیبایی از حقیقت، که در این رساله به عنوان دو مولفه اساسی تفکر استتیکی معرفی شده اند، نخستین بار از دل آن سربرآورد، گرچه این دو مولفه تنها در دوره مدرن صورتی قطعی و نهایی به خود می گیرند. اما، تلقی یا دریافت کارهنری به امرزیبا در دوره مدرن منجر به رویدادی می گردد که نقد اصلی هایدگر به استتیک نیز از همین روست؛ یعنی مرگ هنر. در موخره یِ رساله این رویداد به عنوان سومین مولفه استتیک معرفی می شود، زیرا با ظهور و بسط استتیک چنین رویدادی ناگزیر می گردد. در آخر، با اشاره به این که آن دو مولفه اساسی استتیک تنها به واسطه نظریه ???? یِ افلاطون ریشه در تفکر وی دارند، و از آن جا که ایدئالیسم افلاطون، به سبب جداساختنِ ???? از هستنده ها ]یِ محسوس[ و اصالت دادن به آن در مقام هستی ]یا ذاتِ[ هستنده ها، مشخص کننده یِ آغاز متافیزیک فلسفی است، وجود نسبتی میان استتیک و متافیزیک آشکار گشته و به عنوان مسئله ای جدید پیش روی جستارهای بعدی در حوزه استتیک مطرح می گردد.

تولید کاتالیزوری افزودنی های اکسیژن دار سوختی با استفاده از اتانول فوق بحرانی واتصال مستقیم دستگاه کروماتوگرافی فوق بحرانی با ستون پر شده به آشکارساز طیف سنج تحرک یونی کرونای پیوسته
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1392
  احمد رحمانیان   تقی خیامیان

در این رساله چهار تحقیق صورت گرفته که تمرکز سه تحقیق بر روی تبدیل اتانول به ترکیبات ارزشمند با قابلیت استفاده به عنوان سوخت به طور مستقیم یا به صورت افزودنی به سوخت های دیگر بوده و یک تحقیق نیز به استفاده از طیف سنج تحرک یونی با منبع یونش کرونای پیوسته به عنوان آشکارساز برای کروماتوگرافی فوق بحرانی با ستون پر شده اختصاص دارد. در تحقیق اول واکنش تبدیل اتانول به 1-بوتانول و دیگر محصولات اکسیژن دار مناسب برای استفاده به عنوان افزودنی های اکسیژن دار سوختی در سامانه پیوسته اتانول زیر و فوق بحرانی با استفاده از کاتالیزور اکسید مس/گاما-آلومینا انجام شد. اثر متغیرهای تأثیرگذار بر واکنش تبدیل اتانول بر کاتالیزور اکسید مس/گاما-آلومینا مثل دما، فشار، سرعت جریان اتانول و محتوای مس به کار رفته در کاتالیزور مورد بررسی قرار گرفت. بهترین شرایط برای تولید محصولات اکسیژن دار و به خصوص 1-بوتانول در دمای 300 درجه سانتیگراد، فشار 100 بار و سرعت جریان 3/0 میلی لیتر بر دقیقه از اتانول و محتوای 27 درصد مس در کاتالیزور حاصل شد به طوری که راندمان تولید 1-بوتانول در این دما به حدود 17 درصد رسید. بررسی فعالیت کاتالیزور برای مدت زمان 15 ساعت واکنش پیوسته حاکی از آن بود که کاتالیزور در مدت 15 ساعت واکنش هنوز فعال بوده و راندمان تولید محصولات و درصد تبدیل کلی اتانول بر روی آن ثابت باقی مانده بود. به منظور مطالعه خصوصیات کاتالیزور ساخته شده و همچنین تغییرات صورت گرفته در کاتالیزور در زمان واکنش، کاتالیزورها بعد از تکلیس و همچنین بعد از انجام 15 ساعت از واکنش تبدیل اتانول، به وسیله روش های xrd، tga و ftir بررسی شدند. در تحقیق دوم کاتالیزورهای نیکل و اکسید نیکل تثبیت شده بر روی پایه های مختلفی ساخته شدند و فعالیت آن ها در واکنش تبدیل اتانول به 1-بوتانول در سامانه پیوسته اتانول زیر و فوق بحرانی مورد سنجش قرار گرفت. تأثیر دما، فشار واکنش، سرعت جریان ورودی اتانول به سامانه، مقدار نیکل وارد شده به کاتالیزور و نوع پایه به کار رفته برای تثبیت نیکل در واکنش تبدیل اتانول به 1-بوتانول مورد بررسی قرار گرفت. همچنین کارایی کاتالیزور اکسید نیکل/گاما-آلومینا با کاتالیزورهای شامل نیکل/گاما-آلومینا و همچنین نیکل/ هیدروکسی آپاتیت در واکنش تولید 1-بوتانول مقایسه شد. نتایج تجربی بدست آمده نشان داد که کاتالیزور نیکل/گاما-آلومینای حاوی 8 درصد نیکل (ساخته شده با روش سنتز حالت جامد) دارای راندمان تولید کمتر ولی گزینش پذیری بالاتری نسبت به کاتالیزور اکسید نیکل/گاما-آلومینای ذکر شده در بالا می باشد. به کار بردن کاتالیزور نیکل/ هیدروکسی آپاتیت در واکنش تبدیل اتانول به 1-بوتانول باعث حصول نتایج مشابه و حتی بهتر از کاتالیزور اکسید نیکل/گاما-آلومینا شد. در شرایط بهینه واکنش (دمای 270 درجه سانتیگراد، فشار 150 بار و سرعت جریان 2/0 میلی لیتر بر دقیقه از اتانول) و با استفاده از کاتالیزور اکسید نیکل/گاما-آلومینا با محتوای 27 درصد وزنی نیکل، راندمان تولیدی برابر 21 درصد برای 1-بوتانول بدست آمد. به منظور مطالعه خصوصیات کاتالیزور ساخته شده و همچنین تغییرات صورت گرفته در کاتالیزور در زمان واکنش، کاتالیزورها بعد از تکلیس و همچنین بعد از انجام واکنش تبدیل اتانول، به وسیله روش های xrd، tga و ftir مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج حاصله حاکی از پایداری خوب کاتالیزور در شرایط واکنش برای تولید 1-بوتانول بود. در تحقیق سوم کاتالیزور هیدروکسی آپاتیت و همچنین کاتالیزور آلومینیم فسفات-هیدروکسی آپاتیت به طور جداگانه ساخته شد و فعالیت آن ها در واکنش تبدیل اتانول به دی اتیل اتر مورد ارزیابی قرار گرفت. تأثیر متغیر هایی مثل دما، فشار و سرعت جریان اتانول در میزان تولید دی اتیل اتر با استفاده از طراحی آزمایشات بررسی شد. از لحاظ تئوری بهترین نتایج برای تولید دی اتیل اتر در شرایط واکنش 340 درجه سانتیگراد، فشار 200 بار و سرعت جریان 17/0 میلی لیتر بر دقیقه از اتانول حاصل شد. واکنش آب گیری از اتانول با استفاده از کاتالیزور آلومینیم فسفات-هیدروکسی آپاتیت در نقطه بهینه باعث حصول راندمان تولید و گزینش پذیری به ترتیب برابر 75 و 96 درصد برای دی اتیل اتر شد. گزینش پذیری مایع نیز در این شرایط به بالاتر از 97 درصد رسید. مطالعه فعالیت کاتالیزور به مدت 41 ساعت نشان داد که هیچ گونه تغییری در فعالیت کاتالیزور بعد از این مدت صورت نگرفته است. اندازه گیری میزان کلسیم، آلومینیم و فسفر در محصولات خروجی از سامانه نیز این نتیجه را به خوبی تأیید کرد. ساختار کاتالیزور و همچنین تغییرات ایجاد شده در کاتالیزور قبل و بعد از واکنش با روش های bet، xrd، tg، edx، ftir و همچنین سنجش میزان اسیدیته سطح مورد ارزیابی قرار گرفت. در تحقیق چهارم طیف سنج تحرک یونی با قابلیت استفاده به عنوان آشکار ساز دستگاه کروماتوگرافی با سیال فوق بحرانی مجهز به ستون پرشده طراحی و ساخته شد. استفاده از منبع یونیزاسیون کرونای پیوسته و همچنین طراحی حد واسط و مکان ورود مناسب نمونه به ims سبب شد که این سامانه قادر به تحمل مقادیر بالایی از دی اکسید کربن و اصلاحگر بدون از دست دادن مقادیر قابل توجهی از حساسیت اندازه گیری باشد. ورود تمامی نمونه خروجی از دستگاه sfc به ims علاوه بر اینکه باعث بالا رفتن حساسیت اندازه گیری می شد، محدودیت های استفاده از تقسیم کننده های جریان که باعث عدم تکرار پذیری اندازه گیری ها می شد را نیز مرتفع کرد. مطالعه تأثیر ورود دی اکسید کربن و اصلاحگر نشان داد که با افزایش ورود مقادیر این ترکیبات به ims حساسیت دستگاه کمی پایین می آید اما روش هنوز دارای حساسیت کافی برای اندازه گیری می باشد. حد واسط sfc به ims نیز طوری طراحی شد که قادر به انتقال مواد خارج شده از سامانه sfc و ورود آن به آشکار ساز ims باشد. جهت رفع محدودیت های ناشی از ماندن ترکیبات در فشار شکن برگشتی در اثر افت دمایی ایجاد شده ناشی از انبساط دی اکسید کربن که شامل تکرار پذیری ضعیف و مشاهده پیک های ناخواسته بود از یک جریان کمکی متانول بعد از ستون کروماتوگرافی و قبل از فشارشکن برگشتی استفاده شد که توانست درصد انحراف استاندارد نسبی را تا 5/4 درصد کاهش دهد. به منظور نشان دادن قابلیت دستگاه ساخته شده در اندازه گیری ترکیبات شیمیایی، دو دسته از ترکیبات در دو خانواده مجزا شامل کافئین، تئوفیلین، تستسترون و مدروکسی پروژسترون مورد بررسی قرار گرفتند.

استخراج گزینش پذیر مالئیک اسید و فتالیک اسید به وسیله دی اکسید کربن فوق بحرانی اشباع شده از تری اکتیل آمین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1386
  احمد رحمانیان   حسن قاضی عسکر

با استفاده از یک دستگاه استخراج فوق بحرانی به روش پیوسته, استخراج مالییک اسید و فتالیک اسید با استفاده از دی اکسید کربن فوق بحرانی اشباع شده از تری اکتیل آمین در سه دمای 35 و 45 و 55 درجه سانتیگراد و محدوده فشار 100 تا 350 بار با سرعت جریان 2/0 میلی لیتر بر دقیقه از دی اکسید کربن مایع, انجام شد. برای تعیین مقدار مالییک اسید و فتالیک اسید استخراج شده نیز از روش کروماتوگرافی گازی استفاده شد. استخراج اسیدهای آلی به وسیله دی اکسید کربن به علت قطبیت بالای آنها به سختی انجام می شود. در این پروژه از تری اکتیل آمین به عنوان یک واکنشگر تشکیل دهنده زوج یون برای افزایش مقدار اسید استخراج شده استفاده شد. مقدار استخراج فتالیک اسید و مالییک اسید به ترتیب تا 200 و 250 بار در تمامی دماها افزایش یافت و سپس ثابت شد. مقدار استخراج مالییک اسید به وسیله دی اکسید کربن فوق بحرانی اشباع شده از تری اکتیل آمین بیشتر از فتالیک اسید استخراج شده بود. مقدار اسید استخراج شده نیز با افزایش دما افزایش یافت. مقدار اسید استخراج شده به وسیله این روش بسیار بیشتر از مقدار حلالیت این اسیدها در دی اکسید کربن فوق بحرانی خالص بود. مقدار گزینش پذیری برای مالییک اسید و فتالیک اسید (? = y1/y2) در دمای 318 درجه کلوین و فشار 250 بار, 3/7 بدست آمد.